رها ماهرو

رها ماهرو

منتقد سینما و تلویزیون
رها ماهرو

رها ماهرو

منتقد سینما و تلویزیون

فیلم خدمتگذار شهر ساخته رانجیت کاپور

خدمتگذار شهر
2009 هند
Chintu Ji

Dir:Ranjit Kapoor


فیلم سینمایی خدمتگزار شهر (Chintu Ji)

محصول هند –سال 2009

زمان پخش : شنبه 1 تیر-ساعت 17:10

کارگردان : رانجیت کاپور

بازیگران : ریشی کاپور ،پریا نشوچاتریجی،کولراج راندها وا،ساراب شوکلا و ...

خلاصه فیلم  : اهالی یکی از روستاهای هند که از امکانات رفاهی کمی برخوردار هستند تصمیم میگیرند برای شهر خود تبلیغ کنند تا باعث پیشرفت شهرشان شوند. آنها  پسر راج کاپور را که قصد دارد نماینده مجلس شود به شهر خود دعوت می کنند .او این دعوت را می پذیرد تا برای خودش نیز تبلیغ کند و..



 رها ماهرو : خوانندگان گرامی ، لطفا نظر و نقدتان را راجع به فیلم خدمتگزار شهر به کارگردانی رانجیت کاپور برای ما بنویسید و بفرستید.




پخش از : شبکه باران
ژانر : کمدی ،  درام
دسته بندی : فیلم سینمایی خارجی
زبان : فارسی
زمان پخش: 14 اسفند 1394 ۱۲:۵۱
مدت: 1 ساعت و 25 دقیقه
http://www.tv3.ir/images/tamin/internalpage/chintu%20ji.jpg
Chintu Ji

Directed by     Ranjit Kapoor
Produced by     Bobby Bedi
Gautam Talwar
Written by     Ranjit Kapoor
Starring     Rishi Kapoor
Kulraj Randhawa
Priyanshu Chatterjee
Music by     Sukhwinder Singh
Cinematography     Sunny Joseph
Production
company
   
Kaleidoscope Entertainment
Release dates
   

    4 September 2009

Country     India
Language     Hindi

Chintuji is Bollywood film that was released on 4 September 2009. It stars Rishi Kapoor, Priyanshu Chaterjee, Kulraj Randhawa. It was directed by Ranjit Kapoor and written by Shabbir Ahmed. The film was released on Rishi Kapoor's 57th Birthday.

داستان فیلم

Rishi (Rishi Kapoor), the son of legendary Raj Kapoor, decides to try his hand at politics, and to garner support, re-locates to his birth village, Hadbahedi. The village is located in an isolated area where most trains do not stop, and electricity is only available for 6 hours a day. He decides to shoot a film 'Khooni Khazana' with Producer/Director, Malkani. Once there, he secretly makes a deal to lend his name to an alcoholic beverage, in exchange for a plot of land in nearby Triphala, and one Crore Rupees, while pledging to the naive villagers that he has no intention to re-locating anywhere. Misled villagers believe Hadbahedi will get popular and modernized, and decide to assist him with all their might. Things escalate into chaos, and anger, when they find out that their valuables are being stolen, and the women being molested, by the film crew, while the police accuse them of harboring a terrorist who was responsible for the 13 December 2001, attack on the Indian Parliament.

بازیگران

    Rishi Kapoor as Rishi 'Chintuji' Kapoor
    Priyanshu Chatterjee as Arun Bakshi
    Kulraj Randhawa as Devika Malhotra
    Saurabh Shukla as Malkani
    Grusha Kapoor as Kanta
    Swadesh Badhu as Chaudhryji
    Vishal Bahl as Film Unit goon
    Gaurav Bhattacharya as Film choreographer
    Kanchan Bisht as Friend
    Sophiya Chaudhary as Menka
    Sanjiv Chopra as Oberoi
    Gilles Chuen as Jack
    Pankaj Dubey as Arun's Friend - Richshaw
    Dheerendra Dwivedi as Manish ad
    Satish Fenn as Pilot
    Ashish Ghosh as Dr. Ghoshal
    Surender Gill as Griver Gopal
    Bhupesh Joshi as Bansi
    Teekam Joshi as Kutty
    Chander Kalra as Zaidi - Post Master
    Annu Kapoor as Amar Sanghvi
    Kamal Shabnam Kapoor as Shakuntala
    Neha Kaul as Ayesha
    Ishtiyak Khan as AD
    Sergei Khashkouski as Uzbek foreign Secy
    Hemant Maahaor as Gyan - Arun's Friend (as Hemant Mahaur)
    Mahendra Mewati as Vidyasagar
    Natasha as Russian Interpreter
    Padmashree as Nurse Mariama
    Govind Pandey as Inspector Chauhan
    Harry Parmar as Friend
    Manisha Pradhan as Meenu
    Shubhdip Raha as Babban
    Anil Rastogi as Vashishthji (as Dr. Anil Rastogi)
    Ksenia Ryabinkina as Kseniya
    Vishal Saini as Hawaldar Joginder
    Virender Sharma as Film Action Director
    Atamjit Singh as Station Master
    Sahib Singh as Lehna
    Veer Pratap Singh as Mobile Network Leader
    Amitabh Srivastava as Mehta
    Pankaj Tripathy as Paplu Yadav
    Sanjeev Vatsa as Prakash
    P.D. Verma as Writer Amaan
    Dinesh Yadav as Dinesh - Servant

+ - + - + - + - + - + - + - + - + - + - + - + - + - +


https://upload.wikimedia.org/wikipedia/en/thumb/7/74/Chintu_Ji_poster.jpg/220px-Chintu_Ji_poster.jpg


آمار تازه در وبلاگ رها ماهرو : سریال کره ای بدون توقف ویکی پدیا . نقد فیلم امکان مینا . سریاهای نوروز 1395 . من بچه هامو میخوام . آیا حشمت در سریال شهرزاد کشته میشه . فیلم خبر خاصی نیست . انتقاد سعید روستایی از فراستی . قاصدک شبکه نسیم . فیلم من بچه هامو میخوام . دکوپاژ در فیلم یک تکه نان . بیوگرافی ساحل بکرانی . فیلم ماجراهای خانه ما . راه بزرگ ابی . دانلود فیلم شکار مجید با کیفیت . فیلم سنگ پا مقدم نوروز95 . انیمیشن میوه کشتن . علی کاسه ساز . نام فیلم سه قسمتی فرانسوی فرار از زندان که مرد رو با دخترش در فیلم کشتن

فیلم باجه تلفن ساخته جوئل شوماخر

باجه تلفن
2002 آمریکا
Phone Booth

Dir:Joel Schumacher


باجه تلفن
فیلم محصول سال 2002
باجه تلفن فیلمی پلیسی-جنایی و اثری از کارگردان آمریکایی جوئل شوماخر است. این فیلم محصول سال ۲۰۰۲ است و فیلنامهٔ آن را لری کوهن نوشته است.
تاریخ اکران: ۴ آوریل ۲۰۰۳ م. (آمریکا)
کارگردان: جوئل شوماخر
آهنگ‌ساز: هری گرگسون-ویلیامز
فیلم‌نامه: لری کوئن
فیلم‌بردار: متیو لیباتیک
بازیگران
کالین فارل
کیفر ساترلند
کیتی هلمز
http://ketabpardazan.com/new/wp-content/uploads/2012/07/2k572445c24c-390x220-custom.jpg
باجه تلفن (فیلم)
کارگردان     جوئل شوماخر
تهیه‌کننده     گیل نتر
دیوید زاکر
نویسنده     لری کوهن
بازیگران     کالین فارل
کیفر ساترلند
فارست ویتاکر
رادا میشل
کتی هلمز
ریچارد تی.جونز
تیا تکسادا
موسیقی     هری گرگسون ویلیامز
فیلم‌برداری     متیو لیباتیک
تدوین     مارک استیونس
توزیع‌کننده     فاکس قرن بیستم
تاریخ‌های انتشار
    ۴ آوریل ۲۰۰۳
مدت زمان
    ۸۱ دقیقه
کشور      ایالات متحده آمریکا
زبان     انگلیسی
هزینهٔ فیلم     ۱۰ میلیون دلار
فروش گیشه     ۹۷٬۸۳۷٬۱۳۸

باجه تلفن (به انگلیسی: Phone Booth) فیلمی پلیسی-جنایی و اثری از کارگردان آمریکایی جوئل شوماخر است. این فیلم محصول سال ۲۰۰۲ است و فیلنامهٔ آن را لری کوهن نوشته است.


خلاصه داستان
تصویری از فیلم:کاپیتان رمی کنار باجه تلفن ایستاده و با استوارت مذاکره می‌کند

استوارت شپرد مردی خوش‌پوش و گستاخ و متکبر است که پنهان از همسرش (کلی) با زن دیگری (پم) رابطه دارد و هر روز از آخرین باجهٔ تلفن باقی‌مانده در شهر برای تماس با دوست دختر خود استفاده می‌کند. روزی گفتگوی تلفنی آن دو بوسیله مرد تنومندی که برایش پیتزای مجانی آورده قطع می‌شود. استوارت خشمگین با اشاره به چاقی آن مرد با توهین و پرخاش او را رد می‌کند. در پایان گفتگو با پم تلفن زنگ می‌زند و استوارت گوشی را برمی‌دارد. پشت خط کسی که نام او را می‌داند به او می‌گوید که اگر تلفن را قطع کند ویا باجه تلفن را ترک کند به وسیله تفنگ دوربین داری که از نقطه‌ای نامعلوم به سوی او هدف گرفته شده، کشته خواهد شد. فرد پشت خط ادامه می‌دهد: او باید با پم تماس بگیرد و اقرار کند که دارای همسر است و کلی را هم از این رابطه‌ای که داشته باخبر کند تا کشته نشود. برای نشان‌دادن تهدید، تماس گیرنده یک تک تیر به سوی یک ربات اسباب بازی در بیرون فروشگاه مجاور شلیک می‌کند. کسی جز تماس گیرنده و استوارت و صاحب دکه از این تیراندازی آگاه نشدند. تماس گیرنده خود پم را روی خط دارد و از استوارت می‌خواهد با پم صحبت کند. استوارت هم اقرار می‌کند که به او دروغ می‌گفته، و در این میان ناشناس تماس را قطع می‌کند، استوارت درحالی که دست‌پاچه شده و نمی‌داند که باید چه‌کار کند با سه زن حرفه‌ای همراه با مردی که با آن‌هاست (لیون) مواجه می‌شود که می‌خواهند از تلفن استفاده کنند. استوارت که نمی‌خواهد باجهٔ تلفن را ترک کند مقاومت می‌کند. لیون به زور و با شکستن یک طرف گیشه وارد می‌شود و استوارت را زیر مشت می‌گیرد. در این میان صدای تماس گیرنده از تلفن شنیده می‌شود که می‌پرسد؛ می‌خوای متوقفش کنم؟ صدای مرا می‌شنوی؟ استوارت که قسمت اول را زیر ضربات نشنیده پاسخ مثبت می‌دهد. تماس گیرنده پاسخ استوارت را به اشتباه گرفته و به لیون شلیک می‌کند. لیون در چند قدمی گیشه برزمین می‌افتد و می‌میرد. سه زن حرفه‌ای دور لیون جمع شده و در برابر دوربین‌های خبری و پلیس همه استوارت را به تیراندازی به لیون با سلاح خود متهم می‌کنند.

در حین گفتگو با تماس گیرنده، استوارت مخفیانه با تلفن همراه خود با کلی تماس گرفته و گذاشته بود کلی همهٔ گفتگوها را بشنود و کلی هم به نوبه خود کارآگاه (ری‌می) را در جریان آن ماجرا گذاشته بود. تماس گیرنده، پس از آگاهی از این موضوع در تماس با استوارت می‌گوید که اگر دستگیر شود کلی کشته خواهد شد.
درباره فیلم

لری کوهن فیلم نامه نویس این فیلم ، ابتدا پیشنهاد این موضوع را که کل فیلم در یک باجه تلفن بگذرد را در دهه شصت به هیچکاک پیشنهاد کرده بود و به رغم اینکه با استقبال وی مواجه شد اما هیچ یک نتوانستنند این موضوع را باور پذیر کنند. در دهه نود حین بازنگری این طرح بود که کوهن ایده تک تیرانداز را نیز به ان افزود و نهایتا فیلم به کارگردانی شوماخر وارد مرحله اجرایی شد. تمام فیلم فقط ظرف دوازده روز در سال ۲۰۰۲ فیلمبرداری شد و با کمی تاخیر بالاخره در سال ۲۰۰۳ روی پرده رفت. با توجه به بودجه اندک فیلم با موفقت قابل قبولی در گیشه و در نزد منتقدین مواجه شد و توانست امتیاز ۷۱ را بطور میانگین (از ۱۰۰) دریافت کند.[۱]
بازیگران

    کالین فارل در نقش استوارت شپرد
    کیفر ساترلند در نقش تماس‌گیرنده/تک‌تیرانداز
    فارست ویتاکر در نقش کاپیتان اد رمی
    رادا میشل در نقش کلی شپرد (همسر استوارت)
    کتی هلمز در نقش پام مک‌فادن (دوست‌دختر استوارت)
    ریچارد تی.جونز در نقش سرهنگ کول
    تیا تکسادا در نقش اِیژیا

https://upload.wikimedia.org/wikipedia/fa/thumb/3/3e/Phone_booth_poster.jpg/220px-Phone_booth_poster.jpg
نام لاتین فیلم:Head Full of Honey

سال انتشار فیلم:۲۰۱۴

امتیاز :۶٫۷ از ۱۰

ژانر(موضوع):کمدی | درام | خانوادگی

ستارگان : Pasquale Aleardi, Marco Boriero, Alexa Brunner

کارگردان: Til Schweiger, Lars Gmehling

محصول کشور:
خلاصه ای در مورد داستان فیلم :

تیلدا، پیش از اینکه پدر و مادرش بخواهند پدربزرگ دوست داشتنی اش را بدلیل بیماری آلزایمر به خانه سالمندان بگذارند، تصمیم میگیرد او را به آخرین ماجراجویی اش ببرد، تصمیمی که خانواده اش را تا مرز از هم پاشیده شدن می برد…
+ - + - + - + - + - + - + - + - + - + - + - + - + - +
محصول سال و ساخت کشور: ۲۰۰۲ آمریکا
هنرمندانی که در این فیلم ایفای نقش داشته اند: Colin Farrell, Kiefer Sutherland, Forest Whitaker, Radha Mitchell و …

به کارگردانی و نظارت:Joel Schumacher

ژانر و موضوع پرداختی داستان: هیجان انگیز
مدت زمان پخش فایل ویدیویی: ۱ ساعت و ۲۱ دقیقه

امتیاز فیلم در: ۷٫۱ از ۱۰ از بین ۱۹۷,۸۰۵ رای

گروه و رده سنی مجاز برای مشاهده فیلم: تماشای این فیلم به افراد زیر ۱۷ سال توصیه نمی شود.

نمره منتقدین به داستان: ۵۶ از ۱۰۰

چکیده ایی از داستان فیلم: «استو» در یک روز عادی برای زنگ زدن به دختری که بدون اطلاع همسرش با او رابطه دارد، وارد باجه تلفن میشود اما زمانی که میخواهد خارج شود مردی به او زنگ زده و او را تهدید میکند که اگر از باجه خارج شود اورا با اسلحه ی دوربین دار خواهد کشت…
+ - + - + - + - + - + - + - + - + - + - + - + - + - +
 خلاصه داستان:
“استو” در یک روز عادی برای زنگ زدن به زنی که بدون اطلاع همسرش با او رابطه دارد، وارد باجه تلفن میشود اما زمانی که میخواهد خارج شود مردی به او زنگ زده و او را تهدید میکند که اگر از باجه خارج شود او را با اسلحه ی دوربین دار خواهد کشت …
+ - + - + - + - + - + - + - + - + - + - + - + - + - +
ژانر: هیجان انگیز

کشور سازنده: آمریکا

کارگردان: Joel Schumacher

بازیگران: Colin Farrell, Kiefer Sutherland, Forest Whitaker

شرکت تولید کننده: Fox 2000 Pictures, Zucker/Netter Productions
+ - + - + - + - + - + - + - + - + - + - + - + - + - +
 نقد و بررسی فیلم «باجه تلفن» کارگردان «جوئل شوماخر» ؛ «امین شیر‌پور»

خلاصه‌ی فیلم:

استوارت شپرد مردی خوش‌پوش و تا حدودی ظاهرنما است که به‌عنوان تبلیغات‌چی کار می‌کند. با وجود اینکه متأهل است، هر روز از یک باجه‌ی تلفن با یک بازیگر زن که می‌خواهد با او ارتباط برقرار کند تماس می‌گیرد. یک روز بعد از این تماس تلفن باجه زنگ می‌خورد و استوارت گوشی را برمی‌دارد. پشت خط کسی به او می‌گوید که اگر تلفن را قطع کند به‌وسیله تفنگ دوربین‌داری که از نقطه‌ای نامعلوم به سوی او هدف گرفته، اورا می‌کشد. استو حرفش را باور نمی‌کند اما فرد پشت خط با شلیک به یک ربات اسباب‌بازی و نشان‌دادن نور لیزر روی سینه‌ی استو جدی بودن خودش را به او ثابت می‌کند. چند فاحشه می‌خواهند از تلفن استفاده کنند ولی استو که نمی‌خواهد کشته شود نمی‌تواند تلفن را قطع کند. بعد از یک درگیری با رئیس فاحشه‌ها و کشته شدنش توسط مرد تک‌تیرانداز ماجرا پیچیده‌تر می‌شود. پلیس وارد ماجرا می‌شود و از استو می‌خواهد باجه را ترک و خودش را تسلیم کند، اما استو نمی‌تواند این کار را انجام بدهد و باید به حرف‌های مرد پشت خط گوش کند، که از او می‌خواهد حقیقت را به زنش بگوید و ...

درباره فیلم:

لری کوهن این ایده که یک نفر تمام مدت فیلم درون یک باجه‌ی تلفن باشد را دهه 1960 برای آلفرد هیچکاک توضیح داده بود، هیچکاک هم از این ایده خوشش آمده بود اما کوهن و هیچکاک آن زمان نتوانسته بودند محدودبودن فیلم به یک باجه تلفن را باورپذیر کنند.

لری کوهن این ایده که یک نفر تمام مدت فیلم درون یک باجه‌ی تلفن باشد را دهه 1960 برای آلفرد هیچکاک توضیح داده بود، هیچکاک هم از این ایده خوشش آمده بود اما کوهن و هیچکاک آن زمان نتوانسته بودند محدود بودن فیلم به یک باجه تلفن را باورپذیر کنند و به این ترتیب این ایده تبدیل به فیلم نشد. اواخر دهه 1990 میلادی کوهن که دوباره طرح را بازنگری کرد ایده‌‌ی تک‌تیرانداز به ذهنش خطور کرد. سال 2002 که فیلمنامه نوشته شد ماجراهای عجیبی برای کارگردانی و بازیگری در این فیلم رخ داد اما نهایتاً کارگردانی فیلم به جوئل شوماخر و بازیگری آن به کالین فارل رسید. خیلی‌ها هم معتقدند این دو کارشان را خیلی خوب انجام دادند. یکی از نکات جالب این است که تمام فیلم ظرف مدت ده‌روز فیلمبرداری شد و فقط دو روز هم صرف برداشت‌های مجدد یا اضافی شد. با اینکه فیلم در سال 2002 ساخته و قرار بود همان سال هم به‌نمایش دربیاید اما به‌خاطر ماجرای قتل‌های زنجیره‌ای تک‌تیراندازی در آمریکا، کمپانی سازنده پخش فیلم را به تأخیر انداخت و سال 2003 آن‌را به‌نمایش درآورد. استقبال از فیلم مثبت بود و فیلمی که با بودجه‌ی سیزده میلیون دلاری ساخته شده بود توانست به فروشی در حد 98 میلیون دلار دست پیدا کند. میانگین امتیاز منتقدان سایت متاکریتیک از 100 به فیلم 71 بوده و همچنین میانگین امتیاز در imdb7.1 از ده می‌باشد. «باجه تلفن» سال ۲۰۰۴ در جایزه فیلم تصویر شرکت کرد و کاندیدای دریافت جایزه بهترین بازیگر نقش دوم مرد شد. همچنین این فیلم با حضور در جایزه فیلم ام‌تی‌وی کاندیدای دریافت جایزه بهترین فیلم بوده است. حضور در جایزه فیلم منتخب نوجوانان و نامزدی دریافت جوایز بهترین بازیگر از دیگر موفقیت‌های اندک سینمایی باجه تلفن است.

اکشن بی‌وقفه و درگیر‌کننده:

ژانر اکشن ژانری است که هر ساله فیلم‌های زیادی در آن ساخته می‌شود، شاید به همان اندازه که تعداد این فیلم‌ها زیاد است تعداد فیلم‌های خوب و به‌یاد ماندنی در این بین کم باشد. باجه تلفن از آن دسته فیلم‌هایی نیست که با استفاده از

استو تبلیغات‌چی است و برخلاف آن چیزی که می‌گوید آدم‌های مشهور یا روزنامه‌های معتبر کاری به او ندارند، استو مجبور است برای کسب درآمد و شاید پرکردن خلأ شخص خاصی نبودن، اطلاعات دروغ یا شایعه‌های داغ را با روش‌های کاملاً حقه‌بازانه در روزنامه‌ها چاپ کند.

مقدار زیاد مهمات و اسلحه یا درگیری‌های تن‌به‌تن و مبارزات وحشیانه به‌دنبال ایجاد هیجان در مخاطب خود هستند. شاید جالب باشید بدانید در تمام طول فیلم فقط چهار گلوله شلیک می‌شود، از این چهار گلوله یکی‌شان به یک عروسک شلیک می‌شود و یکی‌شان هم یک گلوله‌ی پلاستیکی است. به‌جای انفجار‌های پی‌در‌پی و تعقیب و گریز ماشین‌ها هم تمام تعلیق و هیجان فیلم بر روی یک باجه‌ی تلفن و تماسی که داخل آن برقرار می‌شود قرار داده شده است. ابتدای فیلم به نحوی شبیه به مستندی در مورد خطوط تلفن است، در ادامه هم وقتی دوربین به باجه‌ی مورد نظر می‌رسد و استو وارد ماجرا می‌شود این حالت مستند گونه به‌صورت کامل از بین نمی‌رود. تقسیم‌بندی صفحه نمایش به چند تصویر مختلف و نماهای نامتوازن از ساختمان‌های اطراف هم دست به دست هم می‌دهند و حالتی مشابه با برنامه‌های تلویزیونی به فیلم می‌دهند. به لطف تک‌تیراندازی که از همه چیز زندگی استو خبر دارد تمام اطلاعات در مورد استو، همسرش، زنی که با او در ارتباط است و خیلی چیزهای دیگر مستقیم و راحت به بیننده منتقل می‌شوند و این روش مستقیم نه تنها یک نقطه ضعف به‌حساب نمی‌‌آید بلکه هم دلیلی برای از کوره در رفتن استو است و هم دلیلی برای مطلع کردن بیننده از چیزهایی که در موردشان بی‌خبر است. استو که نمی‌خواهد کشته شود تلفن را قطع نمی‌کند، اما ورود چند فاحشه و بعد هم کشته‌شدن رئیس آن‌ها و وارد شدن پلیس به‌قدری ماجرا را پیچیده می‌کند که بیننده یک لحظه نمی‌تواند خود را از فیلم جدا کند. جذابیت و گیرایی فیلمنامه به اضافه موسیقی متن فوق‌العاده قوی هری گرگسون ویلیامز همه‌چیز را لحظه به لحظه بغرنج‌تر نشان می‌دهد. از یک طرف فرد تک‌‌تیرانداز که فقط صدایش شنیده می‌شود به حدی منطقی و خبره به نظر می‌رسد که نمی‌شود گفت شخصیت کاملاً سیاهی دارد. یک لحظه‌ سری فیلم‌های اره را به‌یاد بیاورید، آنجا قاتل رقابت وحشیانه‌ای بین چند انسان تشکیل می‌داد که مجبور بودند کارهایی از قبیل قطع‌کردن دست و پای خودشان برای زنده ماندن انجام بدهند، اما اینجا تک‌تیرانداز فقط از استو می‌خواهد که حقیقت را به همسرش بگوید و به اشتباهاتش اعتراف کند. کیفر ساترلند که نقش اصلی سریال 24 را هم بازی می‌کرد اینجا در نقش تک‌تیرانداز ظاهر شده است. وقایع فیلم هم درست مانند سریال 24 در زمانی کمتر از 24 ساعت اتفاق می‌افتند.

استو تبلیغات‌چی است و برخلاف آن چیزی که می‌گوید آدم‌های مشهور یا روزنامه‌های معتبر کاری به او ندارند، استو مجبور است برای کسب درآمد و شاید پرکردن خلأ شخص خاصی نبودن، اطلاعات دروغ یا شایعه‌های داغ را با روش‌های کاملاً حقه‌بازانه در روزنامه‌ها چاپ کند. از آن طرف ارزش وجودی خودش را با پوشیدن لباس‌های مرتب و تظاهر به پولدار بودن بالا ببرد. با این تفاسیر است که وقتی تک‌تیرانداز او را تهدید به مرگ می‌کند بیننده نه تنها حس بدی نسبت به تک‌تیرانداز پیدا نمی‌کند بلکه به‌نوعی او را در جایگاه یک مجری قانون و شخصی ضروری برای تنبیه انسان‌ها می‌داند. روشی که استو با آدم‌ها رفتار می‌کند، مخصوصاً با پیتزا فروشی که دم‌باجه پیتزا را به او تحویل می‌دهد زشت و نامحترم است، به همین دلیل وقتی تک‌تیرانداز در طول فیلم به او گوشزد می‌کند که در برخورد با دیگران احترام را رعایت کند همه‌چیز منطقی به نظر می‌رسد و شخصیت تک‌تیرانداز به یک موعظه‌گوی هدایت‌گر مبدل نمی‌شود. این مجری عدالت در طول فیلم سوال‌هایی را در ذهن بیننده ایجاد می‌کند، فیلمنامه هم به‌مرور به سوال‌هایی از قبیل اینکه چطور همه چیز را می‌شنود یا می‌بیند پاسخ می‌دهد. همه چیز کاملاً حساب‌شده و باورپذیر پیش می‌روند. به‌جز موسیقی متن که تقریباً در سرتاسر فیلم کارش را به بهترین شکل ممکن انجام می‌دهد تدوین مارک استیونز هم تاثیر خیلی زیادی در پر اضطراب کردن فضای فیلم دارد. نماهای پشت سر هم و دوربینی که مدام در حال تعقیب‌ کردن شخصیت‌ها، مکان‌ها و پنجره‌های ساختمان‌هاست سرعت نفس‌گیری به فیلم می‌بخشد به طوری که بیننده قادر نیست تمرکزش را نسبت به اتفاقات فیلم از دست بدهد.

در فیلمنامه به مقدمه‌چینی هم دقت فراوانی شده، از همان ابتدا که راوی می‌گوید این باجه تلفن به‌خاطر دزدی‌های زیادی که در آن انجام شده قرار است فردا ساعت 8 صبح برداشته شود ذهن بیننده به‌سمت ماجرایی مشابه دزدی کشیده می‌شود، هرچند اینجا غافل‌گیری رخ می‌دهد و نوعی گروگان‌گیری آن هم در یک باجه تلفن اتفاق می‌افتد. در ادامه با ورود استو به باجه تلفن و رسیدن مردی که می‌خواهد سفارش پیتزا را به او تحویل بدهد، مقدمه چینی دوم صورت می‌گیرد، اما بعد از اتفاقاتی که می‌افتد و بیننده درگیر آن‌ها می‌شود کاملاً این پیتزا فروش را فراموش می‌کند و در پایان فیلم وقتی متوجه می‌شود که جسد متعلق به همین مرد است به‌نوعی غافل‌گیر می‌شود. استفاده خوب از این مقدمه چینی‌ها به هیجان فیلم کمک زیادی کرده، مخصوصاً اینکه اشاره به آن‌ها در حدی نیست که پایان فیلم یا اتفاقات بعدی لو بروند. نمونه بارز این قضیه همان شلیک تیر پلاستیکی به استو توسط پلیس است، بیننده وقتی می‌بیند استو در پایان که از باجه‌ی تلفن بیرون می‌آید تیر می‌خورد ذهنش چند جا می‌رود، آیا پلیس به او شلیک کرده؟ آیا تک‌تیرانداز به او شلیک کرده؟ در نمای بعدی پلیسی نشان داده می‌شود که شلیک کرده. همین نما هم باعث می‌شود بیننده نگران شود که پلیس مثل دفعاتی که تک‌تیرانداز تعریف می‌کرد اشتباهی یا از سر ترس شلیک کرده باشد. بعد که مشخص می‌شود استو زنده است و فقط تیر پلاستیکی خورده به یاد مقدمه چینی کارگردان برای این اتفاق می‌افتیم، زمانی‌که همان پلیس داشت گلوله‌های سفید رنگی داخل اسلحه‌اش می‌گذاشت و ما هیچ ایده‌ای در مورد گلوله‌های پلاستیکی نداشتیم. این یک مدل از استفاده‌های مناسب فیلمنامه از مقدمه‌چینی بدون لو رفتن داستان فیلم است.

جوئل شوماخر کارگردان فیلم که در ساخت فیلم‌های بلاک‌باستری و پرهزینه مثل دو قسمت از فیلم‌های بتمن شهرت دارد اینجا دست به ریسک زیادی زده، انتخاب کالین فارل که خود شوماخر دو سال قبل او را کشف کرده بود یکی از این ریسک‌هاست. با توجه به ورود استو به فیلم در دقیقه سه و ماندنش تا انتهای فیلم با تمام مشکلاتی که شخصیتش با آن‌ها دست و پنجه نرم می‌کند مسلماً این نقش نیازمند یک بازیگر حرفه‌ای بوده، ویل اسمیت و جیم کری که ابتدا قرار بود این نقش را بازی کنند به دلایلی عقب کشیدند و فارل جوان که یکی از نخستین تجربه‌هایش را انجام می‌داده به خوبی توانسته از پس این نقش بربیاید. در کنار نقش استو، نقش تک‌تیرانداز که در طول فیلم به جز چند ثانیه‌ی آخر تصویرش را نمی‌بینیم توسط کیفر ساترلند بازی شده است. تاثیر صدای او، شوخی‌هایی که می‌کند، دروغ‌های پشت سر همی که به استو می‌گوید و تهدیدهایش از نقاط کلیدی فیلم است، در حدی کلیدی که اگر این صدا و لحنش خوب از کار در نمی‌آمد شاید همه‌ی فیلم خوب از کار در نمی‌آمد. شوماخر در وضعیت مرگ و زندگی‌ای که استو دارد شوخی‌های جالبی هم قرار داده که گاهی خودنمایی می‌کنند. به‌علاوه شوخی‌های گاهاً آزاردهنده‌ی تک تیرانداز پشت تلفن.

هنگام تماشای فیلم، زمان را فراموش خواهید کرد و شاید زمان 81 دقیقه‌ای فیلم به نظرتان کمتر از حد معمول باشد. شاید بیشترین نقطه‌ی قوت کار همین ایده‌ی تازه کوهن برای فیلمنامه باشد، کوهن که او را سلطان بی-مووی می‌نامند استاد استفاده از موضوعات پیش‌پا افتاده و ساده و پر کردن آن‌ها با هیجان مطلق است، مثلاً بچه‌ها در فیلم «زنده است» یا بستنی در فیلم «خرت و پرت.» حالا هم توانسته طوری به یک باجه‌ی تلفن بپردازد که شاید بعد از دیدن فیلم اگر از خیابان رد شوید و ببینید یک تلفن عمومی زنگ می‌خورد حاضر نباشید گوشی آن را بردارید و ببینید چه کسی پشت خط است.
http://up.basefilm.ir/up/sub2main/image/1/1393/122/2/Phone_Booth_2002.jpg
نگاهی به فیلم «باجه تلفن»

سینماپرس: علیرضا کمالپور/ «باجه تلفن» فیلمی است که هر بیننده ای را پس از دقیقه‌ سوم به خوبی، به خود جلب می کند و کمتر کسی را می توان یافت که لحظه ای تماشای آن را رها کند و به کارِ دیگری بپردازد. فیلم گر چه در یک خیابان و یک باجه تلفن خلاصه می شود، اما به خوبی توانسته هیجان و اضطراب را در قالب یک فیلم اکشن به تصویر بکشد.

فیلم سینمایی «باجه تلفن» که از شبکه نمایش پخش شد یکی از فیلم‌های اولیه تریلر در مکان محدود است که پایه بسیاری از فیلم‌های دیگر در این زمینه شد و برای مثال می‌توان به فیلم «تابوت» (۲۰۱۳) اشاره کرد که در آن همه وقایع داخل یک تابوت معمولی و آدمی که برای نجات از آن تلاش می کند می‌ گذرد.

«باجه تلفن»  فیلمی به کارگردانی "جوئل شوماخر" با بازی تاثیرگذار "کالین فارل" در نقش استوارت شپرد است.

فیلم داستان مردی شیک پوش و تاحدی خود خواه، به نام استوارت شپرد است. که تلاش می کند تا خود را مهم جلوه دهد، و برای این منظور از هر ترفندی، مخصوصاً دروغ استفاده می کند تا به اهداف خود برسد. او به ظاهر یک مجری تبلیغاتی موفق است اما در ادامه مشخص می شود که اینطور نیست. "استو" هر روز از یک باجه تلفن مشخص در خیابانی مشخص، با "پام مک فادن" که "کتی هلمز" نقش آن را بازی می کند تماس می گیرد و علاقه خود را به ارتباط بیشتر با او بیان می دارد . در پایانِ یکی از این تماسها، تلفن  عمومی به صدا در می آید و استو بی اینکه بداند چه اتفاقاتی در انتظار اوست گوشی را برداشته و غافلگیر می شود. صدای آنطرف خط به او هشدار می دهد، درصورتی که گوشی را قطع نماید، او را خواهد کُشت.  هیجان و اضطراب آغاز می شود. صدای پشت خط، برای اثبات مدعای خود به اسباب بازیی که نزدیک باجه تلفن است شلیک می کند و توجه استو را به لیزر روی بدنش که از یک اسلحه‌ی دوربین دار او را هدف گرفته جلب می کند. صدا، تلاش می‌کند تا استو را مجبور به اعتراف به خیانتها و دروغهایی که مرتکب شده نماید و گویی رسالت خود را در این می داند که این هشدار را به تمامی انسانها بدهد، اتفاقی که ممکن است برای هر کسی رخ دهد، هر کسی که سعی دارد تا با دروغ و ترفندهای خلافِ اخلاق به اهداف خود برسد. در آوردن کت توسط استو هر چند برای استفاده‌ او از تلفن همراهش طراحی شده، اما می تواند بیانگر مرحله اول جدا شدن استو از ظاهر فریبنده نیز باشد. چرا که استو در اعترافات خود، به این نکته که پوشیدن این لباسها، خود یک جور تظاهر است و از آنها برای فریب استفاده می کند اشاره دارد و صدا در صدد است تا با بیان این حقایق از سوی استو، او را وارد دنیایی تازه کند. صدا با ایجاد فشار روحی و روانی استو را مجبور می کند تا تمام واقعیات را به همسرش بگوید و به تمام گناهان خود اذعان نماید. صدای پشت خط که توانسته در طول فیلم با لحن و بیانِ قدرتمند، تاثیر گذاری خودر ا به رخ بکشد، با اعترافات استو، گویی به منظور خود رسیده و دست از سر او برمی دارد. در پایان پلیس با مقدمه چینی درستی که کارگردان قبلاً انجام داده با گلوله ای پلاستیکی استو را مورد هدف قرار می دهد.  استو در پایان با خارج کردن ساعت تقلبی گران قیمت از دستش و کنار گذاشتن آن گویی خود را ذره ذره به پاکی و دوری از گناه نزدیک می کند و وقتی در آمبولانس به چهره او می نگرید دیگر از کسی که خود را به البسه ای فاخر و گرانقیمت آراسته خبری نیست و احساس آرامش در او نمایان است. تاکید تکنسین آمبولانس با اشاره به آمپول بیهوشی، بر اینکه "ما حرکت می کنیم و تو پرواز می کنی" هم دلالت بر همین امر دارد. اما درست در جایی که گمان آن می رود که همه چیز تمام شده، صاحب صدا در کنار آمبولانس حاضر می شود و با گفتن جمله‌ "اگه آدم رو راستی نباشی سر و کله‌ی من پیدا می شه" هشداری جدی را نه تنها به استو بلکه به همه‌ انسانها و مخاطبین فیلم می دهد. شاید همین امر باعث آن شود که پس از پایان فیلم به راحتی نتوانیم گوشی تلفنی که زنگ می خورد را برداریم.

این فیلم با هزینه ای در حدود ۱۳ میلیون دلار در مدت دوازده روز در آمریکا ساخته شد و به فروشی بیش از ۹۷ میلیون دلار دست یافت . از دیگر بازیگران این فیلم می توان به، کیفر ساترلند در نقش تماس‌گیرنده/تک‌تیرانداز، فارست ویتاکر در نقش کاپیتان اد رمی، رادا میشل در نقش کلی شپرد )همسر استوارت(، ریچارد تی جونز در نقش سرهنگ کول اشاره کرد.

فیلمنامه دقیق "لاری کوهن"  در ژانر جنایی ، فیلمبرداری خوب، تدوین فشرده با ریتمی تند و کات های به جا به همراه موسیقی متن ماندگار "هری گرگسون ویلیامز" این فیلم را به عنوان یک فیلم ماندگار و تاثیر گذار در ذهن تبدیل کرده و توجه منتقدین را نیز به همراه داشته است . 

فیلم باجه تلفن در سال ۲۰۰۴  توانست کاندیدای دریافت جایزه بهترین بازیگر نقش دوم مرد در تصویر شرکت شود. این فیلم کاندیدای دریافت جایزه فیلم ام‌تی‌وی نیز بوده است. حضور در جایزه فیلم منتخب نوجوانان و نامزدی دریافت جوایز بهترین بازیگر از دیگر موفقیت‌های اندک سینمایی باجه تلفن بوده است.

شوماخر تا کنون ۲۸ فیلم را کارگردانی کرده است که «باجه تلفن» نوزدهمین فیلم وی محسوب می شود.از مهمترین ساخته های این کارگردان می توان به ورونیکا گرین (۲۰۰۳)، شبح اپرا (۲۰۰۴)، هشت میلی متری (۱۹۹۹)، بتمن و رابین (۱۹۹۷) و سرزمین ببرها اشاره کرد که از اتفاق ساعت ۲۱ امشب از شبکه نمایش پخش می شود و کالین فارل نقش اول آن را دارد.



 رها ماهرو : خوانندگان گرامی ، لطفا نظر و نقدتان را راجع به فیلم باجه تلفن به کارگردانی جوئل شوماخر برای ما بنویسید و بفرستید.





اکران و تحلیل فیلم باجه تلفن

با حضور منتقد برجسته سینما و مدرس دوره های پویشی هنر در کشور

محمد شکیبا

چهارشنبه ۲۸ تیرماه

ساعت ۱۷

حضور در این همایش برای عموم آزاد است. جهت رزرو در همایش با شماره ۷۱۱۲۲۱۲(مجتمع فرهنگی انتشاراتی کتاب پردازان) تماس بگیرید.

جوئل شوماخر، در تمام مدت پخش فیلم «باجه تلفن» هیجان، اضطراب، تعلیق واکنش را به طور کامل به نمایش می گذارد و درا ین فاصله حتی به تماشاگر اجازه نمی دهد که به هیچ چیز دیگر به غیر از داستان و فیلم فکر کند.

داستان فیلم :

 باجه تلفن را لاری کوهن در ژانر جنایی و دلهره به نگارش درآورده است.

این فیلم با شعار «زندگی شما بر لبه تیغ قرار دارد» درباره یک مدیر تبلیغات به نام استوارت است که هر روز از یکی از باجه های تلفن در نیویورک به دوست خود زنگ می زند. یک روز تلفن زنگ می خورد او گوشی را برمی دارد. صدای آن طرف خط می گوید اگر گوشی را قطع کنید کشته می شوید و نور قرمز یک سلاح لیزری گواه آن است که تلفن کننده شوخی ندارد.

موفقیت های فیلم:

    فیلم باجه تلفن با بودجه ای معادل ۱۳ میلیون دلار ساخته شد. در آمریکا ۴۶ میلیون دلار و در جهان ۵۱ میلیون دلار فروش کرد.
    این فیلم علاوه بر آمریکا درکشورهایی چون هلند، استرالیا، کانادا، فیلیپین، نروژ، مکزیک و فنلاند نیز به نمایش عمومی درآمد.
    کاندیدای دریافت جایزه بهترین بازیگر نقش دوم مرد در سال ۲۰۰۴ در جایزه فیلم تصویر
    کاندیدای دریافت جایزه بهترین فیلم جایزه فیلم ام تی وی بوده است.
    و…

+ - + - + - + - + - + - + - + - + - + - + - + - + - +



سرچ های تازه مخاطبان در وبلاگ رها ماهرو : سریال افسانه در اغوش ماه صحنه ای که دست همسر امپرتطور زخمی میشود . فیلم گشاورز فضا نورد . خانواده ساحل بکرانی . والدین ساحل بکرانی . عکس پدر مادر ساحل بکرانی . راه بزرگ آبی . فیلم راه بزرگ آبی . ساحل بکرانی فرزند کیست . بیوگرافی ساحل بکرانی . بیو گرافی ساحل بکرانی . دانلود فیلم یاد داشت های یک زن خاندار این قسمتی که امشب پخش شده است . راه بزرگ ابی فیلم . جیلو پونته . فیلم خارجی راه بزرگ ابی . فیلم 100 روز در پالرمو . سریال اربابی کوچک . تماشای فیلم سینمایی لوسی

فیلم پیدا کردن فورستر ساخته گاس ون سنت

پیدا کردن فورستر
2000 آمریکا
Finding Forrester

Dir:Gus Van Sant

https://www.baranfilm5.tv/wp-content/uploads/Finding-Forrester-2000-720p-BaranFilm.jpg

یافتن فارستر
فیلم محصول سال 2000
یافتن فارستر، فیلمی در ژانر درام است. کارگردان فیلم یافتن فارستر، گاس ون سنت است. این فیلم در سال ۲۰۰۰ ساخته شد. از بازیگران این فیلم می‌توان به شان کانری و راب براون اشاره کرد.
تاریخ اکران اولیه: ۱۹ دسامبر ۲۰۰۰ م.
کارگردان: گاس ون سنت
فیلم‌نامه: مایک ریچ
فیلم‌بردار: هریس سوایدز
آهنگ معروف: Gassenhauer



 رها ماهرو : خوانندگان گرامی ، لطفا نظر و نقدتان را راجع به فیلم پیدا کردن فورستر به کارگردانی گاس ون سنت برای ما بنویسید و بفرستید.


بازیگران

شان کانری
راب براون
فهرید موری آبراهام
http://media-cache-ak0.pinimg.com/736x/f4/c7/1e/f4c71e940b829572d9c2c61d38843b85.jpg
 فرهنگی هنری:نمایش 26 فیلم‌های سینمایی و تلویزیونی در آخر هفته رسانه ملی
۱۳۹۴/۱۲/۱۹ 0 بازدید

26 فیلم‌ سینمایی، تلویزیونی و انیمیشن پنجشنبه و جمعه 20 و 21 اسفند ماه از شبکه‌های سیما روی آنتن می‌رود.

به گزارش حوزه رادیو تلویزیون گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ فیلم‌های سینمایی و تلویزیونی و انیمیشن «بدون توقف»، «تولد یک پروانه»، «با چشمان بسته ببین»، «نامادری»، «خرس بزرگ»، «دوباره زندگی»، «اولین تکیه گاه»، «تاریکی»، «الماس خونین»، «درس هایی از یک رویا»، «نیمه شب »، «بعد از زلزله»، «انعکاس دانون»، «سوار در باران»، «افسانه آرش»، «دیگری»، «آخرین خواب بارانی»، «مادرم باش»، «پس از جشن عروسی»، «فرار»، «دور دنیا در هشتاد روز»، «فرانکی عزیز»، «فرار نیمه شب»، «خدمتگذار شهر»، «پیدا کردن فورستر» و «باجه تلفن» پنجشنبه و جمعه 20 و 21 اسفند ماه از شبکه‌های سیما روی آنتن می رود.

https://i.ytimg.com/vi/XRHXDwZFWU0/hqdefault.jpg
شبکه یک سیما
فیلم سینمایی «بدون توقف» به کارگردانی جائوم کولت سرا، پنجشنبه 20 اسفند ماه ساعت 22:00 از شبکه یک سیما پخش می شود.

در خلاصه داستان فیلم با بازی لیام نسون، جولین مور و اسکات مک نایری آمده است: بیل که افسر پرواز است به همراه همکارش هموند سوار هواپیما می شوند. به محض اینکه هواپیما از زمین بلند می شود پیامکی ناشناس از طرف شخصی در هواپیما به دست بیل می رسد. شخص ناشناس در پیامک خود به بیل اخطار می دهد که هر 20دقیقه در این هواپیما شخصی کشته می شود مگر اینکه 150 میلیون دلار به شماره حسابی که او در پیامک ذکر کرده واریز شود. بیل ابتدا به هموند مشکوک می شود و آن دو در دستشویی هواپیما با هم درگیر می شوند و ...

*************************************
فیلم تلویزیونی «تولد یک پروانه» به کارگردانی اکبر منصور فلاح، جمعه 21 اسفند ‌ماه ساعت 16:00 از شبکه یک سیما پخش خواهد شد.
در خلاصه داستان فیلم با بازی یاشار محمودی، رحیم جهانی و محمد ناجی آمده است: آقا اسماعیل با زن بیوه‌ای که یک پسر و یک دختر دارد ازدواج می کند و منتظر به دنیا آمدن فرزندش می باشد. اما همسرش موقع وضع حمل از دنیا می رود. مرد که با پسر نوجوان زنش تا به حال ارتباط خوبی نداشته با او دوست می‌شود و پسر هم سعی می کند او را تسلی دهد و ...

*************************************
شبکه دو سیما
فیلم تلویزیونی «با چشمان بسته ببین» به‌ کارگردانی جواد مزدآبادی، پنجشنبه 20 اسفند ماه ساعت ‌‌8 صبح در ‌قالب‌ برنامه «سینما صبحانه» از شبکه دو سیما پخش می شود.

داستان فیلم، داستان زن و مرد جوانی را روایت می‌کند که زن دچار بیماری است اما از سوی پیرزنی پیشنهاد عجیبی به این زوج می‌شود. پیرزن از آنها می‌خواهد تا به مناطق جنگی رفته و نشانی از پسر مفقودالاثرش برای او بیاورند و مبلغ قابل توجهی پول دریافت کنند.آنها به همراه گروه تفحص راهی می شوند و  سر انجام شهدای گردان پیدا می شوند.

فریبا نادری، حمید ابراهیمی، علیرضا اوسیوند، کوروش زارعی و حشمت آرمیده در فیلم تلویزیونی «با چشمان بسته ببین» ایفای نقش کرده اند.

*************************************
فیلم سینمایی «نامادری» به کارگردانی‌ کریس کلمبوس، پنجشنبه 20 اسفند ماه ساعت 23:00 از شبکه دو سیما پخش می شود.

در خلاصه داستان با بازی اد هریس، سوزان ساراندون و جولیا رابرتز آمده: لوک هریسون مرد میانسالی است که مدتی است از همسرش جکی جدا شده است. لوک و جکی یک دختر به نام آنا و پسری به نام بِن دارند. بعد از گذشت مدتی از جدایی لوک و جکی، او تصمیم می گیرد با زن دیگری به نام ایزابِل که یک عکاس هنری است ازدواج نماید. بچه ها از این مسئله چندان راضی نیستند و ...

*************************************
انیمیشن «خرس بزرگ» به کارگردانی اسبن تاف جاکوبسون، جمعه 21 اسفند ماه ساعت 8:00 از شبکه دو سیما پخش خواهد شد.

در خلاصه این فیلم آمده است: جاناتان، پسری یازده ساله است که برای تعطیلات نزد پدربزرگش رفته است که خانه او در نزدیکی یک جنگل با حیوانات افسانه ای است. بعد از چند روز سوفی، خواهر کوچک جاناتان نیز به آنجا می آید و مراقبت از او برای برادر کمی دشوار است تا اینکه سوفی به دست یک خرس 1000 ساله ربوده و جاناتان ناگزیر می شود تا برای پیدا کردن خواهر کوچکش وارد جنگل اسرارآمیز شود.

*************************************
فیلم سینمایی «دوباره زندگی» به کارگردانی جیرو شونو، جمعه 21 اسفند ماه ساعت 23:00 از شبکه دو سیما پخش خواهد شد.

در خلاصه داستان این فیلم با بازی یاسوکو ماتسویوکی و کی پِ ای شینا آمده است: شیزوکو زن جوانی است که در یک بیمارستان آموزشی مشغول طبابت است. او که پس از ده سال ازدواج به تازگی باردار شده متوجه می‌شود به بیماری سرطان سینه مبتلاست. همسرش ریوزوکو هم پزشک بوده اما مدتی است تغییر شغل داده و به عکاسی و فیلمسازی روی آورده است. شیزوکو می داند که فرصت زیادی برای زندگی ندارد اما تصمیم می‌گیرد بچه اش را به سلامت به دنیا بیاورد. در همین راستا از کارش استعفا کرده و ...

*************************************
شبکه سه سیما
فیلم تلویزیونی «اولین تکیه گاه» به کارگردانی قدرت ا... صلح میرزایی، پنجشنبه 20 اسفند ماه ساعت 09:50 از شبکه سه سیما پخش می شود.

در خلاصه داستان فیلم با بازی لاله اسکندری، علی سلیمانی و مریم کاویانی آمده است: ریحانه زنی است تنها، که شوهرش پس از هزینه فراوان فوت کرده است و او با پسرش، در خانه ای کنار صاحبخانه اش، معصومه و ناصر زندگی می کند. او برای گذراندن زندگی و تهیه خرج عمل چشم پسرش که در اثر تصادف آسیب دیده در یک کارخانه کار می‌کند و همزمان لباس عروس نیز می دوزد. حال ریحانه از کارخانه نیز بیرون می شود تا اینکه...

*************************************
فیلم سینمایی «تاریکی» ‌به ‌‌کارگردانی ‌‌سانجای ‌لی ‌لا‌بان ‌سالی،‌‌‌ پنجشنبه ‌20 اسفند ماه ساعت 16:00 از شبکه سه سیما پخش می شود.

در خلاصه داستان فیلم با بازی آمیتا باچان، رانی موکرجی، آیشا کاپور و شماز پاتل آمده است : خانواده مک نلی صاحب فرزند معلولی می شوند و او را میشل می نامند. میشل نوزادی نابینا و ناشنواست. خانواده مک نلی در نگه داری میشل مستاصل شده و برای پرورش و تربیت مناسب وی معلمی حرفه ای را استخدام می کنند. آقا ساهایی معلم کودکان استثنایی است. او به خانه خانواده مک نلی نقل مکان کرده و با روش های خاص خود به تعلیم میشل می پردازد که ...

*************************************
فیلم سینمایی «الماس ‌خونین» به کارگردانی ادوارد زوییک، پنجشنبه 20 اسفند ماه ساعت 24:00 از شبکه سه سیما پخش می شود.

در خلاصه داستان با بازی لئوناردو دی کاپریو، جنیفر کانلی، جایمن هانسو و مایکل شین آمده است : دنی آرچر یک قاچاقچی الماس رودزیایی الاصل است که در دوران کودکی پدر و مادر خود را در درگیری‌های خونبار دهه ۱۹۷۰ از دست داده است. طی این سی سالی که از عمرش گذشته، سربازی مزدور و تاجری ناکام بوده است. وقتی می‌خواهد با الماس‌هایی که در بدن یک بز چپانده شده است از مرز بی‌ثبات سیرالئون عبور کند، ماموران گشتی او را دستگیر می‌کنند و در زندان می‌فهمد که سومولن وندی ماهی‌گیر از مخفی‌گاه یک الماس صورتی رنگ گرانقیمت خبر دارد. آن دو با هم به دنبال این الماس روانه می‌شوند و ...

*************************************
فیلم سینمایی «درس‌هایی از یک رویا» به کارگردانی سپاستین گروبلر‌، جمعه  21 اسفند ماه ساعت 10:00 از شبکه سه سیما پخش می شود.
در خلاصه داستان با بازی توماس تیم و بورگارت کلونرآمده است: کزاد کوخ، معلم زبان خارجی، پس از سال 1871 برای تدریس به مدرسه ای می رود که در برانزویک قرار دارد. این سال‌ها، سال‌هایی است که امپراطوری آلمان دومین امپراطوری فرانسه را فتح کرده و بیسمارک امپراطور قدرتمند آلمان را بنیان نهاده است. در این شرایط، در مدرسه یک وضعیت خشن حاکم است. معلمان همه از جنگ طلبی و کشورگشایی امپراطوری آلمان و لزوم پیوستن دانش آموزان به این جریانات برای قدرتمند شدن امپراطوری آلمان، سخن می‌گویند. اما کزاد ...

*************************************
فیلم تلویزیونی «نیمه شب» به کارگردانی سیامک صرافت، جمعه 21 اسفند ماه ساعت 14:30 از شبکه سه سیما پخش می شود.

در خلاصه این فیلم آمده است: جوانی به نام علیرضا در یک تصادف باعث مرگ دختری به نام سمانه شده است. خانواده سمانه قلب او را به دختری به نام مهتاب اهدا کرده و باعث تولد دوباره او می شوند. مهتاب به دنبال خانواده سمانه می‌گردد تا از آنها تشکر کند در این راه با علیرضا آشنا می‌شود که همچنان متواری است علیرضا می‌خواهد برادر معلولش را به حرم حضرت رضا (ع) ببرد تا نذرش را ادا کند علیرضا تحت تاثیر رفتار مهتاب و برادر معلولش تصمیم به اعتراف می گیرد و ...

عباس غزالی، حدیث میر امینی، سوگل طهماسبی، عطا عمرانی و زهره حمیدی در فیلم تلویزیونی «نیمه شب» ایفای نقش کرده اند.

*************************************
فیلم سینمایی «بعد از زلزله» ‌به‌کارگردانی زیا اُگانگ  فنگ، جمعه 21 اسفند ماه ساعت 19:00 از شبکه سه سیما پخش می شود.

در خلاصه این فیلم با بازی زو فان، ژانگ جینگ چو، لی چن، وندی ژانگ و چن دائو مینگ آمده است : خانواده‌ای در اثر وقوع زمین لرزه در تانگ شان چین در سال 1976 از هم جدا می شوند. خانواده 4 نفره ای که پسر و دختری دوقلو داشتند. پس از وقوع زمین لرزه پدر خانواده می میرد و کودکان زیر آوار می مانند.  برای بیرون آوردن آنها مادر به ناچار باید یکی را گزینش کند و در حالی که دو کودک صدای مادر را می شنیدند مادر پسرک را گزینش می کند و ....

*************************************
شبکه چهار سیما
فیلم سینمایی «انعکاس دانون» به کارگردانی جیم کلایف، پنجشنبه  20 اسفند ماه ساعت 20:30 از شبکه چهار روی آنتن می رود.

در خلاصه داستان فیلم با نقش آفرینی بروس گرین وود و دنی گلور آمده است: دانون مرد بین سالی است که در یک فروشگاه کار می کند. او در یکی از روزها جان یک دختر بچه را نجات می دهد. و ناگهان متوجه می شود که توانایی عجیبی دارد و می‌تواند به گذشته بازگردد یا اتفاقات را چند لحظه قبل از وقوع مشاهده کند. او پس از این اتفاق و سی سال بعد از اینکه  همسر و دخترش را در یک تصادف از دست داده به زادگاهش بر می گردد. او حافظه اش طوری است که می تواند تمام اتفاقات گذشته را ببیند و این مسئله باعث شده او دچار یک تراژدی شود و تمام خاطرات بد گذشته برای او هر لحظه مرور شود که ...
*************************************
شبکه پنج سیما
فیلم تلویزیونی «سوار در باران» به کارگردانی حسن جوان بخت، پنجشنبه 20 اسفند ماه ساعت 13:30 از شبکه پنج سیما پخش می شود.
داستان فیلم در مورد پسر بچه ای است که ضمن درس خواندن، تلاش می کند به خانواده اش در امور مزرعه کمک کند.

*************************************
فیلم تلویزیونی «افسانه آرش» به کارگردانی علیرضا کاویان راد، جمعه 21 اسفند ماه ساعت 9:00 از شبکه پنج سیما پخش می‌شود.

داستان فیلم در مورد آرش کمانگیر است که در فضای جنگ بین ایران و توران به دست خرداد و خورشید بزرگ می‌شود. وی از کودکی، توانایی و شجاعت خود را در عرصه‌های گوناگون به اثبات می‌رساند. افراسیاب، پادشاه توران مرز بین ایران و توران را به رها کردن تیری وا می‌گذارد. تیر را در نهایت آرش پرتاب می‌کند که در ناباوری تا آن سوی جیحون می‌رود و بر تنه درخت گردویی می‌نشیند. آرش جان خود را در تیر می‌کند و ...

*************************************
فیلم سینمایی «دیگری» به کارگردانی مهدی رحمانی، جمعه 21 اسفند ماه ساعت 13:30 از شبکه پنج سیما پخش می شود .

در این فیلم خواهیم دید: پسری همراه مادرش در یک روستا زندگی می کند. او که پدرش را از دست داده،‌ ناچار است همراه با مردی که به زودی ناپدری اش می شود به تهران سفر کند. در تهران برای آنها اتفاق های مختلف می افتد...

محمدرضا فروتن، مریلا زارعی، مهران رجبی،  اصغر نقی زاده، محمدعلی میاندار و سیروس همتی در فیلم سینمایی «دیگری» ایفای نقش کرده اند.

*************************************
شبکه شما
فیلم تلویزیونی «آخرین خواب بارانی» به کارگردانی ابوالفضل عطار، پنجشنبه  20 اسفند ماه ساعت 21:00 از شبکـه شما پخش خواهد شد.

در این فیلم سینمایی ‌با باری غزل صارمی، احمد یارعلی، بهناز سلیمانی و محسن کریمی خواهیم دید: ریحانه به دلیل از دست دادن چند فرزندش در دوران بارداری دچار تلاطم روحی و توهماتی است. روزی ریحانه با دختر بچه‌ای تصادف می‌کند و این آغاز اتفاقات جدیدی در زندگی آنها می‌شود. صادق همسر وی و ریحانه در گفت‏وگو با شخصی به نام رحیم که خانه را به آن‏ها سپرده در می‏یابند که صاحب‏خانه و همسر و دختر کوچک‏اش تصادف کرده‏اند و در این حادثه والدین درگذشته و دختر بچه ناپدید شده است‌. آنها به جستجو کودک می‌پردازند و در این جست‏وجو ریحانه با نشانه‌‏هایی روحانی روبرو می‌‏شود که ...

تلویزیونی «آخرین خواب بارانی» در مرکز خراسان جنوبی تهیه شده است .

*************************************
فیلم تلویزیونی «مادرم باش» به کارگردانی مسعود رشیدی، جمعه 21 اسفند ماه ساعت 21 از شبکه شما پخش می شود.

در خلاصه داستان فیلم آمده است: کاروانی قصد رفتن به کربلا را دارد. در کرمانشاه نرسیده به مرز به دستور فرمانده پاسگاه از رفتن این کاروان به خاک عراق جلوگیری می‏شود. در بین مسافرین زن مسنی است که قصد دارد به زیارت کربلا برود، دلیل رفتنش خوابی است که در آن فرزند مفقودالاثرش از او خواسته است که به زیارت کربلا برود. او پیاده راهی مرز می‏شود. در طول مسیر دختر عکاسی که از آثار جنگ عکاسی می‏کند پیرزن را می‏بیند و او را سوار اتومبیل خود می‏کند که ...

فرامرز صدیقی، زهره صفوی، رامین راستاد، شیوا بلوریان و علی امجدی در فیلم تلویزیونی «مادرم باش» تولید مرکز کرمانشاه بازی کرده اند.
*************************************
شبکه کودک
انیمیشن سینمایی «سینمایی بامبی 1» به کارگردانی برایان پیمنتا، پنجشنبه 20 اسفند ماه ساعت 21:00 از شبکـه کودک پخش خواهد شد.

داستان از این قرار است که بعد از کشته شدن مادر بامبی به دست یک شکارچی، پدرش راهی جز نگهداری و تربیت پسر جوان و کنجکاوش ندارد. با اینکه فرماندۀ جنگل است. بامبی نیز در جنگل با دوستان و دشمنان زیادی روبرو می‌شود و می‌خواهد مایۀ افتخار پدر باشد تا اینکه ...

*************************************
قسمت دوم انیمیشن سینمایی «سینمایی بامبی» جمعه 21 اسفند ماه ساعت 21 از شبکه کودک پخش می‌شود.
*************************************
شبکه نمایش
فیلم‌های سینمایی و تلویزیونی «پس از جشن عروسی»، «فرار»، «دور دنیا در هشتاد روز»، «فرانکی عزیز» و «فرار نیمه شب» پنجشنبه  20 اسفند ماه ساعت 11 ،15 ،16:30 ،21 و 23 از شبکه نمایش روی آنتن می رود.

*************************************
فیلم های سینمایی ‌و تلویزیونی «فرانکی عزیز»، «فرار نیمه شب»، «خدمتگذار شهر»، «پیدا کردن فورستر» و «باجه تلفن» جمعه 21 اسفند ماه ساعت 11 ،15 ،16:30 ،21 و 23 از شبکه نمایش پخش می شود.

+ - + - + - + - + - + - + - + - + - + - + - + - + - +
نام فیلم : Finding Forrester
ژانر : درام
کارگردان : Gus Van Sant
نویسنده : Mike Rich
بازیگران : Sean Connery, Rob Brown, F. Murray Abraham
محصول : آمریکا
زبان : انگلیسی
زمان : 136 دقیقه
امتیاز : 7.2/10
خلاصه داستان : «فارستر» (کانری)، نویسنده ای که پس از بردن جایزه ی پولیتسر در چند دهه ی قبل دیگر کتابی ننوشته، و «جمال» (براون)، پسری شانزده ساله که اشتیاقی نهفته برای نوشتن دارد، در دنیای خود زندگی می‌کنند. «جمال» روزی از سر اتفاق با «فارستر» آشنا می‌شود. این دو، پس از آشنایی اولیه، یک دیگر را به نوشتن تشویق می‌کنند و به رغم تفاوت سن و پایگاه طبقاتی شان، با هم رفیق می‌شوند و …
http://www.mediacircus.net/findingforrester3.jpg
یافتن فارستر
کارگردان     گاس ون سنت
بازیگران     شان کانری، راب براون
فیلم‌برداری     هریس سوایدز
کشور     آمریکا

یافتن فارستر، (به انگلیسی: Finding Forrester) فیلمی در ژانر درام است. کارگردان فیلم یافتن فارستر، گاس ون سنت است. این فیلم در سال ۲۰۰۰ ساخته شد. از بازیگران این فیلم می‌توان به شان کانری و راب براون اشاره کرد.
+ - + - + - + - + - + - + - + - + - + - + - + - + - +




سرچ های تازه در وبلاگ سینمایی رها ماهرو : برنامه چرخ . اهنگ کارتون شنگول اباد شبکه پویا . نام سریالهای نوروز1395 . پدر و مادر واقعی ساحل بکرانی . بیو گرافی ساحل بکرانی . خانواده اشپز . سخنان بزرگان فلسفی در کانال تلگرام . دانلود انیمیشن قصه های بابا سمور . نام مجری برنامه ابی مثل تو . فیلم های نوروز 1395 . پخش انلاین کارتون قصه های بابا سمور . کارتون قصه های بابا سمور . نوروز1395 . سوپراستار ایران . ابدو یک روز . دانلود فیلم سینمایی هیولا درباره یک موجود ناشناخته . خلاصه فیلم خبر خاصی نیست . دانلود فیلم مرد خانواده دوبله

فیلم دوزیست ساخته میلاد جرموز

دوزیست
1389 ایران

میلاد جرموز


بیست و نهمین دوره/
"دو زیست" به جشنواره بین‌المللی فیلم فجر می‌رود

فیلم ویدئویی "دو زیست" به کارگردانی میلاد جرموز برای نمایش در بیست و نهمین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر آماده می‌شود.

به  گزارش خبرگزاری مهر، تهیه‌کننده فیلم سینمایی "دوزیست" برای حضور در بیست و نهمین جشنواره فیلم فجر فرم درخواست پر کرده است. با پایان تدوین توسط مهدی دهقان و موسیقی توسط الهام عبدالله‌زاده این فیلم آماده نمایش می‌شود. در این فیلم نسیما فطرت، عباس عرفانی، محمد چهرآزی، سعید یاردوستی، علی دستان‌پور و رضا صالح‌پژوه نقش‌آفرینی می‌کنند.

داستان فیلم درباره مادر و فرزندی است که توسط گروهی گروگان گرفته می‌شوند و در این ماجرا مادر به شناخت جدیدی نسبت به همسرش می‌رسد.

عوامل تولید فیلم عبارتند از کارگردان : میلاد جرموز، تهیه‌کننده: داریوش بابائیان، مدیر تصویربرداری: فرهاد محمودی، صدابردار: فرامرز مختاری، طراح گریم: مرجان شیوایی، طراح صحنه: خشایار محمودآبادی، تدوین: مهدی دهقان، مدیر تولید: علیرضا آب آب، دستیار کارگردان برنامه‌ریز: مسعود جزایری، منشی صحنه: پونه خامین، مدیر تدارکات: امیر سروش زاده، مدیر روابط عمومی: ندا زاهدی، عکاس: کیهان محمد باغبان، تصویربردار پشت صحنه: مینا گله‌زاده، صداگذاری: استودیو آنوش فیلم، محصول موسسه فرهنگی و هنری شکوفا فیلم.
http://media.mehrnews.com/old/Original/2011/01/611769.jpg
بیست و نهمین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر 16 تا 26 بهمن‌ماه برگزار می‌شود.



 رها ماهرو : خوانندگان گرامی ، لطفا نظر و نقدتان را راجع به فیلم دوزیست به کارگردانی میلاد جرموز برای ما بنویسید و بفرستید.




حضور فیلمی از یک کارگردان اصفهانی در جشنواره فیلم فجر؛
"دوزیست" در بخش ویدوئویی جشنواره فیلم فجر شرکت می کند
خبرگزاری ایمنا: کارگردان فیلم" دوزیست " گفت: «فیلم سینمایی ویدئویی «دوزیست» برای نمایش در بیست‌ ونهمین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر آماده می‌شود.».
"دوزیست" در بخش ویدوئویی جشنواره فیلم فجر شرکت می کند
 
به گزارش ایمنا، میلاد جرموز در ادامه افزود: «نزدیک به دو سال طول کشید تا قصه ی اولیه ی کار کامل شود وپس از چند بار بازنویسی به فرم کنونی رسید ونکته ای که در این میان برای من اهمیت داشت ، روایت قصه ای در فضای بسته با استفاده ازبازیگران معدود در عین حفظ جذابیت کار بود.».
وی سپس در رابطه با داستان فیلم تصریح کرد : «این فیلم درباره مادر و فرزندی است که توسط گروهی گروگان گرفته می‌شوند و در این ماجرا زن به شناخت جدیدی نسبت به همسرش می‌رسد. البته قصه پیچیدگی های زیادی دارد و من سعی کردم تا حد امکان به طرزی قابل قبول تردید ها ودوراهی ها ی فیلم رابه تماشاگر نشان دهم.».
جرموز، همچنین پیرامون انتخاب و کاربا بازیگران این فیلم اظهار داشت: «در بخش انتخاب بازیگران، ما پس از 2 ماه توانستیم از یک تیم با استعداد تئاتری که البته درزمینه کارهای تصویری کمتر شناخته شده اند، استفاده کنیم و نسیما فطرت، عباس عرفانی، محمد چهرآزی، سعید یاردوستی، علی دستانپور و رضا صالح پژوه این گروه را تشکیل می دهند ومن احساس می کنم آنها کار نسبتا قابل قبولی را ارائه کرده اند.».
این فیلمساز اصفهانی در مورد بقیه اعضای گروه گفت: «به طور کلی، کار کردن با این عوامل تجربه ی خوبی برای من بود وتمام بچه ها سعی کردند کارشان را درست انجام دهند ومن از کار کردن با اکثر دوستان لذت بردم.».
وی درپایان بیان داشت: «این فیلم تجربه خاصی برای من بود زیرا در یک فضای بسته وبا بازیگران کم کار شد .در واقع باید بگویم من از زمانیکه فیلم شب یلدای پور احمد را دیدم ، خیلی دوست داشتم که تجربه ای در این فضا داشته باشم. ونکته دیگری که دررابطه با "دوزیست" قابل توجه است استفاده از سیستم تک لنز با دوربین 35 میلیمتری برای ساخت این فیلم ویدئوئی است که فکر می کنم دومین نمونه ساخته شده ی خود در ایران باشد. که اولین گزینه اش هم سینمایی فوتبالی ها بود.».
شایان ذکر است که عوامل تولید این فیلم عبارتند از تهیه کننده: داریوش بابائیان، مدیر تصویربرداری: فرهاد محمودی، صدابردار: فرامرز مختاری، طراح گریم: مرجان شیوایی، طراح صحنه: خشایار محمودآبادی، تدوین: مهدی دهقان، مدیر تولید: علیرضا آب آب، دستیار کارگردان برنامه ریز: مسعود جزایری، منشی صحنه: پونه خامین، مدیر تدارکات: امیر سروش زاده، مدیر روابط عمومی: ندا زاهدی، عکاس: کیهان محمد باغبان، تصویربردار پشت صحنه: مینا گله زاده، صداگذاری: استودیو آنوش فیلم، محصول موسسه فرهنگی و هنری شکوفا فیلم.
llllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllll
سه فیلم باباییان در راه جشنواره فیلم فجر
چگونه میلیاردر شدم

داریوش باباییان امسال سه فیلم را راهی جشنواره فیلم فجر خواهد کرد.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری سینمای ایران، باباییان فیلم های "چگونه میلیاردر شدم" ساخته علی عبدالعی زاده، "اینجا تاریک نیست" به کارگردانی محمدرضا خاکی و "دوزیست" ساخته میلاد جرموز را برای جشنواره تهیه کرده است.

تولید دو فیلم اول به پایان رسیده و "دوزیست" آخرین مراحل فنی را می گذراند.

از داریوش باباییان اخیرا پنج تله فیلم با موضوع ماه محرم از تلویزیون پخش شده است.
llllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllll


سرچ های جدید در وبلاگ رها ماهرو : ساحل بکرانی فرزند کیست . فیلم بیداری . بیوگرافی ساحل بکرانی . پایتخت (مجموعه تلویزیونی) - ویکی‌پدیا، …  . مایکللاندن . فیلم سینمایی سفر پر ماجرا . دلفین کانه اک . پدرومادر ساحل بکرانی . عکس ساحل بکرانی بیوگرافی . پدر و مادر ساحل بکرانی . عکس پدرومادر ساحل بکرانی . عکس پدر و مادر ساحل بکرانی . فیلم بیداری . سمت حبیب الله کاسه ساز . ساحل بکرانی وپدر ومادرش . فیلم ساخته جان ترتلتاب در سال 1995 . فیلم خارجی سفر پر ماجرا . جکی چان پدر خانده . فیلم سینمایی خارجی ماجراهایه خانه ما

فیلم جنگ بزرگ ساخته ماریو مونیچلی

جنگ بزرگ
ایتالیا 1959
The Great War

Dir: Mario Monicelli


جنگ بزرگ
فیلم محصول سال 1959
جنگ بزرگ نام فیلمی ساخته ماریو مونیچلی محصول ۱۹۵۹ ایتالیا است. این فیلم به عنوان برترین فیلم سال ۱۹۵۹ در جشنواره فیلم ونیز انتخاب شد و جایزهٔ شیر طلایی را از آنِ خود کرد. آلبرتو سوردی و ویتوریو گاسمن در نقش‌های اصلی این فیلم ظاهر شده‌اند.
تاریخ اکران: ۲۸ اکتبر ۱۹۵۹ م. (ایتالیا)
کارگردان: ماریو مونیچلی
داستان: لوچانو وینچنزونی
آهنگ‌ساز: نینو روتا
تهیه‌کننده: دینو دلارنتیس
بازیگران
آلبرتو سوردی
ویتوریو گاسمن
سیلوانا مانگانو
برنار بلیه



 رها ماهرو : خوانندگان گرامی ، لطفا نظر و نقدتان را راجع به فیلم جنگ بزرگ به کارگردانی ماریو مونیچلی برای ما بنویسید و بفرستید.




جنگ بزرگ
کارگردان     ماریو مونیچلی
فیلم‌نامه‌نویس     جانی آملیو
بازیگران     آلبرتو سوردی
ویتوریو گاسمن
سیلوانا مانگانو
رومولو والی
موسیقی     نینو روتا
تاریخ (های) انتشار
    سپتامبر ۱۹۵۹ (نخستین اکران: جشنواره فیلم ونیز)
مدت
    ۱۳۵ دقیقه
کشور     ایتالیا
فرانسه
زبان     ایتالیایی

جنگ بزرگ (به ایتالیایی: La grande guerra) نام فیلمی ساخته ماریو مونیچلی محصول ۱۹۵۹ ایتالیا است. این فیلم به عنوان برترین فیلم سال ۱۹۵۹ در جشنواره فیلم ونیز انتخاب شد و جایزهٔ شیر طلایی را از آنِ خود کرد. آلبرتو سوردی و ویتوریو گاسمن در نقش‌های اصلی این فیلم ظاهر شده‌اند.
داستان

موضوع فیلم درباره دو سرباز رومی و میلانی است که طی جنگ ایتالیا و اتریش کشته می‌شوند ولی قرارگاه همرزمانشان را به سپاه اتریش لو نمی‌دهند.

این دو سرباز در طول فیلم بسیار مهربان و دل‌نازک نشان داده شدند و با مرگ این دو سرباز فداکار ایتالیا جنگ را با پیروزی به اتمام می‌رساند. سربازان کشته می‌شوند در حالیکه درجه‌داران درجات بالاتر می‌گیرند.
llllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllll
فیلمی به کارگردانی ماریو مونیچلی تولید مشترک ایتالیا و فرانسه در سال 1959.
تهیه کننده: دینود لائورنتیس
فیلم نامه: ماریو مونیچلی، آجه و اسکار پلی، لوچانو وینچزونی
فیلمبرداران : لئونیدا باربونی، روبرتو گراردی، جوزپه روتونو ، جوزپه سراندی
تدوین : آدریانا نوولی
موسیقی : نینوروتا
طراحی صحنه : ماریو گاربولیا
طراحی لباس : دانیلو دوناتی
زمان فیلم : 135 دقیقهبازیگران و شخصیت ها
آلبرتو سوردی : اورسته یاکوواچی، ویتور یوگاسمان : جووانی بوزاکا، سیلوانا مانگانو : کنستانتینا، فولکولولی:بوردین، برنارد بلیه : کاپیتان کاستلی، رومولو والی : سروان گالینا

data:image/jpeg;base64,/9j/4AAQSkZJRgABAQAAAQABAAD/2wCEAAkGBwgHBgkIBwgKCgkLDRYPDQwMDRsUFRAWIB0iIiAdHx8kKDQsJCYxJx8fLT0tMTU3Ojo6Iys/RD84QzQ5OjcBCgoKDQwNGg8PGjclHyU3Nzc3Nzc3Nzc3Nzc3Nzc3Nzc3Nzc3Nzc3Nzc3Nzc3Nzc3Nzc3Nzc3Nzc3Nzc3Nzc3N//AABEIAKAAagMBEQACEQEDEQH/xAAcAAABBQEBAQAAAAAAAAAAAAAEAQMFBgcCAAj/xABBEAACAQMDAQUGBAQDBQkAAAABAgMEBREAEiExBhNBUWEHFCJxgZEVIzLRQqGxwSSi8BZScnOTFzM0RGKDo9Lh/8QAGgEAAgMBAQAAAAAAAAAAAAAAAwQAAQIFBv/EADQRAAEDAwIDBQcFAQEBAQAAAAEAAgMEESESMQVBURNhcYGhFCKRscHR8BUyUuHxI0JyJP/aAAwDAQACEQMRAD8Asfby/XGz11LFQTiNJISzAqpyQceI1zqmV8ZAau9wiigqI3GUXIPVVQ9t7/4Vox/yU/bQPaZeq7H6PRfx9Sk/227Qbse/gf8Asp+2p7RL1V/o1F/D1KU9te0BAxXden5SftrPtMvVX+j0X8PUry9su0Jz/jz8u6T9tQ1MvVV+kUX8PUrsdru0BOPxA/8AST9tUamXqp+k0X8PUpP9rr+Mn8RP/ST9tV7TL1+Sh4TRfw9T90g7Y38f+fP1iT/66v2ibqr/AEii/h6n7rsdsL/09/5/5Sftqe0y9VX6RR/w9SnF7X309a//AONP21Papuqr9Iov4epXa9r72cf40f8AST9tV7VN19FX6RRcm+pU12Q7QXK5XtKarqVkiMTsVCKORjHTTFLPJJJZxXP4pw+mgpi+NubjmrwV410l5pexqlayj230DVtdbe6UtIkJwMgDBcZ/kNLyTCN4vsQutRUZqaVxb+4EW87X9FnNTaauOedaZc0+6LaGIywXH2xoTahhaNW+U/Jw6obI8RD3bt6XNvlb1XdvoJo7pNNNTnaZXZXyOAc48f7azLM0xAA8gmaOkljq3SPZgk2ONj5/RN1lLVG4vMKYzj4O5JfATpnjI1qOSMRhpNuqHVUlS6rdII9W2nOB1xcJKe21kdcZhEdrNLnDgHB6Z55GrfPGWab9EGOgqY5u0LcEu5/C+dvwrmC3Vy0TQ+6uJJSgdiwA2gknnJ9PDVuniL9WrA/OixHQ1LYDGGZNr5GwJ7z3ck4tkmlWmFQkqlWKS4kHCZJB/nrJqmgu0n/VscKkf2YeCLEg55bg+v8ASJ7Q0dRUTwtTRNIFjYcEcE9OpH30Okla1p1Hmm+K0s0z2mNt7A9PLmEP+H3F6yGYwHEIiQfmgkgD4vn46IJogwi+9+XwSzqKrdKx+nDdI35c/Fdx9nGNPXAibvFZhTDePjA/Tn/Q1k1mW+qpvBz2cu9wTpyMjknaa2V9vrKaWlo2mVqURylpF+B2JLfbVPmjla4PdbOMfBSKjnp5WujZe7bHIwTurX7GbbUUPaX/ABVK0bmmcbywOenHBOjtmbJKNJ6pGWlkgo3doyxuM46+P0W2EabXHXsapRZL7crhPb6+2e7hVaSB/jYZ24b+ul5IWyPGrkupSVslNTHs+Z38lntLX3VqGoqZZY5I1hLI3wZU56ED++l3wwh4aBY3710qasrOxfK5wIsSNt/D+kAt4ukcMVRL3bwuxABUDJHXpo3s0JJaN0uOLV0bWyuILT3Dl4J2ru1aK6SGCSFE4K94AMDAPU6yynj0AkFHqOKVXtJjY4Ad9ul907U3mrpqOEHu3qZct3i4Khc4GMddZbTMc89Atz8VqIYGA2L3XyNrd1l78SvkFKzSx/FkbCYgT68DVGGnc7B9VRquKRREyN8MfZetd9uFVOe9290vMjLH0Hz8OmrlpImNxuhUfFaqWZod+3nYckzT36ueohLlO4eUKTsHpnn5HWnUkYabb2VQ8YqnSNLraCbbfnVP1d4uFRcXpbWoGwkcKCTjqeeANZZTxNj1SI1RxGrmqTDSjbuF8c84Xdwul3pEoY5JBFNIGEi7FOfiwD4+HlqooIX6iBcDxWaqtrYREHmzje+B1spHtXdq22tSijlCd4HLZQNnGMdR66BRwRy31jZNcYq5qYsEZte/LwVn9kNVcartW3vlZS1Ea0z47gqdpPngeh01HHEyQaWkHO65lRNUS0r+1eHAFu1votowdOZXEXsHUUWV+2inrZ7nbfcjD/4dt6SgENlvkdKTvja8a7+S7XDYaiWAiEjfIPPA7is0pbBVRxVZkeISSxtGqqTjnB5440N9UwloGwKcg4POxsmoi7gQAE5b+zsMcStWgySA8qrnb/TWJKxxPubJil4JG1oM+SOhwhq2z1klxmqYlpirHhZOfDHTGiR1MYjDSShVHCqh9U6Zmmx5H/EtXZayemgbMKzxZG1OF25yMcddRlTG1x6FaqeFVEsTCCA9t8DAte4sjrXBcllZ6+ZSpXAUHx8+mgTOhtaMJ+ijrg4uqXXxYD/ENbrPV01tr4C8PeVChVO44A8c8euiyVMbpGuzYLnU/C6mGnkjxd1hz8+SFk7O1ApowlQplVsspY7F+XHXpogrGajcYQ3cBn7Joa/3r7XwPD0RD2SvgrDVW6eNWkGWBb9JPUdORnWBUxOZokCI/hdXHOZqZwBP135dV1W2K51kdOXqIpJkBLOzkck5wONVHVQsJsMFZqeF1kwYXOBcL3Nz18EkvZe71MMYmqYZGRmO6SZ2wDt9PQ6ja2BhNh8vugycIrZGgPcCRfcnu7u5Xv2S26uoe1RNX7kEenfApkC8+vwj11cU0ckg0357/wCrNVSzwUrzJpsSP2i3PwC2YA6fC4NkuNRSyxz29Vc1PXWxIHZN8LbmXIOA3TOgFjXSXPILoQ1EkNGQw2u75D+1mhnlgNVBDXvURGnL79x4PHTWSxrg1zm2N0y2aSIyRsk1N03v3ozs2xeUvJU1MmYz8Dqdo5HRieftoFWLNsAAn+C6nPLi8nGxvbfkboCsqp6msrO8rmpxDuMaAkbsHAA9dHZGxjG2be6RqKmaWeXVLo03sPA7eKKornN73b2q5zHC8Tb8nAYgsAT9hockDdD9AuQQmqbiMvawmZ9mkG/TnkoH3yp/C4XNTMGNQULByTjaNG7NnakWGyRFVP7I06z+7qdrBTHZqeeaSuV53lRBhO8/X9vDSlWxjQ0gWK6/CJ5ZXSNLyQNr78/NRlPFdfxN6T3t90QDuO8ONvB/vphzoOzD9O6QiZxA1XYmTLcnJ2TaV9a9AoiqJjM1Q2CGOcBRx/PWjFGH5Atb6oAral1MNLzqLjzzYBP0N2rZa6iZ5pBCWWIjfw54yT9xrMkEYY6wytwcQqHzRlzjpuBvuefzRHZyor6yrpzJW1zIJBkYzGcc4LZ4+3jrFSyNrTZo+q1w+WolkaXPda/l5m6vnstSq/7Qq4zSO1OsUndqXyBnHhqQllmADNipXdr/ANtTrtuLZ71tO4acXDS5Hnq7qLNvavSQ1d0o4ahA6Gnzg+B3HXNrZHRyNLTyXo+DRRy0r2SC4v8ARUVLPRU0MkUdOoWQYcZJ3DSZqZHEEnZdeKjp2NLWtwd0qQxQhYY1VEUfCg8tUXOd7xTcbGRNDGiwQlVZ7fUzd7UQqznrgkZ+eNEZUTNbZpSc9BSSv1yNz5o2W0UNSsQnp42EXCDpgeXy0EVMrCS07rUtJTy6Q5gOnZciwW5USNKfCxv3ije3DefX01ftctySVhtBTBoaG4Bvud/in4LZTQSz1EcYWaX9bZPPOsOne5oaTgIzIIo5TI0e8d00ttp1q5KkJ+dIu1nyeRrXbOLQ3kFsQRCUyge8cXTFPYrfAyNFBgoWIy543DB8fLRHVUrgblAj4dSxkFrdr8zzFj6IgWG3tHEggVUjbegViMHz/lrPtUtyb7qGgptIbowDceK7pezVqgljmipsSRsGQmRuD99W6smcLEoTOG0sbg9rcjvKtns9tdJSdq3qYIQss8Um9snn9tHo5nvkDHHABSXFaeKOnfIwWLiL/FalgeWuvZeWS6itZp7UnK36jjHU0mf851za9oJBK9BwWS0bm96qQkO4hudc1zRZdtrzdCVM0KypLnJU4AVSSfUY0RjHEELMszWkOK87KsjOBhdvxd4Mbf8AWdWGkiyG+WzrpyGujqSBBPG+OWCMONDdC5uSFltW1x91108zlM7njXHPxSDprAbfZF7cWvdctWQx0/eTVFOisNylpMZHhrYicTYArBqWNsXOHxQz3GNUd9kpjTkvsIXGPM4GiCAkgX+6hrmAE5sOfL1S0c1XMN0vdxocsBj4gD0B8B9/641b2Rt23VxVErhd2PnbkFIQPhsFiTnx8tAcEUTI+l2zAleOuhOu1abKHDCsPYwhO00UYOWMLnTvDszX7iuXxeQGmLe8LRSNd5eVSaiizD2sSxxXyjeTkik+EA4PLN/LjP01z6xrnOAC7PDZGshcXdcfBVClqoagERTr/CSV5OGICfUkga5z43MyR+c/gE+KoO/afzl8V0sGQiSpJFMSAIZG6Lwevj6/XWS/m3I6jz/Aq7QkZwen56oa9Uc8tu7inYpvYJIW5ABHQfyHlolNK0SXd4hAqS9zNDTuvUHZW0RyN31Crd0fzO9nbMY8yOAfHWZq+ctGl2+1gP7Q46SAHLdupULc2thvlRSCjEEEZ2KEcrGVDHe7c+QOMDxGfR2DtvZ2v1XJ+PcB9UtI6Lti3TYeneT9EfBSUlfKIqdBFTOR3JjbbhlYbhnGc/2xobpHxRlzsuG/gdvzqigRyPAAsOVsKWqoI4pLfbaxpJ5GUPPKf4IlPiccZxgnxxzxpJjy7XKwWGwHUkfTkmZDlsbzfr4L1dVTwVk1R38U1sUjfCsS47vOCwfPOOvT01Io2uYG2s/rfnvtZXJUyNcXXu3p3eN05SXC23SJTRuUO5SGAI5A6fLVPgnhPvi4VipZILsKPppJInjTAMq5DKhyT/T76C9rXAkbKxK4GysfY8d52rikKqriB8jxxjj089O8MxJa/IpXiD9UXwWjZ131xUmoosp9sSI94onq5hBQpTZkk25YtuOAD4HrpGpNnjQLut+XT1Kf+Z1mzb/llVadGd1mmh2IZAaeGbA7sYyzucgByDgf7uec65ryMtBueZHPuG+L79dk40m4cfK/z8enRPLeqKoqJqKQRvVBM71wwlPTIx1JG3gf/ugmlkY0SDDfl+dUQVLCdB3UDd5KxpmraSoWnpKUBVQOD8eVGCvn8fOdP07Yw0RvF3O+WTv5JWZ7idbTgKW7FXlahJ4a/Y1RGMySEj4lyT0+vp1GkuJUpbZ0e31RaWe9w/dQvtR7k3yFYIkVxArOy4y5JOCfPTvBA/2clx5n0SvEC3tBbopSgpI6SxLUS8e4F5440k+JtqbcFh03P4DyxzoUshfMWD/1YbYyb4v0CKxgawE/+c/nivJ2tW3XKsN7trxVMiLGDn9Q4yCdvT19NDPDjNEzsH3Az+Z9FBV6HkyNyVB0XaAWx2W304ekDboxUyOwjXPQEAcZPUg6fkozKB2jve7rZ/O5AZP2Rs0Y71PxTQpfLVd6OIQwXQ7JIiMKk2OCPmcfbSBa4wSQPNyzIPMt/r6o+toka8bO+ak6p5xT0T0CwBu/wJGyRjkcrvHOR5+fTQWBup4kJ2+3OyIXOsLdVbexKRP2hingCp+VIsipjG/Az06cAePiPLRuGOeJtLs4NvBDqyDFcdVouvQLlr2RqlFlXtelaG/W6SCnE05piEDsAv6iOAerc58+PHSVS0Ow42H56JqncWNNhm6oV97QXCeiEX4U9MDtV5JgzcgH9PAxk5/ppWmoY2Saterfby3yUaWpeW202T9ltk1qtv4r3bSV0x2QrjkMxYdcccAEnyJ0KpqGzy9hs0ZPlb/LdQpC0xN181zX11robbJaKaoaseRNs+wbUD5yzEn+Ldnp4YHhq4oZ5ZRM9umxx1tyHhbr4qOkY1nZg36qrRiUJURGULTylWkB53Y6Z8fXGuobEg2yNktmxHJSifjF3lnroqdu5i2ROu9VYBFIyQ/B6kfXSh9npwIycm5Hme5E/wCjyX2wlnqJ6O2lqV391ikhk2SRbTgOSqtjgjkHI459dbbGyR9n/uNxg91rj+8qtRa3GysadpjcLhJcaKhqZKaNI4irYIdxlmUDPgCeQPtrlfp/ZRiF7gHG58tk17TrdqaMKtdrpoqm8vUUjOoliVJi7hgxHAHA8Noz666dAxzIQ1/IkhLTuDpLtSWtaKanFtlrHbnvoXbcixyqcBeMtjBbnAxjWpu0a7tWt7j1IPwG9sZuqZpI0OKPuFvqEgjnqahWmXO2eHeph5JVegyCA4z8tBinaXlrRjobZ6nntj1W3MNrkq4+xSsqKi6VcDgvTwL8D5BAJUL8+ijpovZMZVscP3EH7/VZLy6Fw7wtkPGuilFzqlFmXtZq6alulGZjLFKtK7rJGMsw+IbVzx4g651XC97wG5BxY+O6ageGsP5yWd9oKO4Q2+luVSGqGmZGNRHJhAn8KY9ck5xxn56FSzQuldEzFr4tm/M/hWpQ4AOOVK0dTZ7fmNrhJK7MEWB3ckLwcsoAwNvn9dJyMqZc6Ld+N9vn0RGvY3F0VQ2e01NXLKqQwTtG2e5mDGQDGWUHhc5XwHU+egzVNRGwNuSL8xt3G2/P4BbYyMknZVap7PzU8VfXQpso4yYsTkK53YxhR45x5a6rKtjnMjcfeOcbfFLmOwLhsuLLXXaoFZbqV0qKdqWZpRU8iMEfEwbrnpx4nV1MNOwtleLG4tbn07vsqjc8ksGQpinvr0C/hfaW2U4pHCAGNAhRGON2B6jP3+WlH0glvNSvOodTe56IrZi0aJBhRVxngjr/AHCzqaekLc7ZW2tvC85JyBgDOf7aahY4x9pNl3hnCE4gO0twE7f7SLbfKKGDZdVKBEgAwB14+H/iznHXnWKWp7aB7ne53/78FcjA145oI2iqTtLT2pqeCmqHKcmQsmNpO7PjkA/UaOKmP2Yzgkgd1jvt8VjS4PDbZV2rbvROt1o5Yd1DAroF2AiQBc84P+8OOnh664kVLL/zkB942O+2ftvy8rJt0g94HZFex8tW301tNTUlPTrC6vHSxsm1jjAbJwTweg+2ee2y0dQI3OJNjvbbuSjjqZcDC2TT6XXtSyizL2tSwQVcEkmZSYFjajJAWZGZs8n9JwDgj++udVNe6ZrRjBN+hFviO5MQkaD8lUzeY5O0Km/09RSU0YX3OkkB+Ik4B44wMHp6DPlzPZHCm/8AzODnG+pyMZbv9/A5KLs0v4F2iqzslqGeOSWBnkILrsLAEE/Ecefj8tNVLPaaZovaxAOO8Dy+3ihsOh5Tt5lpr72djuhUrVU0SuXhhAUlvhK9ehK+OeusU7X01T2P/knmc4zf1VucJGauYTFbVVQ7O0lLUu494iiqhhwVZcNnAHTqvHmNEhjjNS57ORLfl9ioXHQAUHZVmsFzoZayBlhrEDg56gPgrnzHH39QdGqC2qie1hy37fVZYSxwvzUn7QIJXttLPJBGrd4Y5JFHxFjzjOOVyGIPqeM50rwl7Q97AT1A7vodr+SJUgkAkIWShSDsrWXBlXC0yQwpIADk7FLgem7Gi9sTVthHUk28yAsltoyVK2CFKO3UdS0McheB1aZwqnYpLYzwSDgg5z0Glqp2uVzAbWIxk5OL/wCEIseAChL5JTX23tW2ueN7jSZlEdOQHjhBwQMdQCMjyB9dFpg6lf2co9w4ztq/vY96w8h4u3cIS33ihrrYKSopSKoxySJt5FQwjK856DG7p1z140xLTSRy6w73cDwF7+fLdYbI0ttbKsvsOlqUv9XSQBWowneSuR8W4jCfTAbjTRbGahjz+6xA9L/NDJOggbLbvlptBXs6pRZh7V6f3m60LSVNJRxU8PeCpqHA2tuIxtyM+Y46jXOrJNDxZpcSLWHT83yjRZHRQHZWp7NNcgiJU3Gry0zV8lPmON8AnAGQviQefnzrjcQZXdlckMbgaQckfX8xhMRujv1K92gsNyrauK80SU9NVRurrAz7lx/EQTjI5zj/AIvPVUlbDEw07yXNPPn5/L4dFT43OOoKjK01r94oKunY01QwZ4UchJVGcfEuSMHH256a7xDZtMjHZGx6eR7kvloIKPr6j8UudKwpp4IKehj/AMLEn6SCcDnoMEfFjp5eC8MfYxuGoElxz+fJaLtRv0VnqvwbtLSVEKF5FkqcRqrhSFA2qyBjyc5IOMYJGRzrlMNTRua52LD+yCR3ct75sjnRICO9VatM72C4W6qSpe5U06JNvOdu0kLjyBDNn5Dz11owwTslZYMINvPJ+Q+J6IJJ0Fp3Xddd5bpYPdYoZUgip4YR3ce/d8QZixH6F44yPi49dZjpmw1GtxySTv3WFup+SjpC5tgjJr2IloqOimolHusUUDbgzQs+CxYEevh5nqdCbS6tckgO5J5AgXAstGQiwCe7US1tmr6T3eegW6VvwtVQYUKFAUfEcBc+ufnodEIqiN2prtDeR78nGSVJC5hFrXSV9Z+NXSG0y19vklIVnqkkAUS4O/aRztIOD6jOtwx+zQmdrXAdO7lfv+mFHOLjpurB7NaKWye0yttpmWZZqJpWbZjPxDbj7k/XHhp+ikbUxMmAta4+6FIC0lq2UnTyEucjVKLPfaFZluHaG31M9PFPBDTlWXeA+S3gDkfy1yOJ1fYjQ11ifh+eaNCzULqtNbu0C0EEUNVSpTU75YwVQiMqbsnflACdvGQV5JOuT7RR9oXOadRHMXsbcrHr4pjRJpwUD20tVZfLjEbZUx1NGzxqkUUm4RHBH8OeSSf5euGeFTMgZpew688sn8+6zM25uDhSlB2TjoKGke8mSFie6jjnpBJubOcDqSTgnA8PPBOrqzWhx0Rmx6Gx+CqMx2y5Ql5s9po6usllrqqolnUiSOa3SKFBII2MSq8EADnA48tFilrAxodFpA2yM+IyfH+1RbHc2N/JQVPV1camKmuixwQybUNQWDxgHqDtZQT6MdNPZETdzLkjNtj6g+iwCRsU7JNMstwespKqteqCkz0WRghlIP6MZ+FfDWWtaWsEbg3TfDu/HW/Pqr6k81LWy8UFsjjhs0NXBLUke8z1EEkkkhGcKQFA4z1B0pNSyzkunIIGwBAA797rbXhv7US1ztFXKWraaaWsYKrb6P4iPIc4GhinqY2/8yA3/wCv6yr1MO/yTlRV9n4m7x7fWtLkbRNKdinGOUB8vQ6qOKrdjWLdw+tlZdH0Q1d2ktaUShaTZIWwpMSOOOoGFAx9efM6JFw+YyG7r/FU6RtsBW32c1dNW3wPSPBtjpnBWNdp524yoJ9edNUMT4qizwcjxQpCC1aYT5a7KAk1FFnXtJnuMl7oaCz07yVctOz5jzu2hsHjp49Trn1NK2aQOdmw2RY36WqOtLXeCNvxb4mwSsbFRjEqxHJXPO5h9M65lRwcPI7Ozfj+eqYZLjP5i6lbBcaL/biqtkCQtUUdPK7TxxbckYUqcgHIJ69DpugoHU0hdr1C1vP4oc5JjBItdVayXntXcJ7Al1heotr3ZJRXOp3M2SAuc4wORjHhrpNdqAKJUQshe9rDfl4Z/ArT2hFctLBFfZY5Gk7URtb432kiDfwBjw256884OtXSwY0n3eQ9efqoW4W1q3t7KnaOw29aGkpquohEcSqaiEcKXKk5IwuOmMnjU1G6vQ3RdpucIGTsn2bp7velX32hpIKKK4QSUrBtkRXLD4sljnnnWXWdgqBrgzV32QXZ21VtwskNRRTd9VTV5pWglRO7ClCwYcZHr10q+njly3dMzxPgcGv5i6RHmoYIJJ7OW7+F517tjlY1faWYJ+kZ8eOulpaGR37X+gPzQ9QG4QTzxVSmajgSKQj/ALxKmViP82qawsOl7rjppH0CslRv4tPE7JPJJI4PG6QMrev8tNezsdsAPJD1dVbvZTcS3a542EcUZopHbgKGYMgGfudGiiDXavzKw91xZbJ3qHo6n5Ec6aQ0uT6ffVKKpdo7Jc6ztjZbrRLGaakAE/5u1iN2SAOh48zoRvdWDhR9r7PXujsEFreFQkcTZRJE27/eBICD1/Rn6/fV2NkaSRrpC8c7/JPUlgu1L29qb5IJauiqKd4juaNXjyQQAM8gYAznOqDclW+VroWsG4Jxy5Z8fRPHs+9BbrTbbNRVHu9Nclq5DUSxk7csTj4uTyMfLV6dlgyl7nOecn+kFV9nbpWimeqpt01FfHrKR+8Qn3d5C5Q88HnpyOAM6mVQcwXB5j1/30Sp2UqrbertdbbFNVT11LMqR1pjMayO+4LgH9HXOrspru0NXFzsN2rkq39yRJ6qwmgZYmRYxNlsYGeE5+mNYFwQSiOczQ5jTfOD3JnsTYe0NgtVbFUUcLVTbHpisysocBgSfLg+vjqmNtfomayoZUCM8wLH4/2VNfhdWt6nqY6CVaYxwQRqkyDEYZ3kzz0LMBjx8xrebpK40BvPP9KndsOxVVN2bpRT26nSahhUTTu0at3SRc4K8nnJwfTp01Yuqe4OeTbdZosVNFQRTPChZo1zxyxI11tETIg5w6Lkh0z5ixruZQ0BinqmSeNBEiszFE3bMdfHoNKdqAf2hPdkbfvKnLZaZ6DtRbYmgMZjuFOHZAduC64OfUaNKYXQh7LZWI2ytkLXcl9JYP8AvD76QTF0zUTPEFMcLyknkL4euqsqQc5aRy/c1qFvh/LZeOOvp1+/31ai5RZVTvC9x3ZK43KSARnOOnp9NUolMTkoGkuQEh2n8wEJgdT88/f041ai4kMsx3Ml0TeQMJIoCZ8vQft89RReaSWRRtiuKAcgAgE8njnr1HXwA9c0omV74blJubNg/mYAH28f9dNZO60E9h3dYma5K6R5JBADYGOfDP8Ac60qXCbgVcG7tkgYJ65Hj/rrq1E3cmeXs/cohHVqPdJRmpwcnZjr1OeT99RRfPlpo5rzFHBDC7dwq4aM+Y+3npmSoa6PQ7FhhYgpS2XWMgnPgVKHs/bKeN66eRkRcrJSuwAOcAYYeJ5ONc8TPPuhdeSljBucBTtgdLjbbRITsanusEOSc8LJuVc/UD66tgtIg1DvcstrJ5PT76OkELXIssYV6czjOcAgY9edZUTMakiYe61QDckNMDnHQLzx01ai5WPc+GpqpQ5GPz/09B4Hjx+3yGoomipMZaWlrFfHxFJiT1zjg/29PTUUSpGX+I09VHjBwZuvOPPyOcHUUSlWdnkamrEk4Y5l+Hk9BjPTk8Dw+WqUTbOwUL7nX84PEgOP4cZz9frrJWgllTARVo6wr3IX8qXBUY6dc58Cf31pUnZoswpKVrjtTZ3Kt8R8M58/rq1SFuA2W6uxDUqRRTfFI+4dOh568f11FFhfs9uMtLd1jiViKhCJsEbeBkHHpyProc4u1N02TZXWa2UNyuoqK9JKqdsGOAklVA/9K9fE5Oeul2udbS1NOaG5Q91uFSl6slqSzy0lJ+I00neyAKDiVQNqj5/P00xFHpzdJSvLlsJc56A6KgIG4yU6pGaoZXf8PPQ6yqQoe3k9ye9wrHrKepPQjPPI6HVqJ6KnoZkEiMSsfJ/OP+bn+v8Ac6iiQi3SNzUIWwoGKnpjgePH99RRK8duZhvnj3YUH8/BIHTPOoouGgoFVGepZQSGUmqIB/njz1FaR47cwX/EJgLsBWfBwOfP/WdYK0nRHQKMNMozhvimPPl4/PWlRTca21RgS4VjkbpCBwCMjP1+urVJqsgoo7TcPdSrkUzhiJC5xs9T6D7aii+ebW34fW0lZDJJFGY1DsOSvwjPzBOtzRHRdbpahvaWdjktC7L3qOaWTv5ARGmDtPjwc5+WlANJXW0GQHTujrnMaq52qQuBuudNtJ4wgfIHzPP39NMtFgubMeQWmdef7apAQ1TTwVkfdVEYkTrtOqUTK2yiExnFOvek7i2TyfPUUXFPaKSljaKkjEEbcMkeQCOmCM+WoouHslE7Rkwr+WAF+HpjUUTUvZy2zbu9p0YE7iCM/F5/PUuonJbLQybAYVwiKiDHChc4H0yfvqKwuZLJRSMvexKwByB64Az/AJR9tUVoLqSzUUy7ZY0bEYjHHRR0GrCpNns5ayEHusWI12oNv6RksMfUk/XVqk9FaKSCjqqamHcipj2OUHI4Iz9M6iiqMPsrtcaKjXO4OqgAA92AP8ujiokAtdB7CO97fNP0ns0oaVg1Pd7kjeODHgnnGRtxx11l0rnYPyW2NEf7ceakYexdLFU09RPcq+c08yzIjsgG5TkZ2qD++sLZcSrN9f8ALrKpf//Z

در این فیلم کمدی تراژیک، شوخی های به یادماندنی به روش" کمدی به سبک ایتالیایی" مخاطب را به نوعی با فیلم روبرو می کند که نه متوجه زمان طولانی فیلم می شود و نه از دیدن صحنه های جنگ دچار احساساتی که باعث شود لحظه ای از تامل در باب فیلم منحرف شود.در ساختار روایتی این فیلم می توان جای پایی از قصه "دو دوست" اثر گی دو موپاسان را یافت.

نام فیلم جنگ بزرگ است.فیلمی درباره سربازان و افسران ایتالیایی در سال های 1916. در این فیلم برای اولین بار ارائه قصه، شخصیت ها و حوادث مربوط به جنگ خانمان سوز اول جهانی به دور از کلیشه های دروغین و تبلیغاتی رژیم فاشیستی موسیلینی و سینمای آن دوران که همواره و قایع و رویدادهای این جنگ فجیع و خانمان برانداز را به صورت داستان های سرشار از موفقیت و پیروزی و زیبایی برای ارتش ایتالیا و سربازان و افسران آن رقم می زنند به شکلی واقعی و انسانی بیان می شود و به همین دلیل نیز جنگ بزرگ در زمان نمایش و ارائه در سالن های سینمای ایتالیا با مخالفت های شدید احزاب راستی، دمکرات مسیحی، اداره سانسور و ... مواجه گردید و نمایش آن تا سالها برای جوانان کوچک تر از 18 سال ممنوع بود.
با این مقدمه مخاطب انتظار فیلمی دارد سرشار از صحنه های جنگی، کشتار و فیلمی خشن، که مملو از سلاخی انسان ها توسط ماشین جنگ است. اما این طور نیست صحنه های جنگی فیلم بسیار ناچیزند و به جای آن فیلم سرشار از نماهایی از" زندگی در جنگ" است و به عبارتی پرداختن به" امر روزمره" در جنگ چه در جبه ها و چه در شهرها. این هدف فیلمساز از اولین پلان های فیلم با پیچیدن سیگار، دوختن دکمه لباس، راه رفتن در گل شروع می شود و در کل فیلم به شکل های گوناگون جریان دارد.
دو شاخص مهم این فیلم کالبد شکافی "گفتمان جنگ" و نقد بروکراسی های احمقانه زندگی است، و چه جایی بهتر از محیط نظامی و در بین سربازان و افسران و ژنرال ها برای نقد بروکراسی. نامه های احمقانه ای که جان سربازان را می گرفت تا آن را به مافوق تحویل دهند و یا تحویل دادن گاری پر از سیم خاردار زیر بمباران و تحویل گرفتن رسید و بسیاری از این دست اتفاقات در فیلم بیننده را متوجه دور باطل و مضر بروکراسی می کند.
اما وقتی که جنگ پیش می آید همه اسیر این گفتمان می شوند. این فیلم به خوبی مرز بین "ما" و " آنها" را می شکند همه را اسیر جنگ نشان می دهد. صحنه ای که سربازان ایتالیایی سربازان خودی که به عقب برگشته بودند به جای اسرا اشتباه می گیرند و یا صحنه اعدام جووانی که توسط یاکوواچی از قاب پنجره دیده می شد و بعد از اعدام او، خود یاکوواچی که توسط افسر آلمانی از همان پنجره در حال دیده شدن است اعدام می شود و این صحنه فوق العاده این را تداعی می کندکه شاید نفر بعدی خود افسر باشد که به نوعی در سکانس بعد این امر تایید می شود. خواندن آن شعر معروف ایتالیایی توسط سربازان و حتی کنستانتینایی که در حال شستن موی خود در منزل است گواه دیگری بر این امر است و توجه ای دیگر به امر روزمره در هر شرایط اجتماعی.
شاید بن اصلی فیلم در شخصیت جووانی باشد، سربازی که از ابتدای فیلم سودای فرار از جنگ را دارد. او سربازی ترسو است که فقط شعار مبارزه علیه ساختار جنگ را می دهد و این را در صحنه های متفاوتی مثل ایستادن در صف غذا و شعارهای او که می خواهد اعتراض خود را برای بی کیفیتی غذا به ژنرال بگوید اما جرات نمی کند و یا دیالوگی که در اعتراض به فرستاده شدن به جنگ می گوید: "هیچ کس حق نداره به کسی بگه برو به سمت مرگ" دید. اما همین جووانی ترسو، زمانی که همراه با دوستش اسیر می شوند، "خود"ش می شود و در مقابل افسر آلمانی می ایستد و اعدام می شود.
این " دو دوست" لباس سربازهای ایتالیایی را پوشیدند، هنگام اسیر شدن لباس سربازهای آلمانی را به تن داشتند، اما هنگام مردن با زیر پوش سفید بودند. اینان شهروندان هرروز قصه جنگ بودند.
اما این فیلم ضد جنگ با پلان هایی عمیق و تاثیر گذار و همچنین شوخی های ایتالیایی خود بسیار درست جنگ را زیر سئوال می برد. اما جووانی، این شخصیت دوست داشتنی فیلم که مخاطب را با خود به جلو می برد و بیینده این فیلم از شکست های او ناراحت می شود، از خوشحالی ها او خوشحال بسیار در این امر نقش دارد. در نهایت نمی شود راجع به این فیلم حرف زد و به شخصیت پردازی های این فیلم پر شخصیت و بازی های عالی، به ویژه بازی گاسمن بازیگر نقش جووانی و سوردی بازیگر نقش یاکوواچی که به خاطر این نقش برنده جایزه نوار نقره ای بهترین بازیگر سال در ایتالیا شد اشاره ای نکرد. بازی هایی خارج از افاده های بازیگری و تنها در جهت هدف فیلم، فیلمی که در آن به خوبی امر روزمره به تصویر کشیده شده است و المان اصلی این موفقیت به نوعی شاید فاصله گرقتن از عرف های رایج سینمایی می باشد.

شروین مقیمی
llllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllll

جنگ بزرگ ساخت 1959 ایتالیا

 این فیلم با ظاهر کمدی و طنز داستان دو رفیق خوشگذران ( البته در تلویزیون ما زیاد ندیدیم)  و بی میل به جنگ را نشان می دهد که از سر رفاقت و لجاجت ولی نه هیچ آرمان متعالی در باره پل شناور نیرو های ایتالیایی خودی به دشمن اتریشی اطلاعی نمی دهند و اعدام می شوند.

در ۱۹۶۱ هم فیلمی با همین مضمون اما جنگ دوم جهانی ساخته می شود. در هر دو فیلم درک رنج هم رسته و دیگر سربازان وجدان دو سرباز از جنگ فراری را بیدار می کند و از آنها قهرمان می سازد. این هر دو فیلم به ما نشان می دهند که هیچ قهرمانی در جنگ ایتالیا و اتریش در جنگ اول جهانی و جنگ دوم هم  نیست.  مردم به غریزه عمل می کنند و حوادث را می آفرینند.

The Great War (Italian: La grande guerra) is a 1959 Italian film directed by Mario Monicelli. It tells the story of an odd couple of army buddies in World War I; the movie, while played on a comedic register, does not hide from the viewer the horrors and grimness of trench warfare.

The film won the Golden Lion at the Venice Film Festival. It was an Academy Award nominee as Best Foreign Film.
llllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllll
پایانی به سبک مونیچلی

مونیچلی در سال 1915 در خانواده‌ای هنرمند در ایالت توسکانی زاده شد. پدرش روزنامه‌نگار و برادرش مترجم و نویسنده بود، اما او از دوست نمایش‌نامه‌نویسش «جاکومو فورتزانو» تاثیر پذیرفت و از طریق او با سینما آشنا شد. او پس از آنکه تحصیلات خود را در دانشگاه‌های پیزا و میلان در رشته‌های ادبیات و فلسفه به پایان رساند، چند فیلم غیرحرفه‌ای ساخت. سپس بین سال‌های 1935 به مدت سه سال دستیار کارگردان آگوستو جنینا بود.

پایانی به سبک مونیچلی

از سال 1940 تا 1949 به همراه استنو به فیلم‌نامه‌نویسی پرداخت که حاصل آن بیش از چهل فیلم‌نامه بود. مونیچلی نخستین فیلمش را در سال 1935 کارگردانی کرد که فیلمی صامت با نام پسران خیابان پال بود. او پس از آنکه هفت فیلم کمدی با همکاری استنو ساخت، از سال 1954 به طور مستقل به فیلمسازی ادامه داد.

فیلم‌سازی او در ژانر کمدی تلخ در سبک نئورئالیسم، در سال‌های پس از جنگ جهانی دوم شکل گرفت. او در طول دوران فعالیتش جوایز سینمایی بسیاری دریافت کرد و سه بار نامزد دریافت اسکار بهترین فیلم خارجی برای فیلم‌های جنگ بزرگ (1959)، برنامه‌ریز (1963) و دختری با هفت تیر (1968) شد. مهمترین جایزه‌های سینمایی او شامل جایزه شیر طلایی از جشنواره فیلم ونیز برای فیلم جنگ بزرگ (1958)، جایزه دستاورد یک عمر فعالیت هنری از جشنواره ونیز و سه بار جایزه خرس نقره‌ای از جشنواره فیلم برلین هستند. یکی از ساخته‌های این کارگردان با نام بورژوای کوچک کوچک (1977) در جشنواره جهانی فیلم تهران به نمایش در آمد و مورد استقبال قرار گرفت.

سینمای ایتالیا انقدر آکنده از اسم‌های بزرگ و رسم‌های پرطمطراق است که مونیچلی آن‌چنان که باید در آن دیده نشده اما باز هم جای خود را دل تماشاگران حفظ کرده است.

فیلم‌های او از دید همه خوبند. اگر منتقد باشی از ظرافت‌ها و کنایه‌های طنزآمیز و تلخ و گزنده آن لذت می‌بری. مخاطب عادی هم بدون این‌که خسته شود دو ساعت را با حلاوت و خرسندی پای فیلم‌های او می‌گذراند و در آخر فیلم همچنان طرفدار او باقی می‌ماند. کمدی‌های حادثه‌ای‌اش نمونه خوبی بر این ادعا هستند که او محبوب دل اکثر مخاطبین خود است. و از این منظر از معدود کارگردانانی‌ست که طیف مخاطبینش گستره بزرگی از اجتماع را  ز حرفه ای و غیر حرفه‌ای- تشکیل می‌دهد.
مونیچلی

نبوغ و مهارت او در به استفاده کشیدن از دو ژانر کمدی و تراژدی همچون دو روح در یک کالبد بر کسی پوشیده نیست.

اما این‌که چرا فیلم‌های او آن‌چنان که باید جهانی نشده‌اند غیر از در سایه بزرگانی چون فلینی، تورناتوره، آنتونیونی و برتولوچی قرارگرفتن پاسخ‌های دیگری هم دارد. وقتی در سینمای پس از جنگ جهانی ایتالیا همه به جهانی شدن فکر می‌کردند به طبع کسانی همچون مونیچلی افسار سینمای داخلی را به دست گرفته و آن را به سمت نئورئالیسم تلخ و گزنده‌ای کشیدند که هم نیاز درونی جامعه ایتالیایی و هم نیاز درونی کسانی همچون خود او بود که به بیزاری واقعگرایانه‌ای از اجتماع خود رسیده بودند.

او در مصاحبه‌ای با یورونیوز در سال 2008 در باره مفهوم فیلم کمدی در ایتالیا گفت: «کمدی ایتالیایی سبکی است که همواره با زندگی ما همراه بوده و در آن از رنج‌ها و لذت‌ها و همه جلوه‌های زندگی و مرگ سخن می‌رود. این همان «کمدیا دلارته» است که سنتی پنج قرنی در ایتالیا دارد.»

در این‌جاست که تمامی ابعاد تلخ و شیرین زندگی به روح کمدی او راه می یابند و دگرگون می شوند.

در بورژوای کوچک کوچک که تقریبا معروف‌ترین ساخته اوست، مونیچلی به سمت تلخ‌ترین موضوع خود می رود. پدری که قاتل پسر خود را در خانه زندانی و شکنجه می‌کند. قاتلی که تمام هستی و زندگی او را به آتش کشیده است. باید دید مونیچلی قصد داشته در این فیلم از چه کسی انتقام نمادین و خیالی بگیرد؟ برای او که اعتقادات چپ داشته و در اکثر دوران زندگی اش منتقد سیاست‌های دولت‌های زمان خود بوده پاسخ به این دست سوالات چندان سخت به نظر نمی رسد.

اما پیام‌هایی که او با فیلم‌‎هایش به مخاطب می‌داد با آخرین پیام او تکمیل شد.

پایانی به سبک مونیچلی

مونیچلی هنگام دریافت جایزه شیر طلایی یک عمر فعالیت هنری‌اش گفت: «سینما هرگز نخواهد مرد، او متولد شده و نمی‌تواند بمیرد، سالن‌های سینما شاید بمیرند اما این موضوع اصلا برای من مهم نیست.»

حال برگردیم به پایان خودش: کسی که در 95 سالگی از پنجره طبقه پنجم بیمارستانی در حومه رم که به علت سرطان در آن بستری بوده خودش را به بیرون پرتاب می‌کند، حتما در نگاه اول دلیل دیگری برای زنده بودن نداشته و زندگی خودش را تا همین‌جایی که هست قبول کرده است. اما وقتی خیلی دقیق‌تر به این خودکشی فکر می‌کنم دلایل بیشتری برای آن پیدا می‌کنم. مونیچلی خودش را در پایان راه می‌دیده، درست. رنج بی‌پایانی از سرطان توأم با بی‌مصرفی و بی‌توانی ناشی از کهولت سن و بیماری می‌کشیده، این هم درست. اما اگر کمی ژرف‌تر به ماجرا بنگریم برای زندگی او پایانی مانند فیلم‌هایش متصور می‌شویم. دانستیم که فیلم‌های کمدی با پایانی تلخ و تراژیک از خصوصیات سبکی او به شمار می‌رود. فیلم‌هایی که در ابتدا کمدی بودند اما در نیمه انتهایی راه به تراژیک تغییر رویه می‌دادند.

مرگ مونیچلی تلخی گزنده‌ای دارد، او جوانمرگ نشد، 95 سال عمر کرد و در زندگی حرفه‌ای خود به موفقیت‌های بسیاری دست یافت، از بردن شیر طلای جشنوراه ونیز گرفته تا تقدیر در جشنواره برلین و دو نامزدی فیلمنامه‌نویسی جایزه اسکار.

اگر بزرگان سینمای ایتالیا کمتر بودند و نام‌هایی چون فدریکو فلینی، میکل‌آنجلو آنتونیونی، پیترو جرمی، برناردو برتولوچی و جوزپه تورناتوره در طول سال‌ها و نسل‌ها چنین صفحات مجلات و روزنامه‌ها پر نکرده و نقل محافل سینمایی نبودند، بیشتر نام این کارگردان آرام را شنیده بودیم. کارگردانی که از این بزرگان چیزی کم نداشت، اما به اندازه آنها جهانی نشد و همین باعث شد وقتی از مشاهیر ایتالیا نام می‌بریم نام او (و همچنین اتوره اسکولا) دیرتر از دیگران به ذهن بیاید، اما هیچ سینمادوستی در نبوغ و مهارت این استاد بزرگ سینما شک ندارد.

شائبه خودکشی او دوستدارانش را راحت نمی‌گذارد. مونیچلی که شوخ‌طبعی‌هایش فراموش نشدنی هستند به زندگی‌اش همانطور خاتمه داد که به فیلم‌هایش پایان می‌داد. او خودش را از پنجره اتاق بیمارستان پایین انداخت. البته قطعیتی در کار نیست.
مونیچلی

این پایان بیش از هر چیز دو فیلم مونیچلی را به یاد می‌آورد؛ «یک بورژوای کوچک کوچک» و «جنگ بزرگ». دو فیلم فراموش‌نشدنی که ویژگی اصلی هر دو تغییر لحن آنهاست. هر دو فیلم بسیار خنده‌دار آغاز می‌شوند و در اوج روایت تغییر لحن می‌دهند و تراژیک پایان می‌گیرند.

مردی برای اینکه پسر کودنش در امتحان ورودی شهرداری قبول شود دست به هر کاری می‌زند و تماشاگر از سادگی و بلاهت کارهای او روده‌بر می‌شود، درست در لحظه‌ای که مرد همراه پسرش برای امتحان به سمت محل برگزاری آزمون می‌رود (مرد پاسخ سئوالات را به پسرش داده است)، سارق جوانی پسر مرد را می‌کشد، پس از این ماجرا مرد بازنشسته می‌شود، تنهاست، همسرش دق می‌کند و تنها راه آرامش را در انتقام می‌بیند، مرد قاتل پسرش را می‌کشد. در انتهای فیلم مرد ساده و آرام ما به قاتلی زنجیره‌ای بدل شده. شاید باورش سخت باشد اما این داستان «یک بورژوای کوچک کوچک» یکی از درخشان‌ترین آثار مونیچلی است، فیلمی که با کمدی آغاز و تراژدی تمام می‌شود.

در «جنگ بزرگ» دو مرد جوان برای فرار از اعزام به ارتش دست به هر کاری می‌زنند. اما بالاخره به جنگ فرستاده می‌شوند، در این جنگ بزرگ برای پختن غذا به صافی نیاز دارند. به همین دلیل ماهی‌تابه را جلوی خط آتش دشمن می‌گیرند، ماهیتابه سوراخ سوراخ می‌شود و دو مرد با صافی دستساز خود! غذا می‌پزند... اما در انتهای این فیلم مفرح در کمال ناباوری بیننده دو جوان کشته می‌شوند.

هر دو فیلم بلوغ مونیچلی در روایت و استفاده از ژانر کمدی برای القای مفاهیم اجتماعی و انسانی را نشان می‌دهند و درست مثل زندگی خود مونیچلی پایان می‌یابند. شاید اگر مونیچلی به ملک‌الموت کمک نمی‌کرد، حالا حالاها هم زنده بود و چند سال دیگر به شکلی نامناسب می‌مرد، به شکلی که درخور مرد بزرگی نبود که پایان‌بندی فیلم‌هایش چون سیلی بر صورت بیننده می‌نشیند. مونیچلی همانطور مرد که می‌باید، تلخ و گزنده مثل پایان فیلم‌هایش، جای آخرین سیلی او هنوز قرمز و سوزناک است.

گزیده فیلم‌شناسی

    توتو به رم می‌رود (1952)

    ممنوع (1954)

    توتو و کارولین (1955)

    یک قهرمان عصر ما (1955)

    دوناتلا (1956)

    پدران و پسران (1957)

    حکیم و دعانویس (1957)

    مردم گمنام معمولی (1958)

    دردسر بزرگ در خیابان مدونا (1958)

    جنگ بزرگ (1959)

    خنده شوق (1960)

    بوکاچو 70 (1962)

    برنامه‌ریز (1963)

    کازانووا 70 (1965)

    ارتش برانکالئونه (برای عشق و طلا، 1966)

    دختری با هفت تیر (1968)

    زوج‌ها (1970)

    مورتادلا (1971)

    برانکالئونه به جنگ‌های صلیبی می‌رود (1970)

    فرار از عشق (عشق عوامانه، 1974)

    دوستان من (1975)

    میشل عزیز (1976)

    بورژوای کوچک کوچک (1977)

    سفر با آنیتا (1979)

    مرحوم ماتیا پاسکال (1985)

فرآوری : مسعود عجمی

llllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllll


    مطالب دیگر
    آخرین مطالب



شروین مقیمی
سینمای نئورئالیسم ایتالیا/ سایه‌روشن‌های "شب‌های کابیریا"
[نمایش مجموعه تصاویر]
دنیای سینما:

سایه‌روشن‌های "شب‌های کابیریا"

 به قلم شروین مقیمی

تهیه کننده : دینود لائورنتیس

فیلمنامه : فدریکو فلینی، انیو فلایانو، تولیو پینلی، پی یر پازولینی
موسیقی : نینوروتا
فیلم برداران : آلدو تونتی، اوتلو مارتلی
تدوین : لئوکاتو تزو
تاریخ اولین نمایش : 10 مارچ 1957
زمان فیلم : 117 دقیقه

فیلمی دربارۀ زنی روسپی به نام کابیریا و اتفاقات عاشقانه‌ای که از رابطۀ دیالکتیک او و شهر بیرون می آید. فیلم، فیلمی است شهری؛ به این معنا که شهر نشینی به مثابه روش زندگی و همچنین زندگی سنتی و روستایی را در کنار زندگی مدرن و شهری به خوبی نشان می‌دهد و حتی قدمی جلوتر رفته و آن نقطه حساس مخاطرات گذار برای "روستاییان شهری[1]" را نیز به نمایش می‌گذارد.
در این فیلم کارگردان زندگی شهری و مدرن را زیر سئوال می‌برد و این موضوع به کرات در فیلم دیده می‌شود که شهر همچون نمادی مدرن و پر زرق و برق، اصلا دوست ندارد زشتی ها و نکبت‌های زندگی مدرن را در خود جای دهد؛ زشتی‌ها به حاشیه رانده می‌شوند.
قبل از سکانس اول، موسیقی فیلم روی تیتراژ شروع می‌شود و به سکانس اول متصل می‌شود. موسیقی‌ای شاد با تمی کمیک که ناگهان با بیس‌های بیشتر و تغییر ریتمی تندتر هشداری داده و بییننده را آماده برای یک خطر می‌کند. زنی در حاشیه شهر مورد سوئ قصد قرار می‌گیرد. مردی کیف او را می‌دزدد و او را به رودخانه پرت می‌کند. در ادامۀ فیلم متوجه خواهیم شد که آن مرد معشوق زن بوده است.
در نمای بعدی مردی که به نوعی نماینده یقه سفیدان[2] است غرق شدن زن را در رودخانه می‌بیند و تنها کاری که از او بر می‌آید درآوردن و پوشیدن کت خود با دست‌پاچگی است و این کودکان پا برهنه حاشیه شهر هستند که کلید آزادی زن را در دست دارند و در مواجهه با همچین اتفاقی بسیار خونسرد و طبیعی برخورد می کنند، گویی که این اتفاق هر روز در آنجا رخ می‌دهد و این امری روزمره برای آنهاست. کابیریا که به نوعی سمبل روستاییان شهری[3] است پس از به هوش آمدن، ناخالصی‌های شهری بودنش او را وا می‌دارد تا با کسانی که نجاتش دادند بی تفاوت باشد و به دنبال مسئله خودش برود.
شناخته شدن کابیریا توسط اهالی که او را نجات داده‌اند نشان می‌دهد که در محیط‌های کوچک‌تر امنیت بیشتری نسبت به شهرهای بزرگ وجود دارد اما فراوان در فیلم دیده می‌شود که روستاییان شهری از خوبی‌های دنیای مدرن می‌گویند و سودای شهری شدن را در سر دارند. اما زمانی که کابیریا با آن بازیگر مرد معروف آشنا می‌شود و بازیگر، کابیریا را به خانه خود می‌برد روی دیگری از زندگی برای کابیریا به نمایش در می‌آید که متوجه‌اش نیست. مرد بازیگر نمادی از یک انسان شهری کامل است اما پس چرا او غمگین است، چرا با کابیریا به او خوش می‌گذرد، چرا حیوانات خانگی و گیاهان فراوان در خانه او دیده می‌شود. او از زندگی خود راضی نیست دلتنگ آرامش است، آرامشی که سال های دورتر آن را تجربه کرده بوده است و با دیدن کابیریا آن آرامش را جستجو می کند. اما باز هم دل مشغولی‌های زندگی مدرن او را محدود می‌کند. خدمتکارِ خانه علارقم گفته مکرر و موکد او، دوست دختر او را به خانه راه می‌دهد و او مجبور به قایم کردن کابیریا می شود. او اسیر روزمرگی زندگی شهری است و باید به دلایل متفاوت بخش‌هایی درونی از خود را پشت مدرنیته پنهان کند.

قسمت دیگری از فیلم به امور روزمره در ساختار مذهبی می‌پردازد. فیلم با آن صراحتی که شهر و زندگی مدرن را به چالش می‌کشد، در قبال مذهب کمی محافظه کارانه‌تر عمل می‌کند؛ اما در کل مذهب را نیز با نماهایی از مراسم مذهبی که مردم تنها اجرا کننده منفعل فرامینی هستند که رهبران مذهبی می‌گویند نمایش می‌دهد، آن امید‌های واهی که مذهب و نمایندگان مذهبی در نماهای مختلفی از فیلم به کابیریا و دیگران می‌دهند را به چالش می‌کشد، امید‌هایی که تنها دید انتقادی و خودنگری و همچنین ارزش نهادن به فردیت آنها را صلب می‌کند. شاید به نوعی اعتقاد خود فلینی به مذهب و نوع دیدگاه شخص او به مذهب در فیلم انعکاس داده شده است. چالشی شخصی که نه می تواند آن را نفی کند و نه آن را بر حق بنشاند.
نکته جالبی که در فیلم وجود دارد امری است وام گرفته از سینمای تجربی، که آن طعنه زدن به خود سینما است. سکانسی که کابیریا با شعبده باز بر روی صحنه است. شعبده باز از او می خواهد برای حفظ آبروی او در مقابل تماشاگران به او کمک کند و کابیریا می‌پذیرد. کابیریا شروع می‌کند که نقش بازی کند و دروغ بگوید اما خودش نیز در این گفتمان حل می‌شود و هیپنوتیزم نقش خود می‌شود.
نکته قابل توجه دیگر که به نوعی وام گرفته از سینمای مستند و یا حقیقت است، در زمان هایی است که ما در فیلم با موسیقی مواجه هستیم. در جایی که کابیریا با رادیو این نماد زندگی مدرن آن روز، بر روی تخت است و موسیقی به گوش می‌رسد و یا در تراسی که با اسکار نشسته‌اند و مردی پشت سر آنها گیتار می‌زند و می‌خواند و یا گرامافون در خانه مرد بازیگر و حتی در سکانس آخر فیلم؛ آری، در تمام این لحضات که موسیقی به گوش می‌رسد منبع آن نیز دیده می‌شود.
در نهایت پیام فیلم این‌گونه دیده می‌شود که زندگی مدرن و شهری تاریکی‌ها و نگون بختی‌های خودش را دارد و در زندگی سنتی که مذهب، نمادی خوب از آن است، امیدهای واهی و دلخوشی های بی‌جا بر زندگی حکم‌فرما است. بنابراین انتخاب درست از نظر فیلم‌ساز که برآمده از شخصیت اوست، رهایی از برچسب ها و همراه شدن با کارناوال زندگی و آبتنی در حوضچه اکنون است، همراه با اشکی بر چشم، لبخندی بر لب و امیدی به آینده.

[1] urban villages

2 White-collar worker

 [3] مردمی که در شهرها زندگی می‌کنند، با همسایگان خاص خود شناسایی می‌شوند و روابط نزدیکی با آنها دارند

 

--------------------------------------------------------------------------------

سینمای نئورئالیسم ایتالیا/ "جنگ بزرگ" به مثابه امر روزمره

به قلم : شروین مقیمی

 

فیلمی به کارگردانی ماریو مونیچلی تولید مشترک ایتالیا و فرانسه در سال 1959.
تهیه کننده: دینود لائورنتیس
فیلم نامه: ماریو مونیچلی، آجه و اسکار پلی، لوچانو وینچزونی
فیلمبرداران : لئونیدا باربونی، روبرتو گراردی، جوزپه روتونو ، جوزپه سراندی
تدوین : آدریانا نوولی
موسیقی : نینوروتا
طراحی صحنه : ماریو گاربولیا
طراحی لباس : دانیلو دوناتی
زمان فیلم : 135 دقیقه

بازیگران و شخصیت ها
آلبرتو سوردی : اورسته یاکوواچی، ویتور یوگاسمان : جووانی بوزاکا، سیلوانا مانگانو : کنستانتینا، فولکولولی:بوردین، برنارد بلیه : کاپیتان کاستلی، رومولو والی : سروان گالینا


این فیلمِ کمدی تراژیک با شوخی‌های به یادماندنی به روش" کمدی به سبک ایتالیایی[1]" مخاطب را طوری با فیلم روبرو می‌کند که نه متوجه زمان طولانی فیلم شود و نه از دیدن صحنه های جنگ دچار احساساتی که باعث شود لحظه ای از تامل در باب فیلم منحرف شود. در ساختار روایتی این فیلم می توان جای پایی از قصه "دو دوست[2]" اثر گی دو موپاسان[3] را یافت.
نام فیلم جنگ بزرگ است. فیلمی درباره سربازان و افسران ایتالیایی در سال های 1916؛ در این فیلم برای اولین بار ارائه قصه، شخصیت ها و حوادث مربوط به جنگِ اول جهانی به دور از کلیشه‌های دروغین و تبلیغاتی رژیم فاشیستی موسیلینی در سینما  به نمایش درآمد. سینمای آن دوران همواره وقایع و رویدادهای این جنگ فجیع و خانمان برانداز را به صورت داستان های سرشار از موفقیت و پیروزی و زیبایی برای ارتش ایتالیا و سربازان و افسران آن رقم می زدند. حال در این فیلم، جنگ به شکلی واقعی و انسانی بیان می‌شود . به همین دلیل نیز جنگ بزرگ در زمان نمایش در سالن‌های سینمای ایتالیا با مخالفت‌های شدید احزاب راستی، دمکرات مسیحی، اداره سانسور و ... مواجه گردید و نمایش آن تا سالها برای افراد کم‌تر از 18 سال ممنوع بود.
ممکن است با توجه به نام فیلم مخاطب در انتظار فیلمی سرشار از صحنه های جنگی یا نماهایی مملو از سلاخی انسان ها توسط ماشین جنگ باشد. اما این طور نیست؛ صحنه‌های جنگیِ فیلم بسیار ناچیزند و به جای آن، سرشار از نماهایی از زندگی در جنگ است و به عبارتی پرداختن به" امر روزمره[4]" چه در جبه های جنگ و چه در شهرها. این هدفِ فیلم‌ساز از اولین پلان‌های فیلم با پیچیدن سیگار، دوختن دکمه لباس و یا راه رفتن در گل شروع می شود و به شکل‌های گوناگون در فیلم جریان می‌یابد.

دو شاخص مهم این فیلم، کالبد شکافیِ "گفتمان جنگ" و نقد بروکراسی های احمقانۀ زندگی است. چه جایی بهتر از محیط نظامی و در بین سربازان و افسران و ژنرال‌ها برای نقد بروکراسی و نظام سلسله مراتبی!؟
وقتی که جنگ پیش می آید همه اسیر این گفتمان می‌شوند. این فیلم به خوبی مرز بین "ما" و " آنها" را می‌شکند و همه را اسیر جنگ نشان می‌دهد. مانندِ صحنه ای که سربازان ایتالیایی سربازان خودی‌ را که به عقب برگشته بودند به جای اسرا اشتباه می‌گیرند. همچنین صحنۀ اعدام جووانی که توسط یاکوواچی از قاب پنجره دیده می‌شود و بعد از اعدام او، خود یاکوواچی که توسط افسر آلمانی از همان پنجره در حال دیده شدن است اعدام می‌شود . این صحنۀ فوق العاده تداعی کنندۀ این است که شاید نفر بعدی خود افسر باشد؛ البته که به نوعی در سکانس بعد این امر تایید هم می‌شود. خواندن آن شعر معروف ایتالیایی توسط سربازان و کنستانتینایی که در منزل در حال شستن موی خود است گواهی دیگر بر تاثیر ساخت‌‌های عام اجتماعی بر گرفتاری‌‌های خصوصی است.

شاید بن اصلی فیلم در شخصیت جووانی باشد، سربازی که از ابتدای فیلم سودای فرار از جنگ را دارد. او سربازی ترسو است که فقط شعار مبارزه علیه ساختار جنگ را می‌دهد. به یاد بیاورید صحنۀ ایستادن او در صفِ غذا و شعارهای او که می خواهد اعتراض خود را برای بی‌کیفیتی غذا به ژنرال بگوید اما جرات نمی‌کند. همینطور دیالوگی که در اعتراض به فرستاده شدن به جنگ می گوید: "هیچ کس حق نداره به کسی بگه برو به سمت مرگ". اما همین جووانی ترسو، زمانی که همراه با دوستش اسیر می شوند، به رهایی می‌رسد، "خود"‌ می شود، خودی حقیقی که در مقابل افسر آلمانی می ایستد و اعدام می‌شود.
این " دو دوست" لباس سربازهای ایتالیایی را پوشیدند، هنگام اسیر شدن لباس سربازهای آلمانی را به تن داشتند، اما هنگام مردن با زیر پوش سفید مردند. اینان شهروندان هرروزۀ قصۀ جنگ بودند. این فیلمِ ضد جنگ با پلان هایی عمیق و تاثیر گذار و همچنین شوخی های ایتالیایی خود، به زیبایی جنگ را زیر سئوال برده است.

در نهایت نمی‌شود راجع به جنگ بزرگ حرف زد و به شخصیت پردازی‌های این فیلم پر شخصیت و بازی های عالی اشاره‌ای نکرد. . بازی‌هایی خارج از افاده‌های بازیگری و تنها در جهت هدف فیلم؛ به ویژه بازی گاسمن بازیگر نقش جووانی و سوردی بازیگر نقش یاکوواچی که به خاطر این نقش برندۀ جایزه نوار نقره ای بهترین بازیگر سال در ایتالیا شد. اما شخصیت محبوب  من، جووانی دوست داشتنی است.  او که مخاطب را با خود به جلو می‌برد و بییندۀ این فیلم از شکست‌های او ناراحت و از خوشحالی ها او خوشحال می شود. گاسمن به بهترین شکل نقش خود را بازی کرد.

 روزمرگی در جنگ به خوبی در این فیلم به تصویر کشیده شده است و المان اصلی این موفقیت به نوعی شاید فاصله گرقتن از عرف های رایج سینمایی باشد.

[1] تعداد زیادی از کمدین‌های ایتالیایی شامل کارلو وردونه، کریستین دسیکا و پائولو ویلاجو همین طور ماریو مونیچلیِ کارگردان از حرفه‌ای‌های این نوع شوخی هستند

[2] این اثر داستان کوتاه دیگری در باره فاجعه های جنگ است. حکایت دو دوست جوان که روزی تعطیل برای تفریح تصمیم می گردند به ماهیگیری بروند. زمان جنگ است و اشغال گران اتریش ماهیگیری را هم قدغن کرده اند. سرنوشت شومی در انتظار آنها است زیرا به اتهام واهی جاسوسی باز داشت و اعدام می گردند. در همان زمان افسر اتریشی در حال خوردن ماهی های کوچک سرخ شده آنها است. از این داستان کوتاه چندین فیلم تهیه شده است از جمله توسط کریستیان ژاک در سال 1945 و "ماریو مونیچلی در سال 1959، و آخرین بار نیز فیلمی تلویزیونی که فرانسوی ها در 2006 تهیه کرده اند

[3] موپاسان از نویسندگان نیمه ی قرن نوزدهم فرانسه است. نیمه قرنی که در سرازیری انحطاط و تضادهای اجتماعی قرار گرفته و آبستن حوادثی تعیین کننده بوده است از جمله جنگ نامفهوم با اتریش و شکست اجتناب پذیر فرانسه در 1870 و در پس آن برقراری موقت " جمهوری و کمون پاریس" در 1871 و سرکوب بی رحمانه ی آن توسط ارتش و پلیس ارتجاعی آن زمان. موپاسان در آن دوره سرباز ساده ای بود با قلبی متالم از این شکست، با شخصیتی متضاد و بغرنج و افسرده و ناامید اما گستاخ...

[4]  تحمل روزمرگی با افشای وضعیت خود در زبانی کمدیکال و چندپهلو



 رها ماهرو : خوانندگان گرامی ، لطفا نظر و نقدتان را راجع به فیلم جنگ بزرگ به کارگردانی ماریو مونیچلی برای ما بنویسید و بفرستید.




آخر هفته از تلویزیون ببینید،
جنگ بزرگ، دزد خبیث، جهنم سبز...
جام جم آنلاین: فیلم های سینمایی و تلویزیونی « پرواز»،« درها و پرده ها »، « موقعیت کاکودا»، «سر خط» ،«شرخر» ، «جهنم سبز» ،« ماجراهای پینوکیو»، «جنگ بزرگ»، « دزد خبیث»، «گسل عظیم» و « شمشیر شمشیرها» ،پنجشنبه و جمعه 10 و 11 تیرماه ازشبکه های یک ، دو ، سه ، چهار ، تهران و سیمای استان ها پخش می شود.

شـبـکـه یــک

به گزارش جام جم آنلاین به نقل از روابط عمومی سیما، فیلم سینمایی « پرواز » به کارگردانی یونگ واکیم پنجشنبه  10 تیرماه  ساعت 15/22 ازشبکه یک سیما پخش می شود.

درخلاصه داستان فیلم با بازی جونگ ووها وجونی هیون خواهید دید : سال 2002 کمیته ملی المپیک درخواست کشور" کره " را برای میزبانی المپیک زمستانی رد می کند. دلیل رد شدن این تقاضا ، رسمیت نداشتن ورزشهای زمستانی درکشورمزبوراست. یک مربی اسکی تصمیم می گیرد یک تیم اسکی تشکیل دهد وبخت خود را دراین زمینه بیازماید. او افرادی را که هرکدام ، انگیزه ای شخصی برای برنده شدن دارند، انتخاب و تمرینات را با آنها آغاز می کند.
فیلم سینمایی « پرواز» محصول سال 2009 کـره جنوبی می باشد .

عصر روزجمعه ساعت 16 فیلم تلویزیونی « درها و پرده ها » به کارگردانی سیامک کاشف آذر و تهیه کنندگی کامران مجیدی ازشبکه یک سیما روی آنتن می رود.

داستان فیلم تلویزیونی « درها و پرده ها » درباره عطا جوانی حدود 25 ساله است که بدلیل خواسته های تمامی جوانان برای بدست آوردن پول بیشتر با گرو گذاشتن سند منزل پدری خود پولی جورمی کند و دریک شرکت سرمایه گذاری می کند. ازآنجائیکه قول های این شرکت دروغین بوده پس ازمدتی متوجه می شود که مسئولین شرکت فرار کرده و او می ماند با کلی طلب کار و بدهی.
لیلا زارع ، امیرعباسی ،رامتین خداپناهی ، مهران نائل و زهره صفوی درفیلم تلویزیونی « درها و پرده ها » ازتولیدات سال 88گروه فیلم های تلویزیونی  شبکه یک سیما، به ایفـای نقش پرداختند .

شـبـکـه دو

فیلم سینمایی « موقعیت کاکودا» به کارگردانی آلیستر گریئرسون و تهیه کنندگی لیزاخان پنجشنبه 10تیرماه ساعت 30/23 از شبکه دو سیما پخش می شود.

درخلاصه داستان فیلم آمــده: درسال های جنگ دوم جهانی، گردان 39 ارتش استرالیا در جزیره ای به نام «کاکودا» که در آب های بین المللی واقع گردیده مستقر شده است. البته آنچه این گروه به آن موظف شده اند، انجام برخی کارهای پشتیبانی مانند حمل بار و آماده سازی سنگر و مواردی از این دست است. از آنجا که کاکودا دارای موقعیت مناسب و استراتژیک نظامی است، ارتش ژاپن تصمیم به پیاده کردن نیروهایش در آنجا می گیرد. نیروهای ژاپنی درهنگام ورود به جزیره، با اعضای گردان 39 ارتش استرالیا مواجه می شوند، حال آنکه قرار نبوده این گردان در درگیری های شرکت کنند. نبرد سخت بین دو گروه درمی گیرد ولی درنهایت هیچیک از دو گروه موفقیت قابل توجهی در راستای استفاده از جزیره پیدا نمی کنند.
جک فینستر، تراویس مک ماهون و سیمون استون درفیلم سینمایی « موقعیت کاکودا » محصول سال2006 کشوراسترالیا به ایفای نقش پرداختند .

فیلم تلویزیونی « سرخط » به کارگردانی بهرام صادقی مزیدی و تهیه کنندگی یداله کریمی و عهدیه زارع جمعه 11تیرماه ساعت 30/17 ازشبکه دو سیما روی آنتن می رود .

داستان فیلم تلویزیونی « سرخط » در مورد دو نوجوان به نام های آرش و جاوید است که در مدرسه بر سر ریاست گروهی به نام خشن، با هم رقابت دارند. دراین میان ورود معلم پرورشی جدیدی بنام صدیقی به مدرسه باعث شدت گرفتن اختلافات آنها می شود. صدیقی با اطلاع از خلافکاریها ونزاع آنها و ا ینکه آرش در گذشته قهرمان مسابقات شنای دانش آموزی بوده، سعی دارد او رابه کناره گیری از این رفتارها و ازسرگیری تمرینات شنا ترغیب کند.
علی اوسیوند، نیما رئیسی، زهرا سعیدی، مهدی صباغی، قربان نجفی ونسیم ادبی درفیلم تلویزیونی « سرخط»  بازی کرده اند .

شـبـکـه ســه

پنجشنبه شب ساعت15/20 فیلم سینمایی « شرخر » به کارگردانی سوراب رکابرا ازشبکه سه سیما پخش خواهـد شد.

درخلاصه داستان فیلم آمــده: چون افرادی که وام ازبانک می گیرند اقساط خودرانمی پردازند، مردی باقراردادی نانوشته ازسوی بانک استخدام می شود تا اقساط راوصول کند .پس ازمدتی مرد که حال وروزبدهکاران رامی بیند کار خودرارها کرده وبه بدهکاران کمک می کند تا اقساط رابپردازند.
سانجی دات درفیلم سینمایی « شرخر » محصول سال 2008 کشورهند بازی کرده است .

صبح جمعه ساعت 30/11 فیلم تلویزیونی «  جهنم سبز » ازشبکه سه سیما پخش می شود.

دراین فیلم با بازی جعفر دهقان ، کامران باختر ، رضا طوفان و لیلا بوشهری و با کارگردانی اسماعیل براری می بینیم : حیدر، شکاربان پیر جنگل، نسبت به رویا رویی مردی با یک خرس در جنگل، مشکوک می شود اما تحقیقات او به دنبال شکارچیان متخلف، با کشته شدنش توسط آنها، ناتمام می ماند. الیاس، داماد حیدر، رد او را می گیرد و درمی یابد که زندی، رئیس شکاربانی نیزبا شکارچیان که مشغول جمع آوری حیوانات برای ارسال آنها به خارج از کشور هستند، همدست است.

شـبـکـه چـهـار

فیلم سینمایی « ماجرای پینوکیو » به کارگردانی لوییجی کامنچینی  و با بازی فرانکو فرانچی  و نینو مانفردی پنجشنبه 10 تیرماه ساعت 40/15 ازشبکه چهار سیما روی آنتن می رود .

فیلم سینمایی « ماجرای پینوکیو » داستان شناخته شده عروسک چوبی پینوکیو که توسط پیرمردی به نام ژپتو از یک تکه چوب تراشیده می شود. فرشته مهربان و خوش قلبی دورادورمراقب او است و تلاش می کند ،رسم مهربانی را به او یاد بدهد. پینوکیو به خاطر کارهای بدی که انجام می دهد دچار دردسرهای فراوانی می شود. او نهایتا  به خانه بازمی گردد و  به دلیل کمک به پدرش مورد بخشش قرار می گیرد و یک روز صبح بعد ازآنکه از خواب بیدار می شود، به پسربچه ای زیبا تبدیل شده است.
فیلم سینمایی « ماجراهای پینوکیو » محصول مشترک کشورهای  ایتالیا ، فرانسه وآلمان در سال 1972ساخته شده است .

فیلم سینمایی «جنگ بزرگ » به کارگردانی ماریو مونیچلی محصول سال 1959 کشورهای ایتالیا و فرانسه ،جمعه 11 تیرساعت 45/ 20درقالب برنامه " سینما 4 "  ازشبکه چهار سیما پخش می شود.

درخلاصه داستان فیلم با بازی ویتوریو گاسمن و آلبرتو سوردی می بینیم : درآستانه جنگ اول جهانی یک سرباز به نام جیووانی سعی می کند از جنگی که فکر می کند بیهوده بوده وهیچ ربطی به او ندارد فرار کند ، جنگ بین ایتالیا و اتریش و مجارستان در حال گسترش است و او به یک سرباز شیاد به نام ارستو رشوه می دهد که به نوعی او را از خدمت معاف کند.

شـبـکـه تـهـران

فیلم سینمایی « دزد خبیث » به کارگردانی آلبرت دوپونتل 40 دقیقه بامداد روز جمعه 11 تیرماه ازشبکه تهران پخش می شــود.

در این داستان خواهیم دید: خانم توما پیرزنی ساده و مهربان است که مدتی بر این باور بوده که خداوند او را نیامرزیده است که با تمام پیش آمدهای بدی که برای او اتفاق افتاده، تاکنون نمرده است.
کاترین فروت، آلبرت دوپونتل، بولی لانرس، نیکلاس ماری درفیلم سینمایی « دزد خبیث» محصول سال 2009 کشــورفرانسه در ژانر کمدی ایفای نقش کرده انــد.

فیلم سینمایی « گسل عظیم » به کارگردانی دیوید مایکل لات جمعه 11تیرماه ساعت 30/14 از شبکه  تهران سیما پخش می شود.

درخلاصه داستان فیلم آمده: درکوهستان بلک ریور درغرب ویرجینیا، یک سلسله انفجار به سرپرستی مردی به نام بومرانجام می شود که آغاز کننده یک گسل عظیم در پوسته زمین است که به سمت واشنگتن دی سی حرکت می کند،جایی که دکتر«امی » درحضورشوهرودخترش درباره پیش بینی  زلزله سخنرانی می کند. زمین لرزه ناشی از گسل، جلسه را بر هم می زند و از دکتر «امی» خواسته می شود که به محل حادثه برود، او با هلی کوپتر به آنجا می رود و به طوراتفاقی بومر را که زیرخاک داخل ماشینش مدفون شده نجات می دهد.
برایتنی مورفی،اریک لاسالی،بروس داویسون وجاستین هارتلی درفیلم سینمایی « گسل عظیم » محصول سال 2009 کشورهای آمریکا و کانادا در ژانر ملودرام، حادثه ای، اکشن ،علمی و تخیلی به ایفای نقش پرداخته اند.

سـیـمـای اسـتـان هــا

فیلم سینمایی « شمشیر شمشیرها » به کارگردانی کانگ چنگ جمعه 11 تیرماه ساعت 14 از سیمای استان ها پخش می شود.

در خلاصه داستان فیلم آمده : شمشیر افسانه ای که بدست «او چی» ساخته شده است و اکنون بدست استاد کونگ فوکاری می رسد که شاگردان بسیاری دارد و در این میان حوادث گوناگونی اتفاق می افتد .
یو وانگ، پپ شو ،چانگ سین هانگ و فنگ تین درفیلم سینمایی« شمشیر شمشیرها » بازی کرده اند.
فیلم سینمایی « شمشیر شمشیرها » محصول سال 1968 کشور هنگ کنگ در ژانراکشن  و درام ساخته شده است .
llllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllll
 فیلم‌های تعطیلات آخر هفته در تلویزیون
کد خبر: ۱۰۷۹۶۸
تاریخ انتشار: ۱۶ تیر ۱۳۸۹ - ۱۵:۱۸ - 07 July 2010
شبکه‌های مختلف سیما برای روزهای پایانی هفته و روز شنبه 19 تیر که مصادف با عید سعید مبعث است، 21 فیلم سینمایی و تلویزیونی روی آنتن می‌برند.

به گزارش روابط عمومی سیما، فیلم‌های سینمایی و تلویزیونی تابش رنگین کمان، همه چی رو به راهه، گنج خانه سفید، بارون با بارون فرق داره، سوختن، گذر از اندوه، سفر به یاد ماندنی، دایی هانس، ضد حریق، آرچر، باشگاه ببر و اژدها، جاده آرلینگتون، افسانه 98، جنگ بزرگ، بکش جانگو، پروفسور و معادله محبوبش، سفری برای آشتی، زندگی، دروغ، فوتبال، ماشین باهوش و رنگ‌های زندگی پنجشنبه، جمعه و شنبه 17، 18 و 19 تیرماه از شبکه‌های یک، دو، سه، چهار، تهران و سیمای استان‌ها پخش می‌شود.


* شبکه یک:

«تابش رنگین کمان»
فیلم سینمایی «تابش رنگین کمان» به کارگردانی ویک سارین پنجشنبه 17تیرماه ساعت 22:15 از شبکه یک سیما پخش می‌شود.

توماس پسر بچه‌ای بی‌سرپرست است که خانواده‌ای او را به فرزندی قبول می‌کند. او که بسیار ترسو و خجالتی است با مادر خوانده خود ارتباط عاطفی برقرار می‌کند و او را به عنوان مادرش می‌پذیرد اما مرد او را فرزند خود نمی‌داند و رابطه خوبی بین آنها برقرار نمی‌شود.
فیلم سینمایی «تابش رنگین کمان» محصول سال 2009 کشورهای کانادا و ایرلند است.

«همه چی رو به راهه»
فیلم تلویزیونی «همه چی رو به راهه» به کارگردانی حجت ذیجودی و تهیه کنندگی عباس رافعی جمعه 18 تیر ساعت 16 از شبکه یک سیما پخش می‌شود.

داستان فیلم درباره «بابک و سارا» زن و شوهری است که هر دو در رشته هتل‌داری تحصیل کرده و در یک هتل مشغول به کارند. آنها با وجود داشتن فرزندی ده ساله در آستانه طلاق قرار دارند. پس از آنکه سارا مدیر تشریفات می‌شود رابطه آنها بغرنج‌تر می‌شود. در این اوضاع بابک تحت تاثیر یک اتفاق، قابلیت این را پیدا می‌کند که ذهن زنها را بخواند و این ماجرا به او کمک می‌کند تا از زوایای پنهان ذهن سارا و دختر و خواهرانش که در این مدت از آنها دور بوده، آگاه شود و رابطه آنها اصلاح شود.

رامتین خداپناهی، نگین صدق گویا، ساعد هدایتی، فرهاد بشارتی، غزال جزایری و رابعه اسکویی در فیلم تلویزیونی «همه چی رو به راهه» محصول سال جاری گروه فیلم‌های تلویزیونی شبکه اول بازی کرده‌اند.

«گنج خانه سفید»
فیلم تلویزیونی «گنج خانه سفید» به کارگردانی شاهد احمدلو و تهیه کنندگی حسین طاهری جمعه 18 تیرساعت 22:15 از شبکه یک سیما پخش می‌شود.
فیلم تلویزیونی «گنج خانه سفید» داستان خواهر و برادری را روایت می‌کند که همراه پسردایی خود به دنبال گنجی می‌گردند. این در حالی است که اطلاعات مربوط به این گنج نزد استاد تاریخی است که در آسایشگاه سالمندان زندگی می‌کند. بنابراین آنها مجبورند برای ورود به آسایشگاه به شگردهای گوناگونی دست بزنند که همین موضوع اتفاقاتی را موجب می‌شود و آنها را دچار مشکل می‌کند.

سیاوش خیرابی، شهرزاد کمال‌زاده، اشکان اشتیاق، افشین سنگ چاپ، الیزابت امینی، محسن زهتاب، آتش تقی‌پور، کامران فیوضات، مجید علیزاده، پریسا رضایی، محسن یوسفی، احمد یاوری شاد، یوسف قربانی، فرشاد حسینی موجد، ناصر افتخاری، فهیمه دباغی، علی اخوان و داریوش اسدزاده در فیلم تلویزیونی «گنج خانه سفید» از تولیدات مرکز سیما فیلم ایفای نقش کرد‌ه‌اند.

«بارون با بارون فرق داره»
فیلم تلویزیونی «بارون با بارون فرق داره» به کارگردانی و تهیه کنندگی کامبیز کاشفی شنبه 19تیر مصادف با عید سعید مبعث، ساعت 16 از شبکه یک سیما پخش می‌شود.
کامبیزکاشفی، حسین توشه و فرج الله گل سفیدی در فیلم تلویزیونی بارون با بارون فرق داره از تولیدات سال جاری صداوسیمای مرکز گیلان بازی کرده‌اند.
داستان در مورد تیمور سارقی است که سعید را برای سرقت کیسه‌ای حاوی شی‌ءای با ارزش از گاوصندوق خانه‌ای اجیر کرده است. سعید کیسه را برمی‌دارد اما وانمود می‌کند آن را ندیده است. این مسئله موجب درگیری این دو می‌شود و طی آن ظاهراً سعید با ضربه‌ای تیمور را می‌کشد.


* شبکه دو

«سوختن»
فیلم سینمایی «سوختن» با بازی سوجانسون، هالی آرد و تئودور ایوه پنجشنبه 17 تیر ساعت 23:30 از شبکه دو سیما پخش می‌شود.
پدری کولمن پدر دختری به نام «مورینا» است که نه سال پیش فوت کرده و علت مرگ او تصادف تشخیص داده شده است. اما اکنون مورینا به شواهدی دست یافته است که علت قبلی را نقض می‏کند؛ لذا او به «بوید» کارآگاه پرونده‏های بسته شده رجوع می‏کند و از او می‏خواهد که ماجرای مرگ پدرش را کشف کند.
ادوارد بنت در سال 2001 فیلم سینمایی «سوختن» محصول کشور انگلستان را کارگردانی کرده است.

«گذر از اندوه»
فیلم سینمایی «گذر از اندوه» به کارگردانی براندون کامپ و تهیه کنندگی ماری بارنت، جمعه 18 تیرماه ساعت 17:30 از شبکه دو سیما پخش خواهد شد.
در این فیلم با بازی آیرون ایکهارت و جنیفر آنیستون می‌بینیم: برک راین به تازگی کتابی نوشته است که در آن از «چگونگی روبرو شدن با مرگ عزیزان» و همچنین راه‌کارهای غلبه بر اندوه‌ها در زندگی سخن گفته است.

از آنجا که او به تازگی همسر خود را در یک سانحه تصادف از دست داده است؛ کتاب خود را آن قدر عمیق و تجربی می‌نویسد که خیلی زود برنده کتاب اول سال می‌شود.
فیلم سینمایی «گذر از اندوه» محصول سال 2009 کشورهای آمریکا، کاناد و انگلستان است.

«سفر به یاد ماندنی»
شبکه دو سیما جمعه 18 تیرماه ساعت 23:30 فیلم سینمایی «سفر به یاد ماندنی» به کارگردانی و تهیه کنندگی وس اندرسون را پخش خواهد کرد.
پیتر، فرانسیس و جک سه برادرند که پس از فوت پدر خانواده، از یکدیگر فاصله گرفته‌اند، مادر نیز پس از فوت پدر ترجیح می‌دهد به ناحیه‌ای دور افتاده در هندوستان سفر کند و در کنار بومیان منطقه زندگی جدید و ساده‌ای را آغاز کند. سه برادر پس از یک سال، نسبت به رابطه‌ای که میانشان برقرار است حساس می‌شوند و تصمیم می‌گیرند با سفری دست جمعی به هندوستان ضمن دیدار مادر، بار دیگر با یکدیگر پیمان برادری ببندند و همانند گذشته یار و یاور هم باشند.
آدرین برودی و اون ویلسون در فیلم سینمایی «سفر به یاد ماندنی» محصول سال 2007 آمریکا بازی می‌کنند.

«دایی هانس»
شبکه دو سیما شنبه 19 تیرماه ساعت 17:30 فیلم سینمایی «دایی هانس» به کارگردانی میکائیل کریندل را پخش خواهد کرد.
هانس هربست یکی از متخصص تعمیرات و مکانیکی خودروهای قدیمی است که در کارش از شهرت و اعتبار بالایی برخوردار است. وی همچنین صاحب چند واحد مسکونی است که چند مستاجر دارد. هانس مرد بسیار جدی و عبوسی است که به دلیل جدایی از همسرش به تنهایی زندگی می‌کند. تقریباً هیچ کس تحمل اخلاق سرد و بی‌روح او را ندارد و خود او نیز تنهایی را ترجیح می‌دهد.در این بین خواهر هانس «بریت» که چند سالی است در شهر دیگری زندگی می‌کند، بی‌خبر به خانه او آمده از وی می‌خواهد چند روزی که مجبور است برای عمل جراحی در بیمارستان بستری شود از پسرهایش جاناتان و برونا نگهداری کند. هانس تصور هرچیزی را می‌تواند بکند به جز نگهداری از دو پسر بچه با شیطنت‌های مخصوص به خودشان از این رو نمی‌پذیرد و بریت با ناامیدی تصمیم با بازگشت می‌گیرد.
فیرتس کارل، تینا رولند و النا هلیگ در فیلم سینمایی «دایی هانس» محصول سال 2009 آلمان بازی می‌کنند.

«ضد حریق»
فیلم سینمایی «ضد حریق» شنبه 19 تیر ساعت 23:30 از شبکـه دو سیما پخش می‌شود.
کیلب و کاترین زن و شوهری هستند که سال‌هاست با یکدیگر اختلاف دارند اما این اختلاف اخیراً بالا گرفته است. کیلب یک آتش نشان است و کار سختی را برعهده دارد. او هر وقت که به خانه می‌آید، انتظار دارد که کاترین همه کارها را انجام داده باشد. او بیشتر وقت خود را در منزل، پای کامپیوتر تلف می‌کند.

کریک کامرون و ارین بتیا در فیلم سینمایی «ضد حریق» به کارگردانی الکس کندریک محصول سال 2008 کشور آمریکا ایفای نقش کرده‌اند.


* شبکه سه

«آرچر»
فیلم سینمایی «آرچر» به کارگردانی دنی لورنس و با بازی تونی باری، نیکول کیدمن، برت کلیمو و رابرت کالبی پنجشنبه 17 تیرماه ساعت20:15 از شبکه سه سیما پخش می‌شود.
در خلاصه داستان این فیلم که محصول سال 1995کشور آمریکاست، آمده: مردی که در کار پرورش اسب است به دلیل حادثه‌ای دیگر نمی‌تواند سوارکاری کند. او دو سوارکار دارد که قرار است یکی از آن دو، اسبی بسیار معروف به نام آرچر را در مسابقه ملبورن سوار شود. دیوید یکی از دو جوان طی حوادث فراوان مسافت 500 مایلی مزرعه تا ملبورن را همراه آرچر می‌رود، در نهایت صاحب اسب تصمیم می‌گیرد جوان دیگری در مسابقه شرکت کند، ولی به دلیل شکستن دست جوان، دیوید در مسابقه شرکت و برنده می‌شود.

«باشگاه ببر و اژدها»
فیلم سینمایی «باشگاه ببر و اژدها» به کارگردانی ویلسون یپ جمعه 18 تیرماه ساعت 11:30 از شبکه سه سیما پخش خواهد شد.
سه جوان که مهارت فراوان در کونگ‌فو دارند و در کوچه پس کوچه‌های هنگ‌کنگ بزرگ شده‌اند با دیدن فقر و بی‌عدالتی و جنایت به نیروی انتظامی می‌پیوندند تا با جانیان بالاخص رهبر آنها شی بومی مبارزه کنند و در درگیری‌های فراوان سرانجام با «شی بومی» روبرو و وی را از بین می‌برند.
دانی ین، نیکلاس تسه و توبوشک در فیلم سینمایی «باشگاه ببر و اژدها» محصول سال 2006 کشور هنگ کنگ ایفای نقش کرده‌اند.

«جاده آرلینگتون»
فیلم سینمایی «جاده آرلینگتون» به کارگردانی مارک پلینگتون جمعه 18تیرماه ساعت 15از شبکه سه سیما پخش می‌شود.
فیلم سینمایی «جاده آرلینگتون» یکی از معروف‌ترین آثار مارک پلینگتون است که تیم رابینز در آن بازی روان و دیدنی دارد. منتقدان بازی او را در این فیلم یکی از بهترین بازی‌های سینمایی‌اش می‌دانند. مایکل فارادی که نقش آن را جف بریجز بازی می‌کند، استاد دانشگاهی است که به تازگی همسر خود را از دست داده است. فارادی شخصیت اصلی فیلم است. او همراه با پسر ده ساله‌اش گرنت در حومه واشینگتن دی سی زندگی می‌کند. مرگ همسر مایکل لی که عضو اف بی آی بود و در یک درگیری کشته شده، همچنان بر زندگی آنها سایه افکنده است. آنها همسایگان جدیدی پیدا می‌کنند. اولیویه و چارلی لانگ که بسیار شادند و سعی می‌کنند این فضا را به زندگی فارادی نیز وارد کنند. اما این ظاهر قضیه است و فارادی خیلی زود به درون شیطانی همسایگان جدید پی می‌برد.
فیلم سینمایی «جاده آرلینگتون» محصول سال 1999 آمریکاست.

«افسانه 98»
فیلم تلویزیونی «افسانه 98» به کارگردانی احسان عبدی‌پور شنبه 19 تیرماه ساعت 19از شبکه سه سیما پخش می‌شود.

این فیلم به سال 1998 میلادی بر می‌گردد. زمانی که رقابت‌های فوتبال جام جهانی با شور و حرارت، در فرانسه در جریان بود، در دریا لنجی غرق می‌شود و تمام اجناس آن به وسیله امواج دریا به ساحل می‌رسد. در میان اجناس به ساحل آمده، جام جهانی فوتبال در جعبه‌ای شیک و بزرگ وجود دارد که به وسیله بچه‌ها پیدا می‌شود.
محمدرضا مصیبی، میثم فرهومند، جعفر بهبهانی و هادی مرشدپور در فیلم تلویزیونی «افسانه 98» از تولیدات صداوسیمای مرکز بوشهر بازی کرده‌اند.


* شبکه چهار

«جنگ بزرگ»
فیلم سینمایی «جنگ بزرگ» به کارگردانی ماریو مونیچلی محصول سال 1959 کشورهای ایتالیا و فرانسه، پنجشنبه 17 تیر ساعت 15:30 از شبکه چهار سیما پخش می‌شود.
در خلاصه داستان فیلم با بازی وتیو ریو کاسمن و البرتو سوردی می‌بینیم: در آستانه جنگ اول جهانی یک سرباز به نام جیوانی سعی می‌کند از جنگی که فکر می‌کند بیهوده بوده و هیچ ربطی به او ندارد فرار کند، جنگ بین ایتالیا و اتریش و مجارستان در حال گسترش است و او به یک سرباز شیاد به نام ارستو رشوه می‌دهد که به نوعی او را از خدمت معاف کند. اما در قطاری که به سوی خط مقدم می‌رود او را می‌بیند و می‌فهمد که ارستو نیز مثل او عازم جبهه است، او پولش را طلب می‌کند.

«بکش جانگو»
فیلم سینمایی «بکش جانگو» به کارگردانی جیلو کوئستی، جمعه 18 تیر ساعت 20:45 در قالب برنامه «سینما 4» از شبکه چهار سیما پخش می‌شود.
یک گروه از گنگسترهای وسترن به همراه جنگو یک کالسکه پر از طلا سرقت می‌کنند. اما اعضای آمریکایی گروه به مکزیکی‌ها خیانت می‌کنند و همه آنها را می‌کشند اما جنگو با کمک سرخپوست‌ها جان سالم به در می‌برد. او رد اعضای فراری گروه را می‌گیرد و آنها در یک درگیری در شهر دیگری پیدا می‌کند. جنگو در نهایت موفق می‌شود انتقام دوستانش را از آمریکایی‌ها بگیرد. اما تمام طلاها در یک آتش سوزی از بین می‌رود.
توماس میلیان، پیرو لولی و میلو کوئستدا در فیلم سینمایی «بکش جنگو» محصول سال 1967 کشور ایتالیا در ژانر وسترن اسپاگتی بازی کرده‌اند.

«پروفسور و معادله محبوبش»
فیلم سینمایی «پروفسور و معادله محبوبش» به کارگردانی و نویسندگی تاکاشی کویی زومی شنبه 19 تیر ساعت20:45 از شبکه چهار روی آنتن می‌رود.
یک پروفسور ریاضیات دچار فقدان حافظه کوتاه مدت است و هرچیزی را فقط به مدت 80 دقیقه به ذهن می‌سپارد. خواهر زن او پرستاری را برای مراقبت از پروفسور استخدام می‌کند، که به تدریج روابطی عاطفی بین آن دو و پسر ده ساله پرستار ایجاد می‌شود.
فیلم سینمایی «پروفسور و معادله محبوبش» در سال 2006 براساس داستانی از یوکواوگاوا ساخته شده است.
تاکاشی کاکو موسیقی متن «پروفسور و معادله محبوبش» را برعهده داشته است.


* شبکه تهران

«سفری برای آشتی»
شبکه تهران جمعه 18 تیرماه ساعت 13:30فیلم سینمایی «سفری برای آشتی» به کارگردانی دین مورفی را برای پخش در نظرگرفته است.

داستان فیلم سینمایی «سفری برای آشتی» از مرگ مادر یک خانواده آغاز می‌شود. پس از مراسم خاکسپاری زن، همسر پیرش چارلی دچار افسردگی می‌شود و خانه‌نشین می‌شود. پسر بزرگش که بوتس نام دارد و از همسرش جدا شده، به طور ناگهانی تصمیم می‌گیرد، پدرش را از این وضعیت بحرانی درآورد و به یک مسافرت طولانی ببرد. او مزرعه را به برادرش می‌سپارد و پدر را به زور سوار ماشینش می‌کند تا قولی را که پدرش در کودکی به او داده بود، عملی کند.
پائول هوگان، مورگان گرفین، روی بیلینگ و شین جاکوبسون در فیلم سینمایی «سفری برای آشتی» محصول سال 2009 استرالیا در ژانر ماجراجویی، درام و کمدی به عنوان بازیگران اصلی ایفای نقش کرده‌اند.

«زندگی، دروغ، فوتبال»
شبکه تهران شنبه 19 تیرماه ساعت 13:30 فیلم سینمایی «زندگی، دروغ، فوتبال» به کارگردانی لوکا لوچینی را پخش می‌کند.

این فیلم داستان هفت مرد در شرایط کاری و خانوادگی است که با شرکت در بازی‌های فوتبال، کنار یکدیگر جمع می‌شوند و این مسابقات، عامل اصلی صمیمیت و دوستی آنهاست. عده‌ای از آنها با هم در کارخانه‌ای کار می‌کنند و تعدادی دیگر وکیل و روزنامه‌نگار و دانشجو هستند.رئیس کارخانه که از همسرش جدا شده دچار مشکلات قلبی شده؛ زیرا هم در محیط کار فشار عصبی زیادی دارد و هم به خاطر بازی‌ها قرص‌های انرژی‌زا مصرف می‌کند. رفتن او به بیمارستان باعث مواجه شدن او با همسر قبلی‌اش می‌شود و در نهایت دوباره با هم ازدواج می‌کنند.
جورجیو باسیلی، گیسپی باتیستون، کلودید بیسیو و اندرا بوسکا در فیلم سینمایی «زندگی، دروغ، فوتبال» محصول سال 2008ایتالیا در ژانر کمدی بازی کرده‌اند.

«ماشین باهوش»
شنبه 19 تیرماه ساعت 22:30 فیلم سینمایی «ماشین باهوش» با بازی وینی جونز، دیوید کلی، دیوید همینگز، رالف براون از شبکه تهران روی آنتن می‌رود.

در خلاصه داستان فیلم آمده: دنی میهن، سوپراستار فوتبال انگلیس به اتهام تبانی در بازی فوتبال، از ادامه بازی کناره‌گیری کرده است، به جرم ضرب شتم پلیس به هنگام رانندگی بازداشت و به زندان محکوم می‌شود. در زندان، رئیس زندان که شخص فاسدی است و در شرف از دست دادن همه دارایی‌هایش به پای شرط بندی است، سعی می‌کند، او را به مربی‌گری تیم زندان بگمارد. دنی که درگیر باندبازی‌های درون زندان شده، برای راضی کردن هم رئیس و هم فرمانده نگهبانان، پیشنهاد می‌دهد مسابقه‌ای بین زندانیان و نگهبانان برگزار شود.
باری اسکولنیک کارگردانی فیلم سینمایی «ماشین باهوش» در ژانر کمدی، درام و ورزشی را برعهده داشته است.
فیلم سینمایی «ماشین باهوش» محصول سال 2001 انگلستان است.


* سیمای استان‌ها

«رنگ‌های زندگی»
فیلم تلویزیونی «رنگ‌های زندگی» به کارگردانی و تهیه کنندگی حسین پورستار جمعه 18تیرماه ساعت 14 از سیمای استان‌ها روی آنتن می‌رود.

داستان این فیلم از جایی آغاز می‌شود که چند روزی بیشتر به ازدواج سولماز و رسول که یک دختر و پسر روستایی هستند نمانده، جهانگیر که قبلاً نامزد سولماز بوده و از او جواب منفی شنیده، حالا دشمن رسول است و مدام با او درگیری دارد، سولماز مشغول بافتن یک قالی است که قرار است به عنوان جهیزیه به خانه همسرش ببرد. در این زمان، همسر معلم روستا که مهندس نام دارد، تصمیم به برپایی یک نمایشگاه از هنرهای دستی روستاهای استان را دارد. او به وسیله همسرش به سولماز پیشنهاد می‌کند که با قالی خود در نمایشگاه حاضر شود.
فیلم تلویزیونی «رنگ‌های زندگی» با بازی شمس فضل اللهی، علی پوریان و جواد قامتی از تولیدات سال 87 صداوسیمای آذربایجان شرقی بازی کرده‌اند.
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/fa/thumb/6/67/La_grande_guerra.jpg/220px-La_grande_guerra.jpg
بزرگداشت "ماریو مونیچلی" در جشنواره فیلم فجر


13 فیلم سینمایی در بخش بزرگداشت "ماریو مونیچلی ؛ برآمده از سینمای اجتماعی ایتالیا" در بیست و پنجمین جشنواره بین المللی فیلم فجر به نمایش در می آید.

در این بخش فیلم های "توتو به دنبال خانه می‌گردد" محصول 1949 ، "زندگی سگی" محصول 1950 ، "دزد و پاسبان ها " محصول 1951 "توتو به رم می رود" محصول 1951 ، "توتو و خانم ها" محصول 1952( این 5 اثر با همکاری استنو ساخته شده‌اند ) ، "دردسر بزرگ در خیابان مادونا" محصول 1958 ، "جنگ بزرگ" محصول 1959 ، " یک بورژوای کوچک کوچک" محصول 1972، "ما سرهنگ را می خواهیم" محصول 1973، "دوستان من" محصول 1975 ، "سفر با آنیتا" محصول 1979، "دوستان من 2" محصول 1982 و "برتولدو برتولدینو و کاسکاسنو" به نمایش در می‌آید.

مونیچلی متولد 1915 توسکانی ایتالیا، با مشارکت در کارگردانی فیلم "پسران ویاپاتال" در سال 1935 جایزه جشنواره ونیز را به خود اختصاص داد و این آغاز راهی طولانی شد که در ادامه آن و در سن 91 سالگی شصت و ششمین فیلم خود را با نام "گلهای سرخ صحرا" آماده اکران جهانی کرده است.

مونیچلی برای رسیدن به عنوان یکی از سلاطین کمدی ایتالیایی راهی طولانی را طی کرد ، راهی که با دستیاری بسیاری از معروف ترین فیلمسازان اروپایی از جمله "پیترو جرمی" و "گوستاو ماچاتی" آغاز شد و پس از آن همکاری با نویسنده مشهور کمدی "استفانو وانزینا" حرکت وی را هموار کرد.

مونیچلی در سال 1959 به خاطر فیلم "جنگ بزرگ" جایزه شیر طلایی جشنواره فیلم ونیز را دریافت کرد ، جشنواره ای که 32 سال بعد یعنی در سال 1991 ، شیر طلایی یک عمر فعالیت هنری را به این فیلمساز اعطا کرد ، مونیچلی همچنین در سال 1957 جایزه بهترین کارگردانی جشنواره فیلم برلین را برای فیلم "پدران و پسران" به خود اختصاص داد.

مونیچلی سینماگری است که در رشد و شکوفایی تاریخ این هنر ، سهم به سزایی داشته چرا که همواره از عمق وجودش به سینما عشق ورزیده است به گونه ای که هنگام دریافت جایزه شیر طلایی یک عمر فعالیت هنری گفت : سینما هرگز نخواهد مرد ، او متولد شده و نمی تواند بمیرد ، سالن های سینما شاید بمیرند اما این موضوع اصلا برای من مهم نیست.

مونیچلی در طول فعالیت فیلمسازی خود با بسیاری از مشهورترین بازیگران ایتالیایی از جمله ویتوریو گاسمن ، مارچلو ماستریانی ، مونیکا ویتی ، آنا مانیانی ، جیانکارلو جیانینی ، ویتوریو دسیکا، سوفیا لورن، نینو مانفردی و جیان ماریا ولونته همکاری داشته است.

بیست و پنجمین جشنواره بین المللی فیلم فجر از 12 تا 22 بهمن ماه سال جاری در تهران برگزار می شود.
llllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllll



سرچ های تازه در وبلاگ رها ماهرو : خبر خاصی نیست . فیلم من بچه هامو میخوام . نقد بادیگارد . منوچهر فضلی سینما . ابوالفضل زرهرن . دانلود فیلم تعقیب کوبنده از ارنولد . تماشای فیلم ضربه طوفان . ساحل بکرانی و پدر و مادرش . آیا ادامه مجموعه امپراطور دریا وجود دارد . عکس مادر واقعی دختر بچه ی فیلم دردسر های عظیم . سایت برنامه ی تا نیایش . کارشناسان تا نیایش . مادر و پدر ساحل بکرانی . کارشناسان برنامه تا نیایش . کیش یک آدم‌کش (فیلم) . ماجرای فیلم بیداری . نقد شب کوک . کانال چایی شیرین تلگرام . سخنان جنجالی تهمینه میلانی

فیلم فرانکی عزیز ساخته شونا یوربچ

فرانکی عزیز
2004 انگلستان
Dear Frankie

Dir:Shona Auerbach


Dear Frankie

Directed by     Shona Auerbach
Produced by     Caroline Wood
Written by     Andrea Gibb
Starring    

    Emily Mortimer
    Gerard Butler
    Jack McElhone

Music by     Alex Heffes
Cinematography     Shona Auerbach
Edited by     Oral Norrie Ottey
Production
company
   
Pathé
Distributed by     Miramax Films
Release dates
   

    4 May 2004 (Tribeca Film Festival)
    21 January 2005 (UK)
    4 March 2005 (US)

Running time
    105 minutes
Country     Scotland
Language    

    English
    British Sign Language

Box office     $2,980,136

Dear Frankie is a 2004 British drama film directed by Shona Auerbach and starring Emily Mortimer, Gerard Butler, and Jack McElhone. The screenplay by Andrea Gibb focuses on a young single mother whose love for her son prompts her to perpetuate a deception designed to protect him from the truth about his father.

داستان فیلم

Lizzie Morrison (Emily Mortimer) and nine-year-old deaf son Frankie (Jack McElhone) frequently relocate to keep one step ahead of her abusive ex-husband and his family. They are accompanied by her opinionated, chain-smoking mother Nell. Newly relocated in the Scottish town of Greenock, Lizzie accepts a job at the local fish and chips shop owned by a friendly woman named Marie, and enrolls Frankie in school.

Through a Glasgow post office box, Frankie maintains a regular correspondence with someone he believes to be his father, Davey, who allegedly is a merchant seaman working on the HMS Accra. In reality, the letters he receives are written by his mother, who prefers maintaining this charade instead of telling the boy the reason she fled her marriage.

When she learns that the Accra will soon be arriving at the docks at Greenock, Lizzie in a panic concocts a scheme to hire a man to impersonate Davey. When her effort to find someone at the local pub fails, she enlists Marie's assistance. Marie arranges for her to meet an acquaintance who coincidentally is passing through town at the same time the Accra will be in port. When Lizzie and the stranger (Gerard Butler) meet, he doesn't tell her his name. Lizzie explains the situation and gives him the letters to provide some background. He agrees to spend a day with Frankie in exchange for the meager payment Lizzie can offer him.

When the stranger arrives at their home to pick up the boy, he brings with him a book about marine life (to Lizzie's surprise), one of Frankie's passions, and a bond is forged immediately. The two spend a day together (with Lizzie secretly following them), collecting on Frankie's bet at a soccer match from a school mate, ordering chips, and later in the evening setting up another half day visit.

The second day is magical, ending with a nice evening at a dance, as Frankie wins another bet by getting Lizzie and the stranger to dance together. Afterwards, they walk together to get around the "discuss no past" ground rules, and Lizzie tells the stranger about Frankie's deafness—a "present from his daddy"—and her reason for leaving her husband. She explains that the letters from Frankie are so important to her because this is how she "hears" her son. The stranger tells her she is a great mother for protecting Frankie. Returning home, Frankie gives the stranger a hand-carved wooden seahorse as a parting gift. At the door, after a long pause together, Lizzie and the stranger kiss each other goodbye. After he leaves, Lizzie discovers he has returned her payment to him, stuffed into her coat pocket.

Sometime later, Lizzie learns that her husband is terminally ill, and reluctantly visits the hospital without Frankie. She experiences her husband's angry fury again, when he demands to see Frankie. Later when she tells Frankie that his dad is really sick, he writes him a note and draws him a picture. On a second visit, Lizzie delivers them to her husband, along with a snapshot of Frankie. Davey's death brings peace to them all.

Lizzie asks Marie about the stranger and she learns he is Marie's brother. Frankie's last letter shows that he has known the truth for a while—that the stranger was not his real dad. He knows too that Lizzie is sad, but she has him for support. The letter also indicates that Frankie intends to carry on with his life, telling about his real dad passing, his friends and their gold stars in school, and getting onto the reserve football team. He closes the letter by saying he hopes the stranger will visit again.

Lizzie finds Frankie sitting at end of a pier, and they enjoy a quiet moment together, looking out to sea.
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/en/thumb/c/cf/Dear_Frankie_movie_poster.jpg/220px-Dear_Frankie_movie_poster.jpg
بازیگران

    Emily Mortimer as Lizzie
    Gerard Butler as The Stranger
    Jack McElhone as Frankie
    Sean Brown as Ricky
    Mary Riggans as Nell
    Sharon Small as Marie
    Cal Macaninch as Davey
    Sophie Main as Serious Girl
    Katy Murphy as Miss MacKenzie
    Jayd Johnson as Catriona
    Anna Hepburn as Headmistress

سایر بازیگران

    Rony Bridges as Post Office Clerk
    Douglas Stewart Wallace as Stamp Shop Keeper
    Elaine M. Ellis as Librarian
    Carolyn Calder as Barmaid
    John Kazek as Ally
    Garry Collins as Waiter
    Anne Marie Timoney as Janet
    Maureen Johnson as Singer
    Andrea Gibb as Waitress
    Sharon MacKenzie as Staff Nurse
    Jonathan Pender as Frankie (voice)[1]

تولید

فیلم نامه

In The Story, a bonus feature on the DVD release of the film, director Shona Auerbach and some of her cast discuss the project. The screenplay originated as a script for a 15-minute short submitted to producer Caroline Wood, who had requested writing samples from potential screenwriters for what would be Auerbach's film debut after several years of directing commercials. Auerbach was so enamored with Andrea Gibb's work she convinced her to expand it to feature length.



 رها ماهرو : خوانندگان گرامی ، لطفا نظر و نقدتان را راجع به فیلم فرانکی عزیز به کارگردانی شونا یوربچ برای ما بنویسید و بفرستید.




انتخاب بازیگر

The production design by Jennifer Kernke and palette of colors used throughout the film were inspired by paintings created by the Glasgow Boys and Glasgow Girls, Glasgow School collectives whose artwork featured prosaic scenes of the Scottish countryside.[2]

Jack McElhone was among the first group of boys Auerbach auditioned for the role of Frankie. She continued to see about one hundred more but was unable to find any who captured the essence of the character, as she perceived it, more impressively than he did. The role of the character listed as The Stranger in the credits, although he is addressed as Louis in one scene, still had not been cast just prior to the scheduled start of filming. When Auerbach met Gerard Butler, she instinctively knew he was perfect for the role and immediately offered it to him without having him read for her.

لوکیشن فیلم

لوکیشن فیلم فرانکی عزیز در اسکاتلند بوده است .
Dear Frankie was filmed on location in Scotland.

    Buchanan Street Stamps, Glasgow, Strathclyde, Scotland
    Film City Glasgow, Govan, Glasgow, Strathclyde, Scotland
    Glasgow, Strathclyde, Scotland
    Greenock, Inverclyde, Scotland

انتشار

The film premiered at the Tribeca Film Festival in May 2004. It was screened in the Un Certain Regard section at the Cannes Film Festival,[4] where it received a fifteen-minute standing ovation.[5] It was also shown at the Copenhagen International Film Festival, the Edinburgh Film Festival, the Toronto Film Festival, the Bordeaux International Festival of Women in Cinema, the Aubagne Film Festival, the Dinard Festival of British Cinema, the Austin Film Festival, the Chicago International Film Festival, the Heartland Film Festival, the Milwaukee International Film Festival, and the Scottsdale Film Festival before going into limited release in the UK and US.

The film grossed $1,341,332 in the US and $1,638,804 in foreign markets for a total worldwide box office of $2,980,136.[6]

امتیازات

The film holds an 81% "certified fresh" rating by top film critics on Rotten Tomatoes based on 109 reviews, and a 91% positive rating based on 30,379 user reviews.[7]

Roger Ebert of the Chicago Sun-Times said, "The filmmakers work close to the bone, finding emotional truth in hard, lonely lives ... What eventually happens, while not entirely unpredictable, benefits from close observation, understated emotions, unspoken feelings, and the movie's tact ... The bold long shot near the end of Dear Frankie allows the film to move straight as an arrow toward its emotional truth, without a single word or plot manipulation to distract us."[8]

In the San Francisco Chronicle, Ruthe Stein called the film "deeply moving" and added, "Dear Frankie takes time weaving its magic ... Director Shona Auerbach doesn't rush anything in her remarkably accomplished first feature film. [She] has resurrected Butler's career ... and gotten an unforgettable performance from Mortimer ... Jack McElhone seems to be a natural, the kind of child actor you can't wait to have grow up to see what he'll be able to do then."[9]

Peter Travers of Rolling Stone rated the film three out of a possible four stars and commented, "What could have been a sentimental train wreck emerges as a funny and touching portrait of three bruised people ... The film is unhurried, unslick and easy to hold dear."[10]

In Variety, David Rooney observed, "Material that might have turned to standard dysfunctional family treacle in other hands is given stirring poignancy, warmth and emotional insight in Shona Auerbach's assured first feature ... [She has] a firm command of the visual medium and an equally strong rapport with actors ... Auerbach and screenwriter Andrea Gibb spin a touching story that never descends into schmaltz despite ample potential. The film is anchored in part by its setting in the kind of milieu more common to classic British kitchen-sink dramas or the films of Ken Loach than to anything this emotionally tender. Enriched by subtle notes of humor, the intimate story is powered by well-drawn relationships and finely shaded characters. Not only the family bonds but also those of friendship and tentative romance are traced with delicate economy and nuance."[11]

Carina Chocano of the Los Angeles Times stated the film "nestles comfortably in that Scottish-Celtic niche of cozy, overcast, working-class fairy tales that seem to smell faintly of fried fish and beer ... Not that Dear Frankie aspires to any kind of hardened realism. On the contrary, it caters to a particular type of Anglophile fantasy, the kind where the china doesn't match and the chintz is dingy, but people look out for one another and love sprouts easily in the humidity ... [Its] surprises are few and low-key, but the story wraps up nicely. In that way, the movie is not unlike the fish dinners Frankie ... procures from Marie - slightly soggy and bland, but as warm, starchy and satisfying as a box of fries."[12]

In the Tampa Bay Times, Steve Persall graded the film B and added, "Auerbach and screenwriter Andrea Gibb handle these circumstances with such understated grace that sap becomes special. Not perfect, but deeper, more affecting than U.S. moviegoers are accustomed to seeing. It's easy to guess what happens, but we're hooked anyway. A last-reel twist almost spoils the effect; we're waiting for something to go wrong with such a delicate story. Then, almost magically, the performances pull us through the cumbersome moments, resulting in a pat finale that honestly feels good."[13]

In the UK, Radio Times awarded the film four out of a possible five stars and commented, "This simple story is rich with precise observation and it tugs at the heartstrings without being maudlin or manipulative ... With its sincere and perceptive script, the beautifully shot film vividly captures the raw emotions of its complex characters ... Despite occasional flickers of a fairy-tale ending, Auerbach ultimately resists the temptation, maintaining the realism and integrity that give this thoughtful feature its bittersweet charm."[14] Philip French of The Observer described it as "a well-meaning but almost totally unconvincing tale ... [that's] a sentimental mess,"[15] while Peter Bradshaw of The Guardian stated, "This film struck me as sucrose and false when it premiered at last year's Cannes film festival. A second viewing certainly points up the presence of good actors doing an honest job, but they cannot do anything about something so mawkish and fundamentally unconvincing."[16]

In his review in the New York Times, Stephen Holden called the film "a heaping bowl of Scottish blarney," a "manipulative tearjerker," and "a fraudulent yarn riddled with plot holes and improbabilities and topped by a cynical final twist that pulls the rug out from under the story."[17]

جوایز و نامزدها

    2005 BAFTA Award for Best Newcomer (Shona Auerbach, nominee)
    2004 BAFTA Scotland Award for Best Director (Auerbach, nominee)
    2004 BAFTA Scotland Award for Best First Time Performance (Jack McElhone, nominee)
    2005 European Film Awards Jameson People's Choice Award for Best European Actress (Emily Mortimer, nominee)
    2004 London Film Critics Circle Award for Best Actress (Mortimer, nominee)
    2004 Heartland Film Festival Crystal Heart Award (Auerbach, winner)
    2004 High Falls Film Festival Audience Award for Best Feature Film (winner)
    2004 Jackson Hole Film Festival Cowboy Award for Best Feature Film (winner)
    2004 Los Angeles IFP/West Film Festival Audience Award for Best International Feature Film (winner)
    2004 Montreal World Film Festival Golden Zenith Award (winner)
    2004 Seattle International Film Festival Women in Cinema Lena Sharpe Award (Auerbach, winner)
    2004 WinFemme Film Festival Award for Best Film or TV Show Directed by a Woman (winner)

llllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllll
معرفی آثار کمتر شناخته شده سینمای جهان
فرانکی عزیز، یک درام دلنشین

سه شنبه 15 شهریور 1390 07:11 ب.ظ
نویسنده : امیر عربشاهی

نام فیلم: Dear Frankie فرانکی عزیز
سال:2004
کارگردان: Shona Auerbach
بازیگران:Gerald Butler،Emiy Mortimer ...

فیلم فرانکی عزیز روایت یک انتظار است.انتظار کودکی ناشنوا برای برگشتن و ملاقات پدرش.پدری خیالی که مادر کودک در ذهن فرانکی به وجود آورده.فیلم روایت یک جستجو است.جستجوی مادر برای یافتن راهی به منظور گریز از واقعیت.گریز از خاطره ای تلخ که زندگی او و کودکش را به تباهی کشانده.لیزی(مادر فرانکی)سعی در پنهان کردن گذشته دارد.گذشته ای که فرانکی نباید از آن آگاه باشد.فرانکی نباید از پدرش، پدر واقعیش چیزی بداند.نباید بداند پدرش کیست و چرا پیش او و مادرش نیست.لیزی خوب میداند که نباید این سؤالات فرانکی را بدون پاسخ بگذارد.پس برای فرانکی پدری خیالی می سازد.پدری که بر روی یک کشتی باربری کار می کند و همواره بر روی دریا و دور از خانواده است و تنها راه ارتباطیش با فرزندش فرانکی نامه نگاری است.نامه هایی که لیزی از زبان پدر فرانکی برای کودکش می نویسد.او برای کشتی خیالی پدر خیالی فرانکی نامی انتخاب می کند.نامی که البته واقعی است و گمان نمی کرد روزی این کشتی واقعی به اسکله محل زندگیشان بیاید.فرانکی با شنیدن این خبر از زبان یکی از دوستانش برای دیدن پدرش لحظه شماری می کند و اینجاست که لیزی به دنبال مردی می گردد که نقش پدر فرانکی را بازی کند و ....

این فیلم یک درام فوق العاده زیباست.درامی که یک دنیای قشنگ و لطیف از زندگی یک خانواده کوچک ترسیم می کند.داستان به خوبی روایت میشود و بیننده را درگیر داستان این مادر و کودک می کند.بازی امیلی مورتیمر در نقش لیزی عالی است.نگاه های خیره و درمانده او به خوبی نشان دهنده  اوضاع نا به سامان اوست.بازی او در لحظات پر استرس تماشایی است.فرانکی هم به خوبی نقش یک کودک ناشنوا را بازی می کند و می تواند احساسات و مشکلاتش را در قالب تصویر ابراز کند.همینطور جرالد باتلر در نقش پدر قلابی فرانکی و دیگر نقش های فیلم که همگی در بازی موفق عمل می کنند.اما در کنار بازیگری، باید به فیلمبرداری و موسیقی عالی فیلم هم اشاره کرد که تأثیر فوق العاده ای در القای احساسات فیلم دارد.حس امید، انتظار، ترس که معجون احساسات فیلم و خلاصه شده در شخصیت های آن است.

llllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllllll




جستجوهای خوانندگان عزیز در سایت سینمایی و نقد فیلم رها ماهرو : دانلود سریال هاو فیلم های ساخت ارمنستان . تا نیایش . راه بزرگ ابی . فیلم خبرخاصی نیست . ملیسا سر اندرسون . دانلود فیلم کلاسیک جنگل تخته سیاه . دانلود فیلم شمشیر های پرنده اژدها از جت لی . مجری برنامه نسیم دانش . دانلود فیلم کره ای مامور قلابی . فیلم پروازدرمیان ابرها . عکس فیلم پاستا بازیگرای که درفیلم از ایتالیا . فیلم سوپراستار . دانلود فیلم اتاق سبز 1978 . پذیرایی ساده . دانلود فیلم شور عشق از سایت اپارات . دانلود فیلم زندانی و گاو . خلاصه فیلم خبر خاصی نیست . سنگ پا سیروس مقدم