نام فیلم :بیلو
نوع برنامه :سینمایی
محصول :هندوستان
سال تهیه :2009
موضوع :کودک و نوجوان
خلاصه داستان :
مرد فقیر و تنگ دستی به نام بیلو در روستایی زندگی می کند تا اینکه دوست دوران کودکی او که حالا بازیگر مشهور و پولداری شده به آنجا می آید ...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
انتقاد اول :
به نظر من پایان داستان بسیار نامعلوم است آن دو دوست همدیگر را پیدا می کنند در آخر دوست بیلو به او می گوید : زمانی که کارم تمام شد برمیگردم تا خاطرات کودکی مان را زنده کنیم )
دوست بیلو از آنجا میرود و فیلم در هاله ای از ابهام به پایان میرسد در حالی که بیننده هنوز سوالاتی دارد:
آیا بیلو از فقر و تنگ دستی نجات میابد؟
وقتی دوست بیلو برگردد چه اتفاقی خواهد افتاد؟
سرنوشت آن دو دوست چه خواهد شد؟
انتقاد دوم : زمانی که ساحر خان ( دوست بیلو ) در مدرسه ای در حال سخرانی است از دوست دوران کودکی اش بیلو سخن می گوید بیلو منقلب شده و به خانه اش باز می گردد در همان حال ساحر خان وارد خانه بیلو شده و با او سخن می گوید. اصلا ساحر خان از کجا در بین آن همه آدم بیلو را شناخت و به دنبال او آمد؟
سوال دوم : نشانی بیلو را از کجا داشت و چرا تا آن موقع به سراغ او نیامد؟
سوال سوم : ساحر خان که از همان ابتدای داستان نشان داده شد تعداد بسیار زیادی محافظ دارد چگونه بدون هیچ محافظی آن راه را طی کرد و تنها وارد خانه بیلو شد؟
پایان