رها ماهرو

رها ماهرو

منتقد سینما و تلویزیون
رها ماهرو

رها ماهرو

منتقد سینما و تلویزیون

فیلم هفت سامورایی ساخته آکیرا کوروساوا

هفت سامورایی

1954 ژاپن

فیلم Seven Samurai 1954 با کیفیت BluRay 720p
جز ۲۵۰ فیلم برتر IMDB با رتبه ۲۰ و کاندیدای ۲ جایزه اسکار
ژانر : غم انگیز
مدت زمان : ۲۰۷ دقیقه
زبان : ژاپنی
محصول : ژاپن
ستارگان : Toshiro Mifune, Takashi Shimura, Keiko Tsushima, Seiji Miyaguchi
کارگردان : Aira Kurosawa

خلاصه داستان :
روستایی فقیر ، که همیشه مورد حمله ی عده ای راهزن قرار می گیرد ، برای دفاع و مقابله ، هفت سامورایی را استخدام می کند تا…


 رها ماهرو : خوانندگان همیشگی وبلاگ رها ماهرو ، لطفا نظر و نقدتان را راجع به فیلم هفت سامورائی به کارگردانی آکیرا کوروساوا برای ما بنویسید و بفرستید.



 نسخه‌ای جدید برای «هفت سامورایی» کروساوا



کمپانی "وین‌استین" نسخه جدید فیلم «هفت سامورایی» آکی‌را کوراساوا را خواهد ساخت.

«اسکات من»، کارگردان سرشناس انگلیسی ساخت نسخه جدیدی از فیلم «هفت سامورایی»، ساخته معروف «آکی‌را کوروساوا» را برعهده خواهد داشت.

به گزارش ورایتی، این فیلم با بودجه 60 میلیون دلاری ساخته می شود و روایت معاصر از اصل داستان است که در سال 1954 روی داده است.

فیلم اصلی «هفت سامورایی» نامزد دو جایزه اسکار بود که در جشنواره ونیز موفق به کسب جایزه شیر نقره‌ای شد. این فیلم که از آن به‌عنوان یکی از بهترین فیلم‌های تاریخ سینما یاد می‌شود، طولانی‌ترین فیلم کوروساوا است که نگارش فیلم‌نامه آن شش هفته طول کشید که در آن فیلم‌نامه‌نویسان از ملاقات و حتی تماس تلفنی منع شده بودند. پیش‌تولید فیلم سه ماه طول کشید و فیلم‌برداری آن که 148 روز پیش‌بینی شده بود حدود یک سال طول کشید.

تکنیک سینمایی «کوروساوا» در ساخت فیلم‌هایش منحصربه‌فرد بود و در دهه 50 سبک جدیدی از خود بدعت گذاشت. او عقیده داشت کارگذاشتن دوربین‌ها در فواصل دور از بازیگر، عملکرد آنان را بهتر خواهد کرد. او همچنین علاقه خاصی به استفاده از چند دوربین و ضبط یک صحنه از زوایای مختلف داشت.

دیگر شاخصه فیلم‌سازی «کوروساوا»، علاقه‌اش به استفاده از عناصر آب‌وهوا برای عمق بخشیدن به فضای حاکم بر فیلم‌اش بود. سرما، مه، برف و باران در اغلب ساخته‌های او به چشم می‌خوردند. دیگر رویکرد قابل توجه فیلم‌های «کوروساوا»، وسعت تأثیرهای هنری اوست. بعضی از داستان‌های او اقتباس از آثار «ویلیام شکسپیر» هستند. برای مثال «آشوب» براساس «شاه لیر» است و «سریر خون» براساس«مکبث» و «خواب بد» برگرفته از «هملت» هستند.

«کوروساوا» برای ساخت فیلم‌هایش از آثار ادبی روسیه نیز بهره گرفت، مانند «ابله» اثر «داستایوفسکی» و «در اعماق» نوشته‌ «ماکسیم گورکی». با این‌حال رمان «مرگ ایوان ایلیچ» نوشته «لئو تولستوی» بیش از همه او را تحت‌تأثیر قرار می‌داد.

با وجود این‌که بسیاری از منتقدین ژاپنی معتقدند که «کوروساوا» "خیلی غربی" بود، اما او عمیقا تحت‌تأثیر فرهنگ ژاپن قرار داشت. فیلم «ریش قرمز» نقطه عطفی در کارنامه سینمایی او محسوب می‌شود که آخرین فیلم سیاه و سفید او نیز بود.

بعد از اقدام به خودکشی نافرجام، «کوروساوا» فیلم‌های دیگری ساخت و با وجود شهرت بین‌المللی، در داخل ژاپن کمتر استودیو فیلم‌سازی حاضر به حمایت مالی از پروژه‌هایش می‌شد. فیلم «درسو اوزالا» که اوایل قرن بیستم در صربستان در جماهیر شوروی سابق ساخته شد، تنها فیلم «کوروساوا» بود که در خارج از ژاپن و به زبان غیرژاپنی ساخته شد. این فیلم اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسی را برای او به‌همراه آورد.

پس از آن «کوروساوا» به‌همراه «جورج لوکاس» و «فرانسیس فورد کوپولا»، فیلم «کاگه‌ موشه» را ساختند که این فیلم موفق شد جایزه نخل طلای جشنواره کن را در سال 1980 به‌دست آورد.

اما بزرگ‌ترین پروژه فیلم‌سازی سال‌های پایانی این کارگردان بی‌تردید فیلم «آشوب» بود که نسخه سینمایی از شاهکار «شاه لیر» شکسپیر محسوب می‌شد. این فیلم که نامزدی بهترین کارگردانی اسکار را برای «کوروساوا» به‌همراه آورد، بیش از یک دهه جلب حمایت مالی آن به‌طول انجامید که امروزه به گفته بسیاری از منتقدان، آخرین شاهکار «کوروساوا» به‌شمار می‌آید.

او در دهه 90 سه فیلم دیگر ساخت که شخصی‌تر از دیگر آثار قبلی او بودند. فیلم «رویاها» که براساس یک‌سری توصیف‌ها براساس رویاهای اوست، فیلم «هیجان در اوت» که خاطرات او درباره بمباران اتمی ناکازاگی است و آخرین فیلم او با نام

«مادادایو» که داستان یک معلم بازنشسته و دانش‌آموزان سابق او است.

«کوروساوا» روز ششم سپتامبر 1998 در سن 88 سالگی بر اثر سکته مغزی در توکیو درگذشت. پس از مرگ او، آخرین پروژه‌اش با نام «پس از باران» توسط نزدیک‌ترین دوست‌اش «تاکاشی کونیرو» ساخته شد
+_+_+_+_+_+_+_+_+_+_+_+_+_+_+_+_+
سینما کلاسیک، هفت سامورایی و اقتباس های آن

برنامه سینما کلاسیک شبکه نمایش، که با هدف پخش فیلم های کلاسیک تاریخ سینما آغاز شده است این هفته به سراغ فیلم های هفت سامورایی و اقتباس های متعدد آن می رود. فیلم هفت سامورایی (Seven Samurai) ساخته آکیرا کوروساوا از مطرح ترین فیلم های این کارگردان ژاپنی است که با داستان حفاظت از گروهی دهقان و کشاورز در برابر حمله راهزنان و نبرد بر سر شرافت در تاریخ سینما جاودانه شده است. هفت سامورایی در سال 1954 ساخته شد و در سال 1960 جان استورجس فیلم هفت دلاور (The Magnificent Seven) را، با اقتباس از این فیلم ساخت. هفت دلاور داستان مردم فقیر دهکده ای است که هر از چندگاهی مورد حمله راهزنان قرار می گیرند. مردم دهکده از گروهی هفت تیرکش کمک می گیرند تا راهزنان را شکست دهند. بازگشت هفت دلاور (Return of the Seven) و هفت سوار دلاور (The Magnificent Seven Ride) ، لاکی لوچیانا (Lucky Luciano) اثر فرانچسکو رزی ، سقوط امپراطوری رم (The Fall of the Roman Empire) اثر آنتونی مان و بازداشتگاه شماره 17 (Stalag 17) اثر بیلی وایلدر از فیلم هایی است که در ادامه هفته پخش خواهد شد.
+_+_+_+_+_+_+_+_+_+_+_+_+_+_+_+_+
ژانر: حادثه ای , درام
امتیاز: ۸٫۸/۱۰ رتبه ۱3 در بین ۲۵۰ فیلم برتر جهان از نگاه سایت IMDB.COM
——————————————————————————————————–

سیاه و سفید / 200 دقیقه
بازیگران عمده : تاکاشى شیمورا ، توشیرو میفونه ، یوشیو اینابا ، سیجى میاگوچى ، مینورو چیاکى ، بوکوزن هیدارى و کاماتارى فوجیوارا .
کارگردان : آکیرا کوروساوا .
خلاصه داستان : قرن هفدهم . راهزنان پى در پى دهکده‏اى کوچک را غارت مى‏کنند و اهالى قادر به دفاع نیستند . آنان از « کامبئى » ( شیمورا ) – سامورایى کهنه کار – تقاضاى کمک مى‏کنند . « کامبئى » شش سامورایى دیگر را گرد مى‏آورد و آنان مى‏پذیرند که اهالى را در دفاع برابر تهاجم راهزنان هدایت کنند .
شرح فیلم : وسواس و کمال‏گرایى استاد در تک تک نماهاى فیلم ، به خصوص در پرداخت فوق حرفه‏اى صحنه‏ى نبرد آخر با تدوینى درخشان و ضرباهنگى نفس‏گیر ، بیش از همه ، سینماگران امریکایى را تکان داد . در امریکا با نام هفت مرد باشکوه ( جان استرجس ، 1960) بازسازى شد .


جز ۲۵۰ فیلم برتر IMDB با رتبه 20 و کاندیدای 2 جایزه اسکار

.

نام فیلم : Seven Samurai 1954

ژانر : درام

سال انتشار : 1954

محصول : ژاپن

ستارگان : Toshirô Mifune, Takashi Shimura, Keiko Tsushima, Yukiko Shimazaki

کارگردان : Akira Kurosawa


خلاصه داستان : دهکده ای با بحران روبه روست. عده ای غارتگر قصد حمله به دهکده را دارند و اهالی ده را نابود خواهند کرد. زمان، زمان تصمیم بزرگ است. اهالی ده باید به دنبال راهی برای نجات باشند. فقط یک راه وجود دارد. استخدام سامورایی ها! اما سامورایی ها چه کسانی هستند؟ چه کسی آنها را انتخاب می کند؟ آیا به راستی از پس غارتگران بر می آیند؟ آیا اتحادی بیینشان بوجود می آید؟
+_+_+_+_+_+_+_+_+_+_+_+_+_+_+_+_+
خلاصه داستان:
یک روستای دورافتاده و فقیر در ژاپن هر ساله مورد حمله راهزنان بی رحم قرار می گیرد. اهالی روستا تصمیم می گیرند تا سامورایی هایی را که بیکار هستند استخدام کنند تا از دهکده محافظت کنند. در نهایت هفت سامورایی برای این کار انتخاب می شوند و…

 ترکیب درست اکشن و درام ، هنر و سرگرمی و…
شاهکار آکیرا کوروساوا نیازی به معرفی ندارد. البته برای نسل قدیم سینما. نسل جدید سینما فیلم های بی نهایت خوبی نصیبشان شده و شکی در این نیست، اما یادمان نرود که این فیلم های جدید از همین آثار قدیمی الهام گرفتند. مخصوصا آثار کوروساوا و اتفاقا همین هفت سامورایی که ژانر اکشن را به این معنا امروزی به جهان سینما معرفی کرد. هفت سامورایی سکانس های درگیری و اکشن خود را چنان با شخصیت پردازی درست هر هفت سامورایی داستان آمیخته است که جدا کردن درام و اکشن فیلم از هم ممکن نیست و این استادی استاد را نشان می دهد. نشان دادن فرهنگ های مختلف و ترکیب درستی از یک فیلم هنری و اکشن. همه چیز در این اثر به یادماندنی یافت می شود. هر سکانس و هر نما، چه درام و چه اکشن، به درستی ساخته و پرداخته شده است. زمانی که هفت سامورایی را برای اولین بار تماشا می کنیم کاملا متوجه ارجاع فیلم های مختلفی که بعد از آن اکران شدند می شویم. بهتر است بگوییم امکان ندارد فیلمی بسازی و تاثیری از کوروساوا نگرفته باشی. چه واضح و چه در ناخودآگاه اثر.
شخصیت ها و تاثیرشان بر سینما
هر کدام از شخصیت ها حکایت ویژه خود را دارد و بازی شاهکار هر کدام باعث شده تا برای تک تک این ها دل بسوزانیم و تا آخر فیلم و نتیجه نهایی داستان همراهشان باشیم. مثلا سکانس هایی که مربوط به انتخاب هر سامورایی است را نگاه کنید. در هر مقطع یک شخصیت با ویژگی های خاص خود وارد داستان می شود. یکی کاملا به اصول سامورایی وفادار است، دیگری بی خیال و خندان است، یکی دیگر مست و بی عرضه و… و حالا این شیوه معرفی شخصیت های قهرمان و یا ضدقهرمان در فیلم های سینمایی ( معمولا اکشن و هیجانی ) به کلیشه تبدیل شده است. سیر شخصیت ها در هفت سامورایی و چیدمان آنها بی نظیر است. از یک استاد سالخورده و پر تجربه می رسیم به جوانی جاه طلب و پر از رویا، و در این بین شخصیت های کامل دیگری که هر کدام نمادی از یک انسان با آرزوها و موفقیت ها و اشتباهاتش است.
دو نکته درباره فیلم که بد نیست بدانید :
1- 1- این فیلم قرار بود که 6 سامورایی نامیده شود. قبل از این فیلم کوروساوا هیچ اثر با محوریت سامورایی ها نساخته بود و برای همین می خواست درباره زندگی یک روز سامورایی فیلمی بسازد که سامورایی در پایان روز تصمیم می گیرد تا خودکشی کند. اما به علت اینکه منابع کاملی درباره داستانش نداشت برای همین از آن داستان صرف نظر کرد. برای همین فیلم نامه 500 صفحه نوشته Shinobu Hashimoto, Hideo Oguni را انتخاب می کند. این فیلم نامه با نام 6 سامورایی نوشته شده بود. اما هنگامی که پیش تولید فیلم در حال انجام بود ، کوروساوا و نویسندگانش به این نتیجه رسیدند که 6 سامورایی خوب و درستکار کمی برای این فیلم خشک است و تصمیم گرفتند نفر هفتمی را به جمع آنها اضافه کنند که الکی و بی خاصیت باشد . نقش نفر هفتم را توشیرو میفونه بازی کرد که در 15 فیلم دیگر با کوروساوا همکاری داشت.
2- فیلم از بودجه و زمانی که برای آن در نظر گرفته شده بود بسیار فراتر رفت و احتمالا کوروساوا بیشترین تلاش هنگام ساخت یک فیلم را در هنگام ساخت هفت سامورایی داشت. کمپانی Toho در آن زمان ساخت فیلم عظیم گودزیلا را هم به عهده داشت ، برای هفت سامورایی یک بودجه 500 هزار دلاری با 148 روز فیلم برداری در نظر گرفته بود که این مقدار به یک سال افزایش یافت. همین مسئله باعث شد تا کمپانی تا مرز ورشکستگی پیش برود و برای همین دوبار فیلم برداری توسط استدیو قطع شد. البته کوروساوا زرنگ تر از این حرفها بود و هر سری طوری فیلم برداری کرده بود که استدیو نتواند نسخه ای از فیلم دربیاورد و سکانس هایی نیاز بود تا ادامه داستان توضیح داده شود. می گویند در این زمان کوروساوا با خیال راحت به ماهی گیری می رفت تا استدیو بالاخره به سراغش بیاید! در کل این تداخل برنامه ها باعث به وجود آمدن مشکلات زیادی برای عوامل و بازیگران شده بود. سکانس درگیری پایانی فیلم قرار بود در تابستان فیلم برداری شود اما هر سری به علت کمبود اسب به عقب می افتاد تا اینکه روز فیلم برداری این سکانس، زمستان شده بود. توشیرو میفونه بعدها در مصاحبه هایش اعتراف کرد که سرد ترین روزهای زندگی اش را در هنگام فیلم برداری این سکانس ها داشت ولی به قول خودش تمام این ها به نتیجه اصلی که از آب در آمد می ارزید. جالب است که آن زمان فیلم توسط منتقدان ژاپنی اصلا تحویل گرفته نشد!
مجید میرجمالی
 
http://dl.nicesoundtracks.com/01/ax/Shichinin-no-samurai%201.jpg
» عنوان: آلبوم موسیقی متن فیلم هفت سامورائی Seven Samurai

» سال انتشار: 2001

» کاری از Fumio Hayasaka

» نام آلبوم: Seven Samurai 1954 [Original Motion Picture Soundtrack]

» مدت زمان کل آلبوم: 01:01:51


Track listing:

1. Titles (03:17)
2. To The Little Watermill (01:00)
3. Samurai Search (00:49)
4. Kanbei & Katsushiro - Kikuchiyo's Mambo (03:43)
5. Rikichi's Tears - White Rice (02:09)
6. Two Search For Samurai (01:30)
7. Gorobei (02:18)
8. Let's Get To It (01:04)
9. Fishing For Slippery Fish (01:43)
10. 6 Samurai (02:51)
11. Extraordinary Man (01:13)
12. Morning Departure (01:02)
13. Journey Landscape - Our Stronghold (02:51)
14. Wild Warrior's Coming (00:35)
15. Seven Men Completed (01:24)
16. Katsushiro & Shino (02:43)
17. Katsushiro, Come Back (00:11)
18. Bed Change (00:57)
19. In the Forest of the Water God (01:34)
20. Wheat Field (00:27)
21. Kanbei's Anger (02:15)
22. Interlude (05:18)
23. Harvesting (02:05)
24. Rikichi's Trouble (01:51)
25. Heihachi & Rikichi (00:57)
26. Farm Village Scenery (02:35)
27. Weak Insects Into Samurai Ways (01:49)
28. Foreboding of Bandits (00:26)
29. To The Night Attack (00:55)
30. Flag (00:20)
31. Sudden Confrontation (00:25)
32. Magnificent Samurai (02:29)
33. Bandits Sighted (01:00)
34. Kikuchiyo Rises To The Occasion (00:49)
35. Reward (01:07)
36. Tryst (01:02)
37. Manzo & Shino (01:02)
38. Rice Planting Song (01:22)
39. Ending (00:43)
+_+_+_+_+_+_+_+_+_+_+_+_+_+_+_+_+
Seven Samurai (هفت سامورایی)
   
----- 1954 --اکشن، ماجرایی، درام -- 207 دقیقه --UR-

کارگردان : Akira Kurosawa http://www.naghdefarsi.com/images/stories/rooz/naghd/250/4/14-Seven-Samurai/14-Seven-Samurai/11-Seven-Samurai.jpg

نویسنده : Akira Kurosawa

بازیگران: Toshirô Mifune, Takashi Shimura ,Keiko Tsushima

جوایز :

برنده اسکار:
-

نامزد اسکار:

بهترین طراحی صحنه، بهترین طراحی لباس

خلاصه داستان:

خلاصه داستان :

دهکده ای با بحران روبه روست. عده ای غارتگر قصد حمله به دهکده را دارند و اهالی ده را نابود خواهند کرد. زمان، زمان تصمیم بزرگ است. اهالی ده باید به دنبال راهی برای نجات باشند. فقط یک راه وجود دارد. استخدام سامورایی ها! اما سامورایی ها چه کسانی هستند؟ چه کسی آنها را انتخاب می کند؟ آیا به راستی از پس غارتگران بر می آیند؟ آیا اتحادی بیینشان بوجود می آید؟
+_+_+_+_+_+_+_+_+_+_+_+_+_+_+_+_+
2- یادداشتی بر فیلم هفت سامورایی

 

این یک نقد نیست نظرات یک فیلم بین حرفه ای در باره یکی از تاریخی ترین و افسانه ای ترین آثار سینمایی جهان است که بدنه بخشی از سینمای امروز بر روی پایه های استوار آن ساخته شده، نظراتی که می تواند دوست داران سینما را در انتخاب فیلم خوب از بین هزاران فیلم موجود در بازار کمک کند تا هم در وقت صرفه جویی کنند و هم با دیدن فیلم های ضعیف ذائقه فیلم دیدنشان تغییر نکند.

فیلمی از سرزمین سامورایی ها؛ ژاپن ، ساخته ی آکیرو کروساوا مطرح ترین کارگردان آسیایی، ادعایی که کمتر مخالفی با آن می توان پیدا کرد ، فیلمی که جایزه خرس نقره ای جشنواره فیلم برلین را برای این کارگردان شهیر به بار آورد! این فیلم داستان روستاییان فقیر وستم دیده ای را روایت میکند که برای مقابله با راهزنان هفت سامورایی را استخدام میکنند تا از دهکده ی آنها محافظت کنند، این فیلم برای اولین بار در تاریخ سینما این ایده را به نمایش گذاشت که تعدادی شخصیت مختلف برای انجام کاری با هم تشکیل گروه میدهند، که بعد ها خیل عظیمی از فیلم های هالیوودی با الهام از این فیلم و این ایده ساخته شدند!

فیلم را می توان به سه بخش کلی تقسیم کرد اول مرحله نیاز دهقانان به سامورایی ها و پیدا شدن تک تک آنها در طول داستان که با شخصیت پردازی قوی و تحسین برانگیز فیلم ساز به طور کامل پرداخته شده اند، دوم از زمان ورود سامورایی ها به روستا تا شروع جنگ که به آماده سازی روستا برای مقابله با راهزنان اختصاص میابد و سوم جنگ. با توجه به این حقیقت که این فیلم با امکانات سال ۵۴ ساخته شده می توان هنرمندی محض را در فیلم برداری و لوکیشن سازی به وضوح تماشا کرد ولی اینها عوامل اصلی تبدیل شدن این فیلم به یکی از شاهکار های تاریخ سینما نیستند بلکه عامل اصلی فیلم نامه نویسی و کارگردانی کروساوا است که این فیلم را به این درجه از اهمیت می رساند .

شخصیت های فیلم هر یک به تنهایی می توانند بار یک فیلم را بدوش بکشند از شخصیت Kambei Shimadaگرفته که رهبری گروه را به عهده دارد و فردی دنیا دیده، با تجربه و صاحب حکمت است تا Kikuchiyo که بار طنز فیلم را بر گرده دارد و حقیقتا بسیار خوب این کار را انجام داده، در طول فیلم ما شاهد همه ی ژانر ها در صنعت سینما هستیم درام، اکشن، کمدی و… که در طی دو ساعت و نیم نمایش فیلم ریتم فیلم حفظ می شود ضرب آهنگ ملایم و روان فیلم که حتی در اوج جنگ هم تغییر چندانی در آن مشاهده نمی شود! از دیگر نقاط قوت فیلم می توان بازی کاملا احساسی و باور پذیرToshirō Mifune در نقشKikuchiyo را نام برد که اوج بازی یک بازیگر را نشان می دهد.

منبع: کاملترین
+_+_+_+_+_+_+_+_+_+_+_+_+_+_+_+_+
3- نقد فیلم هفت سامورایی از منظر اصول سینمایی

 

نویسنده: حسن نجفی

داستان فیلم

قرن 17، ژاپن. دهکده‌یی کوچک مورد تهدید راهزنان قرار می‌گیرد. اهالی دهکده که غالباً دهقان هستند برای مقابله با آن‌ها چند سامورایی اجیر می‌کنند. سامورایی‌ها در ازای روزی سه وعده غذا، مردم را برای مقابله با راهزنان آماده می‌کنند. طی یک درگیری خونین چهار نفر از سامورایی‌ها کشته می‌شوند و تمامی راهزنان از بین می‌روند.

فصل برنج‌کاری است و مردم شادمانه مشغول کشت برنج هستند. در حالی که سه سامورایی باقیمانده بر سر مزار دوستان خود ماتم گرفته‌اند، کشاورزان پیروزتر از همه به نظر می‌رسند.

تجربه‌ی 1: استراتژی

مبنای استراتژی (طرح ساختاری) این فیلم، حرکت است. شکل (فرم) و روایت با هماهنگی ویژه‌یی در کنار هم حرکت می‌کنند. آهنگ درونی تصاویر با استفاده از نوع کادربندی‌ها، جابه‌جایی‌های درون‌کادری و پرداخت ویژه به افه‌های تصویری (مثل گرد و خاک و ...) شتاب یافته است، در عین حال ایجاز به گونه‌یی بدیع به کمک خط روایی داستان آمده است. زیبایی این ایجاز که به یاری تدوین فشرده و خاصی صورت گرفته در بعضی صحنه‌ها به خوبی آشکار می‌شود. صحنه‌های:

- ملاقات اهالی دهکده و پیرمرد

- هیاهوی «کیکوچیو» و دویدن سامورایی‌ها به سمت میدان دهکده

- هجوم راهزنان و متوجه شدن سامورایی شمشیرزن و در نهایت آماده‌باش خطوط دفاعی دهقانان (در چند نما)

این موارد به آهنگ برونی نماها نیز شتاب داده است. طول زمانی نماها تحت تأثیر همین حرکت کوتاه شده و به خدمت استراتژی یا طرح ساختاری فیلم درآمده است.

تجربه‌ی 2: کادربندی (قاب‌بندی)

کادربندی‌های «کوروساوا» در این فیلم بی‌شباهت به آثار نقاشان و سینماگرانِ بزرگ نیست. کادربندی صحنه‌های این فیلم در کمال آگاهی صورت گرفته و به اثر، جلوه‌یی پرشکوه بخشیده است. به عنوان مثال، کادربندی:

- چشم‌انداز وسیع در آغاز فیلم

- صحنه‌ی به خاکسپاری «هیساکی» اولین سامورایی قربانی

- صحنه‌ی حمله‌ی «کامبه‌یی» به عده‌یی که معترض تخلیه‌ی خانه‌های خود در حاشیه‌ی دهکده هستند

- صحنه‌ی آسیاب آبی بعد از مرگ پیرمرد و زن، زمانی که «کیکوچیو» کودک بازمانده را در آغوش می‌گیرد

- صحنه‌ی درگیری با راهزنان و به‌خصوص تیراندازی کامبه‌یی و گریه‌ی «کاتسوشیرو» بعد از پایان جنگ

- اولین نمای سکانس پایانی در کنار گور سامورایی‌ها

تجربه‌ی 3: طراحی صحنه و فضاسازی

سکانس آسیاب آبی در فیلم «هفت سامورایی» از جمله سکانس‌های زیبایی است که در آن «آکیرا کوروساوا» استادی خود را در طراحی صحنه و فضاسازی اثبات کرده است.

در این سکانس که همه چیز با دقت تمام در صحنه چیده شده است، شخصیت‌پردازی «کیکوچیو» نیز به کمال می‌رسد. او به نجات پیرمردی که در آسیاب گرفتار راهزنان شده است، می‌شتابد و وقتی با مرگ پیرمرد و زن مواجه می‌شود، کودک بازمانده را به سینه می‌فشارد و به‌شدت گریه می‌کند.

چرخش آسیابِ آتش‌گرفته در پس‌زمینه، المان‌های خوبی برای القای یک فلاش‌بک (رجوع به گذشته) ذهنی می‌تواند باشد. در واقع این نما رجعتی است به گذشته‌ی کیکوچیو و نمایشگر اتفاقاتی که برای او افتاده است. این صحنه جواب سؤالی است که «کامبه‌یی» از او پرسیده بود:

- تو فرزند یک روستایی هستی، این‌طور نیست؟

پس کودکی که او اینک در آغوش گرفته، کودکی خویش نیز هست. گریه‌ی تأثیرگذار کیکوچیو نه فقط به خاطر موقعیت کودک، که به خاطر یادآوری گذشته‌ی خود و تکرار دردبار آن در موقعیت کنونی است. زمان در حال گردش و همه چیز در حال تکرار است، همچون پروانه‌های آسیاب آبی.

تجربه‌ی 4: غنای مفهومی درام

سامورایی‌ها تجلی اسطوره‌های ملی و سنتی ژاپن هستند. همه‌ی ارزش‌های رو به فنای ژاپن در این فیلم، با ابزارِ وام گرفته ‌شده از جامعه‌ی مدرن از پای درمی‌آیند. در حالی که در درگیری‌ها همه‌ آماج تیر و شمشیر می‌شوند، سامورایی‌ها مورد هدف اسلحه‌های مجهول و نامعلوم قرار می‌گیرند. کارگردان با دقت نظر و طراحی دراماتیک رویدادها، به روایت و حوادث فیلم، غنای مفهومی و عمق بخشیده است.

تجربه‌ی 5: دوران تحقیق در نگارش

دوران تحقیق در نگارش فیلمنامه از مقاطع مهم جریان تولید یک اثر سینمایی است. در این فیلم دوران تحقیق نگارش با طراحی دفاع از دهکده‌ی دهقانان توسط «کامبه‌یی» خودی نشان می‌دهد. این طراحی خطوط دفاعی توسط کامبه‌یی مبتنی بر اصول صحیح نظامی است. فرایند روانی این انطباق صحیح، آگاه‌سازی مخاطب از شرایط جغرافیایی داستان، همسویی و باورپذیری مخاطب و روند روایی موفق داستان است.

تجربه‌ی 6: پرداخت دراماتیکی

هرچند طرح داستانی فیلم، بسیار ساده است اما پیچیدگی حاکم بر پردازش شخصیت‌ها، جنبه‌ی دیگرگونه‌یی به مضمون اثر بخشیده است. شخصیت‌های سیاه و سفید فیلم، ژرف و عمیق هستند و این به رویدادها و آدم‌های واقعه‌ عمق و لایه می‌بخشد. سامورایی‌ها به عنوان نسل باارزش در حال انقراض فضیلت می‌یابند، دهقانان آینه‌ی تمام‌نمای زندگی می‌شوند و محکوم به تداوم چرخه‌ی زندگی، بلاهت ظاهری «کیکوچیو» در ادامه‌ی داستان ارزشی مفهومی و معنایی پیدا می‌کند و ...

تجربه‌ی 7: پایان شکوهمند

فیلمنامه‌ی «هفت سامورایی» پایان شکوهمندی دارد. داستان در نهایت به سرانجامی با یک تحلیل روانکاوانه از روابط آدم‌ها، منجر می‌شود. زمانی که آرامش به دهکده بازمی‌گردد و آفتاب بر شالیزارهای آن می‌تابد، زندگی چون موجی از راه می‌رسد و گذشته را به تلِ خاکستری از خاطره بدل می‌کند، اسطوره‌ها از یاد می‌روند و برای بازماندگان نسل مبارزان، تنها خاطره و انزوای تحمیلی باقی می‌ماند. در این میان تنها روستاییان هستند که پیروز شده‌اند.

در سکانس پایانی، چهار سامورایی کشته‌شده بر فراز تپه‌یی دفن شده‌اند و سه سامورایی باقیمانده کنار گور آن‌ها ایستاده‌اند، آن‌سوتر دهقانان کار می‌کنند و سرود می‌خوانند، این میزانسن زیبا و پرمعنی است:

حضور سامورایی‌ها در کنار گور دوستان خود، یاد و خاطره‌ی مبارزه یا لذت مبارزه را تداعی می‌کند.

فاصله‌ی سامورایی‌ها با دهقانان، زدوده شدن خاطره‌ی اسطوره‌ها را در ذهن روستاییان تداعی می‌کند و از همه زیباتر عشق نافرجام «کاتسوشیرو» و «شینو» تداعی‌کننده‌ی انزوای جبری این انسان‌هاست. «کامبه‌یی» حقیقت تلخی را اعتراف می‌کند:

- ما باز هم باختیم ... برنده روستاییان هستند نه ما.

تجربه‌ی 8: تأثیرگذاری اثر

زمانی که «کامبه‌یی» رهبر سامورایی‌ها، به هیئت راهبی درآمده و نوزادی را از دست گروگانگیر آزاد می‌کند، خروج گروگانگیر از کلبه و مرگش، با حرکت آهسته (اسلوموشن) نشان داده می‌شود. این نما به دلیل کادربندی و ایجاز در بیان و تأکید روی آن در قالب حرکت آهسته‌ی تصاویر، رازآمیز جلوه می‌کند.

«رابرت وایز»، «اریک رد»، «تارکوفسکی»، «سام پکین‌پا»، «جان استرجس»، «جورج لوکاس» و ... تنها نام عده‌یی از بزرگان سینماست که این فیلم را ستوده‌اند و حتی به تقلید از آن نیز پرداخته‌اند. برای مثال همین سکانس و همین نما برای پکین‌پا کافی بود تا با بهره‌گیری از کارکرد روانی حرکت آهسته‌ی تصاویر، مؤلفه‌یی خاص به آثار خود ببخشد.

یکی از شاخصه‌های آثار سام پکین‌پا، نمایش فریم به فریم مرگ است. تنها تمایز آثار «کوروساوا» با پکین‌پا در استفاده از حرکت آهسته‌ی تصاویر لحظه‌های مرگ، تفاوت در نگرش آن‌ها به این مقوله است. کوروساوا در جست‌وجوی رازهای نهفته‌ و عمق و غنای مفهومی است و پکین‌پا در کنکاش دستیابی به جلوه‌های زیبایی‌شناسی تصویر.

نویسنده: حسن نجفی
+_+_+_+_+_+_+_+_+_+_+_+_+_+_+_+_+
4- نقد فیلم هفت سامورایی: تاثیری مهیب

 

منتقد: تونی ریچاردسون

ترجمه: ساسان گلفر

فیلم درخشان تازه آکیرا کوروساوا بازسازی طولانی‏ و اپیزودیک واقعه‏ای مربوط به ژاپن قرن شانزدهم‏ است.راهزنان،روستایی را غارت می‏کنند. روستاییان که کارد به استخوانشان رسیده،تصمیم‏ می‏گیرند جنگجویانی حرفه‏ای برای جنگ با راهزنان اجیر کنند.آنان پس از سختیهایی که در مرحله انتخاب متحمل می‏شوند،سرانجام هفت‏ تن را برمی‏گزینند.این هفت تن تشکیلات دفاعی‏ روستا را سازمان می‏دهند و موفق می‏شوند راهزنان‏ را قلع و قمع کنند.کوروساوا این طرح داستانی در اصل ساده را به دو شیوه پرورش می‏دهد،نخست‏ اینکه حوادث و زیر طرحهای فراوانی را وارد داستان‏ می‏کند؛جوانترین سامورایی،عاشق دختری روستایی‏ می‏شود که پدر بیمناک و بی‏اعتمادش او را به سر و وضع یک پسر درآورده؛تلاشهای یک آواره لافزن‏ خوش مشرب برای آنکه به عنوان یک سامورایی‏ پذیرفته شود.دیگر آنکه به هریک از کاراکترها شخصتی منحصر به فرد و به شدت متفاوت‏ می‏بخشد؛رهبر عاقل و مهربان و فارغ از نفسانیات، شمشیر زن حرفه‏ای فروتن و درعین‏حال وسواسی‏ و لافزن معتقد به آداب و رسوم اجدادی.در هفت‏ سامورایی،متد و شخصیت کوروساوا به وضوح‏ متجلی می‏گردد.او بیش از هر چیز یک روانشناس‏ مشاهده‏گر دقیق و یک تحلیلگر موشکاف رفتار انسانها است که شیوه‏ای کاملا متفاوت پیش گرفته‏ است.به عنوان مثال می‏توان به نحوه نمایش‏ عشاق جوان اشاره نمود؛نخستین باری که آنها نیمه هراسان به جنسیت یکدیگر پی بردند؛رشد جاذبه دوجانیه،شگفتی ساده‏لوحانه پسر و ترک‏ کردن دردناک و تقریبا دیوانه‏وار دختر را دیدم،اما کوروساوا در انتقال احساس آنها یا ایجاد همذات‏پنداری با آنها ناتوان می‏ماند.البته او برای‏ این کار از مناظر اطراف استفاده می‏کند تا حس‏ آنها را در صحنه تقویت کند.بد نیست در اینجا مقایسه‏ای انجام دهیم میان کوروساوا و فورد که‏ از قرار معلوم کوروساوا گفته تحت تأثیر او بوده‏ است.شباهتهایی سطحی بسیاری بین هفت‏ سامورایی با آثار فورد،به‏طور اخص و با وسترن به‏ طور اعم وجود دارد؛تکیه بر ارزشهای سنتی،استفاده‏ از مراسم و مناسک عامه،سوارکاری مضحکه‏آمیز، نمایش سریع و سرزنده سکانسهای اکشن،برشهای‏ استاکاتو(منقطع و مجزا در اصطلاح موسیقی- م.)،تنوع زوایا،فیلمبرداری از لابلای اسبهایی که‏ در گل‏ولای یورتمه می‏روند،فیلمهای اخیر این‏ گونه را به یاد می‏آورند.اما تفاوتها آشکارترند. تشییع جنازه نخستین سامورایی که در زد و خورد مقدماتی کشته شد،دقیقا از نوع صحنه‏های مورد علاقه فورد است،همراه با همه احترام و تکریمی‏ که برای دروانهای سپری شده قائل است و مردمان‏ معتقد و احساساتی‏ای که در آن جوامع وجود دارند. کوروساوا با این صحنه نخست شخصیت«سامورایی‏ دیوانه»را بار دیگر در معرض دید می‏گذارد-با حرکتی مبارزه‏جویانه،او برای آنکه احساس ناامیدی‏ و ناتوانی را در خود فرو بنشاند،پرچمی که مرد مرده بر زمین کاشته بود،برافراشته نگه می‏دارد- دوم با یک حادثه مؤثر،تنش روایت را بالا می برد؛ راهزنان نخستین یورش را هنگام تشییع جنازه‏ انجام می‏دهند.یکی از صحنه‏های عاشقانه نیز با شیوه‏ای مشابه مورد استفاده قرار گرفته؛و در هر مورد نهایت رودربایستی در مورد نمایش مستقیم‏ و آشکار هرگونه هیجانی-به غیر از خشم- احساس می‏شود.البته گفتن اینکه کوروساوا فورد نیست برای یک منتقد بی‏معناست؛مقایسه‏ فقط تا جایی ارزش دارد که معیار سنجش اهداف‏ فیلم باشد و اینکه فیلم تا چه حد توانسته است به‏ اهداف خود برسد.آنچه رانسومون را چنین منحصر به فرد و تأثیرگذار ساخته این است که همه چیز، از موضوع گرفته تا ساختاری صوری،شیوه نگارش، و شاید حتی موقعیت زمانی،برای این روش بیرونی‏ بررسی اخلاق و رفتار مساعد بوده است.در هفت‏ سامورایی،کوروساوا برای چیزی متفاوت می‏کوشد: یک خلق مجدد.اینکه گذشته و مردمی را که‏ داستان در مورد آنان است،به زندگی بازگرداند.اما فیلم با همه سعی‏اش در تطابق با ظواهر آن دوران، مشاهدات دقیق،سرزندگی فراوان و سبک بصری‏ شکوهمندش،نتوانسته در رسیدن به این هدف‏ کاملا موفق باشد.همه اجزا و عناصر،موجودند الاّ عمق و غنای زندگی.احساس می‏شود که هر حادثه با دقتی فوق العاده پرداخته شده است تا در بافت کلی جا بیفتد.داسنکوی در سه‏گانه گورکی‏ شخصیتی به مراتب ساده‏تر و از بسیاری جهات‏ عادی‏تر است؛اما او به آنچه کوروساوا برای رسیدن‏ به آن تلاش می‏کند،می‏رسد،بدون آنکه توجهی‏ به آن داشته باشد.به نظر می‏رسد که زندگی‏ خودش،از دانسکوی می‏تراود،و او را در رودخانه‏ عظیمش با خود می‏برد.اما کوروساوا مانند یک‏ مهندس،کانالی اعجاب‏انگیز طراحی می‏کند تا رودخانه زندگی در آن جریان یابد.این جریان فقط هنگامی که کوروساوا«سامورایی دیوانه»را نمایش‏ می‏دهد،گاهی طغیان می‏کند.توشیرو میفونه با مسخره کردن مقام سامورایی در یک پیروزی‏ مضحک،جست‏وخیز می‏کند،در رودخانه ماهی‏ می‏گیرد،و-در مقام یک فالستاف دیگر-نوچه‏های‏ مرعوب شده‏اش را دست می‏اندازد و بی‏پروایی‏ خود و گاهی اوقات ذوق و سلیقه دور از دسترسشان‏ را به معرض نمایش می‏گذارد.بازی او عالی و بی‏نظیر است،هیچ فرصتی را به هدر نمی‏دهد و فقط در تکمیل انگیزه‏ای طبقاتی که بیهوده وارد داستان شده است(او در واقع رعیتی است که‏ می‏خواهد سامورایی باشد)ناتوان می‏ماند(در این‏ مورد قصور بیشتر از جانب فیلمنامه است تا بازیگر)، شاید به‏خاطراینکه به نحوی مسامحه‏کارانه، امروزی و معاصر می‏نماید،با بقیه نامتناسب است.

البته استثناهایی که ذکر شدند نباید باعث‏ شوند که از تحسین شگفت‏اور فیلم بازبمانیم.در تمام طول 5/2 ساعت فیلم که(که اتفاقا نسخه‏ صادراتی فیلم،یک ساعت کوتاهتر از نسخه اصلی‏ است)حادثه پس از حادثه با ظرافت و سرعت خلق‏ می‏شود؛روستاییان هنگام ورود ساموراییها مخفی‏ می‏شوند و فقط زمانی که زنگ خطر به صدا درمی‏آید آشفته‏حال به پای آنها می‏ریزند،دستگیری‏ یک دزد و مرگ او که به نحوی درخشان در یک‏ حرکت آهسته معلق می‏گردد،طرح موجز و شگفت‏آوری از همسر زارع که توسط راهزنان ربوده‏ شده و هیجان‏زده،گناهکار و بیزار،بیهوش می‏شود در سطحی دیگر،کوروساوا استاد داستانگویی با استفاده از تکنیک تعلیق،غافلگیری،و هیجان‏ است و از این نظر به هیچ وجه از استادان وسترنش‏ کم ندارد،فقط هنگامی که یک رشته از جنگلها را پشت سر هم می‏آورد اندکی دچار یکنواختی می‏شود. او دقیقا می‏داند چه زمانی سکوت را نگهدارد، چگونه برای یک واقعیت غیر عادی جا باز کند تا حد اکثر تأثیر را بگذارد،و همچنین می‏داند در کلوزآپهای روستاییان که وحشت‏زده و ناامید در جستجوی سامورایی به دقت در خیابانی شلوغ‏ می‏نگرند،یا نماهای تعقیبی وحشیانه‏ای که میفونه‏ مست در تعقیب کسی که به او حمله کرده،تلوتلو می‏خورد،استفاده‏اش از دوربین خیره‏کننده و رعب‏آور است.فیلم به لحاظ بصری تأثیری مهیب بر جا می‏گذارد.کوروساوا می‏تواند ظرافت ظاهری را با دقت دراماتیک بیامیزد،و با بسیاری از صحنه‏هایش‏ تأثیر تصویری تکاندهنده‏ای به وجود آورد.هجوم‏ به مخفی‏گاه راهزنان،هنگامی که جنازه‏های آنها درهم پیچیده و برهنه اینجا و آنجا در برکه‏های‏ گل‏آلود بیرون کلبه‏های در حال سوختن افتاده،از تابلوی«مصیبت‏زدگان»فرانسیسکو گویا کم‏ارزش‏تر نیست.در واقع تأثیر نهایی هفت سامورایی‏ بی‏شباهت به«سالامبو»ی فلوبر نیست،و در نهایت‏ آنچه مورد تحسین قرار می‏گیرد،جذابیت و دلفریبی‏ ذاتی موضوع نیست که تلاش ماهرانه یک استاد کار است.

منقد: تونی ریچاردسون

ترجمه: ساسان گلفر

منبع: مجله نقد سینما » شماره 35

سایت نورمگز
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/fa/thumb/d/d0/%D9%87%D9%81%D8%AA_%D8%B3%D8%A7%D9%85%D9%88%D8%B1%D8%A7%DB%8C%DB%8C.jpg/220px-%D9%87%D9%81%D8%AA_%D8%B3%D8%A7%D9%85%D9%88%D8%B1%D8%A7%DB%8C%DB%8C.jpg
5- نقد فیلم هفت سامورایی، نگاهی به شخصیت پردازی و شخصیت توشیرو میفونه


نویسنده: مهرزاد دانش

عنوان فیلم با توجه به عددی که به عنوان صفت پیشینی واژه سامورایی آمده است ، گویای تمرکز بر فردیتی است که اثر روی آدم های اصلی داستانش دارد. بنابراین در کنار توده جمعیتی کشاورزان و توده جمعیتی راهزنان ، هفت فردیت انسانی در مسیر قصه شکل می گیرند و روایت را پیش می برند. هر یک از این هفت نفر ، جدا از روحیه سلحشوری که از ویژگی های عمومی مکتب سامورایی ها است ، مختصات رفتاری خاص خود را نیز دارند که در واقع قرار است وجه تمایزشان را رقم بزند. کامبه ئی ( با بازی تاکاشی شیمورا) رهبر گروه است و بنا بر موقعیت ویژه اش ذهنیت و رفتاری نظم دهنده و سازمان بخش دارد.گوروبه ئی ( با بازی یوشیو اینابا ) هوشمندی قابل توجهی در رزم آوری دارد. کیوزو ( سی جی میاگوچی) مردی کم حرف و درون گرا است . هیهاچی ( مینورو چیاکی) بذله گویی اش شاخص است. کاتسوشیرو ( کوکیمورا) جوانی است جویای آموختن معرفت و فنون سامورایی که خامی های اقتضای سنش را دارد. شی چی روجی( دای سوکه کاتو) از دوستان قدیمی کامبه ئی است. و...در این میان هفتمین نفر تبار سامورایی ندارد. تا حدی خل و چل می نماید و پا بدهد از سیاه مستی هم ابایی ندارد. ظاهر ماجرا حکایت از فرعی بودن او در کنار شش سلحشور اصلی گروه می نماید. او حتی خودش را به نوعی به گروه تحمیل می کند و بنا بر دعوت کسی به این میدان فراخوانده نمی شود. اما در واقع او اگر نگوییم اصلی ترین فرد گروه است ، دست کم از سرنوشت آفرین ترین آدم های این مجموعه است و البته به همین نسبت هویتمندترین شخص در بین سامورایی ها. او البته نامی ندارد. گروه بر اساس شجره نامه دروغین و سرقتی اش ، همان نام کی کوچیو – پسرکی 13 ساله! – را به او می دهد. اما این آدم بی نام و بی کس و کار و مشنگ ، عملا تبدیل به موثرترین فرد مجموعه می شود. نقش آفرینی منحصر به فرد توشیرو میفونه در قالب این شخصیت به خوبی گویای وزن او در کنار سایر سامورایی ها است. اما مگر او چه می کند که چنین هویت وزینی برایش فراهم می آید؟

1- او نخستین ، کنشمندترین و پیگیرترین آدم در اصرار برای حضور در گروه است. حتی قبل از کاتسوشیروی جوان ، این اوست که به دنبال کامبه ئی راه می افتد و البته به دلیل غرورش ، صراحتا انگیزه اش را بیان نمی دارد و حتی با رییس وارد چالش کلامی می شود. اشتیاق توام با غرور تضاد دلنشینی را برای این شخصیت ایجاد کرده است که از سایرین به شدت متمایزش می سازد.

2- ما از گذشته هیچ یک از سامورایی ها اطلاعی نداریم. کی کوچیو تنها سامورایی است که به تبارش نقب زده می شود و پایگاه دهقانی اش برملا می شود و از آن فراتر موقعیت معیشتی اش در ریزه کاری هایی مانند این همانی سازی با کودک یتیم و یا سرقت تجهیزات سامورایی های مرده و...تبیین می شود. شناسنانه او در قیاس با بقیه بسیار کامل تر است.

3- کی کوچیو ساحتی آسمانی و اسطوره ای ندارد. زمینیِ زمینی است. مست می کند، فحش می دهد ، از تماشای زنان لذت می برد ، ادای روستایی ها در می آورد ، برای کودکان نمایش اجرا می کند تا بخنداندشان ، از جمع آوری غنیمت لذت می برد و...او یک مخالف خوان اساسی در جمع سامورایی ها و روستایی ها است. تنها او است که از فرمان کامبه ئی سرپیچی می کند و به میل خود رفتار می کند؛ کما این که در زمان خاکسپاری هیهاچی هم در میانه گریستن دسته جمعی حضار برمی آشوبد و از گریستن نهی شان می کند. دیگران هر یک در راستای شخصیت و موقعیت شان وجوه مثبت دارند ولی او ملموس ترین سامورایی در نزد مخاطب است.

4- گذشته او فرایندی پیچیده را برای موقعیت کنونی اش رقم زده است. او نه سامورایی است نه روستایی و از همین رو در میانه ای نامشخص در بین این دو طبقه اجتماعی قرار می گیرد. برای همین است که به همان نسبت که به روستائیان می توپد و تحقیرشان می کند ، سامورایی ها را خطاب قرار می دهد. سکانس تعیین کننده اعتراض سامورایی ها به زره دزدی او و سپس افشاگری طبقاتی کی کوچیو درباره نقش سامورایی ها در بدبخت ساختن روستایی ها اوج این روند است. بی جهت نیست وقتی که سامورایی ها تازه وارد روستا می شوند و با استقبال سرد اهالی آن جا رو به رو می شوند ، کی کوچیو از شادی در پوست خود نمی گنجد و دائما قهقهه سر می دهد.

5- اشاره به برخورد سرد روستائیان در بدو ورود سامورایی ها به دهکده شان شد. چنین برخورد سردی می توانست به سهولت به ترک روستا توسط سامورایی ها بینجامد و ماجرا از اصل منتفی شود. اما دقیقا این کی کوچیو است که با نواختن ساز هشدار ، روستائیان را از مخفی گاه هایشان به بیرون می کشاند و ماجرا را تداوم می دهد. بعد از خاکسپاری هیهاچی هم باز او است که افسردگی دسته جمعی روستائیان را با برافراشتن پرچم التیام می بخشد و روحیه سلحشوری می آفریند.

6- او اولین فردی بود که به دنبال کامبه ئی راه افتاد و آخرین سامورایی ای بود که کشته شد و البته این مرگ پیامد حماسی منحصر به فردی نیز داشت: کشتن سردسته راهزنان که در مخفی گاه زنان موضع گرفته بود. بی جهت نیست که دوربین استاد ، مرگ او را هم حتی متفاوت از دیگران ثبت می کند و با قرار دادن زاویه بالاتر جسدش در قیاس با جسد به پایین افتاده رییس راهزنان ، شمایل حماسی اش را در قاب تصویر هم ترسیم می کند. مرگ سه سامورایی دیگر ، اگرچه دردناک و پرحس و حال است ، اما میزانسنی که به کی کوچیو اختصاص دارد ابعادی مضاعف را در این راستا برایش شکل می دهد.

7- توشیرو میفونه در حدود 15 فیلم از آثار استاد نقش ایفا کرده است که هر یک ویژگی های ممتاز خود را داشت ( نگارنده در عین ارادت به اغلب آثار کوروساوا ، آن هایی را دلنشین تر می انگارد که میفونه درشان بازی داشته است) اما بازی او در هفت سامورایی بالکل متفاوت از سایر نقش آفرینی هایش برای استاد است. تلفیق جنون و غرور و سلحشوری و دلقک بازی و اندیشمندی و طغیان و...در قالب یک شخصیت واحد ، فرایندی بسیار پیچیده و غامض است که تنها از نگاه تند ، زبان پرتحرک بدن و روح کاریزمایی جاری در شمایل میفونه می توانسته به درون مسیر هفتمین سامورایی حماسه کوروساوا نفوذ یابد. پرچمی که هیهاچی برای گروه شان درست کرد ، به درستی موقعیت او در کنار سایر سامورایی ها تبیین کرده بود: ستاره ای که در کنار شش دایره می درخشد.

مطلب بالا پیش از این در ماهنامه 24 درج شده است.

نویسنده : مهرزاد دانش
+_+_+_+_+_+_+_+_+_+_+_+_+_+_+_+_+
6- یادداشتی کوتاه بر فیلم هفت سامورایی

 

نویسنده: حسین رحمانی

کوروساوا در کتاب‌های سینمایی، بیش از هر فیلمِ دیگرش با راشومون معرفی می‌شود. اما تا کنون برای من هر کدام از فیلم‌هایش عالمی بوده. چیزی که در کوروساوا بیش از هر چیز مرا جلب می‌کند، تکنیکِ روایت‌گری اوست. وقتی می‌گویم «تکنیک» منظورم ایجاد ساختار جدیدی برای روایت نیست. -البته نوع روایت راشومون واقعن ساختار متفاوتی دارد- بلکه منظورم نوعی اشتیاق به قصه‌گویی و ساختن داستان برای تمام شخصیت‌های فیلم است، هرچند داستانی کوتاه و در حد چند جمله یا چند نقل قول.

هفت سامورایی فیلمی ست نزدیک به سه ساعت که در لحظه‌ی اول آدم‌هایی مثل ما را پس می‌زند. اما همیشه می‌دانم که کوروساوا چیز دیگری است و حتی اگر فیلم شش ساعته هم ساخته باشد، برای تمام لحظه‌های فیلم قصه در نظر گرفته است. تکنیک دیگری که کوروساوا در روایت‌گری دارد این است که گاهی روایت را از حاشیه‌ای‌ترین بخش، با استفاده از شخصیت‌هایی که در روند اصلی داستان نقشی دست دو دارند، شروع می‌کند. هفت سامورایی، با سکانسی طولانی عجز و لابه‌ی روستایی‌ها شروع می‌شود که در میدان دهکده جمع شده‌اند و به خاطر بدبختی‌شان فریاد می‌کنند. سامورایی‌ها نیم ساعت بعد، یکی یکی و با ناز و عشوه از راه می‌رسند. به این ترتیب تماشاگر وقتی با سامورایی‌ها روبرو می‌شود، ضمن این‌که مشتاق دیدن‌شان است، حسابی شیرفهم هم شده که این سامورایی‌ها قرار است چه بکنند.

کوروساوا تکنیک درام‌نویسی غربی را به خوبی می‌داند و به خوبی هم استفاده می‌کند. اما چیزی که فیلم‌های او را متمایز می‌کند، روح شرقی حاکم بر فیلم‌های اوست. چیزی مثل شرافت سامورایی که در تمام این فیلم موج می‌زند. سامورایی‌هایی که به کمک روستایی‌ها می‌روند، آدم‌های جنگ‌جویی نیستند، حاضرند در برابر غذا کار کنند، به لباسِ سربازان کشته شده در جنگ احترام می‌گذارند و … دست آخر هم با وجود آن‌که دهکده را از دستِ راه‌زن‌ها نجات می‌دهند، خودشان شکست خورده‌اند

نویسنده: حسین رحمانی
+_+_+_+_+_+_+_+_+_+_+_+_+_+_+_+_+
7- یادداشتی کوتاه درباره نسخه ی جدید فیلم هفت سامورایی

 

شاید کمتر فیلمسازی وجود داشته باشد که به اندازه کوروساوا فیلم مطرح داشته باشد. اگر عادلانه بخواهیم قضاوت کنیم، حدود نیمی از ساخته‌های استاد شاهکارند و خیلی سخت است که بخواهیم میان این همه، بهترین را انتخاب کنیم.

به هر حال خیلی از سینما دوستان، «هفت سامورایی» را کاملترین و عالی‌ترین فیلم آکیرا کوروساوا می‌دانند. فیلمی که با داستان زیبایش الهام‌بخش فیلم دیگری شد که «هفت دلاور» نام داشت. هنوز نحوه طراحی صحنه‌های نبرد این فیلم جزو شگفتی‌های تاریخ سینماست و فیلمنامه ریتمیک آن هیچ حرف و نکته اضافه‌ای ندارد. این فیلم طولانی مدت در تعدادی از جشنواره‌ها و در اکران عمومی‌اش، کوتاه شد. دلیل این کوتاه شدن ممیزی و این حرف‌ها نبود، بلکه زمان طولانی و خارج از استاندارد سانس‌های سینمایی بود. این نسخه کوتاه در ایران هم نمایش داده شد و تلویزیون آن را مدت‌ها پیش پخش کرد. به مناسبت مرگ کوروساوا، دوره مرور آثار او در سینما عصر جدید، همراه با نمایش نسخه‌ای از «هفت سامورایی» بود که به نسبت قبلی‌ها کپی بهتری داشت؛ اما اخیرا DVE به بازار آمده این فیلم، آنقدر صحنه‌های عجیب و غریب جدیدی دارد که هیچ وقت تصورش را نمی‌شد کرد. در این نسخه شاهد تمامی صحنه‌هایی هستیم که در مونتاژ اولیه استاد مورد تایید قرار گرفته بودند.

منبع: روزنامه هموطن سلام.
http://pardis-gholhak.com/wp-content/uploads/2014/08/Seven-samurai-1025x410.jpg
 پرونده آکیرا کوروساوا در برنامه سینما کلاسیک / متن و ویدئوی نقد مسعود فراستی بر ۹ اثر شاخص کوروساوا

آکیرا کوروساوا

آکیرا کوروساوا ۲۳ مارس ۱۹۱۰ در حومه توکیو در خانواده ای پرجمعیت متولد شد . پدر او علاقه ی بسیاری به سینما داشت و آکیرا و برادر بزرگترش تحت تاثیر این موضوع در سنین کم بیننده فیلمهای فراوانی بودند .

کوروساوا در سن ۱۷ سالگی خانه را ترک کرد و به دنبال حرفه ی نقاشی رفت . برادر آکیرا ، هی گو در سالنهای سینما راوی بود ، کنار پرده می ایستاد و برای تماشاگران آنچه را که در فیلمهای صامت اتفاق می افتاد همراه با موسیقی فیلم تشریح می کرد .

با رونق سینمای ناطق کار هی گو کساد شد و از فرط ناامیدی خودکشی کرد، در کنار او بود که آکیرا با سینما، ادبیات و هنرهای نمایشی ژاپن آشنا شد.

او پس از مرگ برادرش ، نقاشی را رها کرد و به عنوان دستیار کارگردان و فیلمنامه نویس مشغول به کار شد . به طوری که تا سال ۱۹۴۳ برای حدود ۵۰ فیلم سناریو نوشت. در همین سال اولین فیلم خود سانشیرو سوگاتا را کارگردانی کرد و با ساخت این فیلم بود که فیلمسازی با استعداد به سینمای ژاپن معرفی شد .

فیلمهای کوروساوا در زمان جنگ تحت نظارت شدید دولتی ساخته شدند و اغلب موضوعات ملی گرایانه داشتند . با این وجود اولین اثر پس از جنگش ، از جوانیمان پشیمان نیستم ، فیلمی در نقد سیاست های دولت بود . در این دوره کوروساوا فیلمهایی در باب فرهنگ ژاپنی ساخت که فرشته مست و سگ ولگرد از آن جمله اند. با ساخت راشامون و کسب جایزه شیر طلایی جشنواره ونیز شهرت کوروساوا جهانی شد.

ریش قرمز آخرین فیلم سیاه و سفید و یکی از نقاط عطف کارنامه کوروساوا است ، پس از این فیلم و در مقطعی با وجود شهرت بین المللی ، کمتر استودیویی در داخل ژاپن حاضر به حمایت مالی از پروژه هایش می شد . درسواوزولا شاهدی بر این مدعاست که خارج از ژاپن و به زبان روسی ساخته شد و جایزه اسکار بهترین فیلم غیر انگلیسی زبان را برد.

کوروساوا با حمایت جورج لوکاس و فرانسس فورد کاپولا ، فیلم کاگه موشا را ساخت که برایش جایزه نخل طلای جشنواره کن در سال ۱۹۸۰ را به ارمغان آورد . بزرگترین پروژه کوروساوا ، فیلم آشوب بود ، اقتباصی موفق از لیرشاه شکسپیر که جلب حمایت مالی برای آن بیش از یک دهه به طول انجامید و به گفته بسیاری از منتقدین یکی از شاهکار های کوروساوا به شمار می آید.

او در دهه ۹۰ سه فیلم ساخت که آثاری شخصی بودند ؛ رویاها ، هیجان در ماه اوت و آخرین فیلمی که به پایان برد به نام مادادایو.

تکنیک کارگردانی کوروساوا منحصر به فرد بود . او عقیده داشت کارگذاشتن دوربین در فواصل دور از بازیگران ، عملکرد آنان را بهتر خواهد کرد . همچنین علاقه خاصی به استفاده از چند دوربین و ثبت یک صحنه از زوایای مختلف داشت .

از دیگر شاخصه های فیلمسازی کوروساوا ، استفاده از عناصر طبیعی برای جان بخشیدن به فضای حاکم بر فیلمهایش بود ، سرما ، مه ، باران و برف در اغلب ساخته های او به چشم می آید .

رویکرد قابل توجه در فیلم های کوروساوا وسعت تاثیر های ادبی اوست . چند فیلم او اقتباس از آثار ویلیام شکسپیر هستند ؛ آشوب بر اساس شاه لیر ، سریر خون با نگاهی به مکبث و خواب بد بر گرفته از هملت .

آکیرا کوروساوا کارگردان ، تهیه کننده ، فیلمنامه نویس و تدوینگر افسانه ای سینمای ژاپن در ششم سپتامبر ۱۹۹۸ در سن ۸۸ سالگی بر اثر سکته مغزی در توکیو چشم از جهان فرو بست. پس از مرگ او آخرین پروژه اش به نام پس از باران توسط نزدیکترین دوستش تاکاشی کوئیرو به سرانجام رسید.

 

۹ فیلم از آکیرا کوروساوا که در برنامه سینما کلاسیک مورد بررسی قرار گرفته‌اند:

۱. حماسه جودو (Sanshiro Sugata ۱۹۴۳)

۲. هفت سامورایی (Seven Samurai ۱۹۵۴)

۳. سریر خون (Throne of Blood ۱۹۵۷)

۴. یوجیمبو (Yojimbo ۱۹۶۱)

۵. ریش قرمز (Red Beard ۱۹۶۵)

۶. درسو اوزالا (Dersu Uzala ۱۹۷۵)

۷. شبح جنگجو (Kagemusha ۱۹۸۰)

۸. آشوب (Ran ۱۹۸۵)

۹. رویاها (Dreams ۱۹۹۰)

 
حماسه جودو

Sanshiro Sugata (حماسه جودو)
    ----۲۵ مارس ۱۹۴۳ --- اکشن،ماجرایی،درام ---۷۹ دقیقه



کارگردان : Akira Kurosawa

نویسندگان : Akira Kurosawa, Tsuneo Tomita

بازیگران : Denjirô Ôkôchi, Susumu Fujita, Yukiko Todoroki

معرفی منتقد: اولین فیلم از یکی دیگر از استادان سینما ، آکیرا کوروساوا ژاپنی . کوروساوا ، فیلمساز معتبر ژاپنی است که تم های واحد را دنبال می کند ، استاد صحنه های جنگی و زندگی سامورایی هاست و این اولین فیلمش است ، سوگاتا سانشیرو ، یعنی افسانه جودو ، اولین فیلم یک کارگردان و به جرئت می توانم بگویم ، اولین فیلم هیچ کارگرانی به خوبی اولین فیلم کوروساوا نیست. فیلم بسیار بسیار مشکلیست ، وقتی فیلم را می بینیم ، باور نمیکنیم که این فیلمساز اولین بار است پشت دوربین قرار گرفته ، کاملا می داند دارد چه می کند ، فرمی را دنبال می کند که بعدا در همه ی آثارش آن را پی می گیرد ، فرم دایره ای شکلی که مرتب دایره پر شده و دوباره دایره از اول آغاز می شود ، این با جهان بینی کوروساوا هم سازگار است.


منتقد: مسعود فراستی

افسانه جودو ، داستان یک پسر جوانیست که آمده جودو یاد بگیرد ، نمیدانیم چرا ، یعنی از گذشته اش چیزی به ما نمی گوید . سکانس اول فیلم در زیر عنوانبندی ، تصویری از خیابان تیپیک (به شکل ) دوران میجی (از اواخر قرن ۱۹ تا اوایل قرن ۲۰ و دوران غربی شدن ژاپن است) را داریم . قهرمان در خیابان حرکت می کند ، داخل یک کوچه می شود ، چند دختر آنجا مشغول بازی اند ، به بچه ها میگوید "این راه به کجا می رود می دانی ؟" جواب می دهند "به معبد خدایان آسمانی" می گوید " من هم می توانم از آن رد بشوم" جواب می دهند " اگر حق نداری ، نه" سوگاتا می گوید " من حق دارم" بچه های می گویند "برای دعا کردن؟" ، می گوید " نه ، من دنبال معلم جوجیتسو می گردم " بچه ها می گویند " رفتنش آسان است ولی برگشتنش نه" ، در همین سکانس اول ، تکلیف فیلم روشن می شود ، یعنی مضمون فیلم به آرامی گفته می شود ، آموزش جودو . آموزش جودو و مهمتر از آن ، خود شناسی ، خود شناسی که به شدت دردسر دارد ، به شدت مسیر طولانی را باید طی کند و شاید آنجاست که جودو را می فهمد . جودو چیست ؟ تا آن (خودشناسی) را یاد نگیری نمی فهمی ، یک جور مراقبه برای رسیدن و پیدا کردن خود.

media/kunena/attachments/3156/sugatasanshiro3itvq3.jpgسوگاتا اول به یک دارودسته ارازل و اوباشی بر می خورد ، که مثلا همه جودوکار اند ولی از آن استفاده شیادانه و کلاهبردارانه می کنند ، با این تصویر به نظر می رسد که جودو اینگونه است ولی کوروساوا به سرعت آن را نقض می کند ، ته این صحنه و با آغاز صحنه بعد ؛ که ما واقعا یک استاد جودو می بینیم که آنان (ارازل) را به مبارزه طلبیده ، آنجاست که می فهمیم جودو چیست ، یعنی آنجا شروع فهم ماست ؛ فهم ما و سوگاتا. مبارزه در شب و روی یک اسکله ی متروک که پشت به دریاست ، رخ می دهد ، همه ی مبارزه بدون هیچ کلامی است ، مبارزه تنها دارای افکت است ؛ افکت آب و صدای صحنه ، استاد ، یکی یکی این مدعیان جودو کار را با ارامش تمام ، خاموش و مقتدر ، از پشت به آب می اندازد ، اما هرکدام را با تکنیک متفاوتی ، یک جور توضیح است ، به همین دلیل عرض کردم که اولین فیلم این فیلمساز اینقدر ، هم بخش مهمی از دنیاش و هم سبک و متد کارش را توضیح می دهد ، تقریبا همه ی مبارزه های فیلمهای کوروساوا شبیه همین صحنه است ؛ در سکوت و سکون آغاز و سپس فوران حرکت ، در واقع مبارزه واقعی از نگاه کوروساوا و فرهنگ ژاپن ، قبل از درگیری است ، قبل از آن که اصلا شمشیر ها به هم بخورد یا دست به یقه بشوند ، قبلش است که می ایستند و همدیگر را در آرامش نگاه می کنند ، سکوت کامل و اصل مبازه این سکوت ، آرمش و ایستادن است . این همه ی جنگ های کوروساواست ، همه ی مبارزه های او این ویژگی ها را دارند ؛ هم ویژگی های فرمی و هم فرهنگی که پشت این مبارزات است . جالب است این سکانس ده دقیقه ای ، پرده ی اول فیلم است که در آن همه چیز را به ما می گوید و حالا دیگر ، چگونگی طی شدن این سیر (آموزش جودو) را می خواهیم بدانیم . هم از نظر فرم و هم محتوا ، فرم تمام این ده دقیقه که فرم تدوینی فیلم است ، استفاده از وایپ ؛ نه کات نه فید و نه دیسارپ ، وایپ درواقع می گوید که این صحنه تمام شد و صحنه ی دیگری آمد ، صحنه را کنار گذاشته و به صحنه بعد توجه کنید ، (وایپ) اهمیت صحنه را هم به ما توضیح می دهد .

به صحنه ی حمل کردن استاد توسط ریکشاو (گاری دوچرخ ) ، دقّت کنید ، صندل چوبی بلند سوگاتا مانع است ، سوگاتا از نظر روحی هم باید خود را ول کند و صندل را رها می کند و پای برهنه استاد را با ریکشاو می برد ، کوروساوا سرنوشت این صندل ها را ادامه می دهد ؛ دو صندل در آب می افتند و حرکت می کنند ، انگار که مسیری را طی کرده و در آخر جایی ثابت قرار گرفته و از اب خارج می شوند ، این را می شود خیلی تفسیر های نمادین کرد که من به شدت اهلش نیستم اما کوروساوا معلوم است که ایستاده و با این صندل ها کار می کند . خوشبختانه اینجور نمادسازی کوروساوا به فیلم خیلی آسیب نمی زند ، بلکه اهمیت صندل را هم به ما می گوید.

صحنه ی فوق العاده ای در فیلم موجود است ، که عرض کردم برای فیلم اول یک فیلمساز خیلی زیاد بوده و به نظرم محور فیلم است ؛ صحنه ای است که سوگاتا ، پس از این که عده ی زیادی از مردم را در یک جشن روستایی ، لت و پار کرد ، آمده و جلوی استاد ، شرمنده و در حالی که پیراهنش پاره شده ، می نشیند ، استاد از او تعریف می کند و به او می گود که این جودو نیست و نگاه من و تو نسبت به جودو خیلی متفاوت است ، سرزنشش می کند ، میگوید " من آماده ام برای مردن " جواب می دهد " برو بمیر" و سوگاتا در را باز کرده و خود را داخل نهر جلوی معبد می اندازد و کوروساوا تصاویر فوق العاده ای از آب ، سوگاتا و یک تیرک چوبی می گیرد ، انگار که عکس است و هیچ حرکتی ندارد ، یک زمان طولانی (یک روز) بر این مرد جوان می گذرد ؛ ماه در آسمان است و نیلوفرهای آبی در آب وجود دارند ، و گلی که باز می شود و (او) این مسیر را طی می کند ، تا به اینجا برسد که صبح با عجله خود را از آب خارج کرده و به نظر میرسد که آماده شده ، این سیر ، سیری است که در تمام طول زندگی اش به درد او خورده و آخر فیلم در مبارزه ای که در حال باختن است ، از یاد نیلوفر آبی ، آب و آن تیرک ، (یادش می افتد که آن تیرک چطور نجاتش داد ) قدرت گرفته و بر حریف پیروز می شود . صحنه فوق العاده است ؛ تدوین فوق العاده ای دارد ، از نظر محتوایی ، با یک فرم بسیار درست و ساده ، همه ی فیلم روی این (صحنه) سوار می شود .به نظر می رسد این شب زنده داری در آب ، یک سلوک است ، سلوکی که همه ی فیلم بر آن استوار است .

مبارز آخر را ببینید ؛ حرکت و صدای باد ، آسمان ، حریف ساکت و خاموش و قوی تر بودن حریف بر سوگاتا ، و درست آن لحظه ای که باید شکست بخورد ، با کمک این برکه پیروز می شود .

در فیلم لحظه های عاشقانه هم هست ؛ عشق به شدت مهذب و در شان آدم اهل سلوک . رابطه اش با دختر از اول ، رابطه ای خیلی درست و انسانی است و ما را یاد صندل اول هم می اندازد ؛ صندل دختر آسیب دیده و او با یک تکه پارچه او را تعمیر می کند ، نگاه ها و بعد این رابطه ادامه پیدا می کند . رابطه ی با دختر پس از اینکه متوجه می شود که این ، دختر مردی است که باید با او مبارزه کند ، اینقدر سوگاتا ، الان آدم شده که حاضر نیست به هر قیمتی بر این مرد پیروز شود ، آن را دوبار به زمین می اندازد ولی هربار می بینیم که انگار آن ثبات که در مبارزه اول بود ، در او نیست ، انگار که باید رسم این مبارزه را انجام می داده . بعد از آن (مبارزه) از مرد عیادت می کند . مرد با آن چهره ی انسانی فوق العاده اش ؛ که بیشتر چهره ی یک استاد است (پدر همسر سوگاتا) . این رابطه (سوگاتا و دختر) ادامه پیدا کرده و بالاخره با سرانجام می رسد.

از این خودسازی برای فهم جودو ، به خود شناسی و به فهم زندگی و آرامش رسیده و همه ی تضاد هایش ، در این مسیر به سمت حل شدن و پیدا کردن خودش حرکت می کند.

اختصاصی نقد فارسی

تحریر و گردآوری: مصطفی ناظمی
+_+_+_+_+_+_+_+_+_+_+_+_+_+_+_+_+
هفت سامورایی
فیلم محصول سال 1954
هفت سامورایی فیلمی حماسی به کارگردانی آکیرا کوروساوا و محصول سال ۱۹۵۴ شرکت ژاپنی توهو است.
تاریخ اکران: ۲۶ آوریل ۱۹۵۴ م. (آمریکا)
کارگردان: آکیرا کوروساوا
آهنگ‌ساز: Fumio Hayasaka
بودجه: ۵۰۰٬۰۰۰ دلار آمریکا
آهنگ معروف: The theme of samurais
بازیگران
توشیرو میفونه
تاکاشی شیمورا
سیجی میاگوچی
‪Bokuzen Hidari

+_+_+_+_+_+_+_+_+_+_+_+_+_+_+_+_+
هفت سامورایی
کارگردان     آکیرا کوروساوا
تهیه‌کننده     سوجیرو موتوکی
نویسنده     آکیرا کوروساوا
شینوبو هاشیموتو
هیدئو اوگونی
تاتسویا ناکادای
بازیگران     تاکاشی شیمورا
توشیرو میفونه
موسیقی     فومیو هایساکا
فیلم‌برداری     آساکازو ناکای
تدوین     آکیرو کوروساوا
توزیع‌کننده     توهو
تاریخ‌های انتشار
    ۲۶ آوریل ۱۹۵۴
مدت زمان
    ۲۰۷ دقیقه
کشور     ژاپن
زبان     ژاپنی
هزینهٔ فیلم     ۵۰۰٬۰۰۰ دلار

هفت سامورایی (به ژاپنی: 七人の侍) فیلمی حماسی به کارگردانی آکیرا کوروساوا و محصول سال ۱۹۵۴ شرکت ژاپنی توهو است. این فیلم که عموماً از آن به عنوان یکی از بهترین فیلم‌های تاریخ سینما یاد می‌شود، طولانی‌ترین فیلم کورساوا است و در رتبهٔ بیستم بانک اطلاعات اینترنتی فیلم‌ها[۱] و در فهرست ده فیلم برتر مجله سایت اند ساوند در سال‌های ۱۹۸۲[۲] و ۱۹۹۲[۳] و در فهرست ده فیلم برتر کارگردانان همان مجله در سال ۲۰۰۲[۴] قرار دارد. این فیلم، یکی از کامل‌ترین و برترین فیلم‌های تاریخ محسوب می‌شود؛ و دلیل اصلی آن داستان بسیار قوی است. روایت داستان، درمورد روستایی جنگ‌زده است که همیشه مورد حمله راهزن‌ها قرار می‌گیرد و برای حل مشکل، هفت سامورایی را برای جنگ با راهزن‌ها برمی‌گزیند.

خلاصه داستان

روستایی جنگ‌زده و بیچاره و فقیرشده به خاطر حملهٔ راهزن‌ها، تنها راه چاره را در پیدا کردن چند سامورایی می‌بیند. اولین سامورایی که به طور داوطلب استخدام می‌شود، کامبِئی شیمادا است که از همان ابتدا استعداد خود را نشان می‌دهد و وقتی می‌فهمد که روستاییان فقیرند و او هیچ پولی عایدش نخواهد شد، ابتدا از این کار منصرف می‌شود ولی سپس دلش برای آن‌ها می‌سوزد و تصمیم به یاری می‌گیرد. او با حساب مکان‌هایی که باید از شر راهزن‌ها دفاع شوند، به این نتیجه می‌رسد که روستا به هفت سامورایی نیاز خواهد داشت. به همین مقصود، اهالی دهکده و خود شیمادا به دنبال سامورایی‌های کذایی می‌گردند. همه جنگجوهایی که استخدام می‌شود، از حقوقی که نخواهند گرفت باخبرند؛ و آن‌هایی که پیشنهاد را قبول می‌کنند، همگی انسان‌های خوش‌قلب و آماده کمک هستند. پنج سامورایی دیگر پیدا می‌شوند، تا این که اهالی در پیدا کردن هفتمین به مشکل برمی خورند. در این هنگام، مردی دیگر ادعای سامورایی بودن می‌کند، ولی دیگر جنگجوها به دلیل اینکه او آدم دائم‌الخمری است به او اعتماد نمی‌کنند و شش نفره به جنگ می‌روند. با این حال، فرد هفتم همه‌جا به دنبال آن‌ها می‌رود تا جایی که وقتی اهالی از سامورایی‌ها فرار می‌کنند، او از آن‌ها دفاع می‌کند و این نفر جنگجوها را جذب می‌کند. در ادامه، جنگ‌های بسیاری انجام می‌شود و در این راه، همه سامورایی‌ها به‌جز سه نفر کشته می‌شوند. هرگاه که یکی از سامورایی‌ها از دست می‌رود، یکی از تلخ‌ترین سکانس‌های فیلم پدید می‌آید. ولی سرانجام، سامورایی‌ها موفق می‌شوند و تمام راهزن‌ها را به قتل می‌رسانند. راهزن آخر، توسط سامورایی هفتم، که در اواسط فیلم فهمیده‌ایم در واقع یک پسر کشاورز است و برای اینکه بتواند از روستا دفاع کند دروغ گفته، کشته می‌شود؛ و خود سامورایی هفتم هم در اینجا کشته می‌شود. در نهایت، سه سامورایی بازمانده رقص و شادی روستاییان را تماشا می‌کنند. سامورایی جوان از محل دور می‌شود، و شیمادا به دیگر بازمانده می‌گوید:
"ما باز هم برنده نشدیم! این روستایی‌ها هستن که برنده می‌شوند. ما هیچ پاداشی نگرفتیم و جنگیدیم، به خاطر روستایی‌ها، و حالا، باز هم کسانی که برنده می‌شوند ما نیستیم. "
و پایان نیمه‌تلخ-نیمه‌شاد فیلم اتفاق می‌افتد.

http://s1.topfilm.pro/uploads/2011/08/Seven-Samurai-1954.jpg

معرفی شخصیت‌ها


 کامبِئی شیمادا (تاکاشی شیمورا): رهبر گروه و اولین کسی که روستاییان برای دفاع استخدام کردند.
 گُروبِئی کاتایاما (یوشیو اینابا): دومین سامورایی که کامبئی او را انتخاب کرد.
 شیچیروجی (دیاسوکه کاتو): سومین سامورایی که قبلاً یکی از زیردستان کامبئی بوده است.
 هیهاچی هایاشیدا (مینورو چیاکی): چهارمین سامورایی که گروبوی او را انتخاب کرد.
 کاتسوشیرو اُکاموتو (ایسائو کیمورا): پنجمین سامورایی. جوانی که خون سامورایی ندارد و از خانواده اشراف است، اما می‌خواهد مرید کامبئی شود.
 کبوزو (سیجی میاگوچی): ششمین سامورایی که ابتتدا پیشنهاد کامبوی را برای پیوستن به گروه رد کرد.
 کیکوچیو (توشیرو میفونه): هفتمین سامورایی که به صورت رسمی به گروه دعوت نشد و خون سامورایی او برای اعضای گروه محرز نشد.

تولید

نوشتن فیلم‌نامه این فیلم شش هفته طول کشید که در آن فیلم‌نامه‌نویسان از ملاقات و حتی تلفن کردن منع شده بودند. پیش تولید فیلم سه ماه طول کشید و فیلم‌برداری آن که ۱۴۸ روز پیش‌بینی شده بود حدود یک سال طول کشید.

http://film2movie.info/content/uploads/Seven%20Samurai.jpg

جوایز


 ۱۹۵۶- نامزد اسکار طراحی لباس (سیاه سفید) برای کوهئی ازاکی

 نامزد اسکار طراحی صحنه (سیاه سفید) برای سو ماتسویاما

 ۱۹۵۴- برنده شیر نقره‌ای و نامزد شیر طلایی جشنواره فیلم ونیز

+_+_+_+_+_+_+_+_+_+_+_+_+_+_+_+_+

در وبلاگ پر بازدید رها ماهرو ببینید : کارتون تامی تراکتور . بازیگر ان من بچه هامو میخوام . نظر منتقدان ایرانی در مورد فیلم سینمایی پاپیون . داستان فیلم سنتوری . دانلود مورکی وپورکی . اسامی سریال های پخش شده در تلویزیون . مزه غذای ایرانی تخم مرغ شبکه نسیم . فیلم به دنبال بهاران . من بچه هامو میخوام . فرانکین شافنر . فیلم خبر خاصی نیست کدام سینما دارد . محسن شایان فر 1394 . عکس های رها و شهرزاد . عکس بازیگران من بچه هامو میخوام محصول ایتالیا


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد