Dir:Robert Luketic
پارانویا
فیلم محصول سال 2013
پارانویا یک فیلم در سبک مهیج به کارگردانی رابرت لوکتیک است که در سال ۲۰۱۳ منتشر شد.
تاریخ اکران: ۱۵ اوت ۲۰۱۳ م. (ارمنستان)
کارگردان: رابرت لوکتیک
آهنگساز: Junkie XL
فیلمبردار: دیوید تاترسال
فیلمنامه: جیسون هال، بری لوی
بازیگران
لیام همسورث
امبر هرد
هریسون فورد
نام فیلم : توهم | Paranoia
سال انتشار :2013
ژانر : هیجانی | درام
کارگردان : Robert Luketic
نویسنده : Jason Hall,Barry L. Levy
بازیگران : Liam Hemsworth, Gary Oldman, Harrison Ford
امتیاز : 5.7/10
زمان :106 دقیقه
محصول : آمریکا
زبان : دوبله فارسی
خلاصه داستان :جوانی موفق و آینده دار به نام آدام، در میان دعوای دو ملیونر پر نفوذ قرار می گیرد که هر کدام اداره یک شرکت مهم و استراتژیک را برعهده دارد. اما بزودی وضعیت از این هم وخیم تر شده و آدام حالا وظیفه جاسوسی از طرفین را هم عهده دار می شود که…
پارانویا (فیلم ۲۰۱۳)
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
پارانویا
Paranoia Poster.jpg
کارگردان رابرت لوکتیک
تهیهکننده Alexandra Milchan
Scott Lambert
Deepak Nayar
فیلمنامهنویس بری لوی
بر پایه Paranoia اثر
Joseph Finder
بازیگران لیام همسورث
گری الدمن
هریسون فورد
امبر هرد
آنجلا سارافیان
Charlie Hofheimer
امبت دیویتس
جاش هالووی
جولین مکماهون
Kevin Kilner
لوکاس تیل
ریچارد دریفوس
موسیقی Junkie XL
فیلمبرداری David Tattersall
تدوین Priscilla Nedd-Friendly
شرکت
تولید
گومون
اینترتینمنت وان
IM Global
توزیعکننده Relativity Media
تاریخهای انتشار
۱۶ اوت ۲۰۱۳
مدت
۱۱۵ دقیقه
کشور آمریکا
بودجه $۱۵–$۳۵ میلیون[۱][۲]
گیشه $۱۳٬۷۸۵٬۰۱۵[۲]
پارانویا (انگلیسی: Paranoia) یک فیلم در سبک مهیج به کارگردانی رابرت لوکتیک است که در سال ۲۰۱۳ منتشر شد.
بازیگران
لیام همسورث
گری الدمن
هریسون فورد
امبر هرد
آنجلا سارافیان
امبت دیویتس
جاش هالووی
جولین مکماهون
لوکاس تیل
ریچارد دریفوس
رها ماهرو : خوانندگان عزیز و سینمادوست ، لطفا نظر و نقدتان را درباره فیلم پارانویا به کارگردانی رابرت لوکتیک که از شبکه نمایش تلویزیون پخش شد برای ما بنویسید و بفرستید .
Dir:Brett Ratner
مرد خانواده
فیلم محصول سال 2000
مرد خانواده فیلمی کمدی-درام، محصول سال ۲۰۰۰ به کارگردانی برت راتنر و بازیگری نیکلاس کیج و تیا لئونی است.
تاریخ اکران: ۲۲ دسامبر ۲۰۰۰ م. (آمریکا)
کارگردان: برت راتنر
مدت زمان فیلم: ۲ ساعت ۶ دقیقه
آهنگساز: دنی الفمن
بودجه: ۶۰ میلیون دلار آمریکا
بازیگران
نیکلاس کیج
تیا لئونی
دان چیدل
^_^_^_^_^_^_^_^_^_^_^_^_^_^
فیلم مرد خانواده
عنوان فارسی: مرد خانواده
عنوان لاتین: The Family Man
محصول سال: ۲۰۰۰
محصول کشور: آمریکا
زبان: دوبله فارسی
مدت: ۱۱۰ دقیقه
کارگردان: Brett Ratner (برت رتنر)
بازیگران: Nicolas Cage (نیکلاس کیج) ، Téa Leoni (تئا لئونی) و Don Cheadle (دان چیدل)
خلاصه داستان: کارمند مجرد عالی رتبه و موفق بورس اوراق بهادار “جک کمپبل ” (برنده جایزه اسکار – نیکلاس کیج) در خط تندرو زندگی به سرعت در حرکت است تا اینکه بزرگترین شوک زندگی اش به او وارد میشود. وقتی صبح روز کریسمس از خواب بر میخیزد، خود را در خانه “کیت” (تئا لئونی) زنی که چندین سال قبل با وی نامزد بوده میبیند در حالی که دو فرزند نیز دارد. او هر چه سعی میکند تا به آنها بفهماند که وی موقعیت دیگری دارد کسی باورش نمیکند. وی آرام آرام به زندگی جدیدش عادت میکند ولی رؤیای او زیاد دوام نداشت و …
^_^_^_^_^_^_^_^_^_^_^_^_^_^
دانلود فیلم The Family Man دوبله فارسی
نام فارسی فیلم : مرد خانواده
ژانر: کمدی ، درام ، عاشقانه
لینک IMDB
امتیاز: ۱۰ / ۶٫۶
دوبله فارسی حرفه ای و جذاب
خلاصه داستان : داستان فیلم پیرامون مردی است که متوجه میشود میتوانست در سیزده سال پیش تصمیم متفاوتی بگیرد. این داستان شباهتهایی با فیلم چه زندگی فوقالعادهای دارد که در آن در شب کریسمس شخصیت اصلی مجبور میشود نگاهی جدی به زندگیاش داشته باشد. علاوه بر این، در پایان هر دو فیلم شخصیتهای اصلی به این نتیجه میرسند که یک زندگی آرام خانوادگی بر دستیابی به موفقیت کاری و ثروت برتری دارد.
بررسی و نقد فیلم The Family Man
admin شهریور ۸, ۱۳۹۳. آرشیو, درام, عاشقانه, علمی تخیلی, ژانر, کمدی
The Family Man / مرد خانواده / ۲۰۰۰ / Brett Ratner
بررسی و نقد فیلم The Family Man
قبل از شروع بگم من از کارگردان فیلم The Family Man قبلا فیلم Hercules را نیز در سایت معرفی کرده ام که دوستان می توانند نقد آن را در سایت نیز بخوانند.
داستان : جک کمبل از دوست دختر خود برای خواندن درس در لندن و موفق شدن خداحافظی میکند، سال ها بعد او تبدیل به یکی از قدرت های اصلی وال استریت شده در حالیکه هنوز مجرد است و ……
واقعیتش من همیشه یکی از طرفداران نیکلاس کیج بوده ام و در برهه ای از زمان هم همیشه سعی داشتم که تمامی فیلم های او را تهیه کنم که این فیلم هم حاصل همون زمان است البته این زمان مربوط به دوره ای می شود که ایشان به دنیای اکشن های متوسط و بی مووی ها هنوز تعلق نگرفته بود !
فیلم The Family Man یکی از آن دست فیلم هایی ست که من اسمشان را Goog Feeling Movies می ذارم، فیلم هایی که در پایان حس بدی نسبت به آن ها ندارید و شاید نظیر این یکی تبسمی هم بر لب به شما هدیه دهند، البته باید همیشه حس قابل پیش بینی بودن این فیلم ها را فراموش کنید، و لحظاتی نیز شما را بخندانند.
فیلم در چارچوب همان اصلی ست که همیشه در هالیوود جواب داده است یعنی ترکیب رومنس با کمدی.
استفاده از یک عنصر کلاسیک سینما و البته نه همه فراگیر مشابه با فیلم " این زندگی شگفت انگیز است " فرانک کاپرا در این فیلم باز هم جواب داده است، یعنی چی می شد اگر اینطوری شده بود ؟
بازی نیکلاس کیج و همتای مخالفش در فیلم عالی ست، سکانسی که نیکلاس کیج با لباس زیر یک آهنگ معروف فرانسوی را اجرا می کند فوق العاده است و سکانسی که او به شرکت خودش بر میگردد هم خوب پرداخته شده است.
در کل ولی فیلم هرچند دوست داشتنی باشد از یک حد متوسط بالاتر نمی رود.
حواشی فیلم The Family Man:
پورشه ای که نیکلاس کیج در فیلم سوار می شود در واقع مال خودش است که یک سال قبل از این فیلم فروخته بود.
بودجه ۶۰ میلیون دلار آمریکا ولی فروش نزدیک به ۱۲۴ میلیون دلار.
استودیوی تولید فیلم خود نیکلاس کیج یعنی Saturn Films در تولید این فیلم نقش داشته است.
زیرنویس فیلم The Family Man یکی از متوسط ترین زیرنویس هایی بود که تا بحال دیده بودم و کاش کسی که ترجمه میکرد همیشه نگاه دقیقی هم به جملات و معانی آن ها می داشت !
^_^_^_^_^_^_^_^_^_^_^_^_^_^
ژانر : کمدی | درام | فانتزی
امتیاز : ۶٫۷ از۱۰
محصول : سال ۲۰۰۰ آمریکا
زبان : دوبله ی فارسی
خلاصه داستان : یک مشاور اقتصادی روزی وقتی از خواب بیدار میشود ، میبیند که از ماشین اسپورت و دوست دخترش خبری نیست و به جای آنها صاحب یک مینی ون و یک همسر شده است . در ابتدا این زندگی را نمیپذیرد ولی بعدا برای داشتنش حسرت میخورد …
مرد خانواده (فیلم)
Family man movie
کارگردان برت راتنر
تهیهکننده مارک آبراهام
توماس بلیز
نویسنده دیوید دیاموند
دیوید وایزمن
بازیگران نیکلاس کیج
تیا لئونی
دان چیدل
مکنزی وگا
موسیقی دنی الفمن
فیلمبرداری دانته اسپینوتی
شرکت
تولید
بیکون پیکچرز
ساتورن فیلمز
توزیعکننده یونیورسال استودیوز
تاریخهای انتشار
۲۲ دسامبر ۲۰۰۰
مدت زمان
۱۲۵ دقیقه
کشور ایالات متحده آمریکا
زبان انگلیسی
هزینهٔ فیلم ۶۰ میلیون دلار
فروش گیشه ۱۲۴٫۷۴۵٫۰۸۳ دلار
مرد خانواده فیلمی کمدی-درام، محصول سال ۲۰۰۰ به کارگردانی برت راتنر و بازیگری نیکلاس کیج و تیا لئونی است.
داستان
داستان فیلم دربارهٔ مردی است که در مییابد میتوانست در سیزده سال پیش تصمیم متفاوتی بگیرد. این داستان شباهتهایی با فیلم چه زندگی فوقالعادهای دارد که در آن در شب کریسمس شخصیت اصلی مجبور میشود نگاهی جدی به زندگیاش داشته باشد. گذشته از این، در پایان هر دو فیلم شخصیتهای اصلی به این نتیجه میرسند که یک زندگی آرام خانوادگی بر دستیابی به موفقیت کاری و ثروت برتری دارد. جک با بازی نیگلاس کیج مردی بسیار موفق در یک شرکت مالی معتبر است. سالها پیش جک در یک تصمیم سرنوشت ساز دوست دخترش را رها کرده و برای زندگی بهتر به نیویورک امده است. 17 سال بعد در شب سال نو در طی یک اتفاق زندگی اش تغییر میکند. جک به زندگی بر میگردد که در صورت ازدواج با دوست دخترش در 17 سال قبل و نرفتن به نیویورک ممکن بود انرا داشته باشد لیکن این تغییر دائمی نیست و تمامی فیلم یک تصویر تخیلی از اینده ایست که جک میتوانست انرا انتخاب کند.
بازیگران
نیکلاس کیج در نقش جک کمپل
تیا لئونی در نقش کیت رینولدز
دان چیدل در نقش کش
مکنزی وگا در نقش آنی رینولدز
جرمی پیون در نقش آرنی
سائول روبینک در نقش آلن مینتز
یوزف زومر در نقش پیتر لاسیتر
هاروی پرنسل در نقش بیگ اد
مری بت هرت در نقش آدله
آمبر والتا در نقش پائولا
کن لئونگ در نقش سام ونگ
کیت والش در نقش جینی
جیانی روسو در نقش نیک
تام مکگون در نقش بیل
جوئل مککینون میلر در نقش تامی
سر. رابرت دونی در نقش مرد درون خانه
پاول سوروینو در نقش سیدنی پاتر
حواشی فیلم
نیکلاس کیج در فیلم سوار بر فراری ای میشود که در واقع مال خودش است، او یک سال قبل از شروع این فیلم آن را فروخته بود.
این فیلم، فیلم موفقی در گیشه بود با آنکه ۶۰ میلیون دلار بودجه آن به شمار میرفت ولی فروشی دو برابری به دست آورد.
تولید این فیلم را استودیوی خود نیکلاس کیج یعنی Saturn Films بر عهده داشته است.
^_^_^_^_^_^_^_^_^_^_^_^_^_^
رها ماهرو : خوانندگان عزیز و سینمادوست ، لطفا نظر و نقدتان را درباره فیلم مرد خانواده به کارگردانی برت راتنر که از شبکه نمایش تلویزیون پخش شد برای ما بنویسید و بفرستید .
Dir:Henri-Georges Clouzot
شیاطین
فیلم محصول سال 1955
شیاطین فیلمی فرانسوی به مدت ۱۱۴ دقیقه کارگردانی شده توسط آنری-ژرژ کلوزو با بازی سیمون سینیوره محصول سال ۱۹۵۵ است.
تاریخ اکران: ۲۹ ژانویهٔ ۱۹۵۵ م. (فرانسه)
کارگردان: آنری-ژرژ کلوزو
مدت زمان فیلم: ۱ ساعت ۵۶ دقیقه
آهنگساز: Georges Van Parys
نژاد: فیلم ترسناک، مهیج، فیلم نوآر، تریلر روانشناسانه، فیلم جنایی، فیلم درام، فیلم معمایی
بازیگران
سیمون سینیوره
پائول موریسه
چارلز وانل
نقدی بر شیطان صفتان
نویسنده : امیرحسین خلیلی
روایت فیلم نقشه مشترک میشل و نیکول برای حذف کریستیناست . نقشه ای دقیق و حساب شده که با اجرای بی نقص میشل و نیکول همراه می شود . وسوسه کریستینا توسط نیکول برای فرار و پیش کشیدن بحث طلاق ، رفتن آنها به خانه ای دیگر ، تلفن به میشل ، آمدن او و خوراندن مشروب آغشته به دارو به وی ، قتل میشل در وان حمام و .... تا انتهای داستان نقشه ای خوب است .
اکثر مواردی که جزو طرح نقشه است مواردی هستند که متکی به برنامه ریزی قبلی هستند و نیاز به هماهنگی دارند . اجرای آنها در زمان و مکان معین و همراهی با علائم گمراه کننده باعث می شود تا کسی شک نکند . مثل آمدن کت و شلوار از خشکشویی ، نبودن جسد مرد در استخر مدرسه یا خوراندن مشروب آغشته به دارو و ... که همگی دسیسه هایی مبتنی بر همراهی و همکاری میشل و نیکول است که در پایان فیلم پرده از راز آنها برداشته می شود .
اما در یکی دوجا موقعیت هایی بوجود می آید که به شکل تصادفی و خارج از کنترل و برنامه ریزی آن دو به وقوع می پیوندد که در آنها کمی منطق کار لنگ می زند . مثلا جایی که دو زن در پمپ بنزین متوقف شده اند ، سربازی می آید و از آنها می خواهد که او را تا نقطه ای برسانند . همین که به پشت ماشین می رود تا خود را مثل یک مهمان ناخوانده به آنها تحمیل کند نیکول و صاحب پمپ بنزین نیز اضافه می شوند . بطور اتفاقی صاحب پمپ بنزین چیزی را می بیند که نباید ببیند . این صحنه اولا که بود و نبودش در درام تاثیری ندارد و ثانیا حالا دیگر بیننده انتظار دارد صاحب پمپ بنزین با دیدن و شک کردن ، عکس العملی را از خود نشان دهد . مثلا با پلیس تماس بگیرد یا شماره ماشین را بردارد و خلاصه کاری ببافد که چنین نمی شود . (البته می توان این سکانس را در راستایی دیگر بررسی کرد . فیلمساز می خواهد جامعه اش را مورد انتقاد قرار دهد که چرا در مقابل سیاهی ها از خود موضعی نمیگیرد ؟ سرباز که منگ است و مردم هم مشغول خوردن و رقصیدن اند ! یک نفر هم که در این بین به ظاهر هوشیارتر است ترجیح می دهد که سکوت کند . در ادامه در راستای همین بحث ارجاعات فرامتنی خواهد آمد. )
در جای دیگری پس از آنکه میشل ظاهرا به قتل رسیده است چهره او به شکل اگزاتیک در عکس دسته جمعی دانش آموزان مدرسه رویت می شود . این مورد ، یعنی دیده شدن مردی که ظاهرا مرده ، در عکس و بعد تاثیر آن بر کریستینا ، اگرچه به دلیل تشدید تاثیراث روحی و روانی بر کریستینا و عمیق کردن مشکل قلبی او ، کارکردی دراماتیک دارد و از بودن آن نمی توان صرفنظر کرد اما در منطق علت ومعلولی کمی لنگ می زند . اینکه چطور می شود که به دور از انظار بچه ها و مستخدم و معلمان ، در روز روشن ، میشل می آید و در لحظه مقرر در جای خاصی قرار می گیرد و ... اگر دقت کنیم منطق کار کمی زیر سوال است .
در مجموع با صرفنظر از دو مورد فوق می توان گفت مابقی عناصر موجود در فیلم با توجه به انگیزه استفاده از آنها کارکرد دارند و در شکل گیری ساختار داستان نقش ایفا می کنند . فارغ از بحث عناصر فیلم که با توجه به انگیزه ونیاز به استفاده از آنها وجودشان ضروری است ، رفتار شخصیت ها نیز با انگیزه ومنطق خودشان همراه است . چرا میشل دست به این اقدام می زند و چرا نیکول با او همراه می شود ؟ این انگیزه ها در فیلم حالتی طبیعی دارند و تقریبا تماشاگر در ذهنش نسبت به آنها سوال وابهامی ندارد . میشل برای رسیدن به جایگاه رفیع تر (مدرسه) و البته رسیدن به نیکول دست به این اقدام می زند و نیکول هم حسادت زنانه ورسیدن به میشل و و از سر راه برداشتن کریستینا را دستاویز همراهی خود با میشل می کند .
اساسا ریشه دست زدن به این اقدامات را کجا باید جست وجو کرد ؟ از منظر روانشناسی مساله را چگونه بایستی تحلیل کرد ؟
به تعبیر رایج بسیاری از رفتارهای انسانی ، ریشه در کودکی و و عوامل موثر بر این دوران دارد . البته نقش عوامل دیگر را نیز نباید از یاد برد . تصمیم ندارم به این موضوع بپردازم در صورتیکه می دانیم در این باب ، حرف های زیادی وجود دارد . این مطلب را از این نظر بیان کردم تا به نوع پرداخت و فرم هوشمندانه کارگردان و فیلمنامه برای پاسخ به این سوال برسم . کارگردان می توانست به سبک کلیشه ای و تکراری با یک فلاش بک یا تعدادی دیالوگ خیلی رو ، به ریشه شناسی این موضوع در کودکی این آدم ها بپردازد . اما از این کار می پرهیزد و در عوضش مساله را با کارکردی کاملا بصری و درخشان ارائه می نماید .
اگر دقت کنیم می بینیم قسمت عمده فیلم در مدرسه می گذرد و لوکیشن اصلی ما همین مکان است . این یعنی اینکه فیلمساز خواسته که بیننده به شکل خودآگاه و ناخودآگاه به این مکان توجه ویژه داشته باشد . مدرسه محل تحصیل کودکان امروز و بزرگسالان فردای این جامعه است . آنچه امروز کودکان در این مدرسه تجربه می کنند بر شخصیت آنها به شکل مستقیم تاثیر می گذارد . پس از این رهگذر ما را متوجه اهمیت و جایگاه ویژه ی این محیط می کند . اما کار به اینجا ختم نمی شود . فیلمساز برای تاکید بیشتر بر این موضوع ، یکی از دانش آموزان را بطور جدی وارد فضای درام می کند . موئینی کودکی است که به خاطر شکستن شیشه ها و دروغ گویی ، حساسیت دیگران را برانگیخته است . او در نیمه دوم فیلم هنگامیکه با صداقت به این نکته اعتراف می کند که میشل او را به خاطر شکستن شیشه تنبیه کرده ، مورد استهزا و تنبیه مضاغف قرار می گیرد . پس او در می یابد ،هنگامیکه صداقت و راستگویی را پیشه کند این بلا به سرش می آید . خب حالا که اینطور است چرا دروغ نگوید تا از تنبیه و اضطراب در امان باشد ؟ او میش ار دیده و به دیگران حقیقت را می گوید ، لکن آزار می بیند . نوع برخورد بزرگترها ، او را به این قضاوت می کشاند و با فکر کودکانه اش به این نتیجه می رسد که برای راحتی و در امان بودن باید دروغ بگویی . بنابراین وقتی در پایان فیلم باز هم شیشه را می شکند و مورد استنتاق قرار می گیرد می گوید : اگر تا فردا صبح هم مجبورم کنید اینجا بایستم ، باز هم می گویم که خانم مدیر را دیده ام !
می بینیم که فیلمساز با هوشمندی خود ضمن اینکه ریشه مساله را در کودکی آدم ها می زند بلکه با فرم ارائه خود از این موضوع از دام کلیشه های رایج نیز می گریزد .
فیلم از تکرار (شباهت) و تفاوت ها برای همذات پنداری بهره می برد . کریستینا چهره جذاب و فوق العاده ای ندارد و معمولی است و اساسا نباید پری روی باشد چون اگر دارای جذابیت های بصری باشد بیننده را اقنا نمی کند که میشل او را رها کند و به سمت نیکول برود طبیعی است که نیکول باید نسبت به کریستینا خوش آب و رنگ تر باشد . اما خوش قلبی کریستینا ، جسم نحیف او ، و حتی رنگ موی بی رنگش در برابر رنگ بور موهای نیکول (که به مثابه سنت رایج هالییود در دوران کلاسیک ، زنان بور عنصری اغواکننده بودند) موقعیت دوربین نسبت به او و کلوزآپ هایی که در آن چهره ای ترسیده و تحت فشار و.... ما را به این شخصیت انس می دهد .
به همین ترتیب میشل حامل خصایصی است که ما را از او بیزار می کند . در ابتدای فیلم ، هنگام ورود به مدرسه با ماشین ، یک قایق کاغذی را زیر می گیرد . بدرفتاری او با کریستینا هنگام غذا خوردن و در انظار بچه ها و سایر معلمان ، نگاه غیراخلاقی او به دختر درون قطار و کتک هایی که او به کریستینا می زند ، مواردی هستند که باعث نگاه منفی تماشاگر نسبت به او می شود .
پس در اینجا دو مساله داریم . یکی شباهت ها و دیگری تفاوت ها .
شباهت رفتارهای کریستینا در مجموعه شخصیتی ی او و همچنین شباهت های رفتاری میشل که در نوع خاص شخصیتی به نام میشل جمع شده اند و فیلمنامه آنها را مسببی برای معرفی این شخصیت قرار می دهد .
و از طرف دیگر تفاوت هایی که رفتار دو قطب متضاد یعنی میشل و کریستینا در برابر هم می بینیم .
این تکرارها و تفاوت ها دو روی یک سکه اند . در برابر هم قرار می گیرند تا بیننده مایه های فیلم را بهتر درک کند . برای مطرح شدن بحث همذات پنداری اینجا مدخل خوبی می تواند باشد . یک سلسله الگوی رفتاری می تواند ما را نسبت به شخصیت از حالتی خنثی در ابتدای فیلم به سمت همدلی یا تنفر ببرد . کریستینا همانطور که بیان شد انسان خوش قلب و ماخوذ به حیایی است . او حاضر نیست حتی موقعیکه با او بدرفتاری می کند آسیبی به میشل برسد و لیوان مشروب را به نوعی از او درو می کند . عمده گناه او در اقدام به قتل به خاطر وسوسه نیکول است . او حتی نمی تواند پشت تلفن با صراحت لهجه بحث طلاق را با میشل مطرح کند و این نیکول است که کاغذی را در برابر دیده گان او می گیرد و او موفق می شود با تکیه بر آن حرف طلاق را بزند . میشل هم زمانی که ظاهرا به قتل رسیده آنقدر عذاب وجدان دراد که مریض می شود . به شکل ارادی حاضر می شود نزد پلیس برود و به قتل اعتراف کند که باز نیکول مانع او می شود . همه اینها عامل آن می شود که بیننده حس همدلی نسبت به پیدا نماید . او رغبتی به انجام گناه ندارد و انسانها فطرتا به بدی و کردار گناه آلود گرایش ندارند پس به شکلی ناخودآگاه اصطلاحا طرفدار او می شود .
اصل همذات پنداری بیینده از همین وجه است . البته از ذکر این نکته نباید غافل شد که او اساسا موجودی بی پناه است و این موضوع حس ترحم ما را تشدید می کند . در واقع یک سلسله عواملی است که دیگران در حق او روا می داند .چه کسی او را مورد آزار خود قرار می دهد ؟ شوهرش . شوهر هر زنی باید او را مورد حمایت و ملاطفت خود قرار دهد . هرگاه این اتفاق نیافتد و بی توجهی در رفتار یک مرد نسبت به همسرش دیده شود ، زن دچار بحران روحی و عاطفی می شود . در اینجا اساسا مساله بدرفتاری و تحقیر و تحکم است در طول نیمه اول فیلم این الگو گسترش می یابد و حس همذات پنداری نسبت به کریستینا بواسطه مظلومیت و شکنندگی او تشدید می شود . اما اوج این حس در پایان فیلم اتفاق می افتد و فیلمنامه ضربه نهایی را به تماشاگر وارد می کند . جایی که می بینیم نیکول (که تاکنون از منظر بیننده صمیمی ترین دوست و همراه کریستینا و مورد اعتماد بوده)همدست مرد شیطان صفت است و هردوی آنها با یک هدف مشترک ، توانستند کریستینای بیچاره را از رابطه شان حذف کنند . اینجا دقیقا جایی است که بیننده اصطلاحا دلش برای غربت کریستینا می گیرد و خودش را در موقعیت قرار می دهد و در شخصیت او خود را حل شده می بیند . پس بطور طبیعی نسبت به حالت او و اتفاقت پیش آمده برایش ، ابراز احساسات می نماید .
اما در مورد تعلیق . تعلیق بنا به تعریف شگردی روایی است که اهمیت دراماتیک وقوع یا عدم وقوع یک امر یا چگونگی وقوع آن ـ در صورت حتمی و یا محتمل بودن آن برای مخاطب ـ را به اوج میرساند. . تعلیق به غناء یک روایت کمک میکند و باعث برانگیختن کنجکاوی مخاطب و همراهی بیشتر او با اثر میشود.
شگردهای مختلفی برای ایجاد تعلیق در روایت وجود دارد و کاربرد تعلیق در روایت، از تنوع بسیار زیادی برخوردار است. گاهی همه یا بخشی از داستان توسط یک یا چند راوی اول شخص روایت می شود ـ یک روایت شفاهی صِرف یا روایت بصری - که او یا عامدانه همة واقعیت را با ما در میان نمیگذارد و ما را برای گرهگشایی نهایی داستان در تعلیق میگذارد و یا خود او هم دچار نقصان در اطلاعات است.نیکول راوی ای است که واقعیت را از ما می دزدد و کریستینا کسی است که مانند مخاطب دچار نقصان اطلاعات است (همین عامل یعنی فقدان اطلاعات لازم که بین ما و کریستینا مشترک است نیز عاملی برای همذات پنداری یا حلول بیننده در شخصیت کریستینا می باشد).
این الگوی روایی، غالبا بستر خوبی برای به کارگیری پیچش داستانی فراهم میکند. پیچش (twist) چنان که از نامش پیداست، تغییر رویه و جهتی در سمت و سوی روایت است که به غافلگیری و غیرمترقبگی میانجامد. غالبا پیچش داستانی از محدودیت اطلاعات مخاطب بهره میگیرد و یک عنصر تعیین کننده را وارد روایت میکند که یا به کلی برای مخاطب تازه و ناشناخته است و یا با تمهیدات فریب دهندة قصه، از تیررس توجه اش دور مانده است. در این فیلم شاهد تعلیق و پیچش داستانی در پایان فیلم هستیم .
تلاش کریستیانا برای تمام کردن موضوع و سر آمدن فرجام ماجرا، سطح اولیهای از تعلیق را بنا مینهد. سطح دیگر تعلیق در مناسبات متن و در تلاش نیکول برای لو نرفتن و نجات از مخمصه عجیب و غریبی است که گرفتار آن شده اند . این تعلیق دوم را در سطحی هیجان انگیزتر می یابیم .
ترکیب تعلیق و پیچش داستانی، در بیشتر موارد نتایج درخشانی به بار میآورد.یکی از این موارد اثر درخشان هانری ژرژ کلوزو نیست ؟
-----------------------------------------------
شیاطین (فیلم)
Les Diaboliques
کارگردان آنری-ژرژ کلوزو
تهیهکننده آنری-ژرژ کلوزو
فیلمنامهنویس آنری-ژرژ کلوزو
بر پایه Celle qui n'était plus اثر
بوالو-نارسژاک
بازیگران سیمون سینیوره
موسیقی Georges Van Parys
فیلمبرداری آرماند تیرار
مدت ۱۱۴ دقیقه
شیاطین (به فرانسوی: Les Diaboliques) فیلمی فرانسوی به مدت ۱۱۴ دقیقه کارگردانی شده توسط آنری-ژرژ کلوزو با بازی سیمون سینیوره محصول سال ۱۹۵۵ است.
رها ماهرو : خوانندگان عزیز و سینمادوست ، لطفا نظر و نقدتان را درباره فیلم شیاطین به کارگردانی هنری ژرژ کلوزو که از شبکه نمایش تلویزیون پخش شد برای ما بنویسید و بفرستید .
نام فیلم : شیطان صفتان
منتشر کننده : هزار فیلم
امتیاز : 8 از 10
ژانر : ترسناک | هیجان انگیز | درام
سال ساخت : 1955
محصول : فرانسه
زبان : فرانسوی
کارگردان : Henri-Georges Clouzot
بازیگران :
Simone Signoret , Paul Meurisse , Vera Clouzot
خلاصه داستان :
مدیر مدرسه اى به نام « کریستینا » ( کلوزو ) که مورد آزار و تحقیر شوهرش، « میشل » (موریس) است، با ترغیب یکى از معلم هاى مدرسه به نام « نیکول » ( سینیوره ) که محبوبه ى « میشل » بوده و حالا ادعا میکند او طردش کرده تصمیم به قتل « میشل » میگیرد.
نام فیلم به فرانسوی : Les diaboliques
ترجمه های دیگر : شیطان صفتان ، شیطانی
قالب : فیلم بلند
کارگردان : هانری-ژرژ کلوزو
نویسنده : هانری-ژرژ کلوزو
اقتباس از رمان بوالو-نارسژاک
بازیگران : Simone Signoret,Véra Clouzot,Paul Meurisse
-----------------------------------------------
Dir:Daniel Espinosa
خانه امن
فیلم محصول سال 2012
خانه امن یک فیلم اکشن دلهرهآور محصول سال ۲۰۱۲ به کارگردانی دانیل اسپینوزا، و بازی دنزل واشنگتن، رایان رینولدز، ورا فارمیگا و برندن گلیسون میباشد که در ۱۰ فوریه ۲۰۱۲ توسط یونیورسال استودیوز در آمریکای شمالی اکران شد.
تاریخ اکران: ۸ فوریهٔ ۲۰۱۲ م. (مصر)
مدت زمان فیلم: ۱ ساعت ۵۵ دقیقه
آهنگساز: رامین جوادی
بودجه: ۸۵ میلیون دلار آمریکا
فیلمبردار: الیور وود
بازیگران
دنزل واشنگتن
رایان رینولدز
ورا فارمیگا
-----------------------------------------------
خانه امن (فیلم ۲۰۱۲)
کارگردان دانیل اسپینوزا
تهیهکننده اسکات استوبر
نویسنده دیوید گوگنهایم
بازیگران دنزل واشنگتن
رایان رینولدز
ورا فارمیگا
برندن گلیسون
لیام کانینگهام
موسیقی رامین جوادی
فیلمبرداری الیور وود
تدوین ریک پیرسون
توزیعکننده یونیورسال استودیوز
تاریخهای انتشار ۱۰ فوریه ۲۰۱۲
مدت زمان : ۱۱۷ دقیقه
کشور ایالات متحده آمریکا الگو:Film South Africa
زبان انگلیسی
هزینهٔ فیلم ۸۵ میلیون دلار
فروش گیشه ۲۰۸ میلیون دلار
خانه امن (به انگلیسی: Safe House) یک فیلم اکشن دلهرهآور محصول سال ۲۰۱۲ به کارگردانی دانیل اسپینوزا، و بازی دنزل واشنگتن، رایان رینولدز، ورا فارمیگا و برندن گلیسون میباشد که در ۱۰ فوریه ۲۰۱۲ توسط یونیورسال استودیوز در آمریکای شمالی اکران شد. فیلم در کیپتاون، آفریقای جنوبی فیلمبرداری شدهاست. این فیلم درباره جاسوسی حرفهای به نام توبین فراست (دنزل واشینگتن) است که مدتها از آخرین زمانی که دیده شده گذشتهاست. اما توبین به تازگی در شهر کپ تاون در آفریقای جنوبی مشاهده شدهاست و سازمان جاسوسی آمریکا هم جاسوسی به نام مت وستون (رایان رینولدز) که در منطقه حضور دارد را برای بازجویی از او مامور میکند.
رها ماهرو : خوانندگان عزیز و سینمادوست ، لطفا نظر و نقدتان را درباره فیلم پناهگاه به کارگردانی دانیل اسپینوزا که از شبکه نمایش تلویزیون پخش شد برای ما بنویسید و بفرستید .
نقد و بررسی فیلم Safe House (خانه امن)
فیلم ها - نقد فیلم خارجی
ژانر : اکشن، جنایی، معمایی
کارگردان : Daniel Espinosa
نویسنده : David Guggenheim
تاریخ اکران : فوریه 2012
زمان فیلم : 115 دقیقه
زبان : انگلیسی
درجه سنی :R
بازیگران:
Denzel Washington
Ryan Reynolds
Robert Patrick
نقد و بررسی فیلم
Safe House (خانه امن)
منتقد : جیمز براردینلی (امتیاز 2.5 از 4)
خانه امن یک اثر طولانی و نه چندان خوب در مقایسه با هویت بورن است. یکی دیگر از فیلمهای ژانر هیجانی-جاسوسی که در آن " کاراکتر بد" فیلم (یک خیانتکار) در واقع "کاراکتر خوب" فیلم است. ( چون که شروع به جنگ با فساد میکند) و " آدمهای خوب" قصه، ( مسئولین دولتی) کاراکترهای بد داستان هستند ( زیرا فاسد هستند). در این فیلم، تعقیب و گریز ماشین، زیر آب زدن و خشونت های زیاد گرافیکی به چشم میخورد که تمام این موارد تاثیر مثبت خیلی کمی بر روند فیلم دارند. سرعت در این فیلم غیر معمول، رفتار شخصیتها هیجان انگیز است و دیالوگهای موجود در فیلم نه شوخ هستند و نه هوشمندانه نوشته شدهاند (معمولی). پایان فیلم نزولی و به نتیجهای دور از انتظار و پیش بینی نشده ختم میشود. خانه امن یک فیلم درجه B است که بازیگران و عوامل آن درجه A هستند؛ فرمولی که که بیشتر اوقات سرگرمی معقول برای مخاطب ایجاد میکند؛ بغیر از مواردی که عوامل و بازیگران شناخته شده آن قصد شارژ کردن کردن حسابهای بانکی خود را داشته باشند.
به نظر میرسد که تریلر زیبای خانه امن ارزش تماشای دو ساعت هیجانات آغشته به اندیشه های ماکیاولی را داشته باشد. حقیقت این است که این فیلم ترکیبی از عناصر پخته نشده و بازیافتی است و "تبهکار" فیلم تا انتهای فیلم یک سایه رنگ پریده است که فقط در پیشنمایش فیلم میتوان آن را ملاقات کرد. به نظر میرسد هیچ کس در این فیلم واقعا هرنمایی نکرده است؛ نه دنزل واشنگتن که بازی اش در این فیلم یکدست است و نه رایان رینولدز. سبک کارگردان سوئدی فیلم، دانیل اپیزونا تا حدودی یادآور تونی اسکات، است. بسیاری از وقایع فیلم در کیپ تاون رخ میدهد که در این فیلم مرکز شرارت محسوب میشود و اکثر وقایع داستان در آن اتفاق میافتند.
سرنخ قصه از نوعی سناریوی تکراری استفاده میکند که در آن یک عامل نفوذی سی آی ای هر کاری میکند تا از کشف شدن مصون بماند که این کارها شامل کشتن مردی میشود که به مدارکی دست یافته است که نشان دهنده تخلف تمام دستگاههای دولتی آمریکا و انگلیس است. این مرد، توبین فراست است (با بازی دنزل واشنگتن)، یکی از ماموران اسبق و خبره که سالها پیش شیطنت کرده و از مجموعه کنار رفته است و از آن موقع نیز مخفی شده است. وی توسط کارمندان سابق خود یک خائن معرفی شده است، اما نام وی مشهور و زبانزد است. زمانی که وی به طور اتفاقی وارد کنسولگری آمریکا در آفریقای جنوبی میشود، هیچ کس از انگیزه وی آگاه نیست. او برای بازجویی به یک خانه امن منتقل میشود. یک گروه کوچک ضربت نیز خانه امن را شناسایی میکند، به این محل حمله کرده و همه به جز توبین و مت وستون ( با بازی رایان رینولدز) را قتل عام میکنند. این دو از این مهلکه جان سالم به در برده و فرار میکنند. سی آی ای مدام به وستون درمورد محل بعدی دستور صادر میکند اما به دلیل وجود عامل نفوذی در لنگلی، آدم بدها همیشه یک گام جلوتر هستند.
فیلمنامه داستان که توسط دیوید گاگنهایم نوشته شده است، مورد تازه و هیجان انگیز و خیره کننده برای ارائه ندارد. سکانسهای اکشن در فیلم کلی هستند، تکامل کاراکترها سرسری و پیچیدگی طرح کلی داستان کاملا واضح است. کسی که هویت عامل نفوذی را در ده دقیقه اول فیلم حدس نزند، حتما باید با ژانر جاسوسی تازه آشنا شده باشد. در این فیلم تقریبا 2 ساعته، 30 دقیقه از آن تنها شرحهای خسته کننده و بی بازده است. این فیلمنامه قبل از تولید حتما باید بیشتر روی آن کار میشد.
خانه امن تلاش میکند تا در میان فیلمهای هم دسته خود نمایش متفاوتی از خود برجای بگذارد. بین فراست و وستون هیچ صمیمیت گرمی حس نمیشود، بلکه تا آخر فیلم نیز با یکدیگر دشمن باقی میمانند؛ درصورتیکه نوع دیگری از رابطه را میشد برای آنها در نظر گرفت. شخصیتهای داستان تا حدودی در این فیلم خنثی هستند، هیچ گونه هیجان خاصی در واکنشهای آنها حس نمی شود و تنها آن چیزی را رائه میدهنده که فیلم نامه از آنها خواسته است. علیرغم اینکه غرور فراست در این فیلم خدشه دار میشود اما شخصیت وی در انتهای فیلم بیشتر از ابتدای آن اسرارآمیز به نظر میرسد. در سویی دیگر نیز وستون در تلاشهای خود برای ایفای نقش خود انگیزه کمی از خود به نمایش میگذارد.
واشینگتن این نقش را در خواب خود نیز میتوانست ایفا کند. برای بازیگری با توانایی و قابلیتهای بالا همچون واشینگتن، کاملا جای ناامیدی است که در فیلمی این چنینی ایفای نقش کند. رینولدز علیرغم کار بسیار قویش در فیلم به خاک سپرده (Buried)، باید توانایی بیشتری از خود در ایفای نقش در فیلمهای اکشن به نمایش بگذارد( اما در فیلم فانوس سبز Green Lantern عکس این قضیه اثبات شده است) و فیلم خانه امن نشان داد که وی هنوز برای کاراکترهای تیره چندان آماده نیست. هنرپیشگان دسته پایین تر فیلم همچون Brendan Gleeson، Vera Farmiga و Sam Shepard در واقع دریایی از استعدادهای تباه شده در این فیلم هستند. در بسیاری از بخشهای فیلم آنها در گوشه اتاقی در لنگلی نشسته اند و اطلاعات جانبی از فراست و وستون ارائه میدهند.
میتوان حدس زد یکی از دلایلی که یونیورسال پیکچرز این موقع از سال را، یعنی اواسط فوریه برای اکران این فیلم انتخاب کرده است، این میتواند باشد که انتظارات از یک فیلم خوب در این زمان پایین تر از حد معمول است. فیلمهایی از این قبیل در صورت داشتن توزیع کننده، میتوانند برای تابستان و تعطیلات مناسب باشند. خانه امن بر روی کاغذ بهتر به نظر میرسد تا بر روی پرده، که این امر برای بسیاری از این قبیل فیلمهای اکران شده در این موقع سال صادق است. تنها میتوان گفت که این فیلم به جای اینکه دنباله فیلم هویت بورن باشد، نوعی شبیه سازی کم فروغ از آن است.
منتقد : جیمز براردینلی (امتیاز 2.5 از 4)
مترجم : سعید هوشنگی
-----------------------------------------------
بعد از هنر نمایی رامین جوادی در سریال بازی تاج و تخت این بار نوبت به فیلم "خانه امن" رسید، فیلمی که چندان دلچسب به نظر نمی رسد. دنزل واشنگتن و رایان رینولدز از ستارگان نامدار سینمای هالیوود هستند که در این فیلم به کارگردانی دانیل اسپینوزا ایفای نقش نموده اند.
با شنیدن تک تک آهنگ های این فیلم رد پای سبک هانس زیمر در آن دیده می شود . به نظر من آقای جوادی با همین رویه پیش برود آینده بسیار پر فروغی را در پیش دارد و نام او را بسیار خواهیم شنید.
عنوان Safe House OST
موسیقیدان Ramin Djawadi
آلبوم Safe House
سبک Soundtrack
سال 2012
-----------------------------------------------
Dir:Jay Roach
راز آلاسکا
فیلم محصول سال 1999
تاریخ اکران اولیه: ۱ اکتبر ۱۹۹۹ م.
کارگردان: جی روچ
آهنگساز: کارتر برول
بودجه: ۲۸ میلیون دلار آمریکا
فیلمنامه: دیوید ای کلی
رها ماهرو : خوانندگان عزیز و سینمادوست ، لطفا نظر و نقدتان را درباره فیلم جذاب مسابقه بزرگ به کارگردانی جی روچ که از شبکه نمایش تلویزیون پخش شد برای ما بنویسید و بفرستید .
بازیگران
راسل کرو
برت رینولدز
هانک آزاریا
نام : فیلم خارجی مسابقه ی بزرگ | کیفیت : ۵۷۶*۷۲۰ |کارگردان : JAY ROACH
ژانر : درام-جنایی-اکشن|سال انتشار : ۱۹۹۹ | مدت نمایش : ۸۱ دقیقه
خلاصه داستان : فیلم خارجی مسابقه ی بزرگ Mystery Alaska 1999 در رابطه با زمانی است که تیم آماتور هاکی آلاسکا چالشی بزرگ را می پذیرد که با تیم بزرگ نیویورک مسابقه دهد،تمام مردم شهر باید اختلاف هایشان را کنار بگذارند و به عنوان یک شهر کوچک در مرکز یه اتفاق تلویزیونی قرار بگیرند…
بازیگران : Russell Crowe, Burt Reynolds, Hank Azaria
-----------------------------------------------
جستجو های تازه در وبلاگ پرخواننده سینمایی رها ماهرو : فیلم سه نفر برای کشتن , مجموعه شهرزاد , خواستگاری جان آبراهام با دیپیکا , دانلود کارتون تامی تراکتور , کتاب ذهن هولوتراپیک منتقدان , سریال آخرین پنالتی , دانلود انیمیشن تامی تراکتور , دانلودکارتن اریو پهلوان کوچک , فیلم قدیمی سینمایی آرزوهای بزرگ کارگردان دیویدلین , دانلود فیلم آرزوهای بزرگ ساخته انگلستان , نقدنفس گرم , زمان پخش رویای گنجشک ها از نمایش , سریال اخرین پنالتی , فیلم سختکوش , اسم خواننده میان برنامه سه شو قسمت دوم , فیلم سخت کوش , سریال مامورانتقال کریس وانس , کانال تلگرام جملات بزرگان , بازیگر نقش اصلی سریال مامور انتقال ساخته لوک بسون , بازیگر نقش فرانک در سریال مامور انتقال , سریال واقعى میخک , خواستگاری جان آبراهام ازدیپیکا , بازیگران سریال آخرین پنالتی , ویکی پدیا فیلم اخرین پنالتی , بازیگران فیلم اخرین پنالتی , منشی آقای بیات در خانه به دوش , میشل اوکلر , بازیگرزیبای فرانسه سه نفربرای کشتن , فیلم سینمایی سه نفر برای کشتن , ﺳﺮﻳﺎﻟﻬﺎﻱ ﻧﻮﺭﻭﺯ 1395 , ژاک دری , فیلم ۳ نفر برای کشتن , فیلم شرلوک هلمز و صدای وحشت 1942 , مشخصات بازیگران سریال مامور انتقال پخش شده در شبکه سوم سیما , فیلم سه نفربرای کشتنکشورفرانسه , فیلمفیلسوف های احمق , بازیگران پسران خط مقدم , فقط تمام فیلم لوسی , هیجان در ساعت صفر , سریال مامور انتقال لوک بسون و رابرت مارک کامن , ترجمه داستان مغاک و آونگ , نقد سریال شمعدونی , بازیگران فیلم ضربه طوفان , نویسنده حالت خاص , سریال آخرین پنالتی , نقد فیلم خاکستر جیم استرجس , دانلودفیلم مامور انتقال دوبله بازیگر کریس ونس , فىلم ارزوهاى بزرگ محصول انگلىس , سریال هاشم آقا , والنتین آلخاندرو , وکیل در فیلم جاده چالوس چشم سبزه , خلاصه پاستا , بازیگر فیلم آرزوهای بزرگ محصول انگلیس , بیو گرافی هنرپیشه مرد پیپ درفیلم ارزوهای بزرگ , ریفی فی , عکس راب و فیلم رودخانه برفی , فیلم ارزوهای بزرک محصول انکلستان , درحاشیه 2 مدیری نقش دارد
جمال شورجه
دایره سرخ (فیلم ۱۳۷۴)
کارگردان جمال شورجه
نویسنده احمد شهرابی فراهانی
بازیگران فرامرز قریبیان
اردلان شجاع کاوه
محمد کاسبی
پریسا شاهنده
رضا آقاربی
موسیقی محمدرضا علیقلی
فیلمبرداری : محمد درمنش
تدوین حسین زندباف
تاریخهای انتشار
۱۳۷۴
مدت زمان
۱۰۴دقیقه
کشور ایران
زبان فارسی
دایره سرخ (فیلم ۱۳۷۴) فیلمی به کارگردانی جمال شورجه و نویسندگی احمد شهرابی فراهانی ساختهٔ سال ۱۳۷۴ است.
بازیگران
فرامرز قریبیان
اردلان شجاع کاوه
محمد کاسبی
پریسا شاهنده
رضا آقاربی
ستار اورا
سیدمحسن خرم دره
احسان غلامی
محمد غلامحسینی
حسین خلیلی
محمد خیری پور
رضا غفوری
ناصر رحیمی
جواد واحدیان
محمدعلی کشانی
روزبه اخوان
اکبری خیری پور
منوچهر رسول زاده
غلامعلی دیده بان
حبیب اله الهیاری
پخش از : شبکه اصفهان
ژانر : جنگی
دسته بندی : فیلم سینمایی ایرانی
زبان : فارسی
زمان پخش: 05 مهر 1394 ۱٣:۵٧
مدت: 1 ساعت و 28 دقیقه
درباره " دایره سرخ "
هواپیمای سرگرد رضا ابراهیمی، خلبان نیروی هوایی، هنگام بازگشت از یک عملیات برون مرزی توسط پدافند سنگین یک منطقه ناشناس در خاک عراق مورد اصابت گلوله قرار می گیرد....
-----------------------------------------------
دایره سرخ فیلمی به کارگردانی جمال شورجه و نویسندگی احمد شهرابی فراهانی ساختهٔ سال ۱۳۷۴ است.
خلاصه داستان: هواپیمای سرگرد رضا ابراهیمی، خلبان نیروی هوایی، هنگام بازگشت از یک عملیات برون مرزی توسط پدافند سنگین یک منطقه ناشناس در خاک عراق مورد اصابت گلوله قرار می گیرد. رضا در این حادثه…
بازیگران: فرامرز قریبیان, اردلان شجاع کاوه, محمد کاسبی, پریسا شاهنده, رضا آقاربی
-----------------------------------------------
هواپیمای سرگرد رضا ابراهیمی، خلبان نیروی هوایی، هنگام بازگشت از یک عملیات برون مرزی توسط پدافند سنگین یک منطقه ناشناس در خاک عراق مورد اصابت گلوله قرار می گیرد….
بازیگران : فرامرز قریبیان ، اردلان شجاع کاوه ، محمد کاسبی ، پریسا شاهنده ، رضا آقاربی ، ستار اورا ، سیدمحسن خرم دره ، احسان غلامی ، محمد غلامحسینی ، حسین خلیلی ، محمد خیری پور ، رضا غفوری ، ناصر رحیمی ، جواد واحدیان ، محمدعلی کشانی
کارگردان : جمال شورجه
زمان زمان فیلم : ۸۸ دقیقه
عوامل تهیه برنامه
بازیگران :
فرامرز قریبیان - اردلان شجاع کاوه - محمد کاسبی - پریسا شاهنده - رضا آقا ربی - ستار اورا - سید محسن خرم دره - احسان غلامی
کارگردان :
جمال شورجه
نویسنده :
احمدشهرابی فراهانی
-----------------------------------------------
گفتوگو با جمال شورجه، نویسنده و کارگردان سینما
تولید فیلمهای دفاع مقدس، تاریخ مصرف ندارد
نام جمال شورجه در کنار ابراهیم حاتمیکیا و رسول ملاقلیپور به عنوان فیلمسازان نامآشنای عرصه دفاع مقدس و جنگ تحمیلی گره خورده است. حتی شاید او را بتوان راسخترین کارگردان این حوزه خواند، آن هم در شرایطی که ملاقلیپور دیگر میان ما نیست و حاتمیکیا هم هرازگاهی تصمیم میگیرد همچون «آژانس شیشهای» به تبعات جنگ بپردازد یا مثل «دعوت» فضای دیگری را تجربه کند. شورجه مردی است که هنوز با خاک و پلاک عقد اخوت دارد و با وجود سالها سپری شدن جنگ تحمیلی، زیر نور چراغ مقاومت فیلم میسازد. به بهانه پخش فیلم «دایره سرخ» سراغ این کارگردان رفتیم و گفتوگوی کوتاهی با او کردیم.
ایده اولیه ساخت فیلم دایره سرخ چگونه شکل گرفت؟
فیلم دایره سرخ قرار بود مقدمهای برای ساخت مجموعهای تلویزیونی به نام شهید بابایی باشد. آن موقع من به اتفاق آقای تیرداد سخایی مشغول نوشتن فیلمنامهای در این خصوص بودیم و برای این که شناخت نسبی به امور نیروی هوایی پیدا کنیم، تصمیم گرفتیم فیلم دیگری را که از سوی نیروی هوایی پیشنهاد شده بود کار کنیم. فیلمنامه این فیلم یعنی دایره سرخ را آقای احمد شهرابی فراهانی نوشت که داستان آن درباره رشادتهای خلبانهای نیروی هوایی بود. پس از این فیلم هم توفیق داشتم فیلم شهید عباس دوران را برای نیروی هوایی بسازم، اما باز ساخت این فیلم هم باعث نشد فیلم زندگی شهید بابایی را کار کنم. تا اینکه سالها بعد یکی دیگر از دوستان و همکارانم به نام آقای یدالله صمدی مجموعه «شوق پرواز» را در این خصوص ساخت.
رها ماهرو : خوانندگان عزیز و سینمادوست ، لطفا نظر و نقدتان را درباره فیلم دایره سرخ به کارگردانی جمال شورجه که از شبکه نمایش تلویزیون پخش شد برای ما بنویسید و بفرستید .
کار کردن با بازیگری چون فرامرز قریبیان چطور بود؟
تجربه خیلی خوبی بود. آقای قریبیان یک بازیگر بسیار حرفهای، خوب و با اخلاق سینمای ماست که کارگردانی هم میکند. من در کنار ایشان خیلی آموختم. بجز این بازیگر باسابقه، بازیگران حرفهای دیگری همچون اردلان شجاع کاوه و محمد کاسبی هم در این کار حضور داشتند. این پروژه در آن مقطع با همکاری خیلی خوب نیروی هوایی ساخته شد.
چقدر در فیلم از نماهای واقعی هوایی استفاده کردید و چقدر از نماهای بسته بازسازی شده است؟
ما برای فیلمبرداری این کار در بوشهر مستقر شدیم. طبق برنامهریزیهایی که با بخش عملیات نیروی هوایی انجام داده بودیم، از پروازهای آموزشی، گانری (رزمایشی)، تیراندازیها، تیکآفها، لندینگ، نشست و برخاستهای هواپیما به صورت مستند فیلمبرداری میکردیم، اما باز به دلیل همکاری عزیزان نیروی هوایی بخشهایی را هم به طور مجزا و اختصاصی برای فیلم ضبط کردیم. طراحی صحنه این فیلم به عهده آقای حمید قدیریان بود که توانست فضاهای خوب و رئالی ایجاد کند.
احتمالا این همه همکاری ناشی از اعتبار و تجربه کافی شما در این زمینه بود، چون برخی سینماگران اعتقاد دارند این همکاریها و امکانات از سوی نهادهای نظامی دراختیار همه قرار نمیگیرد.
اتفاقا باید بگویم اصلا این طور نیست و نیروهای هوایی، زمینی و دریایی واقعا همیشه شوق و ذوق و روحیه همکاری بسیار بالایی دارند. به شرط این که گروههای تولیدی ما بتوانند از کانال درستی وارد این موضوعات شوند و دستورات لازم را بگیرند. همین الان هم نیروهای مسلح ما اعم از سپاه و ارتش این روحیه خوب همکاری را دارند. ما فیلمسازان و نیروهای مسلح باید متقابلا از این موقعیتها و ظرفیتها به درستی استفاده کنیم تا هم نیروهای نظامی بتوانند از ظرفیتهای هنری برای نمایش اقتدار خود بهره ببرند و هم فیلمسازان از این فرصت استفاده کنند و خدمات دوسویه خود را به هم نشان دهند.
اسم دایره سرخ یادآور فیلمی به همین نام ساخته ژان پیرملویل و با بازی آلن دلون، جیان ماریا ولونته و ایو مونتان است که البته ربطی به لحاظ قصه و موضوع به آن اثر ندارد. احیانا انتخاب این اسم تحت تاثیر نام آن فیلم نبوده است؟
نه، عبارت دایره سرخ در فیلم ما موضوعیت داشت و من به همین دلیل این اسم را برای آن انتخاب کردم و این نامگذاری ربطی به کار آقای ملویل ندارد.
ساخت فیلمهایی نظیر دایره سرخ و «خلبان» در بحبوحه جنگ برای تهییج نیروها و نمایش مقاومت و دفاع رزمندهها طبیعی به نظر میرسید و لازمه زمان بود، اما تولید این آثار در میانههای دهه 70 و پس از جنگ چه رویکردی را دنبال میکرد؟
تولید فیلمهایی که با موضوع دفاع مقدس ساخته میشود و به مضامینی چون رشادت رزمندهها و مقاومت و حماسه قهرمانان جنگ تحمیلی میپردازد، در هر زمان و دورانی لازم است. این فیلمها هم واقعیتهای دفاع مقدس ما را نشان میدادند و هم ظرفیتها و توانمندیهای رزمندگان ما را به تصویر میکشیدند. ساخت این آثار هنوز هم ضرورت دارد، چون ما همین الان هم مدام مورد تهدید و ارعاب دشمنان قسم خورده هستیم. بنابراین باید اقتدار خودمان را از طریق رسانههایی چون تلویزیون و سینما نشان دهیم و هیچ وقت نباید از این موقعیتها غفلت کنیم، به دلیل این که ما کشوری دارای نگاه و جهانبینی انقلابی هستیم. برخلاف دشمن که هیچگاه نخواسته این روحیه در کشور ما و منطقه تسری پیدا کند، روحیه مجاهدتطلبی و شهادتطلبی در جهان اسلام بخوبی گسترش پیدا کرده است. دشمن از این روحیه میترسد و همیشه ما را موردتهدید و ارعاب قرار میدهد. به همین دلیل کشور ما همواره باید از طریق تبلیغات و ایجاد روحیه دفاع و مقاومت در جامعه آماده دفاع از خودش باشد و توانمندیهای نظامی خودش را بالا ببرد. اتفاقی که الان خوشبختانه دارد میافتد، اما متاسفانه در زمینه سینما ما یک مقدار کم و ضعیف عمل میکنیم.
فکر میکنید برای حضور پررنگتر در سینمای مقاومت و دفاع مقدس باید تغییر رویکرد دهیم؟ اشکال فعلی را در فیلمنامه و ساختار آثار میبینید؟
بله، هر دووجهی که میگویید وجود دارد. هم از طرف فیلمنامهنویسان و فیلمسازان ما یک مقدار غفلت صورت میگیرد، چون فکر میکنند سرمایهگذاری خوبی در این خصوص انجام نمیشود و تصور میکنند دولت حمایت لازم و کافی را انجام نمیدهد و هم تغییر رویکردی باید در زمینه سیاستگذاری به وجود آید. به نظرم برای این طور کارها باید دولت و نهادهای مرتبط با دفاع مقدس پیشقدم شوند و موضوعات این چنینی را برای ساخت سفارش دهند و از تولید آنها حمایت کنند. ساخت این فیلمها به موازات تجهیز توان و ظرفیت نیروهای دفاعی ما برای ارتقای روحیه جامعه همیشه لازم است. همان طور که در فرمایشات مکرر مقام معظم رهبری به این امر اشاره شده است، امیدوارم تدبیر و اهتمام جدی و مستمری در این خصوص صورت بگیرد.
کار جدیدی برای ساخت ندارید؟
همچنان پیگیر ساخت مجموعه تلویزیونی «شهید بروجردی» به تهیهکنندگی محمود غلامی هستم که امیدوارم اواخر امسال با همکاری و حمایت سیمای جمهوری اسلامی ایران آن را به مرحله تولید نزدیک کنیم تا بتوانیم اثر خوبی درباره این فرمانده دلاور و بزرگ دفاع مقدس بسازیم.
علی رستگار
-----------------------------------------------