رها ماهرو

رها ماهرو

منتقد سینما و تلویزیون
رها ماهرو

رها ماهرو

منتقد سینما و تلویزیون

نقد فیلم مرا متهم بدان ساخته سیدنی لومت

رها ماهرو : خوانندگان محترم وبلاگ پرطرفدار سینمایی رها ماهرو ، لطفا نظرتان را درباره فیلم مرا متهم بدان ساخته سیدنی لومت به ما بگویید .

http://ecx.images-amazon.com/images/I/51XvSKTh1HL._SY300_.jpg
مرا متهم بدان
2006 آلمان
Find Me Guilty

کارگردان:Sidney Lumet

http://www.blackfilm.com/i3/movies/f/findmeguilty/poster_dvd.jpg


مرا گناهکار بدان

کارگردان سیدنی لومت
بازیگران ون دیزل
پیتر دینکلیج
ریچارد پورتنو
آلکس روکو
موسیقی جاناتان تانیک
تاریخ‌های انتشار
 ۱۷ مارس ۲۰۰۶
مدت زمان
 ۱۲۵ دقیقه
کشور ایالات متحدۀ آمریکا
زبان انگلیسی
هزینهٔ فیلم ۱۳٬۰۰۰٬۰۰۰ دلار
فروش گیشه ۲٬۶۳۶٬۶۳۷ دلار

مرا گناهکار بدان، (به انگلیسی: Find Me Guilty) فیلمی در ژانر کمدی، جنایی، درام است. کارگردان فیلم، سیدنی لومت است. این فیلم در سال ۲۰۰۶ میلادی ساخته شد.
____________
ژانر: بیوگرافی , کمدی , جنایی
امتیاز: 7٫0/۱۰

https://upload.wikimedia.org/wikipedia/en/thumb/c/c2/FMGPoster.jpg/220px-FMGPoster.jpg

رنگی / 125 دقیقه
بازیگران عمده: وین دیزل، پیتر دینک لیج، لینس روچ، ران سیلور، الکس روکو، آنابلا اسکیورا و رابرت استنتن.
کارگردان: سیدنی لومت.
خلاصه داستان: در سال های 1987 و 1988، به مدت 21 ماه، بیست تن از اعضای خانواده ی مافیایی «لوکزه» اهل نیوجرزی به جرم 76 فقره خلاف محاکمه شدند. متهم اصلی در این محاکمه ی طولانی، «جاکومو دی نورشیو» (دیزل) بود که دفاع از خودش را به عهده گرفت…
شرح فیلم: لومت 82 ساله، خیلی راحت و بی هیچ عذاب وجدانی، هم دلی تماشاگر را به سوی «دی نورشیو» سوق داده و دادستان را موجودی موذی و غیر قابل تحمل و اکثر پلیس ها را موجوداتی آشکار دورو و پردوز و کلک توصیف کرده – طوری که برخی از منتقدان امریکایی نتیجه گرفتند که فیلم علنا طرفدار مجرم ها است.

http://static.independent.co.uk/s3fs-public/thumbnails/image/2013/12/16/17/find-me-guilty.jpg
تحلیل فیلم
فیلم «مرا متهم بدان» داستان واقعی محاکمه بزه‌کاری به نام «جکی دینورشیو» است که در طول محاکمه‌ای بین سال‌های 1987 تا 1988 که طولانی‌ترین محاکمه در تاریخ قضایی آمریکا محسوب می‌شود خود به وکالت و دفاع از خود پرداخت. او که فردی کم‌سواد بود با دفاعیات بذله‌گویانه و ساده‌ و مؤثرش باعث شد که پرونده به نفع متهمان خاتمه پیدا کند.
«مرا متهم بدان» بی‌اختیار بیننده را به یاد فیلم اول سیدنی لومت، «دوازده مرد خشمگین» می‌اندازد که آن هم در فضای یک دادگاه می‌گذشت و لومت کهنسال نشان می‌دهد که چطور مانند دوران جوانی‌اش هنوز هم می‌تواند یک مضمون قضایی و حقوقی را در فضای بسته یک دادگاه دیدنی کارگردانی کند تا تماشاگر لحظه‌ای احساس خستگی نکند و مشتاقانه روایت را دنبال کند.
____________
مرا متهم بدان» دادگاهی تصویری درسینمای جهان

«مرا متهم بدان» دادگاهی تصویری درسینمای جهانمرا متهم بدان اثر قابل توجه سیدنی لومت به خلق ماجرایی حقیقی و روایتی مستند می پردازد، این فیلم سینمایی درباره شخصی است که ساختار نظام قضایی آمریکا را زیر سوال می برد.
فیلم بر اساس داستان زندگی حقیقی جاکومودی نورشیتو ساخته شده است، که در حین ساخت فیلم فوت کرده و نتوانسته شاهکارش که به تصویر بدل شده ببیند.
او خودش به دفاع از خود می پردازد و با بذله گویی های پی در پی و شوخی هایش دادگاه و هیئت منصفه را به مسخره می گیرد این داستان واقعی به یکی از طولانی ترین محاکمه های قضایی آمریکا در بین سال های ۱۹۸۷ و ۱۹۸۸ و در مدت ۲۱ ماه می پردازد، این دادگاه به محاکمه بیست نفر از اعضای خانواده مافیای لوچزه از افراد ایتالیایی الاصل ساکن نیوجرسی به علت حدود ۸۰ فقره خلاف می پردازد.
سینمایک باز هم به عهد خود وفا کرده و یکی از فیلم های جدید و برجسته سینمای جهان را انتخاب کرده و نشان داده است مرا متهم بدان محصول سال ۲۰۰۶ کشور آلمان- آمریکا می باشد و همین طور نامزد خرس طلایی جشنواره برلین بوده است.
لومت با داستان پردازی و دیالوگ نویسی، فوق العاده و جذابش از محیط خشک و نامانوس دادگاه کم کرده که این سینمایی بر خلاف روایت یکنواخت و یک جورش بیننده را خسته و دلزده نمی کند و مخاطب ترغیب می شود تا پایان، دادگاه و جریاناتش را پیگیری کند و این هنر لومت است که توانسته با استمداد از دیگر عناصر تصویری، تک لوکیشن بودن فیلمش و همچنین جریانات خشک دادگاه را به طوری دوست داشتنی به مخاطب تحمیل کند.بازی جالب و تاثیرگذار وین دیزل نیز یکی از عواملی می باشد که از خشکی و غیر ملموس بودن فضا می کاهد.او با قدرت و توانایی خاصی توانسته نقشش را ایفا کند و به وسیله چهره کمدی و جذابیتش حس را به بیننده منتقل کند، (هر چند که این انتقال حس در ایران بیشتر به عهده دو بلور توانا و خوش صدای این نقش بوده است، زیرا در دوبله آثار خارجی نیمی از بازی به برقراری ارتباط و نوع بیان دو بلاژها بستگی دارد)
گذشته از برجستگی اثر لومت جسارت و قدرت ریسک بالایی داشته که به سراغ چنین موضوع تک بعدی رفته است البته که لومت با فضای دادگاه در آثار گذشته اش نیز آشنا بوده و کار کرده است و همچنین او عادت دارد فیلم هایش را در یک لوکیشن با فضای بسته بسازد، نگاه هجوگونه و طنزآمیز لومت در تمام فضای دادگاه حکم فرماست؛ مثلا آوردن یکی از مهره های سرنوشت ساز فیلم در حالی که روی برانکار است به دادگاه و یا انتخاب فردی کوتاه قد و با ظاهری کمیک برای ایفای نقش وکیل.
او از تمام عناصر برای بیان واقعیت بودن دادگاه آمریکا استفاده کرده است و به نوعی بر شوخ طبعی نورشیر نیز اشاره کرده است تا جایی که او با شوخ طبعی اش و همچنین به وسیله مضحک بودن نظام قضایی آمریکا می تواند پیروز از میدان بیرون بیاید.
اما گذشته از روح شوخ طبعی، جوانمردی و انسان دوستی نورشیر است که مورد توجه دوربین لومت بوده است، در جایی نورشیو در عین خیانتی که به او شده پسر عمویش را می بخشد و از او دفاع می کند.البته که وابستگی های خانوادگی از اصول گروه های مافیا می باشد)
سینمایک به تهیه کنندگی و کارگردانی مهدی فرودگاهی هم چنان دارد در راستا و اهداف والای خود حرکت می کند و هر هفته فیلم های جذاب و روز دنیا را به نمایش می گذارد.
منبع : روزنامه خراسان
http://g-ec2.images-amazon.com/images/G/03/video/features/FindMeGuilty01.jpg
«مرا متهم بدان»در سینما یک
«مرا متهم بدان»در برنامه این هفته سینما یک فیلم سینمایی «مرا متهم بدان» به کارگردانی «سیدنی لومت» پنجشنبه 9 مهرماه ساعت 22 پخش می شود.
«مرا متهم بدان»
در برنامه این هفته سینما یک فیلم سینمایی «مرا متهم بدان» به کارگردانی «سیدنی لومت» پنجشنبه 9 مهرماه ساعت 22 پخش می شود.
به نقل از وبلاگ رها ماهرو ، فیلمنامه «مرا متهم بدان» را سیدنی لومت به همراه « تی جی مانچینی» به نگارش در آورده اند و در آن بازیگرانی چون «وین دیزل» و «آلکس روکو» به ایفای نقش پرداخته اند.
این فیلم سینمایی درباره شخصیتی است که ساختار نظام قضایی آمریکا را زیر سوال می‌برد. فیلم براساس داستان زندگی حقیقی جاکومودی نورشیو ساخته شده، که در حین ساخت فیلم فوت کرد،
داستانی که به یکی از طولانی ترین محاکمه های قضایی آمریکا در بین سال های 1987 و 1988 و در مدت 21 ماه ، بیست نفر از اعضای خانواده مافیایی «لوچزه» از افراد ایتالیایی الاصل ساکن نیوجرسی به خاطر حدود 80 فقره خلاف محاکمه شدند می پردازد.
گزارش وبسایت رها ماهرو می افزاید: «مرا متهم بدان» محصول 2006 آلمان، آمریکا و نامزد خرس طلایی جشنواره برلین است.
بر اساس این گزارش برنامه سینما یک به تهیه کنندگی و کارگردانی مهدی فرودگاهی در امور تامین برنامه شبکه یک سیما تولید می شود.
http://metropolis.co.jp/movies/files/2012/05/948-M-Find-Me-Guilty.jpg

پخش «صخره سرخ» به عنوان پرهزینه‌ترین فیلم آسیا از «سینما یک» سینمایی «مرا متهم بدان» با سه هفته تاخیر به روی آنتن می‌رود

فیلم‌های سینمایی «صخره سرخ» و «مرا متهم بدان» طی هفته‌های آتی در قالب برنامه «سینما یک» از تلویزیون پخش می‌شوند.
در حالی که برنامه «سینما یک» قرار بود هفته گذشته (9 آبان ماه)، فیلم سینمایی «مرا متهم بدان» را پخش کند، این اثر به دلیل آن چه از سوی تهیه‌کننده برنامه «آماده نشدن فیلم» نامیده شد، به روی آنتن نرفت.

تهیه‌کننده برنامه «سینما یک» در عین حال زمان پخش فیلم «مرا متهم بدان» را پنجشنبه (30 آبان ماه) اعلام کرد.

به گزارش ایسنا، «مرا متهم بدان» یک کمدی - جنایی است که سیدنی لومت در سال 2006 آن را کارگردانی کرده‌است. فیلم «مرا متهم بدان» در جشنواره فیلم برلین نامزد خرس طلا بوده‌است و وین دیزل و الکس روکو در آن نقش‌آفرینی کرده‌اند. داستان فیلم به یکی از طولانی‌ترین محاکمه‌های قضایی آمریکا می‌پردازد که بیست نفر از اعضای خانواده مافیایی «لوچزه» از افراد ایتالیایی الاصل ساکن نیوجرسی به خاطر حدود 80 فقره خلاف محاکمه شدند.

بر اساس این گزارش ایسنا، برنامه «سینما یک» پس از پخش فیلم «خرس» ژان ژاک آنو، پنجشنبه هفته آینده (23 آبان ماه) «صخره سرخ» را برای بینندگان خود پخش خواهد کرد. این فیلم که پرفروش‌ترین فیلم تاریخ سینمای چین لقب گرفته‌است، اثر جدید جان وو است که از آن به عنوان پرهزینه‌ترین فیلم سینمای آسیا یاد می‌شود. جان وو مدتی را در سینمای هالیوود گذراند و فیلمهای پرفروشی چون «تغییر چهره»، «ماموریت غیرممکن» و «خانواده رابینسن» را هم ساخت. او پس از سالها مجددا به چین بازگشت و فیلمسازی را در کشور خودش ادامه داد.

«صخره سرخ» با اقتباس از یک رمان کلاسیک چینی به نام «رومانس سه امپراتوری» ساخته شد و

تونی لیونگ چیو وای، تاکشی کانشیرو، ژانگ فنگی، چانگ چن و لین چیلینگ در آن نقش‌آفرینی کردند. داستان فیلم در آخرین روزهای حکمرانی سلسله «هان» در سال 208 روی می‌دهد و درباره نبردهایی است که دوره حکمرانی سه امپراتور در چین به همراه داشت.
http://dvdmedia.ign.com/dvd/image/article/715/715270/find-me-guilty-20060627053000488-000.jpg
درباره " مرا متهم بدان "

درباره شخصیتی است که ساختار نظام قضایی آمریکا را زیر سوال می‌برد. جاکومودی نورشیو شخصیت حقیقی که فیلم براساس داستان زندگی او ساخته شده است و در حین ساخت فیلم فوت کرد، با هجو کردن محاکمات قضایی آمریکا یکی از تاریخی ترین پرونده های این کشور را رقم زد. فیلم به یکی از طولانی ترین محاکمه های قضایی آمریکا می پردازد.
____________
پخش از : شبکه 1
ژانر : بیوگرافی ، جنایی
دسته بندی : فیلم سینمایی خارجی
زبان : فارسی
زمان پخش: 26 تیر 1394 ٠۹:۲٣
مدت: 1 ساعت و 35 دقیقه
____________
شبکه یک با شش فیلم سینمایی به استقبال عید سعید فطر می‌رود / به مناسبت عید سعید فطر شبکه یک شش فیلم سینمایی به نام‌های "مرا متهم بدان"، "آماده باش"، "میلیونر زاغه نشین"، "به من نگو قراضه"، "تفنگدار تنها" و "فرید بهاری" را پخش خواهد کرد

به گزارش «نسیم»، فیلم سینمایی مرا متهم بدان محصول 2006 آلمان و آمریکا و به کارگردانی سیدنی لومت جمعه 26 تیرساعت 9 صبح به روی آنتن می رود. فیلمنامه مرا متهم بدان را سیدنی لومت به همراه تی جی مانچینی نوشته است و درآن بازیگرانی چون وین دیزل، پیتر دینک لاگ و ران سیلور بازی کرده اند.
این فیلم درباره شخصیتی است که ساختار نظام قضایی آمریکا را زیر سوال می‌برد. فیلم براساس داستان زندگی حقیقی "جاکومودی نورشیو" ساخته شده که در حین ساخت فیلم فوت کرد، داستانی که به یکی از طولانی ترین محاکمه های قضایی آمریکا در بین سال های 1987 و 1988 و در مدت 21 ماه، بیست نفر از اعضای خانواده مافیایی "لوچزه" از افراد ایتالیایی الاصل ساکن نیوجرسی به ارتکاب80 فقره خلاف، محاکمه شدند می پردازد.
فیلم سینمایی آماده باش به کارگردانی بهرنگ توفیقی و تهیه کنندگی سیدکمال طباطبایی محصول سال1390 و در ژانر طنز است که مهدی سلوکی،آتیلا پسیانی، مجید مشیری، نگین صدق گویا و ستاره اسکندری در آن ایفای نقش کردند.
آماده باش روایتگر داستان سه سرباز به نام های رهی، نیما و جاوید است که در روزهای پایانی ماه مبارک رمضان، زودتراز موعد مقرر به مرخصی می روند. این امر باعث بروز مشکلاتی در خانه هایشان می شود. رهی و نیما در پی درگیری با خانواده برای رهایی از این وضعیت و رسیدن به آرامش راهی روستای جاوید در شمال می شوند. آشنایی با سید متولی امامزاده روستا مسیر داستان را تغییر می دهد...
 این فیلم جمعه 26 تیر ساعت 16 از شبکه یک پخش می شود.
فیلم سینمایی میلیونر زاغه نشین محصول سال 2008 انگلیس و آمریکاست که دنی بویل و لاولین تاندان آنرا کارگردانی کرده اند.
دو پاتل، فریدا پینتا و سائوراب شوکلا از بازیگران اصلی این فیلم سینمایی خانوادگی هستند که روز شنبه 27 تیر ساعت 9 صبح از شبکه یک پخش می شود. در خلاصه داستان این فیلم آمده است: وقتی یک پسر جوان بنام "جمال مالیک" در یک مسابقه تلویزیونی به مرحله نهایی و میلیونر شدن نزدیک می شود، مجری تلویزیونی او را به مقامات امنیتی به عنوان یک شیاد معرفی می کند چرا که به نظر نمی رسد پسری به سن او که یک آبدارچی نیز بوده است بتواند به تنهایی از عهده پاسخگویی به سوالها برآید. "جمال" زیر شکنجه پلیس روند زندگی سخت و فقیرانه خود را بازگو می کند. در واقع پاسخ هر یک از پرسش هایی را که "جمال" می دهد، نتیجه تجربه ای تلخ و دردناک از زندگی پر رنج اوست.
فیلم سینمایی به من نگو قراضه به کارگردانی سید محسن یوسفی محصول سال 1391 و در ژانر طنز با بازی جمشید مشایخی، علیرضا خمسه، فاطمه صدرایی و خسرو احمدی است.
این فیلم داستان مردی بازنشسته حسابداری است که صاحب یک ماشین قدیمی و فرسوده است که با آن مسافرکشی می کند، همه از او می خواهند آن ماشین فرسوده را تعویض کند اما او بخاطر علاقه شدیدی که به ماشینش دارد قبول نمی کند تا اینکه مسافری سوار ماشینش می شود و به دلیل خاطرات قدیمی که او و همسر بیمارش با آن ماشین دارند اصرار شدید به خرید ماشین او را دارد اما وی قبول نمی کند و این شروع ماجرای فیلم است.
این فیلم سینمایی شنبه 27 تیر ساعت16 پخش می شود.
فیلم سینمایی تفنگدار تنها دیگری فیلمی است که روز یک شنبه 28 تیر ساعت 9 صبح به روی آنتن شبکه یک می رود. این فیلم محصول سال 2013 آمریکا و در ژانر طنز است. گور وربینسکی کارگردان و جانی دپ، آرمی هامر و ویلیام فیچر از بازیگران این فیلم هستند.
 در خلاصه داستان این فیلم آمده است: در سال 1933 در شهر سانفرانسیسکو پسری به نام ویل در شهربازی با سرخپوست پیری به نام تانتو مواجه می شود که عضو قبیله کومانچی ها بوده و داستان "تفنگدار تنها" را برای او بازگو می کند. در سال 1869 سفید پوستان جهت احداث راه آهن در شهر کلبی تگزاس در حال فعالیت بودند. جان رید برادر کلانتر شهر کلبی پس از فارغ التحصیلی از دانشگاه حقوق در راه بازگشت به شهر خود است که در قطار با دو تبهکار که یکی از آنها تانتو و دیگری بوچ کوندیش است آشنا می شود. افراد گروه بوچ کوندیش برای آزادی سردسته خود به قطار حمله می کنند و او را با خود می برند... .
فیلم سینمایی طنز فرید بهاری به کارگردانی مهرداد خوشبخت و به تهیه کنندگی رضا جودی محصول سال 1393 است که در آن بهنام تشکر، جمشید جهانزاده، فریبا نادری، افشین نخعی، پروین ملکی، اکرم مطلبی و محمدعلی دشتی ایفای نقش کردند.
در خلاصه داستان این فیلم آمده است: فرید بهاری فردی دروغگو و خیال پرداز است. روزی متوجه می شود سه شخصیت کاملا مشابه او که هر کدام یکی از صفت های اخلاقی بد او را دارا هستند در روند زندگی عادی او اختلال ایجاد کرده اند. بر اثر دردسرهای این سه شخصیت فرید بهاری تصمیم می گیرد عادات ناپسند خود را کنار بگذارد. این فیلم روز یک شنبه ساعت 16 از شبکه یک سیما پخش خواهد شد.

http://www.media1.hw-static.com/wp-content/uploads/find-me-guilty-movie-stills-vin-diesel_3484391-400x305.jpeg

مرا متهم بدان، پلیس پر دردسر، شجاعان و...
گزارش فیلم‌های آخر هفته در تلویزیون

خبرگزاری فارس: فیلم‌های سینمایی و تلویزیونی مختلفی نظیر «مرا متهم بدان»، «پلیس پر دردسر»، «شجاعان»، «جنگ کانرز» و ... در روزهای پایانی هفته به روی آنتن می‌روند.
خبرگزاری فارس: گزارش فیلم‌های آخر هفته در تلویزیون

شبکه‌های یک، دو، سه، چهار و تهران در روزهای پایانی هفته -9 و 10 آبان ماه- فیلم‌های سینمایی و تلویزیونی مختلفی را به روی آنتن می‌فرستند که جزئیات آنها به شرح زیر است: *«مرا متهم بدان» در برنامه این هفته سینما یک فیلم سینمایی «مرا متهم بدان» به کارگردانی «سیدنی لومت» پنجشنبه 9 مهرماه ساعت 22 پخش می‌شود. فیلمنامه «مرا متهم بدان» را «سیدنی لومت» به همراه «تی جی مانچینی» به نگارش در آورده‌اند و در آن بازیگرانی چون «وین دیزل» و «آلکس روکو» به ایفای نقش پرداخته‌اند. این فیلم سینمایی درباره شخصیتی است که ساختار نظام قضایی آمریکا را زیر سئوال می‌برد. فیلم بر اساس داستان زندگی حقیقی جاکومودی نورشیو ساخته شده، که در حین ساخت فیلم فوت کرد. این فیلم داستانی که به یکی از طولانی‌ترین محاکمه‌های قضایی آمریکا در بین سال‌های 1987 و 1988 و در مدت 21 ماه می‌پردازد که در آن بیست نفر از اعضای خانواده مافیایی «لوچزه» از افراد ایتالیایی الاصل ساکن نیوجرسی به خاطر حدود 80 فقره خلاف محاکمه شدند. «مرا متهم بدان» محصول سال 2006 آلمان و آمریکاست و نامزد خرس طلایی جشنواره برلین است. بر اساس این گزارش برنامه سینما یک به تهیه کنندگی و کارگردانی «مهدی فرودگاهی» در امور تامین برنامه شبکه یک سیما تولید می‌شود. * «تخت جمشید سر روزولت» تله‌فیلم جدید «سعید ابراهیمی‌فر» با نام «تخت جمشید سر روزولت» ساعت 16 جمعه به عنوان فیلم بعدازظهر از شبکه یک روی آنتن می‌رود. این فیلم به تهیه‌کنندگی «علیرضا سبط احمدی» درباره جوزف فریمن کارگردان آمریکایی ایرانی‌تبار است که برای شرکت در جشنواره فیلم به ایران سفر می‌کند و در ایران با حوادثی رو به رو می‌شود. آتیلا پسیانی، نازنین فراهانی و میلاد کی‌مرام نقش‌های اصلی «تخت جمشید سر روزولت» را ایفا می‌کنند. *«پلیس پر دردسر» فیلم سینمایی «پلیسِ پر دردسر» روز پنجشنبه 9 آبان ماه ساعت 23:45 به روی آنتن شبکه دو سیما خواهد رفت. این فیلم محصول سال 2003 آمریکاست و به تهیه کنندگی و کارگردانی ران شلتون ساخته شده است. بازیگرانی چون جاش هارت نت و هاریسون فورد نیز در آن ایفای نقش کرده‌اند. در خلاصه داستان فیلم سینمایی «پلیس پر دردسر» آمده است: «جو گاولین» مأمور باسابقه و کارآگاه پلیس جنایی است که علاوه بر انجام وظیفه در لباس یک پلیس، در کار معاملات مسکن نیز فعالیت می‌کند. او در موقعیت‌های مختلف کاری و گاهی در صحنه جنایت نیز به خرید و فروش مسکن می‌پردازد. همکار «جو» کارآگاه جوانی به نام «دی سی» است که همراه او پرونده‌های جنایت را پی‌گیری می‌کند. در یک حمله تروریستی به یک کلوپ، تعدادی از اعضای یک گروه موسیقی خیابانی که همگی سیاهپوست هستند به قتل می‌رسند و «جو» و «دی سی» مأمور بررسی پرونده می‌شوند؛ اما به طور کاملاً اتفاقی ... *«جنگ کانرز» فیلم سینمایی «جنگ کانرز» روز جمعه 10 آبان ماه ساعت17:30 به روی آنتن شبکه دو می‌رود. این فیلم محصول سال 2006 آمریکاست و به کارگردانی نیک کستل و تهیه کنندگی آلیسون سمنزا ساخته شده و بازیگرانی چون آنتونی تیریچ کریس و نیا پیپلس در آن ایفای نقش کرده‌اند. در خلاصه این فیلم سینمایی آمده است: «کانرز» مأمور خبره و توانای پلیس آمریکاست که برای انجام مأموریت‌های خطیر و حساس اعزام می‌شود. مسئول مستقیم کانرز فردی است به نام «بروکس» که از مأموران با سابقه پلیس و دارای سوابق زیاد جنگی در کویت و عراق است. در یکی از مأموریت‌هایی که کانرز برای مقابله با چند گروگان‌گیر اعزام می‌شود، پس از اینکه همه گروگان‌گیرها توسط او کشته می‌شوند، در اثر دخالت یکی از مأموران پلیس به نام «داریل گرین» که با کانرز و بروکس خصومت دارد، کانرز بینایی خود را از دست داده و خانه‌نشین می‌شود. کانرز پس از گذشت سه سال با یک عمل جراحی بینایی خود را به‌دست می‌آورد اما ... *«شلیک بزرگ» فیلم سینمایی «شلیک بزرگ» محصول سال 2007 کره است که روز پنجشنبه 9 آبان ماه ساعت 20:15 پخش خواهد شد و تکرار آن نیز روز جمعه 17 آبان ساعت 9:30 پخش خواهد شد. این فیلم به کارگردانی ژانگ وو پارک ساخته شده و بازیگرانی چون ووسونگ کام، هانگ سیون جانگ، سونگ جین کانگ و... در آن بازی کرده‌اند. در خلاصه داستان این فیلم آمده است: پارک من سو، مردی است که به دلیل تربیت خاص و خشن پدرش، به‌شدت و در حد وسواس منضبط و غیرقابل انعطاف است. این خصوصیت باعث شده که هیچ‌کس قادر به تحمل او نیست و به همین دلیل از کارش اخراج می‌شود، همسرش نیز قصد دارد از او جدا شود و ... *«ساعت 25» فیلم تلویزیونی «ساعت 25» محصول ایران است که هفته گذشته روی آنتن رفته و تکرار آن روز جمعه 10 آبان ماه ساعت 9:30 پخش خواهد شد. داستان این فیلم تلویزیونی را پیمان عباسی نوشته و مسعود آب پرور آن را کارگردانی کرده است. در این فیلم تلویزیونی که به تهیه کنندگی کمال طباطبایی ساخته شده، بازیگرانی چون امین تارخ، پریوش نظریه، افسانه چهره آزاد، شاهرخ فروتنیان، مهدی سلوکی و... ایفای نقش کرده‌اند. داستان این فیلم درباره طه است که پس از سالها اسارت به کشور باز می‌گردد. اما همه چیز تغییر کرده و نمی‌داند در پس این واقعیت‌های تلخ، حقیقتی پنهان شده است که... *«شجاعان» فیلم سینمایی «شجاعان» جمعه 10 آبان ساعت 22:30 در قالب صد فیلم از شبکه سه سیما پخش می‌شود. این فیلم سینمایی محصول سال 1958 آمریکاست و به کارگردانی «هنری کینگ» ساخته شده است. در «شجاعان» بازیگرانی چون گریگوری پک، جون کالینز، استفان بوید، هنری سیلوا، کاتلین گالانت و ... بازی کرده‌اند و در خلاصه آن آمده است: جیم داگلاس پس از کشته شدن همسرش و ربودن کیسه پولش به تعقیب چهار یاغی که می‌پندارد در این امر دست داشته‌اند می‌پردازد. پس از شش ماه تعقیب، آنها را در شهری در زندان می‌یابد که در انتظار اعدام هستند. وی برای مشاهده اعدام در شهر می‌ماند و ... * «قتل‌عام روز سنت والنتاین» فیلم آمریکایی «قتل‌عام روز سنت والنتاین» جمعه 10 آبان از شبکه 4 به نمایش درمی‌آید. در این فیلم که توسط راجر کورمن ساخته شده، جیسون روباردز، جرج سیگال و فرانک سیلورا بازی کرده‌اند. در «قتل‌عام روز سنت والنتاین»، درگیری باگز موران و آل کاپون به یک نبرد تمام عیار بدل می‌شود. کاپون، جک مک گرن را مأمور کشتن موران می‌کند و... این فیلم ساعت 20:30 جمعه 10 آبان در برنامه سینما چهار پخش خواهد شد. *«تا پای مرگ» فیلم سینمایی «تا پای مرگ» روز جمعه 10 آبان ساعت 13:30 از شبکه تهران پخش می‌شود. فیلم سینمایی «تا پای مرگ» محصول مشترک کشورهای آلمان، انگلیس، بلغارستان و آمریکا در سال 2007است که به کارگردانی سایمون فلوز و بازی جان کلود، ندام، سلینا گیلز، مارک دایموند و ویلیام‌اش ساخته شده است. در خلاصه داستان این فیلم آمده است: آنتونی استوو (جان کلود وندام) که یک مامور مخفی پلیس است از سوی همکار معتادش به فساد کشیده می‌شود. بعدها همه از او تنفر پیدا می‌کنند و حتی همسرش در آستانه طلاق از او قرار می‌گیرد. شریک سابق او گابریل کالاهان که همه بلاها زیر سر اوست افرادی برای به قتل رساندن او می‌فرستد و در درگیریی که بین آنها رخ می‌دهد آنتونی زخمی شده فرار می‌کند و .... تکرار این فیلم سینمایی 15 آبان ساعت 22 پخش می‌شود.
http://cineplex.media.baselineresearch.com/images/229361/229361_full.jpg
مرا متهم بدان

کارگردان : سیدنی لومت

بازیگران : وین دیزل و آلکس روکو

محصول : ۲۰۰۶ آمریکا و آلمان

نقد کوتاه

فیلم «مرا متهم بدان»درباره شخصیتی است که ساختار نظام قضایی آمریکا را زیر سوال می‌برد. جاکومودی

نورشیو شخصیت حقیقی که فیلم براساس داستان زندگی او ساخته شده است و در حین ساخت فیلم فوت کرد،

با هجو کردن محاکمات قضایی آمریکا یکی از تاریخی ترین پرونده های این کشور را رقم زد. فیلم به یکی از

طولانی ترین محاکمه های قضایی آمریکا می پردازد. در بین سالهای ۱۹۸۷ و ۱۹۸۸ و در مدت ۲۱ ماه ،

بیست نفر از اعضای خانواده مافیایی «لوچزه» از افراد ایتالیایی الاصل ساکن نیوجرسی به خاطر حدود ۸۰

فقره خلاف محاکمه شدند که نقش اصلی را در این وسط جکی دی نورسیو یکی از اعضای خانواده متهمان

ایفا کرد. او به جای اینکه وکیل اختیار کند؛ خود ، دفاع از خودش را پذیرفت و با لطیفه گویی ، دلقک بازی و

مسخره کردن دادستان و شاهدین و پلیس ها معرکه ای دیدنی راه انداخت.

(این فیلم براساس یک داستان واقعی ساخته شده است)
http://kh.i1.fdbimg.pl/hsvp9l_l9zv1b.jpg
متأسفم! این سینمای لعنتی، این سینمای کثیف، هنوز نفس می‌کشد.
سید حمیدرضا قادری
با نگاهی به فیلم «مرا متهم بدان» ساخته‌ٔ سیدنی لومت

یک مشت خلافکار ایستاده‌اند جلوی چشمتان، از آن دسته آدم‌ها که مطمئنی در عمرشان چند نفری را فرستاده‌اند به ملاقات حضوری با جناب عزراییل، مشروب خورده‌اند و بدمستی کرده‌اند، احیانا هر وقت سر دلشان درد گرفته برای تسکین دردشان، داده‌اند یکی را درسته کباب‌ترکی کنند و از آن دسته آدم‌ها که می‌دانی تا زیر بغل، بله! درست تا زیر بغلشان به خون ملت آلوده است... خُب... موقعیت پیچیده‌ای نیست. احیانا دوست داری یک اسلحۀ وینچستر به تو بدهند، با یک قاضی کور تا تو در کمال خونسردی، انتقام بشریت را از آن‌ها بگیری، ولی...

ولی تو عاشق آن‌ها شده‌ای... برایشان کف می‌زنی و دوست داری آن‌ها از دست یک مشت پلیس عدالت‌طلب عقده‌ای خیلی زود رها شوند... .

«این قاضی‌های پرحرف و اون هیئت منصفۀ احمق چرا این‌ها رو تبرئه نمی‌کنند؟»

حالا موقعیت پیچیده شده است. شما در برابر همۀ اخلاقیات مادرزادتان ایستاده‌اید... آیا چنین روزی فرا می‌رسد؟

پنجشنبه‌شب، همان آخرین روز آبان‌ماه 1387، برنامۀ «سینمای یک»، فیلمی با نام «مرا متهم بدان»، به کارگردانی گرگ پیر هالیوود، سیدنی لومت پخش کرد. یک فیلم گیرا و تأثیرگذار؛ گیرا چون بالاخره تماشاگر را تا انتها با خود، درگیرانه پیش برد و تأثیرگذار چون توانست همۀ مخاطبانش را وادار کند به چیزی دل ببندند که در دنیای واقعی نمی‌بایست به آن دل ببندند. کاری که سینما در هر لحظه، در حالِ انجام آن است؛ این‌که ما را قانع کند می‌توان دنیا را بر اساس قوانینی جدید خلق کرد، قوانینی که از دل تعامل خلاقانه ولی گاه غیراخلاقی تهیه‌کنندگان سینما، فیلمنامه‌نویسان و کارگردانان بیرون می‌آید و تیر خلاصش را هم البته بازیگران دوست‌داشتنی‌مان به ما می‌زنند.

البته این مجال اختصاص به نقد فیلم ندارد. اصلِ حرف، همان است که در پارۀ اولِ نگاشته خواندید. تصور یک چنین دنیای وارونه‌ای را می‌توانید بکنید؟ دنیایی که در آن این اندازه اخلاقیات و ضداخلاقیات جابه‌جا شده باشند.

برای آن‌ها که نتوانستند فیلم را ببینند، بد نیست خلاصه‌ای از داستان را بازگو کنم: داستان از آنجا شروع می‌شود که یک عضو خانواده‌ای مافیایی (ناگفته پیداست ایتالیایی) با بازی وین دیزل (همان بازیگر عضلانی فیلم‌های درِ پیتی چون XXX) به همراه باقی اعضای محترم خانواده، توسط یک دادستان سمج و بدپیله به جرم اغتشاش در نظم انسانی آمریکا(!) بازداشت می‌شوند. جناب دادستان، عزمش بر این مقصود جزم است که همۀ این اعضا را به یک پیک‌نیک طولانی خانوادگی در زندان‌های آمریکا بفرستد ولی خُب، قضیه به این سادگی‌ها هم نیست. هر کدام از این اعضای محترم با یک‌دوجین وکیل پدرسوخته‌تر از خودشان به دادگاه می‌آیند تا بدیهی‌ترین ادلۀ پلیس را هم رد کنند و خودشان را از بچه‌های سه‌چهار‌ساله هم معصوم‌تر جلوه دهند. این وسط یکی دو چیز جالب‌تر هم هست:

1. یکی از اعضای شوخ و البته لات و لوت خانواده (همان وین دیزل عزیز) خودش وکالت خود را به‌عهده می‌گیرد. (در حالی که تنها شش کلاس سواد دارد)

2. او به شدت به پسرعموهای خود (همان باقی خانوادۀ تبهکارش) علاقه‌مند است و برای آن‌ها حاضر می‌شود، پیشنهادات پلیس (برای آدم‌فروشی) را رد کند.

3. یک وکیل کارکشته هم هست که قدش به زور از بلند‌قدترین عضو خانوادۀ هفت‌کوتوله و سفید‌برفی بالاتر می‌رود. (در دادگاه وقتی می‌خواهد از موکلش دفاع کند، باید برایش جایگاه مخصوص بیاورند تا هیئت منصفه او را ببینند!!)

کل فیلم به چالش دادستان، قاضی، هیئت منصفه و وکلای متهمین برای دور زدن همدیگر طی می‌شود. داستانِ فیلم، واقعی است و محاکمه هم چیزی حدود 600 روز طول می‌کشد. فیلم، لحنی طنز دارد و البته دوبله‌های ایرانیزه‌شدۀ فیلم هم در باورپذیرتر شدن آن مؤثر افتاده‌اند. (تصور صدای حسین عرفانیان روی وین دیزل به فهم بهتر مدعای بنده کمک می‌کند)؛ اما چالش اصلی جای دیگر است.‌ ما به عنوان بینندۀ فیلم به‌تدریج با شخصیت لمپن و فردین‌وار وین دیزل (که برای این فیلم 15 کیلو چاق کرده و یک گریم سنگین را تحمل کرده تا دو برابر سن واقعی‌اش نشان دهد) هم‌ذات‌پنداری می‌کنیم، تا جایی که دوست داریم او در این نزاع پیروز شود و این در حالی است که ما می‌دانیم او کوکایین قاچاق می‌کرده، سنگ‌های بی‌ارزش رنگی را به جای جواهر به ملت می‌انداخته، یک رذل آدم‌کش قاچاقچی است و و و... ولی همین ما، از او خوشمان می‌آید که رفقای کثیفِ بدتر از خودش را نمی‌فروشد.‌ ما وقتی می‌بینیم دادستان و شُهّادش در محکوم کردن آن‌ها مرتب شکست می‌خورند پیروز می‌شویم، ما وقتی می‌بینیم یک دادستانِ عدالت‌طلب از دست او و دار و دستۀ مافیایی‌اش حرص می‌خورد، کیف می‌کنیم و این همه در شرایطی شکل می‌گیرد که ما آن‌چنان مسحور فیلم و شخصیت‌های آن شده‌ایم که یادمان می‌رود هر روز در دور‌ و برمان پر است از این دسته آدم‌ها که یا زمین‌خوارند یا بیت‌ا‌لمال‌خور یا دزد یا قاچاقچی یا رانت‌خوار و ما در گعده‌های شبانه و خانوادگی‌مان دولتمردانمان را به محاکمه می‌کشیم که چرا ایشان را سریع، ولو از طُرُق غیرقانونی، مجازات نمی‌کنند.

خُب، سِرِّ این تناقض در چیست؟

سینما کثیف، رذل و دروغگوست. این را دیگر باید اعتراف کنیم که این ساختۀ دست بشر، دارد ما را غرق در دنیایی می‌کند که ساخته و پرداختۀ ذهن آن‌هایی است که یا بیمارند یا قاتلینی ناکام هستند که می‌خواهند با خلق جانیانی که با لذت آدم می‌کشند (مانند هانیبال لکتر، زن و شوهر قاتلین بالفطره و عمدۀ شخصیت‌های فیلم‌های تارانتینو) انتقام قاتل نشدن خود را این‌گونه از ما مقتولینِ بی‌سر و صدا بگیرند و مشتی تهیه‌کنندۀ مافیاصفت هم هستند که پشت ساخت این فیلم‌ها تمایلات عقده‌گونۀ خود در نرسیدن به عظمت دُن کورلئونه‌ها را با ساخت این فیلم‌ها ارضا می‌کنند.

سینمایی که در آن برای هر حرکت کثیفِ بدمن فیلم، یک مشت نویسنده نشسته‌اند و فلسفه‌‌بافی می‌کنند... و ما نیز در برابر بیانات آن‌ها دو گوش خویش و قلب خود را تقدیم کرده‌ایم... حکایت خنده‌دار ولی حقیقی‌ای است.

در همین فیلم مرا متهم بدان، سکانسی هست که دادستان فیلم نشسته و برای همکارانش با لحنی اعتراض‌گونه درد و دل می‌کند. او می‌گوید اعضای هیئت منصفه نمی‌توانند اعضای خانوادۀ مافیا را گناهکار بخوانند، چون از قِبَل قاچاق اجناس ارزان‌قیمتِ آن‌ها، همین اعضای هیئت منصفه غیرمستقیم بهره‌مند می‌شوند. او با لحنی ترحم‌برانگیز آدم‌هایی چون ما را ناسپاس می‌خواند که تلاش‌های امثال او برای پاک کردن جامعه از شر وین دیزل‌ها را برنمی‌تابیم و عاشق لودگی‌های وین دیزل‌ها شده‌ایم، عاشق این هستیم که او مادرش را خیلی دوست دارد، برای دخترش پدری می‌کند و فردین‌بازی در می‌آورد.

با این همه، ما این سینما را دوست داریم چون رؤیاهایمان را تعبیر می‌کند، (رویایی چون مجازات غاصبین حقوق مردم؛ به واقع یک رؤیا!!!) چون به ما اجازه می‌دهد از چیزهای جزئی، کوهی عظیم بسازیم و بعد بایستیم و از دیدنش لذت ببریم. چون به ما اجازه می‌دهد در داستان‌های عاشقانه‌ای که هیچ‌گاه تجربه‌شان نکرده‌ایم، ولو مجازی، مشارکت داشته باشیم و لذت ببریم. به ما این اجازه را می‌دهد به جای قهرمانِ مرد داستان، مورد خواستگاری یک دختر قرا بگیریم، به ما اجازه می‌دهد عاشق یک دختر پولدار یا یک پسر فقیر لوطی‌مسلک بشویم و به خاطر او یک شهر را بر هم بریزیم.‌ به ما اجازه می‌دهد وقتی می‌بینیم قانون، مانع تحقق اهدافمان است، بزنیم و همه چیز را بر هم بریزیم و شاهد مقصود را در آغوش بکشیم و البته کسی هم خم به ابرو نیاورد. آنقدر این رویاها زیاد می‌شوند که وقتی یکی از گرد راه می‌رسد و به ما پرده‌ای از واقعیت را نشان می‌دهد (مانند سریال روزگار قریب و ده‌ها نمونۀ رئالیستی و ناتورالیستی دیگر) چیزی در وجودمان می‌شکند و این‌ها (این تصاویر واقعی‌نما) را بیشتر می‌پذیریم و قبول می‌کنیم؛ چون ناگهان به دنیای واقعی پرتاب می‌شویم. گرچه پس از مدتی، دیگر تحمل این همه تلخی واقعیت را نداشته و به اولین عاشقانۀ سوزناک هندی پناه می‌بریم تا باز در تخدیر سینما و کلاً جادوی تصاویر غرق شویم.

این است که ما در برابر قهرمانانی چون وین دیزل، خلع سلاح می‌شویم. در ظاهر، عاشق خصایل مردانۀ او شده‌ایم ولی یادمان می‌رود که این جزئی‌نگریِ کذابانۀ سینما قرار است ما را به همان نتیجه‌ای برساند که هیئت منصفۀ دادگاه رسید:

متهمین بی‌گناه هستند.

ما به جای آن‌که از ناکامی دادستان فیلم، این نماد عدالت که از قضا بسیار هم انسانی پرداخته شده ‌(نه مانند بازرس ژاور) ناراحت شویم، خوشحال می‌شویم و برای همۀ متهمین رها شدۀ فیلم و پایداری 600 روزه‌شان در فریب افکار عمومی کف می‌زنیم.

این وسط ما درگیر این دو تناقض باقی می‌مانیم: اخلاقیات و سینما!

سینما گاه ما را تا اندازه‌های یک چشم‌چران پایین می‌آورد و گاه ما را در مقام یک فیلسوف می‌نشاند. ولی لذت، سر جای خودش باقی می‌ماند.

چند روزی است که هیاهویی راه افتاده که سینما مرده است یا زنده.خُب، گویا به دیگر هنرهای ما ایرانیان بایست هنر پزشکی قانونی بودن را هم اضافه کرد! ولی تا سینما می‌تواند فیلم‌هایی بسازد که در آن از بازیگران درجۀ دویی چون وین دیزل یک کاراکتر دوست‌داشتنی بیرون می‌آید که در عین رذل بودن مطلوب عامه می‌شود، تا سینما می‌تواند جای اخلاقیات و ضداخلاقیات را به گونه‌ای عوض کند که عذاب وجدان نگیریم، تا سینما می‌تواند کاری کند که من و تو از دیدن دو ساعتۀ یک بیانیۀ ضداخلاقی در پوششی از بازی و بازیگری لذت ببریم، تا سینما کاری می‌کند که پیرمردی هشتاد و دوساله چون سیدنی لومت می‌آید و فیلمی چون مرا متهم بدان می‌سازد، تا سینما داستان‌هایش را برای ما روایت می‌کند، لاجرم باید بپذیریم سینما نفس می‌کشد. شاید ایراد از ماست که فکر می‌کنیم نبض سینما در دهۀ سی، چهل یا حداکثر هفتاد از زدن بازمانده. شاید چون برای سینما تعریفی دیگر داشته‌ایم، نمی‌توانیم بپذیریم سینما زنده است و سرخوشانه هنوز ما را به آسانیِ دادن یک آب‌نبات چوبی قرمز به یک کودک سه ساله، فریب می‌دهد.

آری برادر!
متاسفانه این سینمای کثیف، لعنتی و دوست‌داشتنی هنوز زنده است...
____________


"سیدنی لومت" کارگردان نام آشنای سینمای آمریکاست که ایرانیان بیشتر او را با نام فیلم معروفش "بعد از ظهر نحس" به خاطر می آورند. کارگردان معترض و منتقد آمریکایی که علاقه ای خاص به پرداختن آثاری با محوریت و بزرگداشت ضدقهرمانان، هنجارشکنان و معترضان نظام اجتماعی و سیاسی حاکم بر جامعه آمریکا دارد. که همین ویژگی را در فیلم "مرا متهم بدان" او نیز می توان مشاهده کرد.

در مرا متهم بدان اخلاق (مرام) و وفاداری گروه مافیایی را می توان با تندخویی، طعنه و کنایه و آزار روحی دادستان مقایسه نمود. می توان آزار جسمی و شکنجه های دور از اخلاق نیروهای پلیس به قهرمان داستان را نیز اضافه کرد. اینگونه حوادث، ناخودآگاه یک نوع حس فهم و همذاتپنداری را در بیننده ایجاد می کند. جکی با اتکا به نیروی فردی خود در مقابل دادگاه و دادستان که نمادی از کلیت سیستم قضایی است ایستادگی می نماید و بارها موجبات خنده و شادمانی افراد حاضر در محکمه را فراهم می کند. صحن دادگاه بطور غیرمعمول از یک شکل تازه و غیررسمی برخوردار بوده که در آن همه، از جمله متهمان به همراه وکلای مدافع خود و دادستان و همراهانش به دور میزهای شبیه رستورانها و کافه های آشنا در فیلمهای گانگستری هالیوود نشسته اند. و جالب اینکه خاستگاه این گروه تبهکار همان رستورانهای ایتالیایی است که در فیلم بدان اشاره می شود. اینگونه چیدمان دادگاه یک نوع همسانی برای حاضرین را انتقال می دهد.
علیرغم شخصیت پردازی دقیق و باورپذیر،تاکید و پیشروی داستان بر دیالوگ و کلام در تمام فیلم نیز غیرقابل انکار است. با توجه به فضای بسته و ثابت دادگاه و عرصه ی حرکتی کم موجود در آن، تمهیدات تصویری و بویژه طراحی میزانسن و حرکات بازیگران محدود و معمولی است. داستان فیلم با تعلیق مناسب و قابل تامل مخاطب را تا انتهای دادگاه و فیلم با خود همراه می کند.
____________

یادداشتی بر فیلم مرا متهم بدان
نویسنده: مجتبی هاشمی

ما مجرم واقعی را معرفی می کنیم!

قاضی: کسی که خودش از خودش دفاع میکنه، خودش باعث نابودی خودش میشه.

جکی: این حرف درسته؟

قاضی: در بعضی موارد.

جکی: پس در بعضی موارد هم درست نیست!

Find Me Guilty ، با آهنگ شادی آغاز می شود که از همان ابتدا نوید لحظاتی دلچسب و مفرح با پایانی خوش و شیرین را می دهد.

فیلم، داستان زندگی حقیقی جاکومو دی نورشیو را به تصویر می کشد که تصمیم گرفت بدون گرفتن وکیل از خود دفاع کند و با بذله گویی ها و شوخی هایی که در دادگاه به راه می اندازد، هیئت منصفه را به تمسخر گرفته و سرانجام، طی چند دادگاهی طولانی و تاریخی، موفق به نجات خود و دوستانش می شود.

این فیلم، محصول 2006 سینمای آمریکا و آلمان می باشد که نامزد خرس طلایی جشنواره برلین بوده است.

سیدنی لومت، کارگردان نام آشنای سینمای آمریکا، در ساخت فیلمهای منتقدانه سابقه ای دور و دراز دارد. او طوری با ظرافت هرچه تمام تر بذر شوخی را در این مستند دادگاهی کاشته و متهم را در دل مخاطب جای می دهد که وقتی جکی در زندان مورد آزار و شکنجه قرار می گیرد و یا وکلای مدافع سایر متهمان اجازه کوچکترین حرفی که با مزاجشان سازگار نباشد را به وی نمی دهند، به معنای واقعی همدردی با بازیگر پی می بریم.

وین دیزل، ستاره فیلمهای اکشن و پر حادثه، این بار با ظاهر شدن در نقشی متفاوت و با گریمی جالب توجه که او را به فضایی دور از فیلمهای قبلیش برده، توانایی خود را به عنوان یک بازیگر واقعی، و نه تنها در حد یک قلچماق نشان داده است. چنان تماشاگر را با خود همراه و در عمق شخصیت دوست داشتنی اش غرق می کند که وقتی بدانید جاکومو دی نورشیو قبل از اتمام ساخت فیلم فوت کرد و نتوانست شاهکارش را در قالب فیلمی از سیدنی لومت نظاره گر باشد، آه از نهادتان بلند می شود.

در حین فیلم که به یکی از حساس ترین و طولانی ترین محاکمات قضایی در طول تاریخ اشاره دارد، نکاتی به نظام قضایی آمریکا و سایر کشورها گوشزد می شود تا به سادگی از کنار جمله «عدالت باید اجرا شود؛ حتی اگر آسمان به زمین بیاید» که بر میز دادگاه نقش بسته، نگذرند.

پلیس به خاطر نفع خود برای معتادان مواد مخدر فراهم می کند. بر حسب شرایط، دادستان به یک شکنجه گر قهار بدل می شود. شاهدان یا در اثر مصرف مواد مخدر بر حرکات و گفتار خود مسلط نیستند، و یا بدون مصرف نشئه جات و بدون اعتنا به سوگندی که در ابتدای دادگاه یاد کرده اند، به سادگی دروغ می گویند. اعتماد به وکیلی با شصت هزار دلار مواجب مساوی است با سی سال حبس؛ درحالیکه بدون کمک وکیل هم می توان تبرئه شد.

در انتها نمی دانیم قاضی و هیأت منصفه را به خاطر تبرئه قهرمان داستان و دوستانش، عادل و درستکار بدانیم یا آنها را احمق و نادان خطاب کنیم، به خاطر اینکه جاکومو دی نورشیو و سایر اعضای خانواده مافیایی لوچزه را آزاد کردند تا به اعمال خلافکارانه شان در جامعه ادامه دهند.
http://mid-ship.co.jp/dvd/images/connection_2.JPG
 نیما نوربخش
فیلمی خوب از فیلمسازی قدیمی
نقد فیلم «مرا متهم بدان» (2006) به مناسبت نمایش از شبکه نمایش
فیلم «مرا متهم بدان» داستان واقعی محاکمه بزه‌کاری به نام «جکی دینورشیو» است که در طول محاکمه‌ای بین سال‌های 1987 تا 1988 که طولانی‌ترین محاکمه در تاریخ قضایی آمریکا محسوب می‌شود خود به وکالت و دفاع از خود پرداخت. او که فردی کم‌سواد بود با دفاعیات بذله‌گویانه و ساده‌ و مؤثرش باعث شد که پرونده به نفع متهمان خاتمه پیدا کند.
«مرا متهم بدان» بی‌اختیار بیننده را به یاد فیلم اول سیدنی لومت، «دوازده مرد خشمگین» می‌اندازد که آن هم در فضای یک دادگاه می‌گذشت و لومت کهنسال نشان می‌دهد که چطور مانند دوران جوانی‌اش هنوز هم می‌تواند یک مضمون قضایی و حقوقی را در فضای بسته یک دادگاه دیدنی کارگردانی کند تا تماشاگر لحظه‌ای احساس خستگی نکند و مشتاقانه روایت را دنبال کند.
لومت برای آن که فضای محدود و محصور دادگاه و بحث‌های حقوقی رد و بدل شده در آن خسته‌کننده نشود تمهیدات مؤثری را به کار گرفته است. یکی از این تمهیدات استفاده مؤثر از شخصیت «جکی دینورشیو» در طول فیلم است که با برخوردهای بذله‌گویانه و منطق بدوی، ولی تأثیرگذارش به فیلم فضایی مفرح بخشیده است. شخصیت‌های دیگر فیلم هم جذاب هستند. به خصوص وکیل مدافع کوتاه قدی که به جلسه دادگاه جلوه هجوآمیزی داده است. این که این ظاهر هجوآمیز او با دوراندیشی و نکته‌سنجی‌اش همراه می‌شود به ترکیبی متناقض و شیرین می‌انجامد. می‌توانیم به صحنه‌ای اشاره کنیم که او اشتباه یکی از شهود در مورد سخنان ماکیاولی را با ارجاع به کتابی بر ملا می‌سازد. لومت از ظرفیت بالقوه هیچ شخصیتی برای تنوع بخشیدن به فضای دادگاه صرف‌نظر نمی‌کند، حتی یکی از متهمان در دادگاه ناگهان دچار حمله قلبی می‌شود و روی تخت در جلسه دادگاه حاضر می‌شود و یکبار هم خوابش می‌برد و از روی تخت به زمین می‌افتد.
«مرا متهم بدان» نقش همیشگی شخصیت‌ها را تغییر می‌دهد. شخصیت بزه‌کار در جایگاه عدالت قرار می‌گیرد و مردان قانون در جایگاه ظلم و بی‌عدالتی. دلیل این امر هم روشن است. اجرای قانون و حتی اثبات جرم به روش‌های غیرانسانی و ظالمانه، عین بی‌قانونی و بی‌عدالتی است، در حالی که وفادار بودن یک ضدقهرمان به اصول انسانی حتی در منجلاب بزه‌کاری قابل ستایش است. دادستان هیچ‌گاه به شعارهای اطاعت از قانون و پیروی از انسانیت و حفاظت از جامعه که مرتب سر می‌دهد، پایبند نیست. برای اثبات جرم متهمان حتی حاضر است آن قدر شاهدی را در مواد مخدر غرق کند تا او را به شهادت علیه متهمان و دوستان سابقش برانگیزد. برای او تنها پیروز شدن در دادگاه مهم است و نه شعارهایی که مرتب تکرارشان می‌کند. در نقطه مقابل، دینورشیو قرار دارد که با وجود بزه‌کار بودن به اصول خود در هر شرایطی پایبند است. میان حرف و عملش برخلاف دادستان تفاوت چندانی وجود ندارد. حرف‌ از وفاداری و عشق ورزیدن به دوستانش می‌زند و در عمل هم چنین می‌کند.
تنها نکته سؤال برانگیز و گاه آزار دهنده در مورد شخصیت دینورشیو آن است که چرا به شخصیت او تا به این اندازه جلوه معصومانه و احساسات گرایانه داده شده است به گونه‌ای که گاه اصلاً نمی‌توان باور کرد که او یک قاچاقچی حرفه‌ای مواد مخدر است. در طول فیلم فقط یک بار او را در حال انجام عمل بزه‌کارانه می‌بینیم که همان لحظه هم دستگیر می‌شود. تا انتهای فیلم بالاخره تماشاگر درک نمی‌کند که شخصی که تا به این حد به دیگران (و حتی به دشمنان) عشق می‌ورزد و حتی غذای خود را با موش داخل سلولش قسمت می‌کند، چگونه این همه عمل مجرمانه مرتکب شده است و چرا ما حتی جلوه کم‌رنگی از این اعمال را در رفتارش نمی‌بینیم.
در یک نگاه کلی «مرا متهم بدان» فیلم خوبی است، هر چند لومت در اواخر دوران فیلمسازی‌اش مانند تمام طول کارنامه حرفه‌ای‌اش نوساناتی داشته است، ولی «مرا متهم بدان» نشان می‌دهد که لومت کهنسال مانند دوران جوانی‌اش همچنان خلاق و پا برجا و موفق باقی مانده و برخلاف بسیاری از هم‌نسل‌هایش، پا به سن گذاشتن او بدل به خزان خلاقیتش نشده است.
____________
 این دادگاه رسمی است!
بعد از پخش چند قسمت از سری جدید برنامه سینما یک، به اصطلاح موتور این برنامه‌های آشنا دارد کم‌کم روشن می‌شود و با حرکتی آهسته نظر مخاطبانش را به سوی خود جلب می‌کند. یکی از آثار جذاب به نمایش درآمده از این برنامه، مربوط به فیلم «مرا متهم بدان»‌ (اثر سیدنی لومت ، محصول 2006)‌ بود؛ فیلمی تماشایی و قابل بحث که تنها از دست کارگردان صاحب سبکی چون لومت، ساخت چنین اثری برمی‌آید.
 وی نشان داد که در 82 سالگی هنوز ذهن پویا و باورنکردنی برای خلق اثری به مانند «مرا متهم بدان»‌ را داراست که تنها در لوکیشن ثابتی چون محیط دادگاه، (به عنوان مکان محوری داستان)‌ با دکوپاژی دقیق و استادانه می‌تواند مخاطب را تا انتهای فیلم نگه‌دارد و جالب این‌که از وین دیزل هنرپیشه نه چندان شاخص و اکشن کار جوری بازی می‌گیرد که برای دیزل این نوع نقش‌آفرینی درخشان تبدیل به نقطه عطفی در کارنامه‌اش می‌شود.
سوای نکته‌های مثبت و شاخص این فیلم، در اینجا باید اشاره‌ای به دوبله با کیفیت و منسجم آن کنیم که برای پیگیری مخاطب برنامه سینما یک و خود فیلم مرا متهم بدان عامل مهمی بود. این‌گونه آثار که به فیلم‌های دادگاهی در بین دوستداران سینما مشهور هستند، نمونه‌های مناسبی برای برگردان زبانی یا همان دوبله فیلم محسوب می‌شوند چرا که در محیط آشنایی چون دادگاه حجم بالایی از دیالوگ بین اعضای حاضر در این محل برقرار می‌شود که این موضوع دست مدیر دوبلاژ را برای تنظیم دیالوگ و نیز گویندگان را برای نقش‌گویی‌هایشان باز می‌گذارد و برای پرسوناژهای قاضی، دادستان، وکیل مدافع، اعضای هیات منصفه، شاهدان و یا متهمان می‌توان برای هر یک نوعی شخصیت‌پردازی صدایی را متصور شد که گویای شخصیت‌‌شان در محیط دادگاه باشند.
اتفاقا مدیریت دوبلاژ «مرا متهم بدان»‌ بر عهده شخصی بوده که آشنایی مناسبی با فضاهای اینچنینی دارد. پرویز بهرام ‌ که نام و صدایش در بین مخاطبان دوبلاژ و عامه شهرت فراوانی دارد با حضوری نزدیک به نیم قرن در عرصه دوبله و تحصیلات در رشته حقوق، این فیلم را به شکل مناسبی دوبله کرد. این در حالی است که از وی در سال‌های اخیر، نقش‌گویی‌های درخشانش در دهه‌های گذشته را کمتر دیده بودیم ولی این بار مدیر دوبلاژی بهرام بعد از مدت‌ها در«مرا متهم بدان»‌ چه از لحاظ انتخاب صداها و چه تنظیم دیالوگ‌‌ها، اثری قابل تامل از آب درآمد. داستان مرا متهم بدان اختصاص دارد به سرگذشت واقعی خلافکاری به نام جکی دینورشیو (با بازی وین دیزل)‌ که به دلیل جرم‌های بسیار در زندان ایالتی محبوس می‌شود و مسوولان قضایی ایالت، با حالتی کینه‌توزانه قصد اشد مجازات وی را می‌کنند. در این بین دینورشیو با تعدادی از خلافکاران که جملگی از بستگانش می‌باشند در دادگاه حاضر شده و خودش به تنهایی وکالت خود را می‌پذیرد. دادرسی این دادگاه حدود 2 سال به طول می‌انجامد و در انتها هیات منصفه رای به بی‌گناهی آنان می‌دهد. برای دوستداران دوبلاژ تماشای دوبله مرا متهم بدان نوعی یادآوری خوشایند از دوبله‌های درخشان آثاری موسوم به فیلم‌های دادگاهی بود‌ که در اینجا ذکر نمونه‌ای از آن آثار خالی از لطف نیست بویژه وقتی که ردپایی از هنر گویندگان شاخص در آنها دیده می‌شود به مانند دوبله فیلم دادگاه نورنبرگ (اثر استنلی کریمر، محصول 1961)‌ که در آن منوچهر اسماعیلی به جای بازیگران مشهوری چون اسپنسرتریسی (در نقش قاضی ارشد دن هایرود)‌ و ریچارد ویدمارک نقش‌گویی مسلطی را ارائه کرد، یا در فیلم «و عدالت برای همه‌( »اثر نورمن، 1979)‌ که به داستان وکیلی به نام آرتور کرکلند (با بازی‌ آل پاچینو)‌ می‌پرداخت که به روابط ناعادلانه پشت پرده دستگاه قضاوت ایالات متحده پی‌برده بود و با فریادی بلند دست به افشاگری زد. در دوبله این فیلم خسرو خسروشاهی نقش‌گویی ماندگاری به جای آل پاچینو داشت و کاملا با بازی انرژیک و فریادهای پاچینو همگام بود بخصوص در صحنه‌های دادگاه و به هنگام وکالت،‌ خسروشاهی تمام توان گویندگی‌اش را به کار گرفته بود. از لحظه‌های اوج دوبله «و عدالت برای همه» می‌‌توان به سکانس به جنون رسیدن دوست وکیل کرکلند به نام جی‌پرتر (با بازی جفری تامبر با صدای بهرام‌زند)‌ اشاره کرد که در این صحنه خسروشاهی و زند توانستند با صدایشان لحظاتی به یادماندنی را ثبت کنند. این روند برای خسروشاهی در دوبله فیلم کریمر علیه کریمر (به کارگردانی رابرت بنتون، 1979)‌ نیز با نقش‌گویی به جای داستین هافمن (در نقش تدکریمر)‌ ادامه پیدا کرد و این بار در سکانسی از دادگاه که زن و شوهری برسر سرپرستی فرزندشان با یکدیگر مشاجره می‌کنند و خسروشاهی به همراه شهلا ناظریان با صداپیشگی به جای مریل استریپ در القاء با حس و حال این صحنه به مخاطب ایرانی توانستند بیشترین کوشش را ارائه کنند. این شیوه نقش‌گویی‌های درخشان در فیلم‌های دادگاهی برای دوبلورهای شاخصی چون زنده یاد عطاءالله کاملی در فیلم راه‌های افتخار (استنلی کوبریک، 1957)‌ به جای کرک داگلاس (در نقش سرهنگ دکس که در دادگاه نظامی از مقامات بالا ملتمسانه تقاضای عفو برای گروه سربازانش که به خیانت محکومند را دارد)‌ و ناصر طهماسب در فیلم دوازده مرد خشمگین (سیدنی لومت، 1957)‌ با صداپیشگی به جای هنری فاندا (که وی فوق‌العاده حالت‌های تشویش و اضطراب نفر هشتم اعضای هیات منصفه را در صدایش جلوه داد)‌ قابل جستجوست. حتی در سال‌های اخیر نیز زهره شکوفنده با انتخاب‌های بجایی که در صدای دوبله فیلم سیاه و سفید (اثر کریگ لاتفیف،‌ 2002)‌ انجام داد توانست این فیلم معمولی استرالیایی (که به دادگاه‌های نژادپرستانه می‌پرداخت)‌ را برای تماشاگر دیدنی‌تر کند. اما به واقع نقطه درخشان دوبله فیلم‌های دادگاهی در نسخه دوبله مردی برای تمام فصول (اثر فرد زینه‌من)‌ نمایان است، آنجا که در صحنه با شکوه محکومیت سر تامس مور (با اجرای به یادماندنی منوچهر اسماعیلی به جای پل اسکافیلد و با حضور ژرژپطرسی به جای جان هات در نقش ریچارد و زنده‌یاد حسین معمارزاده در نقش توماس کرامول)‌ در دادگاه این جمله‌های فراموش ناشدنی را از زبان توماس مور با صدای اسماعیلی در لحظه اعلام حکم اعدام می‌شنویم، مور: حالا که دادگاه مصمم است مرا محکوم نماید و خدا می‌داند چطور، من می‌خواهم نظر خود را نسبت به اتهام و عنوان پادشاه بیان کنم. این اتهام براساس یکی از مصوبات مجلس بر من وارد گردیده که تناقض دارد با قوانین الهی که آمده است عالی‌ترین نوع حکومت در ید قدرت هیچ پادشاهی نمی‌تواند قرار گیرد، مگر در دستان مردان خدا. در این سکانس وظیفه نقش‌گویی به جای قاضی دادگاه بر عهده محمدعلی دیباج است (برای یادآوری صدای دیباج کافی است که اشاره کنیم به دوبله فیلم محمد رسول‌الله(ص)‌ و نقش‌گویی درخشانش به جای شخصیت نجاشی فرمانروای حبشه)‌ که در اکثر دوبله آثاری از این دست، صدایش را به جای بسیاری از قاضی‌های دادگاه شنیده‌ایم که از قضا در دوبله مرا متهم بدان نیز دیباج به جای قاضی این داستان صحبت کرد و دوباره نشان داد که بهترین گزینه برای دوبله شخصیت‌های اینچنینی است.
همان طور که در قبل ذکر شد وین دیزل در نقش جکی دینورشیو بازی متفاوتی در مرا متهم بدان ارائه کرده و انتخاب صدای حسین عرفانی برای چنین نقشی خوب از آب درآمده چراکه هم ویژگی‌های لمپنی و جاه‌طلبانه شخصیت را می‌رساند و هم با توجه به کوتاه و خپل بودن دینورشیو، صدای بم و تیپیک عرفانی در اینجا تضاد جالبی را به تماشاگر القاء می‌کند. انتخاب برتر صدایی پرویز بهرام در دوبله این فیلم را می‌باید به صدای ناصر نظامی برای پرسوناژ وکیل گروه خلافکاران یعنی بن کلاندیس (با بازی بی‌نظیر پیتر دینکلاگ، هنرپیشه مستعد کوتاه قامت که با آن اندام کوتاهش به هنگام دفاع در دادگاه لحظات مفرحی را خلق کرد)‌ اختصاص داد. وقتی که صدای پرحجم و با طنین نظامی را بر قامت کوتاه این بازیگر شنیدیم، نوعی تناقض و تضاد حجم صدا با ویژگی‌های حرکت این نقش به وجود آمد که حاصل کار بسیار دلچسب بود و این نقش‌گویی با کیفیت نظامی را می‌توان در کنار دیگر نقش‌گویی ماندگارش به جای پرسوناژ دکتر واتسون در دوبله مجموعه ماجراهای شرلوک هولمز قرار داد.
اما در دوبله مرا متهم بدان، نوع کار دوبلور بااستعداد و جوانی چون میثم نیکنام (نقش‌گویی به جای دادستان)‌ چشمگیر بود و با کوششی که انجام داد، این نکته را به دوستداران دوبلاژ نوید داد که حالا دیگر به نیکنام نیز می‌توان در آینده دوبله اعتماد کرد. در کنار مدیر دوبلاژی قابل تقدیر پرویز بهرام، باید از ترجمه روان و منسجم مهسان حسنی یاد کرد که سهم بسزایی در دیده شدن دوبله این فیلم داشت.

نیروان غنی‌پور
____________
مرا گناهکار بدان
فیلم محصول سال 2006
مرا گناهکار بدان، فیلمی در ژانر کمدی، جنایی، درام است. کارگردان فیلم، سیدنی لومت است. این فیلم در سال ۲۰۰۶ میلادی ساخته شد.
تاریخ اکران اولیه: ۱۶ فوریهٔ ۲۰۰۶ م.
کارگردان: سیدنی لومت
مدت زمان فیلم: ۲ ساعت ۵ دقیقه
آهنگ‌ساز: جاناتان تانیک

بودجه: ۱۳ میلیون دلار آمریکا


صفحات دیگر :

---------------------

داستان : سیندرلا به ایران آمد

داستان : پاندا کونگ فو کار به ایران آمد


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد