رها ماهرو

رها ماهرو

منتقد سینما و تلویزیون
رها ماهرو

رها ماهرو

منتقد سینما و تلویزیون

فیلم پچ آدامز ساخته تام شادیاک

پچ آدامز
1998 آمریکا
Patch Adams

Dir:Tom Shadyac

https://upload.wikimedia.org/wikipedia/fa/thumb/d/df/Patch_Adams.jpg/220px-Patch_Adams.jpg

پچ آدامز
فیلم محصول سال 1998
پچ آدامز فیلمی کمدی-درام است محصول سال ۱۹۹۸ به کارگردانی تام شادیاک. در این فیلم بازیگرانی همچون رابین ویلیامز، مونیکا پاتر، فیلیپ سیمور هافمن، دانیل لندن، پیتر کایوتی، باب گانتون، فرانسیس لی مک‌کین، ایرما پی.
تاریخ اکران: ۲۵ دسامبر ۱۹۹۸ م. (آمریکا)
کارگردان: تام شادیاک
آهنگ‌ساز: مارک شیمن
فیلم‌بردار: فدون پاپامیکائیل
فیلم‌نامه: استیو اودکرک
بازیگران
رابین ویلیامز
مونیکا پاتر
فیلیپ سیمور هافمن
+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+
تام شادیاک
کمدین
تام شادیاک کمدین، کارگردان، تهیه‌کننده، فیلم‌نامه‌نویس آمریکایی است.
تولد: ۱۱ دسامبر ۱۹۵۸ م. (سن ۵۷)، فالز چرچ، ویرجینیا، ویرجینیا، آمریکا
فیلم‌ها
بروس قدرتمند (۲۰۰۳ م.)
بروس قدرتمند
۲۰۰۳ م.
ایس ونچورا: کارآگاه حیوانات (۱۹۹۴ م.)
ایس ونچورا: کارآگاه حیوانات
۱۹۹۴ م.
دروغگو دروغگو (۱۹۹۷ م.)
دروغگو دروغگو
۱۹۹۷ م.



 رها ماهرو : خوانندگان گرامی ، لطفا نظر و نقدتان را راجع به فیلم پچ آدامز به کارگردانی تام شادیاک برای ما بنویسید و بفرستید.



پچ آدامز
Patch Adams
کارگردان     تام شادیاک
تهیه‌کننده     مایک فارل
مارشا گریس ویلیامز
بری کمپ
ماروین مینوف
چارلز نوریس
بازیگران     رابین ویلیامز
مونیکا پاتر
فیلیپ سیمور هافمن
دانیل لندن
پیتر کایوتی
دات جونز
موسیقی     مارک شیمن
فیلم‌برداری     فدون پاپامیکائیل
توزیع‌کننده     یونیورسال استودیوز
تاریخ‌های انتشار
۲۵ دسامبر ۱۹۹۸

مدت زمان
    ۱۱۵ دقیقه
کشور     ایالات متحده
زبان     انگلیسی
هزینهٔ فیلم     ۹۰ میلیون دلار
فروش گیشه     ۲۰۲,۲۹۲,۹۰۲ دلار

پچ آدامز (به انگلیسی: Patch Adams) فیلمی کمدی-درام است محصول سال ۱۹۹۸ به کارگردانی تام شادیاک. در این فیلم بازیگرانی همچون رابین ویلیامز ، مونیکا پاتر ، فیلیپ سیمور هافمن ، دانیل لندن ، پیتر کایوتی ، باب گانتون ، فرانسیس لی مک‌کین ، ایرما پی. هال ، یوزف زومر ، هارولد گلد ، هارو پرسنل ، مایکل جیتر ، ریچارد کایلی ، رایان هرست ، آلن تودیک ، نورمن آلدن ، گرگ سسترو ایفای نقش کرده‌اند
+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+



یافته های جدید وبلاگ سینمایی رها ماهرو : بازیگر لیلی در یادداشتاهای زن خانه دار . کارتون قصه های جورواجور . قصه کوتاه در مورد بابا سمور . عکس شخصیت اصلی کیمیا پارسا . نقد فیلم یک تکه نان اثر کمال تبریزی . خلاصه فیلم بادیگارد . داستان فیلم بیداری . نقد در حاشیه ۲ . فیلم فارسی ابد و یک رو . نقد درحاشیه ۲ . نقد سریال حاشیه 2 . در حاشیه2 نقد . نقد در حاشیه2


نقد سریال متشکرم ساخته لی جائه دانگ

متشکرم
Thank You

کره جنوبی 2007



 رها ماهرو : خوانندگان گرامی ، لطفا نظر و نقدتان را راجع به مجموعه متشکرم به کارگردانی لی جائه دانگ برای ما بنویسید و بفرستید.



متشکرم
گونه     درام رمانتیک
بازیگران     جانگ هیوک
گونگ هیو جین
سئو شین آئه
کشور سازنده     کره جنوبی
تعداد قسمت‌ها     ۱۶
تولید
مدت     ۴۵ دقیقه
پخش کننده
شبکه اصلی     ام‌بی‌سی

متشکرم با نام اصلی «ما آنجا بودیم» (به کره‌ای: 고맙습니다) یک مجموعهٔ تلویزیونی کره‌ای است که در سال ۱۳۸۷ به روی آنتن شبکه تهران صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران رفت.

«متشکرم» که در ژانر درام - رمانتیک تولید شده، سال ۲۰۰۷ در ۱۶ قسمت ۴۵ دقیقه‌ای از شبکهٔ ام‌بی‌سی کره جنوبی پخش شد.

داستان

داستان دربارهٔ پزشک چیره‌دست ولی خودپسند و گرانسری است به نام «مین‌کی‌سو» با بازی «جانگ‌هیوک». این پزشک در بیمارستانی کار می‌کند، او به هیچکس اهمیت نمی‌دهد و تنها کسی که در نگاهش ارزشمند شمرده می‌شود، نامزد درگذشته‌اش «چاجی‌مین» است. «چاجی‌مین» پیش از مرگش از دکتر مین‌کی‌سو می‌خواهد که به خانوادهٔ دختری به نام «لی‌بوم» که در پی تزریق خون آلوده به بیماری ایدز دچار شده، کمک کند. مادر این دختر که «لی‌یانگ‌شین» نام دارد بسیار امیدوار، سرزنده و مثبت‌اندیش است. آشنایی دکتر مین‌کی‌سو با این مادر و دختر دگرگونی‌های بزرگی را در زندگی او به دنبال می‌آورد...

بازیگران

 جانگ هیوک در نقش مین گى سو
 گونگ هیو جین در نقش لى یانگ شین
 سو شین ا در نقش لى بوم,دختر یانگ شین
 چویى کانگ هى در نقش چا جى مین,نامزد گى سو
 شین سونگ رک در نقش چویى سوک هیون
 شین گو در نقش آقاى لى/لى بیون گوک,پدربزرگ یانگ شین
 کانگ بو جا در نقش کانگ گوک جا,مادر سوک هیون
 ریو سیونگ سو در نقش اوه جانگ سوک

صداپیشگان

سال ۱۳۸۷ متشکرم به سرپرستی افشین ذی‌نوری به پارسی دوبله شد. نام دوبلُرها و بازیگران این سریال:
دوبلر     نقش     بازیگر
افشین ذی‌نوری     مین‌گوی‌سو     جانگ‌هیوک
فریبا رمضان‌پور     یونگ‌شین     گونگ هیو-جین
مهوش افشاری     پوم     سئو شین آئه
کسری کیانی     سوکه     شین‌سونگ‎روک
زویا خلیل‌آذر     مادر سوکه     کانگ‌بوجا
شهرزاد ثابتی     سوران     جو می ریونگ
پرویز ربیعی     پارک
جواد پزشکیان     آقای لی (پدر بزرگ)
رزیتا یاراحمدی     جی‌مین
مهسا شرافت     یونگ‌جو
شراره حضرتی     مادر دکتر مین‌گوی‌سو
افسانه آریابقا     یون‌هی
حسین خداداد بیکی     جونگ‌سو     ریو سئونگ سو
جواد بازاریان     پدر مدکتر مین‌گوی‌سو
ابراهیم شفیعی     دوسوب
مینا شجاع     مادر دوسوب
سیمین صارمی     بچه
آرزو روشناس     مادر پورام
نازنین یاری     پرستار
حسین سرآبادانی     دوست دکتر مین‌گوی‌سو
کامبیز شکوفنده     یونگ‌او
محمد یاراحمدی     پیرمرد + بازنویس
حسن کاخی     مرد
عادل کریمی     مرد
<><><><><><><><><><><><><><><><>
 تلخ و شیرین سریال کره ای «متشکرم»
سریال «متشکرم» که هم اکنون از شبکه تهران پخش می شود توانست سال 2007 جایزه عفو بین‌الملل را از آن خود کند.
تصویر تلخ و شیرین سریال کره ای «متشکرم»

کره‌ای‌ها در سال‌های اخیر نشان دادند در سریال سازی می‌توانند حرف‌های زیادی برای گفتن داشته باشند. اگر چه تولیدات تاریخی آنها بیشتر از دیگر تولیدات تلویزیونی این کشور در دنیا شناخته شده است اما مجموعه‌های خانوادگی نیز تولید کرده‌اند که به اندازه همان سریال‌های پرهزینه تاریخی‌شان پربیننده و پرمخاطب است. سریال متشکرم محصول 2007 شبکه MBC کره جنوبی که هم‌اکنون شاهد بازپخش آن از شبکه تهران هستیم نمونه‌ای از مجموعه‌های خانوادگی کره‌ای در سال‌های اخیر است.

محور اصلی این سریال آلودگی به ویروس HIV است؛ موضوعی جسورانه که در کره جنوبی کمتر در سینما و تلویزیون تا آن زمان از آن سخن به میان می‌آمد. یکی از ویژگی‌های مثبت سریال این است که گرچه در مورد بیماری و مرگ است اما با فضای امید و معجزه توام شده است و بیننده را با فضایی متفاوت روبه‌رو می‌کند. داستان در مورد پزشک حاذق اما مغرور و خودسری به نام «مین کی سو» است که «جنگ هیوک» نقش او را بازی می‌کند. این دکتر در بیمارستانی مشغول به کار است و به هیچ کس اهمیت نمی‌دهد و تنها انسانی که در نظر او مهم و ارزشمند به حساب می‌آید نامزد مرده‌اش چاجی‌مین است. «چا‌جی‌مین» قبل از مرگش از دکتر مین کی سو می‌خواهد که به خانواده دختری به نام «لی‌بوم» که بر اثر تزریق خون‌آلوده به بیماری ایدز دچار شده، کمک کند. مادر این دختر که «لی‌یانگ‌شین» نام دارد بسیار امیدوار، سرزنده و مثبت‌اندیش است. آشنایی مین کی سو با این مادر و دختر باعث تغییرات بزرگی در زندگی او می‌شود.

جنگ هیوک بازیگر نقش اصلی سریال که به گفته خودش برای بازی در این نقش از فیلم کریسمس در آگوست محصول 1998 الهام گرفته، در یک کنفرانس خبری گفت: من در این سریال نقش مردی را بازی می‌کنم که با عشق و محبت دگرگون می‌شود... گرچه سریال به مورد بیماری ایدز پرداخته اما در عین حال داستان امید، معجزه و عشق است و همین موضوع انگیزه خوبی را برای بازی در سریال برایم ایجاد کرد.

این بازیگر بعد از بازی در چند فیلم و سریال به خدمت ارتش درآمد، اما چندی نگذشت که اخراج شد و دوباره بازیگری را از سر گرفت. او به‌عنوان بازیگر نقش‌های عاشقانه شهرت دارد، گر چه نقش او در درام خانوادگی متشکرم گاه به کمدی نیز نزدیک می‌شود.

جنگ هیوک درباره بازی در سریال متشکرم می‌گوید: من در این سریال نقش مرد ازخودراضی و مغروری را بازی می‌کنم که با از دست دادن نامزدش به شهری بسیار دور از زادگاهش پناه می‌برد و در آنجا دوباره به زندگی امیدوار می‌شود. اکنون از این‌که ارتش را رها کردم بسیار خوشحالم و از جایگاهی که با بازیگری به دست آوردم راضی‌ام.

این بازیگر کره‌ای که متولد1976 است سابقه همکاری با گانگ هیو جین بازیگر نقش اول زن سریال (بازیگر نقش لی یانگ شین) را در فیلم آتشفشان بلند محصول 2001 را داشت. ضمن این‌که سریال متشکرم دومین همکاری او با لی کیونگ هی نویسنده سریال پس از سریال داستانی «سانگ دو! بریم مدرسه» محصول 2003 به شمار می‌آید. لی‌کیونگ‌هی فیلمنامه‌نویس این سریال در مصاحبه‌ای گفته است که ساختار اولیه داستان را سه سال در ذهن داشته و همیشه فکر می‌کرده یک دختر هشت ساله که به ایدز مبتلاست چه حال و احوالی دارد؟
http://parsmeshop.com/images/products/pic1/1699.jpg
او که همیشه به‌عنوان یک فیلمنامه‌نویس بادقت و وسواس شهرت داشته، در نهایت نیز تصمیم گرفته داستان این بیمار را ابتدا با شخصیت‌پردازی یک دکتر به تصویر بکشد.

لی‌کیونگ‌هی از جمله فیلمنامه‌نویسان کره‌ای است که در نگارش داستان‌های عاشقانه و سوزناک مهارت دارد. از جمله کارهای او می‌توان به مجموعه‌های «متأسفم، دوستت دارم» و «عشق کشنده» اشاره کرد که همگی با استقبال مخاطبان روبه‌رو شده‌ است.

کارگردان سریال لی جائه دانگ برای تصویر برداری سریال و به تصویر کشیدن جزیره آبی Blue Island که مکانی تخیلی و محل وقوع اتفاقات داستان است حساسیت زیادی داشت و جستجوی زیادی انجام داد. او سرانجام منطقه‌ای را در سواحل شرقی کره جنوبی در استان جولا انتخاب کرد. او پس از انتخاب خانه دو شخصیت اصلی داستان شین و بوم با اجازه ساکنان منطقه تغییراتی را در آنها برای فیلمبرداری اعمال کرد.

سریال متشکرم با استقبال زیادی در کره جنوبی در هنگام پخش مواجه شد. این سریال 16 قسمتی به خصوص از نیمه دوم به بعد در فهرست ده سریال پربیننده هفته در کره جنوبی قرار گرفت.

پرداختن به موضوع مبتلایان به ایدز ایده‌ای جسورانه بود که نویسنده و کارگردان سریال از ابتدا آن را می‌دانستند و به سختی‌ها و موانع آن واقف بودند. اما فیلمنامه و داستان‌پردازی خوب موجب شد حساسیت‌ها در مورد آن کاسته شود و نقش آموزشی و البته هشدار دهنده آن پررنگ‌تر شود. همین موضوع نیز باعث شد در سال 2007، دهمین جایزه ویژه رسانه‌ای عفو بین‌الملل به سریال کره‌ای متشکرم تعلق بگیرد. در سایت رسمی عفو بین‌الملل علت اهدای جایزه به سریال متشکرم، پرداخت آن به موضوعی عنوان شد که تا آن زمان هیچ سریال تلویزیونی به آن توجهی نکرده بود. ضمن این‌که تلاش سازندگان سریال برای ترغیب افراد جامعه برای احترام و تعامل با مبتلایان به ویروس HIV و دیگر افراد محروم از مزایای اجتماعی مورد تجلیل قرار گرفته است.

علاوه بر این جایزه مهم رسانه‌ای این سریال چند جایزه دیگر از جمله چند جایزه معتبر از مجموع جوایز MBC کره در سال 2007 و جایزه بهترین فیلمنامه از مجموع جوایز هنری بایک سانگ کره جنوبی را در سال 2008 از آن خود کرد.

سال گذشته یک شبکه تلویزیونی در چین اقدام به بازسازی این سریال کره‌ای کرد. این سریال که خوشحالی فرشته نام دارد در سال 2013 در این کشور به نمایش درآمد. دو بازیگر معروف مینگ دا و سسیلیا لو نقش‌های اصلی نسخه چینی سریال متشکرم را بازی کرده‌اند.

لادن بهبودی‌
<><><><><><><><><><><><><><><><>

دانلود سریال کره ای متشکرم Thank You 2007

ژانر: کمدی | عاشقانه | ملودارم
تعداد قسمت: 16
شبکه پخش: MBC
سال پخش: 2007
بازیگران : Jang Hyuk , Gong Hyo Jin
خلاصه داستان: داستان در مورد پزشک حاذق اما مغرور و خودسری به نام« مین کی سو» است که «جنگ هیوک» نقش آن را بازی می کند. این دکتر در بیمارستانی مشغول به کار است و به هیچ کس اهمیت نمی دهد و تنها انسانی که در نظر او مهم و ارزشمند به حساب می آید نامزد مرده اش چاجی مین است. «چا جی مین» قبل از مرگش از دکتر مین کی سو می خواهد که به خانواده دختری به نام «لی بوم» که بر اثر تزریق خون آلوده به بیماری ایدز دچار شده، کمک کند. مادر این دختر که« لی یانگ شین» نام دارد بسیار امیدوار، سرزنده و مثبت اندیش است. آشنایی مین کی سو با این مادر و دختر باعث تغییرات بزرگی در زندگی او می شود.

<><><><><><><><><><><><><><><><>
نگاهی به سریال متشکرم
صحنه ای از سریال متشکرم
یک داستان عاشقانه برای بزرگسالان

چندی است که سریالی با نام «متشکرم» از شبکه تهران پخش می‌شود که از یک سو به‌دلیل عنوان جالبش و از سوی دیگر به خاطر موضوع خانوادگی‌ای که دارد، مخاطبان بسیاری را پای تلویزیون نشانده

به‌طوری که تکرار این سریال برخلاف سریال‌های دیگر در دو روز هفته یعنی روزهای شنبه و چهارشنبه پخش می‌شود. به‌نظر می‌رسد، این حرکت شبکه تهران در ادامه پخش سریال‌های هر شب یا یک شب در میان باشد، چون «متشکرم» در حقیقت یک بار دو شنبه پخش می‌شود. به ویژه آنکه مدتی است علاقه‌مندان سریال‌های آسیای شرقی بیشتر شده و شاید بتوان گفت که به نوعی این سریال‌ها بهترین گزینه برای پخش در سیمای جمهوری اسلامی ایران است چرا که به‌نظر می‌رسد این سریال‌ها در زمان پخش کمتر نیاز به حذف و اضافه داشته باشند یا حداقل حساسیت در مورد لباس بازیگران کمتر است. به عنوان نمونه از این سریال‌ها می‌توان به «امپراتور دریا»، «تاجر پوسان» و «افسانه جومونگ» اشاره کرد که با توجه به ویژگی مجاورت و نزدیکی به ایران، در جلب توجه مخاطبان بسیار موفق بوده‌اند.

سریال «متشکرم» که در 16 قسمت 45 دقیقه‌ای با نام اصلی «ما آنجا بودیم» در سال 2007 در کره ساخته شد پیش از این سال گذشته از شبکه‌ ام.‌بی.‌سی پخش شده است و به دلیل محبوبیت این سریال در زمان پخش، کشورهای انگلیس، ژاپن و اسپانیا این سریال را خریداری و دوبله کردند. فیلمنامه این سریال را خانم «لی کیانگ هی» نوشته و «جی دانگ» آن را کارگردانی کرده است.

داستان در مورد پزشک حاذق اما مغرور و خودسری به نام« مین کی سو» است که «جنگ هیوک» نقش آن را بازی می‌کند. این دکتر در بیمارستانی مشغول به کار است و به هیچ کس اهمیت نمی‌دهد و تنها انسانی که در نظر او مهم و ارزشمند به حساب می‌آید نامزد مرده‌اش چاجی‌مین است. «چا‌جی‌مین» قبل از مرگش از دکتر مین کی سو می‌خواهد که به خانواده دختری به نام «لی‌بوم» که بر اثر تزریق خون آلوده به بیماری ایدز دچار شده، کمک کند. مادر این دختر که« لی‌یانگ‌شین» نام دارد بسیار امیدوار، سرزنده و مثبت اندیش است. آشنایی مین کی سو با این مادر و دختر باعث تغییرات بزرگی در زندگی او می‌شود.

سریال «متشکرم» که در 16 قسمت 45 دقیقه‌ای با نام اصلی «ما آنجا بودیم» در سال 2007 در کره ساخته شد پیش از این سال گذشته از شبکه‌ ام.‌بی.‌سی پخش شده است و به دلیل محبوبیت این سریال در زمان پخش، کشورهای انگلیس، ژاپن و اسپانیا این سریال را خریداری و دوبله کردند.

«لی‌کیانگ‌هی» فیلمنامه‌نویس این سریال در مصاحبه‌ای گفته است که ساختار اولیه داستان را 3سال در ذهن داشته و همیشه فکر می‌کرده یک دختر 8ساله که به ایدز مبتلاست چه حال و احوالی دارد؟ او که همیشه به‌عنوان یک فیلمنامه‌نویس بادقت و وسواسی شهرت داشته، در نهایت نیز تصمیم گرفته داستان این بیمار را ابتدا با شخصیت‌پردازی یک دکتر به تصویر بکشد.

لی‌کیانگ‌هی از جمله فیلمنامه‌نویسان کره‌ای است که در نگارش داستان‌های عاشقانه و سوزناک مهارت دارد. از جمله کارهای او می‌توان به مجموعه‌های «متأسفم، دوستت دارم» و «عشق کشنده» اشاره کرد که همگی با استقبال مخاطبان روبه‌رو شده‌اند.

«لی‌کیانگ‌هی» در مقام فیلمنامه‌نویس معتقد است که برای نقش این دکتر هیچ‌کس مناسب‌تر از جنگ هیوک نیست.

این بازیگر بعد از بازی در چند فیلم و سریال به خدمت ارتش در آمد اما چندی نگذشت که اخراج شد و دوباره بازیگری را از سر گرفت. او به‌عنوان بازیگر نقش‌های عاشقانه شهرت دارد اگر چه نقش او در درام خانوادگی«متشکرم» گاه به کمدی نیز نزدیک شده است.

جنگ هیوک درباره بازی در سریال متشکرم می‌گوید: «من در این سریال نقش مرد از خود راضی و مغروری را بازی می‌کنم که با از دست دادن نامزدش به کشوری بسیار دور از زادگاهش پناه می‌برد و در آنجا با کمک عشق زن دیگری نسبت به‌خود دوباره به زندگی امیدوار می‌شود. در حال حاضر از اینکه ارتش را رها کردم بسیار خوشحالم و از جایگاهی که با بازیگری به دست آوردم راضی‌ام، چون چندی پیش وقتی تمرینات ارتش را می‌دیدم از اینکه دیگر مجبور نیستم در ارتش باشم بسیار خوشحال شدم.»
صحنه ای از سریال متشکرم

وی درباره نقش خود در این سریال می‌افزاید: «در سریال «متشکرم» سعی کردم به نرمی تغییر اخلاق یک پزشک با کمک عشق و مهربانی را نشان دهم. البته اغلب اتفاقات این سریال در بیمارستان رخ می‌دهد اما در حقیقت این سریال درباره بیماری نیست، بلکه سریالی عاشقانه برای بزرگسالان است.»

جنگ هیوک همچنین می‌گوید: «مردم فکر می‌کنند یک پزشک باید خونسرد و آرام باشد. من هنگام پذیرفتن این نقش خیلی تلاش کردم تا بفهمم که آیا یک پزشک باید رفتاری آرام داشته باشد؟ یعنی این ویژگی لازمه کار پزشک است یا او می‌تواند به گونه دیگری باشد؟ به هر حال در جریان سریال معنی احساسات عاشقانه یک پزشک را کشف کردم.»

جنگ هیوک در سال 1976 در شهر پوسان کره جنوبی به دنیا آمد و به‌عنوان بازیگر و خواننده شهرت دارد. او پیش از سریال متشکرم در بیش از 20 فیلم و سریال بازی کرده و جوایز بسیاری را به دست آورده است. هیوک برای بازی در فیلم کمدی توفان زده که سال 2004 پخش شد، در آسیای شرقی محبوب شد. از دیگر کارهای او می‌توان به این موارد اشاره کرد: «لطفا به من انگلیسی یاد بده»، «آتشفشان بلند»، «توالت عمومی» و «رقص اژدها».

«گانگ هیو جین» که در این سریال نقش لی‌یانگ‌شین را بازی می‌کند، سال 1980 در سئول به دنیا آمد و تاکنون بیش از 10 فیلم و سریال بازی کرده است.

بازیگران نقش‌های اصلی این سریال در کره‌جنوبی محبوبیت زیادی دارند و بازی در سریال «متشکرم» نیز برای آنها افتخاراتی را به همراه داشته است. جنگ هیوک برای بازی در سریال «متشکرم» جایزه طلایی بازیگری سریال‌های تلویزیونی را به دست آورد و «گانگ‌هیوجین» نیز به‌عنوان بهترین بازیگر زن این سریال شناخته شده است. او پیش از این در سریال‌های «عشق بدون آرزو»، «سلام معلم من»، «روزهای عالی»، «خانواده عجیب و غریب من» و... بازی کرده است. از فیلم‌های «گانگ هیو جین» نیز می‌توان به «من این را همین شکلی دوست دارم»، «سربازان بهشتی» و «یک روز با پسرم» اشاره کرد.نقش دختر 8 ساله مبتلا به بیماری ایدز را نیز «سئو‌شین‌ای» بازی می‌کند که به خوبی از عهده این نقش برآمده است.

در حقیقت داستان سریال «متشکرم» می‌خواهد شیوه برخورد انسان‌ها با یکدیگر و چگونگی روبه‌رو شدن با مشکلات را در قالب یک درام خانوادگی نشان دهد؛ آدم‌هایی که نه بد مطلقند و نه خوب و بی‌عیب و نقص به‌نظر می‌رسند. این سریال سعی کرده با تکیه بر مفاهیم انسانی و به تصویرکشیدن مشکلات زندگی یک عده نظیر فقدان همسر، رویارویی با بیماری، ارتباط با دیگران و...توجه مخاطب را جلب کند. البته تاکنون تنها چند قسمت اول این سریال از شبکه تهران پخش شده و هنوز اتفاق تکان دهنده‌ای در سریال رخ نداده است و هنوز پدر این دختر 8 ساله وارد ماجرا نشده تا شکل داستان را تغییر دهد!

منبع : همشهری
<><><><><><><><><><><><><><><><>
متشکرم که اسم اصلیش " ما انجا بودیم " به کره ای ( 고맙습니다 ) در 16 قسمت تولید سال 2007 م. در ژانر درام-رمانتیک اثری ست که از شبکه ی ام بی سی پخش شد .
این سریال در سال 1387 به سرپرستی اقای افشین ذی نوری دوبله و پخش گردید .
همه چیز درباره ی سریال " متشکرم " 1

نقدی از سریال متشکرم توسط سایت جام جم :
کره‌ای‌ها در سال‌های اخیر نشان دادند در سریال سازی می‌توانند حرف‌های زیادی برای گفتن داشته باشند. اگر چه تولیدات تاریخی آنها بیشتر از دیگر تولیدات تلویزیونی این کشور در دنیا شناخته شده است اما مجموعه‌های خانوادگی نیز تولید کرده‌اند که به اندازه همان سریال‌های پرهزینه تاریخی‌شان پربیننده و پرمخاطب است. سریال متشکرم محصول ۲۰۰۷ شبکه MBC کره جنوبی که هم‌اکنون شاهد بازپخش آن از شبکه تهران هستیم نمونه‌ای از مجموعه‌های خانوادگی کره‌ای در سال‌های اخیر است.

محور اصلی این سریال آلودگی به ویروس HIV است؛ موضوعی جسورانه که در کره جنوبی کمتر در سینما و تلویزیون تا آن زمان از آن سخن به میان می‌آمد. یکی از ویژگی‌های مثبت سریال این است که گرچه در مورد بیماری و مرگ است اما با فضای امید و معجزه توام شده است و بیننده را با فضایی متفاوت روبه‌رو می‌کند. داستان در مورد پزشک حاذق اما مغرور و خودسری به نام «مین کی سو» است که «جنگ هیوک» نقش او را بازی می‌کند. این دکتر در بیمارستانی مشغول به کار است و به هیچ کس اهمیت نمی‌دهد و تنها انسانی که در نظر او مهم و ارزشمند به حساب می‌آید نامزد مرده‌اش چاجی‌مین است. «چا‌جی‌مین» قبل از مرگش از دکتر مین کی سو می‌خواهد که به خانواده دختری به نام «لی‌بوم» که بر اثر تزریق خون‌آلوده به بیماری ایدز دچار شده، کمک کند. مادر این دختر که «لی‌یانگ‌شین» نام دارد بسیار امیدوار، سرزنده و مثبت‌اندیش است. آشنایی مین کی سو با این مادر و دختر باعث تغییرات بزرگی در زندگی او می‌شود.
جنگ هیوک بازیگر نقش اصلی سریال که به گفته خودش برای بازی در این نقش از فیلم کریسمس در آگوست محصول ۱۹۹۸ الهام گرفته، در یک کنفرانس خبری گفت: من در این سریال نقش مردی را بازی می‌کنم که با عشق و محبت دگرگون می‌شود... گرچه سریال به مورد بیماری ایدز پرداخته اما در عین حال داستان امید، معجزه و عشق است و همین موضوع انگیزه خوبی را برای بازی در سریال برایم ایجاد کرد.
این بازیگر بعد از بازی در چند فیلم و سریال به خدمت ارتش درآمد، اما چندی نگذشت که اخراج شد و دوباره بازیگری را از سر گرفت. او به‌عنوان بازیگر نقش‌های عاشقانه شهرت دارد، گر چه نقش او در درام خانوادگی متشکرم گاه به کمدی نیز نزدیک می‌شود.
جنگ هیوک درباره بازی در سریال متشکرم می‌گوید: من در این سریال نقش مرد ازخودراضی و مغروری را بازی می‌کنم که با از دست دادن نامزدش به شهری بسیار دور از زادگاهش پناه می‌برد و در آنجا دوباره به زندگی امیدوار می‌شود. اکنون از این‌که ارتش را رها کردم بسیار خوشحالم و از جایگاهی که با بازیگری به دست آوردم راضی‌ام.
این بازیگر کره‌ای که متولد۱۹۷۶ است سابقه همکاری با گانگ هیو جین بازیگر نقش اول زن سریال (بازیگر نقش لی یانگ شین) را در فیلم آتشفشان بلند محصول ۲۰۰۱ را داشت. ضمن این‌که سریال متشکرم دومین همکاری او با لی کیونگ هی نویسنده سریال پس از سریال داستانی «سانگ دو! بریم مدرسه» محصول ۲۰۰۳ به شمار می‌آید. لی‌کیونگ‌هی فیلمنامه‌نویس این سریال در مصاحبه‌ای گفته است که ساختار اولیه داستان را سه سال در ذهن داشته و همیشه فکر می‌کرده یک دختر هشت ساله که به ایدز مبتلاست چه حال و احوالی دارد؟
او که همیشه به‌عنوان یک فیلمنامه‌نویس بادقت و وسواس شهرت داشته، در نهایت نیز تصمیم گرفته داستان این بیمار را ابتدا با شخصیت‌پردازی یک دکتر به تصویر بکشد.
لی‌کیونگ‌هی از جمله فیلمنامه‌نویسان کره‌ای است که در نگارش داستان‌های عاشقانه و سوزناک مهارت دارد. از جمله کارهای او می‌توان به مجموعه‌های «متأسفم، دوستت دارم» و «عشق کشنده» اشاره کرد که همگی با استقبال مخاطبان روبه‌رو شده‌ است.
کارگردان سریال لی جائه دانگ برای تصویر برداری سریال و به تصویر کشیدن جزیره آبی Blue Island که مکانی تخیلی و محل وقوع اتفاقات داستان است حساسیت زیادی داشت و جستجوی زیادی انجام داد. او سرانجام منطقه‌ای را در سواحل شرقی کره جنوبی در استان جولا انتخاب کرد. او پس از انتخاب خانه دو شخصیت اصلی داستان شین و بوم با اجازه ساکنان منطقه تغییراتی را در آنها برای فیلمبرداری اعمال کرد.
سریال متشکرم با استقبال زیادی در کره جنوبی در هنگام پخش مواجه شد. این سریال ۱۶ قسمتی به خصوص از نیمه دوم به بعد در فهرست ده سریال پربیننده هفته در کره جنوبی قرار گرفت.
پرداختن به موضوع مبتلایان به ایدز ایده‌ای جسورانه بود که نویسنده و کارگردان سریال از ابتدا آن را می‌دانستند و به سختی‌ها و موانع آن واقف بودند. اما فیلمنامه و داستان‌پردازی خوب موجب شد حساسیت‌ها در مورد آن کاسته شود و نقش آموزشی و البته هشدار دهنده آن پررنگ‌تر شود. همین موضوع نیز باعث شد در سال ۲۰۰۷، دهمین جایزه ویژه رسانه‌ای عفو بین‌الملل به سریال کره‌ای متشکرم تعلق بگیرد. در سایت رسمی عفو بین‌الملل علت اهدای جایزه به سریال متشکرم، پرداخت آن به موضوعی عنوان شد که تا آن زمان هیچ سریال تلویزیونی به آن توجهی نکرده بود. ضمن این‌که تلاش سازندگان سریال برای ترغیب افراد جامعه برای احترام و تعامل با مبتلایان به ویروس HIV و دیگر افراد محروم از مزایای اجتماعی مورد تجلیل قرار گرفته است.
علاوه بر این جایزه مهم رسانه‌ای این سریال چند جایزه دیگر از جمله چند جایزه معتبر از مجموع جوایز MBC کره در سال ۲۰۰۷ و جایزه بهترین فیلمنامه از مجموع جوایز هنری بایک سانگ کره جنوبی را در سال ۲۰۰۸ از آن خود کرد.
سال گذشته یک شبکه تلویزیونی در چین اقدام به بازسازی این سریال کره‌ای کرد. این سریال که خوشحالی فرشته نام دارد در سال ۲۰۱۳ در این کشور به نمایش درآمد. دو بازیگر معروف مینگ دا و سسیلیا لو نقش‌های اصلی نسخه چینی سریال متشکرم را بازی کرده‌اند.

همه چیز درباره ی سریال " متشکرم " 1
همه چیز درباره ی سریال " متشکرم " 1
همه چیز درباره ی سریال " متشکرم " 1

این مجموعه در 16 قسمت 45 دقیقه ای ساخته شد .
همه چیز درباره ی سریال " متشکرم " 1
همه چیز درباره ی سریال " متشکرم " 1

نقدی دیگر از این سریال با عنوان " یک عاشقانه ی کره ای دیگر ! " توسط وبسایت فیلم نگاه :
مجموعه تلویزیونی «متشکرم» در 16قسمت 45دقیقه ای و با نام اصلی «ما آنجا بودیم» در سال 2007 در کره جنوبی ساخته شد. ابتدا از شبکه MBC پخش شد که به دلیل استقبال بسیار زیادی که از آن صورت گرفت و همینطور محبوبیت آن در میان کشورهای جنوب شرقی آسیا، کشورهای انگلیس، ایتالیا، اسپانیا و ژاپن هم این مجموعه را خریداری کرده و در سطح وسیعی پخش نمودند.فیلمنامه این مجموعه را فیلمنامه نویس زن کره ای لی کیانگ-هی نوشته و جی دانگ هم کارگردانی آن را بر عهده دارد. داستان آن درباره دکتری باتجربه و ماهر اما مغرور و خودرای به اسم مین کی-سو است که جنگ هیوک نقش او را بازی می کند. این دکتر در بیمارستانی مشغول به کار است و به هیچکس اهمیتی نمی دهد و دایم غرق در خاطراتش با نامزد مرده اش چاجی مین است. چاجی مین پیش از مرگش از دکتر خواسته است که به خانواده دختری به اسم لی بوم که بر اثر تزریق خون آلوده به ایدز دچار شده، سر زده و به آنها کمک کند. مادر این دختر که لی یانگ-شین نام دارد بسیار امیدوار، سرزنده، بشاش و مثبت اندیش است. آشنایی دکتر با این خانواده کوچک باعث تغییرات بزرگی در زندگی او می شود که این مجموعه تلویزیونی به آنها می پردازد.


لی کیانگ-هی (فیلمنامه نویس) می گوید: "ساختار اولیه داستان را 3سال در ذهن داشتم و همیشه به این فکر می کردم که یک دختر 8ساله که بیماری مهلک ایدز مبتلاست چه حال و احوالی دارد؟". او که همیشه به عنوان یک فیلمنامه نویس سختگیر و وسواسی شهرت داشته، در نهایت تصمیم گرفته تا داستان این بیمار مبتلا به ایدز را با شخصیت پردازی یک دکتر به تصویر بکشد.

لی کیانگ-هی از جمله فیلمنامه نویس های کره ای ست که در نگارش داستانهای عاشقانه و ملودرام مهارت و تجربه خاصی دارد.از جمله موفق ترین کارهای او می توان به مجموعه های «متاسفم، دوستت دارم» و «عشق مرگبار» اشاره نمود که هردو با استقبال گرم تماشاگران کره ای روبرو شده اند.

لی کیانگ-هی در مقام فیلمنامه نویس معتقد است که برای نقش این دکتر هیچ کس را مناسب تر و بهتر از از جانگ هیوگ سراغ ندارد. این بازیگر سرشناس کره ای بعد از چند فیلم سریال به خدمت ارتش درآمد اما چندی نگذشت که به دلیل بی انضباطی اخراج شد و دوباره بازیگری را از سر گرفت. او بیشتر به عنوان بازیگر نقش های عاشقانه در مجموعه و فیلمهای ملودرام شهرت دارد، اگرچه نقش او در درام خانوادگی «متشکرم» گاه به کمدی هم نزدیک می شود. جِنگ هیوگ درباره بازی در مجموعه تلویزیونی «متشکرم» می گوید: "من در این سریال نقش مردی مغرور و ازخودراضی را بازی می کنم که با ازدست دادن نامزدش به کشوری بسیار دور از زادگاهش پناه می برد و در آنجا به کمک عشق زن دیگری نسبت به خود دوباره به زندگی امیدوار می شود. در حال حاضر از اینکه ارتش را رها کردم بسیار خوشحالم و از جایگاهی که که با بازیگری به دست آورده ام راضی و خشنودم، چون چندی پیش وقتی تمرینات ارتش را می دیدم از اینکه دیگر مجبور نیستم در ارتش باشم و تمرینات سنگین و طاقت فرسا را انجام دهم بسیار خوشحال شدم".
وی درباره نقش خود در این مجموعه تلویزیونی می افزاید: "در سریال «متشکرم» سعی کردم به آرامی و به تدریج تغییر اخلاق و رفتار یک پزشک با کمک عشق و مهربانی را نشان دهم. البته اغلب اتفاقات این مجموعه در بیمارستان رُخ می دهد اما در حقیقت این مجموعه درباره بیماری نیست، بلکه سریالی عاشقانه برای بزگسالان است".

جانگ هیوک ادامه می دهد: "مردم همیشه فکر می کنند که یک پزشک باید همیشه خونسرد و آرام باشد. من هنگام پذیرفتن این نقش خیلی تلاش کردم تا بفهمم که آیا یک پزشک باید رفتاری آرام داشته باشد یا نه. یعنی این ویژگی لازمه کار هر پزشک است یا او می تواند به گونه دیگری هم خود را نشان دهد؟ به هر حال در جریان بازی در این مجموعه معنی احساسات عاشقانه یک پزشک را کشف کردم".

جانگ هیوک در سال 1976 در شهر پوسان کره جنوبی متولد شد . بیشتر به عنوان بازیگر-خواننده شهرت دارد. او پیش از سریال «متشکرم» در بیش از 20فیلم و سریال بازی کرده و جوایز بسیار زیادی را هم به دست آورده است. هیوک برای بازی در کمدی «توفان زده» که در سال 2004 به اکران درآمد، در آسیای شرقی بسیار محبوب شد. از دیگر فیلمهای او می توان به این موارد اشاره نمود: «لطفا به من انگلیسی یاد بده» ، «آتشفشان مرتفع»، «توالت عمومی» و «رقص اژدها».

گانگ هیو-جین که در این مجموعه نقش لی یانگ-شین را بازه کرده، در سال 1980 در سئول به دنیا آمد، و تا به حال در بیش از 10فیلم و سریال بازی کرده است. بازیگران اصلی سریال «متشکرم» در کره جنوبی و کشورهای همجوار محبوبیت زیادی دارند و بازی در این سریال نیز برای آنها افتخاراتی را به همراه داشته است. جنگ هیوک برای بازی در این سریال جایزه طلایی بازیگری در سریالهای تلویزیونی را به دست آوردو گانگ هیو-جین نیز به عنوان بهترین بازیگر زن شناخته شده است. او پیش از این در مجموعه ها و سریال های «عشق بدون آرزو» ،«سلام معلم من»، «روزهای عالی» و «خانواده عجیب و غریب من» بازی کرده است. از فیلمهای گانگ هیو-جین نیز می توان به «من این را به همین شکل دوست دارم»، «سربازان بهشتی» و «یک روز با پسرم» اشاره کرد. نقش دختر 8ساله مبتلا به ایدز را هم سئو شین-ای بازی کرده که به خوبی از عهده این نقش برآمده است.

در واقع داستان مجموعه تلویزیونی «متشکرم» قصد دارد تا شیوه برخورد انسانها با یکدیگر و چگونگی روبرو شدن آنها با مشکلات را در قالب یک درام خانوادگی نشان دهد، آدمهایی که بد هستند و نه خوب و بی عیب و نقص. این مجموعه تلویزیونی سعی کرده تا با تکیه مفاهیم انسانی و به تصویر کشیدن مشکلات تعدادی از انسانها مانند فوت و فقدان همسر، رویارویی با یک بیماری لاعلاج، مشکل ارتباط با دیگران و ....توجه مخاطبین را هرچه بیشتر به سوی خود جلب کند. این سریال علاوه بر شبکه تهران از شبکه استانی در بیشتر مراکز استانی کشور نیز در حال پخش می باشد.
<><><><><><><><><><><><><><><><>
سریال «متشکرم» در 16 قسمت 45 دقیقه‌ای با اسم اصلی «ما آنجا بودیم» در سال 2007 در کره جنوبی ساخته شد و سال گذشته از شبکه‌ ام.‌بی.‌سی کره پخش شده و به دلیل محبوبیت این سریال در زمان پخش، کشورهای انگلیس، ژاپن و اسپانیا این سریال رو خریداری و دوبله کردند.

فیلمنامه این سریال رو خانم «لی کیانگ هی» نوشته و «جی دانگ» اون رو کارگردانی کرده.

داستان در مورد پزشک حاذق اما مغرور و خودسری به نام« مین کی سو» هستش که «جانگ هیوک» این نقش رو بازی کرده. این دکتر در بیمارستانی مشغول به کار هستش و به هیچ کس اهمیت نمیده و تنها انسانی که در نظر ایشون مهم و ارزشمند به حساب میاد نامزد مرده‌اش چاجی‌مین هست.

 «چا‌جی‌مین» قبل از مرگش از دکتر مین کی سو می‌خواد به خانواده دختری به نام «لی‌پوم» که بر اثر تزریق خون آلوده به بیماری ایدز دچار شده، کمک کنه. مادر این دختر که« لی‌یانگ‌شین» نام داره بسیار امیدوار، سرزنده و مثبت اندیشه. آشنایی مین کی سو با این مادر و دختر باعث تغییرات بزرگی در زندگی او می‌شه.

«لی‌کیانگ‌هی» فیلمنامه‌نویس این سریال در مصاحبه‌ای گفته: ساختار اولیه داستان رو 3سال در ذهن داشته و همیشه فکر می‌کرده یک دختر 8ساله که به ایدز مبتلاست چه حال و احوالی داره؟ او که همیشه به‌عنوان یک فیلمنامه‌نویس بادقت و وسواسی شهرت داشته، در نهایت تصمیم گرفته داستان این بیمار رو ابتدا با شخصیت‌پردازی یک دکتر به تصویر بکشه.

لی‌کیانگ‌هی از جمله فیلمنامه‌نویسان کره‌ایه که در نگارش داستان‌های عاشقانه و سوزناک مهارت داره. از جمله کارهای او میشه به مجموعه‌های «متأسفم، دوستت دارم» و «عشق کشنده» اشاره کرد که همگی با استقبال مخاطبان روبه‌رو شدند.

«لی‌کیانگ‌هی» در مقام فیلمنامه‌نویس معتقده که برای نقش این دکتر هیچ‌کس مناسب‌تر از جانگ هیوک نیست.
http://up.koreserials.ir/up/koreserials/Pictures/Thank-You.jpg
اینم بیوگرافی آقای دکتر این سریال یعنی جانگ هیوک :

نام: جانگ هیوک

تاریخ تولد: ۲۰ دسامبر ۱۹۷۶ (۳۰ آذرماه ۱۳۵۵ )

شغل: بازیگر و خواننده

محل تولد: پوسان کره جنوبی

قد: ۱۷۷ سانتی متر

وزن: ۶۳ کیلو

جانگ هیوک بعد از بازی در چند فیلم و سریال به خدمت ارتش در اومد اما چیزی نگذشت که اخراج شد و دوباره بازیگری رو از سر گرفت. او به‌عنوان بازیگر نقش‌های عاشقانه شهرت داره اگر چه نقش او در درام خانوادگی«متشکرم» گاهی به کمدی هم نزدیک شده.

جانگ هیوک درباره بازی در سریال متشکرم می‌گه: «من در این سریال نقش مرد از خود راضی و مغروری رو بازی می‌کنم که با از دست دادن نامزدش به شهری بسیار دورتر از زادگاهش پناه می‌بره و در اونجا با کمک عشق زن دیگری نسبت به‌خودش دوباره به زندگی امیدوار می‌شه. در حال حاضر از اینکه ارتش رو رها کردم بسیار خوشحالم و از جایگاهی که با بازیگری به دست آوردم راضی‌ام، چون چند وقت پیش وقتی تمرینات ارتش رو می‌دیدم از اینکه دیگه مجبور نیستم در ارتش باشم خیلی خوشحال شدم.»

ایشون درباره نقشش توی این سریال می‌گه: «در سریال «متشکرم» سعی کردم به نرمی تغییر اخلاق یک پزشک با کمک عشق و مهربانی رو نشون بدم. البته اغلب اتفاقات این سریال در بیمارستان رخ میده اما در حقیقت این سریال درباره بیماری نیست، بلکه سریالی عاشقانه برای بزرگسالانه.

مردم فکر می‌کنند یک پزشک باید خونسرد و آرام باشه. من هنگام پذیرفتن این نقش خیلی تلاش کردم تا بفهمم که آیا یک پزشک باید رفتاری آرام داشته باشه؟ یعنی این ویژگی لازمه کار پزشکه یا اون می‌تونه به شکل دیگه ای باشه؟ به هر حال در جریان سریال معنی احساسات عاشقانه یک پزشک روکشف کردم.»

جانگ هیوک قبل از سریال متشکرم توی بیشتر از 20 فیلم و سریال بازی کرده و جوایز بسیاری رو به دست آورده . هیوک برای بازی در فیلم کمدی توفان زده که سال 2004 پخش شد، در آسیای شرقی محبوب شد. از بقیه کارهای او میشه به این موارد اشاره کرد: «لطفا به من انگلیسی یاد بده»، «آتشفشان بلند»، «توالت عمومی» و «رقص اژدها».

جانگ هیوک برای بازی در سریال «متشکرم» جایزه طلایی بازیگری سریال‌های تلویزیونی رو به دست آورد و «گانگ‌هیوجین»(مامانه پوم) هم به‌عنوان بهترین بازیگر زن این سریال شناخته شده .

در حقیقت داستان سریال «متشکرم» می‌خواد شیوه برخورد انسان‌ها با همدیگه و چگونگی روبه‌رو شدن با مشکلات رو در قالب یک درام خانوادگی نشون بده؛ آدم‌هایی که نه بد مطلقند و نه خوب و بی‌عیب و نقص به‌نظر می‌رسند. این سریال سعی کرده با تکیه بر مفاهیم انسانی و به تصویرکشیدن مشکلات زندگی یک عده مثل: فقدان همسر، رویارویی با بیماری، ارتباط با دیگران و...توجه مخاطب رو جلب کنه. البته تا الان فقط چند قسمت اول این سریال از شبکه تهران و بقیه شبکه های استانی پخش شده و هنوز اتفاق تکون دهنده‌ای در سریال رخ نداده و از همه مهمتر هنوز پدر این دختر 8 ساله وارد ماجرا نشده تا شکل داستان رو تغییر بده!

اون دسته از دوستانی که تا حالا موفق به تماشای این سریال قشنگ نشدن می تونن روزهای شنبه ساعت ۱۰ شب و تکرارش یکشنبه ها ساعت ۲:۳۰ ظهر(حالا نیم ساعت اینور اونور) از شبکه استانی اصفهان و همین طور روزهای شنبه ساعت ۱۱ شب و تکرارش چهارشنبه ها ساعت ۷ عصر این سریال رو از شبکه ی تهران نگاه کنن. ضمنا این سریال در حال حاضر از بقیه ی شبکه های استانی از جمله: مازندران و...هم توی طول هفته پخش میشه
<><><><><><><><><><><><><><><><>
 بازپخش سریال متشکرم از شبکه تهران

با اتمام سریال " باغ سرهنگ "، مجموعه کره‌ای " متشکرم " از روز یک‌شنبه 27 بهمن بر روی آنتن شبکه تهران می‌رود.

 به گزارش روابط عمومی رسانه ملی، سریال "متشکرم" در 15 قسمت 45 دقیقه‌ای با ژانر خانوادگی، درام از یک‌شنبه 27 بهمن ساعت 12:30 پخش می‌شود.

داستان آن درباره پزشکی‌ست که در یک بیمارستان بزرگ در سئول کار می‌کند و در کار خود حاذق است، در همین حین همسرش دچار سرطان می‌شود، او تصمیم می‌گیرد همسرش را عمل کند ولی بعد از عمل متوجه می‌شود کارش بی‌نتیجه بوده است و همسرش مدت زیادی زنده نمی‌ماند بنابراین تصمیم می‌گیرد که…

لی جا دونگ کارگردان و لی کیانگ هی نویسنده این مجموعه است و جنگ هیوک ، گونگ هیو جینگ ، شین سانگ رک ، کیم سونگ ایوم ، یو مین هو ، سیو شین آی ، ری سئو نگ سو ، شین گو و... بازیگران این سریال هستند.
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/fa/thumb/5/52/%D9%85%D8%AA%D8%B4%D9%83%D8%B1%D9%85.jpg/220px-%D9%85%D8%AA%D8%B4%D9%83%D8%B1%D9%85.jpg
<><><><><><><><><><><><><><><><>
 با پخش سریال‌هایی از ایران، کره و …
سریال «متشکرم» در شبکه «تماشا»

شبکه‌ی تلویزیونی «تماشا»(فیلم و سریال) فعالیت آزمایشی خود را روی گیرنده‌های دیجیتال و با تبلیغ بیش از ۲۰ سریال ایرانی و خارجی آغاز کرد.

به گزارش افکارنیوزبه نقل ازایسنا، ‌ شبکه تماشا با شعار «پخش برنامه‌های ماندگار» و بدون لوگو، به صورت آزمایشی روی آنتن گیرنده‌های دیجیتال قرار گرفته است.

«تماشا» بعد از سلامت دومین شبکه‌ای است که در ماه‌های اخیر به فعالیت آزمایشی می‌پردازد.

در حال حاضر، ‌ آنتن شبکه «تماشا» با تبلیغ و آنونس سریال‌هایی که قرار است به زودی از این شبکه روی آنتن بروند پر شده است. چهار سریال کره‌ای، ‌ شش سریال خارجی و ۱۴ سریال ایرانی، از جمله سریال‌هایی هستند که در نوبت پخش شبکه تماشا قرار دارند و آنونس آن‌ها از این شبکه آزمایشی روی آنتن می‌رود.

سریال‌های «متشکرم»، «انسان خوب»، «فردا»، و «مهارت دستان ترو» سریال‌هایی از تلویزیون کره جنوبی هستند که قرار است از شبکه تماشا پخش شوند. بیشتر این سریال‌ها به مباحثپزشکی می‌پردازند.

«روزی روزگاری»، ‌ «وفا»، «عمارت فرنگی»، «در چشم باد»، «تفنگ سرپر»، «دلیران تنگستان»، «به کجا چنین شتابان» و «زیر تیغ» هم سریال‌های تلویزیون ایران هستند که قرار است از تماشا روی آنتن بروند.

«خانه به دوش»، «نابرده رنج»، «خوش رکاب» و «خسته دلان» دیگر سریال‌های ایرانی هستند که شبکه تماشا برای آغاز پخش خود انتخاب کرده است.

ماموران آبیپوش، کمیسر والانس و گردان خارجی هم سریالهای پلیسی جنایی شبکه تماشا خواهند بود.

<><><><><><><><><><><><><><><><>




اخبار جشنواره فجر در سایت جوان رها ماهرو : تصاویر رها در فیلم دردسرهای عظیم . مستندهای از کجا شروع کنم . فیلم پاییز سرافیم . ونسا بازیگران فیلم گاوچران کوچک . فیلم بیداری . بادیگارد منتقدین . فیلم گاوچران کوچک . به صلیب کشیده شدن اسپارتاکوس در ویکی پدیا . فیلم کره ای گراز . سخنان بزرگان تلگرام . داستان استاد و فرمانده . سخن بزرگان تلگرام . نقد فیلم بادیگارد

فیلم ستاره باران ساخته بهمن زرین پور

ستاره باران
1389 ایران

بهمن زرین پور


سفر با دوچرخه بدون پا!

فیلم تلویزیونی «آبی آسمانی» به کارگردانی بهمن زرین پور و تهیه کنندگی حسین مروی محصول سال ۱۳۹۰ است. فیلمنامه اولیه این کار به قلم حسین رجائی دوست و بازنویسی بهمن زرین پور است. عبدالرضا اکبری، ابوالفضل شاه‌کرم و افشین نخعی بازیگران اصلی این فیلم هستند. داستان فیلم «آبی آسمانی» ازاین قرار است که علی جانباز نابینای دوران دفاع مقدس که در آسایشگاه معلولین ساکن است با همراهی یکی دیگر از جانبازان به نام فرهاد که از ناحیه پا معلول شده است، تصمیم می‌گیرند با راندن یک دوچرخه دو نفره خود را به خانه دوستشان مسعود که او نیز جانباز دوران دفاع مقدس می‌باشد و علیرغم اینکه حال جسمانی خوبی نداردو حاضر به عمل جراحی نبوده و قطع امید کرده است، برسانند و... بهمن زرین پور کارگردان فیلم «آبی آسمانی» متولد ۱۳۲۰ کرمانشاه است. وی فعالیت سینمایی را با بازی و دستیاری کارگردان فیلم «ستارخان» به کارگردانی علی حاتمی آغاز کرد. بیشتر فعالیت زرین پور در مقام بازیگر بوده است او در فیلم‌های «پاداش (۱۳۸۷)»،«دختری با کفشهای کتانی (۱۳۷۷)»،» سردار جنگل (۱۳۶۲)»، «زرد قناری (۱۳۶۷)»،«تحفه‌ها (۱۳۶۶)» و.... به نقش آفرینی پرداخته است. زرین پور در مقام کارگردان فیلم «هفت ترانه»، «ستاره باران» و مجموعه‌های «آوای فاخته» و «حامی» را نیز در پرونده کاری خود دارد. فیلم «آبی آسمانی» روز چهارشنبه ساعت ۱۳ و تکرار آن روز بعد ساعت ۳ بامداد از شبکه نمایش پخش خواهد شد.
+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+

پخش تله فیلم ستاره باران از شبکه یک سیما

از باران پخش تله ستاره سیما شبکه فیلم یک


به نقل از رسانه خبری شبکه یک سیما، «ستاره باران» به کارگردانی بهمن زرین پور و تهیه کنندگی محمد مهدی طباطبایی در سال ۱۳۸۹ تولید شده است.

«ستاره باران» به ماجرای قیام پانزده خرداد و وقایع پس از دستگیری حضرت امام خمینی(ره) می پردازد.

عبدالرضا اکبری، قاسم زارع، مینا جعفرزاده، شهرام عبدلی و محمدرضا داوود نژاد بازیگران اصلی این فیلم تلویزیونی هستند.



 رها ماهرو : خوانندگان گرامی ، لطفا نظر و نقدتان را راجع به تله فیلم ستاره باران به کارگردانی بهمن زرین پور برای ما بنویسید و بفرستید.





پخش "ستاره باران" از شبکه یک سیما
فیلم تلویزیونی « ستاره باران » به کارگردانی بهمن زرین پور و تهیه کنندگی محمد مهدی طباطبایی ، پنجشنبه 15 خرداد ماه ساعت 9 از شبکه یک سیما پخش می شود.
حوزه رادیو تلویزیون باشگاه خبرنگاران به نقل از روابط عمومی رسانه ملی، فیلم تلویزیونی « ستاره باران » به کارگردانی بهمن زرین پور و تهیه کنندگی محمد مهدی طباطبایی ، پنجشنبه 15 خرداد ماه ساعت 9 از شبکه یک سیما پخش می شود .

در خلاصه داستان این فیلم با بازی عبدالرضا اکبری، قاسم زارع، مینا جعفرزاده، شهرام عبدلی و محمدرضا داود نژاد در چهار قسمت به ماجرای قیام پانزده خرداد و وقایع پس از دستگیری حضرت امام خمینی (ره) می پردازد.
+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+
 گفتگویی با یک کارگردان و همسر بازیگرش + عکس

ما در کنار دخترمان واقعاً خوشبختیم.
گفتگویی با یک کارگردان و همسر بازیگرش + عکس

به گزارش افکارنیوز، ‌ بهمن زرین پور و همسرش مینا جعفرزاده، از جمله هنرمندانی هستند که حداقل خاطرات دو نسل از مردم ایران با صدا و چهره شان پیوند خورده است. این زوج در دو برهه قبل و بعد از انقلاب هر کدام در عرصه تئاتر، سینما، تلویزیون خوش درخشیده اند و جوانی خود را در این راه به میانسالی رسانده اند. مینا جعفرزاده که فعالیت هنری اش را با صدا پیشگی در رادیو شروع کرد امروز بیشتر در عرصه سینما و تلویزیون فعالیت دارد و بهمن زرین پور که در شروع کار دستیار زنده یاد علی حاتمی در فیلم ستارخان و صداپیشه رادیو بود، بعدها به نویسنده ای توانا، بازیگری کاربلد و کارگردانی با آثار قابل تعمق از جمله آوای فاخته تبدیل شد و این روزها بیشترین دلمشغولی اش نگارش فیلمنامه است. با این زوج بدون حاشیه ساعتی در منزل زیبایشان در مهرشهر کرج میهمان بودیم و حاصل این دیدار گپ و گفتی با این دو عزیز میهمان نواز است که تقدیم حضورتان می شود.

مینا جعفر زاده در یک نگاه

متولد: ۱۳۲۵ خوی
تحصیلات: دیپلمه
متاهل(همسر بهمن زرین پور)

بهمن زرین پور در یک نگاه

متولد: ۱۳۲۰ کرمانشاه
تحصیلات: کارشناس کارگردانی، بازیگر و فیلمنامه نویس
متاهل(همسر مینا جعفرزاده)


کار هنری من از آنجا شروع شد که…

مینا جعفرزاده: در دوران دبیرستان یک سال به اردوی رامسر رفته بودم و در آمفی تئاتر محل برگزاری اردو نمایشنامه اجرا شد که من هم در آن بازی داشتم و شاهرخ نادری(صدابردار) و فریدون توفیقی(مجری رادیو) بازی مرا دیدند و من هم علاقمندی خودم را به انجام کار نمایشی رادیو اعلام کردم و با حمایت آنها ابتدا در بخش نمایش های رادیویی ویژه کودکان مشغول کار شدم و پس از مدتی در سال ۴۸ به بخش نمایشی بزرگسالان راه یافتم. اولین نمایشنامه ای که در رادیو کار کردم، نمایشنامه الیور تویست به کارگردانی زنده یاد صادق بهرامی بود که در آن به جای شخصیت بچگی الیور حرف زدم و در آن نمایشنامه بهمن زرین پور هم بازی داشت که در جریان همان نمایش با هم آشنا شدیم و بعد از سه سال همکاری در رادیو، با هم ازدوج کردیم. من بلافاصله بعد از پیروزی انقلاب به استخدام رسمی صدا و سیما در آمدم و در سال ۷۶ نیز بازنشسته شدم. اولین حقوق دریافتی من از رادیو ماهی دو هزار و پانصد تومان بود که آن زمان رقم قابل توجهی محسوب می شد. یکی دیگر از فعالیت های هنری من فعالیت در زمینه دوبله بود که توسط زنده یاد تاجی احمدی به سمت آن کشیده شدم، اما چون روحیه ام با رادیو ملموس تر بود صداپیشگی در رادیو را به دوبله ترجیح دادم. شاخص ترین کار من در عرصه دوبله یک مجموعه تلویزیونی خارجی در ژانر جنگی بود که به جای بازیگر اول فیلم حرف زدم. فیلم سینمایی «دزد عروسک ها» را هم که به زبان آذری دوبله شد یکی از کارهای خوبم در زمینه دوبله می دانم.

دستیار علی حاتمی بودم

بهمن زرین پور: فعالیت من در سینما، با دستیاری شروع شد. در چند کار به عنوان دستیار کارگردان فعالیت داشتم که شاخص ترین آنها ستارخان به کارگردانی زنده یاد علی حاتمی بود. من و علی حاتمی، یک آشنایی قدیمی داشتیم و در مواقعی، ساعت ها روی یک فیلمنامه بحثمی کردیم. نوشته های او سرگرمی و شیوه دیالوگ نوشتن او فوق العاده بود. او برای اولین بار جلوه های ویژه را وارد سینما کرد و با کمک بهارلو، فیلمبرداری که تحصیلاتش را در اروپا گذرانده بود یک متخصص جلوه های ویژه را برای ستارخان از ایتالیا به ایران آورد و اولین بار در آن فیلم بود که در سم اسب چاشنی کار گذاشته شد و زنده یاد جهانگیر فروهر که سوارکار قابلی نیز بود، سوار آن اسب شد. انفجار روی سم اسب رخ داد و فروهر با استادی تمام توانست آن اسب را کنترل کند. حین کار در آن فیلم این را فهمیدم که جلوه های ویژه در خوب دیده شدن یک اثر چقدر تاثیر دارد. بعد، به مدت ۲۰ ماه با ابراهیم گلستان در فیلم سینمایی «اسرار گنج دره جنی» همکاری داشتم و…

در زیارت مشهد و خانه خدا تمام مردم را دعا کردم

مینا جعفرزاده: آخرین کاری که با حضور من روی آنتن تلویزیون رفت، تله فیلمی بود به مناسب شهادت حضرت امام رضا(ع) که در آن با سوگل طهماسبی همبازی بودم. داستان تله فیلم درباره دختری است که نذر کرده اگر پایان نامه اش را با موفقیت بگذراند، همراه مادرش به زیارت مشهد برود. نقش مادر را من به عهده داشتم و سوگل طهماسبی ایفاگر نقش دختر بود و… در جریان ساخت تله فیلم به زیارت امام رضا(ع) رفتم و از صمیم قلب، برای رفع گرفتاری مردم، سلامتی آنها و سلامتی خانواده ام دعا کردم. همان دعاهایی که موقع زیارت خانه خدا هم کردم.

بعد از بازی در آن تله فیلم، در یکی دو تله فیلم دیگر هم بازی کردم، که یک دفعه ناراحتی قلبی به سراغم آمد و بعد از مراجعه به دکتر مشخص شد گرفتگی رگ قلب دارم که با عمل آنژیو رفع می شود. روزی که عازم اتاق عمل بودم، چون می دانستم در عمل آنژیو از چاقوی جراحی و خون خبری نیست با روحیه خیلی خوبی به اتاق عمل رفتم و اگر از شروع رفتنم به اتاق عمل تا بعد از عمل، از من تصویربرداری می شد یک فیلم دیدنی طنز از کار در می آمد. بعد از انجام عمل آنژیوگرافی، در یک مجموعه شش قسمتی به کارگردانی حسین تبریزی بازی کردم که در آن با کامبیز دیرباز، پژمان بازغی و فریبا کوثری رودررو هستم و کاراکتر مادر آن را ایفا می کنم. قصه مجموعه خانوادگی است و فرازونشیب های یک خانواده را نمایش می دهد.

آپارتمان نشینی، همسایه ها را غریبه کرده

بهمن زرین پور: در گذشته آب شرب مردم با ذخیره کردن در آب انبار تامین می شد و زمانی که میراب سهم آب خانه ها را می داد، تمام همسایه هاه با همدلی در کنار یکدیگر شب را تا صبح با خوردن تخمه و چای سر می کردند. آن وقت ها منزل پدری من در کوچه بن بستی بین نواب و اسکندری بود، در محله ما، هیچ وقت هیچ خانه ای بدون غذا نمی ماند، به دلیل اینکه هنگام ظهر عادت همسایه ها بود که یکی یک بشقاب غذا بین هم تقسیم می کردند و اگر یک روز غذا نداشتیم، غذای همسایه جایگزین آن بود و هیچ وقت هم همسایه توقع بازگشت غذا را نداشت، آن ارتباطات موجب شکل گرفتن فرهنگی خاص می شد و ارتباطات اجتماعی شکل دیگری داشت… در «عطر گل یاس» اشاره داشتم که در زندگی آپارتمان نشینی همسایه ها با هم غریبه اند و بی اطلاع از حال و روز یکدیگرند، در حالی که در گذشته یک محله با هم در ارتباط بودند، رفت و آمد داشتند و اگر مشکلی برای یک همسایه به وجود می آمد، تمام افراد محله برای رفع آن کمک می کردند، اما امروز چی؟ به نظر من باید راهی را پیدا کرد که هم با تکنولوژی جلو برویم، هم حافظ فرهنگ خودمان باشیم و برای رسیدن به این مهم، باید از داخل خانه خودمان شروع کنیم تا به اجتماع برسیم. اگر تهیه کننده بودجه لازم را در اختیارم بگذارد، حتماً نوشته هایم را به تصویر می کشم، چون عاشق کارم هستم.

مشکل مردم را کامپیوتر حل می کند

بهمن زرین پور: در سال های اخیر، به ظاهر خیلی کم کار شده ام، دلیلش هم این است که بیشتر علاقمندم دیدگاه هایم را نسبت به آنچه تا امروز گذرانده ام در قالب فیلمنامه بازگو کنم. وقتی می شود با کمک یک قلم خاطرات خود و دوستان را ضمن مرور کردن، روی کاغذ آورد و به تصویر کشید، نوشتن را به بازیگری یا کارگردانی ترجیح می دهم. مشغول مرور خاطرات خود و نوشتن بخش هایی از آنها برای به تصویر کشیدن و ارائه به نسل جدید هستم. به عنوان مثال در مجموعه «آوای فاخته»، بخش هایی از کار، مربوط به وقایعی می شد که جامعه با آن درگیر بود، یا در «عطر گل یاس» فضای قصه از مکان هایی تشکیل می شد که خودم در آن زندگی کرده بودم زمانی که از تکنولوژی خیلی فاصله داشتیم روزگارمان زیبایی خاصی داشت که شاید برای نسل فعلی قابل درک نباشد. در گذشته آرامشی وجود داشت که امروز از آن خبری نیست. در گذشته، زندگی کندتر می گذشت، تابستان ها با آب پاشی حیاط و نشستن روی فرشی که روی تحت کنار حیاط پهن می شد، خوردن انگوری که از پاشیر بیرون آمده بود و… همه صفا داشت در آن سال ها از یخچال فریزر اثری وجود نداشت و یخ ها بلوری و یخچالی بود. وقتی خوشه ای انگور به ما می دادند با لذتی وصف ناشدنی می خوردیم، اما امروز، نوه ام وقتی در یخچال را باز می کند نسبت به خوردن میوه های داخل یخچال بی میل است. تصور می کنم ارزش ها در این دوره تغییر کرده. پدر و مادرم به من یاد داده بودند وقتی غذا می خوریم دقت کنیم تا غذایی در بشقاب مان باقی نماند و برکت خدا تلف نشود، اما الان وقتی مردم کیسه های زباله را بیرون می گذارند متوجه می شویم از هر خانه، غذای دو تا خانه دور ریخته می شود و… دیروز برای انجام یک جدول ضرب کلی از مغزمان کار می گرفتیم و امروز با یک ماشین حساب سخت ترین معادلات در کمترین زمان حل می شود. امروز مشکل مردم را کامپیوتر حل می کند، من مخالف آمدن تکنولوژی نیستم، اما معتقدم می شود در کنار تکنولوژی حرمت ها و فرهنگ خوب دیروز را حفظ کرد.

کارهایی که دوست شان دارم

مینا جعفرزاده: بیشتر مایلم در سریالی ایفای نقش کنم که یا در ژانر طنز باشد تا بتوانم مردم را بخندانم یا در ژانر رئال باشد و مشکلات روز مردم را به تصویر بکشد. از بین کارهای طنزی که تاکنون بازی کرده ام، در دو مجموعه تلویزیونی با اکبر عبدی بازی کرده ام که آنها را خیلی می پسندم. اولی «خانه جان» و دومی «هتل پیاده رو» که بسیار مورد توجه مردم قرار گرفت. در مجموعه تلویزیونی «هتل پیاده رو» با لهجه آذری حرف می زدم و این امر موجب محبوبیت بیشتر من در میان آذری زبان ها شد. دلیلش هم اینکه خودم آذری زبانم و به آذری بودنم افتخار می کنم. سه سال پیش هم به سفارش مرکز آذربایجان در یک سریال ۹۰ قسمتی به زبان آذری به نام «دوز چورک»(نان و نمک) به اتفاق ابراهیم آبادی و جمعی از هنرمندان مقیم آذربایجان حضور داشتم که آن مجموعه بعد از پخش بسیار مورد توجه آذری زبان ها قرار گرفت. تله فیلم «صفر مرزی»، به کارگردانی حسین تبریزی را هم آماده نمایش دارم که کل قصه مربوط به آذری های مقیم باکوست. در فیلم فقط من ترکی حرف زده ام و بقیه بازیگران فارسی حرف می زنند.

هر کاری انجام داده مورد تایید همسرم بوده

مینا جعفرزاده: پدرم مخالف فعالیت تصویری من بود و به واسطه احترامی که من و زرین پور برای پدرم قائل بودیم در زمان حیات او کار تصویری انجام ندادم. تا اینکه پدر در سال ۵۹ به رحمت حق پیوست و من از سال ۶۴ تا امروز به طور مداوم در کارهای تصویری اعم از سینمایی، مجموعه تلویزیونی و تله فیلم حضور داشته ام و هر پیشنهاد را که به هر کدام از ما شده، با همدیگر در میان گذاشته و با هم مشورت کرده ایم که آیا پذیرش آن صحیح است یا خیر؟ در واقع هر کاری تا الان انجام داده ام مورد تایید همسرم بوده است. من و همسرم چند کار مشترک داشته ایم که نویسندگی و کارگردانی آنها را هم همسرم انجام داده مثل «عطر گل یاس»، «آوای فاخته»، «حامی»، «زیر گنبد کبود»، ‌ «گالش های مادربزرگ»، «هتل پیاده رو»، «ستاره باران» و…

همیشه مایل بودم در کارهایی که بهمن زرین پور نویسندگی و کارگردانی آنها را برعهده دارد حضور داشته باشم، منتهی به دلیل ترس از حرف مردم که نگویند پارتی بازی شده کمتر در کارهای او حاضر می شدم. یکی از ویژگی های کار با بهمن زرین پور ضمن دلنشین بودن آن سختگیری های خاص وی است. در هر کاری که زرین پور کلید زده شرایط کاری به قدری خوب و دلچسب بوده که در پایان کار تمام عوامل با بغض از هم جدا شده اند. البته، این اواخر بهمن زرین پور کم کار شده و مقابل دوربین دیده نشده، بیشتر نویسندگی کرده و چند فیلمنامه سینمایی و تلویزیونی نوشته که همه آماده اجراست. در «آوای فاخته» یکی از کارهای مشترک من و بهمن زرین پور دخترمان سولماز هم حضوری موفق داشت. رشته اصلی سولماز موسیقی است و بعد از پخش مجموعه «آوای فاخته» توسط کارگردانان مختلفی دعوت به کار شد، اما ترجیح داد به جای ادامه بازیگری، موسیقی را دنبال کند، چون معتقد است یک موسیقیدان در ۹۰ سالگی هم می تواند همیشه نقش اول را داشته باشد، در حالی که در بازیگری با اولین خطی که روی چهره بیفتد، بازیگر هر چقدر هم خلاق باشد، دیگر بازیگر نقش اول نخواهد بود.

او در حال حاضر تدریس موسیقی می کند، ساز اصلی اش پیانو است و به تازگی هم مدرک کارشناسی ارشد از یک دانشگاه معتبر هند گرفته و به زودی تحصیلاتش را در مقطع دکترا، در همین رشته دنبال خواهد کرد. او از چهار پنج سالگی جذب موسیقی شد و از همان سال ها توسط بهترین معلم ها آموزش دید و سپس به هنرستان موسیقی رفت. سولماز که الان ۳۷ ساله است ازدواج کرده و یک فرزند ۱۲ ساله به نام مسیح دارد که شیرینی زندگی من و بهمن زرین پور است. مسیح نه تمایلی به موسیقی دارد و نه به بازیگری و بیشتر علاقمند به نقاشی است.

در خانه فقط به خانه داری فکر می کنم

مینا جعفرزاده: از اول جوانی وقتی از محل کار به خانه می آمدم فقط به مسئولیتم در خانه فکر می کردم و اینکه باید همسر خوبی برای شوهرم و مادر خوبی برای فرزندم باشم و خوشحالم به اتفاق هم شرایط آرامی را برای رشد و نمو دخترمان به وجود آوردیم تا در رشته تحصیلی دلخواهش آموزش ببیند و اگرچه من و بهمن زرین پور بیشتر مشغول کار بوده ایم، اما هدف هر دو نفرمان تامین امکانات زندگی بهتر برای خانواده بوده و هیچ وقت نسبت به هم بی اعتنا نبوده ایم. پیرامون موضوعات دلخواه مان با هم صحبت کرده و همیشه از حال و روز همدیگر باخبر بوده ایم همیشه از آشپزخانه خانه مان بوی غذا به مشام رسیده و چای تازه دم آماده بوده تا از گفتگوی دلنشین بین من، همسرم و دخترم کامل شود. در خانه ما، هیچ کس سواره یا پیاده نیست، بلکه همگی، در هر شرایطی همراه هستیم و هیچ وقت داشتن و نداشتن ها، نقشی در کم و زیادی محبت مان نسبت به هم نداشته است. از بین کارهای سینمایی خودم، «خدان نزدیک است»، «دفتری از آسمان» و «کیفر» را که جزو کارهای آخرم در عرصه سینماست خیلی دوست دارم و همیشه دوست داشته ام در یک نقش منفی ظاهر شوم که البته هیچ کارگردانی تاکنون چنین کاراکتری به من نداده است.

خیلی سختی کشیده ام

مینا جعفرزاده: وقتی دانش آموز کلاس دوم دبیرستان بودم پدرم سکته کرد و روزهای خیلی سختی را به واسطه کسالت او من و سایر اعضای خانواده سپری کردیم. بعد از ازدواجم هم در ارتباط با کار سینما سختی های زیادی را پشت سر گذاشتم. به عنوان مثال مجموعه «تفنگ سرپُر» در محلی ساخته شد که پر از مار و عقرب بود و همیشه نگران بودم که مبادا در حین کار آسیب ببینم، یا در طول ده ها کار دیگر مجبور بودم ماه ها از خانه و خانواده دور بمانم و به واسطه بازی در یک سکانس گاهی از ساعت پنج صبح با گریم و لباسی خاص، آن هم در فصل تابستان منتظر مقابل دوربین رفتن می ماندم. آن هم در مکان هایی که کولر خاموش بود که مبادا صدای کولر شنیده شود و… سختی های کار، یکی دو تا نیست، بی نهایت است، از کجایش بگویم؟

زنده ام تا زندگی کنم

بهمن زرین پور: زمانی که ۲۴ ساله بودم به عنوان خبرنگار همکاری ام را با رادیو شروع کردم و دو سال در زمینه تهیه گزارش فعالیت داشتم. بعد به قسمت نمایشات رادیویی رفتم و شروع کارم در ادبیات جهان با ترجمه حسن شهباز بود. سپس به داستان های شب به کارگردانی صادق بهرامی منتقل شدم و مدتی که حیدر صارمی در برنامه «جانی والر» همبازی بودم و بعدها در برنامه «خانه و خانواده» با مهدی علیمحمدی همکار شدم و در این مدت خودم نیز به عنوان نویسنده، چند داستان شب نوشتم. از سال ۵۴ فعالیت های رادیویی را به کلی کنار گذاشتم. مدت کوتاهی همه در عرصه دوبله فعالیت داشتم. هنگام همکاری در رادیو، مینا جعفرزاده همکارم بود و ضمن همکاری به همدیگر علاقمند شدیم و آن علاقه منجر به زندگی مشترک مان شد و هر چه جلوتر رفتیم شکل عمیق تری گرفت به طوری که امروز خیلی سخت است که حتی بتوانیم لحظه ای به زندگی بدون هم فکر کنیم. زندگی خودش یک هنر است. به قول دوستی ما به سرعت می دویم برای زنده ماندن کاش یاد بگیریم آرام قدم برداریم برای زندگی کردن، من و همسر با آرامشی که در کنار فرزندمان داریم فوق العاده احساس خوشبختی می کنیم.

مجله خانواده/ شماره ۴۹۲/ نیمه دوم شهریور ماه ۹۲/ گفتگو: میلاد بلادی/ صفحه ۸

+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+
 «ستاره باران» به کارگردانی بهمن زرین پور و تهیه کنندگی محمد مهدی طباطبایی در سال 1389 تولید شده است.

«ستاره باران» به ماجرای قیام پانزده خرداد و وقایع پس از دستگیری حضرت امام خمینی(ره) می پردازد.

عبدالرضا اکبری، قاسم زارع، مینا جعفرزاده، شهرام عبدلی و محمدرضا داوود نژاد بازیگران اصلی این فیلم تلویزیونی هستند.
+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+
 عید ، تلویزیون ستاره باران می‌شود
چند روز دیگر بیشتر تا آغاز سال جدید و آمدن نوروز نمانده است. حالا دیگر همه جا آماده‌باش است تا فرارسیدن بهار با جشنی باشکوه زیباتر از همیشه جلوه کند.
تصویر عید ، تلویزیون ستاره باران می‌شود

تلویزیون هم یکی از همان‌جاهایی است که تدارک وسیعی برای ایام عید نوروز دیده است. تلویزیونی که میلیون‌ها مخاطب دارد و تلاش می‌کند همه آنها را به نوعی راضی کند. یکی از راه‌های جلب نظر مخاطبان و افزایش رضایتمندی آنها حضور بازیگران مطرح در آثار نوروزی است. بازیگرانی که مردم آنها را دوست دارند و بازی‌های آنها را می‌پسندند.

با نگاهی به سریال‌هایی که قرار است نوروز 90 از شبکه‌های مختلف تلویزیون به نمایش درآیند متوجه می‌شویم که تلویزیون برای جذب ستاره‌ها در سریال‌های نوروزی سنگ تمام گذاشته است. سریال «پایتخت» را سیروس مقدم کارگردانی کرده و قرار است از شبکه یک سیما روی آنتن برود.

محسن طنابنده در این سریال نقش اصلی را بازی می‌کند. بازیگرجوانی که تاکنون چند سیمرغ جشنواره فیلم فجر را به خانه برده است. در کنار او بازیگران دیگری مانند علیرضا خمسه و پوریا پورسرخ هم حضور دارند. بازیگرانی که بین مردم طرفداران زیادی دارند. شبکه 2 سیما 3 سریال آماده پخش دارد؛ نامه‌های بالدار،کلاه قرمزی و بچه‌ها نگاه می‌کنند.

گوهر خیراندیش و آتیلا پسیانی از بازیگران اصلی سریال بچه‌ها نگاه می‌کنند، هستند. هنرمندانی که در جایگاه بالایی در عرصه هنر قرار دارند و مردم برای آنها احترام خاصی قائل هستند چون می‌دانند که این بازیگران در کارشان سنگ تمام می‌گذارند.

کلاه قرمزی و دارو دسته‌اش هم که از ستاره‌های قدیمی تلویزیون و سینما هستند و طرفداران خاص خود را دارند. طرفدارانی که برنامه‌های نوروزی خود را چنان تنظیم می‌کنند که حتما بتوانند ماجراهای این عروسک دوست ‌داشتنی و رفقایش را ببینند. مرجانه گلچین یکی از بازیگرانی است که کار کمدی را با سریال بزنگاه آغاز کرد و اوج بازیگری خود را در سریال شمس‌العماره به نمایش گذاشت.

او امسال با سریال خوش‌نشین‌ها به شبکه 3 سیما آمد وبا بازی خوب خود توانست در نظرسنجی‌های مختلف در ردیف بهترین بازیگران تلویزیون در سال 89 قرار گیرد. او نوروز 90 با سریال «راه در رو» بار دیگر به شبکه 3 سیما می‌آید. سریالی که سعید آقاخانی آن را کارگردانی کرده است.

موج و صخره، سریال شبکه تهران برای ایام نوروز است. حضور بازیگرانی مانند مجید صالحی، علی صادقی، نیما شاهرخ‌شاهی، رضا ناجی و محمدرضا داودنژاد حتما این سریال را دیدنی‌تر خواهد کرد. کارگردانی این سریال را هم خود صالحی به عهده دارد.

طاهره آشیانی
گروه رادیو و تلویزیون

+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+

آغاز سریال بهمن زرین‌پور از یازدهم خردادماه، «ستاره باران» برای پخش در ایام ارتحال امام (ره) آماده می‌شود
» سرویس: فرهنگی و هنری - تلویزیون و رادیو
کد خبر: 8903-05293
یکشنبه ۹ خرداد ۱۳۸۹ - ۱۰:۳۸
با پایان تصویربرداری سریال «ستاره باران» و انجام مراحل نهایی این مجموعه مناسبتی برای تحویل به شبکه، ساخته بهمن زرین پور از یازدهم خرداد ماه به روی آنتن می‌رود.
به گزارش خبرنگار سرویس تلویزیون ایسنا، سریال «ستاره باران» که پیش از این با عنوان «راهیان صبح» شناخته می‌شد، در گروه فیلم و سریال شبکه اول سیما ساخته شده است و تصویربرداری آن حدود 35 روز به طول انجامید.
پخش این سریال از یازدهم خرداد ماه آغاز می‌شود و این مجموعه تلویزیونی در قالب 4 قسمت 45 دقیقه‌ای طی روزهای 11، 12، 13 و 14 خرداد ماه به روی آنتن شبکه اول می‌رود.
مجموعه تلویزیونی «ستاره باران» در مدت زمان 180 دقیقه در لوکیشن‌هایی چون شهرک سینمایی غزالی، امامزاده یحیی و دربند ساخته شده است و بازیگرانی چون قاسم زارع، عبدالرضا اکبری، محمدرضا داودنژاد، شهرام عبدلی، مینا جعفرنژاد، فرحناز منافی ظاهر، مینا نوروزی، روح الله کمالی و سید مهرداد ضیایی در آن به ایفای نقش پرداخته‌اند.
این سریال سال‌های خفقان و سرکوب پس از قیام 15 خرداد 1342 را در قالب یک روایت داستانی به تصویر کشیده است.
«ستاره باران» که توسط مهدی طباطبایی‌نژاد برای گروه مجموعه‌های تلویزیونی شبکه یک تهیه می‌شود، داستان حاج آقا فتوحی از انقلابیون طرفدار امام خمینی (ره) را روایت می‌کند که پس از دستگیری حضرت امام(ره) و اعتراض وی به این دستگیری، توسط ساواک بازداشت می‌شود و این امر بهانه‌ای برای رودرویی ساواک با دیگر اهالی محله می‌شود.
دیگر عوامل این سریال عبارتند از: مدیر تصویربرداری: حسن علی اسدی؛ مدیر تولید: علی رضا ابوالقاسمی نژاد؛ تدوین: رضا بهارنگی؛ موسیقی: آرمان موسی پور؛ گریم: سعید ملکان و صدابردار: فرخ فدایی.
+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+


جستجو در وبلاگ سینمایی رها ماهرو : فیلمهاى مصطفى شایسته . جانگ بوگو قسمت 27 نابود کردن دزدان دریایی . سکانس فیلم ابد و یک روز . دانلود فیلم خبر خاصی نیست . فیلم عبور از تاریکی . خبر خاصی نیست موضوع فیلم . عصیان کروساوا . مصطفی شایسته . دانلود فیلم ابد و یک روز . خبر خاصی نیست . داستان فیلم بادیگارد . برنامه های تلوزیونی نوروز 1395


فیلم آپاراجیتو ساخته ساتیاجیت رای

آپاراجیتو
هند 1956
Aparajito

Dir: Satyajit Ray



 رها ماهرو : خوانندگان گرامی ، لطفا نظر و نقدتان را راجع به فیلم اپاراجیتو به کارگردانی ساتیا جیت رای برای ما بنویسید و بفرستید.



آپاراجیتو

فیلم محصول سال 1956
آپاراجیتو فیلمی در سبک درام به کارگردانی ساتیاجیت رای است که در سال ۱۹۵۶ منتشر شد. این فیلم موفق شد جایزهٔ شیر طلایی جشنواره فیلم ونیز را از آنِ خود کند.
تاریخ اکران: ۱۹۵۷ م. (هند)
کارگردان: ساتیاجیت رای
مدت زمان فیلم: ۲ ساعت ۷ دقیقه
آهنگ‌ساز: راوی شانکار
فیلم‌نامه: ساتیاجیت رای
تهیه‌کننده: ساتیاجیت رای
بازیگران: آجای میترا
+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+
   
درباره فیلم آپاراجیتو/ بوایتگر گسست

کیوان پاک فر

آپاراجیتو دومین فیلم رای و دومین فیلم از سه گانه (آپو) تقریبا از جایی شروع میشود که (پاترپانچالی) به پایان رسید. در انتهای فیلم اول خانواده (آپو) خسته از زندگی مشقت بار در روستا تصمیم به مهاجرت به بنارس می گیرند. در بنارس (هاریها) پدر خانواده که برهمن زاده و باسواد است به وظایف روحانی و طب سنتی اشغال دارد .خانواده آپو در آپارتمانی ساکن هستند که رفت و آمد غریبه ها و میمون ها در آن برای ساباجایا مادر آپو آزار دهنده است…
+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+
 آپاراجیتو | Aparajito

بنارس. پسربچه ده‌ساله‌ای به‌نام "آپو" (پیناکی سن گوپتا) با مادش (کارونا بانرجی) و پدرش (کارنو بانرجی) که یک روحانی بنگالی است، زندگی می‌کند. به‌زودی پدر می‌میرد و مادر، آشپز یک زمیندار می‌شود. تا این‌که عموی پیر مادر (رامانی سن‌گوپتا)، که هم روحانی است، سرمی‌رسد و مادر و پسر را با خود به روستائی در بنگال می‌برد. در این‌جا، "آپو" امکانی پیدا می‌کند که به مدرسه برود. چند سال بعد نیز او (گوسال) به دانشگاهی در کلکته راه می‌یابد و مادرش را تنها می‌گذارد...
٭ دومین قسمت سه‌گانه آپو (دو قسمت دیگر: پاترپانچالی، ۱۹۵۵ و دنیای آپو، ۱۹۵۹)، به‌رغم تأثیرپذیری آشکار از سینمای نئورآلیستی ایتالیا، با زبان بومی و خاص خود، تصویری شاعرانه از هند و فقر به دست می‌دهد. با این حال هرجا که مضمون اهمیتی بیش از حد می‌یابد، فیلم به ورطه یک اثر اجتماعی صرف سقوط می‌کند. صحنه مرگ مادر، هنوز، تأثیرگذار است. تمامی عوامل به‌جز میترا، غیرحرفه‌ای هستند؛ از جمله شانکار بزرگ که با سیتار نغمه‌هائی به یادماندنی خلق می‌کند.
کشور تولیدکننده     هند
آهنگساز(موسیقی متن)     راوی شانکار
سال تولید     ۱۹۵۶
محصول     ساتیاجیت ری
کارگردان     ری، برمبنای رمان پاتر پانچالی نوشته بیبوتیبوسان بانداپادیا.
فیلمنامه‌نویس     ری، برمبنای رمان پاتر پانچالی نوشته بیبوتیبوسان بانداپادیا.
فیلمبردار     سوبراتا میترا.
هنرپیشگان     پیناکی سن گوپتا، اسماران گوسال، کارونا بانرجی، کانو بانرجی، رامانی سن گوپتا و چاروگوش.
نوع فیلم     سیاه و سفید، ۱۰۸ دقیقه.
http://amirdehnad.com/daneshgara/film/124B.jpg
Pather Panchali (پاتر پانچالی)
   

----- آگوست 1955 --درام -- 119 دقیقه --NR

کارگردان : Satyajit Ray
http://www.naghdefarsi.com/images/stories/rooz/naghd/50/part4/50/42-Pather-Panchali/2-Pather-Panchali.jpg

نویسنده : Bibhutibhushan Bandyopadhyay,Satyajit Ray

بازیگران: Kanu Bannerjee,Karuna Bannerjee,Subir Banerjee

خلاصه داستان :

خانواده‌ای بنگالی با فقر دست به گریبان است.پدر که قصد دارد در نویسندگی به موفقیت برسد،همسر و بچه‌هایش را در روستا می‌گذارد و برای تأمین معاش به شهر می‌رود.طی غیبت طولانی او وضع خانواده رو به وخامت می‌گذارد و ...

 

 
   
http://www.naghdefarsi.com/images/stories/rooz/naghd/50/part4/50/42-Pather-Panchali/2-Pather-Panchali.jpg

 

2-مروری بر فیلمنامه «پاترپانچالی»:سینمای غیر هندی در بالیوود

http://www.naghdefarsi.com/images/stories/rooz/naghd/50/part4/50/42-Pather-Panchali/10-Pather-Panchali.jpgهمیشه وقتی نام سینمای هند به میان می‌آید،همه آن را با شاخصه‌های رایج و معمولش از قبیل داستان‌های ملودرام و عامه‌پسند با آهنگ‌ها و آوازهای طولانی پرسوز و گداز یا بزن و بکوب‌های بی‌اندازه شاد و رنگ‌آمیزی‌شده و جشن‌های ناتمام به خاطر می‌آورند ‌و گرچه شاید این تصویر کلیشه‌ای در ذهن سینمادوستان‌ نزدیک‌ترین و شبیه‌ترین تصویر به سینمای هند باشد ولی این، همه سینمای هند نیست.هندوستان نیز در تاریخ سینمای خود،صاحب فیلمسازان و فیلم‌های مهمی است که گرچه اندک و انگشت‌شمارند ولی همان تعداد محدود،آثاری بسیار درخشان، ماندگار و افتخاربرانگیز در این کشورند. «ساتیاجیت رای» فقید،یکی از مهم‌ترین فیلمسازان صاحب‌سبک هند است که با همان نخستین ساخته سینمایی و بلندش،سنگ بنای سینمایی آبرومند و جهانی را گذاشت و خود تا پایان عمر (در سال 1992)،همان مسیر را ادامه داد.وی 27 فیلم سینمایی بلند و چند فیلم کوتاه و مستند در کارنامه هنری خود به جای‌گذاشت که اغلب آنها فیلم‌هایی مهم و ارزشمندند.«پاتر پانچالی» اولین گام سینمایی اوست که جایزه ویژه هیات داوران جشنواره کن در سال 1956 را با عنوان بهترین سند انسانی و چند جایزه دیگر برایش به ارمغان آورد.گرچه این فیلم نخستین قسمت از یک اثر سه‌گانه بود که دو فیلم بعدی را هم خودش با نام‌های «آپاراجیتو» و «دنیای آپو» و در ادامه همین مسیر داستانی ساخت.

«پاتر پانچالی» دومین فیلمنامه از این مجموعه طولانی است که منتشر شده.واژه «پاتر پانچالی» در زبان هندی به معنای «سرود کوره‌راه» است ولی مثل بسیاری از فیلم‌های کلاسیک غیرانگلیسی‌زبان،همه جا با نام اصلی و بومی‌اش شناخته می‌شود.این فیلمی است که توانست چهره دیگری از سینمای هند را به نمایش بگذارد و تفکر عمومی را از سینمایی که به ابتذال و سطحی‌نگری شهره بود و هست،دور کند.
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/fa/thumb/4/4a/Aparajito_poster.jpg/220px-Aparajito_poster.jpg
«ساتیاجیت رای» که خود در خانواده‌ای فرهنگی و فرهیخته متولد شده و از سنین کودکی به ادبیات و مطالعه علاقه‌مند بود که این امر سبب شد بعدها بسیاری از فیلم‌هایش را بر اساس اقتباس‌های ادبی، بخصوص با الهام از داستان‌های «رابیندرانات تاگور»،شاعر هندی، بسازد، پاتر پانچالی را نیز بر اساس رمانی به همین نام،نوشته «بیبوتی بوسان بانرجی» نوشت و تولید کرد‌که البته تولید آن برایش دشواری‌های بسیاری هم به همراه داشت.چنانکه خودش در مقاله‌ای به ساخت این فیلم اشاره کرده و نوشته بود: «...همه کسانی که فیلم ساخته‌اند یا سعی کرده‌اند بسازند،می‌دانند که برای موفقیت،نه تنها شانس‌که استعداد،پول،سرسختی و... نیز مورد نیاز است.گروه فیلمبرداری ما به همه این‌ها کمی بیشتر از دیگر گروه‌ها نیاز داشت» و البته این ادعای رای،چندان هم پربیراه نبود.چراکه او ساخت فیلمش را با بودجه‌ای اندک در سال 1950 آغاز کرد و با آن‌که فیلمبرداری را تقریباً در 1952 به پایان برد،ولی نسخه کامل فیلم عملاً در سال 1955 امکان نمایش یافت.

http://www.naghdefarsi.com/images/stories/rooz/naghd/50/part4/50/42-Pather-Panchali/11-Pather-Panchali.jpg«پاتر پانچالی» ماجرای خانواده‌ای چهارنفره را روایت می‌کند که مدام با بدبیاری‌هایی روبه‌رو می‌شوند.«هاریهار رای»،پدر خانواده، بیکار است و سودای نویسنده‌ شدن را در سر می‌پرورانَد، «ساربوجایا رای» زنی تندخو،معترض و بلندپرواز است،با این حال مادری فداکار و دلسوز نیز هست.«دورگا» دختربچه‌ای مهربان و معصوم و «آپو» برادرش،پسری کنجکاو و شیطان است. دورگا مدام از جانب زن همسایه به دزدی متهم می‌شود.پدر همیشه در سفرهای طولانی برای کسب درآمد و مادر همیشه در حال پخت و پز و رسیدگی به امور منزل است.«ساربوجایا» چند بار به شوهرش متذکر می‌شود که باید زودتر‌خانه ویرانه‌شان را بازسازی کنند و مرد که پولی برای تعمیر خانه ندارد،امروز و فردا می‌کند.عاقبت بارانی سیل‌آسا خانه را ویران می‌کند که مرگ دورگا را نیزسبب می‌شود.پدر زمانی برمی‌گردد که خیلی دیر شده و همراه با بقیه اعضای خانواده تصمیم به کوچ از آن روستای پر از بدبختی می‌گیرند.

بسیاری از منتقدین،«پاتر پانچالی» را یکی از 10 فیلم برتر تاریخ سینما دانسته‌اند.موضوع کلی فیلم،گذر زمان و مرگ و احیای مجدد زندگی است.در فیلم و البته فیلمنامه رای،می‌توان شاهد زیباترین صحنه‌های تغزلی بود.او آشکارا تحت تاثیر نئورئالیسم سینمای ایتالیا بود. برای نمونه می‌شود اشاره کرد به صحنه‌ای که آپو و دورگا برای دیدن عبور قطار، به کشتزارهای مجاور می‌روند و آپو خود را به سرعت کنار ریل می‌رساند ولی دورگا دورتر از او زمین می‌خورَد و رد شدن قطار را نمی‌بیند که این اشاره‌ای است به سرنوشت شوم دورگا و متوقف‌ماندن جریان زندگی‌اش.

فیلمنامه «پاتر پانچالی» از نسخه چاپ‌شده در ماهنامه معروف فرانسویL’Avant Scene du Cinema که فقط مختص چاپ فیلمنامه است و مدت 36 سال است هر ماه فیلمنامه دقیق یکی از آثار مهم تاریخ سینمای جهان را منتشر می‌کند،ترجمه شده و البته «امید روشن‌ضمیر»،ترجمه‌ای خواندنی و روان از نسخه فرانسوی آن ارائه کرده است.

فیلمنامه «پاتر پانچالی» دارای 5 بخش است که به ترتیب عبارتند از:شناسنامه فیلم،فیلمنامه، سرود کوره‌راه،ساتیاجیت رای و تصاویر. بخش سوم اثر در واقع مروری کوتاه بر فیلم است و فصل بعدی،نگاهی به زندگی کارگردان اثر و‌ در انتها نیز عکس‌هایی از صحنه‌های فیلم منتشر شده‌اند.

نویسنده:زادمهر راستگو

منبع:تهران امروز

3-نقد فیلم پاترپانچالی

http://www.naghdefarsi.com/images/stories/rooz/naghd/50/part4/50/42-Pather-Panchali/12-Pather-Panchali.jpg" پاترپانچالی " اولین فیلم از سه گانه طلایی " ساتیا جیت رای " فیلمساز مشهور هندی است - دو فیلم دیگر آپاراجیتو (1956) و دنیای آپو (1959) هستند -که نخستین جایزه معتبر جهانی در جشنواره کن را برای او به ارمغان می آورد. عده ای این سه گانه را بهترین فیلم های تاریخ سینمای هندوستان - ملقب به بالیوود - می دانند که البته چندان هم بیراه نیست.
http://www.naghdefarsi.com/images/stories/rooz/naghd/50/part4/50/42-Pather-Panchali/2-Pather-Panchali.jpg
" پاترپانچالی " که قرار است روایت کننده کودکی های شخصیت آپو باشد، در بیست دقیقه ابتدایی فیلم به معرفی دنیای پیرامون آپو می پردازد. کاراکترهای خانواده یکی پس از دیگری معرفی می شوند و دوربین با نماهای پن پشت سر هم تصویری از موقعیت مکانی روستای محل زندگی آن ها می دهد. فیلم از ابتدا با نمایی که در آن دورگا - دختر خانواده - به دزدیدن میوه ها از باغ های همسایه و بردن آن ها برای پیرزن - عمه بزرگ - مشغول است شروع می شود. در همین سکانس آغازین نکات بارز، یکی موضوع فقر خانواده و دیگری مساله شرافت خانوادگی است که مادر خانواده - ساربوجایا - نماد آن است. مادر بارها دخترش را از این کار منع می کند، در صحنه ای او را کتک می زند، عمه پیر را به خاطر این که پتویی از کسی گرفته، گدا خطاب می کند، در نهایت فقر حاضر به قبول کمک دیگران نیست و....فیلم پس از نمایش نماهای گذرایی از زندگی خانواده، به تولد آپو می رسد. بیست دقیقه ای که از اغاز این انتظار را در ما به وجود می آورد تا منتظر ورود آپو به دنیایی شویم که قطعا برای او هم جدا از رنج و اندوه نیست. اول بار، دورگا چشم آپو را به معنای واقعی اش به جهان می گشاید و از آن جایی که پدر شاعر، برای کار کردن به شهری دیگر رفته است دنیای آپو توسط مادر و خواهرش ساخته می شود. به عنوان نمونه در صحنه ای که دورگا، آپو را برای پول گرفتن نزد پدر می فرستد و پس از اینکه پدر به توصیه مادر پولی نمی دهد، دورگا دست آپو را گرفته و به دنبال مرد شکلات فروش راه می افتند تا مگر چیزی عاید شود.

http://www.naghdefarsi.com/images/stories/rooz/naghd/50/part4/50/42-Pather-Panchali/13-Pather-Panchali.jpgنکته مرکزی تریلوژی دنیای آپو، تاکید بر بافت دراماتولوژی روایت است که در مقابل جریان سینمای بدنه هندوستان قرار می گیرد. در سینمای بدنه هندوستان، روایت های اغراق شده، دیالوگ های متکلف، روایت های باورناپذیر همراه با اغراق دراماتیک اجزای لاینفک فیلم هستند. شاخصه فیلمسازی ساتیا جیت رای ایستادن در برابر این جریان پر دامنه است. در سراسر فیلم علیرغم این که دو عضو خانواده - عمه و دورگا - می میرند هیچگونه اغراق و سعی در منکوب کردن احساسات مخاطب دیده نمی شود. حتی وقتی پدر خانواده پس از بازگشت از سفر، برای اولین بار متوجه مرگ دورگا می شود، شیون و زاری او و همسرش در موسیقی حل می شود. این موتیف یک بار دیگر و وقتی دورگا توسط مادرش به سختی تنبیه می شود نیز تکرار می شود تا باز مخاطب صدای گریه و زاری دخترک را نشنود.

یکی دیگر از تفاوت های اساسی سینمای جیت رای با سینمای غالب هند، شخصیت پردازی کاراکترهاست. در سراسر فیلم شخصیتی مطلقا سیاه یا مطلقا سفید نمی بینیم و این امر در باورپذیری رئالیستی شخصیت ها و فضای فیلم نقش عمده ای ایفا می کند. به عنوان مثال شخصیت مادر را در جایی از فیلم بی عاطفه می بینیم (به خصوص در برخوردش با عمه پیر) و کمی بعد مجددا او را می بینیم که به تنهایی تمام بار زندگی را با فقر و سختی به دوش می کشد و به او به خاطر رفتارش حق می دهیم یا نمونه ای دیگر شخصیت همسایه ای که دورگا از مزرعه شان میوه می دزدد. در دو صحنه او را می بینیم که به خاطر اینکه چند میوه را برداشته، در برابر دیگر همسایه ها دورگا و مادرش را به دزد بودن متهم می کند و همه خانواده را دزد و همدست می نامد، اما همین زن در اواخر فیلم و وقتی خانه آپو ویران می شود، نزد مادر - ساربوجایا - رفته و مقداری میوه و... برای او می برد. این نوع شخصیت پردازی جدا از تاثیرات رئالیستی اش مبین نکته ای اساسی در نسبی بودن اخلاق انسان ها در برخورد با موقعیت های مختلف زندگی - به خصوص در شرایط سخت اقتصادی و فرهنگی و فقر - می باشد. جیت رای همان گونه که خود می گوید " هدف از فیلمسازی اش را آشکار کردن حقیقت کردار انسان می داند " و این نکته در بافت تمامی آثارش به خصوص سه گانه مشهود است. آپو در شرایطی به دنیا می آید که چندان مناسب پذیرش کودکی مثل او نیست و باقی فیلم شرحی است بر چگونگی پذیرش رنج ها توسط او. جدا کردن محیط زندگی از فضای شهری، این امکان را به فیلمساز می دهد تا بر روی نقاط پر رنگ زندگی مثل تولد، مرگ، بیماری، فقر و کار و....تاکید کند و به همین دلیل " خانه " خانواده آپو به عنوان عنصری که در بسیاری از نماها و سکانس ها مهم حضور دارد، خود جزئی از فضای دیجتیک فیلم می شود. تولد آپو، مرگ دورگا، ارتباط مادر و همسایه ها و...همه در همین خانه شکل می گیرد که حاوی باری از " سنت " نیز هست و نهایتا ویرانی همین خانه است که حکم به کوچ خانواده می دهد. به این منظور دوربین جیت رای بر مبنای ایده " آندره بازن " که اعتلای فیلمسازی را در برداشت بلند و میزانسن می دانست، در این فیلم بیشتر در جایگاه نمای نقطه دیدگاه ناظر می نشیند و عمق میدان های زیاد و زیبای رای، به میزانسن های فیلم شکوه دیگری می دهد. عمق میدانی که گاه با دو یا سه عمق میدان به نوعی قضیه نسل ها را نیز مد نظر دارد.

تفاوت ها به شکل قابی با دو عمق قرینه

http://www.naghdefarsi.com/images/stories/rooz/naghd/50/part4/50/42-Pather-Panchali/14-Pather-Panchali.jpgطبیعت نیز مساله تعیین کننده دیگری در این فیلم به شمار می آید. نوع برخورد شخصیت ها با طبیعت حاوی نکات مهمی است که ریشه در باورها و اعتقادهای فیلمساز برهمایی دارد. جدا از این مساله که طبیعت برای آن ها غذا و دیگر ملزومات زندگی را تامین می کند به نوعی حکم تقدیر یا سرشت نهایی خداگونه را نیز دارد. به سکانسی بسیار درخشان نگاه کنید که عمه پیر که دیگر به سختی قادر به راه رفتن است از ساربوجایا طلب آب می کند. ساربوجایا اعتنایی نمی کند و پیرزن به سختی به کاسه آب رسیده و کمی آب می خورد. در ادامه پیرزن باقی مانده آب کاسه اش را در آن سوی حیاط به پای گیاهی می ریزد. این احساس قدردانی و احترام و ترس توامان از طبیعت به طرز ریشه ای با اعتقادات جیت رای بنگالی مناسبت دارد. هم چنین در صحنه مرگ پیرزن، کاسه اش - که در سکانس قبلی دیدیم برای پر کردنش از آب چه مشقتی را تحمل کرد - به زمین افتاده و به درون رودخانه می غلتد. استعاره بصری نابی در بیان آرامش ابدی برای پیرزن.

مضمون طبیعت قادر که ذکر شد در سکانس مرگ دورگا نیز وجود داشته و زیباترین سکانس فیلم را می سازد. جایی که مادر تنها، دورگای بیمار و تب دار را در آغوش گرفته و باد از هر دو سوی خانه سعی می کند به درون خانه نفوذ کند (بادی که باری استعاری از فرشته مرگ دارد).

یکی از دیگر از موتیف های اصلی فیلم که در دو فیلم دیگر نیز تکرار شده و معنایی مهم را می رساند، شنیده شدن صدای سوت قطار است که نخستین بار وقتی آپو آن را می شنود، دوربین از زاویه رو به رو چشمان آپو را در قاب می گیرد. قطار به علت حرکت سریع و پر سر و صدایش همواره در سینما مفاهیمی مثل گذر کردن و بالاتر از آن حتی کنایه ای از آرزوهای بلند شخصیت ها را تداعی کرده است، از نمونه ایرانی دونده (امیر نادری) تا دارالمجانین (آندره کونچالوفسکی). در این فیلم هم قطار نشان دهنده آرزوهای کودکی آپو و هم رویای او و خواهرش برای عبور است. عبور از فضای فقر و غمبار روستا با شهر. جیت رای در دو فیلم بعدی اش باز با قطار و آرزوها و شهر سخن ها دارد.

نویسنده:مهدی ملک

منبع:آپاراتوس

 

 

 

 

4-"سه گانه آپو" و "نئورئالیسم هندی"

http://www.naghdefarsi.com/images/stories/rooz/naghd/50/part4/50/42-Pather-Panchali/15-Pather-Panchali.jpgاین سه فیلم ( سه گانه آپو )، به کارگردانی "ساتیا جیت رای" و به ترتیب « پاترپانچالی 1955، آپاراجیتو 1956، دنیای آپو 1959» را می توان نقطه عطفی در سینمای هند دانست. پس از به نمایش درآمدن اولین فیلم از این سه گانه «پاترپانچالی» و اکران آن در جشنواره کن به سال 1956، سینمای هند به طور جدی در جهان شناخته شد و مورد توجه قرار گرفت! این سه گانه سینمایی با وجود مشکلات و امکانات ضعیفی ساخته شده اند که همین باعث تاثیرات ی حتی بر روی داستان فیلم نیز شده است. عوامل فیلم بیشترشان کم تجربه و یا حتی بدون تجربه قبلی در سینما هستند. کارگردان فیلم هم در اولین ساخته سینمایی خود و بدون تجربه قبلی در سینما، دست به کار بزرگی زده است؛ "ساتیا جیت رای" را باید یکی از بهترین هنرمندان واقعی سینمای هند دانست. با تماشای این سه گانه، پی خواهیم برد که کارگردان فیلم جدای از اینکه توجه و شناخت ی خوب از فرهنگ کشورش دارد، تا حد قابل توجه ی نیز تحت تاثیر سینمای اروپا، بخصوص سینمای نئورئالیسم ایتالیا ست! در فیلم مسائل و مشکلات اجتماعی (فقر)، آرزوهای انسانی و سادگی در زندگی به نمایش گذاشته می شود و فیلم تصویری مناسب و واقعی از جامعه را ارائه می دهد.

( سه گانه آپو ) داستان زندگی یک شخصیت "آپو" ست که از دوران کودکی تا بزرگسالی اش در شهر کلکته به تصویر کشیده می شود. آپو، کودکی ست که در خانواده ای فقیر بزرگ می شود و طی این دوران از زندگی اش شاهد از دست دادن خانواده اش یکی پس از دیگری ست... آپو، در این فقر و تنهایی رشد می کند، تحصیل ش را ادامه می دهد، اولین داستان خود را منتشر می کند، ازدواج می کند، و پس از اینکه صاحب فرزند پسری می شود، زن ش را از دست می دهد... مرگ زن، تاثیر بسیار بدی بر زندگی اش می گذارد و حتی باعث می شود چند سالی از پسرش دور بماند و تصمیم به مرگ خود بگیرد، اما در نهایت با دیدن پسرش و به یاد آوردن خاطراتی از دوران کودکی اش، از تصمیم خود منصرف می شود و به این نتیجه می رسد که این هم جزئی از سرنوشت زندگی ش است و باید از آن بگذرد...

قسمت اول و دوم این سه گانه به مراتب بهتر از قسمت سوم هستند و قوی تر به نظر می رسند. این سه گانه از لحاظ بصری (در کنار فیلمبرداری و موسیقی فوق العاده) در نوع خود یکی از نمونه های عالی در سینما به حساب می آید. کارگردان، به خوبی توانسته با استفاده از این دید بصری، تصویری واقعی و آگاهانه از این نوع زندگی را به نمایش بگذارد.

نویسنده:حسن نیازی

منبع:بی خوابی

5-بررسی کارنامه ی «ساتیا جیت رای» و سه گانه ی آپو

http://www.naghdefarsi.com/images/stories/rooz/naghd/50/part4/50/42-Pather-Panchali/16-Pather-Panchali.jpgتنها کارگردان هندی که آثارش در غرب نیز تا اندازه ای شناخته شده و توانسته است ویژگی های ملی کشورش را در آفرینش های سینمایی خود به شکل هنری مستقل منعکس کند، «ساتیا جیت رای» زاده 1922، بنگالی است.

«رای» که در خانواده ای هنرمند به دنیا آمده است در 1952 پس از مقدمه چینی های طولانی سرانجام کار خود را برای ساختن یک سه گانه (تری لوژی) بر شالوده رمان Bibhtibhush an Bandopadhaja آغاز کرد که داستان رشد و نمو یک نوجوان هندی، شرایط تعلیم و تربیت وی، و روند شکل گیری و نضج فکری اوست.

فیلم های این اثر سه گانه عبارتند از: پاتر پانچالی («زندگی در پیاده رو») ـ 1953ـ، آپاراجیتو (Aparajito) ـ 1957ـ و آپورسانسار ـ 1959. «رای» در این فیلم ها به عنوان فیلم سازی با استعداد استثنایی، و نیز آفرینشگری سازش ناپذیر شناخته می شود که بر تعارضات درونی کشورش آگاه است و می داند آن ها را چگونه از نظر هنری شکل دهد و در این راه از جنبش های اروپایی و به ویژه از نئورئالیسم تأثیر پذیرفته است. «ساتیا جیت رای» فیلم های دیگری هم به وجود آورد و از آن میان باراش پاتار «سنگ خردمندان» 1958ـ و جال ساقار «اتاق موسیقی» ـ 1959ـ که در مجموعه آثار او از اهمیت کم تری برخوردارند؛ «رای» این استحقاق را دارد که براساس تری لوژی «پاتر پانچالی»، «آپاراجیتو» و «آپورسانسار» ارزش یابی شود. تری لوژی «رای» از نظر ظاهری نمایشگر دوران رشد و نمو و در عین حال رمانی تربیتی است. در «پاتر پانچالی»، «آپو»ی خردسال در یک دهکده فقیر بنگالی، در واقع نقشی فرعی را ایفا می کند: او همراه مسن ترین خواهرش در دشت ها و مزارع سرگرم می شود و با اعجاب تمام، عبور قطاری را کشف می کند؛ اما در کنار آن، مشکلات زندگی روستایی و مسائل خانوادگی ظاهر می شود.

در «آپاراجیتو»، «آپو» به مدرسه می رود و با کمک هزینه تحصیلی در کلکته وارد دانشگاه می شود و در این زمان والدینش بدرود زندگی می گویند؛ این فیلم به شماری اپیزودهای جداگانه تقسیم می شود. در «آپورسانسار» سرانجام «آپو» تصمیم می گیرد نویسنده شود و به دنبال مرگ همسرش درگیر بحران عمیق روحی می شود. همه این رویدادهای ظاهری که در واقع چارچوبه فیلم را تشکیل می دهند، فقط به شکلی ناقص منعکس کننده رویدادهای واقعی اند. در این «سه گانه» ـ که همیشه با «سه گانه» «گورکی» اثر «دانسکوی» مقایسه می شود ـ سطوح متنوع و مکملی وجود دارد. نخست از نظرگاه اجتماعی: «پاتر پانچالی» به توصیف زندگی رنج بار ساکنان یک روستا می پردازد که برای قوت لایموت خود ناگزیر از تلاشی شکیب سوزند و نمی توانند برای تحصیل، پولی فراهم آورند؛ مسائل فئودالیسم هند نیز نادیده گرفته نمی شود. تضادهای اجتماعی از سوی «رای» در روان نقش آفرینان جست و جو می شود. اما پیش از هرچیز سه گانه «آپو»، رمان رشد و نمو یک فرد است. درام «پاتر پانچالی» کشف دنیا در چشمان یک کودک و نیز کوشش تدریجی او است برای یافتن جایی در دنیا که بتواند در آن برای زندگی خود بکوشد.

http://www.naghdefarsi.com/images/stories/rooz/naghd/50/part4/50/42-Pather-Panchali/17-Pather-Panchali.jpgدر رؤیای «آپو» از قطار راه آهن، تصور او از سلطه انسان بر طبیعت شکل می گیرد؛ از همین زمان است که ستیز با خرافه پرستی و نیاز به دانش در او بیدار می شود. این موضوع در «آپاراجیتو» ادامه پیدا می کند: «آپو» بر آگاهی خود می افزاید، اما گرایش وی به عرفان نیز فزونی می گیرد، و این، مایه آن می شود که او از واقعیت ها دوری گزیند. اما سرانجام برخوردش با پسرش، وی را دوباره به زندگی بازمی گرداند. «رای» در این آخرین مرحله رشد قهرمان داستانش، تعارضی را که از مشخصات هند امروز است، تصویر می کند، تضاد میان دیدگاهی عرفاتی ـ غیرعقلایی که میان چهار پنجم توده های بی سواد رایج است و نیاز به شناختی که، جامعه صنعتی و پیشرفته هند آن را ایجاب می کند. قهرمان «تری لوژی» از این تعارض به شناخت می رسد.

سرانجام سه گانه «آپو» برخوردار از سطحی سیاسی نیز هست، و رشد «آپو» نمایشگر دیالکتیک تشدید شرایط در تمامی کشور است. اما آنچه فیلم های «ساتیا جیت رای» را بیشتر از نظر تنوع ساختاری دارای اهمیت می کند، پرداخت ساده، واقعی، بی پیرایه و در عین حال فوق العاده ظریف آن هاست. رمز شکل گیری آن ها در آن است که «رای» طبیعی ترین و عادی ترین حوادث را برمی گزیند و در آن ها، ژرف ترین ابعاد هستی را آشکار می سازد. «رای» در این شیوه سنت نئورئالیسم را تداوم می بخشد که خود آشکارا بر زبان آورده است: «دزدان دوچرخه»ی «دسیکا» این آرزو را در من بیدار کرد که به سینما روی بیاورم. سه گانه «آپو» برخوردار از ریتمی آرام و شاعرانه است، که منتقد عجول آن را خسته کننده می پندارد، ولی می توان در آن، حضور صبورانه در رویدادهای نامریی را تشخیص داد. در نگاه ها، حرکات و زوایای دوربین، رویداد واقعی شکل می گیرد؛ اما احساس «تزیین نیافتگی» و فرورفتن در واقعیت بعداً از بیراهه و از طریق تعلیق و ظرافت عمل پدید می آید: هرچند که هر تصویر بسیار ساده باشد، باز هم انباشته از قابلیت نفوذی ذهنی است. «فلاهرتی» و «رنوار» نیز همانند آثار ادبی «رابیندرانات تاگور» محرک «ساتیا جیت رای» بوده اند. ارزش هنری «رای» در آن است که می تواند در رهگذر بی حادثه رویدادهای داستانش، تعارض دیالکتیکی و موضوعی را که به مراتب از چارچوب قصه اش فراتر می رود، در هم مستحیل کند.

نوشته ی:ولریش گرگور،انو پاتالاس

مترجم:هوشنگ طاهری

منبع:سینمای آزاد

6-گفتگو با ساتیا جیت رای، کارگردان فیلم «پاترپانچالی»

http://www.naghdefarsi.com/images/stories/rooz/naghd/50/part4/50/42-Pather-Panchali/18-Pather-Panchali.jpgامسال درست دو دهه از درگذشت ساتیاجیت رای، مهم‌ترین فیلم‌ساز هندی و یکی از موثرترین کارگردانان تاریخ معاصر سینما می‌گذرد. چه کسی در دهه 30 و 40 فکرش را می‌کرد که هنرمند جوانی که کار گرافیکی انجام می‌داد و در کلکته زندگی می‌کرد و گاهی به زبان بنگالی فیلم‌نامه می‌نوشت، تبدیل به یکی از تحسین‌برانگیزترین فیلم‌سازان جهان شود؟وقتی فیلم‌های رای در دهه 50، در غرب به نمایش درآمدند، طرفداران وفاداری در میان فیلم‌بین‌های آمریکایی پیدا کردند.

خود فیلم‌ساز هم چهره محبوبی بود: جوانی لاغر و بلند قد با موهای سیاه مجعد و چهره‌ای سرسخت اما خوشایند که در جشنواره‌های بین‌المللی فیلم به عنوان فیلم‌سازی شناخته‌ می‌شد که همه اعتبار و آبروی یک قاره کهن در زمینه فیلم‌سازی بود. رای از خانواده‌ای روشنفکر و هنرمند می‌آمد که برای نسل‌ها در غرب بنگال زندگی می‌کردند. اولین کارش ویراستاری داستان‌های کودکان بود که اولین فیلمش «pather panchali» را هم با الهام از روی کتاب کودکی به همین نام نوشت. این کتاب را که بعدها دیدم متوجه شدم رای چه هوش سرشاری داشته. کات‌های زیبا، ترکیب‌های منحصربه‌فرد اما ساده و بازی گرفتن فوق‌العاده از کسانی که بیشترشان نابازیگر بودند.

از همان ابتدای فیلم‌سازی‌اش، رای خودش فیلم‌نامه‌هایش را می‌نوشت. طراحی صحنه هم برعهده خودش بود و خیلی زود حتی شروع به آهنگ‌سازی برای فیلم‌هایش هم کرد. سال 1992 از طرف آکادمی اسکار جایزه یک عمر دستاورد هنری را دریافت کرد اما بیماری به وی اجازه سفر به آمریکا را نداد و از خانه‌اش در کلکته با مهمانان کداک تیاتر صحبت کرد. کمی بعد در همان سال به دلیل بیماری درگذشت. این گفت‌وگویی جذاب با یکی از پیشگامان نه فقط سینمای هند، که کل قاره آسیاست.

http://www.naghdefarsi.com/images/stories/rooz/naghd/50/part4/50/42-Pather-Panchali/6-Pather-Panchali.jpgشما بیشتر از 20 سال است که فیلم می‌سازید. موضوعات فیلم‌هایتان تنوع زیادی داشته‌اند: از خانواده‌های فقیر روستایی بگیرید تا زندگی تجاری و پرزرق و برق شهری و حضور بریتانیایی‌ها در هند. اما همه این فیلم‌ها در هند ساخته شده‌اند. هیچ علاقه‌ای ندارید که فیلمی هم در خارج از کشورتان بسازید؟

راستش واقعا تمایلی به فیلم‌سازی خارج از هندوستان ندارم. پیشنهادات زیادی هم به من شد که همه را رد کردم. اگر چه برایم اهمیتی ندارد که با بازیگران آمریکایی کار کنم. در حقیقت وقتی حدود 10 سال پیش به هالیوود آمدم برای پروژه‌ای بود که در بنگال فیلم‌برداری می‌شد ولی به یک بازیگر آمریکایی نیاز داشت. اما من خارج از هند کار نخواهم کرد. من ریشه‌های عمیقی در کشورم دارم. مردم‌ام را بهتر از هر کس دیگری می‌شناسم. و قطعا آنها را خیلی بیشتر از مردم آمریکا یا انگلستان می‌فهمم.

من به اتفاقاتی که می‌افتد خیلی سریع به شیوه هندی واکنش نشان می‌دهم. حتی می‌خواهم موضوع را از این هم فراتر ببرم و بگویم که من همه چیز را به شیوه بنگالی می‌گویم. چون فکر می‌کنم که هند بیشتر شبیه یک قاره است و هر کدام از ایالت‌هایش مانند کشوری با فرهنگ و مذهب و آداب و رسوم و حتی زبان خودشان هستند. ممکن است همه آنها پیوندهای ظریف ناگفتنی با هم داشته باشند اما در ظاهر حداقل همه ایالت‌هایش با هم متفاوتند. شما می‌توانید از هیمالیا به سمت صحرا بروید. به راحتی خودتان حرف مرا متوجه می‌شویم. هنوز چیزهای زیادی باقی مانده که می‌توانم درباره کشور خودم بگویم. ساخت یک فیلم اندیشه، زمان، انرژی و پول زیادی می‌خواهد و خب من سال‌هاست که در این صنعت هستم ولی هنوز موفق نشده‌ام همه حرف هایم را بزنم.

http://www.naghdefarsi.com/images/stories/rooz/naghd/50/part4/50/42-Pather-Panchali/3-Pather-Panchali.jpgبسیاری از سینماروها با سینمای هندی غریبه هستند، اما فیلم‌های شما را می‌شناسند و شما را به عنوان یکی از پیشگامان سینمای هند تحسین می‌کنند. شما چه واکنشی به این موضوع نشان می‌دهید؟

ما صنعت فیلم‌سازی داریم که به دوره سینمای صامت برمی‌گردد. فکر می‌کنم اولین فیلم بلند هندی در سال 1912 ساخته شد اما اولین فیلمی که به طور کلی در هند متولد شد یک فیلم کوتاه است که سال 1905 ساخته شده است. یعنی در هند حتی از همان زمان هم صنعت فیلم‌سازی وجود داشته است. شما در غرب سال 1928 اولین فیلم‌های ناطق‌تان را ساختید و ما در هند سال 1930. حتی پیش از فیلم «pather panchali» که من ساختم و در کن جایزه گرفت، فیلم‌های هندی دیگری هم بودند که در جشنواره‌های اروپایی جایزه گرفتند. اما فکر می‌کنم فیلم‌های من اولین فیلم‌های هندی بودند که پخش وسیعی در غرب داشتند.

شما از ژان رنوآر به عنوان یکی از فیلم‌سازانی نام برده‌اید که تاثیر زیادی روی شما گذاشته است. چطور این اتفاق افتاد؟

در دهه 40 من تعدادی از فیلم‌های آمریکایی رنوآر را دیدم. اولین فیلمی که از او دیدم، «جنوبی» بود. به تدریج بقیه فیلم‌هایش هم به دستم رسید و همه را تماشا کردم. درباره آثار فرانسوی‌اش هم خوانده بودم و با نقاشی‌های پدرش، آگوست رنوآر هم آشنا بودم. بعد در سال 1949 رنوآر برای پیدا کردن لوکیشن‌هایی برای فیلم «رودخانه» به کلکته آمد.

او آگهی در روزنامه منتشر کرد تا از بازیگران برای انجام نقش‌های مختلف تست و مصاحبه بگیرد. آن روزها من در کار تبلیغات بودم و آژانس تبلیغاتی که من در آن کار می‌کردم به هتل محل اقامت رنوآر خیلی نزدیک بود. یک‌روز بی‌مقدمه سراغش رفتم و خودم را به عنوان دانشجوی سینما معرفی کردم. می‌خواستم او را خیلی خوب بشناسم. او معمولا شب‌ها بیکار بود و من هم اغلب شب‌ها به او سر می‌زدم. بعدها او را برای بازدید از لوکیشن فیلم‌هایش همراهی کردم برای اینکه من نواحی اطراف شهر را خیلی خوب می‌شناختم. مکالمات ما خیلی روشنگرانه بود.

http://www.naghdefarsi.com/images/stories/rooz/naghd/50/part4/50/42-Pather-Panchali/5-Pather-Panchali.jpgبا هم درباره فیلم‌ها حرف می‌زدید؟

درواقع همیشه هم درباره فیلم و سینما صحبت نمی‌کردیم. من دانشجوی نقاشی هم بودم درنتیجه درباره کارهای فوق‌العاده پدرش با هم حرف می‌زدیم و درباره آدم‌هایی مانند ویلارد و سزان(نقاش‌های معروف). عادت داشتیم درباره ادبیات و موسیقی هم صحبت کنیم. اما حرف زدن درباره فیلم‌های فرانسوی رنوآر خیلی سخت بود چون من هنوز آنها را ندیده بودم. یادم می‌آید که خیلی زیاد درباره «جنوبی» با هم حرف زدیم. اولین فیلمی که از او دیده بودم و او درباره دشواری‌هایی می‌گفت که در هالیوود متحمل شده است تا مردم را متقاعد کند که فیلم باید در لوکیشن‌های واقعی ساخته شود و نه در چهاردیواری استودیوها.

او هر چند وقت یک‌بار اشاراتی به فیلم‌سازی داشت که برای من خیلی روشنگر بود. برای مثال، به من می‌گفت که مجبور نیستیم که در یک فیلم چیزهای زیادی را نشان بدهیم اما همان چیزهای اندکی که در فیلم‌مان می‌آوریم باید در جزئیات کاملا دقیق و درست باشند. او دائما روی جزئیات و ارزش و اهمیت آنها در فیلم تاکید می‌کرد. ما در اطراف شهر رانندگی می‌کردیم و او یک‌دفعه داد می‌زد:‌«آنجا را نگاه کن.» و مثلا به یک کپه موز یا درخت چنار اشاره می‌کرد. «این بنگال است. آن درخت نخل کوچک، اینها جوهر اصلی بنگال برای من هستند.»

همیشه تلاش می‌کرد که جزئیات محیط را ببیند و درک کند. چیزهایی که احساس می‌کرد روح و جوهره و ویژگی‌های محیط هستند و او کم‌کم علاقمند می‌شد که از آنها در فیلمش استفاده کند. آن تاثیر حرف‌های رنوآر هنوز هم در من باقی مانده است چون خود من هم خیلی طرفدار جزئیات هستم.

آیا سر صحنه فیلم‌برداری فیلم‌هایش هم حضور داشتید؟

http://www.naghdefarsi.com/images/stories/rooz/naghd/50/part4/50/42-Pather-Panchali/4-Pather-Panchali.jpgمتاسفانه من کار خودم را داشتم و نمی‌توانستم سر صحنه فیلم‌برداری‌اش بروم. یکشنبه‌ها البته می‌رفتم تا شیوه کارش را ببینم. بعد هم از طرف محل کارم به انگلستان فرستاده شدم. در انگلستان بود که بالاخره فیلم‌های فرانسوی رنوآر را هم دیدم. فیلم‌هایی که پیش از آنکه ببینم‌شان درباره‌شان با فیلم‌ساز بحث و گفت‌وگو کرده بودیم.

حرف‌هایی که با هم زدیم برایم خیلی خیلی مهم بود. من یک فیلم‌بین حرفه‌ای بودم و ما کلوب فیلم خودمان را در کلکته داشتیم. در ذهنم به این فکر افتاده بودم که کارم را عوض کنم چون از کار تبلیغات خسته شده بودم. به رنوآر گفتم که درباره فیلم ساختن چه ایده‌ای در سرم دارم و او گفت: «خب پس چرا یک فیلم نمی‌سازی؟» برایم خیلی جالب بود. وقتی از انگلستان برگشتم یک طرح اولیه نوشتم و دنبال تهیه‌کننده گشتم و این‌طوری بود که فیلم‌ساز شدم.

آیا از فیلم‌سازان هندی هم در کارهایتان تاثیر گرفتید؟ بخصوص در فیلم‌های اولیه که ساختید.

تاثیرات هند در کارهای من خیلی ربطی به فیلم‌های هندی ندارد. اما قطعا کارهای اولیه‌ام، خیلی تحت‌تاثیر ادبیات هند بودند چون اصلا از روی دو رمان اقتباس شدند و خیلی از جزئیات فیلم‌ها هم به همان کتاب‌های برمی‌گشت. قبل از اینکه شروع به فیلم ساختن کنم، مدتی تئوری فیلم‌سازی خواندم. با فیلم‌های آمریکایی آشنا بودم. فکر می‌کردم که چیزهای زیادی یاد گرفته‌ام.

اما وقتی سر صحنه فیلم‌برداری با مشکلات روبه‌رو شدم، بخصوص در کنترل بازیگران هندی، وقتی از پشت دوربین به همه چیز نگاه می‌کردم، می‌دیدم که همه آن تئوری‌ها خیلی هم به دردبخور نیستند. برای اینکه شیوه و سبک و تکنیک من باید از مواد و مصالحی که در اختیار دارم سرچشمه بگیرد. یکی از چیزهایی که خیلی در فیلم‌سازی‌ام تاثیر داشت، نقاشی هندی بود. این تاثیر مستقیم نبود اما همان بحث نگاه به جزئیات بود. در اشعار و داستان‌های هندی نگاه بصری خیلی قوی وجود داشت.

منبع:روزنامه تهران امروز
+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+
آپاراجیتو
Aparajito
کارگردان     ساتیاجیت رای
فیلمنامه‌نویس     ساتیاجیت رای
بر پایه     Pather Panchali and Aparajita اثر
Bibhutibhushan Bandopadhyay
موسیقی     راوی شانکار
توزیع‌کننده     Merchant Ivory Productions / سونی پیکچرز کلاسیکس (در ایالات متحده)
تاریخ‌های انتشار
    ۱۱ اکتبر ۱۹۵۶
مدت
    ۱۱۳ دقیقه
کشور     هند
زبان     بنگالی

آپاراجیتو (بنگالی: অপরাজিত Ôporajito) فیلمی در سبک درام به کارگردانی ساتیاجیت رای است که در سال ۱۹۵۶ منتشر شد.

این فیلم موفق شد جایزهٔ شیر طلایی جشنواره فیلم ونیز را از آنِ خود کند.
+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+
آپاراجیتو

Aparajito

 

 

ویژگی ها:

 

تهیه کننده: ساتیا جیت رای

کارگردان: ساتیا جیت رای

بازیگران:

پیناکی سن گوپتا

کارونا بانرجی

کانو بانرجی

آهنگساز: راوی شانکار

فیلمبردار: سوبراتا میترا

طریقه فیلمبرداری: سیاه و سفید

مدت: ۱۱۳ دقیقه

زمان آفرینش: ۱۹۵۶ میلادی

پخش از: اپیک فیلمز پرایوت لیمیتد

ساخت کشور: هندوستان

 

خلاصه داستان:

 

 نمایی از فیلم

پس از مرگ پدر خانواده، مادر به پسرش کمک می کند تا بتواند به دانشگاه راه یابد.

 

نقد و بررسی:

 

قسمت دوم از تریلوژی آپو

 

ارزش: خیلی خوب

 

جایزه ها:

 

برنده جایزه جشنواره ونیزبهترین فیلم

 

برگرفته از:

کتاب: فرهنگ جهانی فیلم – جلد ۱

نوشته:  بهروز دانشفر

 

زمینه نوشته پیوسته پیشین:

فیلمشناسی سینمایی
+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+



جست و جو در وبلاگ سینمایی رها ماهرو : عکس بازیگران فیلم دژ پلاتین . عکس کاگورا . فیلم روزدومفو ریه . درباره فیل ابد و یک روز . خلاصه فیلم خبر خاصی نیست . دودسکادن . سخنرانی تهمینه میلانی . لوسیاسپارتاکوس اپارات . پخش فیلم سینایی خبر خاصی نیست اپارات . فیلم خبر خاصی نیست . فیلم خارجی من بچه هامو میخوام . در مسافران سروش صحت



فیلم حلقه سیاه ساخته جان کراولی

حلقه سیاه
2013 انگلستان
Closed Circuit

Dir:John Crowley


نام فیلم : Closed Circuit – حلقه بسته


ژانر : جنایی | درام | معمایی

محصول : 2013 آمریکا | انگلستان

کارگردان : John Crowley

بازیگران : Eric Bana, Rebecca Hall, Jim Broadbent



 رها ماهرو : خوانندگان گرامی ، لطفا نظر و نقدتان را راجع به فیلم حلقه سیاه یا حلقه بسته یا مدار بسته به کارگردانی جان کراولی برای ما بنویسید و بفرستید.




خلاصه داستان : یک انفجار تروریستی در لندن باعث برهم خوردن امنیت عمومی می شود و حالا یک زن و مرد که پیش از این ارتباط عاشقانه ای با یکدیگر داشته اند، درگیر این پرونده تروریستی می شوند و…

+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+
نام فیلم : Closed Circuit 2013
کارگردان : John Crowley
ژانر : جنایی | درام | اسرارآمیز
محصول : آمریکا
سال ساخت : ۲۰۱۳
زبان : فارسی
بازیگران : Eric Bana, Rebecca Hall, Jim Broadbent

خلاصه داستان : یک زوج که از یکدیگر قبلا جدا شده بودند حالا یک پرونده ی فوق امنیتی تروریستی را پیگیری می کنند
+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+
نام : فیلم حلقه سیاه | کارگردان : John Crowley

ژانر : جنایی , درام , معمایی | سال انتشار : ۲۰۱۳ | مدت نمایش : ۸۶ دقیقه

خلاصه داستان : فیلم حلقه سیاه یا به زبان اصلی Closed Circuit 2013 یک انفجار تروریستی در لندن باعث برهم خوردن امنیت عمومی می شود و حالا یک زن و مرد که پیش از این ارتباط عاشقانه ای با یکدیگر داشته اند، درگیر این پرونده تروریستی می شوند…

بازیگران : Eric Bana, Rebecca Hall, Jim Broadbent

http://sstarvmovie.ir/wp-content/uploads/2015/05/3k7DtTGF7AlAL3dVJ4HiJIwLmZn.jpg
ژانر : جنایی ، درام ، اسرارآمیز
کارگردان : John Crowley
ستارگان : Eric Bana, Rebecca Hall, Jim Broadbent
زمان : ۹۶ دقیقه
خلاصه داستان فیلم حلقه ی سیاه Closed Circuit 2013: یک زوج که از یکدیگر قبلا جدا شده بودند حالا یک پرونده ی فوق امینیتی تروریستی را پیگیری می کنند …
+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+
مدار بسته
فیلم محصول سال 2013
تاریخ اکران: ۲۰ مارس ۲۰۱۴ م. (کرهٔ جنوبی) Cine21
کارگردان: جان کراولی
مدت زمان فیلم: ۱ ساعت ۳۶ دقیقه
آهنگ‌ساز: Joby Talbot
نژاد: مهیج، درام، داستان معمایی، داستان جنایی
بازیگران
اریک بانا
ربکا هال
جیم برودبنت
+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+




فهرست سریال ها و مجموعه های تلویزیونی در سایت رها ماهرو : فیلم ایستگاه عشق . 15تا20 شهرزاد . ملیت کارن گلاسر . تحلیل فیلم تخته سیاه جنگل . شبکه های پارسی گویی که سریال پسران فراتر از گل راپخش کردند . تانتو کاردینال ویکی پدیا . نظرات در مورد کار عبدالعلی صفاپور . لونا مهمانی از دریا ساخت کدام کشور است؟ . فیلم لونا مهمانی از دریا ویکی پدیا . نقد در حاشیه
دو . لونا مهمانی از دریا

فیلم بانو کائیولانی ساخته مارک فوربی

بانو کائیولانی
2009 آمریکا
Princess Kaiulani

Dir:Marc Forby


نقد فیلم؛‌

پرنسس کائیولانی
فیلم بیش از تأکید بر جنایات و صحنه‌های جنگ در هاوایی، تصویری بی‌نهایت لطیف از کائیولانی ارائه می کند. او همیشه لبخند بر لب دارد و لباس‌های متنوع اروپایی می‌پوشد. هم‌چنین به‌جای آن‌که مستقیم به اصل مطالباتش بپردازد، با اطوار زنانه و نکته‌سنجی‌های شیرین منظور خود را به پیش می‌برد. الگویی که رسانه انگلیسی از زن انقلابی هاوایی ارائه می‌دهد، آن‌قدر رقیق است که مخاطبان هاوایی فیلم نیز آن را ناامیدکننده خوانده‌اند.

زهرا داورپناه

پرنسس کائیولانی

پرنسس کائیولانی (یا شاه‌دخت بربرها) محصول سال 2009 است که بر اساس زندگی واقعی این شه‌دخت (1875-1899) ساخته شده است. کارگردان فیلم، مارک فوربی و فیلم، محصول انگلستان است.

کائیولانی خواهرزاده پادشاه هاوایی است. فیلم با نمایش درگیری میان محافظان قصر پادشاهی هاوایی و مهاجمان سفیدپوست آغاز می‌شود. به سبب این آشوب و نظر به این‌که پدر کائیولانی اسکاتلندی است، کائیولانی به انگلستان فرستاده می‌شود تا در امان باشد. او در انگلستان به تحصیل می‌پردازد و هرچند با مردی سفیدپوست نامزد می‌کند که به او و ارزش‌هایش احترام می‌گذارد، جامعه سفیدپوستان نمی‌تواند او را کاملاً در خود بپذیرد.

ویکتوریا کائیولانی با رسیدن اخباری از مرگ پادشاه هاوایی و افزایش تهاجم آمریکا، تصمیم می‌گیرد اقدامی کند. او به آمریکا سفر می‌کند و با رسانه‌ها گفتگو می‌کند. البته او از دعوت مسئولین آمریکا خودداری می‌کند و آن را در شأن یک خانم نمی‌داند، ولی اعلام می‌کند از دعوت آن‌ها استقبال خواهد کرد. او موفق به دیدار با رییس‌جمهور آمریکا و همسرش می‌شود و در ضیافت ناهار با استفاده از تمثیل‌هایی زنانه و مباحث آشپزی، توجه رییس‌جمهور را جلب می‌کند. رییس‌جمهور می‌پذیرد که برای بقای پادشاهی هاوایی تلاش کند، ولی تنها چند هفته تا پایان دوره مسئولیت او باقی مانده است.

ویکتوریا کائیولانی به هاوایی بازمی‌گردد و متوجه می‌شود با تلاش‌های آمریکا و برخی مخالفان پادشاهی، هاوایی بدل به یکی از ایالات آمریکا شده است. با این حال او می‌کوشد حداقل برای اهالی بومی حق رأی به‌دست آورد. ویکتوریا در ادامه درمی‌یابد که نامزدش به هاوایی آمده است تا به املاکی که از پدرش به ارث برده است، سرکشی کند. در عین حال نامزدش از ویکتوریا می‌خواهد به انگلستان برگردد و با او ازدواج کند، ولی کائیولانی حاضر به ترک وطنش نمی‌شود. او یک سال پس از این ماجرا درگذشت و سال‌ها بعد در سال1993 کلینتون از مردم هاوایی عذرخواهی کرد.

فیلم در آغاز با عنوان شاه‌دخت وحشی‌ها معرفی شد. علی‌رغم اعلام عوامل فیلم مبنی بر طعنه‌آمیزبودن این نام، مردم هاوایی واکنش‌های منفی از خود نشان دادند و نام فیلم تغییر کرد؛ گرچه در نهایت نیز فیلم چندان با استقبال ایشان مواجه نشد.

مجمع‌الجزایر هاوایی اینک پنجاهمین ایالت آمریکا است. امروزه نیروی دریایی ایالت متحده بهترین بندر آن را اداره کرده و از آن برای تمرینات ارتشی استفاده می‌کند.
http://mehrkhane.com/files/fa/news/1394/2/27/16460_631.jpg
فیلم بانو کائیولانی نیز هرچند به معرفی این چهره انقلابی می‌پردازد، خالی از ملاحظات نژادی نیست. عنوان فیلم که مخالفت‌های شدید اهالی هاوایی را برانگیخت، تنها یک مورد از این امر را نشان می‌دهد. پدر او یک سفیدپوست است. فیلم بیش از آن‌که رفتارهای نژادپرستانه سفیدپوستان با کائیولانی را نشان دهد، به شکلی اغراق‌شده محبت و صمیمیت خانواده میزبان او و نامزد انگلیسی‌اش را نشان می‌دهد. او در خانه این خانواده انگلیسی به گرمی پذیرفته شده است و آن‌ها همگی او را می‌ستایند. دختر خانواده تقریباً عاشق کائیولانی است و پسر آن‌ها هم عاقبت از او خواستگاری می‌کند. هم‌چنین در روایت آمریکا طوری وانمود می‌شود که گویی مشکل صرفاً از این ناحیه بوده که رسانه‌های آمریکایی تماس مستقیمی با اهالی هاوایی و کائیولانی نداشته‌اند. ازاین‌رو در اولین عبارات کائیولانی، همه پیش‌فرض‌های رسانه‌ها، مردم و دولت آمریکا تغییر می‌کند و ناگهان همه شیفته او می‌شوند؛ گویی کائیولانی در این راه تقریباً تلاش خاصی نمی‌کند. او لباس‌های اروپایی می‌پوشد، از تربیت و تحصیلات انگلیسی بهره‌مند است و همه او را به مثابه یک بانوی مؤدب به آداب اروپایی می‌ستایند. کائیولانی نیز از این امر خشنود است و جز چهره متفاوتش، هیچ فرقی با آمریکایی‌ها ندارد.

در ادامه نیز فیلم بیش از تأکید بر جنایات و صحنه‌های جنگ در هاوایی، تصویری بی‌نهایت لطیف از کائیولانی ارائه می کند. او همیشه لبخند بر لب دارد و لباس‌های متنوع اروپایی می‌پوشد. هم‌چنین به‌جای آن‌که مستقیم به اصل مطالباتش بپردازد، با اطوار زنانه و نکته‌سنجی‌های شیرین منظور خود را به پیش می‌برد. الگویی که رسانه انگلیسی از زن انقلابی هاوایی ارائه می‌دهد، آن‌قدر رقیق است که مخاطبان هاوایی فیلم نیز آن را ناامیدکننده خوانده‌اند؛ بالاخص که کارگردان حتی از یک بازیگر غیربومی هاوایی برای ایفای نقش کائیولانی استفاده کرده است.

این نشانه‌ها سبب طرح این پرسش می‌شود که وقتی رسانه‌های غربی روایت همه جهان حتی جنبش‌های ضدغرب را در دست می‌گیرند، چه ثمره‌ای به‌بار خواهد آمد و در مقابل رسانه‌های کشورهای دیگر و اندیشه‌های دیگر در این مسیر چه امکان‌هایی دارند و تاکنون چه اندازه از این امکان‌ها سود جسته‌اند؟

*دانشجو دکتری فلسفه غرب



 رها ماهرو : خوانندگان گرامی ، لطفا نظر و نقدتان را راجع به فیلم بانو کائیولانی به کارگردانی مارک فوربی برای ما بنویسید و بفرستید.



مدت: 60 دقیقه

بانو کائیولانی
محصول 2009 آمریکا
کارگردان : مارک فوربی - بازیگران : کواریانکا کلیچر ، بری پپر

- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
پخش از : شبکه نمایش
ژانر : درام
دسته بندی : فیلم سینمایی خارجی
زبان : فارسی
زمان پخش: 07 فروردین 1394 ۲٣:٣۱
مدت: 1 ساعت و 17 دقیقه
http://www.telewebion.com/content_images/program_images/cover_images/thumbs/e1f/240_e1f82bcef895e584aa522328ae983f08.jpg
درباره " بانو کائیولانی "

فیلم داستان واقعی شاهزاده ای اهل هاوایی است که برای استقلال جزیره در مقابل تهدید استعمار آمریکا مبارزه می کند...
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
Princess Kaiulani (film)

Directed by     Marc Forby
Written by    

 Marc Forby
 Robert Payne

Starring    

 Q'orianka Kilcher
 Barry Pepper
 Will Patton
 Julian Glover
 Shaun Evans

Music by     Stephen Warbeck
Production
company
   

 Island Film Group
 ContentFilm

Distributed by     Roadside Attractions
Release dates
   

 October 16, 2009 (Hawaii Film Festival)
 May 14, 2010 (United States)

Country     United Kingdom
United States
Language     English
Budget     $9 million[1]
Box office     $883,887[2]

Princess Kaiulani (sometimes titled Barbarian Princess) is a 2009 film based on the life of Princess Kaʻiulani (1875–1899) of the Kingdom of Hawaii.

Description

The film begins at Iolani Palace as Princess Kaiulani and the rest of the royal family prepare for a ceremony that night to light Honolulu with only electricity. That night however the ceremony is interrupted when a large group of armed white men enter the palace grounds. Led by Lorrin Thurston the men demand that Ka'iulani's uncle, King Kalakaua, sign a new constitution restricting the power of the monarchy as well as granting huge governmental powers to citizens of European ancestry. The situation soon devolves into a tense standoff between Thurston's men and the Royal Guards. Amidst the chaos of the moment Ka'iulani is taken away for her own safety by her Scottish father, Archie Cleghorn, and sent to England for both protection and education.

In England Ka'iulani struggles to fit in, as her Polynesian heritage makes her a target of racism and offensive stereotypes from the Europeans she meets. She does make some friends, including the handsome young Clive Davies. They develop a relationship and the two become engaged. But one day her father returns from Hawai'i after several years, and to her shock he informs her that her uncle, King Kalakaua, died shortly after being forced to sign the new constitution by Thurston and Sanford B. Dole. He then informs her that after a failed native rebellion against the new constitution Thurston had enough support to arrest and depose Queen Liliuokalani, overthrowing the monarchy. After discovering that the Davies family knew of her family's overthrow but hid the news from her Ka'iulani decides to call off her engagement and leave England. She travels to the United States, where she gathers media attention and denounces the overthrow as well as the U.S.'s involvement. Her cultured, regal appearance overcomes the racist views against her and many note that she is not the "Barbarian Princess" she was depicted as, at all. Her campaign against the overthrow climaxes with her meeting U.S. President Grover Cleveland. At a lunch with the President, Ka'iulani charms him and convinces him to actively oppose the overthrow, which he does so by refusal to annex Hawaii as an American territory. Unfortunately for Ka'ilulani, this was done during the waning days of the Cleveland administration, as a few weeks later President William McKinley is inaugurated.

Unfortunately, when Ka'iulani returns to Hawai'i she learns the U.S. has not only failed to oppose the overthrow but has also accepted Thurston's annexation proposal, annexing Hawai'i as a territory of the United States of America. She attends a small private funeral for the Kingdom of Hawai'i hosted by her aunt, Queen Liliuokalani. Shortly after her return she is visited by Sanford B. Dole, who explains that three U.S. legal commissioners are arriving and that he and Thurston would like the Princess to host a small dinner for them. Though she's appalled at the impertinent request, he convinces her that it might be to her advantage too. At the dinner Ka'iulani charms her visitors before surprising Thurston by publicly petitioning for an amendment to the annexation treaty guaranteeing universal suffrage and voting rights to all Native Hawaiians. She is disregarded by an appalled Thurston, who points out she is not a recognized diplomat, before Dole stands up for the princess and declares he will petition the amendment for her. As the amendment gathers support amongst the dinner guests, Thurston leaves, embarrassed and angry.

After the dinner Ka'iulani is surprised to learn that Clive has come to Hawai'i, as he had promised he would, and she goes to see him. He tells her that his father passed and he is now in charge of his assets, including those in Hawai'i. The two make up and Clive asks Ka'iulani to return to England and marry him. She refuses, stating that her future is in Hawai'i. When he equally refuses to move to Hawai'i, the two share a last farewell kiss before Clive leaves for England. The film ends with Ka'iulani returning her treasured seashells, which she had kept throughout her travels to remind her of Hawai'i, back to the ocean as she wades in the waves, with a voiceover saying that the bright flame of Ka'iulani is kept alive by the love of her people. A post-credits card shows that Ka'iulani died less than one year after annexation, some say of a broken heart for the loss of her kingdom. Another card mentions that in 1993 President Clinton signed the Apology Resolution, apologizing to Hawai'i for the role the U.S. played in the overthrow.

بازیگران

 Q'orianka Kilcher as Princess Kaʻiulani
 Barry Pepper as Lorrin A. Thurston
 Shaun Evans as Clive Davies
 Will Patton as Sanford B. Dole
 Jimmy Yuill as Archibald Scott Cleghorn
 Leo Anderson Akana as Queen Liliuokalani
 Ocean Ka'owili as King Kalākaua
 Reupena Paopao Sheck as Prince David Kawānanakoa "Koa"
 Kimo Kalilikane as Kalehua
 Kamuela Kalilikane as Mamane
 Peter Banks as President Grover Cleveland
 Rosamund Stephen as Mrs. Cleveland
 Julian Glover as Theophilus Harris Davies
 Barbara Wilshere as Mrs. Davies
 Tamzin Merchant as Alice Davies
 Catherine Steadman as Miss Barnes
 Kainoa Kilcher as Kaleo
 Laura Soller as Mrs. Anna Dole
 Christian Brassington as Duke of Winchester
 Olivia Mardon as Duchess of Winchester
 Jay Lembeck as Premier Walter M. Gibson
 Ka'alaka'iopono Faurot as Keiki (Baby) Kaʻiulani
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/en/thumb/f/f0/Princess_film.jpg/220px-Princess_film.jpg
Controversy

The film's working title "Barbarian Princess" provoked controversy in Hawaii, with individuals stating that it brings up painful memories of past discrimination, whereas others thought that would be a title for a fantasy gothic film akin to Conan the Barbarian..[3] In response, the title was briefly changed to The Last Princess,[4] changed to Princess Kaiulani later in 2008,[5] then shown as Barbarian Princess for the 2009 festival. The producers stated that the title was meant to be ironic and is meant to draw audiences who may not be familiar with the history of Hawaii.[6] The film was finally released for wider distribution as Princess Kaiulani.

Many native Hawaiians were disappointed that the film used a non-Hawaiian for the title role.[citation needed]
Critical reception

Rotten Tomatoes reported that only 23% of critics gave the film a positive review. Roger Ebert called it an "interesting but creaky biopic." Hailed by the Hollywood Reporter and panned by the New York press, Princess Kaiulani was either praised or left audiences cold.[7] The film won the Audience Award for "Best Feature" at the 2009 Honolulu International Film Festival in a tie with Precious: Based on the Novel "Push" by Sapphire.
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -




اسامی کامل بازیگران فیلم ها در سایت رها ماهرو : جولیانا در گاوچران کوچک . فیلم جنگل تخته سیاه . فیلم لونا مهمانی از دریا . نقد بادیگارد . بازیگران سینمایی خانواده آشپز . نقد بادیگار . جنگل تخته سیاه . بازیگران فیلم خانواده آشپز . خانواده آشپز ویکی پدیا . کانال ترول تلگرام . فیلم سینمایی لونا مهمانی از دریا . بازیگران فیلم پرواز فونیکس ویکی پدیا . دانلود قسمت 1 انیمیشن آریو پهلوان کوچک