رها ماهرو

رها ماهرو

منتقد سینما و تلویزیون
رها ماهرو

رها ماهرو

منتقد سینما و تلویزیون

نقد و بررسی فیلم والرین و شهر هزار سیاره ساخته لوک بسون

رها ماهرو : فیلم تازه لوک بسون در سال 2017 "والرین و شهر هزار سیاره" نام دارد . فیلمی با نگاهی نو به پیشرفت های انسان در 400 سال آینده. فیلمی که به زندگی انسان ها و موجودات گوناگون در کهکشان ها و جهان زنجیری از دوستی و مهر می زند.
جدا از هر جلوه های ویژه و صحنه های پرتحرک و اکشن فیلم ، ابتدا باید به ماهیت حقیقی فیلم پرداخت و نگاه انسانی لوک بسون را مدنظر قرار داد. در نخستین سکانس های فیلم ، لوک بسون جزیره ای زیبا را نشانمان می دهد که موجودات زیبا و مهربانی در کنار یکدیگر با صلح و دوستی زندگی می کنند . با نهایت و عشق خالصانه به یکدیگر درود می فرستند . هیچ پلیدی و دورویی در چشمان آنها پیدا نیست. این جزیره سیاره ای به نام میول نام دارد که در واقع شباهت های زیادی بین آن و نظریه "جزیره مهربانی" حکیم ارد بزرگ می توان دید. نظریه جزیره مهربانی در واقع توصیفی از یک سرزمین ایده آل برای زندگی همه موجودات است که بدون توجه تفاوت های نژادی ، جنسیتی و فکری با خوشبختی کنار یکدیگر با آزادی می توانند زندگی کنند در صورتی که رابطه بین آن ها بر اساس مهربانی ، احترام و اخلاق باشد.
در واقع ساکنان جزیره میول با اینکه مورد ظلم انسان ها واقع شده اند و محل زندگیشان با بی رحمی نابود شده و خاطرات شیرین و عزیزان دلبندشان مبدل به خاطرات تلخ و جانسوز شده هیچگاه در صدد انتقام برنیامدند و کوچکترین آسیبی به فرمانده ای که دستور نابودی سیاره شان را صادر کرد وارد نساختند . آن ها حتی در آخرین لحظه خودخواه نبودند حتی با اینکه چندین تن از دوستانشان را به خاطر دستور بی رحمانه فرمانده از دست دادند. با وجود تمام سختی ها و مشکلاتی که پس از مرگ سیاره برایشان پیش آمد ، توانستند خودشان را با شرایط پیش آمده وفق بدهند و از تغییرات جدید نترسند. آن ها خردمند و دارای قدرت تفکر بودند و توانستند با استفاده از دانشی که انسان ها بدست آورده بودند خودشان را زنده نگه دارند و از جهان پیرامونشان آگاه شوند.
نکته ای که فیلم "والرین و شهر هزار سیاره" را متمایز از هر فیلمی که تا به امروز در جهان ساخته شده می کند نشان دادن دنیاهایی موازی در کنار یکدیگر و ادغام آن ها و نشان دادن دنیایی آرمانی در آینده است.

فیلم بسیار سنگین و پر از جلوه های ویژه کامپیوتری و پرتحرک است به طوری که شما اگر سرتان را ناگهان برگردانید خیلی از سکانس های مهم فیلم را از دست می دهید. از نگاه من این فیلم بهترین فیلم لوک بسون تا حال حاضر است و مقدار هزینه ای هم که خرج این فیلم کرده است نشان دهنده قدرتنمایی بسون به هالیوود و فیلم هایی که با هزینه آن ها ساخته می شود است ، چرا که او تابحال هیچگاه حاضر به ساخت فیلمی در هالیوود نشده و سعی کرده خودش تمام هزینه ها را متقبل شود . و دلیلش را هم چنین عنوان می کند :

پرسش : مایلید برای کار به هالیوود بروید؟


-""همین الان هم با تعدادی از هنرمندان هالیوودی کار می‌کنم. من با هر کسی و هر مکانی که بخواهد فیلم‌های خوب تولید کند، همکاری می‌کنم و وحشتی از این همکاری ندارم. اما نکته‌ای که نباید از یاد برد این است که هر همکاری باید بر اساس احترام متقابل و رعایت حقوق دیگران باشد، به این مسئله اعتقادی ندارم که یک نفر باید حاکم باشد و دیگری محکوم. من پول و فکر برابر می‌گذارم و باید سهم برابری در این همکاری داشته باشم. متاسفانه برخی از تهیه‌کنندگان هالیوودی فکر می‌کنند بیشتر و بهتر از بقیه می‌دانند و همه ‌باید مطیع آن‌ها و تفکراتشان باشند.
سینما یک هنر دستوری نیست ،یا حداقل ما در فرانسه این طورعمل نمی‌کنیم. ما بحث می‌کنیم و از این بحث‌ها یک نتیجه منطقی و خوب گرفته و آن را عملی می‌کنیم. دیکتاتوری در کار نیست و برادر بزرگتری وجود ندارد. من مجبور نیستم در هالیوود کار کنم. خود ما در فرانسه یک صنعت فیلم‌سازی قوی داریم که در طول سال تعداد زیادی فیلم تهیه می‌کنیم و تماشاگران زیادی هم برای آن‌ها داریم. برای همین اگر بخواهم با هالیوودی‌ها همکاری کنم باید احترام متقابل و همکاری رعایت شود و نه سیستم ارباب و رعیتی.
""

آنطور که تخمین می زنند فیلم بیشتر از 200 میلیون دلار خرج برداشته است و 225 میلیون دلار فروخته است و این باعث می شود عده ای از منتقدان نسبت به فیلم والرین و شهر هزار سیاره کم لطفی کرده و آن را تقلیدی ازبلاک باسترهای مشهور هالیوودی بدانند. در صورتی کمپانی های بزرگ پشت فیلم های هالیوودی هستند و مالیات های سنگین نمی پردازند. والرین یکی از پرخرج ترین فیلم هایی است که بجای کمپانی یک شخص هزینه ان را پرداخته است.

با این وجود یکی از نقص های این فیلم که شاید دلیلی بر فروش پایین این فیلم باشد انتخاب بازیگران است . دین دیهان و کارا دلوین تابحال تجربه نقش اصلی در فیلم های پرخرج را نداشتند و حتی کارزمای لازم برای جذب بیننده را ندارند . در عین حال که درکش این موضوع که والرین و لارولین با این سن و سال کم سرگرد و سرباز باشند برای مخاطب قدری دشوار است . شاید بهتر بود لوک بسون برای استارت اولین فیلم 200 میلیون دلاری اش از بازیگران امتحان پس داده تری استفاده می کرد.

والرین و شهر هزار سیاره

Valerian and the City of a Thousand Planets

کارگردان     لوک بسون

تهیه‌کننده    
    ویرجینیا سیلا
    لوک بسون

فیلم‌نامه‌نویس     لوک بسون

بازیگران    
دین دی‌هان
کارا دلوین
کلایو اوون
ریحانا
کریس وو
جان گودمن
ایتن هاک

موسیقی     الکساندر دسپلا

فیلم‌برداری     تیری آربوگاس

توزیع‌کننده    
اروپاکورپ (آمریکا و فرانسه)
لاینزگیت (انگلیس)

تاریخ (های) انتشار
۲۱ ژوئیه ۲۰۱۷

مدت           ۱۳۸ دقیقه

کشور     فرانسه

زبان     انگلیسی

بودجه     ۱۹۷ میلیون یورو
(۱۷۷ - ۲۱۰ میلیون دلار)

گیشه     ۲۲۵.۲ میلیون دلار

والرین و شهر هزار سیاره (انگلیسی: Valerian and the City of a Thousand Planets) یک فیلم فرانسوی در سبک علمی–تخیلی اکشن حماسی به نویسندگی و کارگردانی لوک بسون است که در سال ۲۰۱۷ منتشر شد. از بازیگران آن می‌توان به دین دی‌هان، کارا دلوین، کلایو اوون، ریحانا و کریس وو اشاره کرد. والرین و شهر هزار سیاره در تاریخ ۲۱ ژوئیه ۲۰۱۷ در ایالات متحده به نمایش در آمد، و در ۲۶ ژوئیه ۲۰۱۷ نیز در فرانسه اکران شد.

**********************
زبان : انگلیسی , فرانسوی PG-13
یک نیروی تاریک به نام"آلفا"، یک شهر بزرگ و خانه ای ، برای گونه هایی از یک هزار سیاره را تهدید می کند. "والرین" و "لورلین" کارشناس هایی هستند که باید برای شناسایی تهدیدات آنها و حفاظت از نه تنها آلفا، بلکه آینده جهان به آنجا فرستاده می شوند و ...

**********************
والرین و شهر هزار سیاره(Valerian and the City of a Thousand Planets)
(تولید 2017)

کارگردان : Luc Besson

نویسنده : Luc Besson

بازیگران : دین دی هان ،کارا دلوینگن ،اتان هاوک،کلایو اوون،ریانا

خلاصه داستان : والرین و لورلین دو مامور ویژه ای هستند که وظیفه آنها برقراری نظم و امنیت در میان قلمروهای مختلف فضایی است. اما یک تهدید خطرناک این دو مامور را مجبور به مبارزه با زمان می کند که..

**********************
کمپانی فرانسوی «اروپاکورپ» که نزدیک به دو دهه پیش توسط لوک بسون تاسیس و راه‌اندازی شد، این روزها با 119.9 میلیون یورو (135 میلیون دلار) ضرر مالی سالانه دست و پنجه نرم می‌کند. شکست تجاری مجموعه‌ای از فیلم‌های انگلیسی زبان «اروپاکورپ» در یک سال گذشته (تا پایان 31 مارس) به همراه هزینه‌های بالای روند پخش و اکران این تولیدات در سینماهای امریکا، خسارت سنگینی را متوجه صاحبانش کرده است. در حالی که کم‌تر از یک ماه به آغاز اکران «والرین و شهر هزار سیاره» جدیدترین ساخته لوک بسون باقی مانده، این استودیوی 17 ساله از عملکرد مالی‌اش در یک سال گذشته پرده برداشته است.

به گزارش مووی مگ به نقل از آی سینما، به این ترتیب، برای جبران بخشی از ضرر هنگفتی که گریبانگیر «اروپاکورپ» شده است، فیلم جدید بسون به فروشی تجاری قابل قبولی در گیشه نیاز دارد. به گزارش «ورایتی» به نقل از صاحبان این استودیوی فیلمسازی، ضرر مالی اخیر بیش از سه برابر ضرری (44 میلیون دلار) برآورد شده است که در سال 2010 به سرمایه این کمپانی وارد شد. فیلم‌های «سرکل»، «دوشیزه اسلون»، «محبوس» و «9 جان» از جمله محصولات ناموفق کمپانی این فیلمساز سرشناس فرانسوی در یک سال گذشته بوده‌اند. 

«اروپاکورپ» که پیش از این هم یک بار تا مرز ورشکستگی پیش رفته بود، با ایجاد «تغییرات اساسی» در استراتژی پخش خود به همکاری با کمپانی «اس تی ایکس» به عنوان پخش‌کننده محصولاتش در امریکا روی آورد. استودیوی بسون با امضای قراردادی چند ساله، حق پخش امریکای جدیدترین محصولاتش به ویژه فیلم پر سر و صدای «والرین»را به اس تی ایکس واگذار کرد.

این کمپانی از حالا به بعد، تمرکزش را بر ساخت فیلم‌های اکشن و علمی-تخیلی معطوف خواهد کرد. از میان موفق‌ترین تولیدات سینمایی «اروپاکورپ» در ژانرهای یاد شده می‌توان به سه‌گانه «ربوده شده» با بازی لیام نیسن، «لوسی» با بازی اسکارلت جوهانسن و «عنصر پنجم» با بازی بروس ویلیس و گری اولدمن اشاره کرد.

بازگشت سرمایه از دست رفته این کمپانی و دستیابی دوباره به سود کافی، تا حد زیادی در گرو عملکرد نهایی «والرین» در گیشه است. این تریلر علمی-تخیلی که با بودجه 180 میلیون دلاری تهیه و تولید شده، پرهزینه‌ترین فیلم مستقل تاریخ به شمار می‌رود که با سرمایه شخصی ساخته شده است.

کارشناسان گیشه پیش‌بینی می‌کنند احتمالا فروش جهانی جدیدترین ساخته بسون از مرز 400 میلیون دلار فراتر برود و بتواند به وضعیت بحرانی «اروپاکورپ» پایان بدهد.

**********************

معرفی مهمترین فیلمهای تخیلی سال 96


War for the Planet of the Apes؛ جنگ برای فرمانروایی روی زمین

کارگردان: مت ریوز

بازیگران: اندی سرکیس، وودی هارلسون، استیو زان و جودی گریر

تاریخ اکران: 23 تیر

میمونی که بعدها «سزار» نام می گیرد، به خاطر تزریق دارویی به نام «ALZ- 112» هوشمندتر از هم قطارانش می شود تا جایی که حتی می تواند به صورت دست و پا شکسته با انسان ها صحبت کند. از آن طرف ویروس قوی تر به نام ALZ-113 که جایگزین نسخه قبلی می شود، نوع بشر را تهدید و زمین را به نوعی با دوران آخرالزمان آشنا می کند.

این دو اتفاق به شورش سزار و هم ردیفانش علیه انسان ها کمک می کند، انسان هایی که حالا می بینند باید بخشی از کره زمین را با این جانداران تقسیم کنند. در دو قسمت قبلی سری جدید «سیاره میمون ها» شاهد شکل گیری جامعه کوچکی از نخستی ها به رهبری سزار و بعد درگیری آن ها با انسان ها بودیم، اما طبق گفته «مت ریوز» (Mat Reeves) در قسمت سوم- که جنگ برای سیاره میمون ها» نام دارد- قرار است با یک جنگ حسابی رو به روی باشیم، جنگی که سرنوشت زمین و ساکنین آن را رقم خواهدزد.

البته در کنار حماسی بودن فیلم و جنگ بزرگی که با آن رو به رو می شویم، قرار است مبارزه ای را که درون سزار هم جریان خواهدداشت، شاهد باشیم. سزاری که مخالف خشونت است و فرمان «هیچ میمونی، میمون دیگر را نمی کشد» را صادر کرده است و البته در انتهای فیلم دوم، آن را با کشتن «کوبا» (Koba) می شکند، حالا در موقعیتی قرار می گیرد که باز ممکن است عقایدش را زیر پا بگذارد. همین طور هم که از عکس ها می بینید بخشی از فیلم قرار است زیر برف و بوران باشد که به گفته گروه فنی فیلم، پیشرفت این چند ساله جلوه های ویژه را می توانید در این فیلم و مخصوصا در موهای میمون ها ببینید.

درباره خط اصلی داستان: بعد از اتفاقات قسمت دوم، سزار دست زن و بچه و افراد قبیله را می گیرد و دوباره به دل جنگل بر می گردد، اما این بار سر و کله «سرهنگ» با بازی «وودی هارلسون» پیدا می شود تا رودرروی آن ها بایستد، سرهنگی که خیلی اعصاب درست و حسابی ندارد و جنگ لازمه کارش است.



Valerian and the City of a Thousand Planets؛ کارآگاهان کهکشانی

کارگردان: لوک بسون

بازیگران: کلایو اوون، جان گودمن

تاریخ اکران: 30 تیر

«لوک بسون» در کارنامه اش چند فیلم علمی- تخیلی با کیفیت های مختلف دارد که اگر بخواهیم بهترین را انتخاب کنیم، احتمالا باید از «عنصر پنجم» (The Fifth Element) نام ببریم. این کارگردان فرانسوی، این بار سراغ یکی از کتاب های مصور علمی- تخیلی سرزمینش رفته که از سال 1967 (1346) تا سال 2010 (1389) به صورت مداوم منتشر می شده است.«والرین و شهر هزار سیاره» درباره دو مامور کهکشانی است 9ه با قدرت سفر در زمان می خواهند مشکلات پیش روی شان را حل کنند.



King Arthur: Legend of the Swowrd؛ شاه آرتور با طعم ارباب حلقه ها

کارگردان: گای ریچی

بازیگران: چارلی هونام، جود لا، اریک بانا

تاریخ اکران: 22 اردیبهشت

«این فیلم ماحصل درآمیزی فیلم های ارباب حلقه ها و Lock, Stock and Two Smoking Barrels»*؛ این جمله را «چارلی هانم» (Charlie Hinnam) بازیگر نقش اصلی فیلم «شاه آرتور: افسانه شمشیر» می گوید. براساس اطلاعات به دست آمده با یک فیلم حماسی رو به رو هستیم که در آن هر لحظه ممکن است هیولایی، فیل زره پوشی، مارهای جهنده ای، چیزی داخل صحنه شود و آرتور را به چالش بکشاند. برگ برنده فیلم تا این جا، کارگردان طنازش است و الّا حاصل این پیوند عجیب می تواند هیولای فرانکشتاین باشد.

* یکی از بهترین فیلم هایی که «گای ریچی» کارگردانی کرده است.

Mute؛ بر فراز برلین

کارگردان: دانکن جونز

بازیگران: الکساندر اسکارشگرد، پاول راد

تاریخ اکران: 22 اردیبهشت

کارگردان موفق فیلم علمی- تخیلی «ماه» به اصل خویش برگشته است تا شاید دوباره شاهد فیلم خوب دیگری در ژانر علمی- تخیلی باشیم. «لال» (Mute) جدیدترین ساخته «دانکن جونز» است که از تصاویر منتشر شده می توان فهمید فضایی مالیخولیایی شبیه «بلید رانر» ریدلی اسکات دارد. هرچند خود کارگردان این نظریه را رد کرده و گفته فیلمش بیشتر وامدار «M*A*S*H» ساخته «رابرت آلتمن» است. داستان فیلم درباره مرد لالی است که دنبال عشق خود می گردد، در برلین، 40 سال بعد.



The Dark Tower؛ آن سوی آخر دنیا

کارگردان: نیکولای آرسل

بازیگران: ادریس البا، متیو مک کاناهی

تاریخ اکران: 6 مرداد

فیلم ها و سریال هایی که از روی آثار «استیون کینگ» ساخته می شوند یا تبدیل به شاهکار می شوند یا راهی زباله دان تاریخ. تقریبا حد وسطی در این میان وجود ندارد. امیدواریم «برج تاریک» دچار سرنوشت اقتباس هایی مانند «درخشش» و «رستگاری در شاوشنگ» شود.

فیلم قرار است ادامه ای باشد برای سری کتاب های هشت تایی برج تاریک که کنیگ آن ها را یکی از برترین نوشته های خود می داند. داستان فیلم درباره رسیدن به برج تاریکی است که آن را آخر دنیا می دانند، جایی که می تواند سرنوشت آدم ها و سرزمین ها را تغییر دهد.



Star Wars: The Last Jedi؛ نیرو، تاریکی و دیگر هیچ

کارگردان: ریان جانسون

بازیگران: مارک همیل، کری فیشر، آدام درایور، دیزی ریدلی، اسکار آیزاک، اندی سرکیس و بنی سیو دل تورو

تاریخ اکران: 24 آذر

در این دو سال که بین اکران فیلم اول (نیرو بر می خیزد) و فیلم دوم (آخرین جدای) سه گانه سوم جنگ ستارگان فاصله بوده، اتفاقات بزرگی برای این مجموعه رخ داده است. اول از همه، مرگ «کری فیشر» (Carrie Fisher) خیلی بیش ماری از طرفداران این اپرای فضایی را داغدار کرد تا بعد از این، اگر فیلمی با عنوان جنگ ستارگان اکران شد دیگر منتظر «پرنسس لیا» (Princess Leia) نباشیم، دست کم نه به صورت فیزیکی (برای ساخت قسمت سوم بحث هایی درباره بازسازی شخصیت پرنسس لیا به صورت کامپیوتری پیش آمده که هنوز تایید نشده است).

در همان محدوده زمانی که فیشر از دنیا رفت، اولین فیلم سینمایی مستقل جنگ ستارگان هم اکران شد که «روگ وان» (Rogue One) نام داشت. روگ وان و بقیه هم قطارانش قرار است به گوشه و کنار دنیای جنگ ستارگان سرک بکشند و دور از هیاهوی جنگ های بزرگ دو نیروی خیر و شر، داستان های نگفته شخصیت ها و اتفاقات کوچک تر را روایت کنند؛ فیلم هایی که آن ها را «Anthology films» می خوانند.

اما برسیم به «آخرین جدای» که در سه گانه سوم، دومین فیلم و در کل هشتمین فیلم سری جنگ ستارگان است. هر چند تا اکران فیلم راه درازی در پیش داریم، اما تا این جا دست کم پنج نکته از این فیلم را می دانیم.

1- لوک باز می گردد

براساس فیلم هایی که کارگردان و نویسنده فیلم، «ریان جانسون» (Rian Johnson) به عنوان منابع الهام خود معرفی کرده- فیلم هایی مانند «دوازده ساعت پرواز» ساخته «هنری کینگ» و «پل رودخانه ای کوای» ساخته «دیوید لین»- باید منتظر فیلمی جنگی/ آموزشی باشیم (البته از این مدل فیلم در سه گانه اصلی هم داشتیم که «یودا»، «لوک» را آموزش می داد تا به یک جدای واقعی تبدیل شود).

بر همین اساس احتمالا «ری» (Rey) با بازی «دیزی ریدلی» (Daisy Ridley) سر وقت لوک اسکای واکر می رود تا به عزلت نشینی آخرین جدای پایان دهد و با تمرینات او، خود به جدای جدیدی تبدیل شود.

2- روشن و تاریک

درست است که نیرو بر می خیزد بازتابی بود از «امیدی تازه»، اما قسمت هشتم قرار نیست به تیرگی «امپراتور ضربه می زند» باشد. این را کارگردان فیلم می گوید که قرار است به آن اندازه که فیلم گنجایش دارد، درجه تیرگی فیلم را بالا ببرد.

3- گردهمایی سمت تاریک

رهبر سمت تاریک نیرو، «اسنوک» (Snoke) با نقش آفرینی «اندی سرکیس» (Andy Serkis) بر خواهدگشت و مسلما نقشه های شومی برای «کیلورن» (Kylo ren) خواهدکشید. همچنین او نیم نگاهی به دیگر شخصیت منفی فیلم که دل تورو آن را بازی خواهدکرد، دارد تا بتواند نقشه هایش را از چند جهت پیش ببرد.

4- نقش هایی که دوباره فراخوانده می شوند

بسیاری از شخصیت های قسمت قبل در این قسمت هم بازی خواهندکرد: در حالی که «کاپیتان فاسما» (Captain Phasma) با بازی «گوئند لاین کریسیت» (Gwendoline Christie) از زندان زباله های فشرده فرار خواهدکرد، «فین» (Finn) و «پو» (Poe) با بازی های «جان بویگا» و «اسکار آیزاک» به همراه «مز» و «ژنرال هاکس» و «C-3 PO» همگی برخواهندگشت. «جان ویلیامز» افسانه ای هم بار دیگر کار آهنگسازی فیلم را انجام خواهدداد.

5- جواب دادن به سوال های بی جواب

هر چند «جی.جی. آبرامز» کارگردان قسمت قبل، به عنوان تهیه کننده، حی و حاضر است، اما یک دو جین سوال را با فیلمش در ذهن طرفداران جنگ ستارگان باقی گذاشته؛ آیا ری دختر لوک است؟ اسنوک دقیقا چه چیزی می خواهد؟ چرا لوک عزلت نشین شده است؟ به غیر از این که ریان (کارگردان قسمت هشت) به برخی از این سوالات جواب خواهدداد، «مارک همیل»، بازیگر نقش لوک گفته بی خیال جمله «نیرو با تو باد» شوید، چرا که ریان با چند جمله جدید سراغ تان خواهدآمد.



Pirates of the Caribbean: Dead Men Tell No Tales؛ سالزار علیه جک اسپارو

کارگردان: یواکیم رونینگ، اسپن سندبرگ

بازیگران: جانی دپ، خاویر باردم و جفری راش

تاریخ اکران: 5 خرداد

«مرده ها قصه نمی گویند» پنجمین فیلم از سری ماجراجویی های دریایی «دیزنی» است. نکته جالب این قسمت، این است که عوامل جدیدی به فیلم اضافه شده اند: دو کارگردان تازه کار از کشور نروژ و «خاویر باردم» که قرار است نقش بدمن ماجرا را بازی کند. در این قسمت «کاپیتان سالزار» (باردم) به دنبال شکار «کاپیتان جک اسپارو» (دپ) است تا بعد از آن بتواند به دریاها حکمرانی کند. جک هم به دنبال «نیزه سه شاخه پوزیدون» است تا از این اتفاق جلوگیری کند.



Thor: Ragnarok؛ قهرمانی بدون پتک جادویی

کارگردان: تایکا وایتیتی

بازیگران: کریس همسورث، تام هیدلستون، کیت بلانشت

تاریخ اکران: 12 آبان

سومین فیلم از دنیای «ثور» و هفدمین فیلم از دنیای سینمای مارول، داستانش درست بعد از اتفاقات «انتقام جویان: عصر اولتران» رخ می دهد. ثور بدون چکشش به دنیای دیگر تبعید می شود و برای این که به «آزگارد» (Asgard)برگردد و دنیایش را از دست رب النوع مرگ، «هلا» (Hela)، نجات دهد، مجبور می شود با «هالک» بجنگد. با این تفاسیر و با اکران سال گذشته «کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی» شاهد زد و خوردهای بیشتری بین ابرقهرمان های اصلی گروه انتقام جویان با یکدیگر خواهیم بود؛ در آن فیلم، «مرد آهنی» و «کاپیتان آمریکا» رو در روی یکدیگر می ایستادند و این جا هالک و ثور.

Blade Runner 2049؛ بر لبه تیغ

کارگردان: دنی ویلنو

بازیگران: رایان گازلینگ، هریسون فورد، جردلتو

تاریخ اکران: 14 مهر

«بلید رانر» را می شود در هر فهرستی که معرف برترین فیلم های علمی- تخیلی است، پیدا کرد. برای همین، شنیدن خبر ساخت ادامه ای برای آن می تواند همان قدر که شیرین باشد، همان قدر هم دلخراش به نظر برسد، از بس که در این چندوقت بازسازی یا ادامه فیلم های کلاسیک بد از آب در آمده اند. در فیلم جدید با بلید رانر جدیدی رو به رو هستیم به نام «کی» (K) که «رایان گازلینگ» (Ryan Gosling) این نقش را ایفا می کند. او با پیدا کردن رازی مدفون به دنبال «ریک دکارد» (قهرمان فیلم قبلی) می گردد که 30 سال از نظرها پنهان شده است.


Spider- Man: Homecoming؛ باز هم مرد عنکبوتی

کارگردان: جان واتز

بازیگران: تام هالند، مایکل کیتون، رابرت دانی جونیور

تاریخ اکران: 16 تیر

تا این جا از شروع قرن جدید، دو سری فیلم «مرد عنکبوتی» ساخته شده که اولی با سه فیلم و دومی با دو فیلم بنا بر دلایل مختلف سرانجام خوب و خوشی نداشتند و ادامه آن ها کنسل شده است. امسال اکران سری سوم با قسمت «بازگشت به خانه» کلید می خورد؛ یک سری جدید، با «پیتر پارکر» جدید، کارگردان جدید و خیلی چیزهای جدید دیگر مانند توافق سونی و مارول بر سر حضور مرد عنکبوتی در فیلم های دیگر مارول و حضور شخصیت های دیگر مارول در فیلم های مرد عنکبوتی. در اصل این سری دومین «دوباره سازی» (Reboot) مرد عنکبوتی است که چالش های ابر قهرمانش را وقتی زندگی عادی جاری است، به نمایش می گذارد.



Alien: Covenant؛ در جست و جوی بهشت گمشده

کارگردان: ریدلی اسکات

بازیگران: مایکل فسبندر، کاترین واتراستون و بیلی کراداپ

تاریخ اکران: 29 اردیبهشت

بزرگ ترین ایرادی که به یک فیلم ترسناک می شود گرفت، این است که بگوییم «خیلی ترسناک» نبود. درست مانند قوتی که کمپانی «خیلی ترسناک» نبود. درست مانند وقتی که کمپانی «فِراری» خودرویی بسازد که سریع نباشد. «پرومتئوس» (Prometheus)، فیلم قبلی «ریدلی اسکات» از دنیای «بیگانه» (Alien) هم با چنین مشکلی دست به گریبان بود. هر چند هیچ کدام از عوامل فیلم، حتی خود کارگردان قول فیلمی ترسناک را به کسی نداده بودند و حتی بقیه فیلم های این سری هم که کارگردانی غیر از اسکات داشتند، با پیازداغ هایی مانند تئوری توطئه و اکشن، از ترسناک بودن فیلم ها کم کرده بودند، اما وقتی پای دنیای بیگانه وسط باشد همه- دست کم طرفداران این سری- دوست دارند تا مغز استخوان بترسند.

هنگام تماشای «بیگانه: کاوننت» (Convenant: Alien- کاوننت به معنای پیمان است) شما به یک لباس ذخیره نیاز دارید. دست کم از لا به لای حرف های کارگردان و بازیگران فیلم می شود چنین برداشتی کرد که بیگانه جدید بازگشتی شکوهمند است به همان دنیای وهم انگیز و خوفناکی که اسکات در فیلم اول خلق کرده بود: یک خانه جن زده در فضایی بیکران. با این همه قرار نیست کاوننت، تنها اثری ترسناک باشد. خط داستانی ای که اسکات در فیلم قبلی (پرومتئوس) سنگ بنای آن را گذاشت، ادامه خواهدداشت و بار فلسفی آن به این قسمت هم خواهدکشید.

«مایکل فسبندر» (Michael Fassbender) دوباره در نقش رباتی انسان نما به نام «والتر» به فیلم باز خواهد گشت که نسخه آپدیت شده ربات فیلم قبلی با نام «دیوید» است. نقش اصلی فیلم را هم «کاترین واتراستون» (Katherine Waterston) ایفا خواهدکرد که «دنیلز» (Daniels) نام دارد و یک جورهایی ما را یاد شخصیت «ریپلی» فیلم اصلی بیگانه می اندازد.

درباره خط اصلی داستان: بعد از اتفاقات فیلم پرومتئوس، والتر با استفاده از داده هایی که به دست آورده است، اعضای سفینه «کاوننت» را به سمت دنیا می برد که به زعم او، بهشت گمشده ای است که به دنبالش بوده اند. هر چند در پس این بهشت خیالی، رازی مهیب و هیولای ترسناک خوابیده اند.


Ghost in the Shell؛ سایبورگ بازی در شرق دور

کارگردان: روپرت سندرز

بازیگران: اسکارلت یوهانسون، مایکل پیت، ژولیت بینوش

تاریخ اکران: 11 فروردین

برای هالیوود هر چیز پرطرفداری که بشود از دل آن فیلمی ساخت و پولی درآورد به نوعی حکم معدن طلایی را دارد. حالا این که چه بلایی سر آن معدن می آید، انگار زیاد مهم نیست؛ این چیز می تواند یک بازی ویدیویی باشد یا یک رمان. در مورد «شبح درون پوسته» (Ghost in the Shell) ما با یکی از بهترین مانگاهایی (کتاب های مصور ژاپنی) طرف هستیم که نه تنها در کشور زادگاهش، ژاپن، پرطرفدار است بلکه در سراسر جهان آن را دوست دارند تا جایی که اکیپ های طرفدارانش در فضای مجازی و غیرمجازی می توانند به خاطر انتخاب «اسکارلت یوهانسون» در نقش اصلی فیلم دست به اعتراض بزنند. فیلمی که «روپرت سندرز» (Rupert Sanders) و در اندازه بزرگ تر استودیو «پارامونت و شرکا» می خواهند بسازند، نمی تواند خیلی ژاپنی و خیلی پایبند به اصل و ریشه اش باشد. برای همین، سندرز که خود یکی از طرفداران پر و پاقرص این مانگاست می گوید دنیای شبح درون پوسته را زیر و رو کرده تا بتواند فیلمنامه ای قرص و محکم از دل آن بیرون بکشد.

از طرف دیگر، گروه سازنده، شخصیت اصلی فیلم را که «میجر» (Major) نام دارد، به اسکارلت یوهانسون سپرده است که به عقیده آن ها «بهترین بازیگر دوران خود است و برای این نقش به دنیا آمده.» این انتخاب جنجال های زیادی را آفرید و طرفداران این مانگا را هم کم و بیش ناامید کرد. در حالی که قرار است چهره یوهانسون در این فیلم به کمک جلوه های ویژه شبیه چهره های آسیای شرقی شود، آن ها می گویند حرف اصلی شبح درون پوسته درباره خودشناسی است و حضور فیزیکی شخصیت اصلی چندان اهمیتی ندارد.

درباره خط اصلی داستان: میجر، سایبورگی (موجودی با هر دو اجزای ارگانیک و مکانیکی است) است که فرمانده گروه ضدسایبر تروریستی «بخش 9» (Section 9) را بر عهده دارد؛ گروهی که از خرابکاری های هکرها و تروریست های خطرناک جلوگیری می کند. سندرز گفته شما با یک فیلم ابرقهرمانی رایج تعریف نیستید، شبح درون پوسته، فلسفی و پیچیده خواهدبود. باید ببینیم و تعریف کنیم.



Guardians of the Galaxy Vol. 2؛ نگهبانان عجیب کهکشان

کارگردان: جیمز گان

بازیگران: کریس پرت، وین دیزل، بردلی کوپر، سیلوستر استالون و کرت راسل

تاریخ اکران: 15 اردیبهشت

قسمت اول «نگهبانان کهکشان» (Guardians Of The Galaxy) را یکی از پرمخاطره ترین ساخته های استودیو «مارول» می دانند. گروهی از شخصیت هایی که کمتر کسی با آن ها آشنا بود- با آن ظاهر عجیب و غریب شان- در دل داستانی جای می گرفتند که برخلاف بیشتر کتاب های مارول در فضا می گذشت، اما مخاطره آن ها جواب می دهد و فیلم به یکی از پرفروش ترین فیلم های مارول و جهان (پرفروش ترین فیلم ابرقهرمانی سال 2014 (1393) و سومین فیلم پرفروش آمریکای شمالی در همان سال) تبدیل می شود. منتقدان هم به خاطر حس و حال فیلم، اکشنش، موسیقی و جلوه های ویژه، آن را ستودند تا همه چیز برای ساخت قسمت دوم مهیا باشد.

کارگردان قسمت دوم هم همان کارگردان قسمت قبل است که «جیمز گان» (James Gunn) نام دارد و گروه بازیگری همان گروه قبلی است که البته دو ستاره قدیمی سینمای جهان هم به آن ها اضافه شده اند: «سیلوستر استالون» (Sylvester Stallone) و «کرت راسل» (Kurt Russell) که دومی قرار است نقش پدر شخصیت اصلی داستان یعنی «پیتر کوییل» (Peter Quill) یا همان «استار- لرد» (Star- Lord) را ایفا کند.

قسمت دوم نگهبانان کهکشان، پانزدهمین فیلم از دنیای سینمای مارول است که البته هنوز مشخص نیست که در کدامین قسمت قرار است ابرقهرمان های این فیلم با دیگر ابرقهرمان های دنیای مارول- که فعلا روی زمین مستقره هستند- دیدار کنند.

درباره خط اصلی داستان: دو سه ماه بعد از اتفاقات قسمت اول، گروه عجیب و ناهنجار «نگهبانان کهکشان»، متشکل از یک راکون سخنگو، درختی به نام «گروت» که تنها می تواند بگوید «گروت»، یک کشی گیر و دو جایزه بگیرد می خواهند با سفر در بین کهکشان ها از گذشته رهبر گروه یعنی پیتر کوییل سر در بیاورند. گان ادعا کرده است می خواهد در قسمت جدید دست از مخاطره بازی برندارد و باز تماشاگران را سر ذوق بیاورد.


**********************
لوک بسون تهیه‌کننده و فیلمساز سرشناس فرانسه دو روز پیش در مراسم فرش قرمز جدیدترین ساخته خود «والرین و شهر هزار سیاره» حاضر شده بود. در مراسم اکران خصوصی «والرین» که در «چاینیز تیه‌تر» سینمای معروف هالیوود برگزار شد، بازیگران این فیلم علمی-تخیلی از جمله دین دی‌هان، کارا دلوین و ریحانا هم حضور داشتند.

بسون که بیش از همه با تهیه‌کنندگی و نویسندگی مجموعه فیلم‌های اکشن «ربوده شده» در هالیوود به شهرت رسید، بعد از تماشای «والرین» برای اولین‌بار روی پرده سینما گفت: «غافلگیر شدم. انتظار نداشتم در چنین سطحی از تمایز و خلاقیت قرار داشته باشیم.»

این فیلمساز 58 ساله در ادامه گفت‌وگویش با خبرنگار «هالیوود ریپورتر» یادآور شد «والرین» پروژه‌ای بود که او از همان ابتدا می‌خواست به شکلی متمایز به تصویر بکشد و مخاطب را هنگام تماشای داستانی علمی-تخیلی با تجربه‌ای به کل متفاوت روبه‌رو کند.

بسون که آخرین‌بار فیلم اکشن «لوسی» را در سال 2014 بر پرده سینماها داشت، در توضیح جدیدترین فیلم بلندش گفت: «من ترجیح می‌دهم خطر کنم و تماشاگرانی که فیلم‌ام را تماشا می‌کنند گیج و حیران و سرگردان از سالن بیرون بروند اما دلم نمی‌خواهد فیلمی بسازم که تقریبا هر هفته یک نمونه‌اش روی پرده می‌رود. دلم می‌خواهد کار متفاوتی بسازم چون به عنوان تماشاگر سینما هم دلم می‌خواهد کاری متفاوت و تازه روی پرده ببینم.»

دین دی‌هان بازیگر فیلم‌های «مرد عنکبوتی شگفت‌انگیز 2» و «عزیزانت را بکش» هم در توصیف ساخته جدید بسون گفت: «قدرت تخیل لوک خارق‌العاده است و پیشرفت تکنولوژی هم به کمکش آمده تا محصول نهایی، فیلمی درخور اکران تابستان باشد.»

«والرین و شهر هزار سیاره» که با بودجه 180 میلیون دلار تهیه و تولید شده است، از جمعه آینده (21 ژوییه) در سینماها اکران می‌شود.

**********************

نقد و بررسی فیلم دانکرک ساخته کریستوفر نولان

دانکرک (فیلم ۲۰۱۷)

Dunkirk Film

کارگردان     کریستوفر نولان
تهیه‌کننده    
    اما توماس
    کریستوفر نولان

نویسنده    
کریستوفر نولان

بر اساس     وقایع جنگ جهانی دوم-تخلیه دانکرک

بازیگران
فیون وایتهد
تام گلین-کارنی
جک لودن
هری استایلز
آنورین برنارد
جیمز دارسی
بری کیوگهن
کنت برانا
کیلین مورفی
مارک رایلنس
تام هاردی
موسیقی     هانس زیمر
فیلم‌برداری     هویته ون هویتما
تدوین     لی اسمیت
شرکت
تولید
سینکاپی فیلمز

توزیع‌کننده     وارنر برادرز

تاریخ‌های انتشار
   

    ۱۳ ژوئیه ۲۰۱۷ (اودئون میدان لستر)
    ۱۹ ژوئیه ۲۰۱۷ (فرانسه)
    ۲۰ ژوئیه ۲۰۱۷ (هلند)
    ۲۱ ژوئیه ۲۰۱۷ (بریتانیا / ایالات متحده)

مدت زمان
    دقیقه ۱۰۶
کشور    

    هلند
    بریتانیا
    فرانسه
    ایالات متحده آمریکا

زبان     انگلیسی
هزینهٔ فیلم     ۱۴۰ میلیون دلار
فروش گیشه     ۵۲۳٫۵ میلیون دلار

دانکرک (انگلیسی: Dunkirk) فیلمی جنگی به نویسندگی و تهیه‌کنندگی و کارگردانی کریستوفر نولان محصول سال ۲۰۱۷ است. این فیلم محصول مشترک انگلستان، ایالات متحده آمریکا و فرانسه می‌باشد. دانکرک دهمین فیلم بلند کریستوفر نولان و اولین فیلم اوست که بر اساس یک رخداد واقعی ساخته شده‌است. کریستوفر نولان همچون فیلمهای قبلیش دانکرک را نیز با دوربین‌های آی‌مکس و با فرمت ۷۰ میلی‌متری که بسیار مورد علاقه اش هستند فیلمبرداری کرده‌است.

داستان فیلم در جنگ جهانی دوم اتفاق می‌افتد و دربارهٔ تخلیه نیروهای بریتانیا، فرانسه و بلژیک از شهر دانکرک در فرانسه می‌باشد. در جریان این عملیات تاریخی بیش از ۸۰۰ قایق نظامی ارتش بریتانیا جان دست‌کم ۳۳۵ هزار سرباز انگلیسی و فرانسوی را که در محاصره ارتش آلمان‌ها گرفتار شده بودند، نجات دادند.

فیلمبرداری این فیلم در دانکرک فرانسه آغاز و در لس‌آنجلس تمام شد. دانکرک ۲۱ ژوئیه ۲۰۱۷ به روی پرده سینما رفت. دانکرک با مدت زمان ۱۰۶ دقیقه کوتاه‌ترین فیلم کریستوفر نولان محسوب می‌شود.

خلاصه داستان

سربازان متحد از انگلیس، کانادا، بلژیک و فرانسه توسط سربازان مسلح آلمانی در سواحل دانکرک محاصره شده‌اند و بدین صورت عملیات تخلیه دانکرک از ۲۶ مه تا ۴ ژوئن ۱۹۴۰ شکل می‌گیرد…

بازیگران

    فیون وایتهد در نقش تامی، سرباز نیروی زمینی بریتانیا
    تام گلین-کارنی در نقش پیتر، پسر آقای داوسن
    جک لودن در نقش کالینز، خلبان جنگنده نیروی هوایی سلطنتی بریتانیا
    هری استایلز در نقش الکس، سرباز نیروی زمینی بریتانیا
    تام هاردی در نقش فاریر، خلبان جنگنده نیروی هوایی سلطنتی بریتانیا
    آنورین برنارد در نقش گیبسون سرباز نیروی زمینی بریتانیا
    جیمز دارسی در نقش سرهنگ
    کنت برانا در نقش فرمانده بولتون افسر نیروی دریایی پادشاهی بریتانیا
    بری کیوگهن در نقش جورج
    کیلین مورفی در نقش سرباز نجات یافته
    مارک رایلنس در نقش آقای داوسن یک غیرنظامی علاقه‌مند به دریانوردی. او پدر پیتر است.

ساخت

«سعی کردیم بازسازیمان از عکس‌هایی که دیده بودیم کورکورانه نباشد. تا می‌توانستیم مستندات دیدیم تا اتفاقات در ذهنمان ته‌نشین شود. بعد سعی کردیم زبان بصری خاص خودمان را برای به تصویر کشیدنشان بسازیم و به مخاطب یک جور حس و هندسه ضدونقیض از حادثه بدهیم. سعی کردیم با استفاده از نظم دهی و تناسب، ذات کم و بیش بوروکراتیک بخشی از وحشتی را که داشت اتفاق می‌افتاد بیان کنیم. داستان فیلم دربارهٔ خانه است. دربارهٔ رنج و استیصالی که وقتی نمی‌توانید به آنجایی که باید برسید سراغتان می‌آید. ما در دورانی زندگی می‌کنیم که ایده سوار هم شدن یک عالمه آدم در یک قایق و تلاش برای زنده ماندن چیزی نیست که مردم آن را به عنوان داستانی مربوط به دهه ۱۹۴۰ نادیده بگیرند.»
—کریستوفر نولان، نویسنده و کارگردان

نمونه ای از هواپیمای جنگنده سوپرمرین اسپیت‌فایر که نیروی هوایی سلطنتی بریتانیا در جریان تخلیه دانکرک از آنها استفاده کرد. نولان دستور داد تا هواپیماهای مورد استفاده در فیلم کاملاً منطبق با نمونه واقعی آن ساخته شود.
این ناو متعلق به ارتش فرانسه که در زمان جنگ جهانی دوم از آن استفاده می‌شد از جمله ناوهایی است که نولان از آنها در ساخت فیلم استفاده کرده‌است

ایده اولیه فیلم زمانی به ذهن نولان رسید که در سن بیست و پنج سالگی به همراه همسرش اما توماس به کانال مانش سفر کردند. نولان فیلمنامه ای ۷۶ صفحه ای نوشت که کوتاه‌ترین فیلمنامه او محسوب می‌شد. علت تعداد صفحات کم فیلمنامه این بود که نولان در کمترین حد ممکن از دیالوگ در فیلم استفاده کرد.

نولان با الهام از گونه سه‌لتی تصمیم گرفت داستانی واحد را از سه زاویه هوا، زمین و دریا نشان دهد. نولان معتقد است که دانکرک فیلمی کاملاً مبتنی بر تصویر است و برای همین وقت بسیار زیادی صرف جزئیات فیلمنامه کرد. مطالعات زیادی کرد و حتی از کوچکترین چیزها هم غافل نشد. به گفته نولان چیزی که باعث شد او نبرد دانکرک را برای تعریف یک داستان انتخاب کند پیروزی نبود بلکه اراده و قدرت امید انسان در مواجهه با سختی‌ها و به خصوص وحشت جنگ بود. نولان از فیلمهای در جبهه غرب خبری نیست، مزد ترس، بیگانه، سرعت، توقف‌ناپذیر ،طمع، طلوع: آواز دو انسان، دختر رایان، نبرد الجزیره و ارابه‌های آتش به عنوان بزرگترین و مهمترین منابع الهام بخشش در نوشتن فیلمنامه و همچنین ساخت دانکرک نام برد. نکته جالب در مورد این لیست این است که تنها دو تا از آنها فیلمهای جنگی هستند و باقی فیلمهای هستند که نولان از آنها عناصری مثل تعلیق و ترس را منبع الهام خود قرار داده‌است.

پیش تولید و انتخاب بازیگران

نولان پیش از شروع تولید به همراه طراح صحنه خود ناتان کراولی به لوکیشن‌های مختلف رفت و تصمیم گرفت از لوکیشن‌های واقعی برای ساخت فیلم استفاده کند. نولان و تیم توسعهٔ فیلم تلاش بسیاری کرده‌اند تا کمترین استفاده را از تصاویر کامپیوتری سی جی ای داشته باشند. همچنین در ساخت فیلم از کشتی‌ها و هواپیماهای مربوط به همان دوره نیز استفاده شده‌است.کریستوفر نولان برای دانکرک دستمزدی معادل بیست میلیون دلار به همراه ۲۰ درصد از سهم فروش فیلم را دریافت خواهد کرد و این بیشترین دستمزد بین کارگردانان بعد از دستمزد پیتر جکسون برای کینگ کونگ به حساب می‌آید.

تام هاردی، کنت برانا و مارک رایلنس سه نفری بودند که زودتر از همه و در سال ۲۰۱۵ برای بازی در فیلم قراداد امضا کردند. نولان برای نقش اول فیلم خود دنبال بازیگری تازه‌نفس گشت و بعد از تست گرفتن از بازیگرهای جوان متعدد در نهایت فیون وایتهد را برای نقش تامی برگزید. بازی وایتهد مورد تحسین منتقدان قرار گرفته و منتقدان او را کشف جدید نولان می‌دانند. وایتهد برای آمادگی اش تحقیقات بسیار وسیع کرد و آموزش نظامی دید. هری استایلز و کیلین مورفی آخرین بازیگرانی بودند که به گروه پیوستند. این اولین تجربه استایلز در زمینه بازی در یک اثر سینمایی است.

فیلمبرداری
کریستوفر نولان، مارک رایلنس، تام گلین-کارنی و بری کیوگهن در زمان فیلمبرداری فیلم بر روی یک قایق
کشتی اچ‌ام‌اس باسیلیسک (اچ۱۱) یکی دیگر از نمونه‌های واقعی بود که نولان از آنها در جریان ساخت فیلم بهره برد.

فیلمبرداری از تاریخ ۲۳ مه سال ۲۰۱۶ در دانکرک فرانسه آغاز شد. هویته ون هویتما که پیش تر در فیلم بین ستاره‌ای نیز با نولان همکاری کرده بود مدیریت فیلمبرداری را برعهده داشت. نولان و هویتما هردو به این نتیجه رسیدند که دوربین‌های ۷۰ میلی‌متری آی مکس بهترین گزینه ای است که می‌توانند از آن استفاده کنند تا چیزی را که می‌خواهند به تصویر بکشند. استفاده از دوربین‌ها باعث شده کیفیت تصویری فیلم به طرز خیره کنننده ای بالا باشد. نولان می‌خواست تا آنجا که می‌تواند همه چیز واقعی باشد و برای خلق لوکیشن و حتی نور از جلوه‌های ویژه کامپیوتری استفاده نکند. نولان حتی برای خلق و طراحی ناوشکنها که بخش مهمی از فیلم نیز هستند از نمونه‌های واقعی مربوط به جنگ جهانی استفاده کرد و فقط جزئیات آنها را با کامپیوتر کامل کرد. همچنین برای خلق و تصویر سازی واقعی میدان جنگ از جمله انفجارها و بعضی جزئیات مربوط به بندر دانکرک نیز از تکنولوژی سی جی آی استفاده شد. فیلمبرداری برای چندین ماه ادامه داشت و نهایتاً کار در لس آنجلس به پایان رسید.

پس از تولید

لی اسمیت وظیفه تدوین فیلم را برعهده دارد. کار تدوین فیلم زیر نظر نولان در لس آنجلس انجام شد. نولان مراحل تدوین و صداگذاری‌های دانکرک را یکی از سخت‌ترین تجربه‌های زندگی خود می‌داند. کمپانی انگلیسی دابل نگتیو مسئولیت ساخت جلوه‌های ویژه را عهده‌دار شد. با آنکه نولان در طول ساخت فیلم در کمترین حد ممکن از جلوه‌های ویژه استفاده کرد اما مجبور شد برای ساخت بعضی از صحنه به خصوص سکانس‌های مربوط به نبردهای هوایی از جلوه‌های ویژه دیجیتال استفاده کند.

موسیقی

در ۱ ژانویه ۲۰۱۶، هانس زیمر اعلام کرد که وی موسیقی این فیلم را خواهد ساخت. این فیلم ششمین همکاری بین نولان و زیمر محسوب می‌شود. نولان به زیمر توضیح داده بود که تعلیق مهمترین عنصر در دانکرک است و زیمر هم در بعضی از قطعات و به خصوص قطعه هشت دقیقه ای سوپرمرین از صدای تیک تاک ساعت برای ساخت موسیقی فیلم بهره برد. نولان بعد از گوش دادن به تم افتتاحیه فیلم به زیمر گفت این دقیقاً همان چیزی است ما برای دانکرک لازم داریم. آلبوم موسیقی فیلم در تاریخ ۲۱ ژوئیه ۲۰۱۷ توسط واتر تاور موزیک در دسترس عموم قرار گرفت.

قطعه‌ها
موسیقی متن دانکرک
موسیقی متن اثر هانس زیمر
پخش     ۲۱ ژوئیه ۲۰۱۷ توسط واتر تاور موزیک
سبک     موسیقی فیلم
زمان     ۵۹:۴۶
ناشر     واتر تاور موزیک
شماره     نام     مدت
۱.     «مول»     ۵:۳۵
۲.     «ما نیاز داریم ارتش برگردد»     ۶:۲۸
۳.     «لرزش سرباز»     ۲:۵۲
۴.     «سوپرمرین»     ۸:۰۳
۵.     «موج»     ۳:۴۸
۶.     «برادران قهرمان»     ۵:۰۴
۷.     «انگیزه ناگهانی»     ۲:۳۶
۸.     «خانه»     ۶:۰۲
۹.     «نفت»     ۶:۱۰
۱۰.     «تغییر ۱۵ (دانکرک)»     ۵:۵۱
۱۱.     «تیتراژ پایانی»     ۷:۱۲
پخش

فرش قرمز در ۱۳ ژوئیه ۲۰۱۷ در انگلستان برگزار شد و سینمای اودئون میدان لستر در لندن تبدیل به اولین سینمایی شد که دانکرک در آن اکران شده‌است. اکران عمومی فیلم از تاریخ ۲۱ ژوئیه آغاز خواهد شد. این چهارمین فیلم نولان است که در سومین هفته ماه ژوئیه اکران می‌شود زیرا برادران وارنر معتقد است دیدن فیلم‌های نولان در این زمان سال بیشتر از هر وقت دیگری برای تماشاگران لذت دارد. دانکرک در ۱۲۵ سالن آی مکس به صورت ۷۰ میلی‌متری اکران می‌شود که چنین چیزی در ۲۵ سال گذشته بی‌سابقه بوده‌است. نولان به تماشاگران توصیه کرده اگر قصد دیدن فیلم را دارند در بهترین سینماهای آی مکس به تماشایش بنشینند زیرا او فیلمش را برای این فرمت ساخته و معتقد است تماشای دانکرک در سینماهای آی مکس لطف دیگری دارد.

بازاریابی

طبق برنامه‌ریزی‌های وارنر برادرز اولین پیش‌پرده‌های فیلم در زمان اکران جوخه خودکشی به روی پرده رفت که با استقبال تماشاگران همراه شد. اولین تریلر رسمی فیلم در اواسط دسامبر ۲۰۱۶ بر روی اینترنت قرار گرفت که با بازدید بسیار زیاد همراه بود و همچنین در شبکه اجتماعی توئیتر نیز سهم زیادی از بحث‌های کاربران را به خود اختصاص داد. وارنر بردارز پیش پرده‌های دانکرک را پیش از فیلم‌های پرفروش و موفق خود همچون کونگ: جزیره جمجمه و زن شگفت‌انگیز ادامه داد. همچنین دو تریلر دیگر از دانکرک پخش شد که آخرین آنها در ۶ جولای و مدت کمی قبلاً از اکران رسمی فیلم بود که در این تریلر اطلاعات بیشتری از شخصیت‌ها و داستان فیلم مشخص می‌شود.

باکس آفیس

دانکرک سرانجام در ۲۱ ژوئیه ۲۰۱۷ به صورت گسترده اکران شد. در روز اول اکران دانکرک ۱۹٫۸ میلیون دلار در آمریکا و کانادا و ۲۱٫۲ نیز در باقی نقاط دنیا فروش کرد تا در پایان روز اول اکران خود در مجموعه ۴۱ میلیون دلار بلیط فروخته باشد. دانکرک با بودجه ای ۱۵۰ میلیونی ساخته شده‌است. در پایان هفته اول اکران فیلم دانکرک توانست با پشت سر گذاشتن فیلم‌هایی همچون مرد عنکبوتی: بازگشت به خانه و جنگ برای سیاره میمون‌ها با فروشی ۵۰ میلیون دلاری در صدر جدول باکس آفیس آمریکای شمالی قرار بگیرد. دانکرک ۵۵ میلیون دلار نیز در خارج از آمریکا فروخت تا فروشش در پایان هفته اول اکران به رقم ۱۰۵ میلیون دلار برسد. در هفته دوم اکران فروش فیلم ۴۴٫۳٪ افت کرد و توانست ۲۸ میلیون دلار فروش کند اما با این حال با اختلاف کمی نسبت به فیلم تازه اکران شده فیلم شکلک توانست در رتبه اول باکس آفیس قرار بگیرد. دانکرک بعد از دو هفته جمع فروش جهانی خود را به عدد ۲۳۲٫۸ میلیون دلار رساند.

بازخورد
با احتساب نظرات منتقدین دانکرک تحسین شده‌ترین فیلم کریستوفر نولان تا به امروز است.

دانکرک همچون فیلمهای قبلی نولان با استقبال بسیار خوب منتقدان همراه بود. نکته قابل توجه اما اینجاست که منتقدان بیشتر از جنبه‌های فنی فیلم تعریف کردند و برخلاف آثار قبلی نولان کمتر کسی دربارهٔ فیلمنامه اظهار نظر کرد و حتی بعضی از منتقدان دانکرک را از نظر داستانی فیلم ضعیفی دانستند.. تعریف اغلب منتقدان پیرامون موسیقی هانس زیمر و فیلمبرداری و قدرت کارگردانی کریستوفر نولان بود. فیلم تاکنون در سایت راتن تومیتوز بر اساس ۲۵۸ نقد نمره ۹۲/۱۰۰ را گرفته‌است و در متاکریتیک نیز با احتساب ۳۹ نقد امتیاز ۹۴/۱۰۰ را دارد. نظرات کلی منتقدان نشان دهنده این است که دانکرک یکی از برترین فیلم‌های جنگی در تاریخ سینماست. همچنین دانکرک از نظر کاربران سایت بانک اطلاعات اینترنتی فیلم‌ها یکی از ۲۵۰ فیلم برتر تاریخ سینماست. این هفتمین فیلم نولان است که در این جدول قرار گرفته و این مسئله در حالی اتفاق افتاده که نولان تاکنون فقط ده فیلم ساخته‌است. همچنین در آلوسینه هم دانکرک موفق شده در مجموعه امتیاز ۴٫۱/۵ را کسب کند که این نمره از روی ۲۲ نقد بدست آمده‌است. در سینما اسکور نیز دانکرک موفق شده درجه A- دریافت کند.

نظرات منتقدان

    پیتر بردشاو در گاردین به فیلم امتیاز ۱۰۰/۱۰۰ داده و نوشته: «یک فیلم قدرت‌مند و با ساختی دقیق که داستانی برای گفتن دارد و به خاطر نشان دادن صحنه‌های آخرالزمانی و از مد افتاده گرفتار کلیشه‌ها نمی‌شود. نمایشی از شرم به وسعت یک ساحل که با سربازانی زامبی‌وار از شکست آلوده شده‌است. دنیایی خشن و مردانه که به ندرت شخصیت مونثی در آن دیده می‌شود. دانکرک بهترین فیلم نولان تا به امروز است.»
    تاد مک کارتی در هالیوود ریپورتر به فیلم امتیاز ۱۰۰/۱۰۰ داده و توانایی نولان در ساخت سکانس‌های جنگ را ستوده و نوشته: «دانکرک یک شاهکار امپرسیونیستی است. این اولین کلماتی نیست که در توصیف یک بلاک‌باستر تابستانی که توسط یکی از بزرگ‌ترین کارگردان‌های عامه‌پسند ساخته شده، می‌شنوید. اما دانکرک یک فیلم جنگی است که مشابهش را کمتر دیدیم، فیلمی که برای ساختش هزینهٔ بسیاری شده اما بیشتر از آن که صحنه‌های بزرگ و سکانس‌های چشم‌نواز ارائه کند، لحظات شخصی، فوق‌العاده عمیق و درگیرکننده به ارمغان می‌آورد.»
    کریس ناشاوتی در انترتینمنت ویکلی نیز به دانکرک نمره کامل ۱۰۰/۱۰۰ داده و در بخشی از نقد خود نوشته: «این همان مدل فیلم‌سازی با بودجهٔ عظیم است که می‌تواند هنر لقب بگیرد. دانکرک همچنین بدون شک بهترین فیلم سال تا به اینجا است.»
    مت سینگر در اسکرین کرانچ واکنش نسبتاً متوسطی به فیلم داشته و معتقد است با اینکه دانکرک از لحاظ فنی فیلمی جذاب است اما در بخش فیلمنامه دچار مشکلات جدی است. سینگر امتیاز متوسط ۷۰/۱۰۰ را به دانکرک داده و در بخشی از نقد خود نوشته: «اگر تمام کاراکترهای فیلم به اندازهٔ بخش‌های هوایی و دریایی فیلم پرداخته شده بودند، دانکرک فیلم بهتری می‌شد. اما حالا فیلم تجربه ای احساسی با ظاهری چشم نواز و نبردهایی تنش زا است. در لحظات نادر و آرامی، ما به شنیدن صدای سازی نامتعارف در آهنگ‌های هانس زیمر دعوت می‌شویم: صدا تیک تاک یک ساعت. یادآوری اینکه در حالی که نولان می‌تواند با زمان بازی کند، قهرمان‌هایش از این کار عاجز هستند»
    برایان تورت در یواس‌ای تودی دانکرک را فیلم راضی کننده ای می‌داند و معتقد است فیلم از لحاظ فنی جزو بهترین‌های تاریخ سینماست. او در بخشی از نقد خود دربارهٔ موسیقی هانس زیمر اینگونه نوشته‌است: «دانکرک یکی از بهترین موسیقی‌های متن فیلم‌های چند سال اخیر را دارد و آهنگ‌های هانس زیمر به اندازهٔ یک شخصیت در فیلم نقش بازی می‌کنند. ملودی‌ها شکوهمند هستند و زیمر با خلق آهنگ‌هایی از جنس تیک تاک ساعت در صحنه‌های اکشن، نیرویی منفجرکننده به وجود آورده‌است.»
    پیتر دبروج در ورایتی امتیاز کامل به فیلم داد و موسیقی هانس زیمر و کارگردانی نولان را ستود. او در بخشی از نقد خود نوشت: «این همان چیزی است که تماشاگرها از نولان می‌خواند. استاد صحنه‌های خارق العاده، برای اولین بار امضای خود را پای یک اثر تاریخی حک می‌کند.»
    رابی کالین در دیلی تلگراف به فیلم امتیاز کامل داد و نوشت: «فیلم خارق‌العادهٔ جدید نولان اثری جنون‌آمیز و پرشکوه است که باید در بهترین و بزرگ‌ترین پردهٔ سینما دیده شود. اما ظاهر چشم‌نواز آن در به تصویر کشیدن نبردهای جنگ جهانی دوم خلاصه نمی‌شود، مانند تمام فیلم‌های بزرگ در زیرژانر جنگ، تک تک لحظاتش میخکوب‌کننده است.»
    سایت طرفداران راجرت ایبرت نیز سه نیم ستاره از چهار ستاره به فیلم داد و آنرا موفقیتی دیگری برای نولان توصیف کرد.
    منتقد نیویورک دیلی نیوز نیز به فیلم امتیاز ۹۰/۱۰۰ داد و نوشت: «اجازه دهید باقی کارگردانان با سربازان اسباب بازی و جلوه‌های کامپیوتری خوش باشند. نولان کار ویژه ای انجام داده‌است دانکرک جایگاه خاصی برای قهرمان پروری، مهربانی، بخشش دارد. بعد از دیدن دانکرک ایمان میاورید امید یک اسلحه است. شاید مهمترین آنها باشد.»

دقت تاریخی
از زمان اکران شدن فیلم حرف و حدیث‌هایی پیرامون بحث درستی فیلم از لحاظ تاریخی مطرح شد که موافقان و مخالفان خاص خود را داشت. تاریخدانان و کارشناسان معتقدند صحنه‌های مربوط به نبردهای تن‌به‌تن هوایی هواپیماهای نیروی هوایی بریتانیا از لحاظ تاریخی بسیار درست است و عملیات واقعی نیز به خاطر نبود سوخت کافی همان‌طور که در فیلم به تصویر کشیده شده فقط یک ساعت طول کشیده‌است. اما از جمله اشتباهاتی که فیلم از لحاظ تاریخی داشته این است که در فیلم می‌بینم نیروهای آلمان به منظور تشخیص نیروهای دشمن و خودی دماغه هواپیماهای خود را به رنگ زرد درمیاورند. این در صورتی است که ارتش آلمان این کار را بعد از عملیات دانکرک انجام داد. همچنین برخلاف چیزی که در فیلم می‌بینم در هنگام عملیات دانکرک آب و هوا همچون چیزی که در فیلم نشان داده می‌شود طوفانی نبوده‌است. نولان در مصاحبه ای توضیح داده که از این مسئله آگاه بوده و برای فضاسازی بیشتر آب و هوا را اینگونه در فیلم طراحی کرده‌است.همچنین به عقیده چند تن از کارشناسان بعضی از جزئیات فیلم از جمله طراحی‌های لباس سربازان بریتانیا چندان دقیق و طبق واقعیت نیست. از جمله اشتباهات دیگری که کارشناسان به آن اشاره کردند بحث حضور برتارم رمزی یکی از فرماندهان نیروی دریایی بریتانیا بود. رمزی مسئول و طراح عملیات تاریخی دانکرک می‌باشد و رهبری نیروی هوایی را در این عملیات برعهده داشت. رمزی در طول تخلیه دانکرک به خاطر اهمیت شخصیتی که داشت در شهر دوور (شهری در جنوب انگلستان) باقی ماند و برخلاف چیزی که در فیلم نشان داده می‌شود حضور مستقیمی در تخلیه دانکرک نداشت. با این حال اما اکثر تاریخدانان معتقدند فیلم در مجموع از لحاظ تاریخی درست عمل کرده و به خصوص در نشان دادن صحنه‌های درگیری کشتی‌ها با نیروی هوایی آلمان و همچنین جزئیات فنی مربوط به عملیات تخلیه دانکرک و بازگشت سربازان به انگلستان بسیار خوب عمل کرده‌است.

++++++++++
محصول : آمریکا , انگلیس , فرانسه , هلند
ستارگان : Tom Hardy, Harry Styles, Mark Rylance, Kenneth Branagh
کارگردان : Christopher Nolan

خلاصه داستان :
دانکرک ، فیلمی تاریخی و جنگی به کارگردانی ، نویسندگی و تهیه‌کنندگی کریستوفر نولان است. داستان فیلم در جنگ جهانی دوم اتفاق می‌افتد و درباره‌ی تخلیه نیروهای بریتانیا ، فرانسه و بلژیک از شهر دانکرک در فرانسه می‌باشد. در جریان این عملیات تاریخی بیش از ۸۰۰ قایق نظامی ارتش بریتانیا جان دست‌کم ۳۳۵ هزار سرباز انگلیسی و فرانسوی را که در محاصره ارتش آلمان‌ها گرفتار شده بودند ، نجات دادند و…


فیلم دانکرک تولید مشترک بین کشورهای هلند ، انگلستان ، فرانسه و آمریکا است. نولان این فیلم را به‌ گونه‌ای نوشته تا داستان را از ۳ زاویه نشان دهد. هوا ، زمین و دریا. در این فیلم سعی شده که با تصاویر و جزئیات شگفتی و تعلل خلق شود و فیلم به همین دلیل دیالوگ‌های کمی دارد. فیلمبرداری این فیلم در دانکرک فرانسه آغاز و در لس‌آنجلس تمام شد. تاریخ اکران فیلم ۲۱ ژوئیه ۲۰۱۷ اعلام شده است. دانکرک با مدت زمان ۱۰۶ دقیقه کوتاه‌ترین فیلم کریستوفر نولان محسوب می‌شود. در خلاصه داستان فیلم آمده است ، سربازان متحد از انگلیس ، کانادا ، بلژیک و فرانسه توسط سربازان مسلح آلمانی در سواحل دانکرک محاصره شده‌اند و بدین صورت عملیات تخلیه دانکرک از ۲۶ مه تا ۴ ژوئن ۱۹۴۰ شکل می‌گیرد و…
++++++++++

۱۰ فیلم مهمی که باید قبل از تماشای دانکرک ببینید
نویسنده: اسماعیل دلخموش

چند هفته‌ای است که دانکرک (Dunkirk) فیلم جدید کریستوفر نولان در ایالات متحده آمریکا آغاز به اکران کرده و مورد توجه و تمجید منتقدان قرار گرفته است. در عین حال بررسی فیلم‌های پرفروش باکس‌آفیس در هفته‌های گذشته هم نشان می‌دهد که آخرین فیلم نولان برای دو هفته متوالی پس از شروع اکران در صدر جدول فیلم‌های پرفروش قرار داشت و این هفته هم (هفته سوم) دومین فیلم پرفروش سینماهای آمریکا بود.

در این مقاله ۱۰ فیلم سینمایی مهم را بررسی کرده‌ایم که تماشای آن‌ها برای بهتر دیدن و درک کردن فیلم دانکرک الزامی به نظر می‌رسند. بعضی از این فیلم‌ها مستقیما مورد توجه نولان بوده و این کارگردان از تاثیر این فیلم‌ها بر دانکرک سخن گفته است. تعداد دیگری از فیلم‌های این لیست از شاهکارهای تاریخ سینما در حوزه فیلم‌های جنگی به حساب می‌آیند و قطعا باید پیش از دیدن فیلم نولان، آن‌ها را هم دیده باشید. با دیجی‌کالا مگ در بررسی این ۱۰ فیلم همراه باشید.


۱- در جبهه غرب خبری نیست

فیلم سینمایی تحسین‌شده و اسکارگرفته‌ی «در جبهه غرب خبری نیست» (All Quiet on the Western Front) در سال ۱۹۳۰ ساخته شد. این ساخته لوییس مایلستون کارگردان مولداویایی تبار زاده آمریکا یکی از فیلم‌های کلیدی تاریخ سینما در حوزه توصیف جنگ است. کریستوفر نولان معتقد است شدت و وحشت موجود در جنگ جایی بهتر از فیلم «در جبهه غرب خبری نیست» به نمایش در نیامده است.

«در جبهه غرب خبری نیست» روایتگر سرنوشت تعدادی نوجوان آلمانی است که معلم‌شان آن‌‎ها را قانع کرده برای شرکت در جنگ جهانی اول ثبت نام کنند. فیلم در طول بسط این روایت، تجربه این نوجوانان را از حضور در میدان نبرد نشان می‌دهد.

این فیلم که به طرز فوق‌العاده‌ای کارگردانی شده و از آثار شاخص سینمای آمریکا در دهه ۳۰ میلادی است برای درک جنگ و دشواری‌های آن ضروری به نظر می‌رسد.


۲- نبرد الجزیره

«نبرد الجزیره» ( The Battle of Algiers) فیلمی جنگی محصول سال ۱۹۶۶ است که توسط کارگردان ایتالیایی جیلو پونته‌کوروو ساخته شده. فیلم که محصول مشترک کشورهای ایتالیا و الجزایر است روایتگر جنگ مردم الجزایر با نیروهای دولت فرانسه در دهه پنجاه میلادی است؛ نبردهایی که برای رهایی از استعمار و سلطه فرانسه در شمال آفریقا اتفاق افتاد. در سال ۲۰۱۲ و پس از رای‌گیری مجله سایت اند ساوند از کارگردانان و منتقدان مطرح سینمایی، این فیلم به عنوان ۴۸ مین فیلم در میان ۲۵۰ فیلم برتر تمام تاریخ سینما انتخاب شد. نمایش این فیلم که در دوران خود بسیار جنجالی بود تا ۵ سال پس از ساخت آن در کشور فرانسه ممنوع بود.

نبرد الجزیره، برنده شیر طلایی جشنواره ونیز از نظر نولان فیلمی است که تاریخ مصرف ندارد و روایت واقع‌گرایانه آن بر مخاطب موثر است. این فیلم که به عنوان یکی از بهترین فیلم‌های تاریخ سینما در میان فیلم‌های جنگی مطرح شده است و عموم تماشاگران را طی دهه‌ها با خود همراه کرده، یکی از فیلم‌هایی است که حتما باید پیش از دیدن آخرین فیلم کریستوفر نولان دیده باشید.


۳- نجات سرباز رایان

«نجات سرباز رایان» (Saving Private Ryan) یکی از بهترین فیلم‌های استیون اسپیلبرگ، ماجرای ۸ سرباز آمریکایی است که قصد دارند یک سرباز چترباز را نجات دهند. یکی از صحنه‌های درخشان فیلم، صحنه معروف به Omaha Beach است. این صحنه به عنوان یکی از واقع‌گرایانه‌ترین صحنه‌های جنگی در تاریخ سینما شناخته می‌شود. به باور بعضی از کارشناسان این صحنه ۲۴ دقیقه‌ای احتمالا بزرگترین دستاورد هنری اسپیلبرگ است. این فیلم که برنده ۵ جایزه اسکار شده از مجموعه فیلم‌های جنگی است که به عنوان یک سینمادوست به هیچ عنوان نباید از دستش بدهید.


۴- غلاف تمام‌فلزی

«غلاف تمام‌فلزی» (Full Metal Jacket) یکی از آخرین فیلم‌های استنلی کوبریک درباره یک گروه از سربازان آمریکایی است که برای شرکت در جنگ ویتنام آماده می‌شوند و در روند پیشرفت قصه با تجربه ترسناک این نظامیان هنگام حضور در این جنگ آشنا می‌شویم. این فیلم یک سال پس از فیلم موفق «جوخه» (Platoon) ساخته الیور استون روی پرده آمد و در آغاز تا حدی زیر سایه این فیلم قرار داشت اما در گذر زمان خود را به عنوان چنان فیلم موثری معرفی کرد که در حال حاضر در مقایسه با فیلم جوخه از شهرت بیشتری برخوردار است. بعضی از کارشناسان معتقدند استنلی کوبریک از جمله کارگردانانی است که بر شیوه‌های کاری کریستوفر نولان در سینما اثر گذار بوده است.


۵- مزد ترس

یکی از بخش‌های مهم سینمای نولان تعلیقی است که این کارگردان در اغلب فیلم‌های خود از آن بهره می‌برد. در واقع تعلیق در آثار نولان صرفا به عنوان بخشی از یک ژانر سینمایی به کار گرفته نمی‌شود بلکه از طریق آن واکنش‌های تماشاگران هم کنترل می‌شود.

«مزد ترس» (The Wages of Fear) فیلمی است خاص در تاریخ سینما. فیلمی که نخل طلای کن و خرس طلای جشنواره فیلم برلین را ازان خود کرد.

فیلم درباره چهار مرد است که قصد دارند یک محموله نیتروگلیسرین را به یک میدان نفتی در جنگل‌های جنوبی آمریکا برسانند. در طول فیلم با بالا گرفتن تضاد میان شخصیت‌ها، تنش و احساس اینکه مرگ به شدت نزدیک است بر فضای فیلم غالب می‌شود. مزد ترس اثر آنری-ژرژ کلوزو یک نمونه فوق‌العاده از فیلم‌های پرتعلیق در تاریخ سینما است.


۶- طمع

«طمع» (Greed)، شاهکار اریش فن اشتروهم کارگردان آمریکایی- اتریشی است. فیلمی صامت از اعماق تاریخ سینما (ساخته سال ۱۹۲۴) که نسخه اصلی‌اش ۷ ساعت و ۴۲ دقیقه بود اما نهایتا در قالب یک فیلم ۲ ساعت و ۲۰ دقیقه‌ای به نمایش درآمد.

فیلمی که یکی از نمونه‌های درخشان و اولیه تاریخ سینما در داستان‌گویی از طریق تصویر است. نولان معتقد است فیلم طمع از نمونه‌هایی است که امکانات یک داستان‌گویی ناب بصری را جستجو و کشف می‌کند. مسیری که او پس از سال‌ها پیشرفت سینما، در دانکرک دنبال کرده است.

در فیلم طمع داستان یک دندان‌پزشک و همسرش را دنبال می‌کنیم که پس از دوره‌ای از زندگی و تبدیل شدن به افرادی بی‌نهایت طمع‌کار زندگی‌شان را ویران می‌کنند.


۷- خبرنگار خارجی

نولان از این فیلم آلفرد هیچکاک یاد کرده و گفته است در دانکرک از صحنه غرق شدن هواپیمای فیلم خبرنگار خارجی (Foreign Correspondent) الهام گرفته است. نولان در یک مصاحبه با موسسه فیلم بریتانیا گفته است هیچ تلاشی برای خلق تعلیق سینمایی و قصه‌گویی تصویری بدون وجود هیچکاک کامل نمی‌بود.

این تریلر جاسوسی ماجرای یک خبرنگار آمریکایی را روایت می‌کند که از نیویورک به اروپا فرستاده می‌شود. این خبرنگار قصد دارد ماجرای یک توافق مخفی میان دو کشور اروپایی را کشف کند اما شرایط از روند طبیعی خود خارج شده و این خبرنگار به همراه یک زن تلاش می‌کنند گروهی از جاسوس‌ها را شناسایی کنند.

هیچکاک در خبرنگار خارجی مجموعه‌ای از ژانر‌ها را در خدمت گرفته و با آن‌ها بازی می‌کند. فیلمی با دیالوگ‌های هوشمندانه و کاملا سرگرم‌کننده.


۸- خط باریک سرخ

در سال ۲۰۱۱ بود که نام ترنس مالیک کاگردان فیلم «خط باریک سرخ» (The Thin Red Line) سر زبان‌ها افتاد. او در آن سال موفق شد بخاطر فیلم دیگرش «درخت زندگی» (The Tree of Life) نخل طلای جشنواره کن را بدست آورد. با این وجود مالیک کارگردان بزرگی است که در چند دهه گذشته فعالیت‌های گزینشی و محدودی داشته.

مالیک خط باریک سرخ را در سال ۱۹۹۸ و پس از ۲۰ سال دوری از سینما ساخت. فیلم که از نظر تاریخی داستانی مرتبط با جنگ جهانی دوم و ماجرای مبارزه سربازان آمریکایی با سربازان ژاپنی برای در هم شکستن آخرین مقاوت‌های ارتش ژاپن است.

فیلم بیش از آنکه درباره جنگ باشد درباره احساسات پیچیده رزمندگان است و همین هم اثر را به نمونه‌ای متفاوت و به‌یادماندنی در سینمای جنگی بدل کرده است.

بسیاری از منتقدان اعتقاد دارند که خط باریک سرخ بدون شک یکی از بهترین فیلم‌های جنگی تمام دوران‌ها و یکی از بهترین آثار ترنس مالیک است. دیدن این نمونه‌های ناب از سینمای جنگ قطعا پیش از دیدن اثر آخر نولان ضروری به نظر می‌رسد.


۹- اینک آخرالزمان

«اینک آخرالزمان» (Apocalypse Now) از نگاه بعضی از منتقدین شاهکار فرانسیس فورد کاپولا و از نظر بعضی دیگر، اثری است که نتوانست به اندازه «پدرخوانده» بدرخشد. این فیلم پر سر و صدا، ماجرای سروان بنجامین ویلارد را دنبال می‌کند که باید در طول جنگ ویتنام برای انجام ماموریتی به جنگل‌های کامبوج برود و سرهنگ کرتز را که می‌گویند دیوانه شده بکشد.

کاپولا این اثر را در سال ۱۹۷۹ و با اقتباس از کتاب دل تاریکی اثر جوزف کنراد ساخت. همان سال اینک آخر الزمان موفق شد در کنار فیلم «طبل حلبی» نخل طلای جشنواره کن را به دست آورد.

به هر حال این نمونه که از نظر بعضی از منتقدان شاهکاری در هماهنگی صدا، تصویر و بازی بازیگران به حساب می‌آید فیلمی است که باید قبل از دیدن فیلم‌های جنگی این روزها مثل دانکرک، دیده شود.


۱۰- بیا و ببین

«بیا و ببین» (Come and See) ساخته الم کلیموف کارگردان روس در نگاه بسیاری از منتقدان به عنوان بهترین فیلمی شناخته می‌شود که در طول تاریخ سینما درباره جنگ ساخته شده. فیلم که فضای رعب‌آور، یاس‌برانگیز و تلخ جنگ جهانی دوم را نشان ‌می‌دهد تلاش می‌کند مخاطب را با وجوهی پیشتر ناشناخته از این جنگ آشنا کند.

بیا و ببین روایتگر ماجرای پسری نوجوان است که بعد از پیدا کردن یک اسلحه به نیروهای شوروی می‌پیوندد و علیه آلمان‌ها می‌جنگد. فیلم با ترکیب صدا و تصاویر خلاقانه و ناب تلاش می‌کند تجربه‌ای تکان‌دهنده را برای مخاطب رقم بزند و همانطور که نام آن نشان می‌دهد، دست تماشاگر را بگیرد تا «بیاید» و رنج‌های عظیمی که در آن تاریخ و آن جنگ بر مردم رفته است را «ببیند».
++++++++++

نقد و بررسی فیلم دانکرک ( Dunkirk )

نبرد " دانکرک " در جنگ جهانی دوم، از جمله رویدادهایی است که هنوز واقعیت های آن به درستی مشخص نشده چراکه مجموعه ای از اتفاقات عجیب و غیرقابل انتظار در آن رخ داد که تاریخ نویسان نتوانسته اند دلیل منطقی برای آن بیابند. نبرد دانکرک از نقطه ای آغاز شد که ارتش آلمان نازی پس از پشت سر گذاشت خاک بلژیک و هلند، سربازان ارتش های فرانسه و بریتانیا را غافلگیر و محاصره کردند. در این شرایط، ارتش بریتانیا که شامل حدود 400 هزار سرباز می شد، راهی جز تسلیم شدن یا رفتن به سوی شمال فرانسه و حضور در منطقه ای ساحلی به نام دانکرک نداشتند. این منطقه ساحلی فاصله اندکی با خاک بریتانیا داشت و سربازان امید داشتند تا بتوانند توسط کشتی هایی که از خاک بریتانیا ارسال می شود، از مهلکه خارج شوند و به دست نیروهای آلمانی نیفتند.

اما در حالی که ارتش آلمان به راحتی می توانست 400 هزار سرباز را نابود کرده و بریتانیا را به تسخیر خود درآورد، در هنگام پیشروی به سوی دانکرک با پیغام عجیب و تاریخی هیتلر مواجه شدند که فرمان توقف پیشروی به سوی دانکرک را صادر نمود، فرمانی که با خشم ژنرال ها و فرماندهان ارتش آلمان مواجه شد. در فرصت پیش آمده، تعداد زیادی از کشتی ها و حتی قایق های کوچک ماهیگیری به سرعت از بریتانیا عازم دانکرک شدند تا بتوانند سربازان بریتانیایی را تخلیه کنند که این اتفاق تا حد زیادی نیز موفقیت آمیز بود و بریتانیا توانست از انهدام و فروپاشی کامل جان سالم به در ببرد.

واقعه دانکرک در سالهای بعد توسط بریتانیا به عنوان یک رویداد مقدس نامگذاری شد و نماد شجاعت و ایستادگی سربازان در جنگ جهانی دوم. اما بسیاری از تاریخ نویسان و البته فرماندهان آلمانی معتقد بودند که شخصِ هیتلر هرگز علاقه ای به تسخیر بریتانیا نداشت و با جلوگیری از قتل عام سربازان بریتانیا در دانکرک قصد داشت این پیغام را به حکومت بریتانیا مخابره کند که هدف آلمان ها  شوروی است و نه بریتانیا!

ایده ساخت یک فیلم سینمایی براساس نبرد دانکرک سالها پیش در اوج دوران جوانی به ذهن کریستوفر نولان رسید اما وی در نهایت تصمیم گرفت تا پس از ساخت فیلم « بین ستاره ای » به سراغ آن برود و نخستین اثر جنگی - تاریخی خود را مقابل دوربین ببرد؛ اثری که کوتاه ترین فیلم کریستوفر نولان در دوران فیلمسازی اش می باشد و تمایز ویژه ای با دیگر آثار ساخته شده از او دارد.

داستان فیلم از سه زاویه مختلف زمین، دریا و آسمان روایت می شود و نولان در این اثر قصد داشته نبرد دانکرک را از دیدگاه و منظرهای مختلف روایت نماید. نخستین دیدگاه مربوط به ساحل دانکرک و سربازان گرفتار شده، دومی مربوط به پرواز جنگنده های بریتانیا به سمت ساحل دانکرک و سومی نیز سفر قایق های بریتانیایی برای تخلیه سربازان بریتانیایی می باشد. اما عمده داستان اصلی فیلم توسط سربازی به نام تامی ( فیون وایتهد ) روایت می شود که عاجزانه به دنبال فرار از ساحل دانکرک است اما هربار مجددا به ساحل بازی می گردد و...

« دانکرک » از بدو آغاز فیلم، بدون مقدمه ای طولانی و خسته کننده تماشاگر را به عمق ماجرا می برد و شخصیت های داستانش را به سرعت معرفی می کند تا فرصت کافی برای پرداختن به نبرد دانکرک را داشته باشد. فیلم به خوبی از اضافه گویی و رقم زدن داستانک های بی ارزش که اغلب آثار جنگ محور را در سالهای اخیر به سانتی مانتالیسم سوق داده خودداری کرده است و در اینجا خبری از سربازانی نیست که با همسران باردارشان مکالمه می کنند و یا پیام های محبت آمیز برای فرزندانشان ارسال می نمایند. نولان با هوشمندی کامل از گرفتار شدن در چنین دامی در اثر جنگی اش خودداری کرده تا شخصیت های فیلم بیشتر شبیه سربازان جنگی به نظر برسند که ترس ، فصل مشترک همه آنان بوده است.

اما ویژگی اصلی فیلم « دانکرک » که آن را در رده بهترین های آثار جنگی تاریخ سینما قرار می دهد ( یا شاید هم بهترین! ) آن است که نولان با وسواس فراوان سعی کرده تا محیط جنگ را دقیقاً با همان وضعیتی که در تاریخ رخ داده به تصویر بکشد و در این راه کاملاً موفق بوده است. در « دانکرک » برخلاف آثار جنگی تاریخ سینما، خبری از سربازان قهرمان و یا فرماندهانی نیست که گاهاً دیالوگ های شعارگونه سر داده و به یکباره فرمانی می دهند که به رستگاری سربازان منجر می گردد. اینبار داستان درباره نبرد خفقان آوری است که ترس و اضطراب در تمام آن چند روز بر سربازان و فرماندهان گرفتار شده در ساحل حاکم شده بود و راه فراری نیز برای آن وجود نداشت. آنها یا باید از یک سو تسلیم آلمانی می شدند که رحمی به اسیرهایش نداشت و آنها را قلع و قمع می کرد، یا به سوی دریا می رفتند و غرق می شدند! کورسوی امید آنها در این چند روز رسیدن قایق های بریتانیایی بود که باعث می شد نفس بکشند و انتظاری کشنده را در ساحل تجربه نمایند.

نولان در به تصویر کشیدن این حس ترس و خفقان، به بهترین نحو ممکن عناصر سینمایی را در کنار یکدیگر قرار داده است و تا جایی که امکان داشته سعی کرده تا از حیله های سینمایی برای به تصویر کشیدن این موقعیت استفاده نکند. به همین جهت اغلب صحنه های فیلم در دکورهای طبیعی فیلمبرداری شده اند و لحظات نفس گیر اثر نیز بصورت واقعی فیلمبرداری شده که تنها با کمک جلوه های کامپیوتری، رنگ و لعاب واقعی تری به آن افزوده شده است. صحنه های نبرد در « دانکرک » هرگز تا این اندازه در سینما واقعی نبوده و به راحتی می توان نام « دانکرک » را به عنوان واقعی ترین فیلم جنگی تاریخ سینما مطرح نمود.

فیلمبرداری « دانکرک » نیز فصل درخشان این اثر محسوب می شود که با تصمیم نولان و فیلمبردار مطرحش ، هویته ون هویتما ، با دوربین 70 میلیمتری IMAX فیلمبرداری شده و کیفیتی حیرت انگیز و عریض از جزئیات این نبرد تاریخی را در اختیار مخاطب قرار می دهد. ارزش فیلمبرداری فیلم مخصوصاً در هنگام صحنه های یورش جنگنده ها به سوی ساحل دانکرک نمایان می شود و مخاطب می تواند جزئیات بی نظیری از تصویربرداری را مشاهده نماید که تابحال در هیچ فیلم تاریخی با این جزئیات به تصویر کشیده نشده بود. صحنه هجوم سربازان به سوی دریا هنگام حملات، از جمله تاثیرگذارترین و ماندگاترین لحظات فیلم به شمار می رود. در تاریخ سینما نبردهای جنگی مطرحی به ثبت رسیده که از جمله مشهورترین آن نبرد نرماندی در فیلم « نجات سرباز رایان » بوده است. اما میزان جزئیات تصویری صحنه های جنگ در « دانکرک » بطور واضح بسیار بیشتر از هر فیلم جنگی - تاریخی دیگری در تاریخ سینماست.

در کنار هم قرار گرفتن عناصر سینمایی با بالاترین کیفیت ممکن، این دستاورد را برای تماشاگر به همراه داشته که با تمام وجود بتواند آنچه را که سربازان در آن چند روز وحشتناک پشت سر گذاشته اند را درک کنند و حتی خود را یکی از آنان متصور شود. خلاقیت نولان در پرداخت داستان فیلم به سمت و سویی سوق یافته که فیلم علی رغم حضور بازیگران مطرح، هرگز در جایگاه قهرمان پروری قرار نمی گیرد و قهرمانی را در جریان فیلم معرفی نمی کند. در واقع مخاطب با تماشای فیلم با تک تک سربازان گرفتار شده در ساحل ابراز همدردی می کند و با تماشای وضعیت بغرنجشان تحت تاثیر قرار می گیرد.

« دانکرک  » اگرچه اثر بازیگر محوری نیست اما بازیهای یکدستی دارد. نکته حائز اهمیت درباره فیلم جدید نولان ، استفاده او از چهره های جدیدی است که قبلاً تجربه حضور در یک فیلم سینمایی را نداشته اند. از جمله این بازیگران فیون واتهد و هری استایلز می باشند که دومی، تا پیش از اکران فیلم کماکان علامت سوال بزرگ در مقابل انتخاب نولان محسوب می شد اما باید گفت که آنها بهترین بازی های ممکن را از خود به نمایش گذاشته اند و نولان با تسلط کامل توانسته از بازیگران تازه کارش، بازیهای عالی بگیرد و آنها را در اولین قدم سینمایی شان در اوج نگه دارد. بازیگران مطرح دیگر فیلم از جمله تام هاردی، مارک ریلنس ، کیلیان مورفی .کنت برانا نیز در نقش های خود به بهترین نحو ممکن حضور یافته اند تا « دانکرک » در بخش بازیگری یکدست باقی بماند.

« دانکرک » معنا و مفهوم واقعی جنگ ویرانگر را به مخاطب انتقال می دهد تا مخاطب از آن دلزده شود و سودای جنگ آوری را برای همیشه در درون خویش خاموش کند. « دانکرک » تجربه ای بی نظیر از یک فیلم سینمایی را در اختیار مخاطبین قرار می دهد. تجربه ای که پس از سالها نیاز شدید به تماشای آن در فضای سینما و مشخصاً سینماهای IMAX را می طلبد. فیلم جدید کریستوفر نولان اینبار تمام ویژگی های موفقیت در فصل جوایز اسکار را داراست و به نظر می رسد که کار سختی برای موفق شدن در تمام رشته های اصلی نداشته باشد.قطعاً هیچ فیلمی در تاریخ سینما به اندازه « دانکرک » در ارائه یک تصویر واقعی از جنگ موفق نبوده و به راحتی می توان نام فیلم در رده آثاری قرار داد که می بایست سالها در کلاس های فیلمسازی به عنوان نمونه تدریس شود و از دستاوردهایش تقدیر شود. بطور خلاصه می توان گفت که اکران « دانکرک » تقریباً وضعیت فصل جوایز اسکار امسال را تعیین کرده است. « دانکرک » قطعا بهترین فیلم کریستوفر نولان تا به امروز است.


منتقد : میثم کریمی

به خانواده بزرگ جامعه مجازی مووی مگ بپیوندید

 

دانکرک dunk33rrDunkirk

کارگردان : Christopher Nolan

نویسنده : Christopher Nolan

بازیگران :      

Fionn Whitehead...Tommy

Mark Rylance...Mr. Dawson

Tom Hardy...Farrier

Harry Styles...Alex

رده سنی : PG-13 ( مناسب برای افراد بالای 13 سال)

ژانر : اکشن

زمان : 101 دقیقه 

++++++++++
خلاصه ای از آن چه که باید در مورد «دانکرک»، فیلم حماسی جدید کریستوفر نولان بدانید
حسین علی پناهی

کریستوفر نولان همیشه فیلم های بزرگ با داستان های پیچیده ساخته است و اگر چه فیلم جدید و حماسی او با نام «دانکرک» (Dunkirk) نیز پروژه ی سینمایی بزرگی محسوب می شود اما با فیلم های که تاکنون ساخته است نیز تفاوت های فاحشی دارد. وی در این فیلم داستانی پر از وحشت، ترس و اضطراب را روایت کرده و صحنه های عاطفی و تاثیرگذاری را به تصویر می کشند. این فیلم که هفته ی آینده اکران خواهد شد عرصه ای دیگر از استادی نولان را در حوزه ی ساخت فیلم به نمایش خواهد گذاشت. در این فیلم دیالوگ های بسیار کمی وجود دارد و شاید بتوان گفت که جنبه ی بصری فیلم و تصاویر خارق العاده ی ارائه شده از واقعه ی ساحل دانکرک بار اصلی فیلم را بر دوش می کشد. در واقع فیلم تنها داستان تخلیه نیروهای متفقین در ساحل دانکرک فرانسه را در سال های اول جنگ جهانی دوم روایت می کند.

نولان برای به تصویر کشیدن این حادثه ای شگفت انگیز از زمین، هوا و دریا به خوبی بهره برده است. در بخش زمینی فیلم با عنوان «The Mole» به معنای «موج شکن» که به دیواره ی صخره ای ساحل دانکرک اشاره دارد بیش از ۴۰۰٫۰۰۰ سرباز بریتانیایی نشان داده می شوند که بیش از یک هفته بی صبرانه منتظر ناوشکن های متفقین بودند تا به ساحل آمده و آن ها را از وضعیت بغرنجی که در آن گیر افتاده بودند نجات دهند. اما هواپیماهای آلمانی هرازچندگاهی پیدا شده و سربازان هراسان و درمانده ساحل دانکرک را بمباران می کردند و در تمام این مدت آن ها چاره ای جز به زیر آب رفتن و تلاش برای زنده ماندن نمی توانستند بکنند.

در بخش «The Air» داستان سه جنگنده ی اسپیت فایر نیروی هوایی سلطنتی بریتانیا روایت می شود که سفری یک ساعته را از پایگاه خود به سمت ساحل دانکرک انجام داده و به مقابله با بمب افکن های آلمانی می پرداختند. در قسمت پایانی داستان با عنوان «The Sea» نیز قایق های غیرنظامی به تصویر کشیده می شوند که هر روزه از بریتانیا به ساحل دانکرک رفته و به تخلیه ی نیروهای بریتانیایی گرفتار در این ساحل کمک می کنند. هر یک از این سه داستان روایت های متفاوت خود را دارند اما نولان همراه با تدوینگر همیشگی فیلم هایش، لی اسمیت، با مهارت تمام هر سه قسمت را در هم ترکیب کرده اند. داستان پردازی فیلم چنان خیره کننده است که تنها از مهارت و استادی کسی که فیلمی مانند «Memento» را ساخته است برمی آید.

بخش اعظم فیلم از دید شخصی به نام تامی، با بازی فیون وایت هد روایت می شود که بارها و بارها سعی می کند از ساحل دانکرک خارج شود اما هر بار به ساحل بازمی گردد. وی در تمام این مدت دیالوگ های کمی را به زبان می آورد و همواره حرکات و فعالیت های سرشار از اضطراب و ترس او، دوستش گیبسون، با بازی انورین برنارد و بعدها الکس، با بازی خارق العاده ی هری استایلز را می بینیم که توسط این دو از یک ناوشکن در حال غرق شدن نجات داده می شود. مایک رایلنس در این فیلم نقش کاپیتان یکی از قایق های غیرنظامی را ایفا می کند، کیلین مورفی سربازی بدون نام است که رایلنس در مسیر حرکت خود به سمت دانکرک از آب نجات می دهد و تام هاردی نیز نقش یکی از خلبانان جنگنده ی اسپیت فایر به نام فاریر را بر عهده دارد.

اگر چه نولان در این فیلم نقش نسبتاً کوتاهی به تام هاردی داده است اما او بدون شک یکی از قهرمانان اصلی فیلم «دانکرک» به شمار می آید. بدون شک تا روزها پس از دیدن این فیلم، بازی تام هاردی شما را تحت تاثیر قرار خواهد داد. اگرچه این فیلم بدون شک شما را به یاد فیلم های حماسی جنگ جهانی دوم مانند «نجات سرباز رایان» (Saving Private Ryan) و «تاوان» (Atonement) خواهد انداخت، که در فیلم دوم تنها ۵ دقیقه از حادثه ی ساحل دانکرک به تصویر کشیده می شود، اما تماشای فیلم شما را بیشتر از هر چیزی به یاد فیلم کمتر دیده شده «Overlord» ساخته ی استوارت کوپر در سال ۱۹۷۵ در مورد عملیات موسوم به «D-Day» خواهد انداخت. شاید شباهت این دو فیلم در حوزه ی پرداخت داستان از دید یک سرباز جوان و تجربیات او در لحظات سرنوشت ساز و حساس جنگ جهانی دوم باشد.

بدون شک فیلم «Overlord» نیز به خوبی درماندگی نیروها را در روز عملیات بازپس گیری ساحل دانکرک به تصویر می کشد اما باید اذعان کرد که فیلم «دانکرک» پا را فراتر گذاشته و ترس و وحشت مستولی شده بر سربازان بریتانیایی را با تک تک سلول های بدنتان حس خواهید کرد به طوری که خودتان را حاضر در تمامی صحنه های دلهره آور فیلم خواهید دید. در این فیلم نولان از تکنیک های فیلم برداری از زوایای خاصی استفاده کرده که قبلاً در هیچکدام از فیلم های او ندیده اید. موسیقی مسحور کننده ی هانس زیمر با رگه ی تیک تاک ساعت به شما یادآوری می کند که در این فیلم زمان با هیچ یک از طرفین یار نخواهد بود.
++++++++++
 کمپین اسکار «دانکرک» با یک اتفاق بی سابقه آغاز شد

طبق ادعای خبرگزاری ها برادران وارنر اقدامی بی سابقه را برای تبلیغ فیلم «دانکرک» آغاز کرده اند.

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، با نامه ای به تمام 8427 عضو آکادمی علوم و هنرهای فیلمسازی آمریکا، برادران وارنر از آنها دعوت کرده تا ساخته جدید کریستوفر نولان را به صورت بلوری 4K Ultra HD ببینند. این نخستین بار است که یک استودیو شرایطی را آماده می کند تا اعضای آکادمی بتوانند یک فیلم را با چنین کیفیتی ببینند. البته این اولین بار نیست که فیلم های کریستوفر نولان با شرایط خاص برای اعضای آکادمی به نمایش در می آیند. سال 2008 که او از «شوالیه تاریکی» رونمایی کرد هم وارنر اعلام کرد به همه اعضای آکادمی یک نسخه بلوری از فیلم را خواهد داد تا قسمت دوم از سه گانه «شوالیه تاریکی» را با کیفیت ببینند. آن زمان هم سابقه نداشت شرکتی حاضر شود نسخه های بلوری فیلمش را در اختیار اعضای آکادمی بگذارد.

در نامه ای که برادران وارنر به صورت ایمیل برای اعضای آکادمی ارسال کرده اند بیان شده که برای دیدن فیلم «دانکرک» با کیفیت ذکر شده، آنها باید تلویزیونی که قابلیت پخش فیلم های 4K Ultra HD را دارد و همین طور یک دستگاه پخش Ultra Blue-Ray داشته باشند. نکته خطرساز برای برادران وارنر این است که هنوز آمار دقیقی از تعداد اعضای آکادمی که چنین تکنتولوژی بالایی در منزل دارند مشخص نیست و ابتکار وارنر ممکن است باعث دیده نشدن فیلم توسط اعضایی شود که همیشه نسخه های DVD را می بینند. ضمن این که خیل قابل توجهی از اعضای آکادمی در سراسر جهان هستند و دسترسی به آنها به مراتب سخت تر هم هست.

جالب است بدانید در ماه جولای که این فیلم بر پرده سینماها ظاهر شد، آکادمی یک مراسم ویژه اکران برای اعضای خودش (که سنتی همیشگی برای فیلم های مختلف بوده) برگزار کرد. استقبال رای دهندگان آکادمی در سالن ساموئل گلدوین تیاتر به حدی بود که صف های طولانی برای آن درست شد و در اتفاقی بی سابقه سانس ویژه ای برای همان شب هم تنظیم شد تا همه بتوانند فیلم جدید کارگردان «تلقین» و «در میان ستارگان» را ببینند.

گفتنی است فیلم «دانکرک» و کریستوفر نولان تا این لحظه پیشتاز نظرسنجی های اسکار برای بردن جوایز بهترین فیلم و بهترین کارگردانی به حساب می آیند. هر چند گیرمو دل تورو و «شکل آب» لحظه به لحظه نزدیک تر می شوند. شاید این اقدام وارنر بتواند یک وجه تبلیغاتی خوب برای «دانکرک» شود تا این اثر تا روز پایانی پیشتاز بماند.
++++++++++
دانکرک

فیلم Dunkirk 2017 دانکرک دانکرک (Dunkirk) نامی است که کریستوفر نولان برای جدیدترین تجربه خود در زمینه کارگردانی و نویسندگی برگزیده است.  علاقه مندان به هنر سینما، کریستوفر نولان کارگردان مشهور هالیوود را بیشتر با فیلم های متفاوت و تحسین برانگیز از جمله The Dark Knight و Inception و Interstellar می شناسد. ویژگی سینمای کریستوفر نولان توجه به عمق وجودی شخصیت ها و احساسات و ترکیب هنر و بلاک باستر است. کریستوفر نولان تاکنون دوربین خود را بر موضوعات مختلفی، از کتاب های کمیک تا دنیاهای موازی، معطوف کرده است. حال این کارگردان ۴۵ ساله قصد دارد به گذشته و زمان رخداد جنگ جهانی دوم سفر کند. دانکرک (Dunkirk) نامی است که کریستوفر نولان برای جدیدترین تجربه خود در زمینه کارگردانی و نویسندگی برگزیده است. این فیلم که براساس واقعیت ساخته شده و روایتگر تخلیه نیروهای سه کشور بریتانیا، فرانسه و بلژیک از شهر دانکرک به دلیل حمله غافلگیرکننده ارتش آلمان است. کمپانی برادران وارنر ساخت فیلم را عهده دار است.

شاید علاقه مندان به فیلم های اکشن و صحنه های پرضد و خورد، به این دلیل که فیلم نامه دانکرک براساس حادثه ای تاریخی نوشته شده و این فیلم در زمره آثار ژانر علمی-تخیلی یا اقتباس از کتاب های کمیک قرار نمی گیرد، از جدیدترین ساخته کریستوفر نولان ناامید شوند. اما با شناختی که نسبت به سینمای نولان و فضای پرتنش حاکم در زمان جنگ جهانی دوم وجود دارد، بدون شک با صحنه های هیجان انگیزی روبه رو خواهیم شد. مسئولیت فیلم برداری دانکرک را هویته ون هویتما (فیلم بردار فیلم های Spectre و Interstellar و Her) بر عهده خواهد داشت و وی برای خلق صحنه هایی زیبا و غنی از لحاظ جلوه های بصری از دوربین های ۶۵ میلیمتری و آی مکس استفاده می کند. کریستوفر نولان در برخی از ساخته های خود از دوربین های آی مکس استفاده کرده است و در فیلم سینمایی Dark Knight شاهد یکی از برترین و خلاقانه ترین بهره گیری ها از این نوع دوربین در صحنه آغازین فیلم بودیم.

در لیست بازیگران فیلم دانکرک چهره هایی آشنا مشاهده می شوند که پیش از این نیز در ساخته های کریستوفر نولان حضور داشته اند. فیون وایت هد، که مدت زیادی از آغاز فعالیت های هنری اش نمی گذرد، نقش اصلی این فیلم را ایفا خواهد کرد. از بازیگران مطرح و سرشناس فیلم دانکرک می توان به تام هاردی، مارک رایلنس (برنده جایزه اسکار و بازیگر فیلم Bridge of Spies)، کنت برانا و کیلین مورفی اشاره کرد. همچین آنرین برنارد، هری استایلز (خواننده گروه وان دایرکشن)، جیمز دارسی، جک لودن، بری کئوگان و تام گلین کارنری در قالب نقش های فرعی به ایفای نقش خواهند پرداخت. نکته جالب در مورد بازیگران فیلم دانکرک، عدم حضور مایکل کین در این فیلم است. دانکرک اولین ساخته کریستوفر نولان از زمان اکران فیلم Insomnia در سال ۲۰۰۲ است که مایکل کین در آن حضور ندارد. با این حال ممکن است که این بازیگر مطرح در مراحل بعدی فیلمبرداری به جمع بازیگران دانکرک اضافه شود.

شاید علاقه مندان به فیلم های اکشن و صحنه های پرضد و خورد، به این دلیل که فیلم نامه دانکرک براساس حادثه ای تاریخی نوشته شده و این فیلم در زمره آثار ژانر علمی-تخیلی یا اقتباس از کتاب های کمیک قرار نمی گیرد، از جدیدترین ساخته کریستوفر نولان ناامید شوند. اما با شناختی که نسبت به سینمای نولان و فضای پرتنش حاکم در زمان جنگ جهانی دوم وجود دارد، بدون شک با صحنه های هیجان انگیزی روبه رو خواهیم شد. مسئولیت فیلم برداری دانکرک را هویته ون هویتما (فیلم بردار فیلم های Spectre و Interstellar و Her) بر عهده خواهد داشت و وی برای خلق صحنه هایی زیبا و غنی از لحاظ جلوه های بصری از دوربین های ۶۵ میلیمتری و آی مکس استفاده می کند. کریستوفر نولان در برخی از ساخته های خود از دوربین های آی مکس استفاده کرده است و در فیلم سینمایی Dark Knight شاهد یکی از برترین و خلاقانه ترین بهره گیری ها از این نوع دوربین در صحنه آغازین فیلم بودیم.

شاید اکنون که مدت زمان زیادی تا اکران آن در ۲۱ جولای ۲۰۱۷ (۳۰ تیر ۱۳۹۶) باقی مانده است، برای پیش بینی نامزدی این فیلم در مراسم اسکار کمی زود باشد. اما اگر تاریخچه نامزدها و برندگان جوایز مختلف اسکار را بررسی کنید، متوجه خواهید که داورهای این جشنواره علاقه وافری نسبت به این دوره تاریخی دارند. حال اگر سابقه درخشان کریستوفر نولان را نیز اضافه کنیم، نتیجه ای جز نامزدی فیلم دانکرک به عنوان برترین فیلم سال حاصل نخواهد شد. با این حال تنها زمان می تواند این فرضیه را تایید یا رد کند.

دانکرک یکی از وقایع جنگ جهانی دوم در سال 1940 را به تصویر می‌کشد. این واقعه به تخلیه و نجات 300 هزار سرباز خودی که تحت محاصره ارتش آلمان در شهر فرانسوی دانکرک بودند، مربوط می‌شود.  اطلاعاتی از بازیگران این عنوان دردسترس نیست، اما مذاکرات با مارک رایلنس، کنث برانگ و تام هاردی آغاز شده است.

فیلم‌برداری در ماه می در مکان‌ها و لوکیشن‌های واقعی این رویداد تاریخی که پس‌زمینه داستان را شکل می‌دهند، آغاز خواهد شد.
++++++++++
کیلین مورفی بازیگر «پیکی بلایندرز» می گوید کارگردان «دانکرک» دلیل خوبی برای انتخاب خواننده جوان برای حضور در فیلمش داشت.

به گزارش فراتاب، وقتی اعلام شد که هری استایلز قرار است در فیلم «دانکرک» نقش‌آفرینی کند، سخت می شود باور کرد که این انتخاب هیچ دلیلی غیر از این داشته باشد که این فیلم بتواند بلیت های بیشتری بفروشد، آن هم حتی با وجود اینکه بازیگران نام آشنایی مانند کیلین مورفی و تام هاردی در آن بازی می‌کنند و فیلم نیازی به تبلیغ بیشتر ندارد. با این حال مورفی اصرار دارد که حتی با وجود اینکه استایلز پیش از این در یک فیلم سینمایی هم بازی نکرده بود، انتخاب خوبی برای این نقش بوده است. او این هفته به رادیو تایمز گفت: «هری استایلز واقعا خوب است. ما تنها چند صحنه کوتاه کنار هم داشتیم، اما توانستم کمی با او وقت بگذارنم و باید بگویم که او خیلی خوب است، بچه خیلی خیلی خوب و بامزه ای است.» او اضافه کرد: «اما بالاتر از همه، باید گفت که کریس نولان استعدادها را می‌شناسد و مطمئنا دلیلی برای انتخاب هری داشته است. این مسئله گذشته دور و درازی دارد که موزیسین ها وارد دنیای بازیگری شوند و خود من هم از همان دنیا می‌آیم، برای همین مطمئنم که او در این نقش عالی خواهد بود. من بدون هیچ شکی به کریس اعتماد دارم.»
مورفی تنها بازیگر تحسین شده در این فیلم نیست که از استایلز تعریف کرده چون مارک رایلنس همبازی او در این فیلم هم مدتی قبل او را به یک شان پن جوان تشبیه کرده بود. در پاسخ به اینکه آیا او سر صحنه فیلمبرداری این خواننده را راهنمایی کرده یا خیر، رایلنس گفت: «نه لازم به راهنمایی ندارد، خودش دارد شکل می گیرد. غیر از موزیک ویدیویی که خواهرزاده ۱۲ ساله‌ام از او برایم پخش کرد، واقعا چیز دیگری درباره او نمی دانستم. تمام دخترها می خواهند با او صحبت کنند. او پسر خوش تیپی است و لبخند و چشم های فوق العاده‌ای دارد.» رایلنس ادامه داد: «اما چیزی که واقعا من را سوپرایز کرد این بود که او واقعا هوشیار و خیلی بامزه است، واقعا من را به خنده می‌اندازد. تا به حال خیلی شجاع بوده و سر و صدا به راه نینداخته که جالب است… او یکی از آن آدم های خاص است که سبک خاص خودش را دارد، شان پن هم همینطور بود. به آن ها نگاه می کنم و می گویم چطور چنین چیزی را برای خودتان درست کردید؟ چطور زندگی انقدر برای‌تان آسان است؟ اما شخصیت واقعا دوست داشتنی‌ای دارد. یک هدیه ذاتی است.»
فیلم جنگ جهانی دوم «دانکرک» که قرار است نخستین فیلم کریستوفر نولان بعد از «میان ستاره‌ای» باشد، هنوز تاریخی دقیق برای اکران ندارد اما قرار است سال ۲۰۱۷ اکران شود. داستان این فیلم مربوط به ماموریت داینامو است که در آن چند هزار سرباز متفقین محاصره شده بودند، اما به شیوه‌ای معجزه‌آسا پیش از راه رسیدن نازی‌ها موفق به فرار شدند.
++++++++++