رها ماهرو

رها ماهرو

منتقد سینما و تلویزیون
رها ماهرو

رها ماهرو

منتقد سینما و تلویزیون

نظر یکی از خوانندگان وبلاگ رها ماهرو درباره سریال دردسرهای عظیم 2

فرستنده : شهرزاد

سه‌شنبه ۳۰ تیر ۱۳۹۴ @ ۲۱:۵۸

سلام

دردسرهای عظیم1 خیلییییییییییی بهتر از 2 بود...سوژه داشت، دیالوگ داشت
خانم الناز حبیبی و جواد عزتی خیلیییییییییییییی یک کلمه یا یک جمله رو تکرررررااااااارررررر میکنن!!!!!

افرااااااااااط و زیاااااااااااده روی در بعضی از حرفها و رفتارهایشان حوصله بیننده رو سرمیبره!!!!!!!!!


جدیدترین های سرچ شده در وبلاگ رها ماهرو : ساحل بکرانی , بیوگرافی ساحل بکرانی , نقد دردسرهای عظیم 2 , عکس ساحل بکرانی , نقد پایتخت 4 , پدرومادر ساحل بکرانی , لطیف وهمسرش دردردسرهای عظیم 2 , ایا سریال شمعدونی ادامه دارد , علت توقف فیلم رستاخیز , پدر و مادر ساحل بکرانی , سریال عطسه , انتقاد به پایتخت چهار , ساحل بکرایی , سریال اقا و خانم سنگی کی پخش میشود؟ , عکس بچه ای که دردردسرهای عظیم است عکس , ساحل بکرانى , نقد سریال دردسرهای عطیم ۲ , عکسهایی ازساحل بکرانی , نقد سرىالهاى رمضان94 , نظر فراستی فیلم رستاخیز , نقد پایتخت ۴ , نظرات پایتخت4 , پدر ومادر ساحل بکرانی , عکس رها ماهرو , زن واقعی اطیف در سریال دردسرهای عظیم کیست , نقد سریال پایتخت , فیلم کامل خارجی هالیوودی .لوسی , عکس پدر مادر واقعی ساحل بکرانی , ساحل بکرانی و پدر و مادرش , دانلود عکسهای پدر و مادر واقعی ساحل بکرانی , بیوگرافی ساحل بکرایی , انتقادازسریال پایتخت , عکس های ساحل بکرانی , بچه فیلم دردسرهای عظیم , بچه فیلم دردسرهای عظیم از کیست؟ , ساحل بکرانی , بچه دردسر های عظیم , نقد های سریال پایتخت , بیوگرافی ساحل بکرانی , نظرات درباره سریالد پاییتخت4 , عکسهای ساحلبکرانی , اسم مقصودی در دردسر های عظیم , انتقاد از سریال دردسرهای عظیم 2 , مادر واقعی ساحل بکرانی , ساحل بکرانی , وبلاگ ساحل بکرانی , از کی سریال اقا خانم سنگی را میدهد , عکس ساحل بکرانی درسریال دردسرهای عظیم۲ , عککس از ساحل بکرانی , آخرین قسمت پایتخت 4 چه اتفاقی افتاد؟



مواردی که با سرچ آن به وبلاگ رها ماهرو می رسید

نظر ایدین درباره ی سریال دردسر های عظیم 2

سلام
این سریال به نظرم ضعیف ترین سریال تاریخ تلویزیون می باشد.
اول همون بحثی که دوستمون اشاره کرد که سریال واقعا معلوم نیست طنزه یا جدی؟
در سکانس هایی که حالت طنز داره بسیار ضعیفه و خیلی توانایی خنداندن مخاطب را نداره
در سکانس هایی که جدی هستش نیز خیلی جذابیت توی فیلم دیده نمی شه.
یک داستان کهنه و اتفاقات کلیشه ای که خیلی وقت پیش توی فیلم ها به کار برده شده و اساسا با دیدن چند قسمت میشه تا اخر فیلم را خوند و نمی تونه ذهن مخاطب را درگیر کنه.
اساسا اگه یک انسان عادی مثل من شروع به نوشتن فیلمنامه می کرد هم فیلمنامه یه چیزی توی همین مایه ها می شد و گویی یک انسان عادی (و نه یک نویسنده) اولین اتفاقاتی که به ذهنش رسیده را نوشته!!!

نظر دیانا درباره ی سریال پایتخت 4

واقعا خییییلی خییییلی ممنون وسپاسگزاریم از تمامی بازیگران ودست اندر کاران این سریال جذاب ودوست داستنی.به جرات میشه گفت بهترین سریال وبهترین فیلمی که تا حالا از صدا وسیما پخش شده همینه.که توی دل مردم شادی ونشاط ومیذاره وصمیمیت ومهمون خونه ها میکنه خدا خیرتون بده.ما از وقتی این فیلم ودیدیم اتفاقا نظر خییییلی خوبی به مازندرانیای عزیز پیدا کردیم.به نظرم همشون ماهن.


مواردی که با سرچ آن به وبلاگ رها ماهرو می رسید : ساحل بکرانی  ,  بیوگرافی ساحل بکرانی  ,  پدرومادر ساحل بکرانی  ,  عکس ساحل بکرانی  ,  نظرسنجی سریال پایتخت  ,  بیلو  ,  فیلم بیلو  ,  نقد سریال دردسرهای عظیم 2   ,  نظرات مردم در مورد پایتخت ۴   ,  پدر و مادر ساحل بکرانی  ,  نقدپایتخت 4  ,  نقد سریال دردسرهای عظیم2   ,  نقد سریال پایتخت     ۲  ,  انتقاد از سریال پایتخت 4   ,  ساحل بکرانی فرزند کیست   ,  پدر و مادر ساحل بکرانی کیست؟؟؟  ,  درفیلم دردسرعظیم همسرواقعی بهار کی بود   ,  پدر ومادر ساحل بکرانی  ,  زن منصور در دردسر عظیم   ,  بچه فیلم دردسرهای عظیم2   ,  خواهر سولماز غنی درسریال دردسرهای عظیم   ,  فیلم هندی بیلو  ,  عکس های ساحل بکرانی بازیکر سریال دردسرهای عظیم به همراه پدر و مادر واقعی اش   ,  فیلم سینمایی هندی بیلو  ,  بچه‌ دردردسر های عظیم   ,  داستان دردسرهای عظیم 2   ,  نظرها درباره پایتخت ۴  ,  کارگردان فیلم شمعدونی  ,  سریال اقا وخانم سنگی کی شروع میشه   ,  پدرومادرواقعی ساحل بکرانی  ,  موضوع فیلم رستاخیز   ,  نقد دردسرهای عظیم 2   ,  آقا و خانم سنگی کی پخش می شود؟  ,  فیلم سینمایی بیلو  ,  فیلم هندی بیلو   ,  نظرات درباره پایتخت 4   ,  دلیل حذف شدن قسمت های چین سریال پایتخت   ,  س ریال دردسرها عطیم 2 بچهمال کیه  ,  پدر و مادر واقعی ساحل بکرانی  ,  نقد سریال پایتخت 4   ,  ساحل بکرانی عکس  ,  نوید دردسر های عظیم 2   ,  رمان پرستو ها هرگز نمی میرند  ,  در مورد پایتخت 4   ,  نظر مردم در مورد پایتخت4  ,  پایتخت 4نقد  ,  نقد پایتخت 4   ,  نقدهای سریال پایتخت  ,  ساحل بقرانی  ,  نقد فیلم پذیرایی ساده مانی حقیقی  ,  عکس ساحل بکرایی و خانواده واقعی اش   ,  بیو گرافی ساحل بکرایی  ,  نظرسنجی پایتخت4   ,  نقد سریال پایتخت ٤   ,  نظر سنجی سریال پایتخت4   ,  ساحل بکرایی  ,  نقدی بر پایان سریال پایتخت 4   ,  نقد فیلم پایتخت 4   ,  ساحل. بکرانی  ,  نظر فراستی درباره داگویل





نقد سریال پایتخت 4 - احمد آگه

احمد آگه می نویسد :

سلام . خوب بهر حال پایتخت هم تموم شد. من تقریبا همه قسمتاشو دیدم . از همه سریالهای مناسبتی ماه رمضان یه سر و گردن بالاتر بود. با اینکه برعکس پایتخت ۱٫۲٫۳ که داستان ریتمیک و پخته تری داشت ولی متاسفانه پایتخت ۴ یکم نارس و کال بود و از همه مهمتر علیرغم سه مجموعه قبلی که موضوع اصلیش در پایتخت میگذشت در پایتخت ۴ تنها چیزی که حتی اشاره کوچکی به اون نشد پایتخت بود. و متاسفانه به نظر من موضوع خاصی تو این مجموعه نبود و یک زندگی عادی با چاشنی طنز داشت . و الا حرفی واسه گفتن نداشت . ظاهرا این مجموعه از قبل تولید نشده بود و ضبط هر قسمت با ۲-۳ روز اختلاف انجام میشده . چون نقی در قسمت آخر مجموعه اشاره به توافق هسته ای میکرد. در کل بر خلاف مجموعه های قبلی داستان دندون گیری نداشت. و کل موضوع داستان در قالب یک پروسه تبلیغاتی برای یک شرکت اسپانسر در یه بخش یا شهرستان کوچیک با لوکیشن های محدود با یه سری اتفاقات عادی خلاصه میشد . وفقط جنبه طنز و بی آلایشی داستان برای مخاطب جذاب بود. با این حال این مجموعه با یه شروع و پایان مشابه ( انتقال هما به بیمارستان ) به اتمام رسید. به اعتقاد من اگه آقای مقدم عزیز پایتخت ۴ رو برای نوروز ۹۵ میساختند کار خیلی بهتر از آب در میومد... به امید آرزوی موفقیت برای ایشون و دست اندرکاران این مجموعه


http://www.iranfilms.ir/wp-content/uploads/2015/06/Payetakht-4-20151.jpg


http://www.parsine.com/files/fa/news/1394/1/16/125185_340.jpg




آخرین واژه های سرچ شده در وبلاگ رها ماهرو : ساحل بکرانی , بیوگرافی ساحل بکرانی , عکس ساحل بکرانی , ساحل بکرانی , بیلو محصول 2009 هند کارگردان , پدر مادر ساحل بکرانی در تلویزیون , فیلم هندی بیلو , پدر و مادر واقعی ساحل بکرانی , بیوگرافی ساحل بکرایی , عکسهای ساحل بکرانی , نظر سنجی پایتخت 4 , نقد سریال در حاشیه , نقد پایتخت 4 , پدر و مادر ساحل بکرانی , ساحل بهرانی , رها ماهرو , نقد کنندگان فیلم رستاخیز , نقدسریال پایتخت  , بهروز درفیلم پایتخت , ساحل بکرانی و پدر و مادرش , اقای بکرانی , فیلم پذیرایی ساده  , نتیجه نظر سنجی مجموعه پایتخت , سریال پایتخت 4 نظر , سریال ضعیف پایتخت , عکس های ساحل بکرانی  , نقددردسرهای عظیم  , نقد دردسرهای عظیم 2  , پایتخت 4 ضعیف  , پایتخت 4 نقد      , عکس های رهام عباسپور  , نظر سنجی درباره پایتخت , نظرسنجی سریال پایتخت4  , بچه دردسرهای عظیم , آرزو مفتاحی در دردسرهای عظیم چه نقشی دلرد  , ساحل بکرانی؟  , عوامل دردسرهای عظیم 2  , نام زن هندی سینمایی بیلو , فیلم بیداری  , نقد سریال پایتخت , سریال شمعدونی سروش صحت , مادر و پدر ساحل بکرایی , مادر واقعی ساحل بکرانی , بیوگرافی بازیگر زن فیلم سینمایی lucy  , بچه دردسرهای عظیم 2  , داستان فیلم بیلو , نظر سنجی پایتخت درباره نقی معمولی , پدر ومادر ساحل بکرانی , دردسرهای عظیم ٢ , ﺳﺎﺣﻞ ﺑﮑﺮﺍﻧﯽ , بیوگرافی بازیگر نوزاد ساحل بکرانی , پایتخت ٤+نقد و نظر , عاقبت فیلم دردسرهای عظی , دیدن فیلم سینمایی lucy  , بچه دردسرهای عظیم , عکس پدر و مادر واقعی ساحل بکرانی , عکسهای از ساحل بکرانی , خلاصه سریال هندی بیلو , ساحل بکرانی بیوگرافی , ایا چوچانگ زنده است؟



نقد فیلم شکار ساخته ویلیام فریدکین

شکار (به انگلیسی: The Hunted) فیلمی اکشن و مهیج محصول سال ۲۰۰۳ است. بازیگران این فیلم  تامی لی جونز ، بنیسیو دل تورو ، کانی نیلسن ، لزلی استفانسون ، جان فین ، ژوزه زونیگا ، رون کانادا ، مارک پلگرینو و جینا بوید و رکس لین نام دارند.فیلم «شکار شده» درباره فجایع جنگ کوزوو است که باعث روان پریشی یک سرباز آمریکایی شده است .

کارگردان :  ویلیام فریدکین

فیلم‌برداری   :  کلب دشانل

توزیع‌کننده   :  پارامونت پیکچرز لاینزگیت
تاریخ‌های انتشار  :  ۱۴ مارس ۲۰۰۳
مدت زمان  :  ۹۴ دقیقه
کشور  :   ایالات متحده آمریکا
هزینهٔ فیلم  :   ۵۵ میلیون دلار

فروش گیشه   :  ۴۵,۹۴۶,۵۳ دلار


رها ماهرو : این فیلم درباره یک سرباز آمریکایی است که در جریان جنگ کوزوو و تبعات خشونت آمیز آن تبدیل به یک بیمار روانی یا به اصطلاح (ماشین کشتار) شده. در صورتی که اصلا آمریکا دخالتی در این جنگ نداشته است و تنها پیام هایی برای اتمام جنگ می فرستاد .

از این موضوع که بگذریم در حالی که این سرباز مدال افتخار شجاع ترین سرباز را گرفته و در مقابله با شورشیان بهترین بوده است ، بجای تقدیر از او ، وی را فردی قاتل و بی رحم توصیف می کند . و  این فیلم نشان می دهند به سربازان جنگی اعتمادی نیست و فضا برای برای مردم ناامن می شود.

اشکالا ت زیادی به این فیلم وارد است . از جمله تقابل مدرنیته با سنت . پرواضح است که مدرنیته نسبت به سنت برتری دارد و زندگی را آسانتر می کند . در صورتیکه در این فیلم یک سرباز در جنگل که مانند نینجاهای چینی با روش درست کردن آتش  با سنگ چخماق و ساختن شمشیر آشنا می شوند و این که چگونه با ضربات دست یک انسان را بکشند . در صورتیکه در عصر امروز با شلیک یک گلوله کوچک براحتی یک انسان کشته می شود . هنگامی که ال تی از هلی کوپتر پایین می آید تا در پورتلند جایی که قتل دو نفر شکارچی رخ داده به پلیس بپیوندد و به آن ها کمک کند بسرعت خودش را بگوشه ای رسانده و استفراغ می کند و می گوید از این قارقارک خوشش نمی آید و از ارتفاع می ترسد و زمانی که پلیس به ال تی (استاد آرون) می گوید که برای مقابله با قاتل با خودش اسلحه ببرد . او مخالفت می کند و می گوید که از اسلحه خوشش نمی آید . در واقع او ترجیح می دهدبا دست خالی یا با چاقویی از سنگ و چوب به دیدار یک قاتل برود تا با یک تفنگ . او حتی ترجیح می دهد در این شهر بزرگ تنها به دنبال آرون بگردد تا اینکه پلیس خودش راسا اقدام کند چون فکر می کند سربازی که خودش با روش های دفاعی آشنا کرده از پس آن همه پلیس مسلح بر می آید !

زمانی که ال تی به همراه پلیس دور منطقه جنایت گشت زنی می کنند ابی به او می گوید که در ایالت واشنگتن نیز قتلی مشابه این رخ داده است ! در صورتی که ایالت اورگن و واشنگتن از هم فاصله بسیار دارند و این قاتل چطور می توانسته در این مکانها هم زمان چند نفر را بقتل برساند؟

https://upload.wikimedia.org/wikipedia/fa/thumb/2/21/Hunted2003post.jpg/220px-Hunted2003post.jpg

این قاتل که همانطور که از داستان مشهود است یک فرد غیر قابل کنترل ، وحشی و بی احساس نسبت به قتل آدمهاست ، چطور آنطور با معصومیت و احساس با خانواده اش برخورد می کند ؟من هر لحظه انتظار داشتم  او نسبت به خانواده اش بخشم بیاید و به آن ها آسیب بزند . در صورتی که انسان بی رحم (درواقعیت) نباید اینطور از خود احساس نشان دهد و برای امنیتشان خانواده اش را فراری دهد!

و استاد او و خودش که نسبت به حیوانات احساس محبت و از آن ها دفاع می کنند ، چطور حاضر می شوند هم نوعان خودشان را بکشند ؟ آقای ال تی که نسبت به زخمی شدن پای یک گرگ از خود چنین واکنشی نشان می دهد و از محیط زیست دفاع می کند اما به شاگردانش چگونه کشتن را یادمی دهد .

و یکی از اشکالات دیگری نیز که به این قسمت وارد است ، این است که ال تی به خانم پلیس می گوید که تاکنون یک نفر را هم نکشته است . پس چگونه آن طور با دقت و ظرافت به شاگردانش یاد می دهد که یک انسان را بکشند ؟

ورود نیروهای ارتش (که بطرز عجیبی شبیه به آلمانی ها هستند) و تقاضای آن ها برای آزاد شدن آرون نیز کاملا فضایی و غیر واقعی است . 4 نفر از جایی نامعلوم آمده اند و پس از مرگشان هم انگار نه انگار اتفاقی افتاده و خیلی راحت آرون فرار می کند .

او رویین تن که نیست خیلی راحت با اولین گلوله پلیس بارها می توانست بمیرد . موقعیت این کار بارها فراهم بود . پلیس همزمان با ال تی با ده ها ماشین و تیرانداز در تعقیب آرون بود ، اما حتی یک گلوله ی آن ها به آرون نخورد و در نهایت او خودش را در رودخانه انداخت و هیچ راهی برای تعقیب وی وجود نداشت ، مگر اینکه ال تی دوباره با صحنه سازی خودش را در رودخانه بیندازد و در مسیر آن پیش برود تا رد آرون را بگیرد و وی را پیدا بکند ! واقعا که چقدر مسخره و خیالی است . با روایت هایی که در ابتدای فیلم عنوان شد و زیرنویس شهر ها و ایالت ها طبیعتا این فیلم واقعی جلوه می کند ولی با بررسی آن ها متوجه می شویم که پایه و اساس محکمی ندارد و با واقعیت جور در نمی آید .

و حتی این منطق تکراری  " دست بالای دست بسیار است" که در بیش تر فیلم ها استفاده شده است که یک شاگرد از استادش قوی تر است و بر علیه او اقدام می کند و راهی نیست جز اینکه خود استاد جلوی دست پرورده اش را بگیرد . این دیگر کلیشه ای شده است .

فریدکین می توانست بجای حاشیه رفتن موضوع را شخصی تر کند و به روابط استاد و شاگرد بیشتر بپردازد اشکالات ریز و درشت این فیلم کم تر معلوم شود .

در سکانس های پایانی ال تی و آرون بارها یکدیگر را با چاقو و مشت زخمی می کنند . اما همچنان بدون تحلیل رفتن نیرو به کار خودشان ادامه می دهند . حتی پلیس هم وقتی می رسد که خود ال تی  ، آرون را از پا در آورده است !

در سکانس پایانی التی نامه هایی که شاگردش برایش فرستاده را دسته می کند و در آتش می اندازد و بعد از کلبه اش بیرون می آید و به طبیعت زیبا و گرگ ها چشم می دوزد و لذت می برد !  در واقع ان قسمت یک تفکر صوفیانه را القا می کند به مخاطب که یک مرد گوشه نشین که در جنگل زندگی می کند قهرمان داستان است و او شخصیت مثبتی است که تاکنون جنایتی مرتکب نشده و زندگی دیگران را نجات داده با این حال ترجیح می دهد در تنهایی و دور از مردم و در جنگل زندگی کند .

تنها نکات مثبت این فیلم بازی بازیگران و فیلمبرداری آن است و با این حال بدلیل فیلمنامه ضعیف آن به این فیلم نمره 14 از 20 را می دهم .




نقد فیلم تو و من ساخته محمد بانکی

کارگردان: محمد بانکی

نویسنده : رضا بانکی

بازیگران: محمدرضا گلزار، الناز شاکردوست، بهنوش بختیاری، سحر قریشی،

خلاصه داستان :

دو جوان بنا به دلیلی مجبور می شوند نقش نامزدهای یک دیگر را بازی کنند و در این میان درگیر ماجراهای مختلفی می شوند.


رها ماهرو : فیلم تو و من یک فیلم سانتی مانتالیسم به تمام معناست . اگر بانکی ها نباشند چه کسی برای سینمای بدنه فیلم بسازد ؟

 نه تمی ، نه بازی خوبی ، نه میزانسن درست و حسابی . فقط انگار کارگردان به بهانه یک داستان عاشقانه بی سر و ته که در رمان ها مخصوص دختران نوجوان رویاپرداز مینویسند سوپراستار های زیبا و پرفروش سینما را جمع کرده تا فیلم فروش بکند . اگر دستش می رسید براد پیت و آنجلینا جولی را هم برای محکم کاری در فیلمش جا می داد !

متاسفانه آرایش های غلیظ بازیگران ، لباس های مارکدار و چسب و ماشین های مد روز مانع توجه کارگردان به اصل موضوع شده است . آقایان بانکی بهتر بود بجای این همه خرج های میلیاردی برای فراهم آوردن محیط های لوکس و مدرن و بازیگران روی بورس حتی یک بار هم که شده فیلمنامه را می خوانند و اشکالات ریز و درشتش را برطرف می کردند .

یک فیلم کلیشه ای که حتی یک نوآوری درش وجود ندارد و تنهابرای سود و فروش بیشتر ساخته شده است . بدون اینکه حتی بویی از هنر برده باشند . آن ها از سینما فقط صنعتش را می فهمند و سودش را .

تبلیغ بی مزه و افراط شده از شهر اصفهان و سی وسه پل و پل خواجو و نقش جهان  عجیب است  کارگردان هم به صورت گل درشت سی و سه پل را نشان می دهد انگار دارد مستندی درباره ی زیبایی های اصفهان می سازد . آنقدر افراط کرده که نه تنها در خدمت داستان نیست بلکه تهوع آور است .

من اسم بانکی ها را که می شنوم به یاد بانک می افتم فیلم هایی که به ضرب پول ساخته می شوند . فیلم هایی که لباس های مارک دار و انواع و اقسام ماشین های مد روز را می توان در آنها دید . سناریو ضعیف ، دیالوگ هایی که قابل تحمل نیست و بازی های سطح پایین مختص فیلم های بانکی هاست . آنها می خواهند به هر ترتیبی شده در کنار چهره های مشهور زن و مرد نقش اول فیلم از دوستان و بستگان خود استفاده کنند و این باعث نابودی توان بازیگران درجه یکشان نیز می شود .

این فیلم ها فقط برای گروه سنی 12 تا 16 سال ساخته شده اند و ارزش نقد را ندارند .

در نهایت اگر می خواهد از آخرین مد روز با خبر شوید این فیلم را ببینید.

*********************************************************



    بازیگران: محمدرضا گلزار ـ الناز شاکردوست ـ بهنوش بختیاری و …
    فیلم نامه: رضا بانکی
    کارگردان: محمد بانکی
    ۱۰۰ دقیقه؛ سال ۱۳۹۰

شهر در دست بانکی ها … !

خلاصه ی داستان: مهشید مقامی، رئیس یک شرکت پردرآمد، توسط هیات مدیره ی شرکت فراخوانده می شود و در جلسه ای عجیب (!) به او گفته می شود که باید ازدواج کند چرا که قوانین شرکت، اجازه ی کار به یک دختر مجرد را نمی دهد. مهشید که می بیند به همین راحتی (!) دارد کارش را از دست می دهد، ناگهان و بدون مقدمه، علی پارسا، منشی خوش تیپ خودش را به عنوان نامزد معرفی می کند …

یادداشت: به نظرم لازم است آدم گاهی در زندگی دلش را بزند به دریا. یعنی حتی اگر بداند نتیجه ی کار چندان هم خوب نیست، ولی چشمانش را ببندد و خودش را بزند به آب. گاهی اوقات لازم است آدم از این دیوانگی ها بکند. کاری که من کردم. یعنی با اینکه از صد کیلومتری می دانستم با چه پدیده ای روبرو خواهم بود، ولی باز هم دل به دریا زدم و وارد گود شدم. اصلاً آدم گاهی با خودش لج بکند، چیز بسیار خوبی ست. اتفاقاً من لج کردم با خودم. چند فیلم کمی بهتر پیدا می شد که بروم ببینم اما نخواستم. گفتم حتماً باید این را ببینم. پس رفتم. لج کردم و رفتم:

پوستر: واقعاً مانده ام که چطور سازندگان اثر فکر کرده اند این پوستر می تواند مشتری را جلب کند. لابد با خود گفته اند کافیست عکس گلزار و شاکردوست را روی پوستر بچسبانیم و کار تمام است، مشتری گیر خواهد افتاد! در جایی خوانده بودم که کاربر یک سایت، پوستر را به پوستر یک جُنگ شادی تشبیه کرده بود. از این جُنگ هایی که معمولاً توی شهرها برگزار می شود و رویش گل و بلبل و رنگین کمان می کِشند و بعد عکس چند آدم “هنرمند” می بینیم که با جملاتی نظیر: (( مرد حجره طلایی )) یا (( با حضور مجری موفق تلویزیون آقای فلانی )) یا (( شعبده باز مطرح ایران آقای بهمانی ))، قصد دارند تا در کمترین جای ممکن، همه ی آدم های جُنگ را معرفی کنند و در عین حال هنرهای آنها را هم با به کار بردن اصطلاحاتی سطح پایین و جیغ،  ذکر کنند و مثلاً مردم را به طرف خودشان بکشانند. حالا که فکر می کنم می بینیم نکند سازندگان این پوستر، واقعاً چنین قصدی داشته اند! بهرحال این فیلم هم دست کمی از جُنگ شادی که ندارد!

ژانر: صحبت از ژانر، در خصوص چنین فیلمی شاید کمی زیاده روی باشد. اصلاً نمی دانم سازندگان این فیلم تا چه حد با مقوله ی ژانر در سینما آشنا هستند. ظاهراٌ قرار بوده فیلمی کمدی عاشقانه را شاهد باشیم. اما این وسط ها، گاهی هم اجتماعی می شود، گاهی ترسناک و هیجان انگیز و گاهی هم تلخ و جدی، زیادی جدی! هنگام دیدن فیلم گیج خواهید شد که بالاخره با چجور داستانی روبرو هستید. بیننده ی حرفه ای سینما هم که باشید، باز هم نمی توانید پیش بینی کنید چه اتفاقی خواهد افتاد. کارگردان به شما رودست می زند تا عکس العملتان را نتوانید پیش بینی کنید!

بهنوش بختیاری: این مانعی ست که واقعاً عبور کردن از آن به این راحتی ها نیست. البته وقتی هیچ چیز در فیلم درست نباشد، نمی توان از یک بازیگر انتظار دیگری هم داشت اما لااقل می توان انتظار داشت که خودش را تکرار نکند. بختیاری در این داستان هی مزه می پراند، هی شوخی های لوس و سَبُک می کند و هی قیافه اش را کج و راست، تا به هر شکلی شده بیننده را بخنداند. آیا وجود او در داستان ضروری ست؟ به هیچ عنوان. اصلاً معلوم نیست این بازیگر در داستان فیلم چه کاره است و چه می خواهد. بی دلیل و با دلیل در همه ی صحنه ها حضور دارد و فقط هم مزه می پراند. تحمل کردن مزه پراکنی های او واقعاً کار دشواری ست.

داستان: دارم بدون ترتیب، موانع را مرور می کنم وگرنه که مشکل اصلیِ ماجرا همین است. مطمئناً خودِ نویسنده یا کارگردان هم نمی دانسته چه می خواهد بگوید. ابتدا این موضوع را پیش می کِشد که مهشید باید با مردی ازدواج کند. بگذریم از اینکه معلوم نیست چرا هئیت مدیره، چنین تصمیم احمقانه ای می گیرد. واقعاً چرا؟ در حالیکه مهشید برای شرکت اینهمه سود مالی به بار می آورد چرا ناگهان هئیت مدیره به خاطر مجرد بودنش، تصمیم می گیرد او را از کار برکنار کند و برای خودش ضرر بخرد؟ می گویید فیلم کمدی ست و این چیزها پیش می آید؟ یعنی در یک داستان کمدی، نباید منطق برقرار باشد؟ بهرحال هر داستانی منطق خودش را پایه ریزی می کند. از این که بگذریم می رسیم به جایی که مهشید، علی را به عنوان همسر انتخاب می کند تا در شرکت بماند و پیشاپیش می دانیم که این عشق الکی، باید حتماً و دقیقاً به عشقی واقعی تبدیل شود، همچنانکه خواننده ی خوش صدای فیلم هر دقیقه روی تصاویر کلیپ مانند می خواند: (( … همه چی شوخی بود، یه دفه جدی شد … )) اما مشکل اینجاست که این شوخی چطور جدی می شود؟ باید بگویم ماجرا سطحی تر از این حرف هاست چون هیچ اتفاقی این وسط نمی افتد. یعنی هیچ روندی شکل نمی گیرد تا عشق این دو را باور کنیم. علی و مهشید در ابتدای داستان همانطور هستند که در انتهای داستان. هیچ اتفاق خاصی نیفتاده. اما جالب اینجاست که نویسنده ناگهان انگار که ماجرای عشق و ازدواج علی و مهشید را فراموش کرده باشد، مسیر داستان را عوض می کند و به اتفاقات مثلاً کمدی داخل خانه ی مادر علی می پردازد. جایی که مادر علی و خواهر مادر دست به دست هم داده اند تا مهشید را دیوانه کنند! باور بفرمایید شوخی نکردم. ماجرا همین است. آنها دو مرد را استخدام کرده اند تا خودشان را دکتر جا بزنند که مهشید را دیوانه کنند که البته موفق نمی شوند و دستشان رو می شود. تکه ای لوس و بی معنی که ناگهان وارد داستان اصلی می شود و در سکانسی شدیداً مسخره، پته ی دکترهای قلابی روی آب می ریزد و همه چیز معلوم می شود. متأسفانه سازندگان این فیلم، لودگی و مسخره بازی را با طنز و شوخی اشتباه گرفته اند و نتیجه چیزی جز تأسف خوردن نیست. حالا اینکه اصلاً چرا مادر علی به قول معروف گیر داده به مهشید، بماند. چرا مادر می خواهد علی با رعنا ازدواج کند؟ برتری رعنا در چیست؟ نه قیافه دارد و نه مانند مهشید کار و بار درست. پس چرا مادر نمی خواهد علی با مهشید ازدواج کند؟ تازه این وسط برای اینکه کمی وقت فیلم اضافه شود، ماجرای بی معنای برادر علی ( نقش ایشان را فکر می کنم یکی از آقایان بانکی ها ایفا کرده باشد ) را داریم که عاشق رعناست و ظاهراً قرار بوده یک رقابت عشقی هم این وسط بین علی و برادرش بوجود بیاید که نیامده. در واقع برادر علی و رعنا هیچ کارکردی ندارند جز وقت پر کنی. عشقشان هم خلاصه شده در چند نگاه آنچنانی به یکدیگر که با تدوین دم دستی و مبتدیانه ای همراه شده و شدیداً فاجعه بار و سطحی ست.  این وسط از همه چیز بی معناتر و بی دلیل تر، وجود یک آدم بده است که آخرش هم نمی فهمم قصدش چیست. مهشید اوایل داستان او را اخراج می کند و او هم در جمله ای تکان دهنده (!) با بازی فوق العاده ی (!) بازیگرش ( که فکر می کنم احتمالاً یکی دیگر از اعضای خانواده ی بانکی ها باشد ) می گوید: “ینی می خوای بگی من اخراجم؟!!!” اینجا فکر می کنیم او باید برای انتقام برگردد اما علناً این اتفاق نمی افتد و ماجرای آدم بده هم به هیچ سرانجامی نمی رسد و هیچ معنای خاصی نمی دهد. حالا از این ها هم بگذریم، پایان سردستی و بچه گانه اش را چطور باید توجیه کنیم؟ مادری که آن کارهای احمقانه را انجام می دهد تا مهشید را دیوانه بنامد و پسرش را از ازدواج با او منصرف کند، چطور ناگهان با چند جمله ی آبکی پسر، دلش به رحم می آید و به اشتباه خودش اعتراف می کند و راضی به ازدواج می شود؟ البته داستانی که بروی هیچ و پوچ بنا شده باشد، نمی توان انتظار داشت که هیچ و پوچ به پایان نرسد.

الناز شاکردوست: بیچاره الناز شاکردوست که چقدر سعی می کند خشکی و شق و رقی رئیس مآبانه اش را با حرکات لوس و چشم و ابرو آمدن های زمان عاشقشی اش عوض کند تا مثلاً اینگونه تحول درونش را نشانمان بدهد اما موفق که نیست هیچ، کار را خراب تر هم می کند.

لباس: لطفاً یک فیلم آمریکایی یا اروپایی که در خانواده ای مرفه می گذرد را تجسم کنید. شما کجا اینهمه لباس پوشیدن های عجیب و غریب دیده اید؟ این مشکل بزرگ کشورهای جهان سومی ست که کمبودهایی را با اغراق در چیزهای دیگر جبران می کنند. سازندگان این اثر به توجیه اینکه اینها خانواده ی ثروتمندی هستند، هر چه دستشان آمده تن بازیگران کرده اند غافل از اینکه این لحظه به لحظه لباس عوض کردن، این اغراق در ثروتمند بودن، هیچ نتیجه ای جز دلزدگی و سطحی نگری ندارد.

محمدرضا گلزار: به نظرم اگر درست به کار گرفته شود، بازیگر قابلی ست که می تواند غیر از چهره ی جلب توجه کننده اش، بازی موفقی هم داشته باشد. همچنان که مثلاً در “بوتیک” شاهدش هستیم. اما اینجا، گلزار همان جوان خوش تیپ و ژیگولی ست که معلوم نیست به چه دلیل دوست ندارد با رئیسش، با آنهمه کمالات و ثروت ازدواج کند و هی دست رد به سینه ی او می زند اما بعد که ناچار می شود با او کنار بیاید، چنان سریع عاشقش می شود که انگشت به دهان می مانیم! او که اینهمه از این ازدواج کذایی ابا داشت، چطور ناگهان اینقدر عاشق دلخسته ی مهشید می شود؟ این، همان نداشتن یک خط سیر درست است که گفتم. گلزار از ابتدا تا انتها هیچ تغییری نمی کند.

بانکی ها: و امان از این برادران بانکی که انگار فیلم به فیلم که جلو می روند، تعدادشان در پشت صحنه بیشتر می شود! نیمی از تیتراژ متعلق است به “بانکی” ها، از بازیگر بگیرید تا دستیار کارگردان و نویسنده و خودِ کارگردان. فیلم اول آقایان بانکی، “دوخواهر” فاجعه ای بود که نما به نما از روی یک فیلم آمریکایی که الان اسمش را به خاطر ندارم، کپی برداری شده بود. واقعیتش را بخواهید هنوز نمی دانم که این فیلم هم از جایی کپی برداری شده یا نه اما خوب که نگاه می کنم، می بینیم “تو و من” در سینمای بانکی ها، نسبت به فاجعه ی قبلی، لااقل یک قدمی جلوست. البته این حرفم دلیل نمی شود که منتظر فیلم بعدی این خانواده باشیم!

**********************************************************************


فیلم سینمایی «تو ، من» به کارگردانی محمد بانکی و تهیهکنندگی اصغر بانکی در اصفهان انجام شده است.
نویسندگی این فیلم برعهده رضا بانکی است و حال و هوایی طنز دارد.
در فیلم سینمایی «تو ، من» بازیگرانی چون محمدرضا گلزار، الناز شاکردوست، بهنوش بختیاری و شیرین بینا ایفای نقش میکنند.
شورای صنفی نمایش در جلسه آتی خود سه فیلم «ضدگلوله»، «بی خداحافظی» و «کلاه قرمزی و بچه ننه» را برای اکران عید فطر قطعی کرد اما هنوز فیلم سینمایی «تو و من» با توجه به حذف سینما آزادی از سرگروهی و عدم انتخاب سینمای سرگروه جایگزین در سینماهای کشور سرگردان است و زمان اکران آن مشخص نیست.
قرار است تکلیف سینمای سرگروه جایگزین و همین طور فیلم ارزشی انتخابی برای سینما استقلال و سرگروه های سینمایی فیلم های «ضد گلوله» و «کلاه قرمزی و بچه ننه» در جلسه هفته آینده این شورا مشخص شوند.
در حالی که در جلسه هفته گذشته شورای صنفی نمایش قرارداد اکران فیلم سینمایی «تو و من» در گروه سینمایی آزادی به ثبت رسیده بود و قرار بود این فیلم در گروه فیلم های اکران عیدفطر قرار داشته باشد در جلسه روز گذشته-10 مرداد ماه- شورای صنفی نمایش خبری در مورد نمایش این فیلم عنوان نشده است.
اصغر بانکی؛ تهیه کننده فیلم «تو و من» در مورد آخرین وضعیت اکران این فیلم گفت: من از هیچ چیز مطلع نیستم و هنوز تماسی با ما از سوی شورای صنفی نمایش برای سرگروهی فیلم گرفته نشده است به همین دلیل هیچ اطلاعی از زمان اکران فیلم و سرگروه سینمایی آن ندارم.
حبیب کاوش هم در این رابطه توضیح داد: صحبت هایی با آقای بانکی داشته ایم اما هنوز سینمای سرگروه جایگزین سینما آزادی انتخاب نشده است و در جلسه آینده شورای صنفی نمایش در این مورد تصمیم گیری می شود.
براساس این گزارش، در تاریخ 6 تیر ماه سخنگوی شورای صنفی نمایش از سر گروهی سینما اریکه ایرانیان به جای سینما آزادی خبر داد اما تا این لحظه هنوز سرگروه جایگزین قطعی مشخص نشده است این در حالی است که سید ضیاء هاشمی روز گذشته-10 مرداد ماه- در یکی از مصاحبه های خود از جایگزینی یکی از سینمای های خصوصی به جای سینمای آزادی به عنوان سرگروه خبر داد.
در شرایطی این اظهارات مطرح شده است که سینما استقلال به عنوان سینمای مستقل حوزه هنری همچنان به فعالیت خود به عنوان سینمای سرگروه ادامه می دهد و این نشان می دهد شورای صنفی علی رغم مطالب عنوان شده با حوزه هنری مشکلی نداشته و سینما آزادی مشکل اصلی شورای صنفی بوده است و این تصمیم از تخلف سینما آزادی در اکران «شور شیرین» ناشی می شود.
این در حالی است که روز دوشنبه -9 مرداد ماه- هادی منبتی؛ مدیرعامل موسسه تصویر شهر در گفت و گو با سینماپرس از برگزاری جلسه ای با حضور مدیران حوزه هنری و شهرداری برای برطرف کردن مشکلات سینما آزادی خبر داده بود، تاکنون نتایج این جلسه اعلام نشده است و مدیر سینما آزادی و یا مدیران حوزه هنری و شهرداری در مورد لغو سرگروهی این سینما اظهارنظری نکرده اند.
شنیده می شود سینما ملت یکی از سینماهایی است که گزینه مناسبی برای سرگروهی محسوب می شود چرا که از موقعیت جغرافیایی خوبی برخوردار است و جزء سینماهای حوزه شهرداری محسوب می شود که این روزها مشکلات چندانی با شورای صنفی نمایش ندارد.
تنها فیلمی که در این میان بدون هیچ مشکلی اکران آن در عیدفطر و با سرگروه مشخص قطعی شده فیلم «بیخداحافظی» است که در گروه سینمای آفریقا اکران میشود.
با توجه به این که تنها حدود دو هفته تا زمان اکران های عیدفطر زمان باقی است و تا دوشنبه 16 مرداد ماه شورای صنفی نمایش جلسه ای نخواهد داشت فیلم های انتخاب شده باید تا هفته آینده در انتظار سرنوشت اکران خود بمانند.

http://cinemaeman.com/wp-content/uploads/2013/06/1089_ETIEEPBv.jpg

****************************************************************************

تو و من فیلمی طنز د قالب موضوع اجتماعی می باشد که چندین سوپر استار معروف ایران در آن بازی کردند. فیلم در مورد دو جوان است که در شرایطی قرار می گیرند که مجبور به وانمود کردن این هستند که نامزد هم هستند!
این فیلم بسیار زیبا و پر معنا توجه خیلی ها را به خود جلب کرده است! ولی متاسفانه درجه کیفی این فیلم ” ج ” می باشد که زیاد رضایت بخش نیست ولی به خاطر موضوع جالب و هیجان انگیز آن می شود کیفیت آن را تحمل کرد! دو ضخصیت اصلی بازی علی پارسا ( محمد رضا گلزار ) و و مهشید مقامی ( الناز شاکردوست ) در این داستان درگیر می شوند! اما چگونه؟
خانم مقامی رئیس شرکتی است که آقای پارسا در آن کار میکند. در جلسه ای که هیئت مدیرات تشکیل داده بودند به خانم مقامی ابلاغ شد که مدیرکل طبق آئین نامه داخل شرکت نباید مجرد باشد. در همان لطحه خانم مقامی دنبال بهانه ای گشت تا میز مدیریت را از دست ندهند و در همان لحظه که آقای پارسا می خواست گزارشی را به خانم مقامی تحویل دهد خانم مقامی او را نامزد خود معرفی کرد. هیئت مدیره تا آخر آن ماه به آن ها فرصت دادند تا تاریخ دقیق عروسی را برای هیئت مدیره اطلاع دهند. از اینجا ماجرا شروع می شود و آقای پارسا او را به خانه مادر خود می برد تا با هم آشنا شوند و از اینجا اذیت های مادر او شروع می شود و اینبار علی پارسا و مهشید مقامی واقعا عاشق هم می شوند ولی…
این داستان کوتاهی از این فیلم بود. از نظر من نمره ای که می شود به داستان فیلم از ۱۰ داد می توان ۹ داد! ولی درجه کیفی فیلم متاسفانه ” ج ” بود. این فیلم ساخت سال ۱۳۹۰ می باشد ولی همچنان طرفدار هایی نیز دارد که آن را دوست دارند. این فیلم متاسفانه به عقاید بعضی سایت ها به علت اینکه آرایش های چشم نما ضد فرهنگ ایران و دین اسلام می باشد که ولی به هیچ وجه این طور نیست! زیرا برای این فیلم مجوز پخش نیز داده شده است و در صورت اینکه تایید صلاحیت نمی شود مجوز پخش به آن داده نمی شد!
از دیگر بازیگران اصلی ایرانی که در این فیلم بازی کردند می توان به بهنوش بختیاری و برادران بانکی اشاره کرد. این فیلم توسط برادران بانکی تهیه و کارگردانی شده است! تهیه کننده این فیلم اضغر بانکی و کارگردان این فیلم محمد بانکی می باشد. ولی دو تا از برادران بانکی نیز در خود فیلم نقش پیدا کردند که رضا بانکی و اشکان بانکی می باشد

**************************************************************

"تو و من" دومین ساخته محمد بانکی است. پیش از این و در سال 1387، او نخستین اثر سینمایی اش را با نام "دو خواهر" به سینماها آورد که کپی برداری ناشیانه ای از فیلم دو تا زیاده (Two much)، محصول سال 1994 آمریکا بود. بنابراین، شاید انتظار آن می رفت که این بار بانکی فیلمی را روانه سینماها کند که از پیکربندی داستانی قوی تری برخوردار باشد تا شکست فیلم قبلی اش را جبران کند.
داستان فیلم هرچند سر راست و ساده است، اما به شدت در هم ریخته و شلوغ به نظر می رسد. رضا بانکی که بیش تر او را در کسوت عکاس فیلم های مخصوصاً پیش از انقلاب می شناسیم و چند تجربه تصویربرداری را نیز در کارنامه دارد، این بار در مقام فیلم نامه نویس ظاهر شده و تلاش کرده تا یک داستان به شدت سر راست و رو شده را، درگیر حوادث فرعی ریز و درشت کند تا شاید جذاب تر شود.
گویا تجربه فیلم قبلی محمد بانکی و کپی کاری اش از اثری هالیوودی چنان به مذاق آن ها خوش آمده که در اثر جدید، دامنه آن را به فیلم های داخلی هم گسترانده است. برخی صحنه ها، دیالوگ ها و حتی اتفاقات پیش آمده به وضوح در فیلم های دیگر ایرانی دیده شده است و مثلاً بیننده را یاد فیلم آتش بس ساخته تهمینه میلانی می اندازد که البته طبعاً کپی برداری ضعبف و زننده ای هم از کار در آمده است.
البته گستره این برداشت های سطحی تا فیلم های فارسی دهه های 30 و 40 پیش رفته است. آن جا که دو قلچماق به جان نقش اول خوش چشم و ابروی فیلم می افتند و حسابی او را کتک می زنند و دست آخر هم رئیس قلچماق ها مشتی حواله او می کند و سوپر استار در حالی که لب و دماغ اش غرق خون است، گوشه ای می افتد و بعد فیلم کات می خورد به یک نمای بیرونی و آهنگ عاشقانه جانسوزی هم ضمیمه تصاویر می شود!
تکلیف فیلم نامه با خودش و تماشاگر معلوم نیست و در 20 دقیقه ابتدایی فیلم حتی نمی توان به این کشف مهم نائل آمد که این اثر در کدام ژانر ساخته شده است. کم کم با حضور بازیگری چون بهنوش بختیاری، رگه های طنز فیلم معلوم می شود و شوخی های تکرای اش که پیش تر در یک سریال تلویزیونی با آن آشنا شده بودیم و حتی تکیه کلام هایی که در همان سریال بهره برده شده بود، این طور به تماشاگر می قبولاند که برای تماشای یک کمدی به سینما آمده است. در این میان صحبت از بازی ها، شخصیت پردازی ها، روایت، تدوین و بسیاری امور اصلاً محلی از اعراب ندارد.
شوخی های نخ نما شده و خندان لمپنیست فیلم فارسی، استفاده از اصطلاحات و عنوان های سریال های فارسی وان و شبکه ماهواره ای من و تو، گل درشت ترین اشکال این فیلم است و آن قدر روی مغز تماشاگر رژه می رود که فرصتی برای دیدن ایرادهای دیگر اصلاً به چشم نمی آید.
البته بهره بردن از ظرفیت های معماری اصفهان به عنوان لوکیشن در نماهای خارجی، می تواند نوعی ادای دین ناسیونالیستی برادران بانکی باشد به موطن شان اصفهان، اما آن هم آن قدر بد از کار در آمده که در سایه ماشین های گران قیت و لباس های جور و واجور بازیگران گم می شود.
باید اعتراف کرد که تو و من، از لحاظ ساخت، شکست سینمایی به مراتب فاجعه بار تری نسیت به فیلم قبلی محمد بانکی است. هرچند اگر فقط رقم فروش را ملاک موفقیت یک فیلم در نظر بگیریم، از این لحاظ شرکت سینمایی تحت مدیریت برادران بانکی که تهیه فیلم را برعهده داشت، چندان دچار شکست نشده است؛ زیرا موفق شده با نشان دادن نماهای بسته از صورت ستاره های سینما و به رخ کشیدن چهره های دل برانه آن ها و البته به مدد نماهای داخلی اغراقانه در دکور و صحنه، ستاره دوستان را به سینما بیاورد. از این حیث بهتر بود نام فیلم به جای تو و من، به شوی لباس گلزار و شاکردوست تغییر نام می داد تا تماشاگر تکلیفش با فیلم از ابتدا معلوم باشد.
خلاصه آن که شاید مرور عوامل فیلم، امید چندان زیادی را برای دیدن یک اثر خوش ساخت ارائه نمی داد، اما گویا "بانکی ها" فراموش کرده اند که ساختن فیلم گیشه ای به معنای زیر پا گذاشتن اصول اولیه فیلم سازی نیست و لمپنزیم، شوخی های دم دستی، ستاره گرایی و در نهایت جلب گیشه، لزوماً معنای توهین به شعور مخاطب را نمی دهد. زیرا هم گزینه های بهتری برای کپی کاری در سینما وجود دارد و هم علاقه مندان به فیلم های فارسی، انتخاب های به مراتب سرگرم کننده تری نسبت به تو و من برای تماشا دارند.
سولا اکبریه (امتیاز ۲ از ۱۰ )

*************************************

آخرین سرچ شده ها در وبلاگ رها ماهرو : ساحل بکرانی , بیوگرافی ساحل بکرانی  , ساحل بکرانی , عکس های ساحل بکرانی , ساحل بکرانی  , عکس ساحل بکرانی , پدرومادرواقعی ساحل بکرانی  , ساحل بکرانی بیوگرافی , نظر مردم درباره سریال دردسرهای عظیم  , بچه در دردسر های عظیم 2  , نقد سریال درد سرهای عظیمم ۲  , سریال اقا وخانم سنگی کی شروع میشه  , نقد پایتخت 4  , نقد سریال پایتخت ۴  , نقد سریال ساعت صفر , نقد سریال پایتخت 4  , بیوگرافی ساحل بکرایی , نظرسنجی سریال دردسرهای عظیم , نتیجه پایتخت 4 , پدر مادر ساحل بکرانی کیه , انتقاد ها به سریال شمعدونی , نقد سریال پایتخت , نتایج نظر سنجی درمورد سریال پایتخت , خلاصه فیلم هندی بادیگارد , رهام عباسبور باخانواده اش بازیکر سریال بایتخت , بیوگرافی ساحل بکرلئی , پدر و مادر ساحل بکرانی کیه؟ , بیوگرافی ساحل بکرانی , نقدسریال پایتخت 4  , بیو گرافی ساحل بکرایی , عکسهای ساحل بکرانی , بیو گرافی ساحل بکرانی  , چرا رستاخیز توقیفشد  , ساحل بکرایی , سریال پایتخت 4 در کدام شهر ساخته شده است , بازگر سریال شمعدونی , فیلم پذیرایی ساده , نظرسنجی سریال پایتخت  , انتقاد سریال پایتخت 4  , نظرات مردم راجع به بازیگران درد سر های عظیم2  , ساحل بکرانى , درمورد ساحل بکرانی , ساحل بکرانی زیبا , رمان ماهرو , عاقبت سریال پایتخت 4  , ساحل بکرانی بیو گرافی , زمان پخش سریال آقا وخانم سنگی کی شروع میشه  , نظرات مردم در مورد درد سر عظیم ٢  , نقد درد سرهای عظیم 2  , بیوگرافی ساحل دردسرهای عظیم , ساحل بکرانی بچه دردسر های عظیم ۲فرزند کیست  , نظرسنجی شبکه یک درباره شخصیتهای پایتخت 4  , بیوگرافی ساحل بکرانی پدر مادرش , بیو گرافی ساحل بکرانی , پایتخت 4 نظرات , نتیجه نظر سنجی سریال پایتخت 4 , عکس پدرومادرواقعی ساحل بکرانی , ساحل برکانی , زندگی نامه ساحل بکرانی خردسال , عکس هایی از ساحل در سریال درد سر های عظیم 2




نقد فیلم رستاخیز

خلاصه فیلم رستاخیز :
پس از مرگ معاویه، یزید به عنوان خلیفه‌ی مسلمین بر خلافت تکیه میزند و به والیِ مدینه نامه می‌نویسد که از حسین (ع) بیعت بگیرد. بکیر ابن‌ِ‌ حُر که به عنوان پیکِ ویژه‌ی دربارِ دمشق انتخاب شده است مامور رساندنِ نامه یزید به مدینه می شود. او که جوانی پُرشور و در جستجوی حقیقت است در مدینه درمی‌یابد که حاملِ نامه‌ایست که در آن به قتلِ حسین(ع) فرمان داده شده است. بکیر در مکه با افکار و اندیشه‌های امام حسین(ع) آشنا می‌شود. مردم کوفه با ارسال نامه‌هایی بی‌شمار، حسین(ع) را به کوفه دعوت کرده‌اند تا در قیام علیه یزید، آنها را یاری کنند. حر ابن یزید ریاحی، به همراهِ بکیر و دو هزار سوار از سوی عبیداله مأمور می‌شوند به سمتِ کاروان حسین(ع) که به سمت کوفه در حرکت هستند بروند. کاروان امام حسین(ع) در شماری اندک، در کربلا به محاصره‌ی هزاران نفر از سپاهیان‌ِ دستگاهِ خلافت درمی‌آیند. در روز عاشورا ، نورِ حقیقت بر چشمان‌ِ بکیر می‌تابد و ...



سخنگوی شورای صنفی نمایش گفت : بدنبال بیانیه ای از سازمان سینمایی اکران فیلم رستاخیر پس از یک روز نمایش متوقف شد .

غلامرضا فرجی در مصاحبه با خبرگزاری صدا وسیما افزود: در اولین روز اکران فیلم رستاخیر عده ای به دلیل مسائل اعتقادی جلوی وزارت ارشاد تجمع کردند و بعد از پیگیریهای این وزاتخانه و شنیدن  خواسته های تجمع کنندگان  تصمیم گرفته شد اکران فیلم سینمایی رستاخیر متوقف شود و از فردا شاهد نمایش آن نخواهیم بود .

وی افزود : اکنون هیچ اثری از تجمع و اعتراض جلوی وزارت ارشاد دیده نمی شود .

فیلم رستاخیر به کارگردانی احمد رضا درویش پیش از این با انتقاداتی از سوی مراجع و مداحان  روبرو بود و حذف 40 دقیقه  از صحنه های این فیلم نیز نتوانست  رضایت منتقدان را برای نمایش این فیلم  جلب کند .

http://medianews.iribnews.ir/Photos/201533160733_rast-f.jpg

واکنش درویش به تعویق اکران «رستاخیز»: هرآنچه مطابق با شرع و قانون باشد، می‌پذیریم
خبرگزاری تسنیم: کارگردان «رستاخیز» در واکنش به تعویق اکران این فیلم سینمایی گفت: ما در انتظار تصمیم مسئولان می‌نشینیم و هرآنچه مطابق با شرع و قانون باشد، پذیرا هستیم. آنچه تا امروز از جانب ما صورت پذیرفته با نظر مرجعیت عزیز پیش رفته است.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، چند روزی است که فیلم رستاخیز با حواشی بسیار پررنگی در شبکه‌های اجتماعی همراه بوده است. امروز پس از آغاز فروش بلیط این فیلم سینمایی علی‌رغم موج گسترده‌ای که علیه آن به راه افتاده بود، حجم بالایی از بلیط سینماها به‌سرعت فروخته شد. عمده اعتراضات به این فیلم به نمایش چهره حضرت عباس(ع) و تنی چند از اصحاب حضرت حسین(ع) مربوط می‌شد که طبق نظر برخی مراجع این مسئله مجاز بوده و عده‌ای دیگر از مراجع نیز با تکیه بر لزوم حفظ حرمت‌ها و ممانعت از هرگونه وهن احتمالی با نمایش تصاویر بازیگران ایفاکننده این نقشها مخالفت کرده بودند.

بخش دیگری از مخالفت‌ها پیش از این به مواردی درباره قصه‌های در حاشیه ماجرای اصلی فیلم، برخی صحنه‌ها و میزان مطابقت آنان با مستندات تاریخی و … اشاره داشت که نهایتاً در موارد گوناگون منجر به حذف یا اصلاح و یا توضیح این صحنه‌ها شد. سرانجام نسخه نهایی این فیلم ۴۰ دقیقه‌ نسبت به نسخه گذشته کوتاه‌تر شده و برای اکران در سینماها ارائه شد.

بعد از ظهر امروز علی‌رغم فروش گسترده بلیط‌های فیلم «رستاخیز»، سازمان سینمایی با انتشار اطلاعیه‌ای اعلام کرد که «اکران فیلم سینمایی «رستاخیز» تا تأمین نظر برخی از مراجع عظام تقلید به تعویق می‌افتد».

احمدرضا درویش، کارگردان این فیلم سینمایی در گفت‌وگو با خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، در واکنش به تعویق اکران این فیلم سینمایی گفت: بنده در مراسم رونمایی فیلم هم عرض کردم که این فیلم اساساً زیر نظر مراجع عظام تقلید و با مشورت تعدادی از آن بزرگواران ساخته شده است. در واقع تمام تلاش ما در دوران پژوهش و ساخت فیلم این بود که تمام هماهنگی‌ها را لحاظ کنیم. این فیلم تمامی مراحل قانونی در دریافت پروانه نمایش، حواله اکران و… را هم طی کرده بود و امروز به نمایش عمومی درآمد. اما با همه این اوصاف امروز به‌یک‌باره مطلع شدیم که اکران آن متوقف شده است. گفته شده که آقایان مسئول در وزارت ارشاد و سازمان سینمایی ملاحظات و مصالحی مدنظر داشتند که این تصمیم را گرفتند.

کارگردان فیلم «رستاخیز» با بیان این پرسش “وقتی فیلمی تمامی مراحل قانونی را با دقت طی کرده است، چطور اکران آن با تعویق مواجه می‌شود؟” گفت: سخنان آقای دکتر ایوبی، رئیس سازمان سینمایی در روزهای گذشته این طور نشان می‌داد که ایشان با اکران این فیلم در سینماها موافق هستند. ایشان هم بر این نکته تأکید داشتند که این فیلم زیر نظر مراجع ساخته شده است و پروانه نمایش آن قانونی است و بر این اساس قرار شد که فیلم امروز به نمایش گذاشته شود اما با این اتفاق به نظر می‌رسد که با رویکرد متفاوتی از جانب آقایان مسئول در مواجهه با این فیلم روبه‌رو شده‌ایم.

درویش با بیان “برای ما جای سؤال است که شیوه مواجهه آتی ارشاد با این فیلم چگونه خواهد بود” گفت: به هر حال این تصمیم ابعاد فرهنگی ــ اجتماعی دارد و تأثیراتی هم بر اکران بین‌المللی فیلم خواهد داشت. امیدوارم که این دوستان نسبت به این مسائل نیز ملاحظاتی را لحاظ کرده باشند و تمهیداتی را برای آن در نظر گرفته باشند و توجیهی برای این تصمیم باشد.

این کارگردان سینمای ایران ادامه داد: در این خصوص باید اضافه کنم که «رستاخیز» از ابتدای مستندنگاری، تحقیق و پژوهش، همواره ارتباط با مراجع را مد نظر داشت و سازندگان فیلم تا انتهای ساخت و حتی پس از ساخت نیز این ارتباط را حفظ کردند و در مواردی حتی اصلاحاتی را زیر نظر نمایندگان برخی مراجع لحاظ کردند. با مشورت این بزرگواران، مسئولانی از رسانه ملی، سازمان سینمایی، کارشناسان و … بخش‌هایی از فیلم «رستاخیز» کوتاه شد تا برای اکران در سینماها آماده شود.

درویش ادامه داد: ما هم بر این نظر استوار هستیم که نظرات مراجع عظام تقلید در حمایت از این فیلم بسیار ارزشمند است و اقدام برای جلب نظر تعداد دیگری از این بزرگواران از نظر ما نیز امری پسندیده است. اما به نظر می‌رسد عده‌ای هم در تلاش هستند که با تکیه بر این مسائل، اهداف دیگری را دنبال کنند و به‌‌دنبال مسائل دیگری هستند، که البته به نظر می‌رسد حاشیه‌سازی‌ای که عده‌ای مرتب به‌دنبالش بودند، توانسته تا حدی تأثیر خود را بر مدیران دولتی بگذارد و ارشاد که تا دیروز پشتیبان اکران فیلم بود، امروز به‌یک‌باره چنین تصمیمی می‌گیرد که قطعاً عواقب فرهنگی خواهد داشت.

کارگردان «رستاخیز» با متانت خاصی سخن پایانی خود را این گونه بیان کرد: «ما در انتظار تصمیم مسئولان محترم می‌نشینیم و هر آنچه مطابق با شرع و قانون باشد، حتماً پذیرا خواهیم بود و آنچه تا به امروز از جانب ما صورت پذیرفته با نظر مرجعیت عزیز پیش رفته و با قانون نیز مطابقت داشته است».

به گزارش تسنیم، هرچند که با توجه به تعدد نظرات تعدادی از مراجع این احتمال درباره اکران این فیلم وجود دارد که عده‌ای از شخصیت‌های دینی درباره بخش‌هایی از فیلم نظرات دیگری داشته باشند، اما روند جدیدی که در روزهای اخیر در شبکه‌های اجتماعی و با انتشار اطلاعیه‌های جدید مراجع تقلید آغاز شده، هویدای این است که احتمالاً اجماع برای اکران این فیلم دور از دسترس نباشد، چرا که گفته شده تعداد زیادی از مراجع نظر منفی‌ای نسبت به نمایش این فیلم در سینماهای کشور ندارند.

به هر حال به نظر می‌رسد طبق توصیه درویش باید صبر کرد و نتیجه این حاشیه‌ها برای اکران «رستاخیز» را به انتظار نشست.


عکس اعتراض به فیلم سینمایی رستاخیز :


آخرین واژه های سرچ شده در وبلاگ رها ماهرو :
ساحل بکرانی , عکس ساحل بکرانی , بیوگرافی ساحل بکرانی , عکس های ساحل بکرانی  , ساحل بکرانی  , عکسهای ساحل بکرانی جدیدترین , پدر و مادر واقعی ساحل بکرانی  , در فیلم دردسرهای عظیم بچه برای لطیف است یا نه  , ساحل بکرانی , دردسر های عظیم۲  , بچه در دردسر هایه عظیم , بچه در سریال دردسرهای عظیم  , رها ماهرو  , عکسهای ساحل بکرانی , تساویر بهار دردردسرهای ازیم , آیادر سریال پایتخت 4 چوچان زن ارسطو زنده است , بیوکرافی ساحل بکرانی , دردسرهای عظیم ۲ نقد , انتقادات از پاىتخت 4 , نظرات در مورد سریال پایتخت 4 , رهام عباسپوردر پایتخت با پدر مادر واقعیش