رها ماهرو

رها ماهرو

منتقد سینما و تلویزیون
رها ماهرو

رها ماهرو

منتقد سینما و تلویزیون

نقد فیلم پس کوچه های شمرون ساخته کامران قدکچیان


رها ماهرو : پس کوچه های شمرون فیلمی به کارگردانی کامران قد کچیان در سال 1391 است . این فیلم داستان یک زن وشوهر است که با هم  اختلاف دارند و مانند بسیاری از زوج های دیگر تصمیم به جدایی گرفته اند در حالی که هنوز نسبت به یکدیگر تعلق خاطر دارند . انتخاب بسیار بجا بوده است و بازیگران مناسب نقششان هستند ، بخصوص که هر چه در چنته دارند را عرضه کرده اند . اما گرفتن یک بازی خوب از بازیگر تنها با وجود یک کارگردان خوب میسر است . کامران قدکچیان که پیش از این فیلم دختر شاه پریون که ان هم یک فیلم عاشقانه و کمدی بود اینبار با درک معضل طلاق و پیامد های ناگوار آن فیلمی بر همین مبنا ساخته است .
پیام این فیلم به زوج ها این است که جوان ها که در امروزه توان ادامه زندگی را ندارند با وجود علاقه به یکدیگر بسرعت تصمیم بطلاق میگیرند و پس از آن هم پشیمان می شوند که دیگر سودی ندارد . در زندگی مشترک تامل و تحمل داشته باشند و بدانند زن و شوهر مکمل یکدیگرند و این اختلافات کاملا عادی است و دلیل بر جدایی و عدم سازگاری نیست .

در هر صورت فیلم خوش ساختی است که می تواند تا حدی بر جامعه تاثیر بگذارد و کانون خانواده را گرم تر کند و از جدایی بسیاری از جوان های ایرانی جلوگیری کند و به ادامه زندگی علاقمند سازد . نمره من به این فیلم 17 از 20 است .

______________________________________________________________________________________


دو جوان که به تازگی ازدواج کرده‌اند به دلیل شرایط، قادر به ادامه زندگی با همدیگر نیستند. آنها قصد جدایی دارند، اما در طول مسیر با ماجراهایی مواجه می‌شوند.

چند روز پیش سخنگوی شورای صنفی نمایش فیلم از جلوگیری حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی از اکران فیلم «پس کوچه های شمرون» به کارگردانی کامران قدکچیان خبر داد. این در حالی است که مدیرعامل موسسه تصویر شهر نسبت به این اقدام واکنش نشان داده و مدیران حوزه هنری سیاست سکوت را در پیش گرفته اند. حبیب کاوش سخنگوی شورای صنفی درباره این تصمیم گفت:« فیلم پس کوچه های شمرون بر اساس تصمیم شورای صنفی نمایش فیلم قرار بود جایگزین فیلم سینمایی شبکه به کارگردانی زنده یاد ایرج قادری در گروه سینمایی قدس شود اما این اتفاق با ممانعت حوزه هنری از اکران این اثر سینمایی انجام نشد.»
وی یادآور شد:« برخورد مدیران میانی حوزه هنری و شهرداری تهران در قبال عدم اکران این اثر سینمایی هیچ توجیهی ندارد و این در حالی است که آنان این اثر سینمایی را ندیده اند.»
سخنگوی شورای صنفی نمایش فیلم تاکید کرد:« شورای صنفی نمایش فیلم اعلام میکند در صورت ادامه این رفتار از سوی حوزه هنری و شهرداری تهران، این شورا درباره سینماهای این مجموعهها تصمیم جدی خواهد گرفت.»
پس از اظهارات حبیب کاوش نسبت به عدم نمایش فیلم در سینماهای حوزه و شهرداری؛ مدیرعامل مؤسسه «تصویر شهر» اظهارات تهیهکننده «پسکوچههای شمرون» و سخنگوی شورای صنفی نمایش را مبنی بر نمایش ندادن این فیلم در سینماهای متعلق به شهرداری تهران نادرست دانست و گفت: ما حتا برای این فیلم قرارداد هم امضا کردهایم.
سیدهادی منبتی در واکنش به سخنان عبدا... علیخانی و حبیب کاوش مبنی بر جلوگیری شهرداری تهران از نمایش فیلم «پسکوچههای شمرون» در تعدادی از سینماها، گفت:« متأسفانه این مصاحبهها از طرف برخی دوستان نشان از این دارد که شاید زندگی برخی در آشوب به سامان میرسد و اگر محیط آرامش داشته باشد، با مشکل مواجه میشوند.»
وی درباره اظهارات حبیب کاوش و عبدا... علیخانی، بیان کرد:« روز یکشنبه دوستانی با من تماس گرفتند و گفتند که آیا «پسکوچههای شمرون» را اکران میکنید که من هم پاسخ دادم، اگر مجوز وزارت ارشاد داشته باشد بله. امروز صبح هم قرارداد نمایش فیلم را در پردیس ملت برای ما ارسال کردند که ما هم آن را امضا کردیم؛ اما واقعا نمیفهمم چرا برخی دوستان چنین جوسازی هایی میکنند.»
مدیرعامل تصویر شهر با بیان اینکه تمام تلاش ما این است که شرایطی آرام در سینما حاکم باشد، گفت:«نمیدانم چرا اگر فیلمهایی را نمایش دهیم و یا نمایش ندهیم، در هر دو حالت مورد عتاب برخی قرار میگیریم که آرامش را دوست ندارند.»
منبتی در پاسخ به این پرسش که با توجه به صحبتهای شما، چرا چنین موضوعاتی درباره «پسکوچههای شمرون» مطرح شده است؟ بیان کرد:« برخی مشکلات، صحبتهای خلاف واقع و غیره را به میان میآورند تا اوضاع آشفته و اصل موضوع فراموش شود، چراکه در شرایط آشفته، موضوع اصلی و متهم واقعی اختلال شناخته نمیشود. به همین دلیل است که برخی مدام آدرس غلط میدهند.»
وی در ادامه سخنانش با انتقاد از آنچه آدرس غلط دادن در نمایش معضلات این روزهای اکران سینماها میخواند، گفت:« گاهی میبینیم که وضعیت نامناسب فعلی اکران سینماها را فقط به گردن حوزه هنری، شهرداری تهران و حواشی اکران نوروزی میاندازند، اما صراحتا میگویم که این آدرس غلط دادن است.»
مدیرعامل تصویر شهر گفت:« مدام گفته میشود که در شرایط فعلی فیلمساز و تهیهکننده احساس امنیت نمیکند، چرا هیچکس نمیگوید اگر بخواهیم سینمادار یا فیلمساز احساس امنیت کند، ابتدا مخاطب باید احساس امنیت داشته باشد. مردم باید احساس کنند وقتی برای دیدن فیلمی به سینما میروند، آن فیلم امنیت اخلاقی خانواده را به خطر نمیاندازد تا با فراغ بال به سالن سینما پا بگذارند، اما وقتی خانواده احساس کند که فیلمی در امنیت اخلاقیاش تأثیرگذار است مطمئنا نسبت به آن واکنش نشان میدهد.»
به نظر میرسد اتفاقها و جنجال های حول محور سینما که در سال جدید وارد بحران های تازه ای شده است بنا نیست دست از سر سینما بردارد.
پس از آنکه رئیس حوزه هنری استان تهران از عدم نمایش بیش از 15 فیلم در سینماهای زیرمجموعه حوزه هنری خبر داد به نظر میرسد تصمیم جدید مدیران این نهاد که هنوز هم نسبت به صحبتهای سخنگوی شورای صنفی حاضر به واکنش نشدهاند بیشتر از آنکه از یک اقدام مدیریتی برآمده باشد تصمیمات جدید این نهاد را تبدیل به یک تسویه حساب شخصی کرده است.
حال باید دید که با توجه به عملکرد افراد در شرایط مختلف آیا « پس کوچههای شمرون» قربانی فیلم قبلی حسین فرحبخش میشود که بنا به دلایلی از سینماهای حوزه هنری کنار گذاشته شده است؟
جدیدترین محصول موسسه پویافیلم سرانجام امروز پس از حرف وحدیث های فراوان روی پرده رفت. «پس کوچه های شمرون» نام فیلم جدید کامران قدکچیان است که به نظر میرسید قربانی برخی اختلافات در حوزه اکران خواهد شد از امروز با 20 سینما کار خود را آغاز کرد.
خبرگزاری میراث فرهنگی ـ گروه فرهنگ و هنر ـ پس از چند هفته پر ماجرا که تهیهکنندگان «پس کوچههای شمرون»، حوزه هنری و شورای صنفی نمایش برای چگونگی اکران این فیلم پشت سر گذاشتند، بالاخره مقرر شد فیلم تازه کامران قدکچیان بدون سینماهای حوزه هنری روی پرده برود و در واقع سینما آزادی به عنوان مهمترین سالن حوزه هنری این فیلم را نمایش نخواهد داد.
دیروز سهشنبه به همین دلیل روز پر تنشی برای شورای صنفی نمایش و صاحبان دو فیلم بود. شورای صنفی نمایش صبح دیروز به تلافی عدم اکران «پس کوچههای شمرون» در گروه آزادی به سینماهای زیر مجموعه حوزه هنری اعلام کرد که حواله فیلم «خوابم میآد» را نیز به این سینماها نخواهد داد. موضوعی که حتی باعث شد علی سرتیپی به عنوان پخش کننده فیلم رضا عطاران قید اکران فیلمش را در چنین شرایطی (بدون سینما آزادی) بزند.
در نهایت قضیه ختم به خیر شد تا «پس کوچههای شمرون» در گروه قدس ـ البته بدون سینماهای حوزه هنری ـ روی پرده برود و «خوابم میآد» نیز طبق اعلام قبلی در سینماهای تحت قراردادش اکران شود.
گفتنی است تهیهکنندگان «پس کوچه های شمرون» در اکران نوروز فیلم پرحاشیه «خصوصی» را داشتند که با اعتراض برخی از اقشار جامعه از چرخه اکران کنار گذاشته شد.
«پس کوچههای شمرون» عنوان جدیدترین فیلم سینمایی کامران قدکچیان است که بازیگرانی همچون اکبر عبدی، محمدرضا شریفینیا، شاهرخ استخری، حدیث چهرهپرداز، زهره حمیدی، اسماعیل پوررضا، رامسین کبریتی، مختار سائقی، حسن قورچی، جلیل ملکزاده، مهدی انجمروز و با معرفی: صدف طاهریان در این فیلم ایفای نقش میکنند.
در خلاصه داستان این فیلم آمده است: دو جوان که به تازگی ازدواج کردهاند به دلیل شرایط، قادر به ادامه زندگی با همدیگر نیستند. آنها قصد جدایی دارند، اما در طول مسیر با ماجراهایی مواجه میشوند.
به نظر میرسد فیلم جدید دفتر سینمایی پویا فیلم در راستان همان تولیدات ارزان و دم دستی گذشته ساخته شده است تا بلکه بتواند خساراتی را که از جلوگیری اکران «خصوصی» به تهیهکنندگان این فیلم خورده جبران کند.

عوامل این فیلم عبارتند از:
کارگردان: کامران قدکچیان، تهیهکنندگان: عبدالله علیخانی، حسین فرحبخش، نویسنده فیلمنامه: جواد ستودهنیا، مدیر فیلمبرداری: احمد احمدی، تدوین: مستانه مهاجر، طراح و چهرهپردازی: عبدالله اسکندری، صدابردار همزمان: بابک اخوان، طراح صحنه و لباس: حجت اشتری، برنامهریز و دستیار اول کارگردان: علی افشینراد، عکاس: سیامک قدکچیان، مدیر تولید: پیمان حمیدی، استودیو صدا و تدوین: آوای نفس، محصول: موسسه سینمایی پویا فیلم.


___________________________________________________________________



کارگردان  : کامران قدکچیان
دستیارکارگردان : علی افشین راد
تهیه‌کننده  :
حسین فرح‌بخش
عبداله علیخانی
نویسنده  : جواد ستوده‌نیا
بازیگران  :
اکبر عبدی
محمدرضا شریفی نیا
شاهرخ استخری
حدیث چهره پرداز
صدف طاهریان
زهره حمیدی
اسماعیل پوررضا
رامسین کبریتی
مختار سائقی
جلیل ملک زاده
مهدی انجم روز
مریم معصومی
فیلم‌برداری  : احمد احمدی
تدوین : مستانه مهاجر
کشور  : ایران

پس کوچه‌های شمرون عنوان فیلمی است رمانتیک از کامران قدکچیان که درسال ۱۳۹۱ ساخته شد.


____________________________________________________________________

اگر بخواهیم داستان فیلم پس کوچه های شمرون را در یک خط تعریف کنیم باید گفت که :
امیر و نازنین می خواهند از هم جدا بشوند ، نازنین بعد از چند ماه دوری ، امروز از شهرش به تهران آمده تا طلاقش را از امیر بگیرد اما هنگامی که می روند و طلاق بگیرند . یک پاسخی را می شنوند که متعجب می شوند . آن ها باید دو شاهد مرد و دو شاهد زن پیدا کنند تا طلاق را بگیرند . حول همین موضوع ، این اتفاق در یک روز اتفاق می افتد و این دو منتظر دو شاهد هستند که بعضی از حقایق آشکار می شود . تا اینکه دو شاهد پیدا می کنند و طلاق می گیرند و امیر ، نازنین را به ترمینال می برد و شب شده است . نازنین در هنگامی که می خواهد برود . امیر به او می گوید : نرو و او می ماند .

این فیلم ، بزرگ ترین و اساسی ترین مشکلش نداشتن یک خط واحد داستانی است . داستانی که شکل نمی گیرد . فیلم از سکانس خوبی شروع می شود . تا هنگام اینکه ما متوجه می شویم این دو ، دو شاهد می خواهند برای طلاق ، فیلم به خوبی پیش می رود اما بعد از این موضوع فیلم روند کندی به خودش اختصاص می دهد . و بویی از فیلم نامه در ادامه فیلم نمی بینیم . اتفاقاتی که در فیلم بوجود می آید مبهم تمام می شود . مثلا وقتی امیر می گوید بیا بریم خانه ما و نازنین برای کنجکاوی زنانه اش می گوید باشه ، و در سکانس های بعدی متوجه می شویم این خانه ، مال امیر نیست . چرا دروغ می گوید ؟ چرا می گوید بریم خانه ما ؟ که در واقع خانه ای ندارد ؟ و خانه مهتاب یکی از شخصیت های فیلم است . این نشان از ضعف بسیار شدید فیلم نامه ای است که شخصیت ها و علت حوادث نامعلوم است و در نیومده است . یا در نیمه دوم فیلم متوجه می شویم ، امیر با مهتاب رابطه ای نداشه است و با یک زن دیگر رابطه داشته است و گویی به زنش خیانت کرده است . بر می گردیم به چند سکانس قبلی که نازنین می گوید تو به من خیانت کردی و امیر هم می خواهد کاری بکند که بگوید من خیانت کار نیستم داد می زند و می زند تو سرش و می گوید به خدا خیانت نکردم ، خیانت نکردم . طوری وانمود می کند که واقعا خیانت نکرده است . نمی شود این شخصیت چند گانه باشد . و پیدا شدن دو شاهد از طرف پدر نازنین ، خیلی سطحی است و چطور آنقدر زود به تهران می رسند . وقتی خدمتکارشان یعنی اکبر عبدی می گوید من شاهد طلاق تان نمی شوم چطور پدر نازنین حاضر می شود ، دو نفر از فامیل ر ا بفرست برای طلاق گرفتن این دختر و در چند سکانس قبل تر می بینیم که نازنین به دنبال شاهد برای طلاق است که متوجه می شویم هیچ کس قبول نمی کند اما در واقعیت هیچ کس این طور نیست . و معلوم است این قصه ، عدم روایت دارد . دغدغه اصلی فیلمساز در این فیلم مشخص نیست . چون فیلم امروزی نیست . فیلمی نیست که بگوییم سوژه و داستانش در جامعه اتفاق افتاده است و باعث طلاق شده است . قصه بی واحد به فیلم لطمه می زند . فیلم هیچ حرفی ندارد بزند و فقط دغدغه فیلم دو شاهد که این دو طلاق بگیرند همین !!!! و همین و بس!!!! این فیلم سکانس های خارجی زیادی دارد که به فیلم لطمه می زند و اگر تناسب را رعایت می کردن و همینطور که گفتم خط روایت رو تغییر می دادن به طبع فیلم بهتری از آب در می آمد . سکانسی که فامیل شاهرخ استخری (محمدرضا شریفی نیا ) ، نازنین پیش او می رود و می گوید امیر را دستگیر کردند و می روند تا به امیر می رسند در اینجا یک سوال پیش میاد چرا نازنین را نگرفتند و ببرند کلانتری و چرا شاهرخ استخری را به کلانتری نبردند !!! و در خیابان منتظر ماندند تا نازنین بیاید و چه راحت شاهرخ استخری یا امیر قصه ما را آزاد کردند و اصلا به کلانتری نرفتند .که در اینجا حفره های زیاد فیلمنامه آشکار می شود . برخلاف تمام اشکال هایی که این فیلم دارد . موسیقی دلچسب و نابی دارد اما به درد این فیلم نمی خورد یعنی این موسیقی برای این فیلم ساخته نشده است و ضربه آهنگ هایی که در این فیلم در بعضی از سکانس هایش می شنویم به درد این سکانس ها و این فضاها نمی خورد . موسیقی دان و البته کارگردان باید بداند چه موسیقی کار کند نه اینکه هرچی شد را بسازند را بگذارند . یکی دیگر نکات ضعف فیلم ، فیلمبرداری به شدت ضعیف این اثر است ، احمد احمدی کسی است که فیلمبردار این فیلم است ،با عکاسی به سینما آمده است چطور می شود به راحتی دوریبن فیلمبرداری سی و پنج را بشناسد ؟ پس متوجه می شویم که فیلمبردار خوبی پشت این فیلم نیست ، فیلمبرداری نیست که از فیلمی که گرفته است دفاع کند . و در عین حال دوربین رو دست فیلم مبتذل است و نبودن میزانسن کارگردان را به مخاطب های فیلم نشان می دهد و آشکار می شود که کارگردان هیچ میزانسن و دکوپاژ معینی طراحی نکرده است و فقط با این کار ، خودش را راحت کرده است . اما به چه قمیتی !!! به قیمت اینکه مخاطب از دیدن فیلم چشمش درد بگیرد که این فیلم اینقدر تکان و لرزش دارد و باعث می شود مخاطب ازتصویری که می بیند خسته شود . نتواند ادامه فیلم را ببیند . و زوایای دوربین ابتذال ازش می بارد ، از بالا ، از لای جوب گذاشتن دوربین ، و فیلمبرداری کردن که به شدت مبتذل است . به شدت . در سکانس های پایانی فیلم در ترمینال که امیر متوجه می شود آلبومش در مراکز فروشگاه های عرضه محصولات فرهنگی است و بعد از دیدن آلبوم حتی به نازنین نمی گوید که آلبومم بیرون آمده و حتی بعد از دیدن پوستر آلبوم در آن مرکز فروش اصلا خوشحال نمی شود و با یک نگاه نا امید کننده ای رد می شود و می رود . پایان فیلم یک پایان آبکی است !!! پایانی که نمی تواند اسمش را پایان گذاشت ، این روزها همه یاد گرفته اند پایان فیلم را باز تمام کنند اما اگر این مسئله هم کنار بگذاریم متوجه می شویم پایان فیلم خوش است و با خوبی و خوشی تمام می شود . چون می بینیم نازنین می خواهد با اتوبوس برود ولی امیر به می گوید وایسا ، حتی شال گردن او را می گیرد و اصرار دارد بماند و آهنگش را گوش دهد و می بینیم سحر نزدیک است و آن ها هنوز در ترمینال هستند و اتوبوس هم رفته است پس به این نیتجه می رسیم که با یک پایان خوش فیلم تمام می شود اما حقیقت چیز دیگری است ، حقیقت امر این است که اگر کارگردان و فیلم نامه نویس فیلم ، مخصوصا فیلم نامه نویس قصه ی پس کوچه های شمرون ، می خواسته این فیلم را به این راحتی و با پاک کردن صورت مسئله تمام کند که نمی شود . و می توانستند با یک پایان ناخوش و تلخ طرف بودیم ، چون پایان حقیقی فیلم این است که نازنین می رود چطور در آخرین لحظه نازنین نظرش عوض می شود او که هم طلاق گرفته و تمام شده است . دغدغه اصلی فیلم این است که این دو از هم جدا می شود و بعد ، در سکانس های پایانی فیلم متوجه می شویم با هم زندگی می کنند و متوجه می شویم امیر او را خیلی دوست دارد با اینکه خیانت کرده !! با اینکه نمی دانیم آن دختر کیست که به نازنین خیانت کرده .
پرهام موسوی

_______________________________


گمشده در هزارتوی مدار صفر درجه!

نقد نوشتن؛ آن هم بر آثار مشعشع و درخشان و شاهکاری مثل «پس کوچه های شمرون» و امثال و اقرانش، که یکی پس از دیگری روی پرده می روند و پایین می آیند و مردم آنها را پس می زنند و زخمی بر زخم های سینمای ایران افزوده می شود و... قبول کنید که کار خوشایند و دلچسبی نیست.
البته نقد، تیغ عقل و دل است و وظیفه کسانی که لابد «عقل» و «دل»ی برایشان باقی مانده.
اما با این حال و گرچه وظیفه و تکلیف و البته «عشق» ما منتقدان، نقدکردن آثار هنری است؛ اما با این وضعیت و شرحی که رفت، اساسا سینما و نقد و تحلیل و ...و چیزهایی از این دست، تبدیل به یک کابوس شده است که معلوم نیست کی و چگونه و چطور می شود اصلاحش کرد و اوضاع را مرتب نمود یا اینکه از شرش خلاص شد! بگذریم.
باری؛«پس کوچه های شمرون» جدیدترین ساخته کامران قدکچیان پس از فیلم هایی چون «سوغات فرنگ» (۱۳۸۴) ، «فاصله» (۱۳۸۸) و «دختر شاه پریون» (۱۳۸۹) است.
 ساخته های پیشین قدکچیان، چندان کارنامه پر و پیمان و قابل دفاعی را برای او رقم نزده است. فیلم های متوسط رو به پایینی که گاه در ایستگاه «سوغات فرنگ» به کلی به محصولاتی بی چفت و بست و درهم و مغشوشی منتهی می شوند و گاه در «فاصله» به بساز و بندازی نائل می آیند و گاهی هم به بلای سانتی مانتالیزم سطحی و فیلم فارسی گونه ای از جنس «دختر شاه پریون» منجر می گردند.
او نشان داده است که در امر فیلم سازی یک نیم نگاه یا شات هم تمام نگاه جدی به موضوع گیشه دارد و این گیشه نگری و بلیط محوری نه تنها وجه اقتصادی را به موضوع اصلی بدل می کند بلکه رهاوردهای ساختاری و محتوایی هم بر فیلم و فیلمساز تحمیل می کند.
به عبارت دیگر کار به جایی می کشد که نوعی وفاداری و وامداری و رهانت خاص و عمیق و یکپارچه ای به این موضوع گیشه بر کلیت و جزئیت فیلم و فیلمساز سایه می افکند و همه چیز سینمای ایشان را تحت سیطره و تسلط خود می گیرد.
در این جریان، همه چیز در اتمسفر گیشه و جذابیت های کاذب رخ می دهد. حتی در جایی که موضوعی به ظاهر فرهنگی و پدیده ای فکری هم مد نظر باشد چیزی مثل «سوغات فرنگ» که البته معلوم نبود جایگاه فرنگ در آن دقیقا از کجا و با کدام محور و منظری است باز هم این سیطره و تفوق و تسلط گیشه ای و کاذبیت «جذب مخاطب به هر قیمتی» دیده می شود.
و البته در همین اثر آخر هم ؛ باز، کماکان.
مشکل اصلی به قول دوستان منتقد و صاحب نظر شاید که نه، حتما فیلمنامه است. اما بی تردید یکی از ریشه ای ترین مباحث که گام اصلی منتهی به نوشتن فیلمنامه محسوب می شود مقوله فکر و اندیشه است.
اینکه نویسنده فیلمنامه با کدام اندیشه و در چه منظومه فکری می نویسد؟ او به چه می اندیشد و ذهنش درگیر چیست؟ دغدغه اش کدام است؟ درگیر چیست؟ چگونه؟و چرا؟«پس کوچه های تهرون» تصمیم دارد به معضل اختلاف جوان ها باهم بپردازد؟ با این شیوه و رویکرد؟ چرا میزانسن های فیلم این گونه است؟
 جذابیت کاذب چهره های سینمایی در خدمت گیشه یا استعانت از مولفه های بصری برای روایت بهتر یک مقوله فرهنگی و اجتماعی؟ حرف حساب فیلم را از دل ادعاهای فرهنگی اش بیرون بکشیم یا از لابلای ادا و اطوارهای نخ نمایش درک کنیم و بدان پی ببریم؟
کلیشه عبدی و شریفی نیا و استخری که حالا دیگر می توان گفت بازیگرانی از دست رفته و سنبلکار و تکراری شده اند، چه دردی از سینمای بیمار ایران درمان می کند؟
 این همه تعجیل و سنبل و کلیشه در دکوپاژ و چیدمان و بازی ها و روایت فیلم، مال چیست و چرا؟و البته این کلیشه های نخ نما و مهوع فیلم فارسی های مد روز!
 سعید رضایی


http://upload.tehran98.com/images/0noi96xbt7ke4w17ree0.jpg


نقد انیمیشن قلعه متحرک هاول ساخته هایائو میازاکی


رها ماهرو : قلعه متحرک هاول انیمیشنی ژاپنی به کارگردانی قلعه متحرک هاول در سال 2004 است .
این فیلم عواقب جنگ و ستیز بر زندگی مردم را نشان می دهد گرچه موضوع آن کاملا تخیلی است . سوفی دختری کلاه فروش است که عاشق جادوگری بنام هاول می شود و باعث می شود جادوگر ویست به او حسادت کند و سوفی را تبدیل به پیرزن سازد . از آن طرف سوفی بهمراه کله شلقمی که طلسم شده به قلعه متحرک هاول می رود تا از او تقاضای کمک کند .
پادشاه جادوگران جنگی را برگزار کرده که تمام جادوگران باید حسن نیتشان را به ملکه نشان دهند وگرنه قدرتشان توسط ملکه گرفته میشود اما هاول مخالف جنگ است و جلوی او می ایستد .
انیمیشن ضرب آهنگ کندی دارد اما شما با دیدن اولین صحنه آن از جایتان بلند نمیشوید تکه های بامزه در این انیمیشن زیاد است اما غم و فراق و دوری از عشق انیمیشن را درام میکند و در لحظاتی اشک از چشم بیننده جاری می گردد موسیقی انیمشن هاول هم زیباست و بخوبی بکار گرفته شده . شخصیت پردازی هم خوب است اما خیلی تخیلی است و وجه بسیار عاشقانه اش از عمق آن می کاهد .

نمره من به این انیمیشن 17 از 20 است .


http://www.nausicaa.net/miyazaki/howl/poster_images/Italy_full.jpg


موضوع فیلم درباره اثرات مخرب جنگ و تاثیر ویرانگر آن بر روی عواطف و احساسات مردم است. در داستان جنگ بزرگی اتفاق می افتد، و پادشاه از تمامی جادوگران می خواهد تا در این جنگ او را همراهی کنند. اما جادوگری به نام هاول از این امر امتناع می‌کند و به مبارزه با بمب افکن‌های جنگی بر می‌آید. در این میان دختری که او را دوست دارد سعی در باطل کردن طلسم هاول دارد که همان قلب هاول است و ...


کارگردان : هایائو میازاکی
تهیه‌کننده : توشیو سوزوکی

نویسنده :

دایانا واین جونز (رمان)

هایائو میازاکی (فیلم‌نامه)
موسیقی : جو هیسایشی

توزیع‌کننده :

توهو (ژاپن)

بوئنا ویستا (آمریکا)

تاریخ‌های انتشار :

۲۰ نوامبر، ۲۰۰۴ (ژاپن)

۱۰ ژوئن ۲۰۰۵ (آمریکا)
مدت زمان : ۱۱۸ دقیقه
زبان : ژاپنی
قصر متحرک هاول (به ژاپنی: ハウルの動く城) نام یک فیلم سبک انیمه تولید ۲۰۰۴ ژاپن است.

این فیلم از محصولات استودیو جیبلی و از آثار متأخر هایائو میازاکی می‌باشد و برای جایزه اسکار بهترین فیلم انیمیشن (سال ۲۰۰۶) نامزد گردید.


_______________________


وقتی در یک انیمیشن شخصیت اصلی داستان یک دختر است، به دنبال گمشده ای می گردد، با معصومیت خود همه را تحت تاثیر قرار می دهد، عشق و عصمت توشه سفرش برای رسیدن به هدفی والا و معنوی باشد، شخصیت های دیگر رمز آلود، خنثی و هر دو گونه دوست داشتنی باشند، جنگ انسانها با طبیعت و با یکدیگر نفی شود، طبیعت نمادی متجلی داشته باشد و... شک نکنید که با شاهکار هنری دیگری از میازاکی طرف هستید که مملو از نمادها، تصورات و استدلالهای گیج کننده و برهان های ماوراءالطبیعت است.

این بار میازاکی سراغ سرنوشت یک دختر جوان به نام سوفی (Sophie) رفته که پدرش را از دست داده و در کلاه فروشی پدرش به همراه نامادری اش زندگی می کند. در نزدیکی شهر محل سکونت سوفی جادوگری به نام هاول (Howl) در یک قلعه متحرک زندگی می کند که بر اساس یک شایعه قلب دخترن جوان را می دزدد. آشنایی سوفی با هاول وقتی است که او در حال رفتن به مغازه نانوایی است که خواهرش لتی در آنجا مشغول به کار شده ؛ هاول وقتی چند سرباز مزاحم سوفی شده اند به او کمک می کند ولی آنها از طرف ماموران جادوگر ویست (Witch of the Waste) تعقیب می شوند. در این لحظه است که هاول به همراه سوفی بر فراز شهر به پرواز درمی آیند. مشابه این صحنه در اکثر کارهای میازاکی به گونه ای دیده می شود و از ویژگی های بارز و البته دوست داشتنی کارهای او به حساب می آید. بعد از این اتفاق نظر سوفی در مورد هاول تغییر کرده و بذر عشق به هاول در وجودش شکل می گیرد! جادوگر ویست که از این موضوع خبر دارد جوانی سوفی را از او میگیرد و سوفی به یک پیرزن تبدیل میشود، حالا او تصمیم می گیرد قدم به سفری بگذارد تا بتواند راهی برای شکستن طلسم پیدا کند، سفری که به اعتقاد میازاکی یک سفر معنوی است، در این راه با مترسکی آشنا می شود و با کمک به او یک همدم پیدا می کند که البته می تواند یادآور موجود بدون صورت "شهر اشباح" نیز باشد، وجود این کاراکتر آشنا و نوع پرداخت آن هم از مشخصه های آثار میازاکی است. با رسیدن به قلعه متحرک داستان به اوج خود میرسد،‌ در قلعه یک در معمولی نیست هر رنگ بعدی از زندگی هاول را نشان می دهد. از اینجا به بعد حوادث ریتم تندتری پیدا میکنند. سوفی از دیدن هاول جا خورده و خود را یک خدمتکار معرفی میکند،‌ هاول در قلعه تنها نیست ؛ کالسیفر (Calcifer) اهریمن آتش که در خدمت هاول است و وظیفه حرکت قلعه را بر عهده دارد و رازی در دل خود دارد، مارکل پسر بچه ای که چیز زیادی در موردش گفته نمی شود ولی به خوبی در داستان جا افتاده به همراه سوفی و مترسک مرموز قدم به دنیایی جادویی و پر رمز و راز می گذارند.

میازاکی در این اثر به سراغ کتابی با همبن نام نوشته "دایانا وین جونز" رفته و به خوبی و با هنر تمام مخاطب را درگیر این داستان کرده است. انیمیشن قلعه متحرک هم به اصل داستان پایبند بوده و هم اثری است که با سلیقه و خصوصیات انیمی های میازاکی پیوند خورده، البته بیشتر شاهد هنرنمایی میازاکی در آن هستیم، چه بسا اگر کارگردان دیگری به سراغ این کار میرفت نتیجه تا این حد مطلوب و دقت به جزئیات اینقدر دقیق نبود. کاراکتر سوفی از وقتی به شکل یک پیرزن درمی آید دائم در حال تغییر است و میزان پیری در چهره او در موقعیت های مهم با توجه به فضای موجود متغیر است اما این تغییرات به قدری خوب و حرفه ای کار شده که قبل از احساس آن، به باورپذیری بیشتر فضای داستان کمک می کند.

هر چقدر عشق سوفی به هاول و بالعکس بیشتر نمود میابد چهره سوفی جوانتر و شادبتر میشود و این حس در یک انیمیشن به خوبی کار شده،‌ حتی در اواخر داستان موی بافته شده خود را به خاطر عشق به هاول به کالسیفر میدهد که قبلا هم مشابه آن را در قلعه ای در آسمان دیده بودیم،‌ این تغییرات در هاول نیز دیده می شود حتی تغییر رفتاری او را نیز پررنگ تر و باور پذیر تر می سازد. البته این تغییرات همگی به سوی ذات اصلی آنهاست، همان هدف متعالی انسان.

شخصیت جادوگر ویست هم از آن شخصیت های خنثی در کارهای میازاکی به حساب می آید که نه خوب خوب اند و نه بدِ بد، شخصیتی که به همین دلیل ساده ممکن است بسیار غیر واقعی و ضعیف از آب درآید که البته میازاکی تمام تلاش خود را در اجتناب از این امر به کار بسته ولی در بعضی صحنه ها مثل برخورد او با سوفی در مسیر قصر پادشاه زیاد باورپذیر نیست.

صحنه هایی مانند جادوی مادام سالیمان در قصر و نشان دادن هاول طلسم شده و همچنین قسمتی که سوفی بعد از سقوط به دره به کمک حلقه ای که از هاول گرفته (مشابه حلقه راهنما در قلعه ای در آسمان) بعد از عبور از در جادویی به راز هاول و کالسیفر پی می برد به زیبایی کار شده اند و هنر میازاکی را کاملا به رخ مخاطب می کشند.

در پایان انیمی که همه چیز به خوبی به پایان می رسد قلعه را می بینیم که به آسمان پرواز می کند (با پرچمی با نماد درخت !) و این یک پایان نمادین در آثار میازاکی است.

در کل میازاکی مسیری را از "قلعه ای در‌‌ آسمان" شروع کرد و در "قلعه متحرک هاول" آن را به اوج خود و شاید هم به پایان رساند، به همین دلیل کار بعدی او باید متفاوت از این باشد.


______________________________________________


داستان دختری جوان به نام سوفی است که بعد از مرگ پدر در کنار نامادری و دو خواهر کوچک ترش زندگی می کند. نامادری از نگهداری دختر ها ناتوان است پس برای خواهر های کوچک تر کار پیدا می کند و از سوفی هم می خواهد تا در مغازه کلاه فروشی پدرش به او کمک کند. اما جادوگری سوفی را نفرین و تبدیل به یک پیرزن می کند و او هم از ترس اینکه در هیبت یک پیرزن دیده شود، از شهر خارح می شود. سوفی در همان نزدیکی های جاده به قلعه ای می رسد و تصمیم می گیرد شب را در آنجا بگذراند. غافل از اینکه این قلعه همان قلعه متحرک مشهور و متعلق به جادوگری بدنام به نام هاول است. جادوگری که دختر های جوان را می دزدد و قلبشان را به تسخیر خود در می آورد. سوفی که حالا یک پیرزن است، به عنوان خدمتکار وارد قلعه شده و در آنجا با کالیسفر ، شیطانک آتش، که توسط هاول نفرین شده است و به اسارت در آمده، آشنا می شود. آن دو با یکدیگر پیمان می بندند که روز واقعیت نفرین دیگری را کشف کرده و آن را بکشند...


http://cdnvideo.dolimg.com/cdn_assets/ea2b1a3255f41fdbd59ac1f1b333b5739e522926.jpg


_________________________________________________







نقد فیلم صندوقچه اسرار با بازی علی صادقی

رها ماهرو : صندوقچه اسرار فیلمی طنز با درجه ج است به کارگردانی علیرضا اتفاقیلان و نویسندگی آرش اسد که خود نیز در آن بازی می کند .

خلاصه داستان را که می خوانیم کنجکاو میشویم . داستان مردی سالمند که باز کردن صندوقچه ای مرموز 30 سال جوان می شود !

این فیلم به نوعی تلاش کرده تا با وجود محدودیت ها و تازه کار بودن اکثر عوامل اثری عوام پسند تولید کند که حداقل فروش خوبی در گیشه داشته باشد که البته از انتخاب علی صادقی و مهران رجبی و احمد پور مخبر که ضامن فروش فیلم های کمدی هستند می توان فهمید .

در هر حال فیلم حرفه ای نیست و فیلمنامه ی جالب و بدیعش بدلیل خوش ساخت نبودن جزو شاخص ها قرار نمیگیرد . و متاسفانه باید بگویم مانند بسیاری از فیلم های دیگر جزو سینمای بدنه است و حرف جدیدی برای گفتن ندارد .

نمره ی من به این فیلم 14 از 20 است .


sandooghche asrar



خلاصه داستان : فریدون و شهربانو بعد از گذشت 30 سال زندگی تصمیم می گیرند در صندوقچه ای که به آنها به ارث رسیده را باز کنند، اما با باز شدن صندوقچه فریدون سی سال جوان شده و دیگر حاضر نیست که با شهربانو زندگی کند تا اینکه …

بازیگران : علی صادقی، بهنوش بختیاری، آرش اسد، مهران رجبی، فرحناز منافی ظاهر، احمد پورمخبر، حلیمه سعیدی و …





نقد فیلم خلافکاران ساخته ضیاء مجابی

رها ماهرو : یک فیلم طنز دیگر با درجه کیفی ج

این روزها بسیاری از فیلم های طنز درجه ج می گیرند زیرا فکر می کنند ساختن فیلم های خنده دار آسان است غافل از این که ساختن فیلم طنز از سخت ترین نوع فیلم هاست . گریاندن مردم غمگین آسان است ، اما خنداندن مردم مشکل پسند و جدی کشور ما کاری بس دشوار است و به برنامه ریزی و همکاری و توانایی دست اندرکاران فیلم و همچنین شناخت کارگردان از اقشار مختلف مردم فرهنگ کشوری که در آن زندگی می کند و عوامل روانشناختی و روانشناسی بستگی دارد.

گذشته از همه ی این ها در فیلم خلافکاران که به اکران سینمایی نرسیده است از بازیگران متوسط و تکراری فیلم های کمدی استفاده شده تا تقریبا همه ی شرایط یک فیلم طنز را داشته باشد . اما مشکلات فیلمنامه باعث گرفتن درجه ج شد . گرچه از بسیاری فیلم های درجه ج دیگر که احتمالا تجربی بوده بهتر است . بازیگر ها در حد خودشان خوب بازی می کنند .

استفاده از راوی در فیلم چندان ضرورت نداشت ولی ظاهرا برای سرعت بخشیدن و در وهله اول شناخت نقش ها که راوی آن ها را معرفی می کند بوده است . استفاده از راوی در فیلم باعث می شود بیننده احساس کند قصه می خواند و فیلم واقعی به نظر نرسد .

خاطره حاتمی هم خوب بازی می کند با نوع گویش او مشکلی نداریم ولی حرف های زننده او باعث می شود بیننده با او احساس همذات پنداری و دلسوزی نکند و او را بی ادب بداند . 

سیروس گرجستانی ، محمد شیری و خشایار راد هم بازی در حد خودشان دارند و این توانایی کارگردان را می رساند که توانسته بازی بازیگران را نگه دارد و آن را هدایت کند . 

بجز مشکلات عدیده ی فیلمنامه بقیه ی موارد قابل قبول است و به این فیلم 15 از 20 می دهم . 



کارگردان: ضیاء مجابی | موضوع: طنز اجتماعی
سال تولید: 1391 | مدت زمان: 83 دقیقه


http://hi-music.ir/wp-content/uploads/2014/05/Khalafkaran.jpg


خلاصه داستان:
مسافری که مقیم خارج کشور است بعد از ورود به کشور تصمیم میگیرد همراه با یک مقام عالی رتبه بانکی، اختلاص بزرگی را انجام دهد. غافل از اینکه آشنایی با شخصیت های جذاب سرآغاز داستان هایی سرشار از خنده است…

بازیگران:
سیروس گرجستانی، خاطره حاتمی، خشایار راد، محمد شیری، افسر اسدی، کاظم افرندنیا







نقد فیلم احمق و احمق تر با بازی جیم کری

رها ماهرو : احمق و احمق تر فیلمی است کمدی از برادران فارلی که در سال ۱۹۹۴ ساخته شد .

جیم کری و جف دانیلز بازی درخشانی از خودشان ارائه دادند طوری که ما را یاد پت و مت می اندازند و آن قدر باور پذیر است که نمیشود باور کرد احمق تر از آن ها وجود داشته باشد . از فیلم مشخص است که فیلمنامه نو و خاصی نداشته و بازی بازیگر و حرکاتش مهم تر بوده است . صحنه های جالبی وجود دارد که اغلبشان در ذهن می مانند . بیشترین لوکیشن در جاده بوده و در ماشین هستند ولی چشم بیننده خسته نمی شود . ولی بقدری به طنز دو احمق توجه شده که بخش دیگر داستان که حادثه ای است زیر سوال است و غیر قابل باور است .

اما بهرحال قابل قبول است و من به آن 18 می دهم .


کارگردان : برادران فارلی
تهیه‌کننده : برد کروی
نویسنده :

بنت یلین

پیتر فارلی
بازیگران :

جیم کری

جف دانیلز
لورن هالی
چارلز راکت
لین شی
ویکتوریا راول

تاریخ‌های انتشار : ۱۹۹۴
مدت زمان : ۱۰۷ یا ۱۱۳ دقیقه
زبان : انگلیسی

احمق و احمقتر فیلمی است کمدی از برادران فارلی که در سال ۱۹۹۴ ساخته شد. فیلم یک نمونهٔ کلاسیک از “فیلم جاده‌ای” است. این فیلم در فهرست ۱۰۰ فیلم برتر کمدی در تاریخ سینما که توسط وب‌گاه آی‌ام‌دی‌بی منتشر گردید، مقام چهاردهم را دارد.
خلاصه داستان: و دوست خوش قلب، اما به شدت احمق، به نام‌های «هری» (جف دنیلز) و «لوید» (جیم کری) تصمیم دارند یک کیف پر پول را به صاحبش، که دختری زیبا است، بازگردانند. آن دو در این راه کل کشور را زیر پا می گذارند و گرفتار دردسرهای مختلفی می شوند، ولی آیا موفق می شوند کیف را به صاحبش برسانند…

بازیگران: جیم کری, جف دانیلز, لورن هالی, چارلز راکت

احمق و احمقتر (به انگلیسی: Dumb and Dumber) فیلمی است کمدی از برادران فارلی که در سال ۱۹۹۴ ساخته شد. فیلم یک نمونهٔ کلاسیک از «فیلم جاده‌ای» است.


Capture




نقد فیلم دروغگو دروغگو با بازی جیم کری

رها ماهرو : دروغگو دروغگو یک فیلم طنز به کارگردانی تام شادیاک محصول سال 1997 است . بازی بازیگران در این فیلم بخصوص جیم کری مثل همیشه عالی بود . و موقعیت ها و دیالوگ های طنز به قدری جالب و بامزه هستند که شما را مرز قهقهه پیش می برند . داستان درباره یک وکیل دروغگو است که برایش فرقی نمی کند که موکلش واقعا گناهکار است یا نه . برای خانواده اش وقت نمی گذارد و همین مساله باعث شده همسرش از او طلاق بگیرد و پسرش هم از او دور شود . تا این که شب تولد پسرش او آرزو می کند که پدرش دیگر نتواند دروغ بگوید و برآورده می شود از آن طرف جیم کری در این فیلم پرونده ای دارد که بدون دروغ گفتن هرگز در آن پیروز نمی شود ...

موضوع جالب و بدیعی است که بخوبی رویش کار شده و همه ی عوامل تمام توانایی هایشان را بکار گرفته اند تا یک فیلم تمام و کمال عرضه کنند .

نمره من به این فیلم 18 است .




کارگردان: تام شادیاک

نام لاتین :  1997 Liar Liar

ژانر فیلم : کمدی ، فانتزی

کشور سازنده : ایالت متحده آمریکا

نویسندگان : پائول گوی - استفن مزور

سال پخش : 1997 میلادی

زبان : دوبله فارسی

ستارگان : جیم کری ، مائورا تیرنی ، جنیفر تیلی ، سوسی کورتز ، آماندا دونوهی ، جیسون برنارد و...

خلاصه داستان :وکیلی کذاب بنام «فلچر رید» (جیم کری) بخاطر آرزوی پسرش در جشن تولد، به مدت ۲۴ ساعت نمی تواند هیچ دروغی بگوید....

دروغگو دروغگو (به انگلیسی: Liar Liar) فیلمی است ساخته‌شده در سال ۱۹۹۷ با بازی جیم کری. کری توانست به خاطر بازی در این فیلم برای دریافت جایزهٔ گلدن گلوب نامزد شود.


کارگردان : تام شادیاک
بازیگران :    

جیم کری

مورا تیرنی
جنیفر تیلی
سوزی کرتز
آماندا دوناهو
جیسون برنار
میشل رایان
آن هانی
جاستین کوپر
کری الویس
موسیقی : جان دبنی
فیلم‌برداری : راسل بوید
تدوین : دان زیمرمن
توزیع‌کننده : یونیورسال پیکچرز
تاریخ‌های انتشار : ۲۱ مارس ۱۹۹۷
مدت زمان : ۸۶ دقیقه
کشور : ایالات متحده آمریکا
زبان : انگلیسی
هزینهٔ فیلم : ۴۵ میلیون دلار
فروش گیشه : ۳۰۲٬۷۱۰٬۶۱۵ دلار

خلاصه داستان : لس آنجلس. «فلچر رید» (کری)، وکیل مدافع موفقی است که از همسرش، «آدری» (تیرنی) جدا شده و همیشه با دروغ گفتن، از رسیدگی به پسر هشت ساله اش «مکس» (کوپر) طفره می رود. این قضیه ...


http://www.shescribes.com/wp-content/uploads/2015/04/Liar-Liar.jpg