نمره من به این انیمیشن 17 از 20 است .
موضوع فیلم درباره اثرات مخرب جنگ و تاثیر ویرانگر آن بر روی عواطف و احساسات مردم است. در داستان جنگ بزرگی اتفاق می افتد، و پادشاه از تمامی جادوگران می خواهد تا در این جنگ او را همراهی کنند. اما جادوگری به نام هاول از این امر امتناع میکند و به مبارزه با بمب افکنهای جنگی بر میآید. در این میان دختری که او را دوست دارد سعی در باطل کردن طلسم هاول دارد که همان قلب هاول است و ...
نویسنده :
دایانا واین جونز (رمان)
هایائو میازاکی (فیلمنامه)توزیعکننده :
توهو (ژاپن)
بوئنا ویستا (آمریکا)تاریخهای انتشار :
۲۰ نوامبر، ۲۰۰۴ (ژاپن)
۱۰ ژوئن ۲۰۰۵ (آمریکا)_______________________
وقتی در یک انیمیشن شخصیت اصلی داستان یک دختر است، به دنبال گمشده ای می گردد، با معصومیت خود همه را تحت تاثیر قرار می دهد، عشق و عصمت توشه سفرش برای رسیدن به هدفی والا و معنوی باشد، شخصیت های دیگر رمز آلود، خنثی و هر دو گونه دوست داشتنی باشند، جنگ انسانها با طبیعت و با یکدیگر نفی شود، طبیعت نمادی متجلی داشته باشد و... شک نکنید که با شاهکار هنری دیگری از میازاکی طرف هستید که مملو از نمادها، تصورات و استدلالهای گیج کننده و برهان های ماوراءالطبیعت است.
این بار میازاکی سراغ سرنوشت یک دختر جوان به نام سوفی (Sophie) رفته که پدرش را از دست داده و در کلاه فروشی پدرش به همراه نامادری اش زندگی می کند. در نزدیکی شهر محل سکونت سوفی جادوگری به نام هاول (Howl) در یک قلعه متحرک زندگی می کند که بر اساس یک شایعه قلب دخترن جوان را می دزدد. آشنایی سوفی با هاول وقتی است که او در حال رفتن به مغازه نانوایی است که خواهرش لتی در آنجا مشغول به کار شده ؛ هاول وقتی چند سرباز مزاحم سوفی شده اند به او کمک می کند ولی آنها از طرف ماموران جادوگر ویست (Witch of the Waste) تعقیب می شوند. در این لحظه است که هاول به همراه سوفی بر فراز شهر به پرواز درمی آیند. مشابه این صحنه در اکثر کارهای میازاکی به گونه ای دیده می شود و از ویژگی های بارز و البته دوست داشتنی کارهای او به حساب می آید. بعد از این اتفاق نظر سوفی در مورد هاول تغییر کرده و بذر عشق به هاول در وجودش شکل می گیرد! جادوگر ویست که از این موضوع خبر دارد جوانی سوفی را از او میگیرد و سوفی به یک پیرزن تبدیل میشود، حالا او تصمیم می گیرد قدم به سفری بگذارد تا بتواند راهی برای شکستن طلسم پیدا کند، سفری که به اعتقاد میازاکی یک سفر معنوی است، در این راه با مترسکی آشنا می شود و با کمک به او یک همدم پیدا می کند که البته می تواند یادآور موجود بدون صورت "شهر اشباح" نیز باشد، وجود این کاراکتر آشنا و نوع پرداخت آن هم از مشخصه های آثار میازاکی است. با رسیدن به قلعه متحرک داستان به اوج خود میرسد، در قلعه یک در معمولی نیست هر رنگ بعدی از زندگی هاول را نشان می دهد. از اینجا به بعد حوادث ریتم تندتری پیدا میکنند. سوفی از دیدن هاول جا خورده و خود را یک خدمتکار معرفی میکند، هاول در قلعه تنها نیست ؛ کالسیفر (Calcifer) اهریمن آتش که در خدمت هاول است و وظیفه حرکت قلعه را بر عهده دارد و رازی در دل خود دارد، مارکل پسر بچه ای که چیز زیادی در موردش گفته نمی شود ولی به خوبی در داستان جا افتاده به همراه سوفی و مترسک مرموز قدم به دنیایی جادویی و پر رمز و راز می گذارند.
میازاکی در این اثر به سراغ کتابی با همبن نام نوشته "دایانا وین جونز" رفته و به خوبی و با هنر تمام مخاطب را درگیر این داستان کرده است. انیمیشن قلعه متحرک هم به اصل داستان پایبند بوده و هم اثری است که با سلیقه و خصوصیات انیمی های میازاکی پیوند خورده، البته بیشتر شاهد هنرنمایی میازاکی در آن هستیم، چه بسا اگر کارگردان دیگری به سراغ این کار میرفت نتیجه تا این حد مطلوب و دقت به جزئیات اینقدر دقیق نبود. کاراکتر سوفی از وقتی به شکل یک پیرزن درمی آید دائم در حال تغییر است و میزان پیری در چهره او در موقعیت های مهم با توجه به فضای موجود متغیر است اما این تغییرات به قدری خوب و حرفه ای کار شده که قبل از احساس آن، به باورپذیری بیشتر فضای داستان کمک می کند.
هر چقدر عشق سوفی به هاول و بالعکس بیشتر نمود میابد چهره سوفی جوانتر و شادبتر میشود و این حس در یک انیمیشن به خوبی کار شده، حتی در اواخر داستان موی بافته شده خود را به خاطر عشق به هاول به کالسیفر میدهد که قبلا هم مشابه آن را در قلعه ای در آسمان دیده بودیم، این تغییرات در هاول نیز دیده می شود حتی تغییر رفتاری او را نیز پررنگ تر و باور پذیر تر می سازد. البته این تغییرات همگی به سوی ذات اصلی آنهاست، همان هدف متعالی انسان.
شخصیت جادوگر ویست هم از آن شخصیت های خنثی در کارهای میازاکی به حساب می آید که نه خوب خوب اند و نه بدِ بد، شخصیتی که به همین دلیل ساده ممکن است بسیار غیر واقعی و ضعیف از آب درآید که البته میازاکی تمام تلاش خود را در اجتناب از این امر به کار بسته ولی در بعضی صحنه ها مثل برخورد او با سوفی در مسیر قصر پادشاه زیاد باورپذیر نیست.
صحنه هایی مانند جادوی مادام سالیمان در قصر و نشان دادن هاول طلسم شده و همچنین قسمتی که سوفی بعد از سقوط به دره به کمک حلقه ای که از هاول گرفته (مشابه حلقه راهنما در قلعه ای در آسمان) بعد از عبور از در جادویی به راز هاول و کالسیفر پی می برد به زیبایی کار شده اند و هنر میازاکی را کاملا به رخ مخاطب می کشند.
در پایان انیمی که همه چیز به خوبی به پایان می رسد قلعه را می بینیم که به آسمان پرواز می کند (با پرچمی با نماد درخت !) و این یک پایان نمادین در آثار میازاکی است.
در کل میازاکی مسیری را از "قلعه ای در آسمان" شروع کرد و در "قلعه متحرک هاول" آن را به اوج خود و شاید هم به پایان رساند، به همین دلیل کار بعدی او باید متفاوت از این باشد.
______________________________________________
داستان دختری جوان به نام سوفی است که بعد از مرگ پدر در کنار نامادری و دو خواهر کوچک ترش زندگی می کند. نامادری از نگهداری دختر ها ناتوان است پس برای خواهر های کوچک تر کار پیدا می کند و از سوفی هم می خواهد تا در مغازه کلاه فروشی پدرش به او کمک کند. اما جادوگری سوفی را نفرین و تبدیل به یک پیرزن می کند و او هم از ترس اینکه در هیبت یک پیرزن دیده شود، از شهر خارح می شود. سوفی در همان نزدیکی های جاده به قلعه ای می رسد و تصمیم می گیرد شب را در آنجا بگذراند. غافل از اینکه این قلعه همان قلعه متحرک مشهور و متعلق به جادوگری بدنام به نام هاول است. جادوگری که دختر های جوان را می دزدد و قلبشان را به تسخیر خود در می آورد. سوفی که حالا یک پیرزن است، به عنوان خدمتکار وارد قلعه شده و در آنجا با کالیسفر ، شیطانک آتش، که توسط هاول نفرین شده است و به اسارت در آمده، آشنا می شود. آن دو با یکدیگر پیمان می بندند که روز واقعیت نفرین دیگری را کشف کرده و آن را بکشند...
_________________________________________________
رها ماهرو : داستان عوضی یک فیلم فانتزی است ولی کودکانه نیست . فریدون جیرانی که عمری را در فیلمنامه نویسی و آموزش آن گذرانده و به سینمای قصه گو علاقه دارد یک داستان عوضی بدون اکران به تلویزیون می فرستد و در پایان راهی شبکه نمایش خانگی می کند . ضرباهنگ فیلم آرام است با این حال هیچ نکته ای جا نمیماند . پنج بازیگر اصلی هر کدام به طوری در نقش های مختلف ظاهر شده اند که ابدا ضربه ای به بازیهایشان نمیخورد و مخاطب هم آن ها را باور می کند . میزانسن های جالبی که خلق شده اند و تکرار نیستند . اگر بخش مراجعه نویسنده به ناشر که او هیچ اهمیتی به اثرش نمی دهد اما پس از خلق داستان آخرش طرفدار او شده و به هیجان می آید که کپی از فیلم شارلاتان از آرش معیریان است را نادیده بگیریم یک اثر بدیع با پیامی است که کمتر مورد توجه سینماگران بوده که به آن بپردازند " دنیا را قشنگ دیدن و به افکاری که به آن می اندیشیم دقت کردن "
______________________
"داستان عوضی" پس از "من مادر هستم" جدیدترین ساخته سینمایی فریدون جیرانی در مقام کارگردان است.
جیرانی تا به حال فیلم های سینمایی "صعود" (1366)، "قرمز (1377)، "آب و آتش" (1379)، "شام آخر" (1380)، "صورتی" (1381)، "سالاد فصل" (1383)، "سه گانه ستاره ها" (1386)، "پارک وی" (1385)، "قصه پریا" (1388) و "من مادر هستم" (1389) را کارگردانی کرده است.
جیرانی همچنین سریال "مرگ تدریجی یک رویا" را نیز در کارنامه دارد.
______________________
ژانر: کمدی
سال تولید : 1391
محصول کشور : ایران
مدت زمان : 93 دقیقه
کیفیت : خیلی خوب
مخاطب : همه رده سنی
کارگردان : فریدون جیرانی
بازیگران : اکبر عبدی/علیرضا خمسه/نادر سلیمانی/داریوش کاردان
خلاصه: در داستان عوضی نویسنده ای را میبینیم که خودش در داستان کمدی ای که دارد مینویسد درگیر میشود و خود را در ان تصور میکند و اتفاقاتی طنزی را برایش رقم میزند که...
______________________
انتشار فهرست فیلمهایی که برای شرکت در جشنواره متقاضی شده اند مخاطبان را با عنوان فیلم جدیدی از فریدون جیرانی هم مواجه کرد.
فیلمی به نام «داستان عوضی» به کارگردانی جیرانی! از آنجا که جیرانی طی ماههای اخیر هیچ کار سینمایی جدیدی را کلید نزده بود مشاهده نام این فیلم در فهرست متقاضیان جشنواره سبب ساز آن شد که به سراغ جیرانی رفته و از وی درباره این فیلم بپرسیم.
جیرانی با بیان اینکه این فیلم ویدیویی است نه سینمایی از این مساله سخن گفت که آن را برای نوروز تلویزیون ساخته است. جیرانی افزود:«این فیلم را به سفارش سیمافیلم و برای پخش نوروزی در تلویزیون ساخته بودم اما تهیه کننده کار تصمیم گرفته است قبل از پخش در تلویزیون آن را در سینماها هم اکران کند.»
جیرانی درباره مضمون «داستان عوضی» اظهار می دارد:«مضمون کار کمدی-فانتزی است و بازیگران اصلی کار هم اکبر عبدی، هدایت هاشمی، نگار عابدی و نادر سلیمانی هستند. تهیه کنندگی کار برعهده تینا پاکروان بوده و احتمالا اگر فیلم در سینماها اکران شود هم مخاطب خاص خود را خواهد داشت.»
فریدون جیرانی در پاسخ به این سوال که آیا این فیلم در بخش ویدیویی جشنواره به نمایش در می آید یا بخش سینمایی گفت:«درصدد هستیم نسخه سینمایی فیلم را هم تهیه کنیم چون فیلم این قابلیت را دارد که هم در بخش سینمایی جشنواره به نمایش درآید و هم بعد از جشنواره در سینماها اکران شود. البته فیلم باید در جشنواره به نمایش درآمده و بازخوردهای آن را بسنجیم تا بعد برای اکران آن تصمیم گیری شود.»
وقتی به جیرانی می گوییم بسیاری از فیملها بدون نمایش در جشنواره اکران عمومی شده اند و «داستان عوضی» هم می تواند یکی از آنها باشد وی پاسخ می دهد:«نه، برای من و تهیه کننده فیلم نمایش در جشنواره مهم است. به هر حال جشنواره یک نمونه کوچک از مخاطبان کل سینما است و براساس آن می توان درباره چگونگی اکران فیلم تصمیم گرفت.»
جیرانی کسب اطلاعات بیشتر درباره فیلم را به فرامرز روشنایی مدیر روابط عمومی «داستان عوضی» مربوط دانست. روشنایی هم اطلاعات زیر را درباره این فیلم در اختیار شبکه ایران قرار داد:
داستان عوضی
شروع فیلمبرداری: هشتم شهریور نود و یک
پایان فیلمبرداری: دوازدهم مهر نود و یک
مکان های فیلمبرداری: دربند/شهرک غرب/ملا صدرا/ نیایش/شریعتی/ایرانشهر
مضمون: فانتری
خلاصه داستان: نویسنده داستان های تلخ تصمیم می گیرد یک داستان بامزه و خنده دار بنویسد که خودش درگیر این داستان می شود و...
بازیگران: اکبر عبدی.علیرضا خمسه.هدایت هاشمی.نگار عابدی،نادر سلیمانی، داریوش کاردان،گیتی ساعتچی، احمد ایراندوست
کارگردان:فریدون جیرانی/تهیه کننده:تینا پاکروان/طرح فیلمنامه:جمال امید/نویسنده فیلمنامه:آرش قادری/مدیر فیلمبرداری:فرشاد بشیرزاده/تدوین:بهزاد مصلح/طرح و اجرای کمیک استریپ:سیمین آل علی/جلوه های ویژه بصری:حسن پیله ور/طراح چهره پردازی:ایمان امیدواری/صدابردار همزمان:امین میرشکاری/صداگذاری ومیکس:علیرضا علویان/موسیقی متن:رضا مرتضوی/طراح صحنه و لباس:حجت اشتری/عکاس:احمد رضا شجاعی/برنامه ریز و دستیار اول کارگردان:آلاله هاشمی/دستیار دوم کارگردان:نیما فلاحی منشی صحنه:سحر عقیقی/دستیار اول فیلمبرداری:پویان کفیلی/گروه فیلمبرداری:وحید عرب گری.پویا اقبالی.سینا علیپور/دستیار تدوین:فرشته هوشمند/اجرای چهره پردازی:محمد سیه پوش.سمانه مرادیان/دستیار چهره پردازان:میلاد خدا رحم/دستیار صدا:امیر عاشق
______________________
نویسنده فیلمنامه: آرش قادری
طرح فیلمنامه: جمال امید
تهیه کننده: تینا پاکروان
مدیر فیلمبرداری: فرشاد بشیرزاده
تدوین: بهزاد مصلح
موسیقی متن: رضا مرتضوی
طراح صحنه و لباس: حجت اشتری
طراح چهره پردازی: ایمان امیدواری
صدابردار همزمان: امین میرشکاری
مدیر تولید: مهدی چراغی
عکاس: احمد رضا شجاعی
محصول: سیما فیلم
______________________
فیلمنامه که به قلم آرش قادری است درباره نویسندهای است که با همسرش مشکل پیدا میکند و میان این قهر و آشتی شروع به نوشتن داستانی میکند که شخصیتهای آن جان میگیرند و وارد دنیای واقعی میشوند که البته این دنیا هم چندان واقعی نیست چرا که در آن نویسنده با تخیل خود که به صورت یک انسان کامل است و فقط وی او را می بیند صحبت میکند. در این میان اتفاقاتی به وقوع میپیوندد که نویسنده و زنش را دوباره به هم پیوند میدهد و پایان خوشی را برای فیلم رقم میزند که شتابزده و خلاف گفته مینا در فیلم که باید تحول یک روزه نباشد تا قابل قبول باشد یکباره اتفاق میافتد و البته با توجه به فضای فیلم چندان دیده نمیشود و خیلی مخاطب به آن توجه نمیکند.
فیلم شخصیتهای متعدد اما بازیگرانی محدود دارد. برای مثال اکبر عبدی چهار نقش متفاوت و هدایت هاشمی در سه نقش و نگار عابدی نیز دو نقش متفاوت دارد که به دلیل بازی خوب بازیگران قابل قبول و متناسب با فضای فیلم هستند. با این حال کارگردان به صورت خیلی خوبی از فضای سوررئال فیلم برای خلق صحنههای کمیک استفاده نمیکند و غیر از صحنهای که عمه – گیتی ساعتچی – با مشت مینا – نگار عابدی – را چند متر آنطرفتر پرت میکند کار خاص دیگری از جیرانی در فضای فیلم دیده نمیشود در حالی که در فیلمی چون مومیایی هنرمند صحنههای زیادی- از اسلحه تبهکاران گرفته تا زره پوشی که تاشده و باز میشود – دیده میشود.
داستان عوضی فیلم متفاوتی در سینمای کمدی ایران است اما وجه مشترکی با آثار دیگر این ژانر دارد و آن رها شدن قصه در یک سوم پایانی فیلم است اتفاقی که برای فیلمهای دیگری نظیر «خوابم میاد» عطاران یا حتی «تهران 1500» عظیمی هم افتاده است
فیلم در رده آثار کمدی مبتنی بر موقعیت قرار میگیرد و از بزن و بکوبهای – اسلپ استیک – رایج در سینمای کمدی ایران در آن خبری نیست. از سویی با این که نگاه آشکاری به کمدی نوین سینمای جهان و گوشه چشمی هم به کمدیهای سیاه برادران کوئن دارد سعی فیلمنامهنویس بر آن بوده که پایانی خوش و امیدبخش برای قصه رقم بزند و این موضوع چهاربار از زبان مینا –با بازی نگار عابدی- به صورت مستقیم عنوان میشود.
«داستان عوضی» فیلم متفاوتی در سینمای کمدی ایران است اما وجه مشترکی با آثار دیگر این ژانر دارد و آن رها شدن قصه در یک سوم پایانی فیلم است اتفاقی که برای فیلمهای دیگری نظیر «خوابم میاد» عطاران یا حتی «تهران 1500» عظیمی هم افتاده است. در حالیکه فیلمهای متفاوت کمدی در تاریخ سینمای ایران نظیر اجاره نشینها، مارمولک، لیلی با من است یا مومیایی در همه لحظات فیلم موفقند و نیمه پایانی آنها به قوت نیمه اول و بدون رها شدن شخصیتها ادامه پیدا میکند.
از منظری دیگر این فیلم در کارنامه جیرانی نیز فیلم متفاوتی به شمار میرود و تجربه جدیدی برای وی در کنار آثار تلخ قبلی اوست به ویژه آن که از انیمیشن برای نمایش قصه به صورت کمیک استریپ استفاده میکند.
همانطور که ذکر آن رفت شخصیتهای فیلم در یک سوم پایانی رها میشوند و این موضوع به ویژه درباره نقشهایی که علیرضا خمسه و گیتی ساعتچی و نگار عابدی – در نقش دختر خمسه – بازی می کنند جلوه بارزتری دارند. از طرفی پلیس قصه یکباره ناپدید میشود و دیگر پا به داستان نمیگذارد بدون آن که دلیل نبود وی مشخص شود.
در فصلی هم که هاشمی وارد خانه خمسه شده است افسر پلیس وی را میبیند و دنبال میکند اما نما همین جا کات شده و فصل بعدی در حالی آغاز میشود که هاشمی و عبدی و عابدی در بخش دیگری از داستان حضور دارند و تا آخر فیلم هیچ توضیح و حتی توجیهی درباره انجام فصل مذکور داده نمیشود. در واقع اگر فصل ورود هاشمی و عبدی به منزل خمسه حذف شود نه تنها اختلالی در روند داستان نمیافتد بلکه داستان سیر معقول و منطقیتری پیدا میکند.
ویژگی مثبت فیلم امیدبخشی و دوری از خشونت معمول در این نوع از کمدیهاست که آن را مناسب برای مخاطبان مختلف سنی و نیز پخش از تلویزیون میکند. در شرایطی که مردم به امید و شعف و اوقات فراغت مفرح نیاز دارند پخش این فیلمها می تواند مایه مسرت و شعف عمومی شود.
______________________
فیلمی شلخته و با پایانی سرهم بندی شده !
هارمونی - پرهام موسوی : داستان عوضی آخرین ساخته فریدون جیرانی که قرار بود در جشنواره فیلم فجر سال گذشته حاضر شود ولی حاضر نشد و در آخر هم اکران نشد و حق پخشش را تلویزیون خرید و چند بار در شبکه های صدا و سیما پخش شد . این فیلم دومین فیلم کمدی فریدون جیرانی محسوب می شود و اگر بخواهیم فیلم صورتی که آن فیلم هم یک کمدی فانتزی بود با این فیلم مقایسه کنیم به این نتیجه می رسیم که داستان عوضی فانتزی تر و البته ضعیف تر است چون فیلم نامه داستان عوضی ننگ می زند و پایه اساس واحدی ندارد . البته داستان عوضی به طور کل یک داستان کاملا سورئال (غیر واقعی ) است . و همین نکته متمایزش می کند و اینکه فانتزی ترش هم می کند . فیلم نامه روند بسیار کندی دارد و اینکه نیمه دوم فیلم قوی تر از نیمه اول فیلم می شود اما اگر شخصیت های داستان خیالی نویسنده قصه ما که همان حمید مشرقی نام دارد ، بازیگران دیگری بودند به روند فیلم خیلی بهتر کمک می کرد و مخاطب را می توانست همراه کند با تمام شخصیت های قصه .
در این فیلم هم مثل تمام فیلم های فریدون جیرانی یک مشرقی وجود دارد مشرقی که نقش اول و شخصیت اصلی فیلم است و نکات مشترک زیادی با شخصیت های مشرقی فیلم های قبلی فریدون جیرانی دارد . جالب است که فریدون جیرانی تمام فیلم هایش یک مشرقی با نکات مشترک موجود است . مشرقی های فیلم های فریدون جیرانی آدم های شکست خورده و تحقیر شده ای هستند که کسی به آن ها اهمیت نمی دهند و بسیار مظلوم واقع شده اند . این چند نکته مشترکی بود بین مشرقی های فیلم های فریدون جیرانی !
البته این فیلم در حد یک تله است و به همین دلیل مناسب اکران شدن نبود اما این نکته را هم نباید فراموش کنیم که اکثر فیلم هایی که در سینمای ایران اکران می شوند در حد تله فیلم های شانه تخم مرغی هستند که در شبکه نمایش خانگی عرضه می شوند . اما در کل با توجه به اینکه که تله فیلم های تلویزیونی هم اکران می شوند این فیلم هم تا حدودی پتانسیل اکران شدن را داشت ! و اینکه می توانست یک فیلم تجاری محسوب شود به سینمای بدنه کمک اساسی کند .
موسیقی این فیلم بسیار ضعیف عمل کرده است نه اینکه اساس موسیقی این فیلم بد است نه نه اصلا اینطور نیست بلکه این موسیقی به این فیلم نمی خورد .
پایان فیلم بسیار سرهم بندی شده بود و شخصیت رضوی موشکافی نشد به طور کامل ! و باید گفت که کمیک استریپ هم در ماهیت خود فیلم کمکی به روند داستان نکرد اتفاقا ریتم داستان را هم کند می کرد شاید به این دلیل از کمیک استریپ استفاده شده بود که تهیه کننده نمی توانست لوکیشن های مورد نظرش را تهیه کرد و شاید هزینه تهیه آن لوکیشن ها را نداشت و با کمیک استریپ کار خودش را راحت کرد .
هدایت هاشمی و نگارعابدی بهترین انتخاب برای شخصیت های اصلی این فیلم بوده اند . در مورد فیلم نامه قصه هم باید گفت که آرش قادری با توجه به فیلم نامه هایی که نوشته است می توان گفت فیلم نامه نویس ضعیفی است در نوشتن فیلم نامه های طنز و حتی در نوشتن فیلم نامه های پلیسی و اجتماعی هم موفق نبوده است به طور مثال سریال ساخت ایران که از قسمت ده به بعد تا قسمت پایانی اش را آرش قادری نوشت خیلی خیلی سریال ضعیفی شد در کل فیلم نامه نویسی قوی نیست و هر چقدر هم کارگردان قوی پشت این فیلم باشد وقتی فیلم نامه به این شکل نامرتب نوشته شده باشد قطعا فیلم خوبی از آب در نمیاد .
در پایان باید گفت که این فیلم یک فیلم شلخته ای است که می توانست خیلی بهتر شروع شود و خیلی بهتر هم تمام شود اما حیف که این فیلم از این نکات برخورد دار نبود و حیف و حیف که فریدون جیرانی دست به دامن کارهای سفارشی می شود ای کاش هیچ کارگردانی سفارشی ساز نشود چون خروجی های خوبی نمی شود فیلم های تجاری .
___________________
نقد سریال شمعدونی , فیلم پذیرایی ساده , نقد فیلم شمعدونی , اسب حیوان نجیبی است , فیلمی که صابر ابر در ان دزد است , فیلمی با بازی باران کوثری و هنگامه قاضیانی , نقد سریال شمعدانی , موضوع فیلم پذیرایی ساده , نقد شمعدونی , سریال بی مزه شمعدونی , آیا هفته ی ششم جنین cph4 دارد؟ , فیلم با بازیگری فرهاد اصلانی.باران کوثری , فیلم باران کوثری و اصلانی , رابطه فیلم پرخوانده 1 و2 , هر چیزیکه مربوط به تهمینه میلانی میشود , سریال شمعدونی نقد , فیلم پذیرایی ساده , پذیرایی ساده , فرزاد موتمن , فیلمنامه نویسها در ازای هر فیلمنامه ای که می نویسند چقدر پول میگیرند , نقد فیلم پذیرای ساده , بازیگرهایی که در سینمایی ازدواج در وقت اضافه , فیلمی که حامد کمیلی قاچاقچی شده , پدر خوانده 2 , انتقادات به سریال شمعدونی , داستان فیلم سینمایی اسب حیوان نجیبی است , فیلم پذیرایی ساده , دکلمه حامد کمیلی در اخر فیلم پرستوهای عاشق , نام فیلمی که در آ ن دختری تایوانی با جاسازی مواد مخدر در شکمش و بعد پاره شدن آ ن به قدرتی ماورایی دست پیدا میکند , گورو و لوسی , فیلم بیداری , لوکیشن سریال شمعدونی , فیلم لوسی , نقد سریال شمعدونی سروش صحت , داستان فیلم پدر خوانده , مو ضوع فیلم مانی حقیقیی پذیرای ساده , انتقاد به سریال شمعدونی , کلیپهای سامان گور که عدای حامد بهداد را در میارد , سخن تهمینه میلانی درمورد دختران , پذیرایی ساده , فیلم ایرانی پر حاشیه , به سخره گرفتن کسی مثلا که موجبات شادی این گروه را بر پا میکنید , مهناز افشار و علی قربانزاده و همایون ارشادی , خلاصه داستان فیلم پذیرایی ساده , فیلمی که مرد می خواست سگ مرده اش را دفن کند , نقد فیلم اسب حیوان نجیبی است , راز حسین شهابی , نقد سریال در حاشیه , نقد سریال ویلای من , ماهرو کارکرده یعنی , نقد سریال حاشیه , نقد فیلم پذیرایی ساده , موسیقی فیلم پذیرایی ساده , فیلم حیوان نجیبی هست , موضوع داستان فیلم پذیرایی ساده , شهاب حسینی آنا نعمتی در فیلم , نقد فیلم دزدان دریایی کارائیب 1 , سیروس میمنت , مدیری