رها ماهرو

رها ماهرو

منتقد سینما و تلویزیون
رها ماهرو

رها ماهرو

منتقد سینما و تلویزیون

فیلم راننده بدلکار ساخته نیکولاس ویندینگ رفن

راننده بدلکار
2011 آمریکا
Drive

Dir:Nicolas Winding Refn



 رها ماهرو : خوانندگان گرامی ، لطفا نظر و نقدتان را راجع به فیلم راننده بدلکار به کارگردانی نیکولاس ویندینگ رفن برای ما بنویسید و بفرستید.




راننده بدلکار


فیلم راننده بدلکار یا راندن (drive) محصول 2011 آمریکا ساخته نیکلاس وندینگ رفن ، باعث شهرت فراوان کارگردان و بازیگرش رایان گسلینگ شد . فیلم هرچند در گیشه آمریکا فروش بالایی نداشت اما بشدت مورد تحسین منتقدان قرار گرفت و در رده آثار کلاسیک تاریخ سینما طبقه بندی گردید . فیلمی که ارزش چندین بار تماشا کردن را دارد .
<><><><><><><><><><><><><><><><>
http://www.newcenturyvmc.ir/components/com_jshopping/files/img_products/eea2beb634e706d325e826bd66513947.jpg

راننده بدلکار

Drive

 

کارگردان: نیکلاس وندینگ رفن

سال تولید: 2011

محصول کشور: آمریکا

مخاطب: بزرگسال

زبان:

بازیگران: رایان گاسلینگ کری مولیگان، برایان کرنستون،آلبرت بروکس

ژانر فیلم: حادثه ای

گروه فیلم: خارجی

 

خلاصه داستان فیلم:

یک راننده بدلکار فیلمهای سینمایی در پی به قتل رسیدن یکی از همسایگانش تصمیم میگیردعاملان کشته شدن اورا به سزای اعمالشان برساند...

http://www.dibamovie.com/wp-content/uploads/2015/12/Drive-2011.jpg
نام فیلم: رانندگی – Drive
ژانر: جنایی ، درام ، هیجان انگیز
کارگردان: Nicolas Winding Refn
ستارگان: Ryan Gosling, Carey Mulligan, Bryan Cranston
محصول کشور: آمریکا
سال انتشار: 2011
خلاصه داستان: یک راننده بدلکار پروژه های سینمایی هالیوود، که شب هنگام برای خلافکاران رانندگی می کند، در جریان یکی از این ماموریت هایش همه چیز به درستی پیش نمی رود و بزودی در میابد که همه به دنبال او هستند …
<><><><><><><><><><><><><><><><>



Cliff Martinez – Drive
Genre: Soundtrack
Release date: 2011
File size: 170 MB

نظر رادیو باران : فیلم درایو یک شاهکار سینمائی است که هرگز دیده نشد

رانندگی یک فیلم تریلر آمریکایی است که در سال ۲۰۱۱ به کارگردانی نیکولاس ویندینگ رفن و با بازی رایان گاسلینگ و کری مولیگان به نمایش درآمد.فیلمنامه این فیلم را حسین امینی بر اساس کتابی به همین نام به قلم جیمز سالیس به نگارش درآورد.
همانند کتاب فیلم داستان یک راننده بدلکار که روزها در یک گاراژ کار می کند.راندن قبل از اکران فیلم در سپتامبر ۲۰۱۱ در تعداد زیادی فستیوال به نمایش در امد و توانست نظر بیننده ها را بخود جلب کند.همچنین در ۶۴امین فستیوال فیلم کن توانست جایزه بهترین کارگردانی را برای ویندینگ رفن به ارمغان اورد.ویندینگ رفن برای ساخت فیلم خود را تحت تاثیر هالووین و ترانسپورتر دانسته و انرا یک ادای احترام به راننده تاکسی تلقی کرده.

Ryan Gosling همیشه ساکت است، مگر زمانی که لازم است چیزی بگوید. راننده ای که روزها بدلکار فیلم است و شبها سارقان را از صحنه جرم دور میکند. اینها بخشی از شخصیت پردازی هوشمندانه در سکانسهای ابتدایی فیلم است و در آن مردی تحت فشار را نشان میدهد که در خیابانهای پر رمز و راز لس آنجلس در حال فرار از دست تعداد زیادی ماشین و هلیکوپتر پلیس است. راننده داستان ما که چند روزیست بخاطر همسایه جذابش، ایرنه (با بازی Carey Mulligan) زندگی اش تکانی خورده، سعی میکند با نگاهایش با او ارتباط برقرار کند. تعاملی که برای اولین بار با رد و بدل شدن چند جمله ساده تبدیل در نهایت به محاوره شبهه فلسفی تبدیل میشود که طبیعتاً مقدمه خوبی است برای شروع یک رابطه. ایرنه:"چکار میکنی؟" راننده: "رانندگی"

تا آخر فیلم هم چیز بیشتری از این شخصیت دستگیرمان نمیشود، ولی راننده، برعکس ما، به سرعت سعی می کند خود را به همسایه و پسر کوچک نزدیک و از زندگی شان سردرآورد. پسری که پدرش مدتی است در زندان است. در همین زمان اتفاقی جالبی براش میافتد که بنظر میرسد زندگی حرفه ایش را کاملاً متحول کند. شخصی بنام شانون که سالها برایش کار میکرده و نمایشگاه ماشین دارد، قراردادی را برای استخدام راننده ای جهت شرکت در مسابقات ماشین رانی، با سرمایه گذاری ثروتمند بنام برنی رز (با بازی Albert Brooks) امضا میکند. این راننده هم کسی نیست جز قهرمان این فیلم.اما آزاد شدن شوهر ایرنه از زندان، ابراز پشیمانی از کارهای گذشته اش و درخواست از همسرش برای دادن شانسی دوباره، از سویی و از سویی دیگر پیدا شدن سر و کله دوست خلافکار برنی، هم دستی در یک سرقت ناموفق و رشوه گیری های متعدد باعث میشود تا پای راننده به ماجراهای خطرناکی باز شود که مهارتهایی فراتر از رانندگی را طلب میکند. فیلم توسط اکثر منتقدان با نظر مثبت روبرو شد و توانست نمره ۹۳٪ را از برایند منتقدان سایت راتن تومیتوس و ۷۹٪ را از سایت متاکریتیک بدست بیاورد.همچنین کاربران بانک اطلاعات اینترنتی فیلم‌ها با نمره ی ۸ انرا ۲۲۴ امین فیلم تاریخ سینما دانستند. راندن جایزه بهترین کارگردانی جشنواره کن سال 2011 را نیز از آن خود کرد.

دانلود آلبوم فوق العاده زیبای موسیقی متن فیلم رانندگی Drive اثر کلیف مارتینز

 

Tracklist:

1. Night Call – Kavinsky
2. Tick of the Clock – Chromatics
3. Rubber Head – Cliff Martinez
4. I Drive – Cliff Martinez
5. He Had a Good Time – Cliff Martinez
6. They Broke His Pelvis – Cliff Martinez
7. Kick Your Teeth – Cliff Martinez
8. Where’s The Deluxe Version? – Cliff Martinez
9. See You in Four – Cliff Martinez
10. After The Chase – Cliff Martinez
11. Hammer – Cliff Martinez
12. Wrong Floor – Cliff Martinez
13. Skull Crushing – Cliff Martinez
14. My Name on a Car – Cliff Martinez
15. On The Beach – Cliff Martinez
16. Oh My Love – Riziero Ortolani & Rina Ranieri
17. Under Your Spell – Desire
18. A Real Hero – College feat. Electric Youth
19. Bride of Deluxe – Cliff Martinez


<><><><><><><><><><><><><><><><>


 نقد و تحلیلی زیبا درباره فیلم Drive (رانندگی)


http://www.naghdefarsi.com/images/stories/rooz/naghd/drive/drive-poster-ryan-gosling.jpg
نیش عقرب نه از ره کین است


نویسنده فیلمنامه: حسین امینی بر اساس رمانی از جیمز سالیس
مدیر فیلمبرداری: نیوتن تامس سیگل
موسیقی: آنجلو بادالامنتی
تدوین: متیو نیومن
بازیگران: رایان گاسلینگ (راننده)، کری مولیگان (آیرین)، برایان کرنستن (شانن)، اسکار ایساک (استندارد)، کریستینا هندریکس (بلانچ)،ران پرلمن (نینو)، آلبرت بروکس (برنی رز)
محصول 2011 آمریکا ، 100 دقیقه

محمد موسوی

جوانی که در فیلم، او را با نام راننده (رایان گاسلینگ) صدا می کنند، زندگی خود را از طریق بدلکاری با اتومبیل در سینما، کار در گاراژ مکانیکی و همچنین رانندگی در شب برای خلافکاران می گذراند که در مورد آخری، اصولی برای خود دارد از جمله اینکه برای هرکس بیش از یک بار کار نکند تا مبادا ردی به جای گذارد.
--DRIV1.JPG

آشنایی راننده با زنی به نام آیرین (کری مولیگان) که شوهرش (اسکار ایساک) در زندان به سر می برد و در همسایگی او زندگی می کند و شکل گیری رابطه ای عاطفی بین آنها، آزادی شوهر زن از زندان و تقاضای کمک وی از راننده جهت انجام یک سرقت برای خلافکارانی که به آنها بدهکار است و در پی آن کشته شدن شوهر توسط خلافکاران، راننده را درگیر ماجراهایی می کند که آرامش زندگی او را بر هم می زند و مجبور به زیرپا گذاشتن اصول خود می گردد. او حالا باید از آیرین و پسرش در برابر تهدید تبهکاران محافظت کند.

همانطور که مشاهده می کنید، داستان فیلم کاملاً تکراری و کلیشه ای است و می توان انبوهی از فیلمهای هالیوودی را نام برد که داستانی کم و بیش مشابه دارند. اگر با آگاهی از این داستان به تماشای فیلم بروید، این تصور قبل از تماشای آن بوجود می آید که با فیلمی پر از صحنه های تعقیب و گریز با اتومبیل و انواع و اقسام انفجار و اسلحه و تیراندازی روبرو هستید. اما فیلم یک غافل گیری تمام عیار است. غافل گیری در کارگردانی، غافل گیری در فیلمنامه، غافل گیری در بازیگری، در تدوین، در موسیقی، در فیلمبرداری و ... و همچنین توجه به جزئیات و نحوه روایت که فیلم را به اثری مستقل از کلیشه های رایج هالیوودی و حتی در حد شاهکارهای کلاسیکی مانند «سامورایی» (ژان پیر ملویل) با بازی آلن دلون تبدیل می کند. کما اینکه سازندگان «رانندگی» (که برخی نام «راننده» را ترجیح می دهند) از این فیلم و چند فیلم دیگر بعنوان الگوی خود نام برده اند. اما «رانندگی» در عین حال می تواند به عنوان یک شاهکار امروزی، استقلال خود را حفظ و خود به عنوان الگویی برای سایر فیلمها مطرح شود. بی جهت نیست که جایزه نخل طلای کن برای بهترین کارگردانی را از آن خود کرده. جالب است بدانید که فیلمنامه این فیلم را حسین امینی، فیلمنامه نویس 45ساله ایرانی (پسر دکتر امینی نخست وزیر اسبق ایران) و مشهور هالیوود نوشته که آثار معدود اما درخشانی مانند جود (1996)، چهار پر (2002)، تیر خلاص (2008) و شانگهای (2010) را در پرونده خود به ثبت رسانده و برای فیلم بالهای کبوتر (1997)، نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین فیلمنامه شده است.

در «رانندگی» پرداخت شخصیت ها به شکلی کاملاً هوشمندانه و با پرداخت جزئیات شکل گرفته است و تماشاگر کنش های شخصیت ها را به خوبی باور می کند. به عنوان نمونه، در سکانس گفتگوی برنی (آلبرت بروکس) با شانن (برایان کرنستن) در رستوران و در اوایل فیلم، آلبرت بروکس (بازیگری که بیشتر در نقش های کمدی شناخته می شود و برای ایفای نقش منفی در «رانندگی» برنده چند جایزه معتبر شده است) با بازی فوق العاده خود، هیولای درون کاراکتر برنی را بخوبی نشان می دهد. آنجا که گارسن فراموش کرده برای او بیسکوییت بیاورد و او با لحنی خشن و طلبکارانه می گوید: «فراموشش کن». یا در آنجا که به سیگار کشیدن شانن اعتراض می نماید زیرا دود سیگار موقع غذا خوردن ناراحتش می کند و شانن در برابر این اعتراض، با دستپاچگی سیگار را خاموش می کند که نشانه ترس و حساب بردنش از برنی است. این سکانس با تمام ظرایف و جزئیاتش درواقع معرف شخصیت برنی به عنوان یک تبهکار است و ما در فصلهای بعدی فیلم، آدمکشی او را براحتی باور می نماییم.

http://www.naghdefarsi.com/images/stories/rooz/naghd/drive/Drive-2011-007.jpgاما کاراکتر اصلی و بی نام فیلم یعنی راننده، شخصیتی است کم حرف و خویشتن دار (که حتی احساسش را به زور بر زبان می آورد)، باهوش، ماهر در رانندگی و البته تنها که گفته اند الگویی از شخصیت جف کاستلو در فیلم «سامورایی» ژان پیر ملویل و با بازی آلن دلون است. ما با بخشی از این شخصیت در همان سکانس افتتاحیه فیلم و قبل از تیتراژ، در جریان یک سرقت آشنا می شویم و پس از آن وجه تنهایی و بی هدفی اش را همزمان با تیتراژ و سرگردانی با اتومبیل در خیابان شاهد هستیم. در همین سکانس نمایی وجود دارد که راننده در حال رفتن به سمت آسانسور است و همزمان در روبروی او دختری (کری مولیگان) را می بینیم که از آسانسور خارج شده، هر دو به سمت هم می آیند و از کنار هم می گذرند بدون اینکه توجهی به یکدیگر داشته باشند. در این نما به علاوه اولین نمای بعد از تیتراژ که راننده و دختر را با هم در آسانسور می بینیم و اولین آشنایی بین آنها در اینجا شکل می گیرد، دوربین بر آن شکل عقرب بزرگ و زردرنگ نقش بسته بر پشت لباس راننده تأکید می کند که در واقع به نوعی بر شخصیت دوگانه راننده تأکید می شود. ما در سرتاسر فیلم می بینیم که حضور دخترک در کنار راننده به وی آرامش می بخشد که او این آرامش را عاشقانه دوچندان کرده و به دختر باز می گرداند و هردو در کنار هم بدور از پلشتی های بیرون به آرامشی درونی می رسند. اگر بیشتر بر کاراکتر راننده متمرکز شویم، می توان گفت که او در کنار دختر، وجهه پاکی، معصومیت و زلال خود را نثارش می کند اما از طرف دیگر برای تبهکاران و خلافکاران مانند آن عقرب زردرنگ و هولناک می ماند که از گزش او در امان نیستند و این دوگانگی بخوبی در اولین صحنه برخورد آنها در آسانسور نشان داده می شود. در این نما، دخترک نشانه عشق و لظافت و آن عقرب زردرنگ نشانه خشونت است. در طول فیلم، راننده متوجه می شود که اگر می خواهد یک دریچه از وجودش را به روی عشق باز کند، ناچار به گشودن دریچه ای دیگر به روی خشونت است و از همین رو، در انتهای فیلم، با اینکه همه چیز برای وصالش با دخترک مهیا شده است، اما او فراق را بر می گزیند تا بدین گونه آن دختر و فرزندش در امان باشند.

اجازه دهید تا سخن درباره موسیقی فیلم را با این دوگانگی شخصیت در هم آمیزم. زیرا موسیقی هم در این فیلم به فراخور صحنه ها و حالات درونی راننده، رویکردی دوگانه دارد. نمونه بارز آن سکانس آسانسور در یک سوم پایانی فیلم است که در آن اوج دوگانگی شخصیت راننده بگونه ای متوالی و پشت سر هم نشان داده می شود. در این سکانس، راننده به همراه محبوبش و شخص سومی در آسانسور حضور دارند. راننده با زیرکی خود متوجه می شود که مرد غریبه، فرستاده و مزدور تبهکاران است که قصد جان او و زن را کرده است. اینجاست که ما انتظار یک درگیری کلیشه ای داریم. اما در همین جاست که کارگردان و فیلمنامه نویس، نبوغ و ابتکار خود را به رخ می کشند. در این صحنه راننده بطور ناگهانی و بدون توجه به حضور غریبه، دخترک را عاشقانه در بر می گیرد. دوربین هم مرد غریبه را نادیده گرفته و بر روی دو دلداده متمرکز می شود. نورپردازی آسانسور هم به آرامی محو و فقط به روی آن دو تابانده می شود. تمامی این نما به طور اسلوموشن کار شده است. در اینجا موسیقی آرام، دلنشین و رؤیایی آنلجو بادالامنتی گوش تماشاگر را می نوازد تا تمامی این نما حسی شاعرانه و حتی عرفانی و پاکی عشق آن دو را به بیننده منتقل کند.

اما این حس رؤیایی دیری نمی پاید. چون به یکباره همه چیز به حالت اول برگشته و سپس روندی معکوس را طی می کند. مانند اینکه نشانگر دماسنجی به طور ناگهانی از دمای منفی پنجاه درجه به صفر و سپس به مثبت پنجاه درجه برسد. دوربین در یک تغییر پلان، هرسه نفر را نشان می دهد. نورپردازی دوباره همه آسانسور را پوشش می دهد و ما شاهد هستیم که در یک لحظه، راننده به غریبه حمله کرده و بعد از یک درگیری کوتاه، به طرز وحشیانه و هولناکی، مرد غریبه را از پای در می آورد که در حین آن در یک نمای کلوزآپ، خوی حیوانی راننده را بر چهره اش می بینیم.

http://www.naghdefarsi.com/images/stories/rooz/naghd/drive/drive-poster-ryan-gosling.jpgدر این سکانس، راننده بطور ناگهانی از آن انسان معصوم و دوست داشتنی به انسانی وحشی و آدمکش مبدل می گردد که حالا عقرب زردرنگ درونش بیدار شده است. اکنون آن موسیقی آرام و دلنشین چند لحظه پیش، شکلی وهمناک و رعب آور به خود می گیرد بطوری که بیننده می تواند تصور کند واقعاً یک عقرب زردرنگ هولناک در روبروی او ایستاده و آماده گزش وی می باشد.

همچنین سازندگان و آهنگساز فیلم بخوبی درک کرده اند که در برخی صحنه ها عدم استفاده از موسیقی، حس و فضای صحنه را بهتر منتقل می کند تا استفاده از آن. مانند سکانس تعقیب و گریز با اتومبیل در میانه های فیلم. در این سکانس، شاید نوع حرکت و مانور اتومبیلها تکراری به نظر برسد، اما زاویه دوربین، دکوپاژ و نبود موسیقی کلیشه ای چنین صحنه هایی، حسی واقع گرا به صحنه بخشیده است. درنتیجه در مقایسه با صحنه های اینچنینی در اغلب فیلمهای هالیوودی که در آنها انواع و اقسام برخورد اتومبیلها باهم، سقوط اتومبیلها و انواع گلوله ها و انفجارها را با هزار ترفند کامپیوتری و غیر کامپیوتری به خورد تماشاگر می دهند (که البته اغلب تماشاگران هم با مشاهده این صحنه ها ککشان نمی گزد، چون اصلاً با شخصیتهای فیلم همذات پنداری نمی کنند)، در اینجا با سکانسی واقع گرایانه و نفسگیر و مملو از تعلیق و هیجان روبرو هستیم که البته این خصوصیت واقع گرایانه شامل تمامی صحنه های اکشن فیلم می شود که متأسفانه این صحنه ها در فیلم اندک اند.

بطور کلی همه عناصر فیلم در خدمت داستان آن می باشند. داستان مردی تنها، مرموز و کم حرف که شروع رابطه عاطفی اش با یک زن (مظهر عشق و لطافت)، جنبه های متضاد درونش را شدت می بخشد: عشق و خشونت. در پایان سکانس آسانسور، می بینیم که راننده همراه جسد خون آلود مرد غریبه در آسانسور ایستاده (خشونت و خوی حیوانی) و به چشمان حیران و هراسان آیرین (عشق و پاکی) در بیرون آسانسور خیره شده است و مرز بین این دو، درب آسانسور است که با بسته شدنش، نشان می دهد که جای این دو (خصیصه) در کنار هم نیست و به قولی آب این دو در یک جوی نمی رود.
اما در ازای خشونت افراطی و وهمناک راننده، وقتی در پایان با فداکاری و ایثارگری، در حالیکه همه چیز مهیای وصال با محبوب است، زن را ترک می کند تا او و پسرش در امان باشند، در ذهن تماشاگر، شخصیتی مقدس را از خود حک می کند که خشونت هایش هم قدسی اند. او تنها به خاطره ای خوش از زن محبوبش اکتفا می کند آنجا که تلفنی آن را با وی در میان می گذارد: «آشنایی با تو بهترین اتفاق زندگی ام بود».

---------------------------

نویسنده: محمد موسوی
<><><><><><><><><><><><><><><><>




گشت و گزار در سایت رها ماهرو : بازیگران فیلم فاجعه در فروشگاه . گلناز بهبودی . نقد سریال پشت بام تهران . دانلود فیلم داستان بابا ثمور مستقیم .  ابد ویک روزخوب .  درباره ی فیلم ابد و یک روز ساخته سعید روستایی . برنامه چرخ روزیکشنبه از شبکه چهار . نقدی بر بازی مصطفی زمانی . نقد درحاشیه 2 . خلاصه داستان فیلم ابدو یک روز . سریال نیمکت . فیلم من بچه هامو میخوام


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد