رها ماهرو

رها ماهرو

منتقد سینما و تلویزیون
رها ماهرو

رها ماهرو

منتقد سینما و تلویزیون

نقد سریال یک تکه نان ساخته کمال تبریزی

یک تکه نان

یک تکه نان فیلمی به کارگردانی کمال تبریزی، نویسندگی محمدرضا گوهری و تهیه‌کنندگی ناصر عنصری ساخته سال ۱۳۸۳ است. این فیلم در فروردین ۱۳۸۵ بر روی پرده رفته‌است.
-----------------
یک تکه نان
کارگردان     کمال تبریزی
تهیه‌کننده     ناصر عنصری
نویسنده     محمدرضا گوهری
بازیگران     اسماعیل خلج
احمد آقالو
گلاب آدینه
رضا کیانیان
هومن سیدی
مریم بوبانی
پیام دهکردی
حسین توکلی
فرزین محدث
رویا نونهالی
موسیقی     پیمان یزدانیان
فیلم‌برداری     حسین جعفریان
تدوین     حسین زندباف
مدت زمان
    ۱۰۰ دقیقه
کشور     ایران
زبان     فارسی

یک تکه نان فیلمی به کارگردانی کمال تبریزی، نویسندگی محمدرضا گوهری و تهیه‌کنندگی ناصر عنصری ساخته سال ۱۳۸۳ است.  این فیلم در فروردین ۱۳۸۵ بر روی پرده رفته‌است.
خلاصه فیلم
گروهی از جوان‌ها برای استخدام در اداره محیط‌بانی باید در مسابقه‌ای شرکت کرده و مسیری سخت را طی کنند تا به هدف برسند. در این راه ماجراهایی پیش می‌آید که...
جشنواره‌ها
کمال تبریزی در بیست و سومین دوره جشنواره فیلم فجر (۱۳۸۳) در بخش بهترین کارگردانی در قسمت سینمای معناگرا و مسابقه سینمای ایران موفق به دریافت سیمرغ بلورین مسابقات شده‌است. همچنین اسماعیل خلج در بخش بهترین نقش دوم مرد مورد تقدیر قرار گرفته‌است.

همچنین این فیلم در نهمین دوره جشن خانه سینما (۱۳۸۴) در بخش بهترین نقش دوم مرد (اسماعیل خلج) نیز کاندیدای مسابقات بوده‌است.
-----------------
لیست فیلم های کمال تبریزی
فیلم‌های سینمایی    
عبور (۱۳۶۷) • تا مرز دیدار (۱۳۶۸) • در مسلخ عشق (۱۳۶۹) • پایان کودکی (۱۳۷۲) • لیلی با من است (۱۳۷۴) • مهر مادری (۱۳۷۶) • شیدا (۱۳۷۷) • گاهی به آسمان نگاه کن (۱۳۸۱) • فرش باد (۱۳۸۱) • مارمولک (۱۳۸۲) • یک تکه نان (۱۳۸۳) • همیشه پای یک زن در میان است (۱۳۸۶) • از رییس‌جمهور پاداش نگیرید (۱۳۸۷ (اکران ١٣٩٤)) • دونده زمین (۱۳۸۸) • خیابان‌های آرام (۱۳۸۹) • طبقه حساس (۱۳۹۲) • طعم شیرین خیال (۱۳۹۳)
مجموعه تلویزیونی    
ابله (نمایش خانگی) • سرزمین کهن • دوران سرکشی  • قصه‌های رودخانه • شهریار
-----------------
 یک تکه نان / فیلم سینمایی
«یک تکه نان» فیلمی به کارگردانی کمال تبریزی، نویسندگی محمدرضا گوهری و تهیه‌کنندگی ناصر عنصری ساخته سال ۱۳۸۳ است. بازیگران: اسماعیل خلج، احمد آقالو، گلاب آدینه، رضا کیانیان، هومن سیدی، مریم بوبانی، پیام دهکردی، حسین توکلی، فرزین محدث و رویا نونهالی خلاصه فیلم: گروهی از جوانها برای استخدام در اداره محیط بانی باید در مسابقه‌ای شرکت کرده و مسیری سخت را طی کنند تا به هدف برسند. در این راه ماجراهایی پیش می‌آید که...
-----------------
نگاهی به فیلم « یک تکه نان »

نکته هایی درباره فیلم « یک تکه نان »

- این فیلم جزو آثار موفق کمال تبریزی محسوب نمی شود. عمده موفقیت تبریزی در در دوران فیلمسازی اش  به ساخت آثار کمدی و طنز معطوف است که ناگهان با ساخت « یک تکه نان » از آن روندی که آغاز کرده و خوب هم طی کرده بود، فاصله می گیرد.
- فیلم نمی تواند با بیان گیرا و جذابی برای مخاطب، مفاهیم دینی و معنایی اش را روایت کند و این برای فیلمسازی نظیر کمال تبریزی یک عدم موفقعیت محسوب می شود.
- یکی دیگر از مشکلات فیلم، بیان و طرح اشاره ها و نشانه های پیچیده است. در فیلم « مارمولک » شخصیتی را که داریم، آدمی شناخته شده و قابل باور برای مخاطب است و دارای شخصیت پردازی درستی است و به موازات این شخصیت، با ماجرایی آشنا و همراه می شویم و پیام معنایی نهایی فیلم را درک می کنیم. در فیلم « یک تکه نان » تبریزی درست برخلاف این شیوه عمل می کند و « قیس »، سرباز جوان که شخصیت اصلی فیلم است، کاراکتری فاقد کوچکترین جذابیت و عنصر طبیعی و ملموس است. این فرد خاص، طبعاً نمی تواند با توجه با آن ویژگی هایی که دارد، مخاطب را باخودش همراه کند.
- یکی از دلایل ضعف فیلم،  شخصیت پردازی اشتباه و خام دستانه فیلم است. شخصیت محوری فیلم این توان و کشش را برای محوریت قرار داشتن این قصه و داستان ندارد.
- رضا کیانیان بازیگر توانایی است و نقشها را به خوبی اجراء می کند، ولی این چنین تیپهای سمبولیک و نمادینی، نمی تواند تمام هنر بازیگری کیانیان را نشان دهد .
- بازیگر چه پیشینه تئاتری داشته باشد و یا  فاقد آن باشد، وقتی در فیلمی شخصیتها درست طراحی شده باشند، آن وقت می توان در مورد بازیهایشان  قضاوت کرد. وقتی که فیلمنامه اثری پرداخت درستی نداشته باشد، حتی اگر بهترین بازیگران هم در آن بازی کنند، نمی توانند بازی مناسبی ارائه کنند.
طهماسب صلح جو
http://jamejamonline.ir/Media/Image/1393/10/11/635557212742915161.jpg
نگاهی به فیلم « یک تکه نان »

توبه نامه ساخت « مارموبک »!


- از کمال تبریزی قبل از دیدن فیلم یک انتظاراتی داشتم که چندان برآورده نشده بود و به نظرم فیلم دوپاره است و دو نوع جنس و تم داشت، یک جنس کاملاً اجتماعی و یک جنس به تعبیر امروزی ها معناگرا. و تبریزی کوشش کرده بود این دو نوع را در هم تلفیق کند و فیلم می توانست خیلی زنده تر و ملموس تر ازآنی که هست روایت بشود .
- کارگردانی فیلم به مراتب از فیلمنامه یک وجهی اثر بهتر بود و فیلمنامه چندگانه است . احساس کلی ام این بود که تبریزی یک توبه نامه ای در جهت ساخت « مارمولک » ارائه داده است. تبریزی  با ساخت « مارمولک » یک دلجویی از کسانیکه از مضمون و نوع روایت « مارمولک » دلخور بوده اند، انجام داده است
- فبلم بین تماشاگر خاص  و عام بلاتکلیف است و خیلی نمی تواند ارتباط برقرار کند. چون یک نوع چیده شدن تصنعی در آن دیده می شود و طبیعی و قابل باور از کار در نیامده است .
- اگر نظام تولید فیلم طبیعی باشد، هم به آثار کمدی اجتماعی نظیر « مارمولک » احتیاج دارد و هم به آثار متفاوت و معنایی ، باید در این خصوص بالانس و تعادلی ایجاد شود تا تمام ذائقه های سینمایی تامین شود. اگر فیلم هایی نظیر « یک تکه نان » دارای جذابیت باشد، قطعاً می تواند مورد توجه قرار بگیرد.
- کربلایی یک سفری را شروع می کند تا به شناخت از ادعاهای زن روستایی دست پیدا کند. کربلایی یک فرد پخته و دنیا دیده ای است و اگر سفر را آن سرباز جوان انجام می داد و از خامی به پختگی می رسید، به مراتب بهتر بود. کربلایی بیشتر در مقام راهنما جایگاه دارد و با توجه به سن و سالش چندان برای تغییر و تحول وقتی ندارد .
- بازی اسماعیل خلج در نقش کربلایی یکی از نقاط قوت فیلم است و رضا کیانیان هم خیلی زود لو می رود که در سه نقش در فیلم ظاهر شده است و نمی دانم چه لزومی به استفاده از رضا کیانیان در سه نقش است و می شد حتی از نابازیگر در این نقشهای نه چندان بلند و مهم استفاده کرد.
- وجود خرد داستانهایی نظیر مسابقه برای پیدا کردن کار نزد جوانها، به خوبی در فضا و بافت فیلم جا نمی افتد و شاهد یک مجموعه جدا از هم  هستیم که به هیچ عنوان به هم پیوند نمی خورند.
   احمد طالبی نژاد

نگاهی به فیلم « یک تکه نان »

در مقابل ابتذال در برخی از فیلمهای امروزی، فیلم‌هایی هستند که نه در حد کمال اما دست کم در حد و اندازه خود بار دیگر جلوه‌های دیگر اندیشانه و روحانی سینما را یادآور می‌شوند.  

« یک تکه نان » آخرین اثر کمال تبریزی است که گویا طبع آزمایی جدید او پس از فیلم جنجال برانگیز « مارمولک » محسوب می‌شود. اما واقعا این کجا و آن کجا؟ هر چند معتقدم « مارمولک » هم در جایگاه خود قابل اعتنا است!
« یک تکه نان » نگاه دیگری به عرفان اسلامی و توجه به سلوک و مراقبت وعبور از تکامل و رسیدن به مسیری تازه و متفاوت در زندگی است. از این جهت میتوان فیلم را در ردیف موج آثاری قلمداد کرد که اخیرا تحت عنوان سینمای معناگرا مطرح شده‌اند و انصافا یک تکه نان بسیار متفاوت تر و عمیقتر از فیلمهایی است که تحت عنوان معناگر به تماشاگران تحمیل کردند؛ موجی که از اواسط دهه هفتاد آغاز شد. در یک دوره فیلم‌های عرفانی و یا به اصطلاح برخی، « اناری »، محبوب بسیاری از منتقدان و منکوب بعضی دیگر بودند.
حالا دیگر آن فضا نمودی نوستالژیک دارد و فیلم‌هایی چون نارونی، برهوت، نقش عشق، هبوط و ... تبدیل به خاطره‌ای از یک دوران سینمایی شده‌‌اند.  
« یک تکه نان » اما محصول یک دوره سینمایی دیگر است. دوره ای که دیگر سینمای عشقی و دختر - پسری به بن رسیده و بار دیگر زمزمه بازگشت به ریشه‌های معنوی در سینما از سرگرفته شده است. عنوان « سینمای معناگرا » که البته بسیار کلی است و چندان مصداق یابی نشده است. درست هم نیست که فیلمی چون « یک تکه نان » را مثال کاملی از یک عنوان کلی قلمداد کنیم. اما این فیلم در واقع ثمره یک نوع دیدگاه خاص به معناگرایی در سینماست که در جشنواره دو سال پیش نمونه‌های دیگری از آن را هم دیدیم.  
نکته دیگر در مورد این فیلم، تهیه کنندگی و بازاریابی آن است که ثمره‌اش را در تبلیغات گسترده سیما هنگام اکران فیلم دیدیم آن هم برای فیلمی که برای مخاطب خاص ساخته شده. ارائه اطلاعات درست به مخاطب و اینکه مخاطب تا چه میزان با فضای فیلم آشنا می‌شود و در سالن سینما انتظار چه چیز را داشته باشد نکته ارزشمند برای تهیه کنندگان آن است. یک فیلم نباید به دروغ به عنوان یک اثر سرگرم کننده به تماشاگر معرفی شود چرا که قطعا موجب سرخوردگی او در سالن سینما خواهد شد.  
« یک تکه نان » غنیمتی برای سینمای ایران است که باید با حمایت جدی از آن استقبال کرد .
محمود گبرلو


-----------------
 یک تکه نان

داستان یک تکه نان، در واقع چند داستان موازی است که در نقطه ای با هم ملاقات می کنند: در یک امامزاده روستایی کوهستانی پیرزنی ادعای کرامت کرده و گفته : معجزه آسا همه قرآن کریم را در لحظه ای حفظ شده و شفا بخش است . حالا مردم دورش جمع شده اند تا از او شفا بگیرند.  نیروی انتظامی نگران می شود که مبادا بلوایی به پا شود پس یک گروهبان و یک سرباز راه می افتند تا مسئله را بررسی کنند. سرباز یک روستایی ساده دل و کم حرف است  و  حتی آنقدر دورافتاده است که خیلی چیزها برایش تازگی دارند. در مسیر یک کربلایی هم که با برادرش قهر است همراه آنها می شود. در طول مسیر اتفاقاتی می افتد. سرباز که قیس نام دارد، با سه پیرمرد روستایی (آسیابان، کندودار و گاریچی) روبرو می شود و از آنها حرفهایی ساده ولی عمیق می شنود. کم کم همزمان با سلوک سرباز به پیرزن شفاپیدا کرده نزدیک می شویم. وارد امامزاده که می شویم پیرزن ماجرا را با گریه بازگویی می کند و ما متوجه می شویم به واسطه حضور یک جوان قرآن سوره مریم را حفظ شده است. مشخصات آن جوان نشانه های همان سرباز ساده دل است... معلوم نیست سلوک سرباز برای رسیدن به کرامت پیرزن بوده است یا پیرزن به واسطه سرباز صاحب کرامت شده است... زمان به هم ریخته ... هنوز مات و مبهوتم

کمی که بیشتر فکر می کنم جملات سه پیرمرد و رفتارهایشان را (همگی با بازی رضاکیانیان)به یاد می آورم: اینها که حاج اسماعیل دولابی بودند!!

یک تکه نان فیلمی از کمال تبریزی(1383) و نوشته محمدرضاگوهری (نشر نیستان، 1390)
-----------------
یک تکه نان

مروری بر یک تکه نان ساخته ی کمال تبریزی به عنوان موفق ترین نمونه ی سینمای دینی

یک تکه نان

هر کس فیلمی که می سازد، به اندازه ی سواد و احساسش است. مثل معلمی که امتحانش را طوری برگزار می کند که قبلاً درسش را داده باشد. خیلی ها احساس لطیفی دارند و شاید سوادشان را هم با خواندن و معلم دیدن و خوب گوش دادن، زیاد کنند، اما راه استفاده از سوادشان را برای انتقال آن حس لطیف به مخاطب نمی شناسند. و کسانی که در بازشناسی این راه، میدان دید درستی دارند، فیلمی می سازند که تاریخ مصرف ندارد. بعد از گذشت چند سال هم که دوباره و چندباره فیلم را می بینی، باز شگفت زده می شوی. هرچند که آن فیلم خیلی سر زبان ها نباشد، ته دلت ناراحت نیستی.می ترسی بلایی که سر فیلم های موفق دیگر افتاده سر این یکی هم بیاورند . کسانی با دیدنش هیجان زده شوند وخیال کنند که آن ها هم می توانند فیلمی شبیه آن بسازند و باعث شوند که نسخه ی درست ونمونه هم از چشم ها بیافتد. ترجیح می دهی فیلمی که شاهکار است در گنجینه ای بماند و سال ها بگذرد و نسل های بعد هم با دیدن آن، حس غریبی پیدا کنند .

«یک تکه نان» کمال تبریزی هم همین حکایت را دارد.

تبریزی فیلم بد نساخته است. همه ی فیلم هایش استاندارد یک سینمای قابل دیدن را دارد. در بسیاری از موارد هم این قابل دیدن ها، جا برای حرف های زیادی پیدا می کند. تنوع ژانرهای به کار گرفته شده در سینمای تبریزی، باعث سردرگمی او نمی شود. مقایسه کنید فیلمی را مثل شیدا و مارمولک. فضای معنوی شیدا ناشی از فضای جنگ با رمانی سیمی همراه می شود ومرز داستانی عاشقانه یا جنگی را طی می کند ولی بازهم امضای تبریزی را دارد .تبریزی لحن و درون مایه های متفاوتی برای  داستان های مورد علاقه اش به عنوان  فرم های اجرایی در نشانه شناسی های تصویری  انتخاب می کند. با این همه، دلبستگی تبریزی به فضای جنگ و سینمای معناگرا، انکارناپذیر است. در گاهی به آسمان نگاه کن با وجود مایه های فانتزی، هدف کارگردان از انتقال حسی معنوی کاملاً مشهود است. ولی در یک تکه نان با سینمایی کاملاً دینی روبرو می شویم.

شاید بتوان یک تکه نان را به سینمای معناگرا متعلق دانست. سینمایی معنوی که نشانه هایی از آموزه های دینی دارد اما یک تکه نان فراتر از سینمای معناگرا پلورالیته است.

فرم سورئال برای بیان مفهوم ماورایی و مقدس نوعی بندبازی خطرناک است، ولی سیر فرامنطقی داستان به جهت شباهت به تجربه های شخصی مخاطب، باعث تناسب دراماتیک اثر می شود و از غلبه ی فرم بر محتوا جلوگیری می کند.

فیلمی مثل پسر مریم ساخته ی حمیدجبلی به پلورالیسم دینی می پردازد. اما در یک تکه نان عناصر داستانی از مفاهیم یک دین وام می گیرد. هرچند که در سکانس های پایانی آنجا که آیاتی از قرآن کریم خوانده می شود و مضمون آیات به داستان حضرت مریم و میلاد مسیح اشاره می کند نوعی حسّ فرادینی می دهد اما این نوعی ادای احترام است و در فضای دیگری به جز فرهنگ اصیل دستمایه ی داستان نمی افتد.از همین نظر یک تکه نان را  می توان  فیلمی دینی تلقی کرد ، در شخصیت پردازی ها به نشانه های اصولی دین پرداخته می شود و راه رسیدن به عاملیت فرائض . و نوعی تهذیب در مبارزه با منهیات. چیزی که از لایه های سطحی شرع و قوانین عمیق تر باشد . وقتی به کرامت عزیز که همه برای دیدن او رهسپارند اشاره می شود ، علاوه بر ذکر رعایت احکام از طرف عزیز به نوع رابطه ی اش با خدا هم پرداخته می شود، این که وقتی آفت به مزرعه اش می خورد برای این که خدایش را ناراحت نکند، سرزمین نمی رود .
یک تکه نان

فیلم نامه ی یک تکه نان را محمدرضا گوهری نوشته است. گوهری نمونه های موفقی در نگارش فیلم نامه های معناگرا و دینی دارد. خیلی دور خیلی نزدیک و فرزند خاک از همین دست است. فیلم نامه های گوهری در شیوه های روایت داستان، نوعی رئالیسم جادویی است. این قالب سورئال بهترین چارچوب برای فرم پیداکردن، محتوای ماورایی مدنظر نویسنده است. نشانه های متافیزیکی و ماورایی در نقاط عطف داستان های گوهری قرار می گیرد و در شرایطی منحصر به فرد معلوم نمی شود که این اتفاق ماورایی بحران درام را شکل می دهد یا بازگشایی از گره های اول و دوم درام است.

 فرم سورئال برای بیان مفهوم ماورایی و مقدس نوعی بندبازی خطرناک است، ولی سیر فرامنطقی داستان به جهت شباهت به تجربه های شخصی مخاطب، باعث تناسب دراماتیک اثر می شود و از غلبه ی فرم بر محتوا جلوگیری می کند.

 با وجود سبک ویژه ی روایی فیلم نامه، در اجرای تصویری، نماهای انتخاب شده به نوعی نیست که به هدف تشدید این حس باشد. دکوپاژ فیلم در عین وفاداری به اصول روایت کلاسیک در سینما، به شیوه ای در تقدم و تأخر پلان ها، برنامه ریزی می شود که در اوج داستان، واقعه ی از پیش تعیین شده، از پیش تعیین شده، جلوه نکند. رمز موفقیت یک تکه نان هم در همین است. براعت استهلال ها در حدی نیست که ادامه ی داستان را قابل پیش بینی کند. با این وجود فضای فیلم این آمادگی را در مخاطب ایجاد می کند که با واقعه ای معنوی روبرو  شود. واقعه ای که از ابتدای فیلم هم مدام حرف آن زده می شود ، اما برای شگفت زده کردن تماشاچی، کمترین توقع محتمل به تصویر کشیده می شود. شگفت زدگی برای مخاطبی که در حصار زمان و مکان است و این ویژگی ذاتی نوع موجودیت اوست. اما این محدودیت  وجود در سکانس پایانی، از حصار زمان و مکان خارج می شود. مثل قهرمان فیلمی که وقتی بی زمانی و بی مکانی اش را شهود می کنی، به مشاهده اش هم ایمان می آوری .

مجتبی شاعری
-----------------
رها ماهرو : خوانندگان خوب وبسایت نقد سینمایی رها ماهرو ، می توانید نقد ها و نظرهایتان را درباره ی مجموعه یک تکه نان ساخته کمال تبریزی برایمان بنویسید .
-----------------


_____________

داستان : سیندرلا به ایران آمد

داستان : پاندا کونگ فو کار به ایران آمد