کارگردان:Scott Hicks
خلاصه داستان : داستان این فیلم که با الهام از داستانی واقعیست ، سرگذشت مردی را نشان میدهد که نویسنده ورزشی است و در پی مرگ ناگهانی همسرش در شرایطی غم انگیز قرار می گیرد ...
نام کارگردان : Scott Hicks
سبک فیلم : درام
نگاهی به فیلم " بازگشت پسر ها" ساخته رابرت اسکات هیکس
این ره که تو می روی ...
مازیار فکری ارشاد
فیلم "بازگشت پسرها" به مانند همه آثار داستانی قبلی هیکس، اقتباسی است از رمانی به نام "پسرها به شهر باز می گردند" نوشته سایمون کار "بازگشت پسرها" پسرها داستان جو وارد- با بازی کلایو اوون روزنامه نگار ورزشی انگلیسی ساکن استرالیا را بازگو می کند که با همسرش کتی و پسر خردسالش آرتی مشغول زندگی است. کتی به طور ناگهانی مبتلا به سرطان می شود و جان می بازد. جو که با مرگ همسرش دچار بحران درونی و درگیری اخلاقی با آرتی شده، با راهنمایی های روح همسر درگذشته اش بر مشکلات فائق می آید. هم زمان ورود هری پسر نوجوان جو از ازدواج اولش به این خانواده دو نفره، تنش ها را افزایش می دهد. خانواده سه نفره جو و دو پسرش با کمبودها و بی نظمی های فراوان در زندگی روبه رو می شوند. اما هم زمان صمیمیتی میان دو برادر ناتنی به وجود می آید. جو به ماموریت می رود و در بازگشت از بی احتیاطی بچه ها و آشفتگی خانه به شدت عصبانی می شود. هری پس از مشاجره ای با پدرش به انگلستان نزد مادر باز می گردد. حالا جو می خواهد با تجدید نظر روی رفتارهایش و سر و سامان دادن به اوضاع خانه به دو پسرش نزدیک شود.
"بازگشت پسرها" فیلمی عاشقانه و غمناک است که به نقش و کارکرد پدر و مادر در کنار یکدیگر و احتمال بر هم خوردن توازن زندگی خانواده در غیاب یکی از این دو می پردازد. فیلمی که به طور هم زمان به پدر و دو فرزند نوجوان و خردسالش نزدیک می شود و دغدغه ها و سرخوردگی هایشان به تصویر می کشد. آرتی مادرش را از دست داده و هری پس از جدایی پدر از همسر اولش، تنها با مادر زندگی می کرده و هر دو طعم تلخ غیاب یکی از والدین در زندگی روزمره را چشیده اند فیلم با نگاهی آزاد به قصه سایمون کار که خود روزنامه نگاری انگلیسی و ساکن استرالیا بود، بخشی از مشکلات خانوادگی مشترک و رایج در جوامع سراسر جهان را مورد تحلیل و بررسی قرار می دهد. سایمون کار خاطرات روزانه خود از حادثه مرگ همسر و تلاش او برای ایجاد ثبات و آرامش در خانواده کوچکش را دستمایه قصه ای قرار داده و هیکس که در فیلم های قبلی نیز به موضوع بحران های روحی در زندگی مردان تعلق خاطر فراوان نشان داده بود، از این داستان فیلمی دیدندی و احساس برانگیز ساخته است. فیلم در آغاز از زاویه نگاه شخصیت جو پدر خانواده وارد داستان می شود. او خودروی خود را در محل تلاقی دریا و ساحل می راند، در حالی که پسر خردسالش در وضعیتی خطرناک جلوی شیشه خودرو نشسته و از این خطر کردن لذت می برد. جو و خانواده اش زندگی شاد و پر روحیه ای دارند. اما مرگ ناگهانی کیتی آرامش این خانواده را بر هم می ریزد. از این جا به بعد جو می کوشد خود و پسر پنج ساله اش را از این بحران و تلاطم به سلامت عبور دهد. از سوی دیگر پسر بزرگ تر جو یعنی هری هم به جمع افزوده می شود و با خود بحران های تازه ای را وارد خانه می کند. فیلم در نهایت این نکته را به نمایش می گذارد که چگونه ناملایمات زندگی می توانند به آبدیده شدند آدم ها در هر مقطع سنی منجر شوند. رویکرد واقع گرایانه فیلم ساز به موضوع که فیلمبرداری شایسته تحسین گرگ فریزر نیز به این رویکرد یاری فراوان رسانده، قصه جو و پسرهایش را برای تماشاگر جذاب می سازد. در این میان نماهای چشمگیر و دیدنی طبیعت متنوع و زیبای جنوب استرالیا نیز بر جذابیت بصری فیلم افزوده است. هر چند در ظاهر داستان فیلم "بازگشت پسرها" دنیایی مردانه را به تصویر می کشد، اما فیلم در واقع اثری خانوادگی است که می تواند برای همه مخاطبان جذابیت های متنی و فرامتنی پرشماری را به ارمغان آورد. نجواهای شبانه جو با روح همسر درگذشته اش، مشاجره های جو با مادر کتی و آشنایی اش با لورا معلم آرتی، همه و همه روح زندگی زنانه را به این دنیای تک بعدی مردانه می دمند تا بار دیگر بر لزوم و اهمیت توازن خانواده تاکید ورزند. فیلم نه تنها به مشکلات والدین در رویارویی با فاجعه مرگ عزیزان می پردازد، که در نقطه مقابل سرخوردگی های فرزندان در مواجهه با چنین حادثه ای را به نمایش می گذارد تا موضعی منصفانه و همه سو نگر در قبال داستان اتخاذ کند. از همان نخستین نمای فیلم و سواری خطرناک آرتی روی خودروی پدرش در می یابیم که جو چگونه می کوشد با دادن آزادی به پسرش، البته به شکلی کنترل شده، رابطه ای نزدیک با او برقرار کند. در ادامه تا پایان فیلم میزان و چگونگی حفظ و کنترل این آزادی از سوی والدین به فرزندان، یکی از موضوعات اصلی است که فیلم "بازگشت پسرها" به آن می پردازد. جو صادقانه باور دارد که پسرهایش باید به چالش کشیده شوند و خود راه برون رفت از هر چالش را بیابند تا تجربه زندگی کسب کنند. او به فرزندانش اعتماد می کند و آزادی عمل بی حد و مرزی به آنان می بخشد. نکته ای که در ظاهر روش درستی به نظر می رسد، اما بعد جو در می یابد در کنار بخشیدن آزادی عمل به پسرهایش باید خواسته ها و قوانینی را هم مطرح کند. در غیر این صورت اتفاقات گاه غیر قابل جبرانی در انتظار خانواده خواهد بود. یکی از مشکلات اولیه جو با آرتی پسر کوچکش از آنجا ریشه می گیرد که جو مثل یک جوان بالغ با او رفتار می کند. در عوض از زمانی که هری به داستان وارد می شود با اینکه نوجوان است چون یک کودک با او رفتار می کند. این رفتارهای متناقض جو در برخورد با فرزندانش ایجاد بحران می کند. جو به زودی در می یابد که باید انتظارات خود از پسرانش را با مقتضیات سنی آنها همراه سازد. در این زمینه ورود لورا معلم کودکستان آرتی به زندگی خانواده و نگاه احساسات گرای او به مقوله رابطه والدین و فرزندان، در این تغییر نگاه جو موثر است. در ادامه داستان هری پسر بزرگ تر جو از ازدواج اولش که در ا نگلستان زندگی می کند تصمیم می گیرد تعطیلات تابستانی را در استرالیا و همراه با پدرش بگذراند. رابطه اولیه او با آرتی بحرانی و متلاطم است. اما در ادامه به موازات دور شدن هر چه بیشتر جو از فرزندانش، این دو به هم نزدیکتر می شوند.
فیلم بارها روی خطرناک بودن آزادی های داده شده به آرتی و پس از او به هری تاکید می کند و آن را در برابر خطرهایی که در کمین زندگی کودکان و نوجوانان نشسته اند می گذارد. با ورود هری به داستان، گره های روابط شخصیت های فیلم پیچیده تر می شود. ضمن آنکه جو با مادر همسر درگذشته اش نیز مشکلاتی حل ناشده دارد. وقتی جو به خاطر اعتراض لورا به شیوه زندگی اش می کوشد مسئولیت پذیری و حس همکاری را به فرزندانش بیاموزد، ابعاد تازه ای از بحران ر وشن می شود با به هم ریختن نظم ظاهری خانواده، جو بار دیگر سعی می کند همه چیز را به حالت اول بازگرداند پس به دنبال هری تا انگلستان می رود تا باردیگر او را به استرالیا نزد خود بیاورد همزمان با به هم ریختن این نظم ظاهری و شکننده زندگی جو، بر اثر یک درگیری ناخواسته نظم صورت ظاهری او نیز از بین می رود. زمانی که او موفق می شود باردیگر پسرانش را به خانه برگرداند و خانواده اش را گرد هم آورد، زخم های صورتش نیز التیام می یابند در پایان قصه جو با خارج کردن لباس ها و وسایل همسر درگذشته اش از خانه، زندگی تازه ای را آغاز می کند.
فیلم در برخی موارد از جمله سرگرم کنندگی ، تاثیر گذاری روی ذهن مخاظب و یا کیفیت های بازی بازیگران موفق عمل می کند. " بازگشت پسر ها" بدون حاشیه روی ها و پنهان کاری های مرسوم روی احساسات بشری دست می گذارد و مخاطب را متاثر می کند. فیلم علیرغم لحن تلخ اش به شدت سرشار از حس زندگی و عشق پدرانه است." بازگشت پسر ها" به لحاظ مضمون و ساختار شباهت های تماتیک فراوانی با فیلم " مارلی و من" ساخته دیوید فرانکل و با نقش آفرینی اوون ویلسون و جنیفر آنیستون دارد. هر دو فیلم از روی کتاب خاطرات دو روزنامه نگار و تجارب آنها از زندگی بدون همسر و بزرگ کردن فرزندان به تنهایی اقتباس شده اند.بخشی از جذابیت داستان به شخصیت پردازی مفصل و کامل شخصیت جو پدر خانواده ( با بازی کلایو اوون ) مربوط می شود.او یک خبرنگار ونویسنده موفق ورزشی است و استراتژی اش در برحورد با خواسته های فرزندان این است که هرگز به آنها نه نگوید.به این ترتیب دو پسر جو تقریبا هر کار که دلشان بخواهد انجام می دهند و البته در ادامه به دردسر می افتند.از این به بعد جو شیوه رفتار با فرزندانش را اندکی تغییر می دهد و می کوشد اتحاد از کف رفته خانواده را بار دیگر برقرار سازد. جو در واقع پدری است که قواعد پدر بودن را به تدریج و در مواجهه با مشکلات غیر قابل پیش بینی می آموزد.فیلم به نوعی ساختاری اپیزودیک ، اما داستانی منسجم و یکپارچه دارد.همه جزئیات بصری فیلم به شدت و با ظرافت پرورش داده شده و جلوی دوربین قرار گرفته اند.
نگاهی به فیلم «بازگشت پسرها»
نگاهی به فیلم «بازگشت پسرها» ساخته اسکات هیکس به بهانه پخش از برنامه سینما 5
فیلم «بازگشت پسرها» که این هفته از برنامه سینما 5 پخش خواهد شد و مورد نقد و بررسی قرار خواهد گرفت، فیلمی است ملودرام، ساخته اسکات هیکس و محصول سال 2009 استرالیا و انگلستان. البته با توجه به اینکه بیشتر داستان فیلم در استرالیا میگذرد و اغلب عوامل اصلی آن هم استرالیایی هستند، شاید بتوان سهم بیشتری از فیلم را متعلق به سینمای استرالیا دانست.
سینمای استرالیا در این سالها بیشتر با سینماگرانی شناخته شده است که پس از ارائه آثاری موفق در کشور خود توانستهاند راه خود را به سوی جهانی شدن باز کنند. از این میان میتوان به نامهای کارگردانانی چون پیتر ویر، گیلیان آرمسترانگ، فرد شپیسی، فیلیپ نویس، جورج میلر و بروس برسفورد اشاره کرد. همچنین از جمله فیلمهای سینمای استرالیا که به مطرح شدن این سینما در سطح جهان کمک کردند، میتوان به فیلمهای «موران دلال» ساخته بروس برسفورد و «گالی پولی» به کارگردانی پیتر ویر و همین طور به سری فیلمهای «مکس دیوانه» و «کروکودیل دندی» اشاره کرد. همچنین نباید بازیگری با نام مل گیبسون را فراموش کرد که بعدها با کارگردانی فیلمهای شاخصی چون «شجاع دل»، «مصایب مسیح» و «آپوکالیپتو» تبدیل به شخصیتی بسیار مطرح در جهان سینما شد.
کارگردان فیلم بازگشت پسرها، اسکات هیکس که اکنون 57 ساله است، متولد اوگاندا و اهل استرالیاست. وی بیش از هر چیز با نگارش فیلمنامه و کارگردانی فیلم «درخشش» یک فیلم زندگینامهای درباره دیوید هلفگات، پیانو نواز برجسته استرالیایی شناخته میشود. هیکس برای این فیلم نامزد جایزه اسکار بهترین فیلمنامه شد و جایزه امی را هم به خود اختصاص داد. او که دارای مدرک دکترای هنر است، فعالیت حرفهای خود را با نگارش متن و کارگردانی چند فیلم کوتاه تلویزیونی و مستند در دهه 1980 آغاز کرد. نخستین فیلم بلند او درخشش در سال 1996 نامزد 7 جایزه اسکار شد و جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد را برای جفری راش به ارمغان آورد. هیکس که کارگردانی شماری از سریالهای محبوب تلویزیون استرالیا را به عهده داشته، پس از موفقیت این فیلم به آمریکا مهاجرت کرد و در سال 1999 فیلم «برف روی درختان سرو مینشیند» را ساخت. این فیلم اقتباسی بود از رمانی به همین نام نوشته دیوید گاترسون، نویسنده معاصر آمریکایی. از این پس هیکس روی اقتباس از ادبیات معاصر متمرکز شد و دو سال بعد با اقتباس از رمان «قلبهای آتلانتیس» نوشته استفن کینگ، سومین فیلم بلند خود را ساخت.
پس از آن هیکس چند سالی به ساخت آگهیهای بازرگانی روی آورد. او در سال 2007 پس از 6 سال دوری از سینما فیلم «رزو نشده» را کارگردانی کرد. یک سال بعد هیکس مستندی درباره زندگی و آثار فیلیپ گلس، آهنگساز نامدار سینما با عنوان «گلس فیلیپ در دوازده پرتره» ساخت که در جشنوارههای جهانی با تحسین فراوان مواجه شد. «بازگشت پسرها» آخرین فیلمی است که اسکات هیکس تاکنون ساخته است.
این فیلم که اقتباسی است از رمانی به نام «پسرها به شهر باز میگردند»، نوشته سایمون کار، درباره زندگی مردی به نام جو است که پس از مرگ نابهنگام همسرش، کیتی در ایفای نقش خود به عنوان پدری که اکنون مجبور است، پسر خود را بهتنهایی بزرگ کند، با مخاطراتی روبهروست. جو سالها زحمت کشیده تا توانسته به عنوان یک خبرنگار و مفسر ورزشی جایگاه مناسبی در یک روزنامه پیدا کند، اما اکنون برای حفظ جایگاه شغلیاش و همزمان، رسیدگی به فرزندش دچار سرگردانی شده است. به طوری که گاهی به نظر میرسد در این میانه نمیتواند هیچ یک از 2 وظیفه شغلی و خانوادگیاش را بدرستی انجام بدهد. مسأله این است که قبل از مرگ همسرش تمام مسوولیتهای مربوط به امور خانه و خانواده به عهده کیتی بوده و جو میتوانسته با خیال راحت به کارش در بیرون خانه بپردازد. اما با مرگ کیتی این مسوولیتها ناگهان بر دوش جو قرار گرفته است؛ باری که جو به سختی میتواند زیر آن کمر راست کند. مسأله وقتی بغرنجتر میشود که پای پسر دیگر جو (هری)، از ازدواج قبلیاش نیز به زندگی او میشود. در این میان، جو میفهمد که در هر دوی زندگیهایی که تاکنون تجربه کرده، چقدر اشتباه داشته و چقدر به مسائل خانوادگیاش بیتوجه بوده است. بخصوص وقتی هری اعتراف میکند که همیشه دوست داشته با پدرش زندگی کند و جو هیچ وقت به این موضوع فکر نکرده بوده که در جایی دیگر فرزندی دارد که به محبت و توجه پدرش نیازمند است.
از نکات مهم دیگری که میتوان در این فیلم به آنها اشاره کرد، یکی برخورد عجیب آرتی، (تنها حاصل زندگی مشترک جو و کیتی) با مرگ مادرش است. ابتدا به نظر میرسد که مرگ مادر برای آرتی در زمره بازیها و خیالپردازیهای کودکانهاش قرار دارد. آرتی ابتدا با زمان مرگ مادرش بازیهای کودکانه میکند. اینکه مادر او وقت شام میمیرد یا در وقت خوابیدن یا هر زمان دیگری. حتی وقتی کیتی واقعاً میمیرد، آرتی این خبر را به گونهای به مادربزرگ میدهد که انگار باز هم در حال بازی دیگری با مسأله مرگ مادرش است. این بازی مدتی دیگر هم ادامه مییابد، مثلاً جایی که آرتی به پدر خود میگوید میخواهد پیش مادرش و به بهشت برود اما برای اینکه پدرش ناراحت نشود باز هم پیش پدر خواهد ماند. به هر حال تمام اینها موجب نمیشود که آرتی تلخی نبود مادر را بزودی در دنیای کودکانهاش حس نکند. عکسالعملهای بیرونی آرتی در اینجا هم جالب توجه است و نشان از درک بالای فیلمنامهنویس و فیلمساز از دنیای کودکانه دارد. آرتی هیچ گاه مستقیم نمیگوید که دلش برای مادرش تنگ شده یا گریه و زاری به راه نمیاندازد. بلکه این دلتنگی و غم دوری را با بعضی رفتارهای ناهنجار اعلام میکند. مثلاً در سفری که با پدرش بعد از مرگ مادر میروند، ناگهان در مقابل تمام توجهات پدر برمیآشوبد و شروع به ناسازگاریهایی میکند که با توجه به شرایط و موقعیتی که در آن قرار دارد، بیدلیل به نظر میرسد یا جاهایی که بعضی وقتها بدون یک کلمه حرف، در خانهشان مدتها کف زمین دراز میکشد.
زمانی که فیلمنامه بازگشت پسرها به دستم رسید در نگاه اول متوجه نشدم که براساس خاطرات واقعی فردی بهنام استیو کیوبیت نوشته شده است. بیش از هر چیز از زاویه نگاه فیلمنامه به موضوع خوشم آمد
نکته دیگر حضور گهگاهی کیتی، پس از مرگش در تخیل جو است. کیتی هر وقت که جو در زندگی شخصی یا شغلیاش به مشکل برمیخورد، در تخیل او حاضر میشود و میکوشد با نصایح خود جو را کمک کند. حضور کیتی در تخیل جو هرچند باعث آرامش جو در لحظات سخت زندگی میشود، اما موجب نمیشود که حتماً جو به تمام حرفهای کیتی گوش بدهد و همان کاری را که کیتی گفته، انجام دهد. به نظر میرسد که جو به عنوان مرد خانواده همواره به دنبال راهکارهای متفاوتی میگردد تا از مخمصههای زندگیاش خلاص شود، راهکارهایی که گاهی حتی با نظرات کیتی تخیلی هم یکسان نیست. اما، این حربهها به هرحال رویکردی تازه در فیلمهای سینمایی نیست و در آثار زیادی تکرار شده است. به همین دلیل است که راجر ابرت در یادداشتی که درباره فیلم بازگشت پسرها نوشته، به این مورد در فیلم انتقاد کرده است. او نوشته است: «... و لطفاً، به ما یک استراحت کوتاه بدهید از دیدن صحنههایی که در آنها روح فرد فوت شدهای بازمیگردد و شروع به حرف زدن میکند، انگار که نمرده است». ابرت همچنین درباره شخصیت جو در این فیلم میگوید: «چیزی هست که در مورد جو خیلی غایب است. من میخواهم که آن را خودخواهی بنامم. در مورد آرتی، او نیاز دارد که از نزدیکتر ببیند و بشنود. فقط به این خاطر که جو فکر میکند کارها دارند خوب پیش میروند دلیل بر این نیست که واقعاً همین طور است».
خود هیکس درباره فیلمش که طبق رمانی بر مبنای یک زندگی واقعی ساخته شده نظرات متفاوتی دارد. وی گفته است: «زمانی که فیلمنامه بازگشت پسرها به دستم رسید، در نگاه اول متوجه نشدم که براساس خاطرات واقعی فردی به نام استیو کیوبیت نوشته شده است. بیش از هر چیز از زاویه نگاه فیلمنامه به موضوع خوشم آمد. رابطه پدر و دو فرزندش را بسیار ملموس و واقعی یافتم، رابطهای که تاکنون در فیلم دیگری شاهد آن نبودهام. پس از خواندن فیلمنامه سراغ کتاب خاطرات استیو کیوبیت رفتم و بسیار به موضوع علاقهمند شدم تا جایی که با نویسنده کتاب تماس گرفتم و خواستار جزئیات بیشتری از داستان شدم. پس از آن عناصر دیگری را نیز به پیرنگ داستانی افزودم... از یک منظر این فیلم درباره مردی است که میخواهد پدر خوب و شایستهای برای پسرانش باشد و از منظری دیگر فیلم بر اهمیت خانواده تاکید میکند و در لایه بعدی، اهمیت توازن و تعادل در خانواده را مورد تحلیل و بررسی قرار میدهد. خانواده، پدیده پیچیدهای نیست و ما هم در فیلم به سادگی با آن مواجه شدهایم. به این دلیل است که معتقدم فیلم بازگشت پسرها تجربیات متفاوت آدمهای بسیاری را بازتاب میدهد. اما خودم بیش از هر چیز جذب تلاش بی وقفه جو برای تبدیل به پدری شایسته شدم. او در این راه مرتکب اشتباهات فراوانی میشود. اما نه به این معنی که او انسان یا پدر بیصلاحیتی است. او فقط باید راه درست را در این مسیر پر پیچ و خم پیدا کند».
با تمام این اوصاف، فیلم بازگشت پسرها را میتوان روی هم رفته فیلمی گرم و دلنشین دانست که توانسته داستان خانوادگی عاطفی و تأثیرگذاری را به تصویر بکشد و تماشای آن میتواند تجربهای دلپذیر برای یکی از شنبه شبهای تماشاگران برنامه سینما 5 باشد.
محمد هاشمی
فیلم "بازگشت پسرها" روی آنتن شبکه نمایش میرود
این فیلم سینمایی به کارگردانی اسکات هیکز از شبکه نمایش پخش میشود.
این فیلم محصول سال 2009 استرالیا و انگلستان و در ژانر خانوادگی ساخته شده و در آن کلیو اوون، اما بوث، لورا فراسر و گریگوری مک کی در آن به ایفای نقش میپردازند.
داستان این فیلم که با الهام از داستانی واقعی است، سرگذشت مردی را نشان میدهد که نویسنده ورزشی است و در پی مرگ ناگهانی همسرش در شرایطی غمانگیزی قرار میگیرد و...
رها ماهرو : لطفا نظرات و نقدهایتان را راجع به فیلم بازگشت پسرها در وبلاگ رها ماهرو مطرح کنید
---------------------
داستان : پاندا کونگ فو کار به ایران آمد
کارگردان:Philippe Labro
آلپاگور (دوبله فارسی)
داستان فیلم «آلپاگور» درباره یک جاسوس مستقل فرانسوی است که برای تحقیق در مورد یک قاتل زنجیرهای به نام قرقی که برای دزدیدن بانک جوانان را استخدام میکند و بعد از اتمام کار به قتل می رساند، به لس آنجلس میرود و….
بازیگران: ژان پل بلموندو | برونو کریمر | کلود بروست | ژان نگرونی | مارک لامول | موریس آزل ژانر
کارگردان: فلیپ لابرو
نویسنده: فلیپ لابرو
L'alpagueur (1976)
110 min | Action, Crime, Thriller | 7 March 1976 (France)
6.5
L'Alpagueur is a free-lance spy from the French secret agency. He's put on the investigation about L'epervier, a serial-killer who employs young boys to help him robbing banks before »
Director:
Philippe Labro
Writers:
Philippe Labro (original scenario), Jacques Lanzmann (adaptation), 2 more credits »
Stars:
Jean-Paul Belmondo, Bruno Cremer, Jean Négroni »
فیلم آلپاگور با وجود اینکه فیلم بسیار معمولی است ولی دوبله بسیار خوبی دارد و این فرضیه را که اگر فیلم خوب نباشد دوبله هم خوب نخواهد شد باطل می کند.
آلپاگور
مدیر دوبلاژ : جلال مقامی
گویندگان:
جلال مقامی / ژان پل بلموندو / آلپاگور
آرشاک قوکاسیان / پاتریک فیری / کوستا والدز
حسین رحمانی / برونو کرمر / قرقی
پرویز ربیعی / ژان نگرونی / اسپیتزر
اکبر منانی / ژان پیر ژوریس / سالیستی
محمود قنبری / ویکتور گارویر / بازرس دوبک
بهرام زند / رئیس پلیس
پرویز ربیعی / گوینده اخبار
.. و اما سوال اصلی
به نظر شما بهترین گوینده برای ژان پل بلموندو کدام گوینده است؟
در سالهای دور و در زمان جوانی ژان پل بلموندو دوبلور ثابت او جلال مقامی بود.
در ابتدای کار استودیو قرن 21 و در فیلمهایی مثل تکتاز و سرقت که ازجمله فیلمهای کم ارزش این بازیگر می باشد این کار به عهده حسین عرفانی بود.
و همچنین در فیلمهای مهم او مثل کلاه و از نفس افتاده چنگیز جلیلوند به جای این بازیگر گویندگی کرده است.
نام فارسی : آلپاگور
تاریخ اکران : 1976 March
ژانر : اکشن / جنایی / هیجان انگیز
زبان : فرانسوی/دوبله فارسی
کشور سازنده : فرانسه
ستارگان : Jean-Paul Belmondo / Bruno Cremer / Jean Négroni
کارگردان : Philippe Labro
خلاصه داستان :
قرقی یک قاتل زنجیره ای است که کارش استخدام جوانان برای کار هست و بعد از تمام شدن کار آنها را به قتل میرساند، یک جاسوس فرانسوی مامور تحقیق در این مورد می شود و به لس آنجلس می رود …
آلپاگور ( Alpagueur )
آلپاگور (ژان پل بلموندو) زبده ترین پلیس مخفی فرانسه پس از چند ماموریت خطرناک از طرف بازرس دوباک مامور شناسایی خطرناکترین جنایتکار فرانسه ملقب به قرقی (برونو کرمر) می شود.
قرقی با روش خاصی سرقت می کند او جوانان بی کار را شناسایی می کند و با کمک آنان دست به دزدی از جواهر فروشی ها می زند و سپس آنان را می کشد.
گوستاو والدز (پاتریک فیری) یکی از آن جوانان است که موفق به فرار می شود و او تنها کسی است که می تواند قرقی را شناسایی کند ولی حاضر به همکاری با پلیس نیست و...
رها ماهرو : خوانندگان و بازدیدکنندگان ، لطفا نظراتتان را درباره ی فیلم آلپاگور برای ما بیان کنید
---------------------
داستان : پاندا کونگ فو کار به ایران آمد
رها ماهرو : از خوانندگان آگاه و سینمادوست وبلاگ رها ماهرو دعوت میکنم تا درباره فیلم شب روی شیلی ساخته سباستین آلارکن و الکساندر کاساروف نظر دهند و نقد هایشان را برای ما بفرستند.
کارگردان:Sebastian Alarcon
| ژانر : جنگی | سال انتشار : ۱۳۹۳
زبان فیلم : دوبله فارسی | محصول : روسیه
خلاصه داستان: داستان مربوط به کودتای پینوشه بر علیه رئیسجمهور وقت شیلی ژنرال آلنده و همچنین دستگیری عدهای روزنامهنگار توسط پینوشه میباشد. "میکی رورک" و "پیتر درایس" در فیلم سینمایی "شب روی شیلی" محصول سال ۱۹۷۷ کشور سوئد بازی کردند. …
معرفی فیلم "شب روی شیلی"
نویسنده: رها صارمی
فیلم "شب روی شیلی" به کارگردانی سباستین آلارکن و الکساندر کاساروف، تولید شده در اتحاد شوروی در سال 1977 یعنی 4 سال پس از کودتای ژنرال پینوشه بر علیه رئیسجمهور وقت و قانونی شیلی ژنرال آلنده است.
داستان مربوط به دستگیری عدهای از آزادیخواهان و نمایندگان نیروهای محرک مقاومت بر علیه سیاستهای پینوشه به عنوان نماینده سرکوب مقاومت، و توسط نیروهای نظامی و سیاسیِ هوادارِ کودتاچیان میباشد. همچنین فیلم تلاش دارد تا جنایات و استبداد نظامیان تحت فرمان پینوشه به سرکردگی امپریالیسم امریکا را در این کشور نشان دهد.
این فیلم حول محور شخصیت اصلی فیلم که یک مهندس است میگردد که شاهد مبارزات و مقاومتهای انقلابیون است و به طور اتفاقی توسط کودتاگران دستگیر میشود. فیلم "شب روی شیلی" درخور توجه و روایتی است از تاریخ عدم رعایت آزادی بیان و مبارزات سیاسی و چنبرهی کینه و خشم دولت تحتِ فرمانِ دول سرمایهداریِ به اصطلاح متمدن بر مردمان آزادیخواه و آرمانگرای کشوری که درصدد احیا و شکوفایی اقتصادی مناسب در جهت بهبود وضعیت اقشارِ زحمتکش و فقیر بودند.
انقلابیون و نیروهای مترقیای که نمیخواستند زیر یوغ دولت استثمارگر خودی و بیگانه سرخم کنند و متأسفانه در خلال مبارزات و رزمندگی های پرشور خود نقدی عمیق و سازنده حول ضعفهای سیاسی و خطاهای موجود در مواضعشان ارائه نداده و همین یکی از دلایل شکست خونین آنها در برابر امپریالیسم گردید.
"شب روی شیلی" تحلیل و بررسیِ سیاسیِ کودتایِ پینوشه و زمینههای فراهم شدن بستری برای خلع قدرت شدن سالوادور آلنده، رئیسجمهور شیلی بهدست نیروهای نظامی و سیاسی است. ساختار فیلم در جهت نمایش وقایع و آگاه ساختن مخاطب حول حکومت نظامی امریکایی و جوانب تأثیرات مختلف آن بر جامعه است. داستان فیلم متکی بر چند عنصر میباشد از جمله جامعیتی که تماشاگر را در مشرف شدن به رویدادهای کلیدی این واقعه یاری میدهد، بازنمایی و تفسیری که از دل آن وقایع سیاسی مبهم برخاسته و همچنین گوشه به گوشه فیلم مخاطب را در جریان گفتوگوهایی که میان انقلابیون با یکدیگر از یک طرف و مشاجرههای انقلابیون و مظنونین دستگیر شده با بازجویان و نیز شیوه بازجویی و فضای حاکم بر انقلابیون در بند و مقاومت انقلابیون قرار میدهد، تولید فضایی که برای هر فعال سیاسی انقلابی و مترقی جامعهی ایران نه تنها چیزی غریب و غیر قابل باور نیست که حتی دوران "طلایی" نخست وزیر امام آقای موسوی و دهه ی شصت خونین را یادآورد میشود که در آن هزاران هزار فرزند آرمانخواه ایران در خیابانها تحت تعقیب گریز قرار گرفته، دستگیر شده و در زندانهای رژیم معدوم گردیدند.
بیننده در طول فیلم نظارهگر فضای ملتهب و نابههنجار سیاسیِ برخاسته از متن جامعه و کشوری است که مردمانش روزها و شبهای مهیبی را طی کردهاند و در خلال این وقایع هولناک هزاران نفر بهخاطر عقاید سیاسیشان و برخی بیهیچ جرمی، برای ایجاد رعب وحشت در جامعه، زیر چکمههای شکنجه و استبداد جان دادهاند. این فیلم از نظر کیفیت فنی و ھنری در رده بالایی قرار دارد و موزیک فیلم از نابترین و بهیادماندنیترین موزیکهای تاریخ سینمای متعهد و انقلابی است. موزیکی ماندگار و تأثیرگذار که یادآور خاطرات، جانفشانیها و اهداف با ارزش هزاران هزار انقلابی است، کسانی که گرچه در راه نبرد جان باختند ولی عظمت و ایستادگی شان درمقابله با نیروهای ضد انقلاب و ارتجاعی، در تاریخ نبرد طبقاتی طنینانداز و الهام بخش نیروهای انقلابی تازهنفس است.
همه تصاویر و اتفاقاتی که در این فیلم روایت میشود انعکاسی از حقیقت را در خود دارد. شکنجه، قتل و قساوت بیامان در برخورد به انقلابیون و مبارزات آنها به وضوح به تصویر کشیده شده است. استثمار و جبر اعمال شده از جانب امریکا در جهت منافع متکی بر محور سود سرمایه و انباشت آن محرکی در جهت ایجاد کودتا و کشتار بیامان مخالفان و انقلابیون بود که همچنان نیز روند آن به اشکال گوناگون در اقصی نقاط جهان رخ مینماید.
شب روی شیلی دارای مضمون و رویکرد رادیکالی است نسبت به وقایع رخ داده در کشوری واقع در امریکای لاتین که سوابق و پیشینه مبارزاتی ضد امپریالیستیای را در طول تاریخ این منطقه به همراه دارد و همچنین انعکاسی است ازچگونگی حیات سیاسی و فکری جامعه در برهه وقوع کودتا.
امریکا برای ماندگاری و ثبات این کشور تحت تابعیت خود آن در رابطه با سیاستها و برنامههای اقتصادی اش و قرار دادن آن در جرگه کشورهای تحت سلطهی شیوه اقتصادی خود دست به هر اقدام سرکوبگرانهای میزند تا به همراهی متحدان دیگر خویش در این کشور که خواهان بازگرداندن سیاستهای اقتصادی متناسب با بازار جهانی هستند شیلی را در مجرای تحت سلطه ساختار هیولاوار بازار جهانی قرار دهند.
تماشای این فیلم کمک شایانی در جهت درک جنایات وارد شده بر مردم این کشور و کشتار غیر قابل وصف انقلابیون میکند، شکنجههای جسمی و روحی و روانی که در شیلی علیه مردم و انقلابیون این کشور به وقوع پیوسته به مانند تمامی جنایات هولناکی که آزادیخواهان در جایجای جهان متحمل شدند بسیار فجیع و حاکی از ددمنشی لجامگسیختهی نیروهای نظامی دستگاه حکومتی کشورهای سرمایهداری است.
ماهیت افشاگرایانه این فیلم اقدامات انجام شدهی امریکا را که تنها در راستای برپایی حکومتی دیکتاتور و سودمحور که سرسپردهی امریکا باشد، به خوبی نمایان میسازد. نقض مسلم و آشکار حقوق بشر و آزادی سیاسی در دوران کودتا و کسب قدرت ژنرال پینوشه با همکاری و دخالت مستقیم سازمان امنیت امریکا(CIA) برای طراحی کودتا و دیگر کشورهای اقتدارگر راه تنفسی برای فعالیت و راهگشایی انقلابیون باقی نگذاشته بود، که در این میان ناگفته نقش امریکا کاملاً برجسته است؛ زیرا واشنگتن به هر صورت از سقوط حکومت چپگرای آلنده در شیلی کاملاً احساس رضایت و از عدم سقوط دولت او و سرکوب نیروهای انقلابی احساس ناامنی مینمود.
مهمترین وقایع در تاریخ سیاسی شیلی منتسب به دوران زمامداری سالوادور آلنده رئیسجمهور چپگرای این کشور و سپس دوران دیکتاتوری ژنرال پینوشه و اختناق و خشونت عریان منتج از شیوهی کودتا و اعمال روشهای دیکتاتورمابانه و شبهه فاشیستی او است که در پی تأثیرات ناگوار اعمال سیاستهای مستبدانهاش بر تمامی آحاد جامعه؛ هنوز سنگینی سایهی شوم به جا مانده از آن دوران بر فراز شیلی مشهود است. این ماجرا را میتوان از سال 1970 میلادی روایت کرد؛ برههای که مصادف است با شرایط فراهم شدن به قدرت رسیدن رییسجمهور آلنده. او در عنفوان جوانی به فعالیت سیاسی پرداخته بود و تجربهی نمایندگی پارلمان شیلی و وزارت بهداشت را نیز در پرونده فعالیتهای خود داشت. سالوادور آلنده در جریان انتخابات 36 درصد آرا را به سود خود کسب کرد و همین باعث شده بود راستها نقطه ضعفی از او در دست داشته باشند. آنها عارض بودند که آلنده حمایت اکثریت را به دست نیاورده و دولت او پایهای قانونی نخواهد داشت. دولت سوسیالیستی آلنده بر پایهی حکومتی دموکراتیک و پارلمانی استوار شد که خواهان رقم زدن تدریجی تغییر و تحولات در قالب بهبود شرایط رفاهی جامعه، بود.
ملی کردن برخی صنایع از جمله صنعت مس، تصرف کارخانهها و مقابلهی محرومان با صاحبان صنایع و سرمایه از جمله وقایعی بود که در سه سال حکومت سالوادور آلنده رقم خورد اما با توجه به انتقادات چپهای رادیکال شیلی که عملاً معتقد بودند که آلنده بیش از حد خود را در چنبره پایبندی به اصول دموکراسی و اصلاحات اسیر کرده و با توهم و خوشبینیای فزاینده نسبت به اعمال سیاستهای چپگرایانه با توسل به قرار داشتن در پارلمان و کسب کرسی، به ورطه عقبنشینی اهداف رادیکال در غلطیده است.
از آن جایی که قدرت و مشروعیت دولت آلنده با اتکا به انتخابات و متناسب با قواعد و مناسبات رایج در یک جامعه سرمایهداری شکل گرفته بود و با تکیه بر همین جایگاه وارد بازی سیاست شده بود ناخواسته باید به یک سری قواعد و خواستههای احزاب و جناحهای راست تن میسپرد یا در مقابل مواضع آنها نرمش به خرج میداد. حکومت منتخب سالوادور آلنده که مواضع و اهداف در دستِ اجرای خود را سوسیالیستی عنوان میکرد و توسط یک کودتای نظامی سازمانیافته از جانب امریکا سقوط کرد، نشانگر این است که افزایش سطح امید مردم توسط یک حزب پارلمانی چپگرا و دولتی که هنوز از زیر بار فشار و استیصال اقتصاد امپریالیستی خارج نشده و یارای اجرای وعدهها و اهداف بلند مدت خود نمیباشد با کودتایی درهم کوبیدهمیشود و همچنین هنگامیکه این حزب دچار فقدان نیروی سازمانیافته در جهت مقابله و مقاومت میباشد درنهایت با شیوع اختلافات و سنگاندازیهای نیروهای مخالف که با توجه به سنجش توازن قوا از قدرت بالاتری نیز برخوردارند مسیر و سرنوشتی به جزسرنگونی پیش روی ندارد.
در بخشی از فیلم شب روی شیلی خوان گونزالس که یکی از کارگران مبارز و انقلابی در بند است در باب اوضاع و وقایع رخ دادهی قبل و بعد از کودتا این تجزیه و تحلیل را ارائه میدهد: "از نقطه نظر سیاسی ما قبلاً(قبل از کودتا-نویسنده) همه چیز را باخته بودیم، حتی وقوع کودتا را. این یک حقیقت است، چون طبقه کارگر از قشرهای متوسط جامعه جدا شده بود، در واقع آنها از ما دور شده بودند
از نبرد الجزایر تا شب روی شیلی
جنبش “نم” باعث شد تا تجدید خاطرهای با فیلمهایی کنیم که سالهاست از پخش آنها میگذرد؛ فیلمهایی که اوایل انقلاب از سیمای جمهوری اسلامی پخش شد و در زمان خود مورد توجه هم قرار گرفته بود.
نسل ما در آن زمان، هنگامی که این فیلمها پخش میشد، جوان و نوجوانانی بودیم که شور و حال انقلابی داشتیم و نیازمند خوراک فکری و روحی و این خوراک با این فیلمها برای جوانان و نوجوانان اوایل انقلاب مهیا میشد.
فیلمهایی که گرچه پیش از انقلاب ساخته شده بودند اما از تلویزیون دوران شاه پخش نمیشد و حتی اهمیتی هم به آنها داده نمیشد، اما بواسطه پیروزی انقلاب این فضا برای جامعه ایجاد شد که بتواند با جنایاتی که کشورهای غربی و آمریکا علیه مردم دنیا مرتکب می شوند، آشنا شوند و دموکراسی و حقوق بشر ادعایی آنها را به تماشا بنشینند؛ از نبرد الجزایر گرفته تا شب روی شیلی، عمر مختار تا گاندی و …بسیاری فیلمهای سینمایی دیگر که در دنیا ساخته شده است.
نبرد الجزایر فیلمی است که عمق جنایات دولت فرانسه را در این کشور مسلمان نشان میدهد؛ فیلمی درخور توجه و تاریخی از عدم رعایت حقوق بشر، عدم رعایت عزت انسانها، کینه و خشم اروپای به اصطلاح متمدن از مردم مسلمان کشوری که در اشغال ارتش فرانسه است و نمی خواهد زیر یوغ دولت استعمارگر فرانسه باشد.
همه تصاویر و اتفاقاتی که در این فیلم روایت می شود واقعی است و حقیقت دارد.
در دهه ۵۰ میلادی مردم الجزایر با مقاومت و ایستادگی مقابل ارتش جنایتکار فرانسه قیام میکنند و استیلای چندین دهه این رژیم را در هم می شکنند.جبهه مقاومت مردمی از ویژگیهای انقلاب مردم الجزایر علیه ارتش فرانسه است.
شکنجه و قتل و غارت توسط ارتش و کماندوهای ویژه ارتش فرانسه به خوبی به تصویر کشیده شده است، کشوری که اکنون خود را مهد دموکراسی و فرهنگ و تمدن میداند!کشوری که اکنون داعیه دار رعایت حقوق بشر در اقصی نقاط جهان است و وامصیبتا سر می دهد به خاطر اعدام یک جنایتکار و قاچاقچی مواد مخدر.
زیاده خواهی و زیاده طلبی کشورهای غربی برای دست اندازی و دستیابی به منافع کشورهای دیگر همچنان ادامه دارد و به شکل های گوناگون در جهان پیاده می شود.
به دلیل ماهیت افشاگرانه این فیلم، اکران نبرد الجزایر تا پنج سال در فرانسه ممنوع بود و توسط برخی از مقامات دولتی محکوم شد.دهه ۶۰ میلادی، دهه رهایی از استعمار در بسیاری از کشورهای جهان بود و بسیاری از این فیلم به عنوان الگویی برای جنگ های شهری و چریکی یاد می کنند.
از نبرد الجزایر به شب روی شیلی می رسیم، کشوری در آمریکای لاتین با پیشینه مبارزاتی ضد امپریالیستی در این منطقه.
آمریکا برای ماندگاری این کشور در جرگه کشورهای زیر سلطه خود دست به هر اقدامی میزند تا شیلی تحت سلطه واشنگتن باقی بماند.
حتماً این فیلم را تماشا کردهاید و با جنایاتی که علیه مردم این کشور شد، آشنا شدید، جنایاتی که تصور آن بسیار سخت است، شکنجه های جسمی و روحی و روانی که در شیلی علیه مردم و انقلابیون این کشور رخ داد، بسیار فجیع و غیر قابل تصور بود.
این اقدامات تنها برای برپایی حکومتی دیکتاتور که سرسپرده آمریکا باشد، انجام میشد.
آیا می توان جنایاتی که آمریکایی ها و اروپایی ها در سراسر دنیا انجام دادهاند فراموش کرد؟
گوشه گوشه تاریخ نه چندان دور آمریکا و اروپا شاهد جنایاتی است که مدعیان رعایت حقوق بشر و دموکراسی انجام دادهاند و اکنون خود را سردمدار استقرار دموکراسی در دیگر کشورها می دانند.
چگونه می توان این ادعا را باور کرد در حالی که اکنون هم این کشورها به گونهای دیگر همین جرم و جنایات را مرتکب می شوند؛ تروریست ها را در سوریه مسلح میکنند تا با اقدامات جنایتکارانه، دولتی را سرنگون کنند که در خط مقدم جبهه مقاومت علیه رژیم صهیونیستی است و از سوی دیگر نسبت به جنایات آل خلیفه در بحرین سکوت میکنند.
نبرد الجزایر، شب روی شیلی، عمر مختار،گاندی و …فیلمهای دهههای گذشته هستند،اما این جنایات پایان نیافته و اکنون نیز دنیا باید با جنایات غرب علیه بشریت بویژه مسلمانان آشنا شود، نسل حاضر نیازمند دریافت خوراک روحی و فکری در این زمینه است.
نبرد سرنوشت ساز مردم آزاده جهان شب، روی شیلی را به شب روی آمریکا تبدیل خواهد کرد.اقدام رسانه ملی درخور توجه و قابل تقدیر است و امید میرود که پخش اینگونه فیلمها ادامه داشته باشد.
محمد صفری
درباره " شب روی شیلی "
داستان مربوط به کودتای پینوشه بر علیه رئیسجمهور وقت شیلی ژنرال آلنده و همچنین دستگیری عدهای روزنامهنگار توسط پینوشه میباشد
________________________
ژانر : درام
دسته بندی : فیلم سینمایی خارجی
زبان : فارسی
مدت: 1 ساعت و 29 دقیقه
فیلم سینمایی "شب روی شیلی" Night Over Chile به کارگردانی "سباستین آلدرسون"و "الکساندر کاساروف"، ساخته شده است.
داستان مربوط به کودتای پینوشه بر علیه رئیس جمهور وقت شیلی ژنرال آلنده و همچنین دستگیری عده ای روزنامه نگار توسط پینوشه می باشد. "میکی رورک" و "پیتر درایس" در فیلم سینمایی "شب روی شیلی" محصول سال 1977 کشور سوئد بازی کردند.
موسیقی این فیلم یکی از ماندگارترین و برجسته ترین موسیقی های تاریخ سینماست.
Night Over Chile
1977 Film
Night Over Chile is a 1977 Soviet drama film directed by Sebastián Alarcón and Aleksandr Kosarev. It was entered into the 10th Moscow International Film Festival where it won the Special Prize. Wikipedia
Initial release: December 26, 1977 (Denmark)
Directors: Aleksandr Kosarev, Sebastián Alarcón
Running time: 111 minutes
Cast: Grigore Grigoriu, Olegar Fedoro, Nartay Begalin
Screenplay: Sebastián Alarcón, Sergei Mukhin
Cinematography: Christian Valdez, Vyacheslav Syomin
سالهای 64 -65 تلویزیون یک فیلم در مورد کودتای شیلی نشان داد که در آن یک مرد شهرستانی برای یافتن پسرش که در سانتیاگو ،پایتخت شیلی دانشجو بود به سانتیاگو می آید ولی اورا نمی یابد و درتلاشش برای یافتن او پی می برد که پسرش ممکن است در جریان کودتا ی پینوشه دستگیر ویا کشته شده باشد.
فیلم حزن انگیزی بود
________________________
موسیقی تیتراژ پایانی فیلم " شب روی شیلی " اثر آهنگساز معروف یونانی " میکس تئودوراکیس "
________________________
Night Over Chile
Directed by : Sebastián Alarcón
Aleksandr Kosarev
Written by : Sebastián Alarcón
Sergei Mukhin
Starring : Olegar Fedoro
Cinematography : Vyacheslav Syomin
Release dates : July 1977
Running time : 111 minutes
Country : Soviet Union
Language : Russian
Night Over Chile (Russian: Ночь над Чили, translit. Noch nad Chili) is a 1977 Soviet drama film directed by Sebastián Alarcón and Aleksandr Kosarev. It was entered into the 10th Moscow International Film Festival where it won the Special Prize.
Cast : Nartai Begalin as Chilean soldier
Olegar Fedoro as Crime Reporter (as Oleg Fedorov)
Grigore Grigoriu as Salvador
---------------------
داستان : پاندا کونگ فو کار به ایران آمد
;کارگردان:Naoki Segi
«سامورایی رامن فروش» ۲۰ آذر به تلویزیون می رود
نوشته شده توسط محمدرضا کلانتر در تاریخ 12 آذر 1394.
فیلم «سامورایی رامن فروش» بزودی از تلویزیون پخش خواهد شد.
هیکاری کامیشیرو - با گویندگی امیرمحمد صمصامی - باخبر می شود که پدرش فوت کرده است. او تصمیم می گیرد مسؤولیت مغازه پدرش را برعهده بگیرد. بنابراین شغلش را که طراح شرکتی خصوصی است رها می کند و به زادگاهش می رود. پدر هیکاری آشپز و فروشنده رامن بوده که نوعی غذای سنتی است. هیکاری که با دستورهای آشپزی پدرش دچار مشکل شده به دوران کودکی خود فکر می کند تا راه حل مشکلات را بیابد.
این فیلم را که محصول سال ۲۰۱۱ میلادی کشور ژاپن است، مریم صفی خانی با حضور پانته آ رهنمون (کودکی هیکاری)، مینو غزنوی (یوشیکو)، کسری کیانی (نوبورو)، نسرین اسنجانی (کیناکو)، مهین برزویی، اسفندیار مهرتاش، ناصر احمدی، محمدعلی دیباج، حسن کاخی، محمود فاطمی، مینا نخعی، مهرداد ارمغان، فرزانه شجاعی، آبتین ممدوح، هادی جلیلی، علی رضا دیباج، حسین سرآبادانی، فهیمه دادخواه، رهبر نوربخش و محمد بهاریان دوبله کرده است.
«سامورایی رامن فروش» که با مدت ۱۱۶ دقیقه ساخته شده قرار است ۲۰ آذر از شبکه نمایش سیما پخش شود.
شبکه فیلم و سریال در نوروز چه پخش میکند؟
شبکه نمایش که در رویکرد جدید خود به عنوان شبکه «فیلم و سریال» شناخته میشود، اکثر فیلمهای سینمایی که برای نوروز انتخاب کرده، خانوادگی و سرگرمکننده و معطوف به سینمای شرق است.
گفته محمد حسامپور - مدیر تامین برنامه شبکه نمایش - در ایام نوروز 94، شبکه نمایش در ساعات 17، 20، 23 و یک بامداد فیلم سینمایی پخش خواهد کرد.
حسامپور، فیلمهای شاخصی از سینمای ژاپن، چین، کره جنوبی به نامهای «آسمان و زمین، کارگاه نمونه (با بازی جت لی)، سه گانه شمشیر زن دوره گرد، به دنبال رونی، سامورایی رامن فروش، ماموریت غیرممکن سامورایی، کوهستان تسویاکی، خلبان ابدی، شنای بدون نفس، در راه خانه، داستان پلیسی 3 ( با بازی جی چان )، کارگاه خصوصی» را از جمله فیلمهای نوروزی شبکه نمایش عنوان کرد.
وی همچنین از پخش دو فیلم بازیگر مشهور آلمانی «دیدی» (با بازی دیتر هالروردن) به نامهای «ویلی» و «آخرین مسابقه» برای اولین بار از شبکه نمایش در ایام نوروز خبر داد.
فیلم «ویلی» در ژانر کمدی و محصول 1980 است ولی فیلم «آخرین مسابقه» در ژانر ملودارم و خانوادگی و محصول 2013 آلمان است. دیتر هالروردن در این فیلم در نقشی کاملا متفاوت با کارهای قبلی خود بازی کرده است. فیلمی احساسی در رثای وفاداری دو زوج تا آخرین لحظات زندگی است. فیلمهای «آخرین روزهای مریخ، آدل بلانکس ( ساخته لوک بسون)، قلمرو حیوانات، الکس کراس، آتش در برابر آتش» از دیگر فیلمهای نورزوی شبکه نمایش هستند.
مدیر تامین برنامه شبکه نمایش، پخش فیلم «ملکه» در سه قسمت سینمایی را از دیگر کارهای ویژه نوروزی شبکه نمایش عنوان کرد.
«ملکه» در واقع ادامه مجموعه داستان «ریشهها» نوشته الکس هیلی است و سرگذشت مادربزرگ پدری نویسنده معروف کتاب ریشه ها را بیان می کند. این سریال نگاهی واقعی و تلخ به سرگذشت وضعیت نابسامان آمریکاییان آفریقاییتبار و بیان رنجهای آن در دوران بردهداری و پسابرده داری در امریکا دارد. این سریال بازگو کنندن زوایای پنهان و دردناکی از ظلمهای اربابان آمریکایی به برده هاست.
حسام پور فیلم «بانو کایولانی» را نیز از دیگر فیلمهای تاریخی که به استعمار و اشغال کشور هاوایی توسط آمریکایی ها میپردازد، اعلام کرد که در نوروز از شبکه نمایش پخش خواهد شد.
مدیر تامین برنامه شبکه نمایش به علاقمندان فیلمهای هندی نیز وعده داد؛ فیلمهای هندی در جدول پخش نوروزی شبکه نمایش لحاظ شده است و گفت فیلمهای هندی جدیدی همچون «یکی پیدا شد، سفر سی قدمی، پسر سردار، بازی سازان و دیوار» در ایام نوروز از شبکه نمایش پخش خواهد شد.
حسام پور همچنین از پخش فیلمهای دنبالهدار «داستان بیپایان 1 و 2 و 3» و سهگانه «بچهها را کوچک کردم، بچه را بزرگ کردم و آب رفتیم» در ایام نوروز خبر داد.
وی تاکید کرد، برنامه سینما کلاسیک که مورد توجه علاقمندان و مخاطبان خاص قرار گرفته است در نوروز تداوم خواهد داشت و از پخش مجموعه فیلمهای کلاسیک «شرلوک هولمز» با بازی باسیل رافبون در باکس سینما کلاسیک نوروز خبر داد و افزود این فیلمها که اخیرا توسط آقای ناصر طهماسب دوبله شده، نسخه های دیجیتال هستند.
وی همچنین از حضور فریدون جیرانی به عنوان کارشناس برای معرفی سینمای کلاسیک هندوستان در ادامه این برنامه خبر داد.
مدیر تامین برنامه شبکه نمایش درباره سریالهای نوروزی شبکه نمایش نیز گفت، پخش چهار سریال نیز در جدول پخش شبکه نمایش لحاظ شده است و به علاقمندان سریالهای شرقی وعده داد، بازپخش سریال «جنگجویان کوهستان» با کیفیت تصویری مناسب و همچنین سریال جدید «خانواده کیمچی» در جدول پخش نوروزی شبکه نمایش قرار دارد.
Naoki Segi
Writer:
Masayoshi Azuma
Stars:
Satoshi Izumi, Dai Watanabe, Sayaka Yamaguchi
رها ماهرو : خوانندگان وبلاگ پرطرفدار سینمایی رها ماهرو ، از شما دعوت می شود تا در نقد فیلم جدید سینمایی سامورایی رامن فروش شرکت کنید
---------------------
داستان : پاندا کونگ فو کار به ایران آمد
رها ماهرو : لطفا انتقادات و نظرات زیبایتان را در مورد فیلم امتیاز ساخته فرانک اوز برایمان بنویسید.
امتیاز
2001 آمریکاکارگردان:Frank Oz
امتیاز
فیلم محصول سال 2001
امتیاز فیلمی جنایی در ژانر دلهرهآور و محصول سال ۲۰۰۱ است که کارگردانی آن را فرانک اوز برعهده داشته و بازیگرانی چون رابرت دنیرو، ادوارد نورتون، آنجلا باست و مارلون براندو در آن به ایفای نقش پرداختهاند.
تاریخ اکران: ۹ ژوئیهٔ ۲۰۰۱ م. (آمریکا)
کارگردان: فرانک اوز
آهنگساز: هاوارد شور
بودجه: ۶۸ میلیون دلار آمریکا
فیلمبردار: راب هان
بازیگران
رابرت دنیرو
مارلون براندو
ادوارد نورتون
امتیاز (فیلم)
The Score film
کارگردان فرانک اوز
تهیهکننده گری فاستر
لی ریچ
نویسنده اسکات مارشال اسمیت
دانیل ای. تیلور
کاریو سالم
بازیگران رابرت دنیرو
ادوارد نورتون
آنجلا باست
مارلون براندو
موسیقی هاوارد شور
فیلمبرداری راب هان
تدوین ریچارد پیرسون
شرکت
تولید
ماندالای پیکچرز
توزیعکننده پارامونت پیکچرز
تاریخهای انتشار
۱۳ ژوئیه ۲۰۰۱
مدت زمان
۱۲۴ دقیقه
زبان انگلیسی فرانسوی
هزینهٔ فیلم ۶۸٫۰۰۰٬٫۰۰۰ دلار
فروش گیشه ۱۱۳٬۵۷۹٬۹۱۸ دلار
امتیاز فیلمی جنایی در ژانر دلهرهآور و محصول سال ۲۰۰۱ است که کارگردانی آن را فرانک اوز برعهده داشته و بازیگرانی چون رابرت دنیرو، ادوارد نورتون، آنجلا باست و مارلون براندو (براندو در آخرین حضور سینماییِ خود) در آن به ایفای نقش پرداختهاند.
تنها بازی مشترک و مقابل هم رابرت دنیرو و مارلون براندو در فیلم امتیاز رقم خوردهاست، هرچند هر دوی آنها برای بازی در نقش "ویتو کورلِئونه" در فیلمهای پدرخوانده و پدرخوانده: قسمت دوم موفق به کسب اسکار شدهبودند.
فیلمنامهٔ امتیاز براساس داستانی از دانیل ای. تیلور و برندهٔ جایزهٔ اِمی کاریو سالم نوشته شدهاست.
بازیگران
رابرت دنیرو در نقش نیک ولز؛ دزدی کهنهکار که سرقت امتیاز (ماجرای فیلم)، بهعنوان آخرین کارش قبل از بازنشستگی، وی را وسوسه کردهاست.
ادوارد نورتون در نقش جک تِلِر؛ مردی تودار که بهدنبال این است که چهرهٔ یک جنایتکار محترم را برای خود ایجاد کند.
مارلون براندو در نقش جک؛ مالخری که هماهنگی کار را برعهده دارد.
آنجلا باست در نقش دایان؛ مهماندار هواپیما و دوستدختر نیک
گری فارمر؛ دستیار وفادار و محافظ نیک
جیمی هارولد در نقش استیون؛ یک هکر کامپیوتری که کدهای امنیتی را برای سرقت بهدست میآورَد.
ریچارد واو در نقش ساپرستین؛ مدیر سیستم امنیتیِ آیرون کلد
ژان رنه در نقش آندره؛ رئیس امنیت.
مارلون براندو / رابرت دنیرو
امتیاز (2001)
بازی در فیلم "امتیاز"، آخرین نقش آفرینی تمام و کمال مارلون براندو – اسطوره افسانه ای بازیگری- بود که اولین همبازی شدن او با دنیرو هم به شمار میرفت. در امتیاز، این 2 نقش 2 یار و یاور را در اجرای نقشه یک سرقت بازی می کنند. جالب این است که که این دو معتقد بودند که فیلمنامه ای که کارگردان فیلم – فرانک آز- برای ساخت در دست داشته ، ضعیف بوده و در نتیجه، بیشتر دیالوگ هایی که این دو در صحنه های مشترک شان به زبان می آورند، فی البداهه بوده. براندو و دنیرو رابطه خوبی سر صحنه داشته اند و معروف است که براندو شوخیهای درست و درمانی با دنیرو میکرده..
فرانک اوز
کارگردان
فرانک اوز یک کارگردان، و هنرپیشه اهل ایالات متحده آمریکا است. وی از سال ۱۹۶۳ میلادی تاکنون مشغول فعالیت بودهاست.
تولد: ۲۵ مهٔ ۱۹۴۴ م. (سن ۷۱)، هرفورد، انگلستان، بریتانیا
آلبومها: Bert & Ernie Sing-Along، Kerstfeest met Bert & Ernie
جوایز: جایزهٔ امی ساعات پربیننده برای بهترین مجموعهٔ تلویزیونی متنوع
نامزد جوایز: جایزهٔ هوگو برای بهترین اثر نمایشی، جایزهٔ سینمایی انتخاب منتقدان برای بهترین اجرای بازیگری دیجیتال
---------------------
داستان : پاندا کونگ فو کار به ایران آمد
موارد جستجو شده در وب سایت رها ماهرو : سریال عطسه , توضیح سریال نفس گرم , بازیگران فیلم سرقت الماس , گایپیرس , بازیگر خانم گلچین در نقش ملیحه خانم , کانال تلگرام سخنان بزرگان , عکس مونتانا در سریال رودخانه برفی , روح و خانم میور , تصاویری از جین تیرنی بازیگر قدیمی فیلم روح و خانم میور , عطسه انتقاد مهران مدیری , سیندرلا به ایران آمد , انیمیشن دختر گمشده در قلعه , رود خانه برفی در کدام شهر ساخته شده است , نظرات در مورد سریال نفس گرم , فیلمنامه فیلم نفس گرم , سریال عطسه چیست , نقد سریال نفس گرم , پس کوچه های شمرون فیلم کامل , نقد سریال عطسه , سریال رودخانه برفی , سانسورهای سری جدیدسریال رودخانه برفی , عکس متمکگرگور , نقد سریال آسمان من , نقدفیلم پذیرایی ساده , سریال میخک , عکس سری جدید سریال رودخانه برفی , نقد فیلم دادگاه نورنبرگ اثر کریمر , آدرس کانالهای تلگرام , بازیگر نقش مونتانا در فیلم رودخانه برفی , فیلم جمعه کامران قدکچیان , نقد نفس گرم , انتققادلت به سریال نفس گرم , روت ویتنی , آدرس تلگرام سریال عطسه , تحلیل درباره کلیپ مهران مدیری , بهترین کانال سرگرمی تلگرام , علت توقف اکران رستاخیز , نظرات راجع به نفس گرم , فیلم هالیودی قرص که باعث کارایی مغز می شود , خانواده ساحل بکرانی , عروسی ایتاکو سریال میخک , کلاه برای پسران هشت ساله , درمورد سریال عطسه مهران مدیری , داستان فیلم نفس گرم چیست , سریال نفس گرم+نظرات , انتقادات پیرامون سریال نفس گرم , اعتراض به سریال نفس گرم , امیلی مک گرگور , در مورد فیلم نفس گرم , بازیگر نقش ایتوکو در سریال میخک کیست؟؟ , علت ازدواج حاج مرتضی و ناهید در سریال نفس گرم , بازیگران فیلم سینمایی روز مناسب , داستان سریال عطسه پیرامون چیست , افسانه جهنده , نقش همسایه ور فیلم نفس گرم
رها ماهرو : بازدیدکنندگان وبسایت جامع سینمایی رها ماهرو ، از شما دعوت مکنیم تا در نقد و بررسی فیلم هندی تاریکی ساخته سانجی لیلا بانسالی شرکت کنید.
تاریکی
هند 2005کارگردان:Sanjay Leela Bhansali
سیاه (فیلم هندی)
سیاه
کارگردان : سانجای لیلا بانسالی
بازیگران : آمیتاب باچان
رانی موکرجی
شرناز پاتل
ناندانا سن
موسیقی : مونتی شارما
تاریخهای انتشار : ۴ فوریه ۲۰۰۵
مدت زمان : ۱۲۲ دقیقه
کشور : هند
زبان : هندی
سیاه یک فیلم سینمایی محصول سال ۲۰۰۵ کشور هند است. ستارگان این فیلم آمیتاب باچان و رانی موکرجی هستند.رانی موکرجی برای بازی در این فیلم یکی از بالاترین دستمزدها را دریافت کرده است. بازی بازیگران در این فیلم قابل توجه است گرچه داستان فیلم متاثر از سینمای هالیوود و اروپاست.
موضوع فیلم
این فیلم داستان دختری کر و لال و نابینا بنام «میشل» (رانی موکرجی) و معلمش (آمیتاب باچان) است که پرتویی از نور را به دنیای سیاه و تاریک دختر میآورد...
امید هرگز نمیمیرد
فیلم سینمایی «تاریکی» محصول سال ۲۰۰۵ سینمای هندوستان است. سانجای لیلا بیهانسالی کارگردانی، نویسندگی و تهیه کنندگی این درام سینمایی را بر عهده داشته است. آمیتا باچان، رانی موکرجی و شرناز پاتل بازیگران اصلی این فیلم هستند. داستان فیلم تاریکی در مورد خانواده مک نلی است که صاحب فرزندی استثنایی (نابینا و ناشنوا) میشوند. نام این کودک میشل است. خانواده مک نلی راه مناسبی برای تربیت میشل نمییابند به همین دلیل از آقای ساهایی که معلم بچههای استثنایی است، تقاضای کمک میکنند. آقای ساهایی به خانه آنها میآید و به شیوه خود به تعلیم میشل میپردازد و … فیلم «تاریکی» در واقع کپی هندی نسخههای فیلم «معجزهگر» در مورد داستان زندگی هلن کلر است که با اندکی تصرف و تغییر به جای هلن کلر، دختری هندی به موفقیتهای زیادی نایل میشود. بیشتر فیلم در زمان گذشته و از طریق خاطرات آقای ساهایی معلم دختر (آمیتا باچان) روایت میشود که در کهنسالی به دلیل آلزایمر در آسایشگاه بستری شدهاست. «تاریکی» با استقبال خوبی از سوی منتقدان سینمایی روبرو شد. مجله تایم «تاریکی» را به عنوان یکی از ده فیلم برتر دنیا در سال ۲۰۰۵ انتخاب کرد و جوایز زیادی هم در جشنوارههای هندی نصیب این فیلم شد. در جشنواره فیلمفیر یازده جایزه و در جشنواره ملی فیلم هند دو جایزه بهترین فیلم هندی زبان و بهترین بازیگر (آمیتا باچان) به این فیلم اهدا شد. بازی آمیتا باچان هم از نکات برجسته فیلم است. بنا به شرایط داستان، معلم با گذشت زمان در فیلم پیر میشود و داستان در مدت زمان ۳۰ - ۴۰ سال اتفاق میافتد و آمیتا باچان این تفاوتهای سن و گذر زمان را به خوبی در بازی و نگاه خود به بیننده القا میکند. سانجای لیلا بیهانسالی کارگردان، نویسنده و تهیه کننده فیلم «تاریکی» از سینماگران مطرح هندوستان محسوب میشود. او متولد سال ۱۹۶۳ در بمبئی است و کار خود را از اوایل دهه نود میلادی آغاز کرده است. بیهانسالی تاکنون برنده و نامزد بیش از ۲۲ عنوان جایزه بین المللی شده و شاید بتوان برترین عنوان بیهانسالی را نامزدی بهترین فیلم غیر انگلیسی جشنواره بفتا برای فیلم «دیوداس» در سال ۲۰۰۲ دانست. بیهانسالی سبک خاصی در فیلمسازی دارد. یکی از عادتهای عجیب او این است که قبل از ساخت فیلم موسیقی متن آن را آماده میکند. فیلم «تاریکی» روز یکشنبه ششم مرداد ساعت ۱۷ از شبکه نمایش پخش خواهد شد. تکرار تاریکی را هم میتوانید دوشنبه ساعت ۷ بامداد تماشا کنید.
خلاصه فیلم : خانواده مک نلی صاحب فرزندی استثنایی (نابینا و ناشنوا) می شوند. او را میشل نامگذاری می کنند و چون راه مناسبی برای تربیت او نمی یابند، از آقای ساهایی(معلم بچه های استثنایی) تقاضای کمک می کنند. او به خانه آنها امده و به شیوه خود به تعلیم میشل می پردازدو …
کارگردان :سانجای لیلا بان سالی
بازیگران : آمیتا باچان ،رنی مو کرجی ، شرناز پاتل
عکس کارگردان فیلم سیاه : سانجی لیلا بهانسالی
---------------------
داستان : پاندا کونگ فو کار به ایران آمد
مهم ترین سرچ های انجام شده 24 ساعت گذشته رها ماهرو : کاتلین اونیل , فیلم مجستیک , آسمان من نقد , بازیگران فیلم روح و خانوم میور , فیلم سرقت الماس , نقد مرجانه گلچین در سریال نفس گرم , نقد بر سریال نفس گرم , عکسهای های بازیگران سریال مجموعه نفس گرم پشت صحنه گیرم , عکس بچه هها ی که زندههستند نشان بده , فیلم اسب حیوان نجیبی است , جین تیرنی وجورج هریسون , فیلم روح و خانم میور , روح و خانم میور , موضوع فیلم اسب حیوان نجیبی , بازیگران فیلم روح و خانم میور , بیوگرفی جین تیزنی , نظرات در مورد سریال نفس گرم , کوچه پس کوچه های عاشقانه , ساحل بکرانی , نامدخترانه , انتقاد از سریال نفس گرم , تصاویرامانداداگ درنقش ویکتوریا , فیلم سینمایی سرقت الماس , فیلمی بانام روح وخانم میور , نقدسریال اسمان من , زندگینامه پاندای کنگفو کار 2به لاتین , سریال میخک بر اساس زندگی چه کسی ساخته شده است؟ , نقد سریال اسمان من , سریال نفس گرم کلاه برداری یا نه , بهترین کانال های فیلم طنز تلگرام , نقد فیلم نفس گرم , سریال رودخانه برفی ساخته استرالیا , نقد فیلم هفت خط , نظرات در مورد سریالنفس گرم , سریال دختری ک مغزش 100درصد شده بود , بازیگران زن فیلم مجستیک , سریال عطسه مدیری , نظرات مردم درباره نفس گرم , آدرس کانال های تلگرام , دانلود پاندای کونگ فو کار دو پارت قسمت امدن شیطان به قصر یشم , انتقاد از فیلم عطسه , سریال نفس گرم و انتقاد کاشانی ها , پس کوچه های شمرون , آپاراد عاشقانه های فیلم مجستیک , پرتقال خونی , کانال تلگرام جیم , کانال های تلگرام , مونتانا رودخانه برفی , اهنگ احمد شهابی در فیلم شب شیشه ای , بازیگر زن سریال فرانک ریورا , عکس و بیوگرافی ماچیکو اونو , نقد سریال نفس گرم , کانالهای عشقی تلگرام , فیلم مصطفی زماتی و مهنازافشار , ژاکلین آواره در فیلم آتیش بازی+عکس