رها ماهرو

رها ماهرو

منتقد سینما و تلویزیون
رها ماهرو

رها ماهرو

منتقد سینما و تلویزیون

نقد و بررسی رامکال انیمیشن خاطره انگیز

رامکال
رامکال با نام اصلی «راسکال راکون» نام یک مجموعه انیمه ژاپنی ۵۲ قسمتی ۲۴ دقیقه‌ای است که از ژانویه تا دسامبر ۱۹۷۷ توسط استودیوی نیپون انیمیشن تولید و از شبکهٔ فوجی تلویژن پخش شد. داستان مجموعه بر اساس کتابی به نام راسکال اثر استرلینگ نورث است.
قسمت اول: ۲ ژانویهٔ ۱۹۷۷ م.
ژانر: انیمه، پویانمایی

رامکال، راکن شیرینی است. او کارهای جالبی می‌کند و به شدت به استرلینگ وابسته است. استرلینگ هم عاشق رامکال است و همیشه از او به خوبی مراقبت می‌کند.

استرلینگ، پسری است که بی‌نهایت حیوانات را دوست دارد و از اینکه برخی از انسان‌ها با بیرحمیِ تمام نسبت به این حیواناتِ بی‌دفاع خشونت به خرج می‌دهند احساس تنفر و انزجار می‌کند. در آن زمان بسیاری از مردم طرفدار لباس‌ها و پوششی از جنس پوست بودند و پول کلانی بابت این اجناس می‌پرداختند؛ بنابراین شکارچیان زیادی در جنگل به دنبال شکار حیواناتی بودند که بتوانند از پوستشان پوشاک و زیرانداز تهیه کنند.

استرلینگ که دل رئوفی دارد همیشه تعداد زیادی حیوان را در خانۀ خود نگه می‌‎دارد و حتی همین مسأله گاهی موجب بوجود آمدن مشکلاتی برای سایرین می‌شود. اما او دست بردار نیست تا اینکه روزی بچه راکون کوچکی که مادرش توسط یک شکارچی کشته شده را با خود به خانه آورده و از او مراقبت می‌کند.
مجموعۀ «رامکال» با نام اصلی «راسکال راکن» Rascal the Raccoon بر اساس کتابی به نام «راسکال، خاطره‌ای از یک دورۀ خوب» Rascal, A Memoir of a Better Era منتشر شده در سال 1963 ساخته شده که نویسندۀ کتاب، استرلینگ نورث Sterling North خاطرات خود را در آن نگاشته است. این مجموعه برای گروه سنی کودک در 52 قسمت تولید شده که از این تعداد، 48 قسمت قابل پخش است.
اطلاعات تکمیلی
    کارگردانان :
هیروشی هیتو ، سجی اندو، شیگئو کوشی  

نویسنده: Sterling North, Akira Miyazaki, Kasuke Satô

    انیماتور: هایائو میازاکی Hayao Miyazaki
    موسیقی: Kumiko Oosugi
    تکنیک: سل انیمیشن
    تعداد قسمت: 48
    مدت: 23 دقیقه‌ای
    کشور سازنده: ژاپن
    سال ساخت: 1977
    شرکت سازنده: Nippon Animation

http://www.pooyatv.ir/media/k2/items/cache/7e842243810abe24526bc7a1b35bc9ae_XL.jpg
رامکال با نام اصلی «راسکال راکون» (あらいぐまラスカル، Araiguma Rasukaru "Rascal the Raccoon"‎) نام یک مجموعه انیمه ژاپنی ۵۲ قسمتی ۲۴ دقیقه‌ای است که از ژانویه تا دسامبر ۱۹۷۷ توسط استودیوی نیپون انیمیشن تولید و از شبکهٔ فوجی تلویژن پخش شد. داستان مجموعه بر اساس کتابی به نام راسکال اثر استرلینگ نورث است.
صداپیشگان
در دوبله‌ی فارسی این اثر هنرمندان زیر شرکت داشته‌اند:

استرلینگ     نوشابه امیری
سالی     زهره شکوفنده
اسکار     فریبا شاهین‌مقدم
مادربزرگ     بدری نوراللهی
مادر استرلینگ     ژاله علو
پدر استرلینگ     پرویز ربیعی
خواهر استرلینگ     مهوش افشاری
مادر اسکار     آزیتا لاچینی
پدر اسکار     شهروز ملک‌آرایی
پسر تپل و شرور     زهرا هاشمی
شکارچی     علیرضا بدر طالعی

:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.

رها ماهرو : خواننده عزیز ، از شما درخواست می کنیم تا نظر و انتقادتان را راجع به انیمیشن رامکال که هم اکنون از شبکه پویا در حال پخش می باشد و در وبسایت رها ماهرو قرار گرفته است برایمان بفرستید





نظرات 1 + ارسال نظر
مریلا شکوهی دوشنبه 23 آذر‌ماه سال 1394 ساعت 01:54 ق.ظ http://nimkatma.blogfa.com

پولاد کیمیایی در ششمین نفر

مقدمه:
پولاد کیمیایی فرزند استاد مسعود کیمیایی یکی از بازیگران خوب سینما است. وی با فیلم های پدر به شهرت رسید و برای اولین بار در سریال جیرانی به ایفای نقش پرداخت.
وی بعد از چندین سال دوری از سینما بار دیگر در سریال ششمین نفر به کارگردانی بهمن گودرزی به ایفای نقش پرداخت.
گفت و گوی وی را در این باره با هم می خوانیم.
**************************************************************************************
چه جذابیتی در «ششمین نفر» برای شما وجود داشت که پذیرفتید در این سریال به ایفای نقش بپردازید؟
تفاوتی که در «ششمین نفر» با سایر آثاری که در این زمینه ساخته شده اند داشت باعث این اتفاق شد. در این سریال می بینیم آدم ها در شرایطی که دیدگاه های مختلف دارند در یک محله زندگی می کنند و با هم پیوند می خورند. فکر می کنم قصه ما متفاوت تر از قصه های مناسبتی بود که تا به حال در این زمینه ساخته شده و ماهیت سیاسی داشته اند. در واقع خوبی قصه «ششمین نفر» این بود که سیاست را در روابط انسانی معنی می کرد. به این دلایل بود که من این کار را پذیرفتم.
مدت تصویربرداری و ساخت سریال «ششمین نفر» چقدر زمان برد؟
ما دو روز کمتر از 3 ماه زمان صرف ساخت این سریال کردیم. تقریبا چیزی حدود 85-80 جلسه تصویربرداری داشتیم.
بعد از تجربه این سریال دوست دارید که کارهای دیگری را هم به این شکل انجام دهید؟ به دلیل این که به نظر می رسد شما در انتخاب هایتان برای حضور در سریال های تلویزیونی خیلی سختگیر هستید؟
به دلیل این که سریال ها با توده عام در ارتباط اند و از سویی نگاه ها و درک هنری از کارهای تلویزیونی متفاوت است با آن چه در سینما دیده می شود، باعث شده در انتخاب هایم برای حضور در کارهای تلویزیونی سختگیرتر باشم. خدا را شکر از آن جایی که تلویزیون نیازی برای پیدا کردن مخاطب ندارد تعدد کار در ژانرهای مختلف در آن خیلی راحت تر شکل می گیرد. به دلیل این که برای آن بودجه وجود دارد و برای این بودجه برنامه ریزی می شود. مثلا اگر دیده شود که جنایت در کشور زیاد است، در آن راستا حرکت می کند. اگر اعتیاد زیاد شود گرانی یا هر چیز دیگری که در خصوص آن آمار وجود داشته باشد، از حد معمول خارج شود، تلویزیون کارش این است که این مسایل را بررسی و آسیب شناسی کند و بر مبنای آن برنامه ریزی خودش را انجام دهد و برای آگاه سازی عمومی فعالیتش را آغاز کند. اما یک مساله در سینما شکل دیگری دارد. نوع پیدا کردن هر ژانری، تکنیک خودش را می خواهد، ما در قاب تلویزیون دنبال چیز دیگری هستیم تا روی پرده سینما، به همین دلیل من همیشه برای پذیرش سریال های تلویزیونی به نسبت سینما سختگیرترم.
این اعتبار از کجا به پروژه تلویزیونی می دهید که در آن حضور داشته باشید؟
وقتی کاری را برای تلویزیون انجام می دهم هدفم این است که با انجام آن کار حرفی را به مخاطب بزنم. یعنی روی آن موضع شخصی دارم. اگر نقش یک فرد معتاد را بازی می کنم آن قدر این مساله برایم اهمیت دارد که چنین نقشی را ایفا می کنم. اگر فکر کنم که روابط بین افراد مهم است به انجام کارهای ملودرام می پردازم و... به این دلیل است که کارهای تلویزیون را دوست دارم. در کنار این مساله این را هم بگویم که درست است من از یک خانواده سینمایی هستم اما واقعیت این است که تلویزیون بیشتر از سینما به من وفا کرد. یعنی تا به حال وفاداری اش را بیشتر به من ثابت کرده است.
چه اتفاتی افتاده که به این نتیجه رسیدید؟
چون در آن زمانی که من هنوز به اینجا نرسیده بودم، بعد از «مرگ تدریجی یک رویا» بلافاصله از طرف شبکه یک سیما یک سریال مناسبتی برای ایام محرم به من پیشنهاد دادند که این کار بسیار هم برایشان مهم بود و در واقع در چرخه رقابتی قرار داشت. این سریال 18 قسمت داشت که در تمام سکانس هایش من باید حضور می داشتم. این اتفاق آن زمان برای من خیلی ارزشمند بود چرا که می دیدم در شرایطی که بازیگر هنوز به اوجش نرسیده این خدمات را در اختیار او قرار می دهند و به این راحتی او را می پذیرند. چیزی که خلافش را در سینما می بینیم. متاسفانه دلم می گیرد وقتی این همه استعداد را می بینم که دست و پا می زنند برای دیده شدن و واقعا هم استعداد دارند، منتها فیلمسازان ما از ترس گیشه یا ترس از این که بخواهند ریسک کوچکی کند از آنها در کارهایشان استفاده نمی کنند تا بخواهند این دسته از افراد را به سرزمین استعدادی اش برسانند. آنها ترجیح می دهند پول بیشتری به دست بیاورند تا این که بخواهند از این افراد در کارهایشان استفاده کنند. با این که می بینیم سینمای ایران بازیگران خوبی دارد که امروز فراموش شده اند که مشکلات جسمی و مشکلات دیگری پیدا کرده اند. مساله اینجاست که منبع درآمد یک بازیگر از کاری است که بلد است اما وقتی پیشنهادی به او داده نمی شود چه کاری را باید انجام دهد؟! حال چرا پیشنهادی به این بازیگران داده نمی شود، نمی شود به دلیل این که این امر همیشه در بین تهیه کنندگان ما وجود داشته که چیزی را انتخاب کنند که برای آنها منفعت داشته باشد. واقعیت این امر این است که معرفت در سینمای ما به نسبت تلویزیون کمتر است.
تلویزیون برای من خیلی مهم است به دلیل این که معبری است برای گرفتن مسائل و مشکلاتی که وجود دارد و به همین دلیل است که کارهای زیادی انجام نمی دهم چرا که نمی خواهم کارهایم تکراری شود چون در آن صورت دیگر تاثیر خودش را از دست می دهد. اگر کاری را در ورژن های مختلف انجام دهیم اما در آن موفق نباشیم به تدریج این اعتبار کلام و توجه از بین می رود، خود تلویزیون هم همین را می خواهد. یعنی قصدش این است که اگر کاری را در مقطعی به شکل مثلا الف ویژه انجام می دهد که برای آن سرمایه و زمان هم صرف کرده از آن نتیجه بگیرد و کارش به خوبی دیده شود.
درست متوجه منظورتان شدم دلیل این که شما در تلویزیون کم کار هستید این است که خیلی متن های خوبی در اختیارتان قرار داده نشده که بخواهید تجربه کاریتان در تلویزیون را هم بالا ببرید؟
بله دقیقا همین طور است. البته نبودن متن و قصه نداشتن فقط شامل تلویزیون نمی شود و به طور کلی در هنر تصویری در حال حاضر مشکل ما این است که قصه خوب و قصه گویی خوبی نداریم و دیگر مانند قدیم نمی توانیم خیلی خوب قصه بگوییم. ما با معضلات زیادی روبه رویم که به تدریج این معضلات مخاطب را از این هنر دور می کنند. البته در تلویزیون همان طور که اشاره کردیم دست افراد برای کار در ژانرهای مختلف بازتر است و می توانند کارهای زیادی در زمینه های مختلف انجام دهند. به دلیل این که بودجه کافی برای آنها وجود دارد. اما در سینما این لکنت را می بینیم که قصه و متن در شاخصه های حقیقی شان به آن شکل واقعی که هستند تعریف نمی شوند و خیلی غیر حرفه ای، نسنجیده و بدون فکر تعریف می شوند و اصلا به واقع پذیر بودن آن ها توجه نمی شود. در آن جا سعی بر این است که تنها دل تماشاچی را به هر قیمتی که شده به دست بیاوریم. ما آرام آرام داریم به جایی می رسیم که سلیقه سینمایمان در آستانه نزدیک شدن به سینمای هند است. درست است که ما سینمای روشنفکری داریم و می توانیم ادعا کنیم که دارای سینمایی هستیم به خصوص با هدیه بزرگی که آقای فرهادی به سینمای ایران داد و ما را از زمانی در عرصه های بین المللی مطرح کرد که تمام جهان ما را تحقیر فرهنگی می کنند، البته در این بین ما شکل دیگری نیز داریم که مربوط به مسائل داخلی خودمان می شود. حسادت هایی که وجود دارد مثل خوره فضای کاری خوب ما را از بین می برد. مخصوصا در جاهایی که رقابت سنگین است و زرق و برق هایی وجود دارد، مانند فوتبال و سینما و... ما چرا نباید بتوانیم به هنرمندی تبریک بگوییم که توانسته برای ما در عرصه بین المللی افتخار کسب کند، آن هم در دوره ای که همه جا ما را تحقیر می کنند. در فرودگاه به ما می گویند که اگر ایرانی هستی در سمت دیگری بایست یا این که به ما می گویند تروریست، بی فرهنگ. در حالی که ما 7 هزار سال پیشینه فرهنگی داریم. متاسفانه وقتی کسی در چنین شرایطی به مقامی می رسند با این که وحدت وجود دارد اما هستند بعضی از افراد که به صورت تک مضرابی فالش می زنند و نمی دانم دلیلش چیست. در حالی که همه ما وقتی کسی در هر رشته ای به مقامی می رسد خوشحال می شویم. منظور من این است برخی از مشکلات از درون است که اگر برطرف شوند بسیاری از مسائل دیگر نیز درست می شوند.
«گشت ارشاد» قصه اش از کجا برای شما شروع شد؟ با توجه به این که این فیلم با مضامین طنز همراه است و این برخلاف آن چیزی است که تا به امروز از شما دیده ایم.
قرار بود که من و آقای سهیلی چندین سال پیش با همدیگر کار کنیم که به دلایلی این اتفاق نیفتاد. پس از آن سال ها گذشت تا این که مجددا من از سمت ایشان برای حضور در این کار دعوت شدم. برایم جذاب بود که بدانم قصه این ارشاد شدن و رابطه اش با اجتماع چیست و من قرار است که چه نقشی را بازی کنم. وقتی فیلمنامه را خواندم شگفت زده شدم و برایم این سوال مطرح بود که آیا ما می توانیم چنین فیلمی را بسازیم یا نه. مساله اینجاست که وقتی ما به شکل جدی و با تحکم با کسی در مورد مساله ای صحبت می کنیم در برابر ما گارد می گیرد ولی وقتی هنگام انتقاد کردن یا واداشتن کسی به خندیدن از او این کار را انجام دهیم آن مساله برای او قابل پذیرش می شود و خیلی راحت آن را می پذیرد. شاید ماهیت انتقاد همراه با طنز نباشد منتها به دلیل این که تحمل جامعه ما خیلی پایین آمده و واکنش ها به انتقادات تند شده، این کار می تواند راه مناسبی باشد. گشت ارشاد را من به این دلیل انتخاب کردم که به نظرم رسید فیلم بسیار صاف و صادقی است، فیلمی است که ادعا ندارد. شما با فیلمی روبه رو می شوید که آدم های آن نمی توانند قهرمانتان باشند اما شما را نجات می دهند. وقتی نگاه می کنید متوجه می شوید این افراد در عین بی قاعدگی هایشان در جاهایی برای خود اصولی را دارند. همه آنها در حسرت داشتن عشق اند اما کمبود باعث شده تا لایه هایی برای خودشان داشته باشند. در حالی که لایه اصلی آنها را می توانید در خانه هایشان ببینید. مثل همان تابلوی کائناتی که یکی شخصیت ها در این فیلم دارد، در بین تمام علاقه مندی هایش عکس یک کافه گلاسه را هم روی این تابلو قرار داده و این نشان می دهد که این آدم چقدر علاقه دارد کافه گلاسه بخورد. او آرزوهایی دارد که هیچ کدام برآورده نشده اند و این افراد را به سمت نوعی جنون کشانده اند اما ما وقتی او را می بینیم می پذیریم و به او حق می دهیم که رویا داشته باشد، در کنار این مساله می بینیم به خیابان می رود و به زور از آدم ها پول می گیرد اذیت شان می کند.
حضور در این فیلم که متفاوت با دیگر کارهای پولاد کیمیایی بود، چه چیزی را به دست آوردید؟
من فضای این کار را خیلی دوست داشتم اولا خیلی از آقای سهیلی تشکر می کنم که این جرات و رفاقت را کرد و چنین نقشی را به من سپرد چون بسیار برای کارگردانان سخت است که چنین ریسک هایی بکنند. به دلیل این که من پیش از این کار طنز نکرده بودم به جز یک کار تله فیلم که کوتاه بود و آقای سهیلی در شرایطی این کار را می کنند که آخرین کاری که از من دیده شده فیلم جرم است، این شخصیت را به من پیشنهاد کردن جرات می خواست. من همکاری خیلی خوبی با ایشان داشتم و بسیار بسیار از او یاد گرفتم. به نظرم آقای سهیلی شخصیت قابل تحلیلی دارند. با او کار کردن حس لذت بخشی داشت، وقتی پیشنهادی می دادم خیلی راحت می پذیرفتند. فکر کنم گشت ارشاد فیلم خوبی است من با این که فیلم را هنوز ندیده ام اما چشم بسته در موردش قضاوت می کنم به دلیل این که به نظرم هسته آن هسته سالمی است.



«هنر معاصرارامنه ایران»در لندن

نمایشگاهی با عنوان "هنر معاصر ارامنه ایران" در گالری برونئی دانشگاه لندن تا نهم مردادماه برپاست. به گزارش فارس، در این نمایشگاه مجموعه ای از آثار هنری ارامنه ایرانی به نمایش گذاشته شده است. عبدلله گیویان عضو هیئت علمی دانشکده صدا و سیما و یکی از اعضای برگزارکننده این نمایشگاه دراین باره گفت:این نمایشگاه در بخش های نقاشی،سینمایی،گرافیک،عکاسی وباحضور هنرمندان اقلیت ارمنی ایرانی به مدت دوماه در دانشگاه لندن برگزار می شود. گیویان هدف از برگزاری این نمایشگاه را معرفی زندگی و آثار هنری اقلیت ارمنی درایران برشمرد وگفت:دراین نمایشگاه هرمینه کشیش،هنریک خاچاطوریان،رافی آوانسیان، واراند و آناهید آباد به ترتیب به عنوان نقاش،گرافیست،عکاس و شاعر آثار هنری خود را به نمایش گذاشته اند. فیلم مستند"لالایی" ساخته عبدالله گیویان و ورونیکا کاسترو درباره مردم شناسی بصری زندگی ارامنه نیز درکنار برگزاری این نمایشگاه به نمایش درمی آید.این فیلم درباره پنجاهمین سال برگزاری زیارت قره کلیسا ساخته شده است. گیویان همچنین درخصوص انگیزه برگزاری این نمایشگاه گفت:تعداد قابل توجهی از ارامنه در انگلستان زندگی می کنند که بخشی از آنان ارامنه ایرانی هستند و هیچ گونه شناختی از وضعیت زندگی ارامنه ایرانی ندارند و این نمایشگاه به منظور شناخت بیشتر آثار وفعالیت های ارامنه ایرانی برگزار شده است. هنریک خاچاطوریان که آثار خود را در زمینه گرافیک وپوستر دراین نمایشگاه به نمایش گذاشته است درباره این نمایشگاه گفت:این نمایشگاه بخشی از یک پروژه بزرگ تحقیقاتی درباره ارامنه ایران است که با برنامه های متنوع سخنرانی،نمایش فیلم،موسیقی و... همراه است.




«لوترک» و «روتکو» در موزههنرهای معاصر

ابتکار- آخرین فیلم ها از دوره سه ماهه سی ام سینماتک موزه هنرهای معاصر تهران، با نمایش دو فیلم"لوترک" و "روتکو" در بخش هنرهای تجسمی بر پرده سینما به تماشا در می آیند.ساعت 16/30 فردا فیلم "لوترک" ساخته شده در سال 2000 میلادی به مدت 50 دقیقه به معرفی این نقاش پیشگام هنر مدرن که با نوآوری هایش باعث انقلابی در هنر پوستر شده است می پردازد. همچنین در همین ساعت در روز شنبه 27 خرداد، فیلم "روتکو" ساخته شده در سال 2001 میلادی به مدت 60 دقیقه و به کارگردانی "دیوید تامپسون" به معرفی یکی از سردمداران جنبش اکسپرسیونیسم انتزاعی می پردازد. ترکیب بندی های "روتکو" عموما متشکل اند از مستطیل هایی با رنگ پر فروغ و با لبه های غیرصریح که بر پس زمینه ای خاموش شناور شده اند.






نمایشگاه عکاس بزرگ ترین رسانه های جهان، در تهران

نمایشگاه عکس های کاوه کاظمی در گالری اعتماد برپا می شود. به گزارش ایسنا، این نمایشگاه در برگیرنده عکس های این مستندنگار و مدرس دانشگاه از سرزمین و مردم ایران است که از 17 تا 24 خرداد برپا می شود. کاوه کاظمی رشته عکاسی را درکالج هنر و طراحی سوری غربی در انگلیس تحصیل کرد; مهرماه 1357 به ایران بازگشت و کارش را با اوج انقلاب اسلامی آغاز کرد. طی 25 سال به عنوان عکاس آزاد برای نشریات بین المللی کار کرده و عکس هایش در مجلاتی چون تایم، نیوزویک، نیویورک تایمز، استرن، اشپیگل، فوکوس، پاریس مچ، اکسپرس، vsb ، فیگارو، لوپون، مجله بین المللی کوریه و ...چاپ شده و می شود. یکی از عکس هایی که در سطح جهانی به شهرت رسید، "سربازی در حال گریه" است که در نخستین سفرش به جبهه غربی و آغاز جنگ با عراق آن را گرفت.این تصویر به عکس کلاسیک جنگی تبدیل و از سوی تشکل های عکاسی بسیاری در جهان پذیرفته شد. نخستین بار در سال 1984 زمانی که به پاریس عزیمت کرد، کارش در سطح بین المللی را آغاز شد، چهار سال در پاریس ماند و در سال 1988 به ایران بازگشت. ایرلند شمالی، نیکاراگوئه، کوبا، قبرس، لبنان، سوریه، افغانستان، اندونزی و آمریکا، کشورهایی است که کاظمی به آن ها سفر کرده و هرکدام برای او دستاوردی داشته است. سال 1991 در جریان جنگ خلیج، سه هفته در بغداد ماند و به دیدن و عکس گرفتن از صحنه هایی پرداخت که از شبکه TV Live پخش می شد. پس از سقوط صدام، درماه مه سال 2003 نیز بار دیگر به عراق رفت. خودش می گوید که اکنون محل اقامت دائمی اش ایران است، در این جا زندگی می کند درس می دهد و عکاسی از جریان های خبری را پوشش می دهد.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد