رها ماهرو

رها ماهرو

منتقد سینما و تلویزیون
رها ماهرو

رها ماهرو

منتقد سینما و تلویزیون

نقد مجموعه ماجراهای شرلوک هلمز

ماجراهای شرلوک هلمز
1939 آمریکا

کارگردان:Alfred Werker


ماجراهای شرلوک هلمز (سری تلویزیونی)
جرمی برت در نقش شرلوک هلمز
کارگردان     مایکل کاکس
بازیگران     جرمی برت
دیوید برک
مدت زمان
    هر قسمت ۵۰ تا ۱۲۰ دقیقه
کشور     بریتانیا
زبان     انگلیسی

ماجراهای شرلوک هلمز (به انگلیسی: The Adventures of Sherlock Holmes) یک مجموعه تلویزیونی بریتانیایی است که بر اساس شخصیت داستانی شرلوک هلمز، در کمپانی گرانادا تلویزیون تهیه شده و در سال‌های ۱۹۸۴-۱۹۹۴ از شبکه ITV بریتانیا پخش می‌شد. در این مجموعه جرمی برت در نقش شرلوک هلمز بازی می کند.

داستان

شرلوک هولمز و همکارش دکتر واتسون که در آزمایشگه دانشگاه توسط استامفورد با هم آشنا شدند(طبق داستان اتود در قرمز لاکی)، دوش به دوش هم در ماجراهای اسرارآمیز پلیسی و به دام انداختن آدمکشان دست اندرکارند. این مجموعه تلویزیونی بر اساس یک مجموعه داستان کوتاه و چندین رمان از سر سر آرتور کانن دویل تهیه شده است.
بازیگران

    جرمی برت: شرلوک هولمز
    دیوید برک: دکتر واتسون
    ادوارد هاردویک: دکتر واتسون

. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
ماجراهای شرلوک هلمز

Adventures of sherlock holmes

ماجراهای شرلوک هلمز (به انگلیسی: The Adventures of Sherlock Holmes) مجموعه‌ای از ۱۲ داستان نوشته‌شده توسط سر آرتور کانن دویل در مورد شرلوک هلمز کاراگاه مشهور خلق شده توسط وی است. این داستان‌ها اولین داستان‌های کوتاه شرلوک هلمز بودند که ابتدا از جولای ۱۸۹۱ تا ژوئن ۱۸۹۲ در مجله استراند چاپ شدند. این کتاب در ۱۴ اکتبر ۱۸۹۲ در انگلستان چاپ شد.

داستان‌ها

    رسوایی در بوهم
    انجمن موسرخ‌ها
    مسئله هویت
    راز دره بوسکمب
    پنج هسته پرتغال
    مرد لب کج
    ماجراهای یاقوت کبود
    ماجراهای نوار خال خال
    ماجراهای انگشت قطع شده مهندس
    ماجراهای مجرد نجیب‌زاده
    ماجراهای نیم تاج یاقوت
    ماجراهای آلش‌های مسی
    الماس آبی

ترجمه های فارسی

آقای کریم امامی بسیاری از این ماجراها به همراه داستانهای کوتاه دیگری از شرلوک هولمز را در چهار جلد به فارسی ترجمه کرده است.
http://nostalgiktv.biz/wp-content/uploads/2013/09/nf00077853-1.jpg
شرلوک یک مجموعهٔ تلویزیونی بریتانیایی 23 قسمتی است که داستان آن به‌روز شدهٔ داستان‌های کارآگاهی شرلوک هولمز اثر آرتور کانن دویل است. این اثر توسط استیون مفات و مارک گاتیس ساخته شده‌است و در آن بندیکت کامبرباچ در نقش شرلوک هولمز و مارتین فریمن در نقش دکتر جان واتسون ایفای نقش می‌کنند.
از اوایل دهه ۷۰ شمسی شبکه‌های مختلف صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران اقدام به پخش مجموعه‌های شرلوک هولمز تولید تلویزیون گرانادا کرده‌اند. در این مجموعه جرمی برت بازیگر فقید انگلیسی در نقش هولمز و ادوارد هاردویک در نقش دکتر واتسن ایفای نقش کرده‌اند. تهیه کنندگی این مجموعه‌ها را عمدتاً جان هاوکسورث انجام داده است.


شرلوک (مجموعه تلویزیونی)
ژانر     درام-جنایی
سازنده    

    مارک گیتیس
    استیون موفات
    بر اساس نوشته‌ی
    آرتور کانن دویل

نویسنده    

    مارک گیتیس
    استیون موفات
    استیو تامپسون

کارگردان    

    توبی هاینس
    یوروس لاین
    پل مک‌گیگان

بازیگران    

    بندیکت کامبربچ
    مارتین فریمن

آهنگساز    

    دیوید آرنولد
    مایکل پرایس

کشور سازنده     بریتانیا
زبان‌ها     انگلیسی
تعداد سری‌ها     ۳
تعداد قسمت‌ها     ۹ (فهرست قسمت‌ها)
تولید
تهیه‌کننده اجرایی    

    مارک گیتیس
    استیون موفات
    برایل ورچو
    ربکا ایتن مسترپیس
    باتان جونس بی‌بی‌سی

تهیه‌کننده     سو ورچو
تدوین‌کننده    

    مالی اونس
    چارلی فیلیپس

فیلمبرداری     استیو لیوز
مدت     ۸۵-۹۰ دقیقه
تولیدشرکت‌ها    

    هارتسوود فیلمز
    بی‌بی‌سی ولز
    دبلیوجی‌بی‌اچ

پخش کننده
شبکه اصلی    

    بی‌بی‌سی وان
    بی‌بی‌سی اچ‌دی(۲۰۱۰)
    بی‌بی‌سی وان اچ‌دی(۲۰۱۲)
    پی‌بی‌اس(۲۰۱۰)

فرمت تصویر     ۱۰۸۰آی (تلویزیون اچ‌دی)
۵۷۶ آی (تلویزیون اس‌دی)
فرمت صدا     استریو
اجرای اصلی     ۲۵ ژوئیه ۲۰۱۰ – تاکنون

شرلوک (به انگلیسی: Sherlock) یک مجموعهٔ تلویزیونی بریتانیایی است که داستان آن به‌روز شدهٔ داستان‌های کارآگاهی شرلوک هولمز اثر آرتور کانن دویل است. این اثر توسط استیون مفات و مارک گاتیس ساخته شده‌است و در آن بندیکت کامبربچ در نقش شرلوک هولمز و مارتین فریمن در نقش دکتر جان واتسون ایفای نقش می‌کنند. بعد از منتشر شدن شرلوک هولمز در سال ۲۰۰۹، اولین سری از سه قسمت ۹۰ دقیقه‌ای در بی‌بی‌سی و بی‌بی‌سی اچ‌دی در ژوئیه و اوت ۲۰۱۰ پخش شد. مجموعهٔ دوم که دارای سه قسمت است نیز اوایل ۲۰۱۲ شد. مجموعهٔ سوم که دارای سه قسمت است نیز در ژوئیه ۲۰۱۴ پخش شد.

این سری تلویزیونی توسط هارتسوود فیلمز برای بی‌بی‌سی با همکاری دبلیوجی‌بی‌اچ بوستون ساخته می‌شود. تصویربرداری این مجموعه در مکان‌های مختلف از جمله لندن و کاردیف صورت گرفته‌است.

پیش زمینه

آرتور کانن دویل، نویسنده و پزشک اسکاتلندی، پدید آورندهٔ داستان‌های شرلوک هلمز است. او کتاب‌های زیادی را به رشتهٔ تحریر درآورده است، اما مسلماً جاودان ترین کتاب او داستان‌های شرلوک هلمز است که اکنون بیش از خودش شهرت دارند. در ابتدا خوانندگان زیادی حاضر نبودند که برای خواندن چنین داستانی پول خرج کنند و کتاب بخرند، به همین دلیل او برای چاپ کتاب اتود در قرمز لاکی اش مجبور شد به مجلاتی روی آورد که داستان‌های مختلف و کم فروش را در کاغذهای ارزان قیمت چاپ می‌کردند. اما رفته رفته بر محبوبیت داستان‌های شرلوک هلمز افزوده و داستان‌های شرلوک تبدیل به کتاب شدند. شاید حتی خود آرتور کانن دویل هم تصور نمی‌کرد که رمان‌هایش دربارهٔ یک کارگاه عجیب و باهوش چنین جاودانه شوند.

براساس داستان‌های شرلوک هلمز، سریال‌ها و فیلم‌های زیادی ساخته شده و بازیگران زیادی در قالب این کارآگاه باهوش قرار گرفته‌اند، اما شبیه ترین تصویری که از شرلوک هلمز داستان‌های سر آرتور ارئه شده مشخصا مربوط به سریال «شرلوک» با بازی بی نقص و عالی بندیکت کامبرباچ بوده است. او در این سریال بازی نمی‌کرده بلکه خود هلمز بوده است. بازی او در این مجموعه تکرار نشدنی است و هیچکس نمی‌تواند به خوبی او نقش شرلوک را بازی کند. البته نباید نقش ماتین فریمن در نقش دکتر جان هیمیش واتسون را نادیده گرفت از سری فیلم‌های این بازیگر معروف می‌توان به مجموعه فیلم‌های ارباب حلقه‌ها نام برد؛ و اما جیمز مویاتی که نقشش متفاوت و بی نظیر است.
آغاز ساخت سریال

استیون مافت و مارک گتیس، هردو از نویسندگان سریال دکتر هو بودند. این دو طی سفر به محل فیلم برداری این سریال دربارهٔ علاقهٔ خود به داستان‌های شرلوک هلمز صحبت کردند و تصمیم گرفتند که اقتباسی مدرن از داستان‌های شرلوک هلمز انجام دهند. اما مشکل ترین بخش، انتخاب بازیگر مناسب برای نقش شرلوک بود؛ کسی که بتواند ذهنیت بینندگان دربارهٔ شرلوک‌های گذشته را تغییر دهد. مافت بعد از دیدن بازی بندیکت کامبریج در فیلم «تاوان» یقین پیدا کرد که او هلمز مورد نظر است و کار فیلم برداری آغاز شد. ابتدا قرار بود که یک فیلم تلویزیونی ۶۰ دقیقه‌ای به نام شرلوک ساخته شود تا اگر استقبال از کار خوب بود یک سریال در ادامهٔ آن تولید شود، اما مسئولان شبکه بی‌بی‌سی وان نگران بودند که از این فیلم استقبال مناسبی به عمل نیاید به همین دلیل سفارش ۳ اپیزود با داستانی متفاوت را دادند. فصل اول شرلوک پخش شد که با استقبال بی نظیری رو به رو شد، منتقدان هم کار را بسیار پسندیدند و این سریال توانست جایزه بفتای بهترین سریال درام سال ۲۰۱۱ را از آن خود کند.
اپیزود های سریال
Series     اپیزودها     پخش اصلی     مقدار تقریبی تماشا در بریتانیا
(رقم در میلیون)
اولین پخش     آخرین پخش
    ۱     ۳     ۲۵ ژوئیه ۲۰۱۰     ۸ اوت ۲۰۱۰     ۸٫۸۲
    ۲     ۳     ۱ ژانویه ۲۰۱۲     ۱۵ ژانویه ۲۰۱۲     ۱۰٫۲۳
    ۳     ۳     ۱ ژانویه ۲۰۱۴     ۱۲ ژانویه ۲۰۱۴     ۱۱٫۸۲
    اپیزود ویژه کریسمس     ۱ ژانویه ۲۰۱۶۵     TBD
فصل اول (۲۰۱۰)

قسمت اول سریال (مطالعه صورتی) بر پایه نخستین رمان شرلوک هولمز به نام اتود در قرمز لاکی ساخته شده. نویسندگی این قسمت را استیون موفات و کارگردانی آن را پاول مک گیلان بر عهده داشته اند. داستان این قسمت آشنایی هولمز و واتسون و ورود آن ها به ساختمان خیابان بیکر را به تصویر می کشد. در ادامه پای آن ها به پرونده ای با چندین کشته باز می شود که در آغاز تصور می شد همه آن ها خودکشی هستند. مایکرافت هولمز با بازی مارک گیتیس نیز در این قسمت برای نخستین بار حضور پیدا می کند. این قسمت در تاریخ ۲۵ ژوئیه ۲۰۱۰ از BBC ONE و BBC HD روی آنتن رفت.

قسمت دوم (بانکدار کور) به نویسندگی استیون تامپسون و کارگردانی یوروس لین در تاریخ ۱ اوت ۲۰۱۰ پخش شد. در این قسمت، شرلوک به درخواست هم دانشگاهی قدیمی اش تحقیقات خود را درباره یک ورود شبانه اسرار آمیز به بانکی در شهر آغاز می کند.

فصل نخست با اپیزود «بازی بزرگ» پایان می یابد. در این قسمت جیمز موریارتی (با بازی اندرو اسکات) برای اولین بار در سریال ظاهر می شود. موریاتی با معما های مختلف و پیچیده شرلوک را به چالش می کشد و در پایان این قسمت شاهد رو در رو شدن این دو هستیم. مارک گیتیس و مک گیلان به ترتیب کارگردانی و نویسندگی آن را انجام دادند و تاریخ پخشش نیز ۸ اوت بود.۶
فصل دوم (۲۰۱۲)

پس از استقبال خوب از قسمت مطالعه صورتی، بی‌بی‌سی اعلام که که اپیزود های بیشتری پیش رو است. در ۱۰ اوت ۲۰۱۰ خبر تمدید سریال برای فصل دوم منتشر شد و سال بعد، گیتیس اعلام کرد که نویسندگان فصل اول، برای فصل دوم نیز هر کدام یک قسمت را نویسندگی خواهند کرد و سه داستان معروف «یک رسوایی در بوهیما»، «سگ باسکرویل» و «مسئله نهایی» در فصل جدید به تصویر کشیده خواهد شد.۷

«یک رسوایی در بوهیما» با نویسندگی موفات و کارگردانی مک گیلان در اول ژانویه ۲۰۱۲ پخش شد. داستان این قسمت به میزان اندکی بر پایه داستانی به همین نام بود و ماجرای آن تلاش شرلوک برای پس گرفتن تصاویر دردسر سازی یکی از اعضای خاندان سلطنتی بریتانیا است که به دست زنی به نام آیرین آدلر افتاده.

«سگ باسکرویل» داستان فعالیت های عجیب و مشکوک یک پایگاه نظامی است. این داستان یکی از داستان های مشهور آرتور کانن دویل است که در سال ۱۹۰۲ منتشر شده. هنری نایت (با بازی راسل تووی) مردی است که که بیست سال پیش پدرش توسط یک سگ تازی غول پیکر کشته شد. با کارگردانی مک گیلان این قسمت در ۸ ژانویه پخش شد.
بیمارستان بارتس، محل سقوط شرلوک

«سقوط رایخن باخ» قسمت پایانی فصل دوم بود که بر اساس داستان مسئله نهایی آرتور کانن دویل ساخته شد. در این قسمت موریاتی در تلاش است تا با بی اعتبار کردن شرلوک او را مجاب به خودکشی کند.۸
مینی-اپیزود کریسمس (۲۰۱۳)

خلاصه این قسمت آن است که با وجود گذشت دو سال از مرگ شرلوک، اندرسون (تکنسین پزشک قانونی که در دو فصل قبل حضور داشت) متقاعد نشده و معتقد است او زنده است. اندرسون سعی در قانع کردن لستراد دارد و با بررسی حوادث مرموز از تبت، دهلی نو و آلمان؛ فکر می کند شرلوک در آن ها نقش داشته و آهنگ فعالیت او به سمت لندن در جریان است.۹
فصل سوم (۲۰۱۴)
مارتین فریمن و بندیکت کامبربچ در فیلمبرداری فصل سوم

پس از پایان فصل دوم، گیتیس و موفات هر دو در توئیتر اعلام کردند که سفارش ساخت فصل سوم همزمان با فصل دوم به آن ها ارائه شده بود.

«نعش کش خالی» نخستین قسمت فصل سوم است که در ۱ ژانویه ۲۰۱۴ به نویسندگی مارک گیتیس و کارگردانی جرمی لاورینگ روی آنتن رفت. ماجرای آن با الهام از داستان کوتاه «ماجرای نعش کش خالی» آرتور کانن دویل نوشته شد و در آن شرلوک هولمز به لندن باز می گردد و پس از تجدید دیدار با واتسون با یکدیگر به سراغ خنثی کردن یک برنامه تروریستی زیر زمینی در لندن می روند.

در قسمت بعدی (نشانه ی سه) واتسون ازدواج می کند و داستان در جریان مراسم ازدواج او رخ می دهد. شرلوک در این قسمت تلاش دارد تا از وقوع یک قتل در مراسم جلوگیری کند.

قسمت آخر فصل سوم با نام «قول آخرش» با نویسندگی موفات و کارگردانی نیک هرمن ساخته شد. شرلوک در این ماجرا پس از درخواست یکی از مشتریانش در تقابل با فردی به نام «مگنسن» قرار می گیرید که سعی در باج گیری از همسر جان واتسون دارد.۱۰
اپیزود ویژه کریسمس

در دوم ژوئیه ۲۰۱۴ اعلام شد که بی‌بی‌سی قسمت ویژه ای را برای کریسمس ۲۰۱۶ در نظر دارد. هنوز تاریخ دقیق آن مشخص نیست، اما فیلمبرداری این اپیزود از ژانویه ۲۰۱۵ آغاز شد و داستان آن در دوره ویکتوریا اتفاق می افتد و تصاویر منتشر شده از آن حاکی از تم قدیمی این قسمت دارد.۱۱۱۲
فصل چهارم

ادامه فصل سوم شرلوک از سال ۲۰۱۶ فیلمبرداری خواهد شد و سال بعد از آن پخش می شود.۱۳۱۴
تحلیل شخصیت‌ها

داستان قسمت اول با آشنایی شرلوک با جان واتسون آغاز می‌شود. اولین نکته‌ای که باید دانست این است که چگونه این دو شخصیت که کاملاً با هم متفاوت هستند جذب یکدیگر می‌شوند، بدین منظور ابتدا باید با شخصیت‌های این دو آشنا شد.
       
بندیکت کامبربچ (سمت چپ) و مارتین فریمن (سمت راست) در زمان فیلم برداری مجموعهٔ اول
شرلوک هولمز

او بسیار باهوش است و می‌تواند چیزهایی را ببیند که دیگران قادر به دیدن آن نیستند، پس با مردم عادی فرق می‌کند. آدم‌ها هم اصلاً از کسی که از آنها برتر باشد و با آنها فرق کند خوششان نمی‌آید، به همین دلیل شرلوک دوستی ندارد. در برابر این رفتار مردم او هم پذیرفته که از بقیه سرتر است و مغرور شده است. او می‌خواهد نشان دهد که بقیه برایش مهم نیستند و ارزشی برای جان مردم قائل نیست. این موضوع را می‌توان از دیالوگی فهمید که شرلوک می‌گوید «کی به انسانیت اهمیت میده». اما باید دانست او نیز برای انسانیت و جان انسان‌ها ارزش قائل است ولی ترجیح می‌دهد که این روی خود را به کسی نشان ندهد. این کار او دو دلیل دارد: یکی اینکه او نمی‌تواند همیشه خوب باشد، چون وقتی آدم‌ها خوبی می‌بینند همیشه انتظار خوبی دارند و شرلوک نمی‌تواند همیشه خوب باشد و خوب و به جا رفتار کند. دلیل دوم که مهم است، موضوعی است که باید دربارهٔ شخصیت شرلوک دانست؛ او سرخورده است، چون هیچ‌گاه هیچکس او را درک نکرده و به او محبت نکرده است، هیچکس سعی نکرده که با او دوستانه رفتار کند. به همین دلیل او هم به خودش قبولانده است که هیچ قلبی ندارد. در خلال یکی از مکالمه‌هایش با موریارتی، موریارتی می‌گوید که من قلبت را خواهم سوزاند و شرلوک جواب می‌دهد «منابع موثقی گفتن که من قلبی ندارم». اما موریارتی که حتی شاید شرلوک را بهتر از جان هم می‌شناسد می‌گوید «هردومون میدونیم خوبشم داری». در طول سریال اگر با شخصیت شرلوک همراه شوید، حتماً دلتان برای او می‌سوزد چون می‌دانید او چه احساساتی دارد. عادی بودن برای او کسل کننده است و معمولی بودن برایش مثل جهنم است. پس ترجیح می‌دهد بیشتر بر کارش تمرکز کند، کاری که این امکان را برایش فراهم می‌کند تا بتواند خود واقعی اش باشد و از قدرت‌های استثنایی اش بهرهٔ مفید ببرد. او معتقد است که مردم موضوعاتی را به حافظه‌شان می‌سپارند که از هیچ گونه اهمیتی برخوردار نیستند؛ مثلاً شرلوک نمی‌داند زمین دور خورشید می‌چرخد و به گفته خودش مغزش برای او مثل یک هارد درایو است که می‌تواند موضوعات بی ربط را از آن حذف کند. ممکن است این فکر روزی به ذهن همه ما خطور کرده باشد، چون مسلماً بسیاری از اطلاعاتی که در طول تحصیل یا در مواقع دیگر بدست می‌آوریم هیچ‌گاه به درد ما نمی‌خورند؛ ولی شرلوک خیلی زود متوجه اشتباه خود می‌شود زیرا در حل یکی از پرونده‌هایش به موضوعاتی درباره منظومه شمسی برمی خورد. او خیلی بچه گانه رفتار می‌کند. ممکن نیست سریال را ببینید و به کارهای شرلوک نخندید.
جان واتسون

او دقیقاً برعکس شرلوک است. جان نمایندهٔ مردم عادی است که ترجیح می‌دهند زندگی ساده‌ای داشته باشند. او از جنگ افغانستان برگشته است، مسلماً جنگ بر روی تمامی کسانی که در آن شرکت دارند اثرات نامطلوبی دارد و این نکته به خوبی در سریال گنجانده شده است. پای جان مشکل دارد و او نمی‌تواند به خوبی راه برود اما همان طور که شرلوک اشاره می‌کند مشکل او جسمی نیست بلکه روحی است و شرلوک با زیرکی خاصی این مشکل را حل می‌کند. مشکل پای جان نیز ناشی از اثرات مخرب جنگ است. در اواخر قسمت اول نیز شرلوک خطاب به برادرش مایکرافت که در رده‌های بلند مرتبه دولتی است می‌گوید «سعی کن تا من می‌رسم خونه جنگی به پا نکنی» که این خود انتقادی واضح به دولت انگلستان به خاطر جنگ‌هایی است که به راه انداخته است. از سوی دیگر همان طور که برادر شرلوک به جان می‌گوید، هنگامی که او با شرلوک است می‌تواند دنیا را به شکل یک میدان جنگ ببیند. او با همه اثرات مخربی که جنگ بر روی او گذاشته باز هم جنگ را دوست دارد پس می‌توان گفت که او نیز چندان معمولی نیست. بودن با شرلوک به او کمک می‌کند که خود واقعی اش باشد، این دقیقاً همان حسی است که شرلوک نیز به جان دارد. به عبارت دیگر می‌توان گفت که این دو تکمیل کنندهٔ هم هستند، هرچیز که شرلوک ندارد در جان پیدا می‌شود و چیزهایی که جان ندارد و از داشتن آنها لذت می‌برده در شرلوک پیدا می‌شود؛ پس عجیب نیست که این دو چقدر زود به هم وابسته شده‌اند.
جیمز موریارتی

اگر از گذشته با شخصیت شرلوک آشنایی داشته باشید مسلماً با دشمن درجه یک او، جیم موریارتی، نیز آشنایی دارید. تمامی موریارتی‌هایی که در گذشته دیده‌اید را یک طرف و موریارتی این سریال را در سمت دیگر قرار دهید، چون او شبیه هیچ‌کدام نیست. نبرد خیر و شر که یکی از موضوعات اصلی در ادبیات و سینما بوده است همیشه هم به یک قطب مثبت قوی احتیاج داشته و هم به یک قطب منفی جذاب. قطب منفی مکمل قطب مثبت است زیرا اگر بدی نباشد هیچ‌گاه خوبی فرصت جلوه پیدا نمی‌کند؛ به بیان دیگر هرچه بدی بیشتر باشد و بد من داستان خطرناک تر باشد ارزش کارهای قهرمان داستان بیشتر می‌شود. خلق کردن یک شخصیت خوب اصلاً کار سختی نیست و همواره می‌شود با تکیه بر کلیشه‌ها یک قطب مثبت خلق کرد، اما نکته مهم این است که بتوان یک بدمن فوق‌العاده ساخت زیرا این بدمن داستان است که به شخصیت خوب ارزش می‌بخشد، حتی اگر آن شخصیت مثبت کلیشه‌ای باشد (مانند رابطهٔ بتمن با جوکر در شوالیهٔ تاریکی). این سریال نیز از این قاعده مستثنا نیست. البته باید گفت قطب مثبت داستان، یعنی شرلوک، به هیچ وجه کلیشه‌ای نیست ولی این موریارتی است که از شرلوک این سریال برای ما یک شخصیت فراموش نشدنی می‌سازد و به شرلوک هویت می‌بخشد. موریارتی برای داستان از خود شرلوک مهمتر است زیرا بدون وجود او کارهای شرلوک در نظر بیننده معمولی جلوه می‌کرد و هیچ‌گاه شرلوک این چنین محبوب نمی‌شد. پس بهتر است قبول کنیم که شخصیت اصلی سریال موریارتی است نه شرلوک.

https://upload.wikimedia.org/wikipedia/fa/thumb/b/b0/Holmes10.jpg/220px-Holmes10.jpg

دیدگاه منتقدین و جوایز

واکنش‌ها در قبال این مجموعه عمدتاً مثبت بوده‌است و اولین سری آن در سال ۲۰۱۱ توانست جایزهٔ بفتا برای بهترین سریال درام را به‌دست‌آورد.۱۵. شرلوک در امی ۲۰۱۴ موفق به کسب ۷ جایزه شد که از جمله آن می توان به جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد در مینی سری ها برای بندیکت کامبربچ و جایزه بهترین بازیگر مکمل مرد در مینی سری ها برای مارتین فریمن اشاره کرد. استیون موفات نیز برای قسمت پایانی فصل سوم جایزه بهترین نویسندگی را دریافت کرد.
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .


رها ماهرو : بازدیدگان گرامی ، لطفا نظرات و انتقادتان را درباره ی ماجراهای شرلوک هولمز که در وبسایت سینمایی رها ماهرو قرار گرفته است برایمان بفرستید





نظرات 1 + ارسال نظر
مریلا شکوهی یکشنبه 22 آذر‌ماه سال 1394 ساعت 12:43 ق.ظ http://nimkatma.blogfa.com/

با چند خبر قدیمی در خدمتم :



ریما رامین فر در یه حبه قند خوش درخشید

چه طور شد که به پروژه (یه حبه قند) پیوستید؟
فکر می کنم افشین هاشمی بود که مرا برای نقش اعظم انتخاب کرد چرا که اغلب بازیگران فیلم را هاشمی به میرکریمی پیشنهاد داده بود و من هم بازیگری بودم که برای نقش یکی از دختران خانواده انتخاب شدم.
فضای پشت صحنه (یه حبه قند) چه طور بود؟
صمیمیت فراوانی مابین اعضای گروه وجود داشت. یک صمیمیت خیلی شدید که یکی از بهترین خاطرات مرا شکل داد. حین سه ماه فیلمبرداری گروه تولید کار به یک خانواده تبدیل شده بودند و ضمن شناخت همدیگر سعی می کردند برای تکمیل کارهایشان از یکدیگر کمک بگیرند.
چه قدر از طبیعی بودن نماهای فیلم یه حبه قند را مرهون تجربیات فراوان بازیگرانی می دانید که سال ها در عرصه تئاتر فعالیت داشته اند؟
این عنصر مهمی در بالا رفتن بار طبیعی نماها بوده است ولی معتقدم میرکریمی آن قدر کارش را بلد است که اگر به جای 25 بازیگر فعلی، 25 بازیگر دیگر هم در کار بودند باز هم فیلم همین اندازه سرزنده و شاداب است.
یکی از ویژگی های کاراکتری که در فیلم ایفا کردید شیطنت های گاه و بی گاهش است. شیطنت هایی که کاملا صادقانه ارائه می شود. چه قدر از این شیطنت ها برآمده از خود حقیقی تان است؟
برخلا ف تصور شما من اصلا چنین خصوصیتی ندارم نقشی که در فیلم ایفا می کنم زنی است که اصولا بی پرواست و همین بی پروایی است که یکی از عوامل ایجاد طنز در خانواده می شود هرچند خودم تا این حد بی پروا نیستم اما در تمام خانواده های ایرانی حتما چنین شخصیت هایی وجود دارد. من هم برای ایفای این نقش از همین معادل های بیرونی استفاده کردم.
یکی از نماهای زیبای فیلم جایی است که کاراکتر شما با همراهی تعدادی دیگر از زنان خانواده میوه ها را داخل حوض وسط حیاط خالی می کند. در این نما صدای محیط فاکتور گرفته می شود و فقط موسیقی را می شنویم. آیا از ابتدا می دانستید این بخش صرفا با موسیقی ارائه می شود؟
بله این موضوع را می دانستم. از ابتدا در فیلمنامه مشخص شده بود که در سه جای فیلم کلیپ داریم و فیلمبرداری این نماها برخلا ف بقیه نماها که با دوربین روی دست انجام می شد به صورت اسلوموشن انجام می گیرد، صدابرداری وجود نداشت و صرفا بازی ها جزئی از کلیپ آهنگینی بود که این بخش ها را شکل می داد. میرکریمی به درستی تعیین کرده بود که این کلیپ ها در کدام نقطه از فیلم قرار گیرد و همین کار ما را برای ایفای نقش در این نماها راحت تر می کرد.
آیا براساس همین کاری که میرکریمی در (یه حبه قند) ارائه داد، می توان او را گزینه خوبی برای فیلمسازی در ژانر تاریخی دانست؟
فکر می کنم آقای میرکریمی کارگردانی است که دوست ندارد خودش را تکرار کند و صرفا به همین علت است که هرکدام از آثارش ژانر و ویژگی های خاص خود را دارند. قطعا میرکریمی اگر بخواهد می تواند یک کار تاریخی خوب هم بسازد.




«پیام آوران» صدرنشین فروش

فیلم ترسناک "پیام آوران" در نخستین هفته نمایش 14/5 میلیون دلار فروخت و کمدی رمانتیک "برای اینکه من گفتم" هم با حدود 13 میلیون دلار دومین فیلم هفته در منطقه آمریکای شمالی شد.
به گزارش مهر، تریلر درجه 13-PG "پیام آوران" ساخته برادران هنگ کنگی اکساید و دنی پنگ که با هزینه ای حدود 16 میلیون دلار ساخته شده، داستان خانواده ای است که به خانه ای تسخیرشده نقل مکان می کنند. در این فیلم دیلان مکدرموت، پنه لوپه آن میلر و کریستن استیوارت نقش آفرینی می کند. "پیام آوران" اولین فیلم انگلیسی زبان برادران پنگ است که با فیلم ترسناک "چشم" به شهرت رسیدند.
"برای اینکه من گفتم" با بازی دایان کیتن و مندی مور با وجود واکنش منفی منتقدان با استقبال خوب تماشاگران رو به رو شد. داستان درباره مادری فضول (کیتن) است که همراه دو دختر بزرگ خود می کوشند برای کوچکترین دختر خانواده یک شوهر مناسب پیدا کنند. این فیلم را مایکل لمان ساخته که در کارنامه او "هادسن هاک" (1991) و "40 روز و 40 شب" (2002) دیده می شود. "برای اینکه من گفتم" در 2526 سالن به نمایش درآمد و در هفته نخست نمایش به طور متوسط در هر سالن 5155 دلار فروش داشت.
"فیلم حماسی"، پرفروشترین فیلم هفته گذشته، با از دست دادن 56 درصد تماشاگران خود، 8/2 میلیون دلار فروخت و رده سوم جدول را از آن خود کرد. "شب در موزه" با بازی بن استیلر هم در هفتمین هفته نمایش، با 29 درصد کاهش تماشاگران به نسبت هفته قبل 6/7 میلیون دلار فروش داشت تا چهارمین فیلم پرفروش هفته شود. این فیلم که همچنان در بیش از 3000 سالن سینما نمایش داده می شود، تاکنون 225 میلیون دلار فروخته است.
Aces Smokin ساخته جو کارناهان هم با از دست دادن 57 درصد تماشاگران خود حدود 6/3 میلیون دلار فروخت و رده پنجم را به خود اختصاص داد. "هزارتوی پن" گی یرمو دل تورو 3/6 میلیون دلار فروش داشت. مجموع فروش این فیلم به 21/7 میلیون دلار رسیده تا پرفروشترین فیلم اسپانیایی زبان شود که در آمریکا به نمایش درآمده است. این عنوان تا پیش از این در اختیار "مثل آب برای شکلات" (1993) بود. مجموع فروش فیلم ها در بازار آمریکای شمالی تا پنجشنبه گذشته 153/6 میلیون دلار بود که در مقایسه با موعد مشابه سال گذشته پنج درصد کاهش داشت.



برگزیدگان جشنواره «بانوی فرهنگ»

نخستین جشنواره بانوی فرهنگ به منظور بزرگداشت حضور زن فرهیخته در عرصه فرهنگ و هنر، با اعلام برگزیدگان در عرصه داستان و شعر، صبح امروز در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار شد.
به گزارش ایسنا، محمدحسین صفار هرندی در این مراسم با اشاره به حضور زن فرهیخته و آگاه در صحنه های پس از انقلاب اسلامی، یادآور شد: می توان حضور زنان را در صحنه های اجتماعی پیش از انقلاب با بعد از انقلاب مقایسه کرد و تفاوت محسوس آن را به عنوان فصلی شکوفا در تاریخ حضور زنان ایرانی احساس کرد. قبل از انقلاب، حضور زنان و میدان دهی به آن ها به صورت کاملا تصنعی و ریاکارانه بود و بیش تر به تعارفی شبیه بود، که از طرف مدیران به بانوان ما پیش کش می شد.
همچنین سمیرا اصلان پور - مسوول امور بانوان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی - گزارشی را از روند برگزاری جشنواره برای حاضران ارایه داد و گفت: در این جشنواره در سه قسمت شعر، داستان و فیلم برگزیدگانی را خواهیم داشت، که منتخبان بخش فیلم آن در روزهای آینده اعلام خواهند شد.
سپس منیژه آرمین بیانیه هیات داوران بخش داستان را شامل: مریم یزدان پناه، سمیرا اصلان پور و منیژه آرمین برای حاضران خواند.
از میان 80 اثر در دو مرحله داوری، پنج اثر شامل: "آرام شب به خیر" اثر راضیه تجار، "لبخند مسیح" نوشته سارا عرفانی، "شهر سنگی" اثر زهرا پورقربان، "فصل خیال" اثر مهرنوش خرسندی و "نسترن در دربار ناصری" نجمه نعمتی به مرحله پایانی راه یافتند، که سه اثر "آرام شب به خیر" تجار، "لبخند مسیح" عرفانی و "شهر سنگی" پورقربان به عنوان برگزیدگان این جشنواره در بخش داستان معرفی شدند.
محبوبه زارعی نیز بیانیه هیات داورن را شامل: منصوره نیکوگفتار، سودابه امینی و محبوبه زارعی در قسمت شعر برای حاضران خواند. از میان "این قوم ناگهان" اثر سیمیندخت وحیدی، "به تمام زبان های دنیا خواب می بینیم" اثر شبنم آذر، "نقل های کوچک رنگی" سروده راضیه بهرامی، "دختر فروردین" اثر رویا ولی زاده، "تو مثل طعم نمک" سروده محمدحسین صفاریان، " عاشقانه های شرقی" سروده رضا اسماعیلی، "قطار روم خراسان" از ناصر حامدی و "مرده های حرفه ای" اثر علی محمد مودب، سه اثر "ناگهان این قوم" وحیدی، "به تمام زبان های دنیا خواب می بینیم" آذر و "مرده های حرفه یی" مودب به عنوان آثار برگزیده بخش شعر شناخته شدند.





پخش سریال (تا ثریا) بعد از (تا رهایی)

تولید مجموعه تلویزیونی (تا ثریا) به کارگردانی سیروس مقدم و تهیه کنندگی الهام غفوری که اوایل تابستان سال جاری در تهران کلید خورد پس از پایان تصویربرداری در لوکیشن هایی چون نیاوران، زعفرانیه، نظامآباد، بیمارستان، امامزاده قاسم، زندان، (سه راه آذری) و... به زودی در شیراز پیگیری می شود تا آخرین سکانس های این مجموعه تلویزیونی ضبط شود. این سریال طبق اعلا م روابط عمومی شبکه یک پس از پایان پخش سریال (تارهایی) از شبکه اول سیما روی آنتن می رود ساخت موسیقی این مجموعه تلویزیونی که توسط سعید فرهادی نوشته و همزمان توسط سیامک مهماندوست تدوین شده است توسط آریا عظیمی نژاد انجام می شود و مهرشاد ملکوتی کار صداگذاری را انجام می دهد. (تا ثریا) روایتگر قصه زنی است میانسال که در کشاکش زندگی موفقیت ها و شکست هایی را متحمل شده که حاصل آن در 30 قسمت به سفارش گروه فیلم و سریال شبکه اول سیما تولید شده است.
آزیتا حاجیان، همایون ارشادی، مهران احمدی، هومن سیدی، لیندا کیانی، الناز حبیبی، حسین مهری، ارسلا ن قاسمی، میرطاهر مظلومی، پوراندخت مهیمن، مریم بوبانی، مجید سعیدی، حمیدرضا هدایتی، علی صالحی، کامران ملکی، ملیحه نیکجومند، آتیه جاوید، فرحناز منافی ظاهر، نسرین نصرتی، صفا آقاجانی، ترلا ن پروانه، امیر حمیدزاده، ساغر زینتی، عباس شجاع، عباسعلی محمدی، سعید قره خانلو، نیلوفر یمینی، عرفان ابراهیمی، حشمت آرمیده و باران حاجی رضا و... در این مجموعه بازی دارند.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد