رها ماهرو

رها ماهرو

منتقد سینما و تلویزیون
رها ماهرو

رها ماهرو

منتقد سینما و تلویزیون

فیلم آخرین تیر انداز ساخته دان سیگل

آخرین تیر انداز
1976 آمریکا
The Shootist

Dir: Don Siegel


سال 1901 جان برنارد بوکس، معروف به «تیرانداز»، وارد شهر کارسن سیتی می شود و به سراغ دوست قدیمی اش دکتر هاستتلر می رود. اما دکتر خبر خوبی برای او ندارد و می گوید که «بوکس» به سرطان مبتلاست و چند هفته ی دیگر بیش تر زنده نمی ماند...




کارگردان
Don Siegel
نویسندگان
Glendon Swarthout
Miles Hood Swarthout
Scott Hale
عوامل دوبله
بازیگران
عوامل     نقش     دوبله
John Wayne     J.B. Books    
ایرج دوستدار
Lauren Bacall     Bond Rogers    
رفعت هاشم‌پور
Ron Howard     Gillom Rogers    
فریبرز دوستدار
James Stewart     Dr. Hostetler    
اکبر منانی
Richard Boone     Sweeney    
محمدرضا زندی
Hugh O'Brian     Pulford    
حسین معمارزاده
Bill McKinney     Cobb    
منوچهر والی‌زاده
Harry Morgan     Marshall Thibido    
منوچهر والی‌زاده
John Carradine     Beckum    
Sheree North     Serepta    
مهین برزوئی
Rick Lenz     Dobkins    
حسین معمارزاده
Scatman Crothers     Moses    
حسین معمارزاده
Gregg Palmer     Burly Man    
Alfred Dennis     Barber    
Dick Winslow     Streetcar Driver    
Melody Thomas Scott     Girl on Streetcar    
Kathleen O'Malley     School Teacher    
Johnny Crawford     Books' Victim in Flashback    
Chuck Dawson     Extra    
Duke Fishman     Barfly    
Christopher George     Books' Victim in Flashback    
Jonathan Goldsmith     Book's Victim    
Leo Gordon     Books' Victim in Flashback    
Charles G. Martin     Murray the Bartender    
Ricky Nelson     Books' Fellow Lawman in Flashback    
James Nolan     Gambler    
Henry Slate     Pulford Confidant    
Bob Steele     Books' Victim in Flashback    
Ralph Volkie     White-Haired Bartender    


جان وین اسطوره سینمای وسترن نیم قرن در قامت مردی ظاهر شد که پای اصول و عقایدش می‌ایستاد
قصه تیرانداز تنها
سینما و تلویزیون > سینمای‌ جهان - ترجمه - امیررضا نوری‌زاده:
در سال 1976 جان وین در حالی‌که ناامیدانه با بیماری سرطان دست وپنجه نرم می‌کرد، برای آخرین بار مقابل دوربین قرار گرفت و نتیجه این دوره سه ماهه، فیلمی به نام «تیرانداز» بود که نسخه کامل آن به تازگی در اختیار علاقه‌مندان سینما قرار گرفته است.

روزنامه دیلی تلگراف به این بهانه نگاهی به زندگی حرفه‌ای این هنرپیشه سینمای وسترن داشته است.

داستان فیلم تیرانداز دان سیگل که در سال 1976 اکران شد، ماجرای یک کابوی پیر بود که ماه‌های آخر زندگی‌اش را به خاطر ابتلا به سرطان سپری می‌کرد و البته هنرپیشه‌ای که نقش این قهرمان در شرف مرگ را ایفا می‌کرد، کسی به جز جان وین نبود که به‌خاطر پیشرفته بودن بیماری سرطانش در مقطعی فیلمبرداری متوقف شد. جان وین در سال 1967 به سرطان ریه مبتلا شد و ناچار شده بود یکی از ریه‌هایش را تقریبا از دست بدهد و بعد از آن با سرطان معده دست و پنجه نرم می‌کرد. اما او با تمامی اینها هنوز هم به جزئیات کار اهمیت فراوان می‌داد و در یکی از روزها با دان‌سیگل به‌شدت اختلاف پیدا کرد چرا که در یکی از صحنه‌ها قرار بود او حین تیراندازی، یکی از شخصیت‌های منفی را به قتل برساند. او سیگل را به تغییر فیلمنامه مجبور کرد چون اصرار داشت هرگز نمی‌تواند از پشت کسی را هدف گلوله قرار دهد و چنین کاری حتی در فیلم هم از نظر او غیرقابل توجیه بود و می‌توانست به چهره‌ای که از او در ذهن تماشاگران باقی می‌ماند، لطمه بزند.

از فوتبال تا سینما

نام اصلی او ماریون مریسون بود که درتیم یواس‌سی، فوتبال آمریکایی بازی می‌کرد اما چهره و فیزیک بدنی‌اش مورد توجه رائول والش قرار گرفت تا او را در فیلم وسترن «تعقیب بزرگ» در نقش ژنرال انقلاب آمریکا، آنتونی وین بازی دهد و پس از ایفای نقش در این فیلم گمنام استودیو فاکس، او نام جان وین را برای خودش انتخاب کرد. وین با جان فورد توانست جایگاهی در سینمای جهان دست و پا کند. فیلم «دلیجان» براساس داستانی از گی دوماپاسان، وسترنی به تمام معنا بود و رینگو کید قهرمان آن‌که وین نقشش را ایفا می‌کرد از ماندگارترین شخصیت‌های این ژانر بود؛ صحنه‌ای که شخصیت وین برای نخستین بار روی پرده ظاهر می‌شود و برای متوقف کردن دلیجان تیرهوایی شلیک می‌کند و بعد در کلوز آپی می‌گوید: «تو حتما به من و این وینچستر نیاز داری!» هنوز هم در ذهن اکثر علاقه‌مندان سینمای وسترن باقی است. رینگو الگویی برای جوانمردی و قهرمانی در سینمای وسترن شد و به اندازه‌ای اهمیت داشت که وین پس از بازی در بیش از 78فیلم در آن زمان ایفای نقش «رینگو کید »را بهترین بازی‌اش می‌دانست و دهه‌ها بعد همچنان بر سر این انتخابش بود.

فیلم دان سیگل با مونتاژ صحنه‌هایی از فیلم‌های قبلی قهرمان - رود سرخ (هاوارد هاکس 1948)، هوندو( جان فارو 1953)، ریو براوو و الدورادو (هاوکس 1959 و 1966) شروع می‌شود و ادای دینی آشکار به جان وین و شخصیتش، جی‌بی‌بروکس درفیلم تیرانداز است.

قهرمان اخلاق گرا

شاید سینماروهای جوان با شخصیت وین و فیلم‌های او آشنا نباشد اما قهرمان بازی‌های شخصیت‌های او در فیلم‌های فورد و هاوکس نقطه مقابل وسترن اسپاگتی‌های سرجیو لئونه و ضد‌وسترن‌های پکین پا بود. هر علاقه‌مند ژانر وسترن حتما یکی از فیلم‌های خوب وین را دیده و شخصیت او را در بین 10کاراکتر محبوب سینمایی‌اش قرار داده است؛ شخصیت‌هایی که دارای شجاعتی غیرقابل پیش‌بینی و ترحمی قابل توجه بودند. بهترین وسترن‌های وین توسط جان فورد کارگردانی شد اما این فیلم‌ها در آن سکانس ابتدایی تیرانداز جایی ندارند و به عقیده برخی از منتقدان این هاوکس بود که توان بازیگری را در وین کشف کرد و نشان داد او توانایی بازی کردن مقابل دوربین را هم دارد و صرفا هنرپیشه‌ای بی‌استعداد نیست. توماس دانسون، یکی از این منتقدان درباره او نوشت: اگر قرار باشد فیلم وسترنی ساخته شود و هنرپیشه مشهور دیگری درکنار وین باشد، دامنه خشونت و صحنه‌های اکشن برای او در فیلم کاملا محدود خواهد بود چون درکنار جان وین بازی می‌کند.

وسترن‌های متفاوت

با حضور در فیلم‌هایی از جمله «دختری با روبان زرد» یا «ریوگرانده» جان وین نقش شخصیت‌های جاافتاده و شجاعی را بازی ‌کرد که همیشه برای نجات حقوق طبقه متوسط تلاش می‌کنند اما در دهه 1950 لحن فیلم‌های وسترن تغییرکرد و رویکردی نوآر پیدا کرد. با وجود اینکه پیشگامان این سبک تازه جیمز استوارت (در فیلم‌های آنتونی مان) و راندولف اسکات (در فیلم‌های باد باتیچر) بودند اما وین همچنان جایگاه خودش را به‌عنوان یکی از هنرپیشگان مطرح ژانر وسترن حفظ کرد و بازی او در نقش ایتان ادواردز، قهرمان تنهای فیلم «جویندگان» جان فورد سال‌ها بعد الهام بخش مارتین اسکورسیزی برای فیلم «راننده تاکسی» بود. اما کار کردن با وین به مرور زمان مشکل‌تر می‌شد و او سعی می‌کرد تا در فیلم‌ها نفوذ خود را اعمال کرده و گاهی شرایط را به سود خودش تغییر دهد. در سال 1993 دان سیگل در زندگینامه‌اش نوشت که گاهی رفتار وین در سر صحنه واقعا غیرقابل تحمل بود و در دهه‌های 1960 و 1970 جان وین غرغرو مطرح می‌کرد که در وسترن‌های قدیمی شخصیت‌ها روی هم اسلحه می‌کشیدند تا یکدیگر را از سرراه بردارند اما در فیلم‌های جدیدتر خبری از اسلحه نبود و شخصیت‌ها با دیالوگ باید این‌کار را انجام می‌دادند. با این وجود اندروساریس، منتقد مشهور آمریکایی تأکید می‌کند آلامو (1960) و کلاه‌های سبز(1968)- 2فیلمی که خود وین کارگردانی کرده بود - پردیالوگ و کسل ‌کننده بودند.

خاطراتی از وین

کرک داگلاس در کتاب خاطراتش درمورد فیلم‌های مشترکش با وین می‌گوید: من با او 4فیلم بازی کردم ولی ترکیب ما از همان فیلم اول دردسر ساز شده بود چون دائما در پشت صحنه بحث‌های سیاسی می‌کردیم. او ستاره خوبی بود چون همیشه جان وین بود ولی صادقانه باید بگویم هنرپیشه خوبی نبود و در قالب نقش‌هایش نمی‌رفت بلکه نقش‌ها را با قالب او تنظیم می‌کردند!
هاوکس در یکی از گفت‌وگوهایش خاطر نشان کرده بود در فیلم ریوبراوو، جایی که دین مارتین دستیار نه چندان مسئولیت‌پذیر شخصیت وین است، وین برای بازی در فیلم مردد بود و هاوکس وظیفه کنترل دین مارتین را در سر صحنه به او سپرده بود.
در سال‌های آخر عمر جان وین اغلب نقش‌هایی را بازی می‌کرد که بر ستاره بودنش به نوعی تأکید می‌کردند و بیشتر فیلم‌هایی سرگرم‌کننده بودند.

تیرانداز هم براساس رمانی از گلندن سوارتوت ساخته شد و از این قاعده مستثنی نبود و البته هنرپیشگان مکمل مشهوری در آن حضورداشتند که از جمله آنها لورن باکال، ران هاوارد جوان، ریچارد بون (از دیگر اسطوره‌های سینمای وسترن) و از همه مهم‌تر جیمز استوارت در نقش دکتر کارسون سیتی بودند. استوارت درسال 1962 در فیلم «مردی که لیبرتی والانس را کشت» با جان وین همبازی شده بود. ران هاوارد سال‌ها بعد گفت که بهترین توصیه برای بازیگری را از جان وین شنیده است: آرام حرف بزن، شمرده حرف بزن و اصلا زیاد حرف نزن!

دیلی تلگراف-10 اکتبر




فیلم پذیرایی ساده

داستان فیلم پذیرایی ساده

پذیرایی ساده

فیلم سینمایی کنترل زمان بازیگران

بازیگران فیلم سینمایی کنترل زمان

بازیگران فیلم افسانه 2 فوریه

سباستین بال سارنینگ

فیلم سینمایی ارواح سیاه . فیلم کنترل زمان . مجید صالحی در نقش ولی قرچوله

مایکل لاندون

فیلم بخشایش

دو برادر فیلم توماس وینتربرگ

فیلم دوبرادر محصول دانمارک

فیلم سفر به واشنگتن

فیلم زندگی، دروغ، فوتبال ساخته لوکا لوکا لوچینی

زندگی، دروغ، فوتبال
2008 ایتالیا

Amore, bugie & calcetto


«زندگی، دروغ، فوتبال»
فیلم سینمایی «زندگی، دروغ، فوتبال» به کارگردانی لوکا لوچینی

این فیلم داستان هفت مرد در شرایط کاری و خانوادگی است که با شرکت در بازی‌های فوتبال، کنار یکدیگر جمع می‌شوند و این مسابقات، عامل اصلی صمیمیت و دوستی آنهاست. عده‌ای از آنها با هم در کارخانه‌ای کار می‌کنند و تعدادی دیگر وکیل و روزنامه‌نگار و دانشجو هستند.رئیس کارخانه که از همسرش جدا شده دچار مشکلات قلبی شده؛ زیرا هم در محیط کار فشار عصبی زیادی دارد و هم به خاطر بازی‌ها قرص‌های انرژی‌زا مصرف می‌کند. رفتن او به بیمارستان باعث مواجه شدن او با همسر قبلی‌اش می‌شود و در نهایت دوباره با هم ازدواج می‌کنند.
جورجیو باسیلی، گیسپی باتیستون، کلودید بیسیو و اندرا بوسکا در فیلم سینمایی «زندگی، دروغ، فوتبال» محصول سال 2008ایتالیا در ژانر کمدی بازی کرده‌اند.



زندگی، دروغ، فوتبال
Amore, bugie e calcetto
فیلم محصول سال ۱۳۸۷
93% این فیلم را پسندیدند
تاریخ اکران اولیه: ۲۰۰۸
کارگردان: Luca Lucini
آهنگ‌ساز: Giuliano Taviani
ژانر: فیلم کمدی
فیلم‌نامه: Luca Lucini، Fabio Bonifacci
بازیگران
Claudio Bisio
Claudia Pandolfi
Filippo Nigro
    ژانر: کمدی
    مدت: ۵۳' دقیقه

خلاصه این برنامه : این فیلم داستان ۷ مرد در شرایط کاری و خانوادگی مختلف است که با شرکت در بازی‌های فوتسال، کنار یکدیگر جمع می‌شوند و این مسابقات، عامل اصلی صمیمیت و دوستی آنها شده است.


بازیگران سینمایی سوز شمالی

فیلم سینمایی رودرروی مرگ

خلاصه فیلم پس کوچه های شمرون

دانلود فیلم ابستگاه مرکزی

دانلود فیلم ابدو یکروز

سال تولید فیلم سینمایی فیروزه سیاه

فیلم سینمایی فیروزه سیاه . فیلم ماجرای ردوود . جاستین چتوین . ظهر شانگهای خلاصه داستان . داستان فیلم خوب بد جلف

خانم اینگلز سریال خانه کوچک

ماجرای ردوود

دانلود فیلم دنیای بدون دزد

ماجرای فیلم پذیرایی ساده ، نام بازیگران فیلم شمال و جنوب

 

نقدی بر فیلم سینمایی AWOL-72 2015

فیلم سینمایی AWOL-72 2015 به کارگردانی کریستین سسما و با بازی : لوک گاس ، هدر روپ ، رزا ، لوئیس مندیلور و ...

فیلمی در ژانر حادثه ایی جنایی بود که همانند فیلم های جیمز باند حول محور یک ستاره بنام (کنراد میلر) می گشت . موضوع این فیلم مانند هزاران فیلم دوران جنگ سرد به رقابت اطلاعاتی میان آمریکا و روسیه می پردازد و در این بین شاهد صحنه های خارق العاده از درگیری ها و تیراندازیهای ممتد و پیگیر هستیم .

https://www.picclickimg.com/d/w1600/pict/273444553965_/Awol-72-Luke-Goss-RZA-REGION.jpg


 AWOL 72 Luke Goss badass

http://www.road-rash.co.uk/wp-content/uploads/2015/09/AWOL-72-RZA.jpg

http://www.road-rash.co.uk/wp-content/uploads/2015/09/AWOL-72-banner.jpg


اینگونه فیلم ها مخاطب را 100 دقیقه دنبال خود می کشند سرگرم کننده هستند و برای وقت گذرانی جالب هستند اما نمی شود از درون آن چیزی آموخت به نکته تازه ایی رسید . آنچه می بینیم تصاویر غلو شده از یک آرتیست است که به اسلحه های مدرن گوناگون آشنایی دارد نامیرا است و جوانمردانه همه را نجات می دهد و در نهایت هم در کنار ساحل دریا با معشوقه اش نوشیدنی ! می نوشد . این همه بار معنایی همه اینگونه فیلمها هست در تمام این فیلمها یک میکرو رم اطلاعاتی هم هست که با رد و بدل آن همه چیز به ناگهان فرو کش می کند و شاهد لبخند رضایتمندانه آرتیست فیلم هستیم .


مریم کاظمی و سعید اسدی بازداشت شدند

مریم کاظمی، کارگردان  «رویای شب تابستان»  و سعید اسدی مدیر تئاتر شهر بازداشت شدند

http://khabaredagh.ir/files/fa/news/1397/6/19/344675_803.jpg

اداره کل هنرهای نمایشی با انتشار اطلاعیه‌ای ضمن عذرخواهی بابت بازداشت دو هنرمند تئاتر، خبر داد که این دو امروز 19 شهریور، آزاد نخواهند شد.


به نقل از اداره کل هنرهای نمایشی، این اداره کل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره بازداشت دو هنرمند تئاتر اطلاعیه‌ای را صادر کرد.

 متن اطلاعیه به این شرح است:

«ضمن ابراز خرسندی از حل موضوع، لازم است از جامعه هنری، به ویژه هنرمندان تئاتر ایران به خاطر اتفاق ناخوشایند بازداشت دو هنرمند این عرصه عذرخواهی کنیم. احترام به قانون لازمه و نشانه هر جامعه تکامل یافته است. بهتر این است که همه ما این مهم را مد نظر داشته باشیم.

از سوی دیگر باید توجه داشت که نوع مواجهه با حوزه فرهنگ و هنر و اهالی آن بدلیل ظرافت‌ها و پیچیدگی و چند بعدی بودن آن باید متفاوت از سایر حوزه‌ها باشد. چه اینکه هنرمندان همواره مسئولانه در مسیر پیشرفت و تعالی کشور گام برداشته‌اند، از این رو حفظ حرمت اهل هنر و صیانت از حقوق هنرمندان بویژه اصحاب هنر نمایش همواره مدنظر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بوده و بر آن تاکید داشته و خواهد داشت.

 در پایان ضمن دلجویی مجدد از خانواده نجیب تئاتر، شایان ذکر است پیگیری مجدانه وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در سکوت و به دور از هیاهو، در حل سریع موضوع موثر بود.

همچنین به اطلاع می‌رساند که روند اداری و مراحل قانونی آزاد شدن این دو هنرمند تئاتر، در دو روز گذشته طی شده و صبح فردا به نتیجه خواهد رسید.»

در پی حکم قضایی مبنی‌بر توقیف نمایش «رویای شب تابستان» به کارگردانی مریم کاظمی، کارگردان این نمایش و سعید اسدی مدیر تئاتر شهر بازداشت شدند.

 ماجرا به تیزری برمی‌گردد که در شبکه‌های مجازی از نمایش پخش شده است و گفته می‌شود این تیزر با تایید مرکز هنرهای نمایشی نبوده است.

فیلم سینمایی شوالیه و روز Knight and Day 2010

رها ماهرو : امروز درباره فیلمی صحبت می کنم که پر از حادثه و حرکت است اما باور پذیری آن محل تردید دارد.

فیلم سینمایی  شوالیه و روز Knight and Day 2010  فیلمی به کارگردانی جیمز منگولد محصول سال ۲۰۱۰ امریکا است که از بازیگران اصلی آن می‌توان به تام کروز، کامرون دیاز ، پیتر سارسگارد، جوردی مویا ، ویولا دیویس، پل دانو ، ویولا دیویس، پل دانو ، مارک بلوکاس، مگی گریس ، ریچ مانلی ، داله دای ، سلیا وستون ، گل گدوت ، فالک هنچل و جک اوکانل اشاره کرد.

http://salamdl.info/wp-content/uploads/2016/06/Knight-and-Day-2010-2.jpg


تام کروز و کامرون دیاز از روزهای اوج جوانی خود فاصله گرفته اند حال آنکه کوشش می کنند نقش جوانان 18 ساله را بازی کنند . چین و چروک صورت هر دو بازیگر نگذاشت با فیلم ارتباط درستی برقرار کنم . جلوه های ویژه فیلم و فیلمبرداری آن فوق العاده بود اما فیلمنامه دچار ضعفهای وحشتناکی بود . فقط باید می نشستیم و به خود می باوراندیم که داستان این فیلم حقیقت دارد !

اصغر فرهادی چرا این بار اسپانیا را انتخاب کرد

فرهادی گفت: از اینکه فیلم‌هایم حالتی شبیه ویکی‌پدیای شرایط ایران پیدا کرده بودند، کمی خسته شده بودم. ترجیح می‌دهم فیلم‌های مرا با ارزش‌های هنری ذاتی‌شان تحلیل کنند نه به خاطر چیزهایی که می‌توانند درباره برخی موقعیت‌های خاص کشورم بگویند.

پس از ویتوریو دسیکا و فدریکو فلینی که هر کدام چهار جایزه اسکار برده‌اند و اینگمار برگمن که سه مجسمه طلایی در گنجینه جوایز و افتخارهای خود دارد، سه فیلمساز با دو اسکار قرار گرفته‌اند؛ آکیرا کوروساوای ژاپنی، رنه کلمان فرانسوی و اصغر فرهادی از ایران.

دو اسکار فرهادی در فاصله پنج سال به دست آمد؛ اولی در 2012 با «جدایی نادر از سیمین» و دومی هم همین دو سال پیش با «فروشنده».

هر چند اسکار چندان جنبه رقابتی ندارد اما فیلمساز ایرانی می‌تواند به قرار گرفتن در رتبه‌ای بالاتر از لوییس بونوئل و فرانسوا تروفو افتخار کند. او امسال می‌توانست به اسکار سوم هم البته به نمایندگی از اسپانیا بیندیشد که رقابت را با «همه می‌دانند» به «قهرمانان» واگذار کرد.

برنده خرس‌های طلایی و نقره‌ای جشنواره برلین چند سال پیش «گذشته» را در فرانسه ساخت اما «همه می‌دانند» تجربه اول او در تولید فیلمی به زبانی جز فارسی با گروه بازیگران و عوامل خارجی است؛ آن هم با حضور ستاره‌هایی چون خاویر باردم و پنه‌لوپه کروز.

فیلم گاهی به سینمای کلود شابرول تنه می‌زند و ساختار روایی‌اش شبیه داستان‌های جنایی آگاتا کریستی است، به گونه‌ای که همه شخصیت‌هایش انگیزه‌های لازم را برای دست زدن به شیطانی‌ترین کارها دارند.

«همه می‌دانند» مانند چند فیلم اخیر فرهادی در بخش مسابقه جشنواره کن رونمایی شد و با اینکه برخلاف «گذشته» و «فروشنده» نصیبی از جوایز نبرد اما با افتخار در افتتاحیه یکی از معتبرترین رویدادهای سینمایی دنیا روی پرده رفت. این گفتگو بهار امسال در حاشیه جشنواره کن در فرانسه انجام شده و فیلمساز ایرانی در آن از تجربه‌های خود در ایران و دیگر نقاط دنیا به خبرنگار لاناسیون گفته است.

سینمای شما همواره به موقعیت‌های اجتماعی سیاسی در ایران پیوند خورده است. چه شد که جستجوها و علاقه‌هایتان را در داستانی در اسپانیا یافتید؟

از اینکه فیلم‌هایم حالتی شبیه ویکی‌پدیای شرایط ایران پیدا کرده بودند، کمی خسته شده بودم. ترجیح می‌دهم فیلم‌های مرا با ارزش‌های هنری ذاتی‌شان تحلیل کنند نه به خاطر چیزهایی که می‌توانند درباره برخی موقعیت‌های خاص کشورم بگویند. یک فیلمساز یا هر هنرمند از اعماق وجودش خلق می‌کند و هرگز از پیگیری علاقه‌ها و رویاهایش برای ساختن دنیای خود دست نمی‌کشد. از اینکه بگویند مساله‌های فیلم‌هایم شبیه هم هستند ناراحت نمی‌شوم. احساس محدود شدن ندارم و تلاش نمی‌کنم فرار کنم. نمی‌خواهم برای ثابت کردن خودم و اینکه می‌توانم، به ژانرهای مختلف سرک بکشم.

معمولا با مشکل ممیزی هم مواجه نبوده‌اید که بگوییم رفتن به اسپانیا راهی برای گریز از محدودیت‌ها بوده است...

فیلم ساختن در ایران به معنی احترام گذاشتن به قوانین و پذیرفتن محدویت‌های خاص است، به ویژه اگر قرار باشد با مسائل حساس اجتماعی سر و کار داشته باشی. با تغییر مکان و پروژه، آن محدودیت‌های پیشین ناپدید می‌شوند و تو همزمان با تطبیق دادن خودت با شیوه خاص یک مکان و تازه، با محدودیت‌های تازه مواجه می‌شوی. اینجا می‌کوشی میان جایی که آمده‌ای و سرزمین خودت ارتباط برقرار کنی، چرا که ورای برخی ویژگی‌های منحصر به فرد، چالش‌هایی وجود دارد که در همه جای دنیا یکسان است.

چطور با بازیگران‌تان سر صحنه ارتباط برقرار می‌کردید؟

مثل این گفتگو با مترجم (می‌خندد). من می‌توانم با گروه فنی پروژه به زبان انگلیسی حرف بزنم اما با بازیگران هرگز. اینجا خطر سوءبرداشت وجود دارد، چون تعامل با بازیگران مستلزم دانستن انبوه ظرافت‌ها و تفاوت‌های ریز است. با حضور پنه‌لوپه و خاویر، تصمیم گرفتیم با مترجم کار کنیم و از همان ابتدا به این تصمیم احترام گذاشتیم.

و چرا این بار اسپانیا را انتخاب کردید؟

در حرفه من موضوع انتخاب مطرح نیست. اتفاقی بود که افتاد. ایده این داستان 15 سال پیش به ذهنم رسید. در جنوب اسپانیا به چیزی برخوردم که آن لحظه به نظرم جالب آمد. آن درگیری در ذهن من گسترش یافت تا اینکه ساختارش به شکل یک فیلمنامه درآمد.

در «همه می‌دانند» رنگ، موسیقی و احساس بسیار پررنگ‌تر از فیلم‌های پیشین شماست.

بله. این چیزهایی که گفتید تصویر من از اسپانیا از دوران کودکی است. شاید بسیار تصویری و رویایی به نظر برسند اما من دوست داشتم با آنها بازی کنم. فرهنگ‌هایی هستند مثل اسپانیایی و هندی که رایحه‌هایی ویژه برای ایرانی‌ها و من دارند. سینمای من اساسا بسیار بسته و خفه است و این‌بار دوست داشتم بیرون بروم و بزنم به دل طبیعت.

اما اینجا هم همان درگیری‌های روان‌شناسانه و مضامین اخلاقی به چشم می‌خورد.

بله. شخصیت‌هایی که وارد بحران‌های عمیق می‌شوند و باید شورش کنند، تصمیم می‌گیرند و با آسیب‌ها و رازهای گذشته روبه‌رو می‌شوند. درگیری‌های من بازگردنده و اگر بخواهید تکراری هستند اما همیشه از زاویه‌های متفاوت به آنها پرداخته‌ام. ضمن اینکه در اسپانیا و ایران مفهوم خانواده و یک نهاد کوچک در جامعه بسیار قوی است.

و یک پرسش تکراری دیگر درباره طبقه اجتماعی است.

میل به قضاوت کردن دیگران از سوی جامعه یا مذهب به روشنی گذشته نیست اما غالبا ضمیر ناخودآگاه همچنان به کار قضاوت دیگران ادامه می‌دهد. این مساله نه به شدت گذشته اما همچنان وجود دارد.

می‌خواهید به فیلم ساختن در خارج ادامه بدهید یا به ایران بازمی‌گردید؟

نمی‌خواهم وارد فرآیند ساختن یک فیلم در ایران و یک فیلم در خارج شوم. از سوی دیگر، به گشتن دور دنیا مثل وودی آلن هم علاقه ندارم. آنچه می‌دانم اینکه به احتمال زیاد فیلم بعدی‌ام در ایران مقابل دوربین می‌رود. برای من بسیار مهم و بهتر بگویم حیاتی است که نه تنها در ایران فیلم بسازم، بلکه آنها را در ایران به نمایش بگذارم. از آنجا که پیشینه همه ما یکی است، واکنش تماشاگران بسیار به احساس من نزدیک است. تجربه کار کردن در فرهنگ‌ها و زبان‌های مختلف را دوست دارم اما جوهره و ذات من همیشه ایرانی می‌ماند.

فرهادی درباره ریکاردو دارین

همه ما سر صحنه عاشقش بودیم؛‌ یک بازیگر بزرگ که نه‌تنها مراقب بود بهترین بازی‌اش را در هر صحنه ارائه بدهد، بلکه نگران دیگران هم بود و می‌خواست مطمئن شود همه چیز خوب پیش می‌رود. وقتی در حال آماده‌سازی پروژه بودم، کلی فیلم آرژانتینی دیدم و از دیدن این همه کارگردان شگفت‌انگیز و بازیگر قوی لذت بردم. به نظرم ریکاردو یکی از بهترین‌های سینمای آرژانتین است. «قصه‌های وحشی» دامیان زیفرون از بهترین فیلم‌هایی بود که با بازی دارین دیدم.