رها ماهرو

رها ماهرو

منتقد سینما و تلویزیون
رها ماهرو

رها ماهرو

منتقد سینما و تلویزیون

فیلم زندانیان ساخته دنیس ویلنیو

زندانیان
2013 آمریکا
Prisoners

Dir:Denis Villeneuve


زندانیان
فیلم محصول سال 2013
زندانیان فیلم آمریکایی محصول سال ۲۰۱۳ به کارگردانی دنیس ویلنیو و تهیه شده در شرکت برادران وارنر است. دراین فیلم بازیگرانی چون هیو جکمن، جیک جیلنهال، ماریا بیلو، ترنس هاوارد، ملیسا لئو به ایفای نقش پرداختند.
تاریخ اکران: ۱۸ سپتامبر ۲۰۱۳ م. (بلگراد)
کارگردان: دنی ویلنو
مدت زمان فیلم: ۲ ساعت ۳۳ دقیقه
آهنگ‌ساز: یوهان یوهانسون
فیلم‌بردار: راجر دیکینس
بازیگران
جیک جیلنهال
هیو جکمن
پل دانو
ملیسا لیو
unununununununununununununununununununun
 نامزد ۱ جایزه اسکار و برنده و نامزد ۱۷ جایزه بین المللی دیگر

دانلود فیلم زندانیان 2013 با لینک مستقیم - دانلود با لینک مستقیم رایگان - فیلم زندانیان 2013 با لینک مستقیم تماشای این فیلم به افراد زیر ۱۷ سال توصیه نمی شود

ژانر : جنایی ، درام ، هیجان انگیز

تاریخ اکران :20 September 2013

زبان : دوبله فارسی

فرمت : MKV

اامتیاز : 8.1/10

کیفیت : Bluray 720p – عالی

کارگردان : Denis Villeneuve

بازیگران : Hugh Jackman, Jake Gyllenhaal, Viola Davis

خلاصه داستان : کلر دوور نجاریست بسیار مذهبی. در مراسم روز شکرگزاری او به همراه خانواده به خانه همسایه خود می‌رود اما در همین حین، دختر وی و دختر صاحب خانه ناگهان ناپدید می‌شوند. بعد از ناپدید شدن دختر کلر دوور و دوستش، کارگاه لوکی مسئول تحقیق در این پرونده می‌شود. اما این پدر ناامید چه مقدار می‌تواند در حفاظت از خانواده خود موفق باشد و …

Summary of Prisoners 2013 : When Keller Dover's daughter and her friend go missing, he takes matters into his own hands as the police pursue multiple leads and the pressure mounts. But just how far will this desperate father go to protect his family ?
http://image.hastidownload.org/ali/film/Prisoners-2013.jpg
زندانیان (فیلم ۲۰۱۳)

کارگردان     دنیس ویلنیو
تهیه‌کننده     برادریک جانسون
کیرا دیویس
اندرو کوزو
آدام کولبرنر
نویسنده     آرون گزیکووسکی
بازیگران     هیو جکمن
جیک جیلنهال
ویولا دیویس
ماریا بیلو
ترنس هاوارد
ملیسا لئو
پل دانو
موسیقی     جوان جوانسون
فیلم‌برداری     راجر دیکینس
تدوین     جول کوکس
گری راش
شرکت
تولید
   
آلکن اینترتینمنت
توزیع‌کننده     برادران وارنر (آمریکا/بین‌الملل)
پارامونت پیکچرز (بریتانیا)
تاریخ‌های انتشار
   

    ۳۰ اوت ۲۰۱۳

مدت زمان
    ۱۵۳ دقیقه
کشور     ایالات متحده
زبان     انگلیسی
هزینهٔ فیلم     ۴۶ میلیون دلار
فروش گیشه     ۱۲۲ میلیون دلار

زندانیان (به انگلیسی: Prisoners) فیلم آمریکایی محصول سال ۲۰۱۳ به کارگردانی دنیس ویلنیو و تهیه شده در شرکت برادران وارنر است. دراین فیلم بازیگرانی چون هیو جکمن، جیک جیلنهال، ماریا بیلو، ترنس هاوارد، ملیسا لئو به ایفای نقش پرداختند.[۱] داستان فیلم در خصوص گم شدن دو کودک در پنسیلوانیا و تحقیق برای یافتن آنهاست. فیلم نامزد جایزه اسکار بهترین فیلمبرداری شد.

خلاصه داستان

کلر دوور نجاریست بسیار مذهبی. در مراسم روز شکرگزاری او به همراه خانواده به خانه همسایه خود فرانکلین و نانسی بریچ مرود اما در همین حین، دختر وی و دختر صاحب خانه ناگهان ناپدید می‌شوند.

کاراگاه دیوید لوکی راننده یک ماشین مظنون الکس جونز، که ضریب هوشی وی به اندازی یک کودک ده ساله است را بازداشت میکند و از او بازجویی میکند. اما چیزی پیدا نمیکند. جونز آزاد میشود و دوور در حالی که و آزاد میشود به او حمله میکند و جونز به او زمزمه کنان میگوید: تا وقتی پیششون بودم گریه نمیکردند. دوور جونز را میدزد و او را در یک خانه متروکه زندانی میکند، او را به همراه فرانکلین که بی میل به انجام این کار است برای چند روز شکنجه میکنند اما چیزی گیرشان نمی آید.

در ادامه، لوکی یک جسد در زیرزمین روحانی پاتریک دون پیدا میکند. کشیش اذعان میکند که او آن مرد را کشته به این دلیل که وی اعتراف کرده که جنگی علیه خدا به را انداخته و افتخار میکرد که شانزده کودک را کشته.

در شب زنده داری شمع ها برای دختره ها لوکی فردی کلاهدار را میبیند که مشکوک رفتار میکند، و وقتی متوجه لوکی میشود فرار میکند. مرد وارد خانه دو دختر گمشده میشود. یک فروشنده مغازه وی را تشخیص میدهد و گزارش خرید لباس های بچه را میدهد. مرد با نام باب تیلور در خانه اش بازداشت میشود در حالی دیوار های خانه اش پوشیده از مارپیچ است. لوکی جعبه هایی پر از کتاب مارپیچ، مار زنده و لباس خونی بچگونه پیدا میکند و همینطور لباس هایی که به دخترها تعلق دارد. تیلور به سرقت اعتراف میکند؛ اما به دون آشکار کردن اطلاعات بیشتر خودش را میشکد. پلیش نتیجه گیری میکند که تیلو هیچ ربطی به قضیا نداشته، و خیال‌پرداز بوده؛ او لباس دختر ها را از خانشان دزدیده و با خون خوک برای بازسازی قضیه، لباس ها را خونی کرده.

دوور به شکنجه کردن جونز ادامه میدهد، کسی که الکس بودن را انکار میکند و ادعا میکند از مارپیچ فرار کرده است. دوور خاله جونز، هالی را ملاقات میکند، کسی که میگوید او و همسرش خیلی مذهبی بودند تا وقتی که پسرشان به خاطر سرطان مرد.

جوی بریچ تخدیر اما زنده پیدا میشود. دوور برای به دست آوردن اطلاعات در بیمارستان وی را ملاقات میکند. خاطرات او مغشوش شده؛ و من من کنان میگوید"تو آنجا بودی"، که وی را مظنون میکند. دوور متوجه میشود که جوی او را در خانه جونز دیده است و سپس از دست پلیس فرار میکند. لوکی به دنبال دوور در ساختمانی میرود که او را قبلاً دیده و الکس رایدا میکند.

دوور به خانه جونز برای به دست آوردن اطلاعات میرود، اما هالی به طرف او تفنگ میگیرد. هالی برای او تعریف میکند که او و همسرش بعد از مرگ پسرشان برای جریان "جنگ با خدا" کودکان زیادی را دزدیدند. الکس اولین بچه ای بود که دزدیدند، در ادامه تیلور. هالی دوور را در حیاط خانه اش در یک گودال پنهانی زندانی میکند، جایی که دوور سوت دخترش را پیدا میکند.

لوکی به خانه هالی میرود که به وی بگوید که الکس را پیداکرده اند. او در خانه یک عکس از شوهر هالی را پیدا میکند که در آن گردنبدی با علامت مارپیچ که مانند همان جسد که در خانه کشیش پیدا کردند است. لوکی هالی و آنا را پیدا میکند و به هم تیرادازی میکنند. لوکی زخمی میشود و هالی هم میمیرد. لوکی سراسیمه آنا را به بیمارستان، پیش مادرش میرساند. در آخر در حالی که آخرین تحقیقات در خانه هالی انجام میشود و همه در حال رفتن هستند لوکی صدای سوت دوور را میشنود.
بازیگران

    هیو جکمن به عنوان کلر دوور
    جیک جیلنهال به عنوان دیوید لوکی
    ماریا بیلو به عنوان گریس دوور
    ترنس هاوارد به عنوان فرانکلین بریچ
    ملیسا لئو به عنوان هالی جونز
    پل دانو به عنوان الکس جونز
    ویولا دیویس به عنوان نانسی بریچ

پذیرش
گیشه

زندانیان در تلوراید فیلم فستیوال به نمایش درامد، و در ۲۰ سپتامبر ۲۰۱۳ در آمریکا و کانادا اکران شد. فیلم در ۳.۲۶۰ سینما در ۲۰سپتامبر اکران شد و ۲۰.۸۱۷.۰۵۳ میلیون دلار در هفته اول فروخت، به طور متوسط ۶.۳۸۶ دلار در هر سینما و جایگاه اول در باکس آفیس. بعد از ۷۷ رزو فیلم اکرانش را با ۶۱.۰۰۲.۳۰۲ در آمریکا و در جهان با ۶۱.۱۲۴.۳۸۵ میلیون دلار به طور کل ۱۱۲.۱۲۶.۶۸۷ با بودجه ۴۶ میلیون دلاری به کار خود پایان داد.



 رها ماهرو : خوانندگان گرامی ، لطفا نظر و نقدتان را راجع به فیلم زندانیان ساخته دنیس ویلنیو برای ما بنویسید و بفرستید.




نقدها


زندانیان به طور کل نقد های مثبتی را دریافت کرد. فیلم در سایت راتن تومیتوز از ۲۲۳ نقد نمره ۸۲%، و رتبه ۷.۳ از ۱۰ را گرفت. منتقدان سایت به طور کل معتقد بودن که: زندانیان دارای یک پیچیدگی احساسی و حس ترس که باعث میشود، فیلم جذاب(و نگران کننده) شود. در متاکریتیک یک خبرخوان نقد دیگر فیلم ۷۴ از ۱۰۰ براساس ۴۶ نقد، که به معنی نقد های به طور کلی مطلوب.

کریستوفر ار از آتلانتیک نوشت:اکتشاف اخلاقی و یا بهره برداری؟ در آخر، من پایین آمدم: کار توسط جکمن، جیلنهال و مخصوصاً ویلنیو تمام شد.
unununununununununununununununununununun


Prisoners (زندانیان)
    ----20 سپتامبر 2013---جنایی،درام،هیجان انگیز---153 دقیقه R

کارگردان : Denis Villeneuve

نویسنده : Aaron Guzikowski

بازیگران : Hugh Jackman,Jake Gyllenhaal,Viola Davis

خلاصه داستان : بعد از ناپدید شدن دختر کلر دووِر و دوستش،او به عنوان یک پلیس ماجرا را پیگیری می کند.اما این پدر ناامید چه مقدار می تواند در حفاظت از خانواده خود موفق باشد و ...


منتقد:جیمز برادینلی-امتیاز 8.8 از 10 (3.5 از 4)

داستان های کاراگاهی به ندرت عرصه مناسبی برای فیلم های هالیوودی هستند.تبدیل یک داستان معمایی متوسط به فیلم،خواه داستانی ساده تر از آثار آگاتا کریستی باشد یا پیچیده تر از آن،به دلیل محدودیت های ساختاری فیلم کار بسیار دشواری است.در نتیجه وقتی چنین فیلمی ساخته می شود معمولا تشخیص فرد مجرم و سمت و سویی که داستان قرار است بگیرد زیاد مشکل نیست.مدت زمان فیلم و حفظ رمز آلودی شخصیت ها معمولا موانع دشواری ایجاد می کنند و فیلم های موفقی مثل "Prisoners/زندانیان" که هر از گاهی ساخته می شوند،استثنا هستند.موفقیت فیلم را می توان مرهون این دانست که فیلم چیزی بیش از سوژه همیشگی پیدا کردن مجرم را کند و کاو می کند.فیلم نامه آرن گوزیکاوسکی که توسط دنیس ویلنیوو کانادایی تبار کارگردانی شده به موضوع گناه،معصومیت و ناامیدی می پردازد.

http://www.naghdefarsi.com/media/kunena/attachments/1076/Prisoners2.jpgسال گذشته با اکران عمومی "Argo/آرگو" در اوایل اکتبر صحبت از آغار مسابقه اسکار به میان آمد و امسال این مسابقه دو هفته زودتر و با اکران "Prisoners/زندانیان" آغاز می شود.جدا از یک چهارم پایانی و فوق العاده فیلم،تصور این که "Prisoners/زندانیان" در میان نامزدهای اسکار بهترین فیلم قرار نگیرد کمی مشکل است.در گونه هیجان انگیز/معمایی این فیلم از اعتبار بالایی برخوردار است و می توان آن را از بهترین های این ژانر دانست.فیلم نامه هوشمندانه و اجرا بی عیب و نقص است و معدود کم و کاستی های موجود به چشم نمی آیند.از همه مهم تر این که فیلم دارای شخصیت خاص خود است و گرفتار آفت معمولی بودن که بسیاری از فیلم های این گونه را درگیر کرده نشده است.اگر چه به شخصه معمای فیلم را پیش از فاش شدنش حدس زدم اما تنها لحظاتی پیش از آن موفق به این کار شدم و کم پیش می آید فیلمی این چنین مرا تا لحظات آخر درگیر حدس زدن کند.

فیلم همان قدر که از نقطه نظر معمایی راضی کننده است ممکن است تماشایش برای برخی بینندگان مشکل باشد.موضوع فیلم،کودک ربایی و سوء استفاده و قتل احتمالی،ممکن است بعضی مخاطبان را ناراحت کند تا حدی که شاید نتوانند فیلم را تا انتها تماشا کنند.از نظر بصری خبری از صحنه های بد رفتاری با کودک در فیلم نیست اما اهمیتی که موضوع در خط روایی داستان دارد ممکن است آزار دهنده باشد."Prisoners/زندانیان" یکی از آن تجربه های شادی بخش نیست،بلکه فیلمی تاریک است و در قلمرویی پرسه می زند که افرادی مثل دیوید فینچر داستان هایشان را در آن می بافند و حضور جیک جیلنهال خواه نا خواه حسی شبیه فیلم "Zodiac/زودیاک" ایجاد می کند.

داستان فیلم به جز آغازش هیچ نکته ساده و سر راستی ندارد.دو خانواده همسایه در غرب پنسیلوانیا برای شام عید شکر گزاری دور هم جمع می شوند.خانواده دووِر به سرپرستی کلر (هیو جکمن)،پدر خانواده و گریس (ماریا بلو)،مادر خانواده به ملاقات خانواده برچ می روند در حالی که زوج فرانکلین (ترنس هاوارد) و نانسی برچ (ویولا دیویس) شام مفصلی ترتیب داده اند.بعد از صرف شام هم چنان که بزرگ ترها گرم صحبت و بچه ها مشغول تماشای تلویزیون هستند دو دختر نوجوان،آنا (ارین گراسیموویچ) و جوی (کایلا درو سیمنز) از خانه بیرون می روند و بر نمی گردند.در ابتدا هیچ یک متوجه نمی شوند اما بعد از جست و جویی در محله و پیدا نشدن دخترها،آن ها به پلیس اطلاع می دهند و کاراگاه لوکی،کاراگاهی تنها که در حل کردن پرونده ها تبحر دارد وارد ماجرا می شود.سر نخ های اولیه به مظنونی به نام الکس جونز (پل دانو) منتهی می شوند اما مشخص می شود که این فرد توانایی ذهنی انجام چنین آدم ربایی را ندارد.با این وجود مدارک همگی به دخالت او دلالت دارند و کلر که غم و اندوه بر او فائق شده تصمیم می گیرد که خود به جای پلیس از الکس اعتراف بگیرد.

قبلا مواردی شبیه این را دیده ایم،این که چگونه تلاش مردم عادی برای حل کردن جرایم منجر به اشتباه گرفتن فرد بی گناه می شود که نمونه بارز آن مستندهای "Paradise Lost/بهشت گم شده" هستند.بسته شدن پرونده همیشه نیازمند پیدا شدن مجرم است اما مشکل این است که گاهی هر قدر هم که شواهد ضد یک نفر باشد باز ممکن است آن فرد گناه کار نباشد و حقیقت در قطعات گم شده معما نهفته باشد.قانع کننده ترین دلیل بر ضد مجازات اعدام همین نکته است که شما نمی توانید کسی که به اشتباه اعدام شده را به زندگی برگردانید و این نکته به نوعی در فیلم "Prisoners/زندانیان" به چشم می خورد.


خط داستانی پر از سر نخ های به ظاهر بی ربط و سوال های بی پاسخ است.آیا الکس در آن برخورد چیزی در گوش کلر زمزمه کرد؟اگر این طور بود او چه گفت؟چه کسی در خانه نزدیک محل احتمالی ربوده شدن بچه ها زندگی می کند؟کشیش الکلی چه رازی را مخفی می کند؟چهره اسرار آمیز حاضر در مراسم کلیسا کیست؟اهمیت هزارتوها و مارها در چیست؟و نقش خدا و دین در تمام این مسائل چیست؟فیلم نامه گوزیکاوسکی تمام این ها را با ظرافت خاصی به هم پیوند می زند.مسائل فیلم در چهار چوب منطق قرار دارند و نکته غیر منطقی و بی هدفی در فیلم وجود ندارد.


بازیگران فیلم چشم گیر هستند.پنج تا از هفت بازیگر اصلی سابقه نامزدی اسکار دارند.(به جز ماریا بلو و پل دانو) با چنین بازیگرانی مطمئنا باید منتظر بازی هایی قوی بود،انتظاری که بیهوده هم نبوده است.در این میان به خصوص بازی هیو جکمن بسیار دیدنی است و او آن چنان عمقی به شخصیتش داده که در هیچ یک از نقش های قبلی او حتی در "Les Misérables/بینوایان" که بابتش نامزد اسکار شد سابقه نداشته است.جیک جیلنهال هنر بازیگری خود را به سطح جدیدی برده و نمونه کاراگاه خسته از دنیایی که او ترسیم کرده را تنها در فیلم های نوآر (فیلم نوآر (معادل فرانسوی فیلم سیاه) اصطلاحی است که توسط منتقدان فرانسوی ابداع شد تا بتوانند نوع خاصی از فیلم های آمریکایی را که دارای مشخصاتی مانند تیرگی،داشتن دید بد بینانه نسبت به همه چیز و ... بود را تعریف کنند) می شود دید.بلو،دانو،ویولا دیویس،ترنس هاوارد و ملیسا لیو همگی در نقش های مکمل حضوری موثر داشته اند.اگر اشکالی در فیلم باشد،که البته اشکال کوچکی هم هست،گریمی است که برای پیر کردن ملیسا لیو به کار رفته است.


http://www.naghdefarsi.com/media/kunena/attachments/1076/Prisoners8.jpg"Prisoners/زندانیان" تریلری برای بزرگ سالان است و تنها زمانی در سال که از این دست فیلم ها ارائه می شود همین زمان است.فیلم به حداقل ها قناعت نکرده،از پرسیدن سوال های سخت ترسی نداشته و از بررسی مسائل ناراحت کننده شانه خالی نکرده است.فیلم از برانگیختن احساسات بینندگان عبایی نداشته ولی به بازی دادن آن ها برای برانگیختن این احساسات متوسل نشده است و از همه مهم تر به نارضایتی که ممکن است پایان غیر قطعی فیلم ایجاد کند اهمیتی نداده است.دنیس ویلنیوو فیلمی را ساخته که می خواسته،فیلمی که بسیاری از اصول رایج هالیوود در راضی نگه داشتن عامه بینندگان را زیر پا می گذارد.فیلم های قوی معمولا ناراحت کننده هستند و "Prisoners/زندانیان" هم از این قاعده مستثنی نیست.

اختصاصی نقد فارسی

مترجم:رضا اسدی
unununununununununununununununununununun

نام فیلم     زندانیان
    کارگردان     دنیس ویلنیوو
کشور سازنده     آمریکا
    تهیه کننده     کیرا دیویس
سال تولید     ۲۰۱۳
    فیلم نامه     ارون گوزیکوفسکی
ژانر     رازآلود ، معمایی
    فیلم بردار     راجر ای دیکنز
زمان فیلم     153 دقیقه
    آهنگساز     یوهان یوهانسون
کمپانی     Alcon Entertainment
    تدوین گر     گری راچ
زبان فیلم     انگلیسی
    درجه نمایش     PG-13
    صدا بردار     ----
بودجه تولید     46 میلیون $
    فروش فیلم     118 میلیون$
    طراح صحنه     ----
افتخارات
   
بازیگران
-----    
هیو جکمن در نقش کلر داور
جک جلینهال در نقش کاراگاه لوکی
ویولا دیویس در نقش نانسی بیرچ
ماریا بلو در نقش گریس داور
ملیسا لئو در نقش
...


درباره داستان

دو کودک در ابتدای فیلم به طرز مشکوکی ناپدید میشوند دو کودکی در نزدیکی یک دیگر زندگی میکردند .. خانواده این دو کودک با درمیان گذاشتن این اتفاق با پلیس به دنبال دو کودک میگردند اما وقتی میبینند کاری از دستان پلیس برنمی آید خود برای پیدا کردن کودکان گمشده اشان دست به کار میشوند که دست مایه داستان معمایی فیلم را تشکیل میدهد...
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/fa/thumb/6/63/Prisoners2013Poster.jpg/220px-Prisoners2013Poster.jpg
درباره فیلم

فیلم زندانیان با بازی بازیگرانی همچون هیو جکمن.جیک جلینگهال.ویولا دیویس.ملیسا لئو و...... که اخیرا به عنوان بهترین تیم بازیگری امسال نیز معرفی شده اند....
فیلم شدیدا به فیلم های سیاه فینچری و آثاری همچون هفت و زودیاک شبیه هست همچنین می تونه خاطره فیلمی همچون رودخانه مرموز رو برای شما زنده کنه!!
این فیلم در حال حاظر در رده 234 بهترین فیلم ها قرار گرفته و امتیاز متای اون هم 74/100 شده....احتمالا میشه در فصل جوایز شانس هایی براش قائل شد...
فیلمنامه بزرگترین نقطه قوت این فیلم هست که تونسته تا لحظات آخر تعلیق رو ایجاد کنه!!
« زندانیان » اثری ارزشمند در ژانر " جنایی " محسوب می شود که حداقل باید چند بار آن را دید تا بتوان به لایه های مختلف فیلمنامه آن اشراف پیدا کرد. فیلمنامه ارزشمند آرون گازیکوفسکی تمامی المان های یک آثر جنایی از پرداخت شخصیت های داستان تا موشکافی معضل اجتماعی " انتقام گیری به سبک آمریکایی " که یک اعتراض آشکار به این نوع رفتار محسوب می شود را در خود دارد. پس برای هر سینما دوستی واجب هست که « زندانیان » را ببیند! با تشکر از دوست عزیزم (CaPiTaNo FuTuRo)
نماهائی از فیلم


این مطالب تحت کپی رایت سایت سینماسنتر منتشر شده است .
unununununununununununununununununununun
این فیلم معرکه است.
همه چیز این فیلم عالیه، از کارگردانی، از فیلمنامه، از داستان اصلی، از بازیگری، از فضای دلهره آور و تعلیقی که تا انتهای فیلم شاهد اون هستیم.
پدری که خودش رو مسئول مراقبت از فرزندش می دونه و حالا که فرزندش دزدیده شده، سردرگمه، دنبال پیدا کردن آدم رباست، دنبال انتقام گیریه. همسرش او رو شماتت می کنه و فکر می کنه که او باید اهمیت بیشتری به امنیت فرزندش می داد.
پلیسی رو می بینیم که همه جوره تحت فشاره به خاطر این پرونده، هم از سوی پدرِ دختر بچه و هم از سوی رئیسش. اون داره تلاش می کنه که بفهمه جریان چیه؟ اما دائماً مشکلات و موانع بیشتری جلوی راهش قرار می گیره. از طرفی دائماً باید با پدری فوق العاده توسط این اقدام عذاب دیده و خشمگینه رو به رو بشه که به تمام تصمیماتش ایراد می گیره. و از طرف دیگه رئیسی که نمی خواد قانون رو زیر پا بذاره و به همین دلیل دائماً با هم کشمکش دارن. حتی در مواجهه با مادر دختر بچه هم این حس بهش القا میشه که اون به خاطر این اتفاق شوکه شده و گفته هایی رو که مطرح می کنه اثرات توهم هایی هست که به سراغش میاد.
به واقع در این مدت این فیلم یکی از بهترین آثاری بوده که دیدم.
در مورد هیو جکمن که اصلاً به نظرم نباید زیاد خودمون رو خسته کنیم. اون نشون داده که واقعاً بازیگر بزرگ و قدرتمندیه و در همه آثاری که قرار می گیره به خوبی می درخشه و بهترین بازیش رو ارائه میده و اینجا هم همینطوره. اون به خوبی نقش یک پدر درمانده و خشمگین پس از این اتفاق وحشتناکی که در زندگیش افتاده رو بازی می کنه و تقابلش با جیک جیلینهال که پلیس این فیلم هست خیلی عالیه.
از طرف دیگه اما به نظرم باید بیشتر به جلینهال بپردازیم. درسته که بازیگر خوبیه اما چند وقتی بود که بازیهای خوبش کم شده بود و دیگه اون طروات و شادابی خاصی که در شکل بازیکردنش بود رو نمی دیدیم. چیزی مثل اونچه که در کوهستان بروکبک شاهدش بودیم. اما اینجا نشون داد که اگر لازم باشه و کارگردان لایقی با نویسنده خوبی بالای سرش باشند می تونه دوباره بدرخشه.
در کل از هر منظر که نگاه کنیم فیلم "زندانیان" یک اثر تحسین شده است. و نکاتی از قبیل نکوهش انتقام گیری از مجرمان در جوامع غربی و مخصوصاً امریکا که در فیلمهای زیادی شاهد افزایش انتقام گیری زحم خورده از مسببین اتفاقات هست، خودش یکی از نکات جالب توجهه. یا اینکه بعضی وقتها چقدر قانون می تونه در برخی موارد دست و پا گیر عمل کنه. یا حتی اینکه روباط زناشویی و خانوادگی چطور می تونه تحت الشعاع چنین مسائلی به سرعت به سراشیبی رفته و حتی به سوی بن بست بره.
اینها تنها گوشه ای از نکاتی هستند که میشه در این فیلم مشاهده و درک کرد.

Wolverine
unununununununununununununununununununun
دامون قنبرزاده:

بازیگران: هیو جکمن ـ جیک جیلنهال ـ ویولا دیویس و …
کارگردان: دنیس ویلنوو


خلاصه ی داستان: دخترهای کوچک دو خانواده، در روز عید شکرگزاری ناپدید می شوند. کارآگاه لوکی، مسئول پیگری پرونده می شود و در حین جستجو، جوان عقب مانده ای را به عنوان مظنون دستگیر می کند اما بازجویی ها از این جوان کندذهن، به جایی نمی رسد و برخلاف هشدارهای پدرِ یکی از دخترهای گمشده، یعنی کِلِر دُوِر، مبنی بر اینکه پلیس ها مظنون را آزاد نکنند، او آزاد می شود. حالا، کِلِر، تصمیم می گیرد تا دیر نشده، خودش دست به کار بشود و از مظنون بازجویی کند …

یادداشت: فاجعه ی مرکزی داستان، آنقدر خفقان آور و قدرتمند است که بی گمان شوکه خواهیم شد و البته در این عکس العمل، علاوه بر درام قدرتمند خودِ داستان، بازی ها، به خصوص بازی برون گرا و قدرتمند هیو جکمن و بازی درون گرا با آن پرش های عصبی چشمِ جیک جیلنهال، موسیقی دلهره آور که مثل نوایی وهم گونه در اکثر صحنه ها حضور دارد و التهاب را بالاتر می برد و در کل دکوپاژ کارگردان و پرداخت او هم دخیل هستند.

گم شدن دخترهای دو خانواده، به عنوان هسته ی مرکزی درام، آغاز میخکوب کننده ای ست که بیننده را درگیر می کند. التهاب هر لحظه بیشتر می شود و همانطور که ذکرش رفت، پرداخت خوب کارگردان، که درام قدرتمند و غافلگیرکننده ی « آتش ها » Incendies را از او دیده بودیم، به همراه فیلم نامه ای که سیری خطی و جذاب دارد، موجب می شود همه چیز رنگ و بوی یک تریلر جنایی خفقان آور به خود بگیرد که فکر می کنیم احتمالاً ممکن است در مرکزیت آن با قاتلی روانی طرف باشیم که اخلاق و خصوصیات ترسناکِ مخصوص به خودش را دارد و قربانیانش را به شیوه ی خاص خوش سر به نیست می کند، که متوجهیم اینگونه داستان ها، چقدر می توانند مخوف باشند.

فیلم هیچ عجله ای در گسترش داستان خود ندارد همانطور که مدت زمان دو ساعت و نیمه اش هم صحت این ادعا را ثابت می کند. گسترش داستان، تا رسیدن به مراحل حساس ماجرا، جایی که کِلِر دُوِر، با دیدن عملکرد پلیس، خودش دست به کار می شود تا مظنونی را که فکر می کند به طور حتم قاتل است یا لااقل در این ماجرا دست دارد، دستگیر و زندانی کند، بسیار روند منظمی ست که جذاب و درگیرکننده هم هست: ما، هم آرزو می کنیم دخترهای ربوده شده زنده باشند، هم منتظریم تا قاتل احتمالی، همانی که گفتم می تواند موجبات یک تریلر جنایی خفقان آور را فراهم کند با شیوه ی قتل های منحصر به فردش و رفتارِ سردِ ترسناکش، دستگیر شود و هم اینکه، از خود می پرسیم قاتل کیست.

خطر لوث شدنِ داستان

اما مشکلِ کار از جایی آغاز می شود که در حال نزدیک شدن به سمت انتهای داستان هستیم؛ در یک چهارم پایانی ماجرا، با پیش کشیده شدن معماهای مختلف، مثل ماجرای مارپیچ ها، همه چیز روندی سریع و نامتمرکز به خود می گیرد. انگار که نویسنده تا یک جایی با آرامش جلو آمده و بعد ناگهان در یک چهارم پایانی داستان، معلوم نیست به چه علتی، چنان شتابی به ماجراها داده که هیچ تمرکزی روی اتفاقات صورت نمی گیرد. ناگهان با میزان زیادی از رویدادها و اِلِمان ها مواجه می شویم که در مربوط کردن آن ها به یکدیگر برای رسیدن به نتیجه دچار مشکل می شویم.

حجم بالای اتفاقات، که همگی در پایان داستان جمع شده اند، ریتم فیلم را دچار اختلال می کند و مهمتر از آن، علاوه بر اینکه موجب برخی گره گشایی های ساده انگارانه، مثل فرارِ بی دردسرِ یکی از دختربچه های ربوده شده از دست مجرم، می گردد، همچنین باعث می شود تا معمای فیلم گنگ و نامفهوم باقی بماند.

دقت کنید به ماجرای مارپیچ ها که ـ ظاهراً ـ کلید اصلی حل معماست اما آنقدر فشرده و کوتاه به آن پرداخته می شود که درباره ی ربطش با داستان اصلی باید کلی فکر کنید تا کلیدی به دست بیاید، و تازه اگر بیاید! یا به عنوان مثالی دیگر، ماجرای کتاب « پیدا کردن مرد نامرئی » را نگاه کنید که به شکل واضحی مشخص نمی شود چه کارکردی دارد: اینکه یکی از مظنونین، یعنی یکی از همان بچه های دزدیده شده توسط خانم و آقای جونز، این کتاب را می خواند و از روی آن تقلید می کند و صحنه های جنایتش را بازسازی می کند، خودش به اندازه ی یک فیلمِ دیگر مصالح دارد تا به آن پرداخته شود اما اینجا، در چند دقیقه ماجرایش حل و فصل می شود و بی کارکرد باقی می ماند. و در این میان البته ابهامات دیگری هم هست: رابطه ی مرگ پدر کِلِر که زندانبان بوده با ماجرای آدم ربایی ها چیست؟ یا آن کشیشی که همسرِ خانم جونز را در زیرزمین خانه اش حبس کرده بود، دقیقاً چه نقشی در ماجرا داشت، و از همه مهتر، سئوال مرکزیِ داستان و آغازکننده ی درام است که پاسخ درست به آن، می توانست فیلم را به رغم ابهامات و گنگی های موجود، سرپا نگه دارد، و آن سئوال این است: بالاخره ماجرای خانواده ی جونز، دقیقاً چیست و چرا بچه ها را می دزدند و جای بچه های خودشان جا می زنند؟ مطمئناً دلیلی که خودِ خانم جونز برای این کارشان می آورد ـ که این کارشان قیام بر علیه خدا بوده و از اینگونه حرف ها ـ عذر بدتر از گناه محسوب می شود و صرفاً یک توجیه است برای سرهم بندی دلیلِ این کارشان. فیلم هر چقدر جذاب آغاز می شود، اما پایانی شتابزده و غیرمنطقی دارد.

ستاره ها: سه و نیم از پنج
unununununununununununununununununununun
نقد فیلم زندانیان - Prisoners (ساخته دنیس ویلنوو در سال 2013)

جذابیت در عین ملالت را می پسندید و یا ملالت در عین جذابیت را؟ می دانم پرسش دشواری است اما به نظر می رسد حکایت پسندیدن یا نپسندیدن "زندانیان"  چیزی از جنس پاسخ به این پرسش باشد. موهبت هایش جذابیت می آفرینند و کمبودهایش ملالت. با این همه اما  به نظر می رسد که پس از برشمردن موهبت ها و کمبودها و بالا و پایین کردنشان  دل آدمی با "زندانیان" صاف می گردد.

اولین موهبت "زندانیان" در ساختن جهان فیلم  آن هم بوسیله ی نمادگرایی بجا و هدفمند  نهفته شده است. مسلما "زندانیان" را می توان از آن دسته آثاری دانست که برای آموزش تحلیل فیلم (خصوصا از منظر نشانه شناسی) بسیار مناسب می باشند. به این نشانه ها توجه کنید : هوایی سرد و گرفته و گاه بارانی و گاه همراه با برف و بوران و گاه مه آلود – درختان خشکیده و برگ های مدفون شده – زمینی پر از گل و لای – سبزه زارهایی که زرد گشته اند – اتاق های کم نور – نور چراغ قوه در میان تاریکی – دود در میان تاریکی – خانه هایی پر سایه – شیشه هایی بخار گرفته – دیوارهای ترک برداشته – حرکت دوربین در امتداد مسیر رودخانه ای متلاطم و... . اگر تمام نشانه های مذکور را در کنار قاب تیره ی دوربین و موسیقی متن مرموز فیلم قرار دهید  آنچه مشاهده خواهید کرد  حکمرانی دنیایی مرموز و مخوف بر "زندانیان" است. از قضا  بخش اعظمی از قدرت فیلم نیز مدیون همین رمز و راز خوفناکش بوده و از همین رو است که تا آخرین دقایق فیلم   مخاطب باید بین الکس و باب تیلور شک کند اما در نهایت  فرد دیگری (هالی جونز) را به عنوان مسبب اصلی حوادث بشناسد و مگر نه اینکه تمام هیبت "زندانیان" باید از پس چنین غافلگیری بربیاید؟ آری ! در چنین فیلمی  مخاطب باید اینگونه مبهوت و متحیر شود و به راستی نمی توان چنین شیوه ای را تقبیح کرد. این "رد گم کردن" از همان نوعی است که سالیان سال در فیلمهایی همچون "زندانیان" تکرار می شود و همین که فیلم مجموعا در اجرای چنین "رد گم کردن"ی موفق بوده  به خودی خود موهبت است.

"زندانیان" دارای هجوی هوشمندانه با وجهی مسئولانه است که موجبات آفرینش انتقاداتی (هرچند کم مایه) را علیه سستی نهادهای قانونی (همچون پلیس) فراهم می آورد. به راستی در "زندانیان" از یک اداره ی پلیس چه می بینیم؟ یک رییس شکم گنده و پشت میز نشین و تعداد انبوهی لوح تقدیر بر روی دیوار (و حتی بر روی میز رییس)  تمام طراحی صحنه ی اتاق رییس را تشکیل می دهند. رییسی که در تمام مقاطع پرونده  از بی تفاوتی معناداری برخوردار بوده و حتی در کورترین مقطع پرونده (خودکشی باب تیلور) تنها مامور وظیفه شناس خود (لوکی) را به تشکیل خانواده (نه از وجه مسئولانه بلکه از وجه تفننی آن) دعوت می کند. واقعا این چگونه اداره ی پلیسی است که به استثنای لوکی  تمام کارکنانش تا این حد بی تفاوتند؟! و متهم تحت بازداشتی همچون باب تیلور به راحتی آب خوردن  (آن هم با اسلحه ی گرم) خودکشی می کند؟! اما این همه (که ممکن است در ظاهر پرداخت هایی ضعیف به نظر بیایند) در واقع هجوهایی هوشمندانه با وجهی مسئولانه هستند که به صورت انتقادی و با شیوه ای بسیار زیرکانه در "زندانیان" نهفته شده اند. از قضا (بخوانید هوشمندی و زیرکی) ماجرا آنجایی حل می شود که لوکی  خود یک تنه (و به دور از سازماندهی های اداره ی پلیس) دست به عملی با وجه قهرمانانه می زند. او از همان ابتدا مامور پلیسی است که در دایره ی سستی و بی تفاوتی پلیس نگنجیده و با عمل فعالانه ی خود از سویی  چهره ای متفاوت از پلیس را به تصویر کشیده و از سویی دیگر  "زندانیان" را از اثری روضه خوان به اثری دارای پیشنهاد تبدیل می کند. پیشنهادی که (هر چند به نحوی ضعیف) در اهمیت انتخاب و عملگرایی فرد و تاثیرناپذیری او از محیط ناصحیح پیرامونی خود  نهفته است.

"زندانیان" بجا و دارای متانت می باشد و خود را از انجام آرتیست بازی ها و شلوغ کاری هایی که ممکن است فیلم را به اثری متشتت (چه در ساحت فیلمنامه و چه در ساحت ساختار) تبدیل کنند  برحذر کرده است. در ساحت فیلمنامه از تم های پس زمینه ای سرگردان و بی ارتباط با قصه ی اصلی فیلم  خبری نبوده و نوعی انسجام مطلبی به چشم می خورد. در ساحت ساختار نیز فیلمساز  به جای استفاده از دوربین روی دست و آفریدن قاب های متحرکی که ممکن است بافت تصویری اثر را دچار خدشه کرده و تمرکز مخاطب را بهم بریزند  از دوربین روی سه پایه و قاب های غالبا ایستایی بهره گرفته که در کنار نحوه ی قاب بندی ها (و قاب تیره و سایر نشانه های اشاره شده در ابتدای یادداشت) و خلق میزانسن های گوناگون (از یک نفره تا سه نفره)  بافت تصویری خاصی به "زندانیان" بخشیده و مخاطب را شش دنگ  محو تماشای "زندانیان" می کند و آنگاه است که موسیقی متن نیز به یاری شتافته و در نتیجه ی تمام اینها  تعلیق های پی در پی آفریده شده تا فیلمی جذاب و دارای کشش (حداقل برای مخاطب عام) خلق شود.

بازی هیو جکمن نیز به جذابیت های فیلم می افزاید. جکمن با ارائه ی چنین بازی درخشانی  نامزدی خود را در گلدن گلوب 2014 تا حد بسیار زیادی قطعی کرده و از گزینه های احتمالی نامزدی در اسکار 2014 نیز به شمار می آید. آنچه او در ابتدای فیلم ارائه می کند  شاید از یک بازی معمولی فراتر نباشد اما با رقم خوردن اولین نقطه عطف فیلم  کار جکمن شروع شده و او خیلی زودتر از آنچه قابل تصور بود  خود را به فیلم تحمیل می کند. کلر داور  از قصه ای که بتوان بوسیله ی آن  مستقیم و بی واسطه  شخصیتش را شناخت  برخوردار نیست. کنش های شخصیتی او نیز تا حد زیادی معین هستند. از این رو  آنچه که به کلر داور بار شخصیتی داده و پرداخت شخصیت او را تکمیل کرده  بدون تردید  بازی هیو جکمن است. از میمیک های صورتش و حس درونی اش گرفته تا فن بیانش و حرکت های حساب شده اش.

با این همه اما  "زندانیان" از کمبودهایی رنج می برد که از جذابیت اثر کاسته و فیلم را به شدت از چهار ستاره شدن  دور می کند. آنچه به عنوان فیلمنامه به تصویر کشیده می شود  توان پوشش کامل فیلمی 150 دقیقه ای را ندارد. زمان های مرده در فیلم  کم نیستند و ریتم اثر تا حد بسیار زیادی نامتوازن (گاه بسیار تند و گاه بسیار کند) است که موجب شده  "زندانیان" برای حداقل بخشی از مخاطبان  خسته کننده و ملال آور به نظر آید. علاوه بر اینها  برخی پرداخت های هسته ی مرکزی فیلم نیز ناقص و دارای حفره است. کودکانی (به عنوان بزرگترین نعمت خالق هستی به بندگانش) ربوده می شوند تا ایمان بندگان به پروردگارشان مفقود شده و به شیاطینی همچون هالی جونز تبدیل شده و جنگی علیه خدا شکل گیرد. اما همین چرایی جنگ علیه خدا  در پرده ای از ابهام باقی می ماند. آیا آنچه در آدم بدهای "زندانیان" مشاهده می کنیم  شیطان پرستی است؟! و آیا مارها و مارپیچ و مانکن های کودک و خون خوک (که اتفاقا در خدمت یکدیگر نیز درنمی آیند) در جهت این مهم (شیطان پرستی) بکار می روند؟! آیا پرداخت شخصیت هالی جونز (که به سبب خصیصه های فیلم  پی بردن به خباثتش  در یک جامپ کات داستانی اتفاق می افتد) می تواند نهادینه شدن چنین جنونی در او را به اثبات برساند؟! از این قبیل سئوالات  می توان نتیجه گرفت که چرایی فیلم به شدت کم پرداخت (و حتی بی پرداخت) است. به بیانی ساده تر  جهان "زندانیان" چگونگی دارد اما چرایی ندارد. "زندانیان" حتی در آنچه "شباهت و تکرار" (یکی از عناصر اثبات چگونگی جهان فیلم) نامیده می شود نیز موفق عمل نکرده و اگر چگونگی جهان فیلم ساخته شده  تماما مدیون نشانه ها و نمادهای مکررش (که در ابتدای یادداشت اشاره شد) است. با این همه  آیا می توان جهانی که چگونگی معلوم و چرایی نامعلومی دارد را جهانی کامل و بی حفره دانست؟! و اگر پاسخ منفی است  آیا زیستن در جهانی حفره دار  با وجود تمام جذابیت هایش  ملال آور نیست؟!

و این تمام "زندانیان" است : مرزی میان جذابیت و ملالت. با این همه  می توان فیلم را دوست داشت. "زندانیان" همچون پازلی می ماند که اگرچه کامل نیست اما حداقل  قطعه هایش از خودش است (درست برعکس "احضار"). "زندانیان" به هر میزان هم که کمبود داشته باشد  حداقل در ساخت  سهل انگاری (همچون "پشت چلچراغ") نکرده و احترام مخاطب را نگه داشته است. اما مسلما انتخاب احتمالی اش توسط اسکار  به معنای پذیرش پسرفتی غیرقابل باور (حداقل نسبت به سال گذشته) است. درست است که در میان فیلمهای امسال دوستش دارم اما مسلما توقع و آرزوی تماشای فیلمهای بهتری را نیز دارم (فیلمهایی که جذابیت و ملالت توامان تولید نکنند). آیا توقع بیجایی دارم؟! آیا به آرزویم می رسم؟!
unununununununununununununununununununun



ایا دردردسرهی اضیم 3درهال ساخت هست . دره انتقام فیلم . دانلود فیلم آرواره ها 2 . بازیگرسریال اشکها ولبخندها . بازیگران سینمایی مترو ساخت روسیه . آهنگی که صدا و سیمای ایران توی فیلم هرگز رهایم نکن پخش کرد . مادر ساحل بکرانی . عکسهای از لیفو زنی که سینمایی ویکی و مردان پرزور . شهرزاد و فرهاد بهم میرسن دوباره قسمت 22 . ﺑﺰﯾﮕﺮﺍﻥ ﺑﺰﺭﮒ ﮐﺮﺩﻥ ﺍﺭﯾﺰﻭﻧﺎ . بیوگرافی ساحل بکرانی . بازیگران فیلم ویکی و مردان پر زور . فیلم سینمایی عملیات سحرگاهی . ساحل بکرانی فرزند کیست . نام بازیگرزن لیفودرفیلم ویکی ومردان پرزور . ویکی و مردان پر زور . فصل دوم امپراطور دریا . فیلم هندی مسیر نو . سریال های نوروز 1395 . بازیگران فیلم عملیات سحرگاهی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد