حجت قاسم زاده اصل
معرفی و نقد فیلم تنهایی | حجت قاسم زاده اصل
نام تله فیلم : تنهایی
کارگردان: حجت قاسم زاده اصل
نویسنده : حجت قاسم زاده اصل
بازیگران : شهاب حسینی - لاله اسکندری - رویا تیموریان
ژانر: درام
داستان: خبر وخامت حال مردی که در کما است باعث می شود فرزندان ناسازگارش از نقاط مختلف دور هم جمع شوند.حمید از زندان می آید. رضا از عسلویه و سیمین نیز حضور دارد. سیمین و رضا به خاطر توجه بیش از حد پدر و مادرشان به حمید دلخوشی از او ندارند و...
جوایز: تندیس بهترین بازیگر مرد نقش اول در جشنواره فلیم های تلویزیونی
(در این جشنواره شهاب حسینی جایزه خود را به همسر شهید عباس بابایی تقدیم کرد.)
---------------------------------------------------------
شهاب حسینی/تنهایی: یادته گفتم یه مرد هیچ وقت فرار نمی کنه؟! حرفمو پس می گیرم، دو سوم مردونگی به فراره... من رفتم.
شهاب حسینی/تنهایی: زندگی ما آدما به طرز بیشرمانه ای کوتاهه؛ مرگ بهمون نیشخند میزنه، ما هم باید بهش لبخند بزنیم!
تنهایی: ازت پرسیدم بدبختی؟! جواب بده سوری! تو بدبختی؟؟ خودتم می دونی یه حادثه بود... اتفاق بود... نمی خواستیم بمیره... مرد! خدا رحمتش کنه... مردنشو که تاوان داره من دارم پس می دم، تاوانشو اون زن داره پس می ده، اون پیرمرد رو به قبله داره تاوانشو پس می ده، تو پاشو زندگیتو بکن... پیرمرد طوریش نبود از بعد فوت شوهر تو سکته کرد افتاد رو تخت... همه می دونیمو حرفشو نمی زنیم.
تنهایی: رضا بلند میشم می زنمتا!
یکی از دیالوگای فیلم :
حمید : انگار منم باید یه چیزایی بگم ناهید : اگه دلت بخواد
حمید :خوب من واقعا" ازت ممنونم ناهید : به خاطر چی ممنونی ؟
حمید : به خاطر چیزای خیلی کوچیک . به خاطر اینکه یادت بود من این رستورانو
خیلی دوست درام .یادت بود بهترین غذای که دوست درام باقالی پلو
یادت بود با غذام فلفل می خورم بعد از غذا حتما" خلال دندون برمیدارم حتی یادت
بود از صدای خیار تو سالاد بدم میاد ازت ممنونم برای همه چزای کوچیک که برای آدمای اهمیت نداره
ناهید : از همه ی اینا چه نتیجه ای می گیریم ؟
حمید : اینکه هنوز دوستم داری .
دانلود رایگان فیلم بسیار زیبای “تنهایی”
محصول 1386
کارگردان: حجت قاسم زاده اصل | موضوع: اجتماعی
سال تولید: 1386 | مدت زمان: 111 دقیقه
خلاصه داستان:
خبر وخامت حال مردی که یک سال است در کماست، باعث می شود فرزندان ناسازگارش از نقاط مختلف دور هم جمع شوند. حمید از زندان می آید، رضا از عسلویه و سوری (سیمین) نیز حضور دارد. سوری و رضا که به خاطر توجه بیش از حد مادر و پدرشان به حمید، دلخوشی از اون ندارند در هر فرصتی وی را متلک باران میکنند تا اینکه…
بازیگران:
شهاب حسینی، رویا تیموریان، لاله اسکندری، امیرحسین مدرس و مجید مظفری
---------------------------------------------------------
حجت قاسمزاده اصل
نام اصلی حجت قاسم زادهاصل
زمینه فعالیت کارگردان
فیلمنامهنویس
تولد دی ماه ۱۳۴۶
ملیت ایرانی
حجت قاسمزاده اصل (متولد دی ماه ۱۳۴۶) فیلمنامهنویس و کارگردان تلویزیون اهل ایران است.
قاسم زاده اصل فارغالتحصیل رشته تئاتر با گرایش ادبیات دراماتیک در دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران است.
رها ماهرو : بازدیدکنندگان عزیز ، از شما درخواست می کنیم تا نظر و انتقادتان را راجع به تله فیلم تنهایی ساخته حجت قسم زاده که از شبکه نمایش پخش شد در وبسایت بزرگ رها ماهرو برایمان بفرستید
ستایش خانواده بر بستر مرگ
فیلم تنهایی
فیلم تلویزیونی "تنهایی" که یکشنبهشب از شبکه چهار پخش شد، تلاش میکند قصه تکراری گرد هم آمدن اجباری افراد یک خانواده را با تعریفی جدید برای مخاطب بازگو کند و در دل این روایت بیش از همه به جایگاه خانواده ایرانی و اهمیت حفظ آن بپردازد.
تله فیلم "تنهایی" به نویسندگی و کارگردانی حجت قاسم زاده اصل از معدود فیلم های تلویزیون است که توانسته در حد و اندازه های اثری متعارف و استاندارد ظاهر شود. وجهی که از ابتدای تولید تله فیلم برای کسب آن تلاش شد، ولی رویکرد سالهای اخیر برنامه سازان به کمیت این آثار، شکاف عمیقی در کیفیت آنها ایجاد کرده است.
قاسم زاده اصل در مقام نویسنده تله فیلم هایی چون "مرد" سیروس الوند، "سرقت" محمدرضا آهنج، "بعد از روز آخر" مجید مظفری، "زهر و پادزهر" آرش معیریان و کارگردانی تله فیلمهای "کسوف"، "از شنبه تا پنجشنبه" و "تنهایی" را در پرونده دارد. فیلمسازی که بیشتر وجهه نویسندگی خود را با این کارنامه تثبیت کرده و بعد به کارگردانی روی آورده است.
نکته ای که "تنهایی" را از تولیدات انبوه تلویزیونی متمایز می کند، به نظر از تعریف اولیه اهداف و برنامهها در شبکههای تلویزیونی میآید. این فیلم از تولیدات شبکه چهار سیماست که برنامه و فیلمهایی خاص پخش میکند و به نسبت دیرتر از سایر شبکهها وارد گود ساخت تله فیلم شد. این طمأنینه بیش از هر چیز ناشی از شکلگیری تعریفی خاص است که به نظر می آید در تولیدات این شبکه بیشترین انعکاس را دارد.
شبکه چهار سیما با تکیه بر مولفهها و هویت ایرانی، اولین و اساسیترین حساسیت خود را بر لحاظ شدن این مهم در آثار تولیدی خود قرار داده و محصول نهایی این وسواس است که مخاطب را امیدوار میکند تا در این آشفته بازار تولید انبوه، ردیف بودجه و ... جای خالی احترام به خود را بازشناسایی کند.
تله فیلم "تنهایی" موقعیت محوری آشنایی دارد که به بسط آن میپردازیم. موقعیت پدری محتضر که وضعیت او باعث گرد هم آمدن فرزندان میشود. طبعاً آنچه میتواند این موقعیت آشنا را جذاب و تازه کند، نوع پرداخت روابط و تعریفی است که نویسنده از شخصیتها ارائه می دهد. در این موقعیت است که لحاظ کردن مولفههای مورد توجه برای شبکه در عین پرداخت جدید از روابط آدمها میتواند مفهوم پیدا کند.
محوریت فیلم با خانوادهای است که وضعیت پدر آنها را به اجبار گرد هم جمع میکند تا طبق همان الگوی آشنا به شناختی جدید از هم برسند. طبعاً این وجه نمیتواند مولفهای خاص از هویت ایرانی به همراه داشته باشد، چرا که همین موقعیت در بسیاری از آثار خارجی هم مورد توجه قرار گرفته است. کمی جلوتر میرویم و به تعریفی که از اعضاء این خانواده ارائه شده، میپردازیم.
رضا (امیرحسین مدرس) برادری است که به شدت تحت نفود همسرش قرار دارد و به نوعی رابطه عاطفی او با اعضاء خانواده به ویژه برادر بزرگش خدشهدار شده است؛ شخصیتی که در فیلمهای خارجی هم مشابه دارد. سوری / سیمین (لاله اسکندری) خواهری است که شوهرش را از دست داده و با دخترش زندگی میکند و او هم به خاطر اتفاقات گذشته با برادر بزرگش دچار مشکل است.
شهاب حسینی و رویا تیموریان
حمید (شهاب حسینی) برادر بزرگتر است که آزادی موقت او از زندان، همراه با خود تعابیری خاص را به همراه میآورد، ولی در ادامه تعریفی که نویسنده از روابط میان این خانواده ارائه داده، موقعیت، روابط و آدمها را به شدت ایرانی میکند. حتی حضور عمهخانم (فریده صابری) که با این خانواده زندگی میکند، از وجوهی است که به ایجاد فضا و هویت یک خانواده ایرانی طراحی شده است.
اما هسته اصلی فیلم که البته پیشتر از گرهگشایی لو می رود، چیست؟ قتل ناخواسته داماد خانواده (شوهر سیمین) در یک جر و بحث خانوادگی توسط پدر که در وضعیتی بحرانی حمید را وادار به گردن گرفتن قتل کرده است. حمید قتل، زندان، بیآبرویی و ... همه اینها را تنها به این خاطر پذیرفته که پدرش بزرگ خانواده است و به این طریق لکههای پاک نشدنی اتهام قتل و زندان را از دامن بزرگ خانواده دور نگه داشته است.
چنین انگیزه و دغدغهای طبعاً در جامعه و فرهنگی میتواند محلی از اعراب داشته باشد که روال باشد و رویکردی باورپذیر و ملموس و در عین حال تلخ به حساب بیاید. این رویکرد بخشی از همان هویت ایرانی و به خصوص جایگاه خانواده ایرانی است که به عنوان هسته مرکزی فیلم طرح شده و به درستی و با دقت هم مورد بسط قرار گرفته است.
برگ برنده فیلم ایجاد نوعی تردید در مخاطب برای قضاوت کردن در مورد شخصیت حمید است که او را آرام آرام از شمایل یک قاتل به سوی مردی عاشق، فرزندی خلف و در نهایت آدمی بریده از تعهد و اخلاقگرایی پیش می برد. با توجه به اطلاعات جسته و گریخته که درباره قتل، بیماری پدر، جانبداری مادر (رویا تیموریان) و عمه از حمید ارائه میشود، مسئله ارتکاب قتل ناخواسته از سوی پدر زودتر از موعد لو میرود و در واقع اطلاعات مربوط به آن در طول فیلم داده شده است.
اما آنچه میتواند این روند قابل پیش بینی را جذاب کند، همان تعریف خاصی است که نویسنده تلاش کرده از کیفیت روابط افراد این خانواده و البته باورپذیری جزئیات آن ارائه دهد. ریشههای اختلاف دیرینه رضا و سیمین با حمید هر کدام به گونه ای پرداخت شده که از حمید به عنوان پسر بزرگ خانواده چهرهای ارائه دهد که بنا به فرق گذاشتن پدر و مادر از دوران کودکی، مورد نفرت این دو است.
وجهی که در خانوادههای ایرانی هم تعریفی ملموس است با ذکر این نکته که معمولاً توجه بیشتر پدر و مادر به فرزند بزرگ خانواده ریشه در امتیازات اخلاقی و درونی ندارد، بلکه پیرو یک اصل نانوشته است. اما در تله فیلم "تنهایی" نویسنده تلاش کرده از این رابطه و تعریف کلیشهای، تا حدی کلیشهزدایی کند که این کار با امتیاز دادن تدریجی به حمید امکانپذیر شده است.
در انتها تصویری که از شخصیت حمید ترسیم میکند برخلاف ظاهر و فیزیک او که شکننده و ضعیف به نظر میآید، تکیهگاهی محکم و گرم برای حفظ ستونهای خانواده است. اما نویسنده برای اینکه متهم به یکسونگری به این شخصیت هم نشود، او را در آستانه فروپاشی قرار داده است. حمید در ابتدای فیلم معتقد است مرد باید سر حرفی که زده و کاری که انجام داده بماند، ولی در انتها به این نتیجه می رسد که مرد کسی است که فرار کند!
همین تغییر جزئی در این شخصیت او را از افتادن به ورطه سفید شدن مطلق نجات و در عین حال به او بعد داده است. آدمی که چند برخورد ساده از او هم در جهت شکستن تصویر آدم خوب مطلق است: برخورد حمید با رضا که او را تهدید میکند: "بلند میشم میزنمتها" و برخورد پس از گرهگشایی او با سیمین که دلجویی او را نمیپذیرد: "برو، میترسم یه چیزی بهت بگم که بعد پشیمون بشم."
همین اتفاق یعنی ایجاد تغییرات جزئی (و نه تحول گلدرشت) در آدمها در محدوده کوچک قصه فیلم، به شخصیتهای منفی چون رضا و سیمین هم سرایت کرده است. در مورد شخصیت رضا همان نگاه شرمسار و دستی که در انتهای فیلم بر سر شانه حمید میگذارد، کفایت میکند. در مورد سیمین هم شاید بتوان بازگشت او به آغوش مادر وقتی از مرگ زودهنگام پدر مطمئن میشود و همچنین بازگشت او به نام سوری به جای سیمین را نشانههایی جزئی از همان تغییرات مثال زد.
تله فیلم "تنهایی" تلاش میکند قصه آشنای خود را این بار با تعریفی جدید برای مخاطب بازگو کند و در دل این روایت بیش از هر چیز به جایگاه خانواده و اهمیت حفظ آن بپردازد. توصیه اخلاقی که معمولاً دستور کار همه نهادها و سازمانها و برنامه ها قرار میگیرد، اما کمتر کسی به فکر بسط غیرمستقیم آن است.
به علاوه فیلم از جهت تکنیکی هر چند قالبی ساختارشکن را در مدیوم تلویزیون تجربه میکند، اما به نظر میآید گوشه چشمی هم به فیلم سینمایی "این زن حرف نمیزند" احمد امینی دارد. انتخاب ساختار متفاوت تصویری برای فلاشبکها، برشهای چندباره یک سکانس برای نقطهگذاری، تدوین خاص ... و البته حضور شهاب حسینی و لاله اسکندری برخی از وجوه آشنای این دو فیلم است.
فیلم تلویزیونی "تنهایی" به نویسندگی و کارگردانی حجت قاسمزاده اصل یکشنبه 30 دی در قالب برنامه سینما و ماوراء از شبکه چهار سیما پخش شد. در خلاصه داستان فیلم آمده: پدر یک خانواده در حال مرگ است. پسر بزرگ خانواده که به جرم قتل شوهر خواهرش زندانی است به مرخصی میآید تا در آخرین روزهای حیات پدر کنارش باشد...
شهاب حسینی، امیرحسین مدرس، رویا تیموریان، لاله اسکندری، مجید مظفری، فرشته سرابندی و فریده صابری بازیگران اصلی فیلم هستند. "تنهایی" به تهیهکنندگی امیرحسین شریفی و نظارت کیفی مهرداد رایانی مخصوص امروز دوشنبه اول بهمنماه ساعت 35/15 از شبکه چهار سیما تکرار میشود.
---------------------------------------------------------
حجت قاسمزاده اصل: بدترین سریالها هم بیشتر از پرفروشترین فیلمهای سینما بیننده دارد
فرهنگ > تلویزیون - کارگردان سریال «یادآوری» میگوید بدترین قسمت هر سریال تلویزیونی در مقایسه با پر فروشترین فیلمهای سینمایی مخاطب بیشتری دارد و این کار را سختتر میکند.
بهناز شیربانی: حجت قاسمزاده اصل را بیشتر با تلهفیلمهایی عموما پربیننده به خاطر میآوریم. «قصهها و واقعیتها»، «تنهایی»، «یک داستان کوتاه و چند داستان دیگر» از جمله آثار او است.
مدتی است سریال «یادآوری»به کارگردانی او و نویسندگی همسرش رویا غفاری از شبکه آیفیلم در حال پخش است. این سریال داستان افرادی را روایت میکند که پس از مرگ، فرصتی دوباره برای زندگی مییابند، کسانی که سرنوشت، آنان را بعد از رویاروی با مرگ و بازگشت به حیات، به هم پیوند میزند.
قاسمزاده در گفتوگو با خبرآنلاین به نکتههایی درباره چگونگی ساخت این سریال که اولین سریال شبکه آیفیلم است اشاره کرد که در ادامه میخوانید.
بعد از اینکه شنیدیم قرار است شما نخستین سریال شبکه آی فیلم را بسازید کمی تعجب کردیم، چرا که فکر نمیکردیم این شبکه بتواند به نسبت شبکههای دیگر مخاطب زیادی داشته باشد، اما ظاهرا این تصوراشتباه بود.
حجت قاسمزاده اصل، کارگردان: من هم ابتدا کمی نگران بودم، اما زمانی که اولین آنونس سریال پخش شد متوجه شدم مخاطب داریم. از شروع پخش، قسمت به قسمت بینندههای بیشتری جذب سریال شدند. متوجه شدم سریال مخاطبانش را پیدا کرده است. مردم کار خوب را دنبال میکنند. تا حدی شبیه سینما که با تبلیغات زبانی مردم به دیدن فیلمی ترغیب میشوند سریال «یادآوری» هم همین مسیر را طی کرد.
با اینکه تعداد بازیگران این سریال بسیار زیاد است، اما در ابتدا قصه سریال است که مخاطب را جذب میکند. با اینکه اکثر بازیگران متناسب با نقشهایشان انتخاب شدهاند، اما خوشبختانه قصه بیشتر دیده میشود.
همیشه سعی میکنم بازیگرانی متناسب با نقش را انتخاب کنم، اما باور دارم که بازیگر فقط در مدت زمان کوتاهی میتواند مخاطب را حفظ کند و بعد از آن دیگر قصه حرف اصلی را میزند. بنابراین به قول معروف در درازمدت این موتور قصه است که باید بچرخد و مخاطب را جذب کند. انتخاب درست بازیگر نکته کلیدی است. جنس بازی و تلاش فردی بازیگران مساله دیگری است. معتقدم همه انتخابهای ما درست بود. همه آنها متفاوتترین نقششان را در این سریال ایفا کردند، چون هم درست سرجایشان بودند و هم اینکه همه ما آگاه بودیم در حال ساخت کاری متفاوت هستیم.
مهران احمدی و ثریا قاسمی در نمایی از سریال «یادآوری»
مهران احمدی و ثریا قاسمی در نمایی از سریال «یادآوری»
به نظر میرسد انتخاب چند داستان فرعی برای روایت داستان برای شما لذت بخشتر است یا حداقل نتیجه خوبی از آن گرفتهاید.
طی سال گذشته و امسال در تلویزیون یک اتفاق جالب افتاد. اکثر سریالها تبدیل به تلهفیلم شدند و پخش شدند و همه چیز هم درست بود. این ماجرا یک درس درخشان داشت. اینکه احتمالا تمام آن سریالها در واقع تلهفیلمهایی بودند که بیجهت کش آمده بودند. اکثر سریالهای ما قصههای لاغری دارند و منسجم و قوی نیستند، ضعف روایی دارند و مملو از زمان مرده و غیردراماتیک هستند. به نظر من قصه باید پر و پیمان باشد و چکیده زندگی باشد، نه شرح مفصل آن.
معتقدم بدترین قسمت هر سریال تلویزیون بیشتر از پر فروشترین فیلم سینما مخاطب دارد و همین کار ما را بسیار سختتر میکند. اگر به کارمان علاقه داشته باشیم و نسبت به بینندگان تلویزیون احساس مسئولیت کنیم، وقتی 45 دقیقه از وقت بینندهای را میگیریم (45 دقیقه ضرب در تعداد بینندهها رقم عجیبی میشود) وظیفه داریم تلاش کنیم تا او راضی از پای تلویزیون بلند شود. این قاعده نیست، اما شخصا فکر میکنم یک قصه برای روایت کم است. به داستانهای متعدد موازی علاقه دارم که در نهایت به هم برسند یا همپوشانی کنند.
شاید یکی از مهمترین دلایلی که جذب فیلمنامه خانم غفاری شدم، چندداستانی بودن آن بود. هم چندداستانی بود و هم اینکه هر کدام به تنهایی خوب پرداخت شده بودند و در ادامه داستان به خوبی نقاط تلاقی برایشان طراحی شده بود. در دورهای که همه از کمبود فیلمنامه مینالند و نویسندهها از نبود داستانهای تازه حرف میزنند، فیلمنامه رویا غفاری غنیمتی بود که نصیب من شد. این فرصتی استثنایی برای هر کارگردان است و من نباید این فرصت را از دست میدادم. بستر موضوعی سریال «مرگ تقریبی» بود، آدمهایی که یک بار مردهاند و دوباره به زندگی بازگشتهاند که تاکنون در رسانه طرح نشده بود. پرداخت درست، داستانهای خوب، دیالوگهای زیبا و ریتم درست قصه، نکات مثبت فیلمنامه سریال «یادآوری» بودند.
آقای قاسمزاده اصل با اینکه به این نکته اشاره کردید که در انتخاب بازیگران وسواس زیادی به خرج دادید. آیا از همه انتخابهایتان راضی هستید؟
زمانی که کارگردان سر صحنه کات میدهد، اولین جایی که بازیگر به آن سمت نگاه میکند جایی است که کارگردان نشسته تا مطمئن شود کارش را درست انجام داده. من مسئولیت تمام ضعفهای احتمالی را میپذیرم. اگر بازیها خوب است به خاطر زحمت بازیگران است و اگر متوسط است، من مقصر هستم. همه لحظات بازی آنها دیدم و تایید کردم و الان هم راضی هستم و هم به شدت دفاع میکنم. هیچ کدام از بازیگران سریال که همه نامدار هستند در این سریال شبیه کارهای دیگر خودشان هم نیستند و همین برای من کافی است. چیزی را تکرار نکردیم و دنیایی جدید با آدمهایی جدید ساختیم.
درباره روزبه حصاری بازیگر نقش علی که اتفاقا یکی از شخصیتهای اصلی قصه است بگویید. چطور او را انتخاب کردید؟
برای انتخاب بازیگر نقش علی من از 300 نفر تست گرفتم. دنبال چهره زیبا نبودم، دنبال چهرهای بودم که در عین جوان بودن ویژگیهای مردانه هم داشته باشد. به نظرم در عرف جامعه و نگاه نهان اجتماعی، یک مرد آرمانی باید چند ویژگی داشته باشد: عملگرا باشد، آماده به دست گرفتن ابتکار عمل باشد، حامی باشد، همواره در سمت حق بایستد، قابل اعتماد باشد، منبع خشم و مهربانی توام باشد، آدمها بتوانند پیش او احساس امنیت بکنند و مهمتر از همه عاقل باشد و بتواند طرف مشورت قرار بگیرد. این چند ویژگی جزو پارامترهای من برای انتخاب بازیگر نقش علی بود. به نظرم روزبه حصاری چهرهای داشت که به راحتی قابل اعتماد بود و بقیه هم با گریم و لباس و نوع بازی و دیالوگها و موقعیتهای داستانی فیلمنامه قابل دسترسی بود.
علاوه بر روزبه حصاری بازیگران دیگری در سریال دیده میشوند که نخستین حضورشان را در سریال شما تجربه میکنند. از کار کردن با نابازیگران استقبال میکنید؟
اصولا کار کردن با نابازیگران را دوست ندارم و بلد نیستم. به نظر من کارکردن با نابازیگر بیراههای است که میتواند صنعت فیلمسازی را نابود کند و یا حداقل آن نابازیگر را تباه کند. با بازیگر تکلیفت معلوم است، اما با نابازیگر فقط مجبوری دیالوگها را ضبط کنی.
همه بازیگران وظیفه دارند به نقششان چیزهایی اضافه کنند که فراتر از دیالوگ گفتن باشد. همه بازیگرهای ما هر روز فیلمنامه خوانده و آماده سر صحنه میآمدند و تلاشهایشان برای بهتر شدن قابل تقدیر است. همه آنها جوانهای با انرژی و باهوش هستند که برای یاد گرفتن آمدند و ظرفیت زیادی برای دیده شدن دارند. روزبه حصاری، متین ستوده، سام کبودوند، رها خدایاری، صدف نورمحمد، حسین فرضی زاد و دیگران همه جوانهای باهوشی بودند و معتقدم از پس انجام کاری سخت برآمدهاند.
امیر آقایی
امیر آقایی در نمایی از سریال «یادآوری»
ظاهرا امیر آقایی هم برای بازی در این سریال رژیم غذایی سفت و سختی گرفته بود و وزنش را کم کرد، این خواسته شما بود؟
شخصیتهای منفی معمولا برای مخاطب جذاب است. ما معمولا تصور کلیشهای از یک خلافکار در ذهنمان داریم؛ اینکه آنها معمولا هیکل درشت و فربهی داند. ما خواستیم در این سریال در مورد نقش تیمور بر عکس عمل کنیم. میخواستیم نشان دهیم که قدرت تیمور به خاطر هیکلش نیست و به خاطر مغزش است. ذهنیت نویسنده در مورد شخصیت تیمور مارا به سمت این انتخاب برد. به نظرم انتخاب امیر آقایی انتخاب درست و بجایی بود. تیمور وجه عقلانی برای انجام سیاه کاریهایش دارد. استدلال میکند و استدلالهایش قابل تفکر است. شرارت تیمور شرارتی عقلایی است و امیر آقایی بهترین انتخاب برای این کاراکتر چندوجهی بود و به خوبی هم انجامش داد.
شبکه آی فیلم به نسبت شبکههای دیگر سیما فضای نظارتی کمتری دارد؟
نه واقعا. آیفیلم هم جزو مجموعه صداوسیماست و قوانین متفاوت ندارد. من همه خط قرمزها را رعایت کردم. حجاب بازیگران کامل است، آرایش ندارند، من از هدبند برای خانمها متنفرم و در این سریال بدون اینکه از هدبند استفاده کنیم حجاب کامل را رعایت کردیم. کارمان سختتر بود اما به نتیجه واقعی رسیدیم.
ناظر کیفی سریال «یادآوری» امیر بوالی بود که تعامل بسیار خوبی با من داشت و همراه سریال بود. به قوانین نظارتی سازمان صداوسیما آگاه بود و تمام نکاتی را که ممکن بود بعدا روی آنتن به مشکل بخوریم گوشزد میکرد و ما برایشان راه حل پیدا میکردیم. مثلا طبیعی است که در ملاقات خانواده علی با او بعد از زنده شدن اگر ملاقات حضوری بود امکان ساخت و نمایشش را نداشتیم و نداریم. برایش راه حل پیدا کردم که پزشک زندان ملاقات حضوری را قدغن کرده که در این شکل هم مشکل نظارتی نداشتیم و هم تمامی شوق و انتظار به نگاهها منتقل شدند. الان ما هیچ چیز غیر قابل پخش نداریم. بعضی ملاحظهها هم شخصی بود.
میدانستم که آیفیلم مخاطب غیرایرانی و منطقهای دارد تلاش کردم چهرهای زیباتر از تهران نشان بدهم. در هیچ فیلم و سریالی تهران این چنین تمیز و زیبا ترسیم نشده است. بخشی از سریال «یادآوری» به دوران دفاع مقدس اشاره دارد که خواهید دید ما با احترام تمام به شهدای وطنمان آن بخشها را ساختیم. به وجود پرچم در پلانها اهمیت میدادم. به هر حال اگر قرار است کار من نماینده کشورم و وطنم باشد من خیلی چیزها را رعایت میکنم چه وقتی که بازار سنتی تهران را نشان میدهم و چه وقتی که پالتسازی در میدان شوش و چه آنجایی که طبقه ۲۴ برجی لوکیشن ما بود.
فکر میکنید سریال آنطور که باید مورد استقبال مخاطب قرار گرفته است؟
ما 240 جلسه تصویر برداری کردیم و تمام دقت و تلاشم را برای انجام بهتر کار گذاشتم و الان خوشحالم که مخاطب با سریال ما همراه شده است، آن هم در زمانی که بعضی سریالهای متوسط مردم را نامید کردهاند.
برای هر بازیگر یا نویسنده و یا کارگردان در طول عمر کاریاش کم پیش میآید که با مخاطب میلیونی همراه شود. تجربه لذتبخش و غریبی است که بدانی مردم تماشایت میکنند و مردم ما بینندههای سختگیری هستند که به آسانی راضی نمیشوند. الان کتمان نمیکنم که بسیار خوشحالم. دو سال از عمر من صرف این سریال شد. دو سال است که من بیشتر از شبی پنج ساعت نخوابیدهام و هنوز هم کارم تمام نشده و این روزها به خودم میگویم که این کار به خستگیها و عصبی شدنها و ناراحتیها و سختیهایش میارزید.
به جرئت میگویم در ساخت این سریال از هیچ چیز سرسری نگذشتم بیشترین تلاشم را برای رسیدن به کیفیتی بالاتر به کار بردهام. روزهای خیلی سختی را پشت سر گذاشتیم و حالا از اینکه از اطرافیانم میشنوم بسیاری مردم از دیدن کانالهای ماهواره به دیدن سریال «یادآوری» روی آوردند به شدت خوشحالم. و این هشداری است برای مسئولان تلویزیون که با ساخت سریالی که قصه پرکشش و جذابی برای مردم داشته باشد و استانداردهایش کمی بالا باشد میتوان امیدوار بود مردم به سراغ دیدن ماهواره نروند.
معتقدم انتخاب اول هر ایرانی در وهله اول کانال و فیلمی ایرانی است و اگر در کانالهای ایرانی فیلم و برنامهای مناسب نبینند سراغ ماهواره میروند. مردم ما مردم خوبی هستند و لیاقتشان بهترین هر چیزی است. تلاش کردم اندازه فهم و دانش و تجربهام کاری در خور نگاه مردم کشورم ارائه کنم و امیدوارم موفق شده باشم.