معرفی و نقد فیلم کنارم بمان | Stand by Me
کارگردان : Rob Reiner
نویسنده : Raynold Gideon, Bruce A. Evans
بازیگران: Wil Wheaton, River Phoenix, Corey Feldman
جوایز :
نامزد جایزه اسکار: بهترین فیلمنامه اقتباسی
خلاصه داستان :
کسل راک، تابستان سال 1959. «ورن تسیو» ی دوازده ساله (اوکانل) می شنود که برادر بزرگ ترش، «بیلی» (سیماسکو) با دوستش «چارلی» (رایلی) درباره ی جسد نوجوان گم شده ای به نام «ری» (لوترل) حرف می زند که در جنگل پیدا کرده است. «ورن» ماجرا را به دوستانش، «گوردی» (ویتن)، «تدی» (فلدمن) و «کریس» (فینیکس) می گوید و همگی تصمیم می گیرند به محل کشف جسد بروند...
1986-
-ماجراجویی،درام -
- 89 دقیقه
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نقد
کنارم بمان سومین فیلم راب راینر براساس داستانی از استیفن کینگ در سال 1986 ساخته شد و چنان محبوبیتی یافت که امروزه در نوع خود از آن به عنوان اثری کلاسیک یاد می کنند. اقتباس سینمایی راینر از داستان کوتاه بلند ( نوولا) کینگ یکی از موفقیت اقتباس ها از روی آثار اوست. اقتباسی که از نظر موفقیت در کنار آثاری چون رهایی از شاوشنگ، دالان سبز، کری، میزری و مه قرار می گیرد.
داستان فیلم در رابطه سفر کوچک چهار دوست دوازده ساله برای یافتن جسد کودک دیگری است. سفری که در واقع باعث بلوغ چهار نوجوان داستان می شود.
نقطه قوت فیلم رابطه این چهار دوست است و صمیمت شان. هر کدام شخصیت منحصربفردی دارد با تمام تخیلات و ترس ها و شجاعت های معمول بچه های این سن اما هنر اقتباس بروس ایوانز و رینولد گیدئون فیلمنامه نویس از داستان کینگ باورپذیری و سمپات ساختن کاراکترهای اصلی است به گونه ای که ما هم در دنیای بچگی آنها بچگی می کنیم و با آن ها در سفرشان همراه می شویم. موفقیت اصلی فیلم از زمان سنجی درست صحنه های کمیک و در عین حال قرار دادن بجای لحظات درام در جای جای فیلم است. فیلم در زمان کوتاهش موفق می شود پختگی نهایی بچه ها را به تماشاگر بباوراند. استفاده از راوی در این مهم کمک بسزایی کرده. راوی که بسیارموثر و به موقع وارد داستان می شود.
یکی از عوامل موفقیت فیلم استفاده از ترانه ها و اصطلاحات اواخر دهه پنجاه برای فضاسازی مناسب و ایجاد حس نوستالژیک است. فرهنگ در حال پوست اندازی امریکایی بخوبی در فیلم نمایش داده می شود. هم چنین فیلم با دوری جستن از داخل کردن مسائل جنسی ( که در مورد فیلم های در رابطه با بلوغ امری طبیعی است) معصومیت و خلوص خاصی به فضای داستان داده است. فیلم بیش از هرچیز درباره نقش مهمی است که دوستی های دوران کودکی در شخصیت افراد بازی می کند. دوستی های حتی محکمتر از پیوندهای خانوادگی.
رها ماهرو : خوانندگان
عزیز سایت رها ماهرو ، لطفا نظر و نقدتان را درباره فیلم کنارم بمان از زندگی
به کارگردانی باب رینر برای ما بنویسید و بفرستید .
راب راینر یکی از کارگردانهایی که کارنامه ای دو گانه دارد. دهه هشتاد دهه موفقیت سرتاسری راینر است با فیلمهای موفقی چون «این است اسپینال تپ »، «چیز قطعی »، «کنارم بمان »، «عروس شاهزاده» و « وقتی هری سالی را ملاقات کرد» که سه فیلم اخیر هر سه موفقیت کم نظیری یافتند. دهه نود برای راینر شروع دوپاره شدن آثارش است از طرفی فیلم های موفقی چون میزری، چند مرد خوب و رییس جمهور آمریکایی راساخت و از طرفی هم فیلم های ضعیفی چون نورث و داستان ما ( هر دو با شرکت بروس ویلیس ) را ارائه می کند و در این بین ارواح می سی سی پی اش هم موفقیت نسبی می یابد اما دهه گذشته را راینر کابوس وار طی کرد. هرسه فیلمی که دهه ابتدایی هزاره جدید ساخت آثار ناموفقی بودند ( الکس و اما، شایع شده است که... و لیست آرزوها ) خوشبختانه سال 2010 راینر با ساخت فیلم خیلی خوب Flipped دوباره یاد و خاطره فیلم کنارم بمان را زنده کرد. به هر روی راینر آنقدر فیلم خوب و خاطره ساز ساخته که همیشه در حافظه سینمایی مان جای خوبی برایش نگه داریم.
از نکات دیگر فیلم حضور موفق ریور فونیکس فقید 15 ساله به نقش یکی از چهار کودک اصلی داستان است. فونیکس ( برادر بزرگتر واکین فونیکس) پله های موفقیت را با این فیلم آغاز کرد و با آثاری چون آخرین جنگ صلیبی ( قسمت سوم ایندیانا جونز) و نهایتا فیلم کالتی چون آیداهوی خصوصی من گاس ون سنت به اوج محبوبیت و موفقیت رسید هرچند ستاره درخشش با مرگ نابهنگامش در بیست و سه سالگی (1993) خاموش شد اما همچنان با آثارش در یادها ماند.
نویسنده: ایمان شاه بیگی
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نقد
"با من بمان" (1986)، سومین فیلم راب راینر، کارگردان، تهیه کننده، بازیگر و نویسنده ی برجسته ی امریکایی است.تابستان 1959 است و چهاردوستِ نوجوانِ پانزده ساله می دانند که شاید این آخرین تابستانی باشد که با هم می گذرانند. جنازه ی گمشده ی پسر بچه ای سوژه ی اتفاقی ماجرا جویی یک شبانه روزی این رفقا می شود.
این فیلم خاطرات یک نویسنده به نام «گوردی» را بیان میکند. ماجرا از این قرار است که روزی «ورنو» به طور اتفاقی از گفتگوی برادر بزرگتر و دوستش درمییابد پسر نوجوانی به نام «رِی براور» با قطار تصادف کرده و کشته شده است. تلاش پلیس برای پیدا کردن جسد «براور» به نتیجه نمیرسد اما «گوردی» با مطلع شدن از این موضوع همراه با دوستانش تصمیم میگیرند در مسیر راه آهن به دنبال جسد بگردند و آن را به خانوادهاش برسانند. در این کندوکاو که چندین روز به طول میانجامد اتفاقات جالبی به وقوع میپیوندد.
فیلم نامه یِ نامزد اسکار فیلم که اقتباسی از رمان "جسد " نوشته ی استیفن کینگ می باشد، بسیار عالی و گیراست به طوری که مخاطب زمان 89 دقیقه ای فیلم را به هیچ وجه احساس نکرده و همگام با آهنگ " با من بمان " سروده ی بن ای. کینگ متوجه پایان این داستان می شود. استفاده ی بهینه و هوشمندانه ی کارگردان از بازیگران نوجوان و بازی روان آن ها از شاخصه های بارز فیلم است.
نوستالژی کودکی همراه با یک ماجراجویی جاده ای، خود جذابیت بسیاری به فیلم داده است.این در حالی است که نگاه شوخ طبعانه ی راب راینر به حوادث جالب زندگی چند دوست در آخرین تابستانِ احتمالیِ مشترکشان درون مایه ای تلخ را به همراه دارد.شاید به توان گفت فیلم مجموعه ی آخرین سلسله حوادث شیرینی را به تصویر می کشد که خود پایان خوشی های بهترین اوقات زندگی دردنیای معصومیت ها، ماجرا جویی ها، خیال پردازی ها و آغازگر زندگیِ تلخِ آدمی در دنیای واقعیات و بزرگسالی است.فیلم علاوه بر ظاهری ساده پر از پیچیدگی و نکاتی است که به کمکشان بارها و بارها دیدن فیلم خالی از لطف نیست.
منبع: کانون فیلم دانشگاه علوم پزشکی شیراز
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
سینمای ما:
درام آمریکایی فیلم سینمایی "در کنارم بمان" ساخته راب راینر سال 1986 بر مبنای داستان "جسد" نوشته استفن کینگ ساخته شد.
خلاصه داستان: گوردی از دوران نوجوانی خود اتفاق جالبی که برای او و سه تن از دوستانش به نام هایکریستوفر، تِدی و وِرنو رخ می دهد را روایت می کند. ماجرا از این قرار است که روزی ورنو به طور اتفاقی از گفتگوی برادر بزرگ تر و دوستش درمی یابد پسر نوجوانی به نام رِی براور با قطار تصادف کرده و کشته شده است. تلاش پلیس برای پیدا کردن جسد براور به نتیجه نرسیده و جستجوها به پایان رسیده است. با مطلع شدن از این ماجرا، گوردی و دوستانش تصمیم می گیرند جنازه رِی را پیدا کنند.
نقشهای اصلی فیلم 89 دقیقهای "در کنارم بمان" را ویل ویتن، ریور فینیکس، کوری فلدمن، ریچارد دریفوس و کیفر ساترلند به عهده دارند. داستان فیلم سال 1959 در اورگون آمریکا روی میدهد. پسری 12 ساله همراه چند نفر از دوستانش برای پیدا کردن جسد پسری هم سن و سال خودشان در جنگل راهی سفری پرماجرا میشوند و...
رینولد گیدیون و بروس اونز فیلمنامهنویسان "در کنارم بمان" برای این فیلم نامزد اسکار بهترین فیلمنامه اقتباسی شدند و این فیلم در دو رشته بهترین فیلم درام و کارگردانی نامزد دریافت جوایز گلدن گلوب بود.
راب راینر کارگردان "در کنارم بمان" متولد 1947 در نیویورک است و فیلمهایی چون "این اسپینال تپ است"، "شاهزاده عروس"، "وقتی هری سالی را ملاقات کرد"، "میزری"، "چند مرد خوب" و "اشباح میسی سیپی" را در کارنامه دارد.
او پارسال "فهرست خداحافظی" با بازی جک نیکلسن و مورگان فریمن را روی پرده داشت. "چند مرد خوب" به تهیهکنندگی راینر سال 1993 نامزد اسکار بهترین فیلم بود.
منبع: سینمای ما
-------
اقتباس های برتر سینمایی از آثار استیفن کینگ: با من بمان
" با من بمان " فیلمی است که بدون تردید یکی از اولین آثاری است که کینگ در قالبی غیر از داستان های " هراس انگیز " نوشته است.
داستان را فردی برای ما بیان میکند که نامش را به عنوان نویسنده میشنویم. این راوی که هرگز چهره او را نمیبینیم. ریچارد دریفوس است. داستان که بر مبنای فیلم های جاده ای پایه ریزی شده است، داستان 4 دوست را بیان میکند که از مرز ایالت خود خارج میشوند تا جسد یکی از جوانان منطقه خود را پیدا کنند.
کینگ به طور معمول از عنصر مرگ در کارهایش استفاده میکند، اما هیچکدام از آنها تلخ تر از " با من بمان " نیست.این اثر فیلمی ستدرباره ی از دست دادن معصومیت دوران کودکی. کاراکترها به شدت به دنبال حفاظت از جان خود هستند و در این راه از هیچ کاری رویگردان نیستند. داستان فیلم چیزی بیش از داستان 4 جوان است که به جست وجوی جسد گمشده دوست خود میپردازند. فیلم در واقع از دست رفتن معصومیت کودکی بین این آدم ها و کشف و شهود آنان در این سفر را که موجب تزکیه روح آنها میشود، دنبال میکند. کار راینر در زمینه ی هدایت مجموعه ای از بازیگران نوجوان (به خصوص فینیکس) بسیار موفق است. در حالی که موفقیت کار در اصل به داستان استیون کینگ باز می گردد که فیلمنامه نویسان فیلم به آن بسیار وفادار بوده اند.
" با من بمان " از جمله آثار قوی و مؤثر کینگ است که " رینولد گیدئون " و " بروس ای اوانس " آن را اقتباس کرده اند.
منبع: ایستگاه خبری فیلم فا، برگرفته از کتاب راهنمای فیلم نوشته ی بهزاد رحیمیان
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
پدرم از طنز بویی نبرده بود
راب رینر را به جرات میتوان کارگردان منحصربهفردی در سینمای هالیوود دانست. سینمای خاص او که با دستمایههای طنز همراه است باعث شده تا فیلمهای او در میان دیگر آثار خودنمایی کنند. بسیاری از منتقدان، راب رینر را یکی از کارگردانهایی میدانند که کارنامهای دوگانه دارد. دهه هشتاد دهه موفقیت سرتاسری با فیلمهای موفقی چون «این است اسپینال تپ»، «چیز قطعی»، «درکنارم بمان»، «عروس شاهزاده» و «وقتی هری سالی را ملاقات کرد» اما دهه نود برای راینر روزهای آثار یک خط درمیان بود، در این دهه او فیلمهای موفقی چون «میزری»، «چند مرد خوب» و «رییس جمهور آمریکایی» راساخت و از طرفی هم فیلمهای ضعیفی چون «شمال» و «داستان ما» را ارائه میکند اما رینز برخلاف منتقدانش چنین اعتقادی ندارد. فیلم «در کنارم بمان» به تازگی از شبکه نمایش پخش شده به همین بهانه گفتوگویی از این فیلمساز برجسته ترجمه شده که در ادامه میتوانید بخوانید:
به عنوان اولین سوال، شما ماجراهای عجیبی را در حد فاصل جدایی از پنی مارشال همسر اولتان تا ازدواج با میشل سینگر پشت سر گذاشتید، آیا این اتفاقات به شما کمک کرد تا فیلم «وقتی هری، سالی را ملاقات کرد» را بسازید؟
این واقعا زمان گیجکنندهای است. زیرا شما با خودتان فکر میکنید چطور میتوانم این شرایط را تحمل کنم، در ابتدا شما فکر میکنید که آمادگی وارد شدن به هیچ کار جدی را ندارید زیرا که این اتفاق باعث آزرده شدن شما شده است اما بالاخره در مییابید که شاید همچنان آمادگی وارد شدن به هیچ کار جدی را نداشته باشید اما قطعا نیازمند یک همدم هستید فیلم «هری، سالی را ملاقات کرد» درباره همین لحظات بد زندگی است.
شخصیت گرودی در فیلم «در کنارم بمان» خود را به عنوان یک پسر نامرئی خطاب میکرد. این احساسی بود که خودتان در زمان بزرگ شدن داشتید؟
بله، من بسیاری از اوقات این احساس را داشتم، پدرم مرد خوبی بود و من واقعا دوستش داشتم اما او شغلی مهم و پرمشغلهای داشت، این باعث میشد که او زمان بسیاری را در خانه نباشد و من احساس میکردم که اهمیتی ندارم. این احساس را داشتم که پدرم دوستم ندارد البته الان به این نتیجه رسیدهام که او مرا دوست داشت و به همین خاطر من هم او را دوست دارم و رابطه بسیار خوبی با هم داریم اما این احساس نادیده گرفته شدن چیزی بود که من با آن بزرگ شدهام
«در کنارم بمان» نقطه آغاز بود. این اولین فیلمی بود که شما میتوانستید دربارهاش بگوید «فیلم من است»... این یک فیلم شخصی بود، من آن زمان ۳۷ یا ۳۸ سال داشتم و اولین باری بود که میخواستم کاری را انجام دهم که در راستای خواستههای پدرم نبود. منظورم این است که من به کارهایی که با پدرم انجام دادم افتخار میکنم اما تمام این کار یک سبکی بود که من انجام دادم، پدرم در کارش بسیار خوب بود اما از طنز هیچ بویی نبرده بود. این کار شبیه فیلم «چیز قطعی» بود اما پدرم در آن کار فیلمی رمانتیک ساخته بود اما «در کنارم بمان» یک کمدی شگفت انگیز بود و در عین حال به نوعی هم مالیخولیایی بود، این اولین باری بود که کاری را انجام میدادم که بازتاب درونی من بود که به موفقیت رسید و باعث شد تا من تایید شوم.
امروز شما هر دو در خیابان هالیوود ستاره دارید... (در سنگ فرش خیابان هالیوود برای بزرگان سینمای هالیوود ستارهای سنگی به نام آنها حک میشود) بله، درست کنار هم! بیست سال پیش فکر میکردم که چگونه میتوانم خودم را اثبات کنم، اما امروز در زندگیام فکر میکنم که کارهای خوبی را انجام دادهام
شما این ستاره را برای فیلمهای دهه ۸۰ و اوایل دهه ۹۰ خود دریافت کردهاید. آیا نگران منتقدان نیستید که فیلمهای شما را به قبل و بعد از فیلم «شمال» تقسیمبندی میکنند؟ نه، من اهمیتی به آنها نمیدهم به این خاطر که بسیاری از آنها چیزهای خوبی درباره من میگویند که اشتباه است و بعضی دیگر هم چیزیهای بدی دربارهام میگویند که باز هم اشتباه است. آنها نمیدانند زمانی که شما کاری را انجام میدهید چه چیزی در مغز خود دارید، حرفهای منتقدان تنها یک نظر شخصی است! درست است؟
نگاهی به فیلم کنارم بمان Stand By Me 1986
نویسنده: ایمان شاه بیگی - سهشنبه ۱٤ خرداد ۱۳٩٢
نگاهی به فیلم کنارم بمان Stand By Me 1986
کارگردان : راب راینر Rob Riener
بازیگران : ریور فونیکس River Phoenix
ویل ویتون Will Wheaton
کیفر ساترلند Kiefer Sutherland
ریچارد دریفوس Richard Dreyfuss
درجه سنی : R ( برای الفاظ رکیک)
امتیاز راتن تومیتوز : 91 از 100
فیلم رده 176 از 250 فیلم برتر سایت آی ام دی بی
امتیاز من : 8 از 10
کنارم بمان سومین فیلم راب راینر براساس داستانی از استیفن کینگ در سال 1986 ساخته شد و چنان محبوبیتی یافت که امروزه در نوع خود از آن به عنوان اثری کلاسیک یاد می کنند . اقتباس سینمایی راینر از داستان کوتاه بلند ( نوولا) کینگ یکی از موفقیت اقتباس ها از روی آثار اوست . اقتباسی که از نظر موفقیت در کنار آثاری چون رهایی از شاوشنگ ، دالان سبز ، کری ، میزری و مه قرار می گیرد .
داستان فیلم در رابطه سفر کوچک چهار دوست دوازده ساله برای یافتن جسد کودک دیگری است . سفری که در واقع باعث بلوغ چهار نوجوان داستان می شود .
نقطه قوت فیلم رابطه این چهار دوست است و صمیمت شان . هر کدام شخصیت منحصربفردی دارد با تمام تخیلات و ترس ها و شجاعت های معمول بچه های این سن اما هنر اقتباس بروس ایوانز و رینولد گیدئون فیلمنامه نویس از داستان کینگ باورپذیری و سمپات ساختن کاراکترهای اصلی است به گونه ای که ما هم در دنیای بچگی آنها بچگی می کنیم و با آن ها در سفرشان همراه می شویم . موفقیت اصلی فیلم از زمان سنجی درست صحنه های کمیک و در عین حال قرار دادن بجای لحظات درام در جای جای فیلم است . فیلم در زمان کوتاهش موفق می شود پختگی نهایی بچه ها را به تماشاگر بباوراند . استفاده از راوی در این مهم کمک بسزایی کرده . راوی که بسیارموثر و به موقع وارد داستان می شود .
یکی از عوامل موفقیت فیلم استفاده از ترانه ها و اصطلاحات اواخر دهه پنجاه برای فضاسازی مناسب و ایجاد حس نوستالژیک است . فرهنگ در حال پوست اندازی امریکایی بخوبی در فیلم نمایش داده می شود . هم چنین فیلم با دوری جستن از داخل کردن مسائل جنسی ( که در مورد فیلم های در رابطه با بلوغ امری طبیعی است) معصومیت و خلوص خاصی به فضای داستان داده است . فیلم بیش از هرچیز درباره نقش مهمی است که دوستی های دوران کودکی در شخصیت افراد بازی می کند . دوستی های حتی محکمتر از پیوندهای خانوادگی .
راب راینر یکی از کارگردانهایی که کارنامه ای دو گانه دارد . دهه هشتاد دهه موفقیت سرتاسری راینر است با فیلمهای موفقی چون «این است اسپینال تپ » ، «چیز قطعی » ، «کنارم بمان » ، «عروس شاهزاده» و « وقتی هری سالی را ملاقات کرد» که سه فیلم اخیر هر سه موفقیت کم نظیری یافتند . دهه نود برای راینر شروع دوپاره شدن آثارش است از طرفی فیلم های موفقی چون میزری ، چند مرد خوب و رییس جمهور آمریکایی راساخت و از طرفی هم فیلم های ضعیفی چون نورث و داستان ما ( هر دو با شرکت بروس ویلیس ) را ارائه می کند و در این بین ارواح می سی سی پی اش هم موفقیت نسبی می یابد اما دهه گذشته را راینر کابوس وار طی کرد . هرسه فیلمی که دهه ابتدایی هزاره جدید ساخت آثار ناموفقی بودند ( الکس و اما ، شایع شده است که ... و لیست آرزوها ) خوشبختانه سال 2010 راینر با ساخت فیلم خیلی خوب Flipped دوباره یاد و خاطره فیلم کنارم بمان را زنده کرد . به هر روی راینر آنقدر فیلم خوب و خاطره ساز ساخته که همیشه در حافظه سینمایی مان جای خوبی برایش نگه داریم .
river phoenix
از نکات دیگر فیلم حضور موفق ریور فونیکس فقید 15 ساله به نقش یکی از چهار کودک اصلی داستان است . فونیکس ( برادر بزرگتر واکین فونیکس) پله های موفقیت را با این فیلم آغاز کرد و با آثاری چون آخرین جنگ صلیبی ( قسمت سوم ایندیانا جونز) و نهایتا فیلم کالتی چون آیداهوی خصوصی من گاس ون سنت به اوج محبوبیت و موفقیت رسید هرچند ستاره درخشش با مرگ نابهنگامش در بیست و سه سالگی (1993) خاموش شد اما همچنان با آثارش در یادها ماند .
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
Stand by Me (کنارم بمان) - نقدی کوتاه بر فیلم «با من بمان»
"با من بمان" (1986)، سومین فیلم راب راینر، کارگردان، تهیه کننده، بازیگر و نویسنده ی برجسته ی امریکایی است.تابستان 1959 است و چهاردوستِ نوجوانِ پانزده ساله می دانند که شاید این آخرین تابستانی باشد که با هم می گذرانند. جنازه ی گمشده ی پسر بچه ای سوژه ی اتفاقی ماجرا جویی یک شبانه روزی این رفقا می شود.
این فیلم خاطرات یک نویسنده به نام «گوردی» را بیان میکند. ماجرا از این قرار است که روزی «ورنو» به طور اتفاقی از گفتگوی برادر بزرگتر و دوستش درمییابد پسر نوجوانی به نام «رِی براور» با قطار تصادف کرده و کشته شده است. تلاش پلیس برای پیدا کردن جسد «براور» به نتیجه نمیرسد اما «گوردی» با مطلع شدن از این موضوع همراه با دوستانش تصمیم میگیرند در مسیر راه آهن به دنبال جسد بگردند و آن را به خانوادهاش برسانند. در این کندوکاو که چندین روز به طول میانجامد اتفاقات جالبی به وقوع میپیوندد.
فیلم نامه یِ نامزد اسکار فیلم که اقتباسی از رمان "جسد " نوشته ی استیفن کینگ می باشد، بسیار عالی و گیراست به طوری که مخاطب زمان 89 دقیقه ای فیلم را به هیچ وجه احساس نکرده و همگام با آهنگ " با من بمان " سروده ی بن ای. کینگ متوجه پایان این داستان می شود. استفاده ی بهینه و هوشمندانه ی کارگردان از بازیگران نوجوان و بازی روان آن ها از شاخصه های بارز فیلم است.
نوستالژی کودکی همراه با یک ماجراجویی جاده ای، خود جذابیت بسیاری به فیلم داده است.این در حالی است که نگاه شوخ طبعانه ی راب راینر به حوادث جالب زندگی چند دوست در آخرین تابستانِ احتمالیِ مشترکشان درون مایه ای تلخ را به همراه دارد.شاید به توان گفت فیلم مجموعه ی آخرین سلسله حوادث شیرینی را به تصویر می کشد که خود پایان خوشی های بهترین اوقات زندگی دردنیای معصومیت ها، ماجرا جویی ها، خیال پردازی ها و آغازگر زندگیِ تلخِ آدمی در دنیای واقعیات و بزرگسالی است.فیلم علاوه بر ظاهری ساده پر از پیچیدگی و نکاتی است که به کمکشان بارها و بارها دیدن فیلم خالی از لطف نیست.
منبع: کانون فیلم دانشگاه علوم پزشکی شیراز
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نام فیلم : Stand by Me
ژانر : ماجراجویی | درام
کارگردان : Rob Reiner
نویسنده : Stephen King, Raynold Gideon
بازیگران : Wil Wheaton, River Phoenix, Corey Feldman
محصول : آمریکا
زبان : انگلیسی
زمان : 89 دقیقه
خلاصه داستان : چهار پسر نوجوان یک سفر ماجراجویانه را برای پیدا کردن یک جنازه شروع می کنند و در طول سفر با موقعیت های جالب و خطرناکی رو به رو میشوند و …
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
Stand by Me (کنارم بمان) - نقد فیلم کنارم بمان Stand By Me
چهارشنبه ۱۳ فروردین ۱۳۹۳ ساعت ۱۷:۱۸ | نامه الکترونیک
فیلم ها - نقد فیلم خارجی
Share
کنارم بمان سومین فیلم راب راینر براساس داستانی از استیفن کینگ در سال 1986 ساخته شد و چنان محبوبیتی یافت که امروزه در نوع خود از آن به عنوان اثری کلاسیک یاد می کنند. اقتباس سینمایی راینر از داستان کوتاه بلند ( نوولا) کینگ یکی از موفقیت اقتباس ها از روی آثار اوست. اقتباسی که از نظر موفقیت در کنار آثاری چون رهایی از شاوشنگ، دالان سبز، کری، میزری و مه قرار می گیرد.
داستان فیلم در رابطه سفر کوچک چهار دوست دوازده ساله برای یافتن جسد کودک دیگری است. سفری که در واقع باعث بلوغ چهار نوجوان داستان می شود.
نقطه قوت فیلم رابطه این چهار دوست است و صمیمت شان. هر کدام شخصیت منحصربفردی دارد با تمام تخیلات و ترس ها و شجاعت های معمول بچه های این سن اما هنر اقتباس بروس ایوانز و رینولد گیدئون فیلمنامه نویس از داستان کینگ باورپذیری و سمپات ساختن کاراکترهای اصلی است به گونه ای که ما هم در دنیای بچگی آنها بچگی می کنیم و با آن ها در سفرشان همراه می شویم. موفقیت اصلی فیلم از زمان سنجی درست صحنه های کمیک و در عین حال قرار دادن بجای لحظات درام در جای جای فیلم است. فیلم در زمان کوتاهش موفق می شود پختگی نهایی بچه ها را به تماشاگر بباوراند. استفاده از راوی در این مهم کمک بسزایی کرده. راوی که بسیارموثر و به موقع وارد داستان می شود.
یکی از عوامل موفقیت فیلم استفاده از ترانه ها و اصطلاحات اواخر دهه پنجاه برای فضاسازی مناسب و ایجاد حس نوستالژیک است. فرهنگ در حال پوست اندازی امریکایی بخوبی در فیلم نمایش داده می شود. هم چنین فیلم با دوری جستن از داخل کردن مسائل جنسی ( که در مورد فیلم های در رابطه با بلوغ امری طبیعی است) معصومیت و خلوص خاصی به فضای داستان داده است. فیلم بیش از هرچیز درباره نقش مهمی است که دوستی های دوران کودکی در شخصیت افراد بازی می کند. دوستی های حتی محکمتر از پیوندهای خانوادگی.
راب راینر یکی از کارگردانهایی که کارنامه ای دو گانه دارد. دهه هشتاد دهه موفقیت سرتاسری راینر است با فیلمهای موفقی چون «این است اسپینال تپ »، «چیز قطعی »، «کنارم بمان »، «عروس شاهزاده» و « وقتی هری سالی را ملاقات کرد» که سه فیلم اخیر هر سه موفقیت کم نظیری یافتند. دهه نود برای راینر شروع دوپاره شدن آثارش است از طرفی فیلم های موفقی چون میزری، چند مرد خوب و رییس جمهور آمریکایی راساخت و از طرفی هم فیلم های ضعیفی چون نورث و داستان ما ( هر دو با شرکت بروس ویلیس ) را ارائه می کند و در این بین ارواح می سی سی پی اش هم موفقیت نسبی می یابد اما دهه گذشته را راینر کابوس وار طی کرد. هرسه فیلمی که دهه ابتدایی هزاره جدید ساخت آثار ناموفقی بودند ( الکس و اما، شایع شده است که... و لیست آرزوها ) خوشبختانه سال 2010 راینر با ساخت فیلم خیلی خوب Flipped دوباره یاد و خاطره فیلم کنارم بمان را زنده کرد. به هر روی راینر آنقدر فیلم خوب و خاطره ساز ساخته که همیشه در حافظه سینمایی مان جای خوبی برایش نگه داریم.
از نکات دیگر فیلم حضور موفق ریور فونیکس فقید 15 ساله به نقش یکی از چهار کودک اصلی داستان است. فونیکس ( برادر بزرگتر واکین فونیکس) پله های موفقیت را با این فیلم آغاز کرد و با آثاری چون آخرین جنگ صلیبی ( قسمت سوم ایندیانا جونز) و نهایتا فیلم کالتی چون آیداهوی خصوصی من گاس ون سنت به اوج محبوبیت و موفقیت رسید هرچند ستاره درخشش با مرگ نابهنگامش در بیست و سه سالگی (1993) خاموش شد اما همچنان با آثارش در یادها ماند.
نویسنده: ایمان شاه بیگی
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
Stand by Me (کنارم بمان)
1986 --ماجراجویی،درام -- 89 دقیقه --R
کارگردان : Rob Reiner
نویسنده : Raynold Gideon, Bruce A. Evans
بازیگران: Wil Wheaton, River Phoenix, Corey Feldman
جوایز :
نامزد جایزه اسکار: بهترین فیلمنامه اقتباسی
خلاصه داستان :
کسل راک، تابستان سال 1959. «ورن تسیو» ی دوازده ساله (اوکانل) می شنود که برادر بزرگ ترش، «بیلی» (سیماسکو) با دوستش «چارلی» (رایلی) درباره ی جسد نوجوان گم شده ای به نام «ری» (لوترل) حرف می زند که در جنگل پیدا کرده است. «ورن» ماجرا را به دوستانش، «گوردی» (ویتن)، «تدی» (فلدمن) و «کریس» (فینیکس) می گوید و همگی تصمیم می گیرند به محل کشف جسد بروند...
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
Stand by Me (کنارم بمان) - دو یادداشت کوتاه در معرفی و نقد فیلم «در کنارم بمان»
چهارشنبه ۱۳ فروردین ۱۳۹۳ ساعت ۱۷:۱۸ | نامه الکترونیک
فیلم ها - نقد فیلم خارجی
Share
سینمای ما:
درام آمریکایی فیلم سینمایی "در کنارم بمان" ساخته راب راینر سال 1986 بر مبنای داستان "جسد" نوشته استفن کینگ ساخته شد.
خلاصه داستان: گوردی از دوران نوجوانی خود اتفاق جالبی که برای او و سه تن از دوستانش به نام هایکریستوفر، تِدی و وِرنو رخ می دهد را روایت می کند. ماجرا از این قرار است که روزی ورنو به طور اتفاقی از گفتگوی برادر بزرگ تر و دوستش درمی یابد پسر نوجوانی به نام رِی براور با قطار تصادف کرده و کشته شده است. تلاش پلیس برای پیدا کردن جسد براور به نتیجه نرسیده و جستجوها به پایان رسیده است. با مطلع شدن از این ماجرا، گوردی و دوستانش تصمیم می گیرند جنازه رِی را پیدا کنند.
نقشهای اصلی فیلم 89 دقیقهای "در کنارم بمان" را ویل ویتن، ریور فینیکس، کوری فلدمن، ریچارد دریفوس و کیفر ساترلند به عهده دارند. داستان فیلم سال 1959 در اورگون آمریکا روی میدهد. پسری 12 ساله همراه چند نفر از دوستانش برای پیدا کردن جسد پسری هم سن و سال خودشان در جنگل راهی سفری پرماجرا میشوند و...
رینولد گیدیون و بروس اونز فیلمنامهنویسان "در کنارم بمان" برای این فیلم نامزد اسکار بهترین فیلمنامه اقتباسی شدند و این فیلم در دو رشته بهترین فیلم درام و کارگردانی نامزد دریافت جوایز گلدن گلوب بود.
راب راینر کارگردان "در کنارم بمان" متولد 1947 در نیویورک است و فیلمهایی چون "این اسپینال تپ است"، "شاهزاده عروس"، "وقتی هری سالی را ملاقات کرد"، "میزری"، "چند مرد خوب" و "اشباح میسی سیپی" را در کارنامه دارد.
او پارسال "فهرست خداحافظی" با بازی جک نیکلسن و مورگان فریمن را روی پرده داشت. "چند مرد خوب" به تهیهکنندگی راینر سال 1993 نامزد اسکار بهترین فیلم بود.
منبع: سینمای ما
-------
اقتباس های برتر سینمایی از آثار استیفن کینگ: با من بمان
" با من بمان " فیلمی است که بدون تردید یکی از اولین آثاری است که کینگ در قالبی غیر از داستان های " هراس انگیز " نوشته است.
داستان را فردی برای ما بیان میکند که نامش را به عنوان نویسنده میشنویم. این راوی که هرگز چهره او را نمیبینیم. ریچارد دریفوس است. داستان که بر مبنای فیلم های جاده ای پایه ریزی شده است، داستان 4 دوست را بیان میکند که از مرز ایالت خود خارج میشوند تا جسد یکی از جوانان منطقه خود را پیدا کنند.
کینگ به طور معمول از عنصر مرگ در کارهایش استفاده میکند، اما هیچکدام از آنها تلخ تر از " با من بمان " نیست.این اثر فیلمی ستدرباره ی از دست دادن معصومیت دوران کودکی. کاراکترها به شدت به دنبال حفاظت از جان خود هستند و در این راه از هیچ کاری رویگردان نیستند. داستان فیلم چیزی بیش از داستان 4 جوان است که به جست وجوی جسد گمشده دوست خود میپردازند. فیلم در واقع از دست رفتن معصومیت کودکی بین این آدم ها و کشف و شهود آنان در این سفر را که موجب تزکیه روح آنها میشود، دنبال میکند. کار راینر در زمینه ی هدایت مجموعه ای از بازیگران نوجوان (به خصوص فینیکس) بسیار موفق است. در حالی که موفقیت کار در اصل به داستان استیون کینگ باز می گردد که فیلمنامه نویسان فیلم به آن بسیار وفادار بوده اند.
" با من بمان " از جمله آثار قوی و مؤثر کینگ است که " رینولد گیدئون " و " بروس ای اوانس " آن را اقتباس کرده اند.
منبع: ایستگاه خبری فیلم فا، برگرفته از کتاب راهنمای فیلم نوشته ی بهزاد رحیمیان
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||