رها ماهرو

رها ماهرو

منتقد سینما و تلویزیون
رها ماهرو

رها ماهرو

منتقد سینما و تلویزیون

دیالوگ ماندگار : دلداگان ( هندی )


رها ماهرو :

آیشواریا رای ( ناندینی) خطاب به سلمان خان ( سمیر ) : تو خیلی منو دوست داری سمیر و به خاطر همین عشقت من هفت دریا رو عبور کردم اما از هفت قدم که بین ماست نمیتونم عبور کنم. تو منو با عشق آشنا کردی سمیر اما تعهد به عشقو من از شوهرم یاد گرفتم.

دیالوگ ماندگار: گورو

گورو:

پدرم همیشه میگفت رویا نبین.معتقد بود رویا هرگز به حقیقت نمی پیونده .

ولی من رویا های زیادی دیدم .

نقد فیلم گورو


گورو کان دسای ...........آبیشک باچان

سوچاتا ...............آیشواریا رای باچان

و شخصیت های دیگر...


http://www.best2bests.com/wp-content/uploads/2013/06/guru.jpg


فیلم جالبی . یکی از بهترین صحنه ای که در فیلم گورو بود صحنه ای بود که دختران و همسر گورو دور تخت او را در بیمارستان گرفته بودند و برای گورو آواز میخواندند. در یکی از صحنه های فیلم همسر گورو به دیدن آقای مانیک میرود و مانیک به گورو زنگ میزند و میگوید همسرت را برای گدایی پیش من نفرستد . این صحنه را اصلا دوست نداشتم . شخصیت "شیام" و "مانیک داس گوپتا" رئیس روزنامه اصلا قابل تحمل نبودند . فیلم روند صعودی داشت . من اینجور فیلم ها را خیلی دوست دارم . زیرا باعث انگیزه رشد و پیشرفت در انسان میشوند. رها ماهرو

سریال ستایش

یک روز در پشت صحنه سریال «آوای باران»


آثاری که قصه هایشان برگرفته از متن زندگی روزمره مردم و واقعیات اجتماعی است، به دلیل ایجاد فضاهایی آشنا و ملموس برای مخاطبان غالبا با استقبال گسترده ای از سوی آنها همراه می شوند.

باران صدا ندارد

قالب نمایش انتخاب مناسبی برای پرداختن به مشکلات و معضلات اجتماعی بوده و از نظر کارکردی میزان تاثیرگذاری مفاهیم و مضامین مورد نظر را بیشتر می کند. بن مایه های داستانی یک اثر، فراز و فرودهای موضوعی آن و تغییرات روند قصه خود به عنوان ابزاری در خدمت ریشه یابی مشکلات اجتماعی قرار می گیرد. از این رو وقتی عنصر نمایش بستری برای ارائه مفاهیمی عام، ساده فهم و در عین حال عمیقا ریشه دار می شود، می توان همراهی مخاطب را نتیجه ای ناگزیر پنداشت.

مجموعه تلویزیونی «آوای باران» که این روزها مراحل تصویربرداری خود را در خانه ای در خیابان فرشته سپری می کند، کاری از گروه اجتماعی شبکه سه است که به تهیه کنندگی محمد هاشمی اصل ملودرامی اجتماعی و اخلاقی را دربر می گیرد. ضمن اینکه در این مجموعه به بعضی از آسیب های موجود در جامعه نیز اشاره شده و در قالب داستان هایی پر گره به آنها پرداخته می شود. سریال آوای باران دارای 40 قسمت 45 دقیقه ای است و مراحل تصویربرداری خود را از اوایل شهریور در لوکیشن کارخانه ای در جاده مخصوص کرج آغاز کرده است. ثریا قاسمی، حمیدرضا پگاه، سام درخشانی، الهام چرخنده، مهران احمدی، امیر دژاکام، مهران رنجبر، سپیده خداوردی، سیاوش خیرابی، نیلوفر پارسا، آزاده زارعی و... از جمله بازیگران اصلی این سریال هستند.

داستان آوای باران نیز قصه مردی به نام طاها ریاحی را در بر می گیرد که تاجر داروست و در زندگی کاری به ناحق با مشکلی مواجه می شود و پس از دست و پنجه نرم کردن با آن به زندگی خود بازمی گردد. قصه آوای باران که نگارش آن را علیرضا کاظمی پور و سعید جلالی بر عهده دارند، در دو مقطع زمانی متفاوت روایت می شود که یکی مربوط به دهه 70 است و دیگری در زمان حال می گذرد. همچنین بر این اثر همچون دیگر کارهایی که تاکنون از حسین سهیلی زاده کارگردان مجموعه شاهد بوده ایم، رویکردی اجتماعی حاکم است و درباره باندهای تکدی گری و کودکان کار نیز مباحثی مطرح می شود. یکی دیگر از ویژگی های قصه آوای باران نزدیکی نسبی اش به فضای داستان الیورتوییست به نویسندگی چارلز دیکنز داستان نویس معروف قرن 19 میلادی انگلستان است و بنا به تعبیر کارگردان برداشتی ایرانیزه شده از آن صورت گرفته است.

باران صدا ندارد

 باخبر می شویم که قرار است مجید زین العابدین مدیر شبکه سه، فضل ا... شریعت پناهی مدیر گروه اجتماعی و محمدرضا فخرحسنی مدیر عمومی این شبکه در لوکیشن فعلی سریال که مربوط به خانه نادر و زیور در خیابان فرشته است، حضور یابند. همچنین به نیمه رسیدن مراحل تصویربرداری سریال نیز بهانه ای برای تهیه گزارشی از روند تولید و ساخت سریال است. ساعت حدود 6 عصر روز سه شنبه 28 آبان است که به خیابان آقابزرگی می رسم. محمدهاشمی اصل تهیه کننده و پوریا عطابخشی مدیر تولید سریال آوای باران مقابل درب خانه نادر و زیور منتظر رسیدن مدیر شبکه سه هستند. پس از سلام و احوالپرسی مطلع می شوم که سکانسی از قسمت بیستم اثر ضبط خواهد شد و اینکه چه کسانی مقابل دوربین می روند. مدیران شبکه سه از راه می رسند و به همراه گروه به وارد آپارتمان می شویم. خانه های مجلل و بزرگ که مربوط به یکی از خانواده های محوری داستان است.

حمیدرضا پگاه، سام درخشانی، الهام چرخنده، نیلوفر پارسا از بازیگران اصلی کار در محل تصویربرداری حضور دارند. در همان ابتدای حضور انرژی و پویایی اعضای گروه قابل درک و دریافت است. مرتضی غفوری مدیر تصویربرداری به همراه بازیگران سریال در نشستی با مدیر شبکه سه، مدیر گروه اجتماعی و مدیر امور عمومی آن حضور می یابند. حسین سهیلی زاده آغاز گر این گپ و گفت نیم ساعته است و پس از سلام و احوالپرسی درباره روند پیش برد کیفی پروژه توضیحاتی را ارائه می دهد. وی همچنین می گوید چه بخش هایی از داستان در حال تصویربرداری است و درباره گریم بازیگران و تغییرات سنی نقش ها مباحثی را مطرح می کند.

الهام چرخنده نیز با اشاره به اینکه تیمی حرفه ای در سریال آوای باران همکاری می کنند، خطاب به مدیر شبکه سه درباره ویژگی های نقش خود ادامه می دهد: در زندگی روزمره و دنیای واقعی نیکی و بدی و خیر و شر با هم ترکیب شده است و نقش زیور هم شامل هر دو ویژگی است و نمی توان آن را مثبت یا منفی دانست.

بن مایه های داستانی یک اثر، فراز و فرودهای موضوعی آن و تغییرات روند قصه خود به عنوان ابزاری در خدمت ریشه یابی مشکلات اجتماعی قرار می گیرد.

درخشانی نیز می گوید که نقش نادر بسیار متفاوت از نقش هایی است که تاکنون به ایفای آن پرداخته است. در این گپ و گفت به میزان تاثیرگذاری آثار نمایشی در بین مخاطبان اشاره ای شده و بازیگران از تجربه برخوردها و خاطراتشان در هنگام پخش سریال حرف می زنند. زین العابدین در این رابطه می گوید: مردم ما گاهی اوقات ارتباط جدی و عمیقی با آثار نمایشی و بعضی از نقش های خاص آنها برقرار می کنند و ممکن است به قدری این نقش ها برایشان باورپذیر بوده باشد که برخوردهایشان با بازیگران آن کاملا بر مبنای تصورشان از نقش شکل بگیرد.

به دلیل روایت دو مقطع زمانی در آوای باران گریم بازیگران آن باید ویژگی های سنی شان را به خوبی تداعی کند. محمد هاشمی اصل تهیه کننده مجموعه می گوید به این اصل در چهره پردازی توجه کافی صورت گرفته است.

سهیلی زاده نیز در همین باره می گوید: خوشبختانه سن واقعی بازیگران به گونه ای بود که می توانستیم تفاوت های سنی نقش ها را در گریم شان اعمال کنیم و باور پذیر هم جلوه کند، زیرا میانسالی یا جوانی کاراکتر ها در مجموعه چندان از سن اصلی خودشان دور نبود.

بخش دیگری از نشست به معرفی بازیگران جدید کار از جمله نیلوفر پارسا بازیگر نقش بیتا اختصاص می یابد و زین العابدین درباره تجربه های قبلی سهیلی زاده این طور نظر می دهد: یکی از ویژگی های کاری و نبوغ آثار آقای سهیلی زاده این است که در هر مجموعه ای دست کم دو یا چند چهره جدید به عرصه بازیگری معرفی می شوند.

در پایان این جلسه کوتاه همچنین توضیحاتی درباره سکانس های آینده و نحوه مدیریت بازیگران کودک و نوع چیدمان نقش ها از سوی کارگردان بیان شده و وی از پایان تصویربرداری 20 قسمت از کار در حدود 15 روز آینده خبر می دهد.

باران صدا ندارد

پس از پایان این جلسه زین العابدین با اشاره به سوژه های مورد نظر در این سریال نظر خود را نسبت مضامین این مجموعه تلویزیونی اینطور اعلام می کند: سریال آوای باران در برگیرنده موضوعاتی اخلاقی و ارزشمند است. در این سریال علاوه بر این که یک آسیب اجتماعی و موضوع کودکان کار و تکدی گری مطرح می شود، یک رویداد تاریخی نیز در داستان وجود دارد.

وی در پاسخ به اینکه این طرح موضوعی به عنوان قصه ای جداگانه در سریال مطرح می شود یا نه، ادامه می دهد: موضوع سقوط هواپیمایی ایران در سال 67 توسط آمریکایی ها در سراسر داستان حضور دارد و نکته جالب توجه درباره این سریال، آن است که در کنار ملودرام موجود در اثر و همچنین رویکرد اجتماعی آن به یک ماجرای سیاسی هم پرداخته می شود.

موقعیت مناسب برای ضبط سکانس پایانی سه شنبه فراهم و برداشت سکانس 534 از قسمت بیستم مجموعه آغاز می شود. مدیر شبکه سه و حسین سهیلی زاده پشت مانیتور قرار دارند و گروه نیز مشغول آماده کردن صحنه برای ضبط این سکانس هستند. در این بخش زیور با بازی الهام چرخنده در آشپزخانه مشغول گفت و گوی تلفنی با فرزند خود فرید (با بازی سیاوش خیرابی) درباره موضوعی است که از وی پنهان شده است. از طرفی طاها و نادر در سالن پذیرایی به بحث و جدل با یکدیگر می پردازند. پس از یکی دو بار تمرین تصویربرداری آغاز می شود. پیش از آن سهیلی زاده درباره نحوه جایگیری بازیگران و حرکت آنها نکاتی را تذکر می دهد و تمرین ها را روتوش می کند.

دیالوگ های زیر بین بازیگران رد و بدل می شود.

زیور تلفن به دست دارد و در حال صحبت با فرید است: الو سلام فرید جان. چطوری پسرم؟

فرید: سلام خوبم چه خبر؟

زیور: هیچی... چه خبر؟! پدرت تازه از سر کار اومده، خسته و کوفته افتاده رو کاناپه خوابش برده.

همزمان با مکالمه این دو شخصیت طاها با عصبانیت از جا بر می خیزد و به سمت آشپزخانه حرکت کرده و خطاب به نادر می گوید: انقدر به من نگو چی درسته چی غلط... من خودم می فهمم چی به صلاح دخترمه.

نادر نیز می گوید: من که چیزی نگفتم شما زود از کوره در می ری. و بدین ترتیب باقی دیالوگ ها از سوی بازیگران ادا می شود. در نهایت پس از چند بار ضبط سکانس مورد نظر یکی از برداشت ها مورد تایید کارگردان قرار گرفته و گروه کار خود را در این روز کاری به اتمام می رسانند.


فیلم متروپل مسعود کیمیایی

متروپل ( که هنوز نام آن قطعی نشده) سرگذشت سینمای متروپل نیست. سرگذشت لاله زار هم نیست. داستان زنی بی پناه است که به دو مرد در یک سینما که تبدیل به باشگاه بیلیارد شده پناه می‌برد. مردانی که انگار از ویترین های شکسته ، پرده های جر خورده سینما و عکس‌ها درآمده اند تا به یک آدم تنها کمک کنند. آدمی که در پایان همه این ماجراها فقط یک چیز را به یاد می‌آورد ؛ کسانی که در یک شب مثل قهرمانان فیلم‌های قدیمی که دوره‌شان سپری شده به او کمک کردند و دیگر هر چه گشت پیدایشان نکرد؛ آدم‌هایی که انگار از دل فیلم‌های قدیمی آمده بودند.

متروپل

تدوین فیلم سینمایی «متروپل» به کارگردانی مسعود کیمیایی توسط مصطفی خرقه پوش آغاز شد.

خرقه پوش که پیش از این فیلم های «رئیس»، «محاکمه در خیابان» و «جرم» را تدوین کرده برای چهارمین بار با مسعود کیمیایی همکاری می کند.

 

فیلمبرداری این فیلم 29 تیر ماه آغاز شد و هفته گذشته با فیلمبرداری سکانس افتتاحیه «متروپل» در خیابان به پایان رسید. کیمیایی سینما متروپل در لاله زار را به عنوان لوکیشن اصلی فیلمش انتخاب و با بازسازی آن، آنجا را تبدیل به یک سالن بیلیارد کرد.

حدود 80 درصد از صحنه های این فیلم در همین لوکیشن فیلمبرداری شده است. «متروپل» داستان زنی به نام خاتون است که در یک نیمه شب به باشگاه بیلیارد دو مرد پناه می آورد. تمام اتفاقات فیلم جدید کیمیایی از یک نیمه شب تا صبح روایت می شود.

کیمیایی در خصوص فیلم تازه اش به بانی فیلم گفت: متروپل ( که هنوز نام آن قطعی نشده) سرگذشت سینمای متروپل نیست. سرگذشت لاله زار هم نیست. داستان زنی بی پناه است که به دو مرد در یک سینما که تبدیل به باشگاه بیلیارد شده پناه می‌برد. مردانی که انگار از ویترین های شکسته ، پرده های جر خورده سینما و عکس‌ها درآمده اند تا به یک آدم تنها کمک کنند. آدمی که در پایان همه این ماجراها فقط یک چیز را به یاد می‌آورد ؛ کسانی که در یک شب مثل قهرمانان فیلم‌های قدیمی که دوره‌شان  سپری شده به او کمک کردند و دیگر هر چه گشت پیدایشان نکرد؛ آدم‌هایی که انگار از دل فیلم‌های قدیمی آمده بودند.

 کیمیایی در خصوص همکاری‌اش با اسحاق خانزادی  صدابردار ثابت آثارش نیز گفت: همانطور که کارگردان حیثیت نگاهش را به چشم فیلمبردار می‌‌‌‌‌‌‌سپارد، حیثیت شخصیت‌هایی که در فیلمش صحبت می‌کنند را به صدابردار و صداگذار می‌سپارد. باید حیثیت این گفت و گو ها حفظ شود . خانزادی در این سال‌‌‌ها که با هم کار می‌کنیم این کار را کرده و حیثیت خودش را هم به آن اضافه کرده است.

مهناز افشار، محمدرضا فروتن، پولاد کیمیایی، شقایق فراهانی، ساعد سهیلی، سحر دولت‌شاهی، یوسف مرادیان، میلاد کی‌مرام، مجید گلشنی، سامان حسینی، اکبر معززی،  حامد ابوطالبی، حسین علی محمدی، سوگل خالقی، لادن پروین، شاپور کلهر، علی اصغر طبسی، مجید علیزاده، شهرام تیموریان، سام فراهانی، مرجان کیومرثی، حمیرا عظیمی، سارا عسگری، احسان بذلی، کاترین اصلانی، اصغر مرادطلب، امید گنج‌بخش، مجتبی طهماسبی، شهباز جهانگیری، فرناز صفوی، مسعود رمضانی، سامان محمدی، مهدی چشمه، علی لاجوردی، سید فرنام قدیمی و... . بازیگران این فیلم هستند.

متروپل» قصه سرراستی دارد، چون بدون پراکنندگی است. البته کار کردن با مسعود کیمیایی آن‌قدر جذاب است که واقعا سینما را حس می‌کنی. من هر بار که می‌خواهم فیلمی را با او شروع کنم، احساس می‌کنم یک دوران جدید سینمایی برایم شروع می‌شود

فروتن: کیمیایی آدم اوریجینالی است

محمدرضا فروتن درباره همکاری تازه اش با مسعود کیمیایی در فیلم متروپل به ایسنا گفت:‌ «متروپل» قصه سرراستی دارد، چون بدون پراکنندگی است. البته کار کردن با مسعود کیمیایی آن‌قدر جذاب است که واقعا سینما را حس می‌کنی. من هر بار که می‌خواهم فیلمی را با او شروع کنم، احساس می‌کنم یک دوران جدید سینمایی برایم شروع می‌شود. مسعود کیمیایی آدم اوریجینالی است که نگاه خاصی دارد. خیلی‌ها خواستند از روی دست او بنویسند اما نتوانستند. او دیالوگ‌های خودش را می‌نویسد و سینمای خودش را نشان می‌دهد.

 

مهناز افشار نیز همکاری با مسعود کیمیایی را لذتبخش دانست

این بازیگر سینما در خصوص اکران آخرین فیلم تحریمی و ادامه روند سیاست حوزه هنری به باشگاه خبرنگاران گفت: روند حوزه هنری در خصوص تحریم فیلم ها واژه ای است که نمی خواهم آن را جدی بگیرم؛ یعنی دلم می خواهد این تفکیک شدن، تحریم از سوی حوزه، بسته شدن ها، پلمب کردن و شکستن ها را باور نکنم،چرا که همه این واژه ها حرکت هستند.سینمای ما برای همه نوع تفکر و همه نوع سلیقه ها است و حوزه هنری می تواند با تفکر خود فیلم سازی کند و بقیه نیز فیلم خود را کار کنند.

متروپل

افشار عنوان کرد: این اتفاق ناخوشایندی نیست به همین جهت این تغییر و یا بد بودن را نمی توانم باور کنم، حیف از اینکه نتوانستیم برای اکران فیلم یکدست و همدل باشیم. وی در خصوص مدیریت ایوبی در سازمان سینمای افزود: هیچ گونه شناختی نسبت به  حجت الله ایوبی و علی جنتی ندارم اما با توجه به اینکه همیشه امیدوار بوده ام، هیچ وقت فکر نمی کردم که سینما نابوده شده و یا تمام شده اکنون هم امیدوارم که ادامه پیدا کند.

او  با اشاره به وضعیت پیش آمده خانه سینما افزود: در هیچ خانه ای تا ابد بسته نبوده و اعتقاد من بر این است که شاید آدرس خانه عوض شود اما خانه همیشه ماندگار است.

وی در ادامه در خصوص بروز اختلالات میان سینماگران اظهار داشت: اختلافات میان سینماگران به خاطر فضای مسموم سینماگران ایجاد شده و به نظر من هیچ سینماگری نباید با دیگری اختلاف داشته باشد زیرا که همه برای یک هدف کار می کنیم.

افشار در پایان در خصوص همکاری خود با مسعود کیمیایی خاطرنشان کرد: «متروپل» سورپرایزی است که اجازه بدهید در زمان مناسب در مورد آن صحبت شود و دومین همکاری من با مسعود کیمیایی به حدی لذتبخش است که تا مدتی مرا سیراب می کند.

 

 ساعد سهیلی: پدرم عاشق کیمیایی است

ساعد سهیلی از همکاری در فیلم سینمایی «متروپل» به کارگردانی مسعود کیمیایی به عنوان یک افتخار یاد کرد.

سهیلی به سوره سینما گفت: من خیلی به فیلم امیدوار هستم. در این پروژه افتخار شاگردی مسعود کیمیایی را داشتم و خوشحال و ممنونم از اینکه ایشان به من اعتماد کرد و یکی از بهترین نقش های فیلم را به من سپرد. .

وی در مورد نقش خود در «متروپل» افزود: شخصیت خسرو که من ایفای آن را بر عهده داشتم، یک پسر تنها در لاله زار است که در زندگی گذشته خود اتفاقات زیادی را از سر گذرانده است. حالا این کاراکتر عصبی شده که اگر با او درگیر شوی، اتفاقات عجیب و غریبی راه می‌اندازد.

این بازیگر جوان سینما ادامه داد: اگر هوش و نخبگی کیمیایی را کنار بگذاریم، او یک کارگردان با اخلاق است که با همه بازیگران و عواملش رفتار بسیار خوبی داشت و تجربه ارزشمندی را برای من رقم زد.

ساعد سهیلی گفت: از زمان کودکی من، فیلم‌های کیمیایی در منزل ما بارها و بارها به تماشا گذاشته شده است. پدرم علاقه شدیدی به این کارگردان دارد، به طوری که سبک فیلمسازی او ناخودآگاه به کیمیایی نزدیک شده است. من هم پسر همان پدر هستم و همیشه سینمای کیمیایی را پسندیده‌ام.