رها ماهرو

رها ماهرو

منتقد سینما و تلویزیون
رها ماهرو

رها ماهرو

منتقد سینما و تلویزیون

نقد فیلم دو اسلحه ساخته بالتاسار کورماکور

رها ماهرو : دو اسلحه با وجود موقعیت اکشن و کمدی نه طرفداران فیلم های اکشن را راضی می کند نه طنز را .

مشکل این است که از ایندست فیلم ها زیاد ساخته شده و موضوع آن هم جذاب نیست . این که یک سفید پوست و سیاه پوست با یکدیگر دوست شوند و با بدمن ها بجنگند زیاد جالب نیست و قبلا در فیلم های بسیاری مورد استفاده قرار گرفته .

فیلم ساختار مشخصی ندارد و در چارچوب واقعیت نمی گنجد و مخاطب نمی تواند آن را در ذهنش تعریف کند . این که فیلم یک موضوع خاص داشته باشد و فیلم نامه پخته ای داشته باشد خیلی مهم است . اصلا صحنه اکشن و کمدی مهم نیست . این ها فقط چاشنی فیلم هستند و باید در راستای داستان فیلم بکار گرفته شوند نه این که اصل آن را تشکیل دهند . چون مخاطب را گیج می کنند .

هیچکاک میگفت من دوست دارم فیلمی بسازم که داستان آن را در یک جمله بتوان تعریف کرد .

و همینطور جمله ی معروفی هم هست که می گوید : داستان های ساده با شخصیت های پیچیده بسازید .

در واقع اگر مخاطب نتواند داستان را بخوبی در ذهنش حلاجی کند و باور کند با آن ارتباط برقرار نمی کند . در واقع آنقدر ضعف در داستان وجود دارد که فیلمبرداری زیبا جلوه های ویژه و بازی بازیگران مشهور جای خالی آن را نمی تواننند پر کنند. این فیلم در واقع عامه پسند است و ادبیات سخیف و کمدی های بیمزه تکراری این را ثابت می کند .

شخصیت ها بدرستی تعریف نمی شوند و ما شناختی از آن ها نداریم . کاملا مشخص است که کارگردان تمام حواسش روی ساخت صحنه های اکشن فیلمش بوده و شخصیت پردازی برایش اهمیت نداشته است . این فیلم فقط هجو غیر قابل قبولی از انواع فیلم های وسترن و کمدی و اکشن است که بارها ساخته شده اند و حرف جدیدی برای گفتن ندارد . یکی از صحنه های آن را برایتان مثال میزنم :

صحنه های که رابرت  اتوموبیل پر از پول را منفجر می کند و در حالی که در آسمان اسکناس ها در هوا پخشند . ترنچ و استیگمن پشت به پشت هم قرار می گیرند و اسلحه هایشان را بالا می برند و همه آن افراد مسلح را در عرض چند دقیقه می کشند .( جالب اینجاست که هیچ وقت بجز وقتی که خودشان بهم شلیک می کنند گلوله نمی خورند ! باوجود آنکه مدام به سمتشان شلیک می شود !! ) کاملا شبیه به صحنه ای از آقا و خانم اسمیت با بازی برد پیت و آنجلینا جولی است که پشت به پشت هم قرار می گیرند و با اسلحه شلیک می کنند.

http://www.naghdefarsi.com/media/kunena/attachments/1076/2GunsCoverFront.jpg

نمره رها ماهرو به این فیلم 15 از 20 است .

_____________________________

خلاصه ی داستان: بابی و استیگ بر ای انتقام گرفتن از پاپی، رئیس خطرناک و ثروتمند یک باند خلافکار مکزیکی، تصمیم می گیرند، بانکی که او در آن جا پول هایش را می خواباند، را بزنند. آن ها به راحتی هر چه تمام تر این کار را می کنند اما وقتی استیگ، بابی را زخمی و با پول ها فرار می کند، ماجرا بسیار پیچیده و چیزهایی رو می شود …
یادداشت: سکانسِ یکی مانده به آخرِ فیلم، جایی که همه ی جناح ها برای رسیدن به چهل میلیون دلار دور هم جمع شده اند ، می تواند به خوبی نشاندهنده ی حکمرانی بی چون و چرای پول در مناسبات انسان های امروزی باشد. همه حضور دارند در این جمع: نماینده ای دولت آمریکا، مرد خشن بی رحمی به نام ارل، نماینده ی خلافکاران، یعنی پاپی، رئیس باند مواد مخدر، نماینده ی ارتش آمریکا، ارل، افسر نیروی دریایی. همه هستند و در این بلبشو، همه به دنبال چهل میلیون دلاری اند که در این دنیای وانفسا، روابط بین آدم ها را تعریف می کند؛ صحنه، صحنه ی بامزه ای ست، همچنان که خودِ فیلم. آدم بدهایش، از روی عمد، کارتونی پرداخت شده اند تا لحن کمیک اثر به قول معروف « در بیاید » که تا حدودی هم « در آمده ». استیگ و بابی، به عنوان دو شخصیت اصلی داستان، ابتدا با هم از درِ مخالفت در می آیند، به یکدیگر نارو می زنند و از هم فرار می کنند، اما هر چه جلوتر می روند، تازه می فهمند ( ما هم همینطور ) که فقط یکدیگر را دارند. دنیای دور و بر آن ها پر است از خیانت و دسیسه که آدم هایش فقط بوی پول را حس می کنند. دنیایی که فیلم ترسیم می کند، با توجه به لحن کمیک داستان، آنقدر مضحک است که حتی افسر ارشد نیروی دریایی که پول ها را دزدیده و در این راه از استیگ سوء استفاده کرده، حالا که پول ها دست استیگ افتاده، یار و یاور او می شود تا از این سفره ای که پهن است، بالاخره نصیبی ببرد. این دقیقاً همان چیزی ست که در جامعه ی به اصطلاح متمدن امروزی هم شاهدش هستیم: روابط انسان ها، آرزوهایشان، دغدغه هایشان و خیلی چیزهای دیگر، براساس پول است که تعریف و بازتعریف می شود. حتی در میانِ آدم های داستان، نزدیک ترین فرد به بابی هم، خیانتکار از آب در می آید؛ در اواسط کار است که متوجه می شویم دبی هم همدست افسر نیروی دریایی بوده، یعنی در واقع در این دنیای عجیب و غریب، همه از پشت خنجر می زنند. ( هر چند دبی در آخر، شاید از روی عذاب وجدان، تصمیم می گیرد به بابی کمک کند ) اینگونه است که کم کم، در انتها، استیگ و بابی، با هم همراه می شوند و پی می برند که فقط همدیگر را دارند و بس.
فیلم با دیالوگ هایی بامزه و سکانس هایی تارانتینویی، مثل آنجا که استیگ و بابی، برای رد گم کردن، رستوران جلوی بانک را آتش زده اند و در حالیکه شعله، تمام رستوران را دربر گرفته، آن ها بر سرِ میزان دستمزد مستخدم چانه می زنند، توانسته تا حدودی جذابیت خود را حفظ کند و سرپا بماند. اما با توجه به مضمونِ آشکار، اخلاقی و خوب فیلم، به نظر می رسد اگر خطوط داستانی، محکمتر بود، منطق بیشتری ـ حتی با توجه به فضای شاد و کمیک اثر ـ بر آن حکمفرما بود و اینگونه پُر نبود از آدم های مختلف، فیلم بهتری را شاهد می بودیم. فیلم نامه نویس با توجه به شلوغیِ بیش از حدِ داستان، در به سرانجام رساندن آدم هایش و نتیجه گرفتن از آن ها، موفق نیست. به عنوان مثال نگاه کنید به دبی، پلیسی که با بابی همکاری می کند و به نوعی معشوقه ی اوست. آشکار شدن رابطه ی او با آن افسر نیروی دریایی، بسیار سطحی و ساختگی جلوه می کند که هر چند در جهت رساندن پیام اثر و نشان دادن دنیای پر از تزویرِ نویسنده، کارایی دارد اما در سطح داستانی، گره ای را باز نمی کند و تأثیری در آن نمی گذارد. اما در عین حال، جزئیات خوبی هم در داستان دیده می شود که علاوه بر هر چه بامزه تر کردنِ فضای فیلم، در روند روایتی هم تأثیرگذار هستند. مثال بارزش پیش زمینه ای ست که برای مهارت استیگ در تیراندازی نشان داده می شود تا در ادامه، وقتی او به بابی شلیک می کند و فرار را بر قرار ترجیح می دهد، همانطور که خودش هم در آخر به بابی می گوید، متوجه باشیم که او می توانست قلب بابی را هدف بگیرد اما هدف گرفتن دستِ او، در واقع از روی عمد بوده نه خطا رفتن تیرش. یا مثلاً سرنخِ پیدا کردن پول ها توسط بابی هم با یک نشانه ی بسیار ریز انجام می گیرد که در ابتدای داستان، پیش زمینه اش برای ما چیده شده: انگشتر دبی؛ در ابتدا می بینیم که دبی با سر و ته کردن انگشتر در دستش به بابی علامت می دهد که با او به اتاق متل برود. در واقع این حرکت یک نوع رمز است بین او و بابی. همین حرکت کوچکِ انگشترِ دبی است که موجب می شود در انتهای داستان بابی به جای پول ها پی ببرد.

http://www.naghdefarsi.com/media/kunena/attachments/1076/2Guns2.jpg

____________________________________

ژانر فیلم : اکشن ، کمدی
کارگردان: بالتازار کورمکور
موزیک : کلینتون شورتر
انگلیسی : Two_Guns_2013
کشورهای سازنده : ایالات متحده آمریکا
سال پخش : 2013 میلادی
هزینه ساخت فیلم : 61 میلیون دلار
تهیه کنندگان : مارک پلات ، نورتن هریک ، رندال امت ، جورج فیورلا ، رز ریچی ، اندرو کاسبی ، برندیت اندرسون
ستارگان : دنزل واشینگتون ، مارک والبرگ ، پائولا پاتون ، بیل پاکستون ، فرد وارد ، جیمز مارسدن ، ادوارد جیمز اولموس و...
داستان فیلم  دو اسلحه :  یک مامور اداره مبارزه با مواد مخدر و یک مامور اطلاعات که هر دو سعی داشتند به یک باند بزرگ قاچاق نفوذ کنند مجبور به درگیری و فرار از انجا می شوند ولی جالب اینجاست که هیچکدام نمیداند که شخص دیگر مامور مخفی دولت است …
http://www.naghdefarsi.com/media/kunena/attachments/1076/2Guns3.jpg

__________________________

دنزل واشنگتن و مارک والبرگ در نقش دو مامور مخفی از دو اداره رقیب در فیلم اکشن «دو اسلحه» ایفای نقش می کنند. فیلمی که بالتازار کورماکور ایسلندی آنرا بر مبنای یک مجموعه کمدی به همین نام کارگردانی کرده است.
والبرگ و واشنگتن دو ماموری هستند که در تلاشند تا به یک کارتل مواد مخدر در مکزیک نفوذ کنند، غافل از اینکه هیچیک از این دو نمی دانند که دیگری یک مامور مخفی فدرال است، اما زمانیکه هویتشان افشا می شود و ماموریتشان به خطر می افتد مجبور به همکاری با یکدیگر می شوند.
از دیگر بازیگران این فیلم می توان به پائولا پاتن، بیل پکستن، ادوارد جیمز اولموس و جیمز مارسدن اشاره داشت.
فیلم «دو اسلحه»، تابستان امسال در ایالات متحده آمریکا به نمایش در می آید و تا ماه سپتامبر سال جاری در اکثر سینماهای اروپا به روی پرده می رود.

___________________

شرکت یونیورسال پیکچرز اولین آنونس تریلر «2 اسلحه» به کارگردانی بالتازار کورماکور را منتشر کرد.
دنزل واشنگتن، مارک والبرگ، پولا پاتن، بیل پکستن، ادوارد جیمز اولموس و جیمز مارسدن در این فیلم بازی می‌کنند که دوم اوت اکران می‌شود.
«2 اسلحه» (2 Guns) فیلمی اکشن درباره دو مامور مخفی از دو اداره رقیب است که ناچار می‌شوند با هم فرار کنند، اما این اتحاد منحصربه‌فرد یک مشکل بزرگ دارد: هیچ یک از این دو نمی‌دانند که دیگری یک مامور مخفی فدرال است.
بابی ترنچ مامور اداره مبارزه با مواد مخدر (DEA) با بازی واشنگتن و مارکوس استیگمن افسر اداره اطلاعات نیروی دریایی ایالات متحده (والبرگ) در 12 ماه گذشته درگیر ماموریتی هستند که تمایلی به انجام آن ندارند.
آن‌ها خود را در قالب اعضاء یک اتحادیه مواد مخدر جا زده‌اند. ترنچ و استیگمن به جنایتکارانی که هر دو وظیفه دارند ردشان را بگیرنند اعتماد ندارند و به همان اندازه به یکدیگر بی‌اعتماد هستند.
وقتی تلاش این دو برای نفوذ به یک کارتل مواد مخدر مکزیکی و پیدا کردن میلیون‌ها دلار، اوضاع را به هم می‌ریزد، روسای هر دو ناگهان پشت آن‌ها را خالی می‌کنند. اکنون که همه می‌خواهند ترنچ و استیگمن را به زندان بیندازند یا به زمین بزنند، آن‌ها تنها می‌توانند روی هم حساب کنند.
بالتازار کورماکور متولد سال 1966 در ایسلند است و فیلم‌هایی چون «101 ریکیاویک»، «Jar City» و «قاچاق» با بازی والبرگ را در کارنامه دارد.
پارسال فیلم اکشن «عمیق» ساخته او نماینده ایسلند در بخش فیلم خارجی‌زبان هشتاد و پنجمین دوره جوایز اسکار بود.

_______________________

فیلم سینمایی «دو اسلحه» (۲ Guns) به کارگردانی بالتازار کورماکور در نخستین هفته اکران خود فروشی برابر با ۲۷/۴ میلیون دلار را کسب کرد و با تکیه بر این مبلغ فروش در رتبه نخست جدول پرفروش‌ترین فیلم‌های گیشه این هفته سینماهای دو کشور آمریکا و کانادا قرار گرفت.
بلیک مسترز و استیون گرنت فیلمنامه «دو اسلحه» را نوشته‌اند و دنزل واشنگتن، مارک والرگ و پائولا پیتون از جمله بازیگر مطرح و برجسته این فیلم اکشن کمدی هستند.
فیلم سینمایی «ولورین» (The Wolverine) به کارگردانی جیمز منگولد نیز در دومین هفته اکران خود توانست فروشی برابر با ۲۱/۷ میلیون دلار را برای خود رقم بزند و با تکیه بر این مبلغ فروش در رتبه دوم پرفروش‌ترین فیلم‌های گیشه این هفته سینماهای دو کشور آمریکا و کانادا قرار گیرد.
مارک بمبک و اسکات فرانک فیلمنامه «ولورین» را نوشته‌اند و هیو جکمن در این فیلم سینمایی در نقش شخصی به نام لوگن (یا همان ولورین) ایفای نقش می‌کند که پس از احضار شدن توسط یکی آشنایانش به ژاپن درگیر تضادهای درونی خود می‌شود.
قسمت دوم انیمیشن «اسمورف‌ها» (The Smurfs) به کارگردانی راجا گاسنل نیز در نخستین هفته اکران خود نیز با فروشی برابر با ۱۸/۲ میلیون دلار عنوان سومین فیلم پرفروش این هفته گیشه سینماهای آمریکای شمالی را به خود اختصاص داد.
جی دیوید استم به همراه دیوید ان ویس فیلمنامه «اسمورف‌ها ۲» را نوشته‌اند و در این قسمت موجودات کوچک آبی به همراه دوست انسان‌اشان برای نجات «اسمورفت» تشکیل یک تیم می‌دهند، زیرا به دلیل اینکه او می‌داند چگونه طلسم جادوگر را از بین ببرد توسط «گارگامل» دزدیده شده است.
قسمت نخست انیمیشن «اسمورف‌ها» با اکران در سال ۲۰۱۱ میلادی توانسته بود فروشی برابر با ۵۶۳ میلیون دلار را در سینماهای سراسر جهان برای خود رقم بزند.
فیلم ترسناک و هیجان‌انگیز «جادو» (The Conjuring) به کارگردانی جیمز وان نیز در سومین هفته اکران خود با فروشی برابر با ۱۳/۷ میلیون دلار در رتبه چهارم پرفروش‌ترین فیلم‌های گیشه این هفته سینماهای دو کشور آمریکا و کانادا قرار گرفت.
چاد و کری هایس فیلمنامه «جادو» را نوشته‌اند و این فیلم ترسناک داستان دو کارآگاه به نام‌های اد و لورن وارن را به تصویر می‌کشد که به یک خانواده کمک می‌کنند. خانواده‌ای که با حضور یک شبه در خانه خارج از شهرشان ترور شده‌اند. این دو کارآگاه که پس از مدتی مجبور به مبارزه با این شبه سیاه و قدرتمند می‌شوند، ناگهان درمی‌یابند که در وحشتناک‌ترین مورد کاری خود گیرافتاده‌اند.
قسمت دوم انیمیشن سینمایی «من نفرت‌انگیز» (Despicable Me) به کارگردان پیر کافین و کریس رنوارد نیز در پنجمین هفته اکران خود با فروشی برابر با ۱۰/۴ میلیون دلار عنوان پنجمین فیلم پرفروش‌ این هفته گیشه سینماهای دو کشور آمریکا و کانادا را به خود اختصاص داد.
کن داریو و سینکو پل فیلمنامه قسمت دوم «من نفرت‌انگیز» را نوشته‌اند و استیو کارل، کریستن ویگ و کن جئونگ نیز از جمله بازیگران برجسته‌ای هستند که به جای شخصیت‌های این پروژه حرف زده‌اند. همچنین در قسمت دوم انیمیشن سینمایی «من نفرت‌انگیز»، گرو توسط یک تیم ضد شرور به استخدام در می‌آید تا بتواند به آن‌ها کمک کند تا با یک گروه جدید جنایتکار بتوانند مصالحه و معامله کنند.
قسمت نخست این انیمیشن پیش از این با اکران در سال ۲۰۱۰ میلادی موفق شده بود فروشی برابر با ۵۴۴ میلیون دلار را در سراسر جهان برای خود رقم بزند.
دومین قسمت از فیلم کمدی «رشد کرده‌ها» (Grown Ups) به کارگردانی دنیس دوگان نیز در چهارمین هفته اکران خود با فروشی برابر با ۸/۱ میلیون دلار در رتبه ششم جدول پرفروش‌ترین فیلم‌های این هفته گیشه سینماهای آمریکای شمالی قرار گرفت.
آدام ساندلر، کوین جیمز و کریس راک از جمله بازیگران هالیوودی هستند که در فیلم سینمایی «رشد کرده‌ها ۲» ایفای نقش کرده‌اند. همچنین این فیلم کمدی داستان شخصی به نام لنی فدر را به تصویر می‌کشد که پس از نقل مکان به همراه خانواده‌اش به محل زندگی کودکی‌اش، اتفاقات عجیبی در قالب طنز برای او رخ می‌دهد.
قسمت نخست فیلم کمدی «رشد کرده‌ها» با اکران در سال ۲۰۱۰ میلادی توانسته بود فروشی برابر با ۲۷۱ میلیون دلار را در سینماهای سراسر جهان برای خود رقم بزند.
انیمیشن سینمایی «توربو» (Turbo) به کارگردانی دیوید سورن نیز در سومین هفته اکران خود توانست فروشی برابر با ۶/۴ میلیون دلار را رقم بزند و با تکیه بر این مبلغ فروش در رتبه هفتم جدول پرفروش‌ترین فیلم‌های گیشه این هفته سینماهای آمریکای شمالی جای بگیرد.
دارن لمک به همراه رابرت دی سیگل فیلمنامه «توربو» را نوشته‌اند و این انیمیشن سینمایی داستان حلزونی را به تصویر می‌کشد که آرزو دارد روزی بتواند در مسابقات سرعت به قهرمانی برسد.
دومین قسمت از مجموعه فیلم‌های اکشن کمدی «سرخ» (Red) به کارگردانی دین پاریسات نیز در سومین هفته اکران خود با فروشی برابر با ۵/۶ میلیون دلار در رتبه هشتم جدول پرفروش‌ترین فیلم‌‎های گیشه این هفته سینماهای دو کشور آمریکا و کانادا قرار گرفت.
بروس ویلیس، جان مارلویچ و هلن میرن از جمله بازیگران مطرح هالیوودی «سرخ» هستند و این فیلم اکشن کمدی داستان یک مامور بازنشسته سازمان «سیا» را به تصویر می‌کشد که برای پیدا کردن یک قطعه قابل حمل هسته‌ای گروه نخبه خود را دور هم جمع می‌کند و تشکیل یک تیم می‌دهد.
قسمت نخست فیلم سینمایی «سرخ» با اکران درسال ۲۰۱۰ توانسته بود فروشی برابر با ۱۹۹ میلیون دلار را در سینماهای سراسر جهان برای خود رقم بزند.
فیلم سینمایی «گرما» (The Heat) به کارگردانی پل فیگ نیز در ششمین هفته اکران خود توانست فروشی برابر با ۴/۷ میلیون دلار را برای خود رقم بزند و با تکیه بر این مبلغ فروش عنوان نهمین فیلم پرفروش گیشه این هفته سینماهای آمریکای شمالی را از آن خود کند.
کتی دیپولد فیلمنامه «گرما» را نوشته است و ساندرا بولاک، ملیسا مک‌کارتی و دمیان بشیر از جمله بازیگران مطرح و برجسته‌ای هستند که در این فیلم اکشن کمدی ایفای نقش کرده‌اند. فیلم سینمایی «گرما» داستان یک مامور «اف بی آی» به نام «سارا آش‌بورن» را به تصویر می‌کشد که با همراهی یک پلیس اهل بستون به نام «شانون میمالینز» سعی می‌کنند تا یک قاچاقچی ثروتمند را دستگیر کنند.
فیلم سینمایی پرهزینه «حاشیه اقیانوس» (Pacific Rim) به کارگردانی گیلرمو دل تورو نیز در چهارمین هفته اکران خود نتوانست خوش بدرخشد و با فروشی برابر با ۴/۵ میلیون دلار در رتبه دهم جدول پرفروش‌ترین فیلم‌های این هفته ۲ کشور آمریکا و کانادا جای گرفت.
گیلرمو دل تورو به همراه تراویس بیچام فیلمنامه «حاشیه اقیانوس» را نوشته‌اند و این فیلم اکشن فانتزی ماجرای یک تیم حرفه‌ای را به تصویر می‌کشد که سعی می‌کنند کره زمین را در برابر هجوم موجودات عظیم‌الجثه دریایی نجات دهند. چارلی هانام، ادریس البا و رینکو کیکوچی نیز از جمله هنرمندانی هستند که در فیلم سینمایی «حاشیه اقیانوس» ایفای نقش کرده‌اند.

همچنین فروش فیلم‌های مذکور تا به امروز در سینماهای سراسر جهان به شرح زیر است:
عنوان فیلم     روزهای اکران     هزینه تولید (میلیون دلار)     فروش جهانی (دلار)
دو اسلحه     ۳     ۶۱     ۲۷،۳۶۱،۰۰۰
ولورین     ۱۰     ۱۲۰     ۲۵۴،۰۳۹،۰۰۰
اسمورف‌ها ۲     ۵     ۱۰۵     ۸۰،۲۶۱،۰۰۰
جادو     ۱۷     ۲۰     ۱۳۷،۱۹۰،۰۰۰
من نفرت‌انگیز ۲     ۳۳     ۷۶     ۷۱۳،۶۶۸،۰۰۰
رشد کرده‌ها ۲     ۲۴     ۸۰     ۱۳۷،۹۰۰،۰۰۰
توربو     ۱۹     ۱۳۵     ۱۲۴،۷۷۹،۰۰۰
سرخ ۲     ۱۷     ۸۴     ۷۸،۵۵۳،۰۰۰
گرما     ۳۸     ۴۳     ۱۸۶،۲۶۶،۰۰۰
حاشیه اقیانوس     ۲۴     ۱۹۰     ۲۹۳،۳۶۱،۰۰۰
__________________________

http://www.naghdefarsi.com/media/kunena/attachments/1076/2Guns4.jpg

تاریخ اکران : 1392/05/11
مدت : 109 دقیقه
رده بندی سنی : محدود شده -20
یک افسر اداره مبارزه با مواد مخدر و یک مامور نیروی دریایی به طور همزمان در حال نفوذ به یک کارتل تجارت مواد مخدر هستند .وقتی هویت آنها لو می رود و پا به فرار می گذارند ، از ماموریت مخفی یکدیگر آگاه می شوند . . .
کارگردان : بالتازار کورماکر
ستاره ها : دنزل واشنگتن , مارک والبرگ , بیل پاکستون

________________________

«بالتازار کورماکور» کارگردان فیلم اکشن «دو اسلحه» اولین عکس از بازیگران اصلی این فیلم را منتشر کرد.
«مارک والبرگ» و «دانزل واشنگتن» برای نخستین بار در این فیلم کنار هم قرار می گیرند. داستان فیلم برگرفته از کتاب گرافیک «استیون گرانت» است و جریان دو مأمور ویژه پلیس است که بدون اطلاع دیگری توسط یکدیگر تحت تعقیب قرار می گیرند .
«کورماکور» کارگردان فیلم «قاچاق» است که این فیلم را بر اساس فیلمنامه ای به قلم «بلیک مسترز» بر عهده دارد.
از دیگر بازیگران این فیلم می توان به «پائولا پیتون» ، «جیمز مارسدن» ، «ادوارد جیمز»‌ و «بیل بلکسون» اشاره کرد.
«دو اسلحه» 16 اوت 2013 اکران می شود.

___________________

فیلم "دو اسلحه" به کارگردانی بالتازار کورماکور با بازی مارک والبرگ و دنزل واشنگتن از پنج‌شنبه شب اول آگوست در سینماهای آمریکا اکران شده است.
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از هالیوود ریپورتر، کمپانی یونیورسال که کار پخش فیلم در ایالات متحده را بر عهده داشته است، پیش‌بینی می‌کند که فیلم در آمریکای شمالی حدود 20 میلیون دلار فروش داشته باشد، اما طرفداران سرسخت‌تر باکس آفیس اعتقاد دارند که فیلم می‌تواند حتی تا 30 میلیون دلار نیز بفروشد.
این فیلم اکشن که مایه‌هایی از طنز نیز در خود دارد برای تهیه‌کنندگانش بین 80 تا 90 میلیون دلار هزینه در بر داشته است. امت/فورلا فیلمز کار تهیه و سرمایه‌گذاری فیلم را بر عهده داشت و فورسایت آنلیمیتد کار فروش حقوق بین‌المللی فیلم را انجام داد. تاکنون این فیلم توجه خوبی را در عرصه بین المللی به خود جلب کرده و سونی ووردواید گروپ حقوق بین المللی فیلم را خریداری کرده است.
داستان فیلم "دو اسلحه" درباره یک مامور سازمان مبارزه با مواد مخدر آمریکا (واشنگتن) و یک مامور اطلاعات دریایی (والبرگ) است که سی.آی.ای برایشان پاپوش دوخته و مجبور می شوند با یکدیگر همکاری کنند.
والبرگ و کورماکور در مقام بازیگر و کارگردان اولین‌بار در فیلم "کالا" با یکدیگر همکاری کردند که ماه ژانویه سال 2012 اکران شد و حدود 24 میلیون دلار فروش داشت. اما این اولین‌بار است که مارک والبرگ و دنزل واشنگتن در یک فیلم با هم همبازی شده‌اند.
______________________


2 Guns (دو اسلحه)

کارگردان : Baltasar Kormákur
نویسنده : Blake Masters
بازیگران : Denzel Washington,Mark Wahlberg,Paula Patton
خلاصه داستان : یک مامور مبارزه با مواد مخدر و یک افسر اطلاعاتی نیروی دریایی ارتش آمریکا به عنوان مامور در یک باند قاچاق مواد مخدر نفوذ می کنند و از هویت واقعی یکدیگر مطلع نبوده و هر یک گمان می کنند دیگری یک تبهکار واقعی است و ...
منتقد:جیمز برادینلی-امتیاز 7.5 از 10 (3 از 4)
ضرب آهنگ سریع و هیجان زیاد می تواند نقاط ضعف را از دید پنهان کند و این موضوع در هیچ فیلمی به اندازه "2 Guns/دو اسلحه" مشهود نیست.بخش های مضحکی در خط داستانی فیلم وجود دارند و از همه مهمتر نقطه اوج فیلم بیشتر به ملغمه ای پر هرج و مرج می ماند تا یک پایان معقول،اما با تمام این اوصاف فیلم روی پای خود ایستاده است.فیلم پر هیاهو،مفرح و سریع است و در میان آن کمی بازی خوب از دنزل واشنگتن و مارک والبرگ نیز به چشم می خورد.سبک غیر معمول کارگردان فیلم،بالتازار کرماکور (کارگردان 101 ریکیاویک)،در فیلم نمایان است.اگرچه تونی اسکات فقید دیگر در بین ما نیست،اما فیلم به نوعی سبک او را در ذهن تداعی می کند.
بابی ترنچ (دنزل واشنگتن) مامور مبارزه با مواد مخدر و استیگ (مارک والبرگ) افسر اطلاعاتی نیروی دریایی ایالات متحده،دو مامور نفوذی در یک باند قاچاق هستند که از هویت واقعی یکدیگر مطلع نبوده و هر یک گمان می کنند دیگری یک تبهکار واقعی است.هدف مشترک آن ها از بین بردن رییس این باند قاچاق،فردی به نام پاپی گرکو (ادوارد جیمز المس) است.نقشه آن ها برای انجام این کار شامل دزدی از بانکی است که پول های پاپی در صندوق امانات آن محفوظ است،نقشه ای که در طول فیلم به اندازه کافی برای بیننده روشن نمی شود.به هر حال بعد از انجام سرقت مشخص می شود پول های مسروقه به سازمان سیا تعلق دارند و مامور آن ها،ارل (بیل پکستون) خواهان بازگردانده شدن پول های مسروقه است.ماجرا وقتی پیچیده می شود که رییس استیگ،کویینس (جیمز مارسدن)،به فکر تصاحب پول ها می افتد و همچنین پای دب (پاولا پتن)،دوست دختر سابق بابی به ماجرا باز می شود.
رابطه بین بابی و استیگ یکی از آن رفاقت های پر اختلاف است،از آن جنس رابطه هایی که همیشه در فیلم ها جواب داده اند.رابطه متقابل دنزل واشنگتن و مارک والبرگ به اندازه کافی خوب از کار درآمده ولی چشم گیر نیست و اگرچه این زوج به گرد پای زوج های بزرگ سینما مثل هپ و کرازبی (Bob Hope & Bing Crosby)،لمون و متئو (Jack Lemmon & Walter Matthau) و یا حتی زوج جان تراولتا و ساموئل.ال جکسون در داستان عامه پسند نمی رسند،اما گلیم خود را از آب بیرون می کشند.شخصیت های منفی فیلم یعنی کویینس،پاپی و ارل تعمدا کارتونی از کار درآمده اند و با تمام تلاشی که می کنند،زیاد خطرناک و تهدید آمیز به نظر نمی رسند.دب با بازی پاولا پتن بیشتر یک نقطه عطف در داستان است تا یک شخصیت و صحنه ای که او را در حال تفکر و تامل می بینیم نیز بیشتر از آنکه باور پذیر باشد صرفا اجرای فیلم نامه است و تلاش شده تا نقایص این شخصیت به نوعی با صحنه عشق بازی جبران شود.
اگرچه فیلم سرشار از حادثه و هیجان است،در مقابل فیلم هایی مثل "Fast & Furious 6/سریع و خشمگین 6" که سطح جدیدی از اکشن ارائه می دهند رنگ می بازد.اما به هر حال بالتازار کرماکور تبحر زیادی به خرج داده تا فیلم را با شوخ طبعی های خاصش زنده نگاه دارد.مشاجره های بین مارک والبرگ و دنزل واشنگتن طراوت خاصی به فیلم داده و جلوی کسالت آور شدن آن را گرفته،اما از جایی که اختلاف های آن ها اساسی نیست،پایان این مشاجره ها تا حدودی مشخص است.
دو اسلحه" را نباید بیش از آن چیزی که هست جدی گرفت،زیرا قصد ندارد یک درام سنگین یا یک فیلم بیش از حد حادثه ای باشد،در حقیقت بیشتر به رابطه شکننده ولی در عین حال برادرانه بین شخصیت ها می پردازد و داستان در آن در مرتبه بعدی اهمیت قرار دارد.هیچ کدام از صحنه های تعقیب و گریز و تیراندازی و انفجار موجود در فیلم خارق العاده نیستند.مشاهده جان به در بردن بابی و استیگ از شرایط سخت و گاها باور نکردنی مثل صحنه دوئل چند طرفه و یا مواجه شدن با گاو خشمگین لذت بخش است و ترکیب عناصر موجود در فیلم آن را به تجربه ای مفرح تبدیل کرده،اما "2 Guns/دو اسلحه" از آن دسته فیلم هایی نیست که وقتی از سینما به خانه برگشتید،فکر شما را به خود مشغول نگاه دارد.
مترجم:رضا اسدی

http://www.naghdefarsi.com/media/kunena/attachments/1076/2Guns5.jpg

______________________

  2 اسلحه : 2 Guns
کارگردان : Baltasar Kormákur
نویسنده : Blake Masters ، Steven Grant
بازیگران :
Denzel Washington...Robert 'Bobby' Trench
Mark Wahlberg...Michael 'Stig' Stigman
Paula Patton...Deb
Bill Paxton...Earl
و...
ژانر : اکشن - کمدی
رده سنی : R( مناسب برای افراد بالای 17 سال)
زمان : 109 دقیقه

شنیدن نام « 2 اسلحه » در ابتدا شاید عنوانی احمقانه برای مخاطب سینما به نظر برسد، عنوانی که اغلب در آثار دهه ی 90 میلادی به اشکال مختلف از آن استفاده می شد و حال به نظر می رسد که این فیلم می بایستی یکی دیگر از آثار نازل سینمای هالیوود باشد.اما وقتی که به نام بازیگران اصلی فیلم نگاهی می اندازیم ، قضیه کمی متفاوت با آنچه که تصور می شد جلوه می کند. مارک والبرگ و دنزل واشینگتن، دو ستاره ای هستند که در این اثر حضور دارند و مشخصاً ، خبر حضور این دو ستاره در یک اثر اکشن – کمدی گواه بر این ادعاست که « 2 اسلحه » قرار است اثری ارزشمند باشد و این دو هنرمند اعتبار خودشان را برای حضور در فیلمی سخیف به حراج نمی گذارند. اما « 2 اسلحه » آنچنان که انتظار می رفت درخشان نیست.
داستان « 2 اسلحه » درباره دو مامور مخفی به نامهای بابی ترنچ ( دنزل واشینگتن ) و استیگ استیگمن ( مارک والبرگ ) است که به یک باند قاچاق مواد مخدر بزرگ نفوذ کرده اند و قصد دارند آن را نابود کنند. اما این دو مامور از هویت اصلی یکدیگر بی اطلاع هستند چراکه هر کدام از آنها توسط یک سازمان به داخل باند فرستاده شده. بابی از جانب سازمان مبارزه با مواد مخدر به این باند وارد شده و استیگ از طرف سازمان اطلاعات نیروی دریایی ایالات متحده. در حین انجام ماموریت این دو مامور مخفی، گروه، نقشه دزدی از یک بانک که گفته می2 شود پولهای رئیس باند به نام پاپی گرکو ( ادوارد جیمز المس ) در آنجا قرار دارد را می کشند و این ماموریت به انجام می رسد اما این دو مامور متوجه می شوند که پول های سرقتی از بانک بسیار بیشتر از آنچه بوده که فکر می کردند و البته اینکه این مبلغ متعلق به سازمان سیا است و حالا مامور ارل ( بیل پکستون ) ماموریت پیدا می کند تا پول های مسروقه را یافته و از طرف دیگر رئیس استیگ به نام کویینس ( جیمز مارسدن ) نیز برای بدست آوردن این مبلغ هرکاری میکند که...
« 2 اسلحه » را در زمره فیلمهای دو نفره دسته بندی می شود که نمونه های متعددی از آن در سالهای اخیر در هالیوود ساخته شده و از جمله موفق ترین آنها می توان به سری « ساعت شلوغی » با بازی کریس تاکر و جکی چان اشاره کرد. یکی از دلایل موفقیت های سری « ساعت شلوغی » ، روند ساده و عدم جدی گرفتن خود بود که با توجه به فیلمنامه بازیگر محورش ( فیلمنامه این فیلم براساس بگو مگو های بین بازیگران بنا شده بود. ) ، قابل تحسین بود. اما مشکلی که تماشاگر هنگام مشاهده فیلم « 2 اسلحه » با آن مواجه می شود این است که فیلم به شدت خود را جدی گرفته است و تلاش کمتری برای مفرح بودن انجام داده است.
در « 2 اسلحه » ما با دو شخصیت مواجه هستیم که هر کدام از یک سازمان به داخل باند مواد مخدر نفوذ کرده اند و در ادامه این دو در کنار یکدیگر قرار میگیرند. مسلماً آنچه که « 2 اسلحه » ، به سرعت قصد به تصویر کشیدن آن را دارد، حضور بابی و استیگ در کنار یکدیگر و بگو مگو های خاص آنهاست که در این مورد باید گفت که بالتازار کورماکور ( یکی دیگر از اسمهای عجیبی که معمولاً در افراد متولد شده در ایسلند مشاهده می شود! ) به خوبی عمل کرده و شیمی میان استیگ و بابی به بهترین وجه ممکن به تصویر کشیده شده است. البته نباید این مسئله را انکار کرد که پرداخت شخصیت و دیالوگ هایی که میان این دو رد و بدل می شود چندان درخشان نیست و حتی موقعیت هایی که برای آنها تعریف شده، چندان برای تماشاگر سینما هیجان انگیز تداعی نمی کند. اما بهرحال حضور مارک والبرگ و دنزل واشینگتن در راس فیلم، کمک کرده تا ضعف های داستان ( که چندان هم کم نیستند ) تا حدی پوشانده شود.
والبرگ و واشین4گتن که فکر میکنم معروفترین زوجی هستند که تابحال در یک اثر اکشن – کمدی از نوع " دو نفره " حضور پیدا کرده اند، بازیهای خوبی در کنار یکدیگر ارائه داده اند و به خوبی توانسته اند این مسئله را برای تماشاگر اثبات کنند که به یکدیگر اعتماد ندارند! مارک والبرگ که در چند سال اخیر رویه ای کمدی را پیش گرفته و اغلب در آثار کمدی ظاهر می شود، اینبار نیز شخصیتی نسبتاً مشابه با حال و هوای دنیل در فیلم « رنج و گنج / Pain & Gain » را به « 2 اسلحه » آورده است و البته اینبار کمی مستعد تر و باهوش تر است. اگر بخواهیم به کارنامه والبرگ در دو سال اخیر نگاهی بیندازیم، باید بگویم که حضور در نقش استیگ برای والبرگ یک توفیق محسوب می شود و حتی از جنبه کمدی، او در این اینجا نقش آفرینی به مراتب بهتری را تجربه کرده که شاید یکی از دلایل آن ، حضور بازیگر قدرتمندی به نام دنزل واشینگتن در کنارش بوده باشد. واشینگتن که کمتر مشاهده شده در آثار کمدی ( البته اکشن – کمدی نام بهتری برای این نوع فیلمهاست ) حضور پیدا کند، در « 2 اسلحه » حضور قدرتمندی را تجربه کرده و شخصیت بابی را به راحتی به تماشاگر معرفی کرده است. او و والبرگ در « 2 اسلحه » علی رغم تمام کم و کاستی های که در فیلمنامه مشاهده می شود و گاهی رگه های طنز در آن بیش از آنچه که باید باشد، افزایش پیدا می کند، اما حضور بسیار موفقی را در کنار یکدیگر تجربه کرده اند که مهمترین دلیل برای لذت بردن از « 2 اسلحه است »
با اینحال « 2 اسلحه » مشکلات بزرگی هم دارد که از جمله آنها شلوغ شدن فیلم و ازدیاد شخصیت های منفی داستان، در نیمه دوم است که تمرکز را از تماشاگر سلب می کند. در « 2 اسلحه » علاوه بر اعضای باند مواد مخدر، سازمان سیا هم ناگهان وارد معرکه شده و تعداد شخصیت های منفی داستان به شکل نگران کننده ای افزایش پیدا می کند که قابل پیش بینی هست، نمی توان درک درستی از رفتارهای آنان در طول فیلم داشت چراکه فیلم فرصت زیادی به هیچکدام از آنها برای حضور در صحنه نمی دهد و تصویر تنها در اختیار دو شخصیت اصلی داستان است. این ضعف آشکار « 2 اسلحه » باعث شده که تماشاگر علناً هیچ احساسی درباره شخصیت های منفی داستان که اسلحه ای در دست گرفته و مدام در حال حرکت هستند بی آنکه ما دقیقاً بدانیم چکار می خواهند انجام دهند، نداشته باشد. متاسفانه باید گفت که در « 2 اسلحه » مشخصاً شخصیت منفی و به اصطلاح " بدمن " مشخصی وجود ندارد که بخواهیم نگران آن و دردسرهای احتمالی که قرار هست 6برای دو قهرمان داستان بوجود بیاورند، باشیم. در این بین ، یک خرده داستان عاشقانه ای هم در جریان فیلم روایت می شود که قضیه را پیچیده تر می کند.
در نهایت باید در مورد « 2 اسلحه » بگویم که این فیلم اثری نسبتاً مفرح است که به اندازه کافی باهوش نیست اما سعی میکند که باشد. اکشن فیلم در مقایسه با آثار روز سینما، نکته هیجان انگیزی برای تماشاگر ندارد و به جز چند انفجار و تیراندازی و تصادف، دستاورد دیگری برای مخاطب به همراه نمی آورد. متاسفانه اگر « 2 اسلحه » تا این حد خودش را جدی نمی گرفت و سعی می کرد تا تعادلی میان اکشن ، کمدی کلامی و البته پرداخت شخصیت های داستان رعایت کند و به نوعی، مرزی میان آن تعیین می کرد، می شد اثری به مراتب جذاب تر را مشاهده کرد. « 2 اسلحه » متاسفانه نه یک اکشن عالی است و نه یک کمدی عالی ، بلکه از هر کدام از این دو تا حدودی نصیبش شده و شالوده آن ، فیلمی است که بر پرده سینماها اکران شده و فقط یک اثر متوسط و تا حدودی، سرگرم کننده است.
منتقد : میثم کریمی

_____________________

دو اسلحه فیلمی اکشن، محصول سال ۲۰۱۳ آمریکا است که ستاگانی همچون دنزل واشنگتن و مارک والبرگ در آن ایفای نقش کرده‌اند.

این فیلم در ۲ آگوست ۲۰۱۳ منتشر شد.

تا تاریخ ۱۶ نوامبر ۲۰۱۳، فیلم دو اسله موفق به کسب درآمد ۷۵.۶۱۲.۴۶۰ دلاری در آمریکای شمالی و ۵۵.۷۸۳.۷۴۳ دلاری در سایر کشورها شد. با این حساب این فیلم که با بودجه‌ای معادل ۶۱ میلیون دلار ساخته شده بود موفق به کسب درآمد ۱۳۱.۳۹۶.۲۰۳ دلاری شده است.

رابرت ترنچ (دنزل واشنگتن) و مایکل استیگمن (مارک والبرگ) ۲ خلافکاری هستند که بعد از ملاقات با یک قاچاقچی بزرگ مواد مخدر به نام پاپی گرکو در مکزیک توسط پلیس دستگیر می‌شوند. استیگمن از این مسئله که دوستش رابرت ترنج یک مامور مخفی دی‌ایی‌ای است و گزارش عدم موفقیت در دریافت کوکائین از پاپی گرکو را به رئیسش داده خبر نداشت. قرار بود او از این کوکایین به عنوان شاهدی برای دستگیری پاپی گرکو استفاده کند. برخلاف دستور رئیس، رابرت ترنج اصرار بر ادامه دادن عملیات به شکل مخفی و ادامه همکاری با استیگمن برای سرقت ۳ میلیون از پول‌های گرکو داشت (تا به این دلیل گرکو را به جرم پول‌شویی تحت تعقیب قرار دهند)
از طرف دیگر مایکل استیگمن نیز یک مامور اطلاعاتی نیروی دریایی ارتش آمریکاست که از فرمانده خود دستور میگیرد دوستش، رابرت ترنچ را بکشد. بنابراین بعد از مرگ وی، آنها می‌توانند تمام این پول را صرف هزینه عملیات‌های مخفی نیروی دریایی کنند و ...



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد