رها ماهرو

رها ماهرو

منتقد سینما و تلویزیون
رها ماهرو

رها ماهرو

منتقد سینما و تلویزیون

نقد فیلم سرقت الماس ساخته پیتر یاتس

رها ماهرو : خوانندگان پر و پا قرص وبلاگ جامع سینمایی رها ماهرو ، از شما دعوت می کنیم تا نقد ها و نظراتتان را درباره ی این فیلم خاطره انگیز "سرقت الماس اثر پیتر یاتز" برای ما بنویسید.

سرقت الماس

1972 آمریکا
The Hot Rock
  کارگردان :Peter Yates

http://i.digiguide.tv/up/1209/18661-TheHotRo-13479827310.jpg

"سرقت الماس"، HOT ROCK، یک فیلم با زمینه سرقت از بانک، در دهه ۱۹۷۰ میلادی است. به کارگردانی پیتر ییتس، با فیلمنامه‌ای از ویلیام گلدمن، و بازی رابرت ردفورد و جرج سیگال

https://i.ytimg.com/vi/mUtIl_x2tvY/maxresdefault.jpg

یک گروه متشکل از افراد آماتور به همراه دورتمند ( رابرت ردفورد ) که به تازگی از زندان ازاد شده اند به دنبال سرقت یک الماس متعلق به کشور افریقایی هستند برادر زن دورتموند کلپ ( جورج سگال ) نقشه سرقت الماس از موزه را میکشند و ...

http://www.heyuguys.com/images/2013/05/The-Hot-Rock.jpg

بازیگران: George Segal, Robert Redford, Ron Leibman

دورتمندور ( رابرت ردفورد ) پس از آزادی از زندان ، در خیابان راه میرود که ناگهان با استقبال بد برادرزنش ، کلپ ( جورج سیگال ) مواجه میشود که وی پیشنهاد سرقت یک الماس را از طرف دکتر اموسی ( موزز گان ) در موزه شهر را میدهد تا اینکه …

https://www.movieposter.com/posters/archive/main/50/MPW-25097


پیتر یاتز
پیتر یاتز کارگردان و تهیه‌کننده انگلیسی بود.
تولد: ۲۴ ژوئیهٔ ۱۹۲۹ م.، الدرشات، بریتانیا
مرگ: ۹ ژانویهٔ ۲۰۱۱ م.، لندن، بریتانیا
همسر: ویرجینیا پوپ (ازدواج ۱۹۶۰ م.–۲۰۱۱ م.)
فرزندان: توبی یتس
جوایز: جایزهٔ گلدن گلوب بهترین فیلم سینمایی کمدی یا موزیکال


کارگردان بزرگ فیلم‌های بولیت و سرقت الماس درگذشت!


http://peerie.adaptive.net/faces/full/4/37698-432503.jpg
در ایران ییتس را بیشتر با فیلم تعقیب و گریزی معروفش، بولیت (با بازی استیو مک‌کوئین) می‌شناسند. فیلم سرقت الماس...
‌ پیترییتس، کارگردان مطرح آمریکایی و سازنده آثاری چون بولیت و سرقت الماس در 82 سالگی پس از یک دوره بیماری طولانی درگذشت.
به نقل از IMDB، ییتس (متولد 24 ژوئیه 1929 در همپشایر انگلیس) کار فیلمسازی را در سال 1963 با ساخت فیلم تعطیلات تابستانی آغاز کرد و در طول بیش از 40 سال فعالیت حرفه‌ای خود، بیش از 20 فیلم سینمایی و چند مجموعه تلویزیونی را کارگردانی کرد. ییتس در این مدت با بازیگران مطرحی چون استیو مک‌کوئین، داستین هافمن، میا فارو، رابرت ردفورد، پیتر اوتول، رابرت میچم، باربارا استریسند، هاروی کیتل، بیل کازبی، رابرت شاو، سیگورنی ویور، آلبرت فینی و جان مالکوویچ همکاری کرد. در ایران ییتس را بیشتر با فیلم تعقیب و گریزی معروفش، بولیت (با بازی استیو مک‌کوئین) می‌شناسند. فیلم سرقت الماس (با نام اصلی HOT ROCK) با حضور رابرت ردفورد هم یکی از آثار به‌یادماندنی ییتس به شمار می‌رود. آثار ییتس اکثراً در میان فیلم‌های تجاری رده‌بندی می‌شدند و منتقدان استقبال چندانی از آن‌ها نمی‌کردند. اما بهترین فیلم‌های او دارای گرما و هیجان خاصی هستند که در کمتر فیلمی می‌توان مشابه آن‌ها را مشاهده کرد. ییتس دو بار برای کارگردانی فیلم‌های BREAKING AWAY و مسئول لباس، در سال‌های 1980 و 1984، نامزد جایزه اسکار بهترین کارگردانی شده بود.

---------------------

---------------------

داستان : سیندرلا به ایران آمد

داستان : پاندا کونگ فو کار به ایران آمد

نقد فیلم اتحاد ساخته جیمز استرانگ

رها ماهرو : خوانندگان عزیز لطفا نظرتان را درباره ی فیلم اتحاد ساخته جیمز استرونگ برایمان ارسال کنید.


http://www.prideofalleurope.com/wp-content/uploads/2015/09/Manchester-United-v-Cambridge-United-FA-Cup-Fourth-Round-Replay.jpg

اتحاد

2011 انگلستان
United
کارگردان:James Strong

 
فیلم اتحاد(united) محصول سال 2011 انگلستان است به کارگردانی جیمز استرانگ که در آن بازیگرانی چون جیمز اوکانل ، دیوید تنانت ، سام کلافلین ، دین اندرو و دوگری اسکات نقش‌آفرینی می‌کنند.

http://www.thelowry.com/Images/Brochure36/United_web.jpg
خلاصه داستان:
داستان فیلم در مورد تیم منچستر یونایتد در دهه پنجاه می باشد.بابی چارلتون بازیکن جوانی است که در تیم دوم منچستر بازی می کند . او با سخت کوشی راه خود را به تیم اول باز می کند ودر بازی اول منچستر گل می زند و خود را در تیم تثبیت می کند . او همراه تیم منچستر بسیار سریع در حال پیشرفت هستند تا اینکه .....   
http://ecx.images-amazon.com/images/I/91tPfDBbhfL._SY550_.jpg

فیلم اتحاد یا یونایتد درباره ی تیم فوتبال منچستر یونایتد ساخته شده است .


بازیگران :

دیوید تننت در نقش جیمی مورفی

جک اوکانل در نقش بابی چارلتون

سام کلافلین در نقش دانکن ادواردز

دوگری اسکات در نقش مت باسبی

دین اندروز در نقش برت والی

کیت اشفیلد در نقش آلما جورج

دیوید کالدر در نقش هارولد هاردمن

نیل دادگیون در نقش آلن هارداکر

تیم هیلی در نقش تامی اسکینر


http://oneclickwatch.ws/wp-content/uploads/2012/06/uniteddvd.jpg


عوامل فیلم اتحاد (2011) :


Genre     Drama

Written by     Chris Chibnall
Directed by     James Strong
Starring     David Tennant
Jack O'Connell
Sam Claflin
Dougray Scott
Theme music composer     Clint Mansell
Country of origin     United Kingdom
Original language(s)     English
Production
Producer(s)     Julia Stannard
Running time     90 minutes
Budget     £2 million
Release
Original network     BBC Two / BBC HD
Original release    

    24 April 2011
________________________

دیگر بازیگران :

     ملانی هیل به عنوان کیسی چارلتون
     فیلیپ هیل-پیرسون به عنوان ادی کولمن
     توماس هاوز به عنوان مارک جونز
     بن پوست به عنوان هری گرگ
     پوتین غرب به عنوان دیوید پگ

_________________________

درباره ی کارگردان فیلم اتحاد

تولد: ۳۱ ژوئیهٔ ۱۹۴۴ م.، لیسمور، استرالیا، استرالیا
مرگ: ۳ مارس ۲۰۱۳ م.

http://cdn.scahw.com.au/cdn-1ce1807729ecad0/imagevaultfiles/id_146207/cf_7/james_strong628.jpg


_______________________


___________________

داستان : سیندرلا به ایران آمد

داستان : پاندا کونگ فو کار به ایران آمد

نقد سریال رودخانه برفی

رها ماهرو : خوانندگان محترم و عزیز وبلاگ جامع رها ماهرو لطفا نقدها و نظرتتان را درباره ی این سریال خاطره انگیز "رودخانه برفی ساخته تیم بوراستال و استیو جودرل" برایمان بفرستید.

رودخانه برفی

The Man from Snowy River
استرالیا

http://images1.aystatic.com/events/23767/31091_home_hero.jpg?1359946683


سریال استرالیائی رودخانه برفی
گونه     وسترن
بازیگران

اندرو کلارک

وندی هیوز
برت کلیمو
هیو جکمن
گای پیرس
جولین کرنوگوراک
شریل مانکز
کریستی ریموند
جاش لوکاس
کشور سازنده     استرالیا
زبان‌ها     انگلیسی
تعداد قسمت‌ها     ۶۵
تولید
مکان‌ها     استرالیا
مدت     ۵۰ دقیقه
پخش کننده
شبکه اصلی     شبکه ۹ استرالیا
اجرای اصلی     ۱۹۹۳ – ۱۹۹۶

رودخانه برفی عنوان یک سریال تلویزیونی استرالیایی است که بر اساس شعر معروف آقای بانجو پترسون به نام «مردی از رودخانه برفی» ساخته شده است. این سریال در استرالیا با نام رودخانه برفی بانجو پترسون و در ایالات متحده آمریکا با نام رودخانه برفی: افسانه مک گرگور پخش شده‌است. داستان این سریال تلویزیونی درباره ماجراهای فردی به نام مت مک گرگور (با بازی اندرو کلارک) و خانواده اش به عنوان یک مزرعه دار موفق است. سریال رودخانه برفی در کشورهای ایران، انگلستان، ویتنام، بوسنی و هرزگوین، بلغارستان، جبل طارق و فنلاند نیز پخش شده‌است.


بازیگران و صداپیشگان

رودخانه برفی به سرپرستی محمود قنبری به پارسی دوبله شد. وی از دوبلرهای زیر برای دوبلاژ این سریال بهره برد:
نقش     دوبلر     بازیگر
مت مک گرگور     محمود قنبری     Andrew Clarke
کاتلین اونیل     شهلا ناظریان     Wendy Hughes
کالین مک گرگور     امیرهوشنگ زند     Brett Climo
راب مک گرگور     داوود شعبانی نصر     Guy Pearce
مایکل اونیل     رزیتا یاراحمدی     Ben Geurens
لوک مک گرگور     علیرضا باشکندی     Josh Lucas
دانکن جونز     جلال مقامی     Hugh Jackman
جک کلی     ؟     Reg Evans
ویکتوریا بلکوود     مهوش افشاری     Amanda Douge
فرانک بلکوود     غلامرضا صادقی     Rodney Bell
اُلیور بلکوود     ناصر احمدی     John Stanton
روت ویتنی     مریم شیرزاد     Tracy Nelson
هربرت الیوت     منوچهر والی زاده     Greg Parker
آنیتا هارگریوز     فهیمه راستکار     Victoria Tennant
دنی مک گرگور     مریم شیرزاد     Joelene Crnogorac
امیلی مک گرگور     آزیتا یاراحمدی     Sheryl Munks
جیمز گلیسون     پرویز ربیعی     Jon Finlayson
رودخانه برفی ” The man from snowy river ” یکی از سریالهای موفق کشور استرالیا است .
این سریال در دهه ۹۰ ساخته شد .
________________________
جاش لوکاس
نام اصلی     جاشوا لوکاس
تولد     ۲۰ ژوئن ۱۹۷۱ ‏(۴۴ سال)
لیتل راک، آرکانزاس
ملیت     ایالات متحده آمریکا
پیشه     بازیگر
سال‌های فعالیت     ۱۹۹۰ تا کنون
josh-lucas
جاش لوکاس (به انگلیسی: Josh Lucas) با نام اصلی جاشوا لوکاس (زاده ۲۰ ژوئن ۱۹۷۱) بازیگر امریکایی است که در ایران بیشتر با سریال رودخانه برفی شناخته می‌شود.
او در فیلمهایی همچون راه افتخار، ذهن زیبا، هالک و غیره ظاهر شده‌است.
اوایل زندگی
لوکاس در سال ۱۹۷۱ در لیتل راک، آرکانزاس به دنیا امد.مادرش میشل ماما پرستار و پدرش دون پزشک بخش اورژانس بود.
فعالیت هنری
جاش پس از فارغ التحصیل شدن از دبیرستان به هالیوود نقل مکان کرد. او بازیگری را از نوزده سالگی و در نقشهای کوچک اغاز کرد.او تا چند سال ایفاگر نقشهای بسیار کوچکی در فیلمهایی همچون پدری بود. پس از ان به استرالیا رفت تا در یکی از نقشهای اصلی سریال رودخانه برفی به ایفای نقش بپردازد.او در این سریال در نقش لوک مک گرگور جوان مغرور و بی پروا و برادر زاده مت مک گرگور با بازی بازیگر استرالیایی اندرو کلارک بازی می‌کرد. وی در این سریال با گای پیرس که هم اکنون از ستارگان هالییوودی است نیز همبازی شد. وی پس از ایفای نقش در سیزده قسمت و فصل اول سریال در طی مصاحبه ای ادعا کرد که با وجود محیط دوستانه در بین عوامل سریال اما او دلش برای ایالات متحده تنگ شده‌است و قصد ترک گروه را دارد. اینگونه شد که در یکی از قسمتها نقش لوک مک گرگور کشته می‌شود.
پس از بازگشت به امریکا هنوز به وی نقش‌های پسران دبیرستانی و دانشجو پیشنهاد می‌شد و وی احساس می‌کرد که این نقشها مناسب با سن و سالش نیستند.تا اینکه جورج سی اسکات به وی گفت که نیازمند به گرفتن درس‌های بازیگری و بالا بردن استعدادش است.مدت کوتاهی پس از ان جاش هالیوود را ترک و به نیویورک نقل مکان کرد جایی که وی دانش خود را به وسیله چندین مربی بازیگری بالا برد.پس از ان او موفق شد در فیلم ابی واقعی محصول ۱۹۹۶ در نقش اصلی ظاهر شود.وی همچنین در سال ۱۹۹۷ توانست در فیلمی مستقل و غیر معروف به نام احتمالاً حتمی که فیلمی کمدی بود نقش اصلی را بازی کند.
او بعدها توانست در فیلمهای مطرحی همچون روانی امریکایی، وزن اب، وقتی غریبه‌ها ظاهر شدند ذهن زیبا، هالک، شیرهای دست دوم با بازیگران مطرحی همچون کریستین بیل، شون پن، رادا میشل راسل کرو، جنیفر کانلی و هالی جوئل آزمنت در نقشهای حاشیه‌ای ظاهر شود.
او از بازیگرانی محسوب می‌شود که سالها طول کشید تا بتواند خود را تبدیل به ستاره هالییودی بکند. وی برای اولین بار در فیلم در خم جاده محصول ۲۰۰۴ در کنار بازیگرانی مطرحی همچون مایکل کین و کریستوفر والکن در نقش اصلی ظاهر شد و پس از ان با حضورش در فیلمهای پر خرجی همچون مخفی کاری. راه افتخار و پوزیدون تبدیل به یکی از ستارگان هالیوود شد.
او همچنین در فیلم دزدیده شده و طاووس بازی کرده است.
http://sedayedarya.com/wp-content/uploads/2015/08/the-man-from-snowy-river-logo.jpg
«رودخانه برفی» از سریال های دهه ۹۰ استرالیایی است که در چهار فصل ساخته شده است. دو فصل ابتدایی سریال در سال های گذشته پخش شده و شبکه نمایش قصد دارد فصل های بعدی این مجموعه را نیز به زودی پخش کند.
«رودخانه برفی» که با الهام از شعری با همین نام، سروده بانجو پترسون ساخته شده و در استرالیا با عنوان رودخانه برفی بانجو پترسون شناخته می شود.
داستان این سریال مربوط به مت مک گریگور معروف به مرد رودخانه برفی است که مزرعه داری موفق در پترسون ریچ است که به همراه خانواده خود مشغول کار کشاورزی و گله داری است.
بسیاری از بازیگرانی که در این سریال حضور داشتند امروزه تبدیل به بازیگران سرشناس سینما شده اند که از آن جمله می توان به گای پیرس بازیگر فیلم‌های «یادآوری» و «محرمانه لس آنجلس» و هیو جکمن بازیگر «مردان ایکس» و «بینوایان» اشاره کرد.
این مجموعه در بین سال های ۱۹۹۳ تا ۱۹۹۶ ساخته شد و علاوه بر ایران در تلویزیون کشورهای بسیاری از جمله انگلیس، آمریکا، فرانسه، لهستان، نروژ و... پخش شده است و دوبله این سریال اکنون آغاز شده است.
http://thumbs3.ebaystatic.com/d/l225/m/mXON6fOV_k6uB8I7524iyeA.jpg

سری جدید سریال «رودخانه برفی»

سری جدید سریال «رودخانه برفی» در 30 قسمت در واحد دوبلاژ تلویزیون به مدیریت محمود قنبری برای پخش از شبکه نمایش دوبله می‌شود.

سری اول سریال رودخانه برفی که به مدیریت محمود قنبری دوبله شده بود در دهه 70 از تلویزیون به نمایش درآمد که با اقبال مخاطبان روبه‌رو شد. تامین برنامه سازمان صداوسیما سری دوم این سریال را بتازگی خریداری کرده که مراحل دوبله را سپری می‌کند.
سری جدید این سریال ماجراهای تازه‌ای است که خانواده مت مک‌گرگور با آن روبه‌رو می‌شوند و قنبری به همراه 15 گوینده دیگر مشغول دوبله آن هستند. برخی از گویندگان سری اول سریال بنا به دلایلی در سری جدید حضور ندارند و قنبری دوبلورهای دیگری را جایگزین کرده است.
در سری جدید، قنبری علاوه بر مدیریت دوبلاژ به جای مت مک‌گرگور پدر خانواده صحبت می‌کند. زهره شکوفنده به جای کاتلین همسر مت، منوچهر والی‌زاده و رضا آفتابی به جای کالین و راب پسران مت، مریم جلوینی به جای دنی دختر خانواده، مینو غزنوی و آزیتا یاراحمدی به جای امیلی و مونتانا عروس‌های مت حرف می‌زنند.
تورج مهرزادیان، حمید منوچهری، فاطمه برزویی، سیامک اطلسی، محمود اسماعیلیان، امیر کسروی، نازنین یاری و حسین سرآبادانی دیگر گویندگانی هستند که برای دوبله این سریال با قنبری همکاری می‌کنند.

انتقال حس با صداهای مختلف

اتاق 102 واحد دوبلاژ سیما محل ضبط سریال رودخانه برفی است. سعید عابدی، صدابردار واحد دوبلاژ همه حواسش جمع کار است و هر زمان که قنبری از اتاق ضبط به او اعلام می‌کند که دوبله این بخش را می‌خواهند دوباره بگیرند او تصویر را به عقب برمی‌گرداند.
در اتاق ضبط قنبری دیالوگ‌های گویندگان را که روی یک کاغذ نوشته شده در اختیارشان می‌گذارد.
یکی از ویژگی‌های قنبری داشتن روحیه آرام در هنگام کار است. او در کمال آرامش موارد لازم را به گویندگان می‌گوید. گروه مشغول دوبله قسمت ششم سریال است و مت گرگور در این قسمت حامی عدالت در میان مردم است. از سوی دیگر کالین پسر بزرگ مت در کسوت کشیش هم مردم را نصیحت می‌کند.
سعید عابدی، صدابردار پیشکسوت سازمان صداوسیماست. او که 30 سال صدابردار است، این حرفه را به شکل تجربی یاد گرفته است. او از جوانی کارش را با ضبط صدای شهید آوینی در برنامه روایت فتح شروع کرده و تا به امروز ادامه داده است.
در واقع عابدی از دوره‌ای که آپارات وجود داشته تا به امروز که همه دستگاه‌ها دیجیتالی و کامپیوتری شده، صدابرداری می‌کند. گرچه او این کار را تجربی یاد گرفته، اما این مساله باعث نشده که خودش را با دستگاه‌های روز منطبق نکند.
وی با اشاره به تخصصی بودن این حوزه به جام‌جم گفت: صدابرداری کار بسیار تخصصی است و صدابرداری سر صحنه با صدابرداری دوبله کاملا فرق می‌کند. به یاد دارم صدابردار دوبله سریال فوتبالیست‌ها بودم و با دو میکروفن باید صدای 20 گوینده را که همزمان گروه‌های فوتبالیست را تشویق می‌کردند، ضبط می‌کردم. طبیعی است که این کار را سخت‌تر می‌کرد.
وی افزود: برای صدابردار نباید فرق داشته باشد که گوینده فقط یک جمله می‌گوید یا یک صفحه دیالوگ دارد. باید همه صداها درست ضبط شود و نوسان نداشته باشد. چون بخشی از کار به صدای خوب بستگی دارد و این هنر صدابردار را نشان می‌دهد که کارش را درست انجام بدهد.
وقتی یک کار دوبله می‌شود عوامل زیادی در آن موثر است. فضای غمگین یا شاد یک فیلم یا سریال باید به بیننده درست منتقل شود. در واقع ریزه‌کاری‌های فنی صدابردار در طول کار نقش مهمی دارد.
http://sedayedarya.com/wp-content/uploads/2015/08/cast.jpg
مدیری برای دوبله سریال‌های سخت

محمود قنبری از سال 1342 مدیریت دوبلاژ آثار بسیاری را برای تلویزیون به‌عهده داشته است. او درباره دوبله سریال رودخانه برفی به جام‌جم گفت: سری اول این سریال در دهه 70 پخش شد و مدیریت دوبله، مونتاژ و ویراستاری سری اول این سریال به‌عهده خودم بود.
در آن زمان من تلویزیون نمی‌آمدم و در استودیوی خودم کار می‌کردم. به همین دلیل کارهای سخت را برای استودیوی ما می‌فرستند که البته اکنون آن استودیو تعطیل شده است. در ابتدا نمی‌خواستند سریال رودخانه برفی را دوبله کنند چون معتقد بودند غیرقابل پخش است، اما من بعد از دیدن سریال اعلام کردم که این سریال را من دوبله می‌کنم و کار خوبی هم خواهد شد.
خوشبختانه بعد از پخش هم با اقبال مردم روبه رو شد و چند بار بازپخش شد.
وی ادامه داد: همزمان که ما سری اول را دوبله می‌کردیم، سری دوم این سریال ساخته می‌شد و قرار بود تامین برنامه سری جدید را هم خریداری کند، اما خبری از آن نشد تا این‌که امسال سری دوم برای دوبله به من سپرده شد.
این مدیر دوبلاژ برای انتخاب گویندگان به سراغ دوبلورهایی رفته که در سری اول هم حضور داشته‌اند، اما همه آنها در دوبله سری دوم حضور ندارند. وی درباره تغییر برخی از گویندگان توضیح داد: نقش کاتلین همسر مت مک‌ گرگور را شهلا ناظریان می‌گفت، اما به‌دلیل بیماری‌اش نمی‌توانست با ما همکاری کند و خانم زهره شکوفنده در سری جدید، این نقش را می‌گوید. در واقع نیازی نبود سری قبل را ببینم تا بدانم گویندگان سری اول چه کسانی بودند، چون اکثر نام‌ها را به یاد داشتم.
در سری جدید به دلیل اضافه شدن هنرپیشه‌های مهمان، گویندگان جدید هم به گروه ملحق شدند. در مجموع سعی کردم گویندگانی انتخاب کنم که به لحاظ صدا، فیزیک و... با شخصیت‌های قصه همخوانی داشته باشند. تا به امروز از حضور 15 گوینده استفاده کردیم.
وی در این سریال همزمان با مدیریت دوبلاژ به جای شخصیت اصلی سریال؛ مک گرگور هم حرف می‌زند و این مساله کار او را دشوارتر کرده است. قنبری در این‌باره توضیح داد: من معمولا در کارهایی که خودم مدیر دوبلاژ هستم، صحبت نمی‌کنم، چون یا باید ششدانگ حواسم به کار خودم باشد و یا به کار گویندگان.
اما برخی مواقع که گوینده‌ای پیدا نکنم که صدایش با شخصیت قصه همخوانی داشته باشد و در تنگنا باشم، حتما خودم حرف می‌زنم. شخصیت مک گرگور هم به لحاظ چهره، فیزیک و... با صدای من تطابق داشت.
وی عنوان کرد: مخاطبان در سری دوم شاهد ماجراهایی هستند که در مزرعه مت مک گرگور اتفاق می‌افتد. مطمئن هستم سری جدید این سریال هم با اقبال مخاطبان روبه‌رو خواهد شد، چون داستان جذابی دارد، ضمن این‌که به لحاظ اخلاقی سریال خیلی خوب است و روایتگر سنت‌های فراموش شده در خانواده است. به نظرم رویکرد آموزنده هم برای بینندگان دارد.

تجربه نقش‌های مختلف

رضا آفتابی گویندگی نقش کالین پسر بزرگ مک گرگور را به‌عهده دارد. در سری اول این سریال به جای این نقش امیرهوشنگ زند صحبت می‌کرد. او قبل از دوبله این سریال سری اول را ندیده بود. آفتابی معتقد است وقتی دوبلور به کارش مسلط باشد برایش فرقی نمی‌کند که فصل اول یک اثر را دیده باشد یا نه.
به نظر آفتابی، گفتن نقش‌های مختلف هر روز منجر به تنوع حرفه‌شان شده و این‌که هیچ‌وقت درگیر روزمرگی نخواهند شد. البته او برخی مواقع نقش‌هایی را که به جایشان صحبت می‌کند دوست ندارد، اما این مساله تاثیری در کارش ندارد؛ ولی کاراکتر کالین را دوست دارد.او در این‌باره توضیح می‌دهد: دوست دارم به جای نقش‌های مختلف صحبت کنم. برایم نقش مثبت و منفی تفاوتی ندارد، بلکه انجام درست کار اهمیت دارد.

با عشق دوبله بزرگ شدم

مینو غزنوی کارش را در دوبله از هشت سالگی آغاز کرده و تا به امروز به جای رویا نونهالی در فیلم عروسی خوبان و مرجانه گلچین در فیلم چراغ خانه حرف زده است. از دیگر نقش‌هایی که غزنوی به جای آنها گویندگی کرده است می‌توان به شجاع دل (سوفی مارسو)، بیمار انگلیسی (ژولیت بینوش)، آهنگ برنادت (جنیفر جونز)، داستان زندگی (هانیکو)، قصه‌های جزیره (الویا کینگ) و تلالو (شلی دووال) اشاره کرد. یکی از علاقه‌مندی‌های غزنوی دوبله آثار هندی است و به جای بازیگران مطرح هندی همچون آیشواریا رای، کاریشما کاپور و کاجول صحبت کرده است.
غزنوی در سریال رودخانه برفی به جای دختری به نام مونتانا صحبت می‌کند که دختری شجاع، هفت‌تیرکش و سوارکار است. روحیه این گوینده در هنگام دوبله مثل روحیه مونتانا شاد است و در هنگام سوارکاری مونتانا با تمام حس به جای این شخصیت صحبت می‌کند.
غزنوی درباره دوبله این نقش گفت: گویندگی چنین نقش‌هایی با دختران عادی فرق دارد. امیدوارم مردم سریال را دوست داشته باشند. در مجموع نقش برای من اهمیت ندارد که چه شخصیتی داشته باشد.
________________________
سریال رودخانه برفی
پخش : شبکه نمایش
کارگردان : Tim Burstall – Steve Jodrell
ژانر : درام
سال تولید : ۱۹۹۳-۱۹۹۶
محصول : استرالیا
بازیگران : Andrew Clarke, Wendy Hughes, Brett Climo, Guy Pearce, Ben Geurens, Josh Lucas, Hugh Jackman, …
اندرو کلارک، وندی هیوز، برت کلیمو، هیو جکمن، گای پیرس، جولین کرنوگوراک، شریل مانکز، کریستی ریموند، جاش لوکاس
76239-1
خلاصه داستان : رودخانه برفی عنوان یک سریال تلویزیونی استرالیایی است که بر اساس شعر معروف آقای بانجو پترسون به نام «مردی از رودخانه برفی» ساخته شده است. این سریال در استرالیا با نام رودخانه برفی بانجو پترسون و در ایالات متحده آمریکا با نام رودخانه برفی: افسانه مک گرگور پخش شده‌است. داستان این سریال تلویزیونی درباره ماجراهای فردی به نام مت مک گرگور (با بازی اندرو کلارک) و خانواده اش به عنوان یک مزرعه دار موفق است. سریال رودخانه برفی در کشورهای ایران، انگلستان، ویتنام، بوسنی و هرزگوین، بلغارستان، جبل طارق و فنلاند نیز پخش شده‌است.
________________________

بسیاری از بازیگرانی که در این سریال حضور داشتند امروزه تبدیل به بازیگران سرشناس سینما شده‌اند که از آن جمله می‌توان به «گای پیرس» بازیگر فیلم‌های «یادآوری» و «محرمانه لس آنجلس» و هیو جکمن بازیگر «مردان ایکس» و «بینوایان» اشاره کرد.
http://regardinghorses.com/wp-content/uploads/2008/01/man-from-snowy-river-tom-burlinson-400a101006.jpg
شخصیت اصلی داستان یک مزرعه دار به نام مت مک گرگور (آندرو کلارک) است که همسرش را بر اثر بیماری از دست داده و همراه با دو پسرش کالین (برت کلیمو) و راب (گای پیرس) و دخترش دنی (جولین کرنوگریس) زندگی می کند.

کاتلین معلم مدرسه و دیگر مزرعه دار منطقه که در قسمتهای بعد با مک گرگور ازدواج می کند و اولیور بلک وود مزرعه داری که در همسایگی مک گرگور زندگی می کند، دیگر شخصیت های اصلی سریال هستند.
جولیس

دنی دختر مک گرگور


آماندا

آماندا داگ در نقش ویکتوریا بلکوود


____________________________


---------------------

داستان : سیندرلا به ایران آمد

داستان : پاندا کونگ فو کار به ایران آمد




نقد سریال میخک ژاپنی

رها ماهرو : خوانندگان محترم و دوست داشتنی وبلاگ رها ماهرو در صورت امکان نظرات و نقد هایتان را درباره ی سریال ژاپنی میخک برایمان بفرستید.

سریال جذاب و دیدنی میخک

Carnation
ساخت : 2012 ژاپن

http://ecx.images-amazon.com/images/I/71pX04Xl2sL._SY445_.jpg

میخک (مجموعه تلویزیونی)
نویسنده : آیا واتانابه
بازیگران : ماچیکو اونو
ماری ناتسوکی
کائورو کوبایاشی
یومی آسو
چیاکی کوری‌یاما
آکیرا تاکارادا
تروئه شوجی
چیهارو نیاما

عکس بازیگران زن سریال ژاپنی میخک

آهنگ شروع : «میخک» با صدای رینگو شینا

کشور سازنده : ژاپن
زبان‌ها : ژاپنی
تعداد قسمت‌ها : ۱۵۱
شبکه اصلی : ان‌اچ‌کی
اجرای اصلی : ۳ اکتبر ۲۰۱۱ – ۳۱ مارس ۲۰۱۲

لازم به ذکر است سریال میخک به جز شبکه ان چی کی ژاپن در کانال راپاواهینی کشور سریلانکا و کانال دی پی بی اس تایلندپخش شده است. همچنین در ایران دوبار در شبکه های سه و نمایش پخش شده است.


http://www.sundaytimes.lk/140330/uploads/Ithoko-2-246x300.jpg
میخک (انگلیسی: Carnation) یک سریال درام تلویزیونی ژاپنی است که بر اساس زندگی آیاکو کوشینو طراح لباس و مد و مادر طراحان بین‌المللی معروف هیراکو، جان و میچی کوشینو ساخته شده است. این سریال از تاریخ ۵ اردیبهشت ۱۳۹۴ در کشور ایران پخش شد و لازم است ذکر شود که این سریال ۱۵۱ قسمت می‌باشد اما از آنجا که این سریال یک مجموعه از نوع آسادورا است (مجموعه صبحگاهی که معمولا هر قسمتش ۱۵ دقیقه است) و در تلویزیون ایران این مجموعه بعنوان سریالی شبانه پخش می‌شود، قسمت‌های ۱۵ دقیقه‌ای ترکیب شده و در ۳۹ قسمت پخش می‌شوند.پخش این سریال ۲۶ خرداد ۱۳۹۴ به پایان رسید.

عکس بازیگران زن سریال ژاپنی میخک

موضوع سریال : «ایتوکو اوهارا» دختری است که به خیاطی و مخصوصا ماشین خیاطی علاقه‌مند است و دنبال شغل می‌گردد. وی به طور اتفاقی یک ماشین خیاطی را در یک کارگاه خیاطی می‌بیند و طی اتفاقاتی در آنجا مشغول کار شده و ....

بازیگران :

ماچیکو اونو در نقش جوانی ایتوکو اوهارا 
ماری ناتسوکی در نقش ایتوکو اوهارای سالمند
آکاری نینومیا در نقش کودکی ایتوکو اوهارا
کائورا کوبایاشی در نقش پدر ایتوکو
یامی آسو در نقش مادر ایتوکو

https://encrypted-tbn1.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcSf5b-OMISS1Ui1btAHbrhEQ9Uyg4QgiapPJIbwrYfqtkbuW-q3

عکس شجره خانوادگی ایتوکو اوهارا !!


عکس بازیگران زن سریال ژاپنی میخک

سریال ژاپنی «میخک» به کارگردانی رینگو شینا

«میخک» یک درام تلویزیونی ژاپنی است که بر اساس زندگی ایتاکو کوشینو طراح لباس و مد و مادر طراحان بین المللی معروف هیراکو، جان و میچی کوکشینو ساخته شده است. 
http://www.sundaytimes.lk/140330/uploads/Ithoko-With-Suo-2.jpg
این سریال در 50  قسمت 45 دقیقه ای زندگی زنی با نام ایتوکو اُهارو را به تصویر می کشد که از کودکی نگران آینده خود است و می خواهد حرفه ای انتخاب کند تا اینکه به طور اتفاقی به یک کارگاه خیاطی بر می خورد و سرنوشتش دگرگون می شود.

http://trip2lanka.com/wp-content/uploads/2014/03/aththatu-na-eth-eya-igilei-teledrama.jpg

این سریال در نیمه دوم سال 2011 میلادی از کانال "ان اچ کی" تلویزیون ژاپن پخش شد.
نام این سریال به زبان ژاپنی "کارنیشن" می باشد و دوبله شده به زبان فارسی است.

عکس بازیگران زن سریال ژاپنی میخک

سریال "میخک" داستانی است واقعی برگرفته از سرگذشت زندگی " آیاکو کوشینو" مادر سه خواهر به نامهای "هیروکو"، "جونکو" و "میچیکو " است که از طراحان معروف مد و لباس دنیا میباشند . " آیاکو کوشینو" در سال 2006 میلادی از دنیا رفت و دختران او به فعالیت خود در زمینه طراحی مد و لباس در سالهای متمادی ادامه دادند. 

http://www.mm.emb-japan.go.jp/img/Carnation%206.jpg

سریال "میخک" در سال 2014 میلادی از سوی بخش پروژهای معرفی برنامه های تلویزیونی بنیاد ژاپن به صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران پیشنهاد شد و هم اکنون هر روز از شبکه نمایش ساعت : 19،30 و ساعت : 12،30 و ساعت : 6،00 و ساعت : 14،00 پخش می شود .
همه ایرانیان را به دیدن این سریال دعوت می نماییم.

https://www.jpf.go.jp/j/project/culture/archive/information/1402/img/0206_img01.jpg

مدیر دوبلاژ سریال «میخک»: سریال «میخک» یک پله بالاتر از «جومونگ» است
«علیرضا باشکندی» گفت: اگر تماشاچی پای تلویزیون بیاید «میخک» سریال شیرینی است.

"علیرضا باشکندی"، مدیر دوبلاژ سریال ژاپنی «میخک» در خصوص محتوا و روند دوبله این سریال گفت: سریال «میخک»، سریالی ژاپنی است که داستان مستندی دارد. خانمی که از دوران کودکی بدنبال هدف خود می‌رود. این سریال بسیار خوش ساخت و در مجموع بسیار خوب است.
وی در رابطه با حضور دوبلو‌رهای پیشکسوت و جوان در کنار یکدیگر اظهار داشت: موضوع جوان‌گرایی مطرح نیست. جوان‌ترها باید در کنار پیشکسوت‌ها حضور داشته باشند. آنها را ببینند تا صداها هماهنگ شود چرا که گوش می‌شنود و مشق می‌کند و این موضوعی است که به پیشرفت کار جوانتر‌ها کمک می‌کند مانند بازی شطرنج که اگر فردی با هم سطح خودش همبازی شود، تأثیری در وی نخواهد داشت. بنابر این حضور جوانترها در کنار پیشکسوتان به بالا بردن اندوخته آنان کمک خواهد کرد.
باشکندی در مورد تفاوت دوبله‌ی کارهای شرقی با فیلم‌های غربی بیان کرد: دوبله در کارهای شرقی بسیار متفاوت است. جمله‌هایی که در این کارها گفته می‌شود، روان نیست، به طور مثال در سه بخش و با فاصله‌های زیاد گفته می‌شود اما مسئله‌ای که قابل ذکر است، حس و حال آنها می‌باشد که با حس و حال ما یکی است این در صورتی است که فیلمها و اثرهای غربی علی الخصوص فیلمهای هالیوودی دارای بازیگران قهاری هستند که روی صدا تأکید دارند و فیلمهای آنان نسبت به کارهای شرقی خیلی قوی‌تر است زیرا بازیگران این کارها شناخت بازیگری دارند.

وی ادامه داد: سریالهای شرقی مانند "جومونگ" و "سرزمین شمالی" جزو آن دسته از سریالهایی بوده است که توانسته جایگاه خود را در بین مردم پیدا کرده و با تکرار پخش آنان، مردم همچنان بیننده‌ی آن بوده و کار را دنبال کرده‌اند اما در اینجا باید بگویم این سریال یک پله بالاتر از سریالهای قبلی قرار دارد.

دوبلور سریال "جومونگ" اظهار داشت: هم اکنون ملت ما با تلویزیون فاصله گرفته‌اند و این به دلیل وجود ماهواره و سریالهای ماهواره ای است اما اگر تماشاچی به پای تلویزیون بیاید به طور حتم سریال شیرینی است.
"علیرضا باشکندی" عنوان کرد: مطرح شدن یک صدای جدید و دیده شدن یک جوان در کار دوبله به این موضوع بستگی دارد که نقش اصلی بگوید و در این صورت است که صدای کسی که نقش اصلی می‌گوید شنیده می‌شود.
وی افزود: شکی نیست که عواملی همچون بودجه، تکنیک و ابزارهای به کار گرفته شده در کار دوبله در میزان تأثیر‌گذاری کار بسیار موثر است و از تأثیر‌گذار‌ترین این عوامل می‌توان به صدابرداری اشاره کرد.
صدابرداری عامل بسیار مهمی در دوبله است که "سعید عابدی" در سریال میخک این وظیفه را بر عهده داشته و درکار خود بسیار خبره است.
مدیر دوبلاژ سریال میخک در خصوص ترویج سبک زندگی از طریق تماشای این سریال و پخش آن از شبکه دو سیما بیان کرد: اگر مردم به تماشای این سریال بپردازند، بسیار آموزنده است، روایت خیاطی که به کارش یک دید تکنیکی داشته و در نهایت طراح و مدیر شده به اعلاء درجه می‌رسد.
وی تصریح کرد: ما در کشورمان از این دست زنان کم نداریم، انسانهای کارآفرین که با تماشای این سریال می‌توانند به یاد خاطرات و تلاشهای خود در گذشته بیفتند و اگر کسانی در کار خود ناامید هستند با دیدن این سریال می‌توانند با امید بیشتری به مسیر خود ادامه دهند.
باشکندی، در پایان اسامی دوبلورهایی که در این سریال همکاری داشتند را عنوان کرد: خانمها رزیتا یاراحمدی( نقش اصلی)، آزیتا یاراحمدی، فاطمه برزویی، مینا شجاع، همت، سحر اطلسی، مرادی، قدمگاهی، رفیعی طاری، سوهانی، رمضانپور، شاهرودی و سمیه موسوی و آقایان : علی همت مومیوند، ملک آرایی، شروین قطعه‌ای، ارمغان، بیژن علی محمدی، بابک اشکبوس، محمد بهاریان، حسین بیگی، کاویان‌پور، علی محمد اشکبوس، محمد یار احمدی.

عکس بازیگران زن سریال ژاپنی میخک

 پخش سریال میخک از 16 آبان در شبکه نمایش
سریال "میخک" محصول 2011 ژاپن که بر اساس زندگی آیاکو کوشینا طراح لباس و خیاط مطرح ژاپنی ساخته شده است،از روز شنبه 16 آبان هر روز ساعت 19:40 از شبکه نمایش پخش خواهد شد.
آیاکو کوشینا که سال 1913در یکی از شهرهای ژاپن با نام کاسای به دنیا آمد و سال 2006 درگذشت، مادر طراحان شناخته شده ژاپنی هیراکو، جانومیچیکو و کشینو بود. هر سه خواهر مادر خود را الگو و دلیل روی آوردن خود به خیاطی می دانند.
این سریال 39 قسمتی با کودکی ایتاکو اوهارو آغاز می‌شود که کودکی کنجکاو و سخت کوش است و سپس دوره نوجوانی که با وجود مخالفت‌های فروان و موانع بسیار، تسلیم نمی‌شود و به راه خود ادامه می‌دهد.
مدیریت دوبلاژ این سریال بر عهده علیرضا باشکندی بوده و خانم رزیتا یاراحمدی در نقش اصلی به صدا پیشگی پرداخته است.

_______________________

ماچیکو اونو بازیگر ژاپنی، در ۴ نوامبر ۱۹۸۱ در منطقه روستایی نیشیوشینو (Nishiyoshino) از استان نارا متولد شد. اونو در حالی که مشغول تمیز کردن جاکفشی دبیرستان مقدماتی خود بود، توسط کارگردان زنی به اسم Naomi Kawase کشف شد و در سال ۱۹۹۷ در نقش اصلی فیلم خانم نائومی به اسم سوزاکو (Suzaku) بازی کرد؛ که جایزه دوربین زرین جشنواره فیلم کن را بدست آورد. ماچیکو اونو هم برنده جایزه بهترین بازیگر زن از جشنواره فیلم سنگاپور برای نقش میچیرو (Michiru) در فیلم سوزاکو شد.
اونو پس از بازی در فیلم های کارگردانانی چون شینجی آیاما (Shinji Aoyama)، آکیهیکو شیوتا (Akihiko Shiota)، نُبوهیرو یاماشیتا (Nobuhiro Yamashita) و ایساُ یوکیسادا (Isao Yukisada)، در سال ۲۰۰۷ بار دیگر در فیلم خانم نائومی با نام عزاداری جنگل (The Mourning Forest) درخشید؛ که برنده جایزه بزرگ جشنواره فیلم کن شد.
از دیگر فیلم های اونو می توان پسر کو ندارد نشان از پدر (Like Father, Like Son) در سال ۲۰۱۳ را نام برد. این فیلم خانواده ای را نشان می دهد که پسرشان به هنگام تولد با کودکی دیگر جابجا شده است…
همچنین در تلویزیون هم ظاهر شد؛ اونو در یک آزمون با شرکت ۱۸۵۰ بازیگر زن، برای ایفای نقش اصل سریال میخک (Carnation) انتخاب شد. این سریال از اکتبر ۲۰۱۱ پخش شد.
سریال میخک داستان دختر ۱۱ ساله پرشوری به نام ایتاکو اُهارا را نمایش می دهد که پدرش مغازه خیاطی لباس ژاپنی کیمونو دارد و ایتاکو از کودکی به خیاطی لباس های غربی علاقه مند می شود. در نوجوانی برای رسیدن به هدف خود دبیرستان را رها می کند و به کار در خیاطی مردانه مشغول می شود. در سال ۱۹۳۴ اولین مغازه خیاطی خود را باز می کند. ماسارو که همکار ایتاکو در خیاطی است به او پیشنهاد ازدواج میدهد و وارد خانواده اُهارا می شود…
این سریال که براساس زندگی طراح مد و لباس آیاکو کوشینو (Ayako Koshino) ساخته شده و سه بازیگر دوران کودکی، جوانی و پیری ایتاکو اُهارا را ایفا می کنند.

_________________

بیوگرافی ماچیکو اونو+عکس (ایتوکو اُهارا)


بیوگرافی ماچیکو اونو+عکس (ایتاکو اُهارا)

ماچیکو اونو بازیگر ژاپنی، در ۴ نوامبر ۱۹۸۱ در منطقه روستایی نیشیوشینو (Nishiyoshino) از استان نارا متولد شد. اونو در حالی که مشغول تمیز کردن جاکفشی دبیرستان مقدماتی خود بود، توسط کارگردان زنی به اسم Naomi Kawase کشف شد و در سال ۱۹۹۷ در نقش اصلی فیلم خانم نائومی به اسم سوزاکو (Suzaku) بازی کرد؛ که جایزه دوربین زرین جشنواره فیلم کن را بدست آورد. ماچیکو اونو هم برنده جایزه بهترین بازیگر زن از جشنواره فیلم سنگاپور برای نقش میچیرو (Michiru) در فیلم سوزاکو شد.

بیوگرافی ماچیکو اونو

اونو پس از بازی در فیلم های کارگردانانی چون شینجی آیاما (Shinji Aoyamaآکیهیکو شیوتا (Akihiko Shiota نُبوهیرو یاماشیتا (Nobuhiro Yamashita) و ایساُ یوکیسادا (Isao Yukisada)، در سال ۲۰۰۷ بار دیگر در فیلم خانم نائومی با نام عزاداری جنگل (The Mourning Forest) درخشید؛ که برنده جایزه بزرگ جشنواره فیلم کن شد.

(ایتاکو اُهارا)

از دیگر فیلم های اونو می توان پسر کو ندارد نشان از پدر (Like Father, Like Son) در سال ۲۰۱۳ را نام برد. این فیلم خانواده ای را نشان می دهد که پسرشان به هنگام تولد با کودکی دیگر جابجا شده است…

ماچیکو اونو

همچنین در تلویزیون هم ظاهر شد؛ اونو در یک آزمون با شرکت ۱۸۵۰ بازیگر زن، برای ایفای نقش اصل سریال میخک (Carnation) انتخاب شد. این سریال از اکتبر ۲۰۱۱ پخش شد.

سریال میخک داستان دختر ۱۱ ساله پرشوری به نام ایتاکو اُهارا را نمایش می دهد که پدرش مغازه خیاطی لباس ژاپنی کیمونو دارد و ایتاکو از کودکی به خیاطی لباس های غربی علاقه مند می شود. در نوجوانی برای رسیدن به هدف خود دبیرستان را رها می کند و به کار در خیاطی مردانه مشغول می شود. در سال ۱۹۳۴ اولین مغازه خیاطی خود را باز می کند. ماسارو که همکار ایتاکو در خیاطی است به او پیشنهاد ازدواج میدهد و وارد خانواده اُهارا می شود…

این سریال که براساس زندگی طراح مد و لباس آیاکو کوشینو (Ayako Koshino) ساخته شده و سه بازیگر دوران کودکی، جوانی و پیری ایتاکو اُهارا را ایفا می کنند.

_______________________


مطالب مرتبط با سریال درام میخک :

نظرسنجی مجموعه میخک

عکس دختران آیاکو کوشینو (ایتوکو اوهارا)

سه دختر واقعی ایتوکو اوهارا در کنار مادرشان

مصاحبه با دوبلور سریال میخک






نقد فیلم همه خوب هستند با بازی رابرت دنیرو

رها ماهرو : دنبال کنندگان همیشگی وبلاگ سینمایی رها ماهرو، از شما دعوت می کنیم تا در صورت تمایل نظرتان را در مورد فیلم همه خوب هستند با بازی رابرت دنیرو برایمان بفرستید .

http://ecx.images-amazon.com/images/I/51Ewas14CUL.jpg

همه خوب هستند

2009 آمریکا
Everybody's Fine
کارگردان:Kirk Jones

________________


حال همه خوب است

نویسنده و کارگردان : کرک جونز
تهیه‌کننده : تد فیلد

ویتوریو سچی گوری
بازیگران : رابرت دنیرو
درو باریمور
کیت بکینسیل
سام راکول
کاترین منیگ
فیلم‌برداری : هنری براهام
توزیع‌کننده : میرامکس
تاریخ‌های انتشار : ۴ دسامبر ۲۰۰۹
مدت زمان : ۹۹ دقیقه
کشور : ایالات متحده آمریکا
زبان : انگلیسی

حال همه خوب است (به انگلیسی: Everybody's Fine) فیلمی در ژانر کمدی/درام به کارگردانی کرک جونز با بازی رابرت دنیرو، درو باریمور و کیت بکینسیل محصول سال ۲۰۰۹ است.
https://i.ytimg.com/vi/vKzVOIJ-Ll4/maxresdefault.jpg

نگاهی به فیلم همه حالشان خوب است Everybody’s Fine

    بازیگران: رابرت دنیرو ـ درو بریمور ـ کیت بکینسیل و …
    فیلم نامه: کرک جونز براساس فیلم نامه ی اولیه ی جوزپه تورناتوره ـ تونینو گوئرا ـ ماسیمو دِ ریتا
    کارگردان: کرک جونز
    ۹۹ دقیقه؛ محصول آمریکا، ایتالیا؛ سال ۲۰۰۹
    نمره: ۳ از ۵


سیم ها

خلاصه ی داستان: فرانک گودی، که به تازگی همسرش را از دست داده و تنها شده، دوران پیری را سپری می کند. او تصمیم می گیرد برای دیدن چهار بچه اش که در شهرهای دور زندگی می کنند، راهی سفر شود تا بتواند آنها را گرد هم دور یک میز جمع کند. سفر او به خانه ی یکایک فرزندانش، واقعیت های تلخ و شیرینی را همراه دارد …
یادداشت: فیلم آنقدر گرم و آرام و صمیمی ست که به هیچ عنوان مدت زمان یک ساعت و نیمه اش را حس نمی کنید. حکایت زندگی پیرمردی که دوست دارد بچه هایش، که حالا هر کدام برای خود زندگی تشکیل داده اند و از او دور هستند، شاد باشند، دور یک میز ببیندشان و حضورشان را حس کند. در طول این سفر ادیسه وار است که او با حقایق گاهاً تلخی مواجه می شود که زندگی گذشته اش را به چالش می کشد؛ متوجه می شود اشتباهات جبران ناپذیری انجام داده که زندگی کنونی بچه هایش را تحت تأثیر قرار داده است، انتظاراتی از آنها داشته که در حد توانشان نبوده و حتی در مورد یک دو نفزشان، هیچ چیز آنطور که او فکر می کرده، پیش نرفته است. در سکانس فوق العاده ای، فرانک که دچار سکته ی قلبی شده، در رویایش، بچه های خود را در سنین کودکی می بیند که دور میز نشسته اند و دارند به خاطر انتظارات بی جایی که از آنها داشته، از او ایراد می گیرند. ایده ی سیم های تلفن که روی تصاویرشان، صدای بچه های فرانک را می شنویم که با هم ارتباط برقرار می کنند، بسیار عالی ست و نکته ی جالب اینجاست که کار فرانک ساختن همین سیم هاست! سیم هایی که باعث ارتباط میلیون ها نفر با هم می شود، اما از آنجایی که همیشه: (( کوزه گر از کوزه ی شکسته آب می خورد ))، خودش هیچ وقت نتوانسته از طریق این سیم ها ارتباطی عاطفی با کسی برقرار کند. البته فیلم یک دنیروی مانند همیشه شگفت انگیز دارد که نقش این پیرمرد فرتوت و تنها را عالی و آنقدر ملموس بازی می کند که گاهی اشک در چشمانمان جمع می شود. وقتی یاد  “تسخیرناپذیران” و بازی هولناکش در نقش آل کاپون می افتیم که با قساوت و بی رحمی تمام، کله ی یکی از افراد گروهش را با چوب بیس بال، روی میز شام پخش کرد، باورمان نمی شود که فرانک گودی و آل کاپون را یک نفر بازی کرده باشد.
http://denirofan.net/wp-content/uploads/Everybodys-Fine-01.jpg
نگاهی به فیلم «همه خوب هستند» به بهانه پخش از شبکه نمایش
توفان رویاها در زندگی واقعی
فیلم «همه خوب هستند» (Everybody’s Fine)  فیلمی ملودرام، محصول سال 2009 کشورهای آمریکا و ایتالیا و ساخته کرک جونز است.
هنگام عنوان‌بندی، پیرمردی را می‌بینیم که در حال تمیز کردن خانه‌اش است تا فرزندانش در خانه او دور هم جمع شوند. این سنتی است که هر ساله، وقتی همسر فرانک زنده بوده، اجرا می‌شد، اما هر یک از بچه‌ها به پدرشان خبر می‌دهند که خیلی گرفتارند و نمی‌توانند سنت هرساله را اجرا کنند. فرانک با وجود مشکلات جسمی‌اش تصمیم می‌گیرد خود عازم سفر شود و به دیدن فرزندانش برود. در مسیر سفر، یکی از همسفرهایش توجه او را به سیم‌های خطوط تلفن بین شهری جلب می‌کند؛ شغل فرانک در گذشته ساخت روکش سیم‌های تلفن بوده است. فرانک هر روز مقادیر زیادی روکش سیم تولید می‌کرده تا سیم‌ها از باران و رطوبت و گرما در امان باشند. اما او در واقع از سیم‌ها و روکش‌هایشان حرف نمی‌زند، او دارد از تلاش طاقت‌فرسایش در طول سالیان دراز خبر می‌دهد؛ تلاشی که هدفی والا برای آن متصور بوده است. او برای خانواده‌اش کار می‌کرده، برای آینده فرزندانی که دوست داشته هریک به بهترین موقعیت‌های شغلی و اجتماعی دست یابند. در واقع او نگران سیم‌ها نبوده‌ بلکه نگران فرزندانش بوده و قصد داشته تمام کوشش خود را برای محافظت از آنها به کارگیرد. اما وقتی فرانک به یک یک فرزندانش سر می‌زند، بتدریج متوجه می‌شود اوضاع آنچنان که فکر می‌کرده، خوب نیست. بیرون از دنیای کوچک خانوادگی فرانک، توفانی به نام «آلیس» تبدیل به خطری تهدیدکننده شده است، زنی به او می‌گوید که کلمه «آلیس» یعنی حقیقت. اما این توفان جهان بزرگ بیرونی، به نظر می‌رسد که جهان کوچک خانوادگی فرانک را نیز در برگرفته است.

حقایق زندگی خانوادگی فرانک بتدریج همچون توفانی بر وی هجوم می‌آورند. حقایقی که فرانک تا به حال نتوانسته یا نخواسته به آنها توجه کند. حقیقت این است که فرزندان فرانک آنچنان که می‌خواسته در زندگی‌شان پیشرفت نکرده‌اند و به آن آینده روشنی که فرانک انتظار داشته، نرسیده‌اند. فرانک همیشه حقیقت را از چشم خویش مخفی کرده، حتی این حقیقت را که همین روکش‌هایی که سال‌ها همدم لحظه لحظه‌های او بوده‌اند، اکنون باعث نگرانی‌اش شده‌اند! همچنان که فرزندان عزیزتر از جانش هم با عدم کسب مدارج بالای موفقیت، او را به سوی بدتر شدن بیماری و نزدیک شدنش به مرگ سوق داده‌اند.

فرانک در رویا تمام حقایق زندگی فرزندانش را به طور کامل درک می‌کند؛ رویایی که پس از سکته ناقصش دیده است. تمام این مراحل سفر و سکته و سپس رویا لازم هستند تا فرانک به این نتیجه برسد که شاید در مواجهه با فرزندان خود، راه نادرستی پیموده است. رویای او پس از سکته، فرزندانش را در سنین کودکی دور یک میز نشان می‌دهد که هر یک به اشتباهات زندگی امروزشان اعتراف می‌کنند. ابری تیره بر میز غذا سایه می‌افکند. رگبار باران آغاز می‌شود و فرزندان فرانک از دور میز متفرق می‌شوند. در آخرین لحظه رزی از پدر می‌خواهد که وقتی فرانک با مادرشان صحبت می‌کند فقط به او بگوید همه خوب هستند. فرانک، بعدها که برسر مزار همسرش می‌رود، این خواسته رزی را برآورده می‌کند. اما اکنون فرانک واقعاً به این نتیجه رسیده که همه خوب هستند. شاید هیچ یک از فرزندان او نتوانسته‌اند مجموعه «رویاهای آمریکایی» وی را برآورده سازند اما همین که اکنون به اشتباهات خود پی برده‌اند و سعی در جبران آنها دارند و مهم‌تر از این، همین که دوباره دور فرانک جمع شده‌اند، خود غنیمتی است. فرانک یک رویای حقیقی دیده که با تمام رویاهای کاذب تمام عمرش متفاوت بوده است و اکنون به این درک رسیده تا همه چیز را در قد و قواره حقیقی‌اش بپذیرد و تحمل کند. این آگاهی درونی باعث می‌شود وقتی فرانک بر مزار همسرش می‌گوید همه خوب هستند، احساس کنیم از صمیم قلب به همسرش راست می‌گوید.
https://images-na.ssl-images-amazon.com/images/G/01/dvd/disney/images/EF_1_L.gif
 همه خوب اند (EVERYBODY'S FINE)
(تولید 2009)

درام/ماجرایی
[بابت تقصیر پدران اغلب فرزندان جایزه می گیرند.]
کارگردان: کرک جونز. بازیگران: رابرت دونیرو (فرانک گود)، کیت بیکینسل(ایمی گود)، سام راکول(رابرت گود)، دروباریمور(رزی گود). 95دقیقه. درجه ی نمایشی:PG-13.
رابرت دونیرو در فیلم همه خوب اند در قالب مرد حدودا شصت ساله ای به اسم فرانک گود ظاهر می شود. فرانک، که کارگر بازنشسته ی کارخانه ی کابل سازی است، در شمال نیویورک زندگی می کند. فرانک مدتی است که همسر خود را از دست داده است و حالا تک و تنها در خانه ی خود زندگی می کند. او چهار فرزند دارد که هرکدام درگوشه ای از کشور پهناور آمریکا زندگی می کنند. فرانک از چهار فرزند خود دعوت کرده که تعطیلات آتی را نزد وی بیایند.او در خانه ی خود همه چیز را مرتب و آماده کرده. باغچه ای که مایه ی لذت و غرور فرانک است، بس زیباست و داخل خانه از همه ی اشیاء گردگیری شده و کف اتاق از تمیزی برق می زند. فرانک مقداری استیک و یک کباب پز برقی خریده. او منتظر آمدن بچه هایش است اما آنها در آخرین لحظه از طریق تلفن به اطلاع فرانک می رسانند که نمی توانند پیش او بیایند. حتی یکی از بچه ها به خودش زحمت نمی دهد که به فرانک تلفن کند و بهانه ای برای نیامدن اش بیاورد. فرانک آدم بدی نیست. او گرچه از تیپ آدم های پدرسالار است اما پدر چندان بدی برای بچه هایش نبوده. بچه ها از او نفرت ندارند بلکه خیلی ساده هر کدام گرفتاری های زندگی خود را دارند. در ادامه ی داستان، فرانک تصمیم می گیرد به دیدن بچه هایش برود. پزشک فرانک به وی می گوید که چنین سفری برای او خوب نیست اما فرانک تأکید می کند که قصد دارد با اتوبوس و قطار سفر کند و نه اتومبیل شخصی. به این ترتیب فرانک راهی سفر می شود.
او ابتدا در شهر نیویورک به دیدن پسرش دیوید می رود که از قرار معلوم به کار نقاشی مشغول است. فرانک سپس عازم شیکاگو می شود تا به دیدن دخترش ایمی (کیت بیکینسل) برود. کیت در کار تبلیغات است و در خانه ای شیک اما بی روح زندگی می کند. فرانک سپس به دنور می رود تا پسر دیگر خود، رابرت (سامراکول)، را که ظاهرا رهبر ارکستر است، ببنید. آخرین مقصد فرانک شهر لس آنجلس است که دخترش رزی (درو باریمور) به عنوان یک رقصنده ی حرفه ای در آنجا کار و زندگی می کند. فرانک در این سفر طولانی به واقعیت های بسیاری درباره ی بچه هایش و همین طور شخص خودش پی می برد. این مسافرت باعث می شود تا فرانک ارزیابی مجددی از خودش داشته باشد.
همه خوب اند از روی یک فیلم ایتالیایی، تحت عنوان stanno Tutti Bene(محصول 1990)، ساخته ی جوزپه تورناتوره، ساخته شده است. در واقع این فیلم ایتالیایی منحصرا برای بازی مارچلو ماسترویانی در نقش پدری که برای دیدن بچه های بزرگسال اش عازم سفر می شود، ساخته شده بود. و باید گفت که رابرت دونیرو به خوبی توانسته پای خود را در جای پای ماسترویانی بگذارد. دونیرو پس از بازی در دو فیلم ملاقات با والدین (فیلم سوم هم در راه است) و به نمایش درآوردن قابلیتهای کمیک خود، حالا با بازی در همه خوب اند ثابت کرده است که همان بازیگر توانای سال های دور است. علاوه بر دونیرو باید به بازی های خوب کیت بیکینسل، درو باریمور و سام راکول نیز اشاره کرد. در واقع این مجموعه ای از بازی های درجه اول است که فیلم را از افتادن به ورطه ی کسالت و سقوط نجات داده است.
فیلم همه خوب اند توسط کرک جونز کارگرانی شده است؛ کارگردانی که در پیشینه اش فیلم Waking Ned Devine به چشم می خورد. تماشای این فیلم به ویژه برای دوستداران رابرت دونیرو یک امر واجب و ضروری است.
http://static.tvtropes.org/pmwiki/pub/images/everybodysfine_6629.jpg
بررسی فیلمنامه " حال همه خوب است"
چراغ های رابطه خاموشند
مازیار فکری ارشاد
مردی شصت و چند ساله که به تازگی همسر خود را از دست داده ، می کوشد چهار فرزندش را که هر یک در گوشه ای از خاک پهناور آمریکا به زندگی خود مشغولند گرد هم آورد.تا مفهوم کلاسیک خانواده را بار دیگر معنا بخشد ، اما در این کار به ظاهر ساده ناموفق است.تا کنون چند فیلم سینمایی از سراسر جهان با این بن مایه داستانی دیده ایم؟این پیرنگ داستانی یکی از امتحان شده ترین دستمایه های روایتی در سینماست.
اما " حال همه خوب است" به کارگردانی کرک جونز این قصه تکراری و بار ها شنیده شده را با حال و هوایی یکسره متفاوت و رویکردی نو پیش چشم تماشاگر می گشاید.می دانیم که " حال همه خوب است" در واقع بازسازی فیلمی ایتالیایی به همین نام ساخته جوزپه تورناتوره در سال 1990 است. همین ایتالیایی بودن قصه و حال و هوایی که تورناتوره در فیلم هایش می دمد ، نشانگر بسیاری از ویژگی های فرهنگی ، اجتماعی ، زیبایی شناسی و مردم شناسانه است که به این قصه کهنه و تکرار شده رنگی از تازگی و احساس گرایی خاص ویژه اروپای لاتین و کاتولیک می بخشد.اکنون کرک جونز این داستان را در قالبی آمریکایی ریخته و با توجه به جزئیات فرهنگ و آداب زندگی در چنین کشوری بار دیگر موفق به جلب و جذب احساس مخاطب جهانی خود می شود.
حرفه شخصیت اصلی داستان نسخه آمریکایی ( با بازی رابرت دنیرو) نقشی محوری در پیشبرد داستان و حتی جلوه های بصری و گرافیکی فیلم دارد.فرانک کارگر بازنشسته یک کارخانه ساخت روکش پی وی سی سیم های تلفن است.در نسخه اصلی ساخته تورناتوره ، شخصیت اصلی داستان ( با نقش آفرینی مارچلو ماسترویانی) کارمند ثبت احوال بود و وظیفه سازمانی اش صدور شناسنامه و گواهی ولادت .از این منظر شاید حرفه شخصیت پدر در فیلم تورناتوره ارتباط بیشتری با موضوع رابطه از هم گسیخته او و فرزندانش داشته باشد.اما کارگری که به گفته خود هر هفته 1600 متر سیم تلفن را با روکش پی وی سی تقویت و آماده می کرده ، چه ارتباطی با قصه از هم پاشیدگی یک خانواده پس از درگذشت ستون نگهدارنده این کانون ( یعنی مادر) می تواند داشته باشد؟این نکته ای است که کرک جونز با هوشمندی و ظرافت در متن فیلم خود تنیده و نسخه آمریکایی را از خطر تقلید صرف از نسخه اولیه ، با هنرمندی رهانده است.در فیلم فرانک سالیان طولانی را به حرفه ساخت روکش های پی وی سی سیم های تلفن گذرانده و همین شغل ریه هایش را بیمار کرده ، تا جایی که حتی 24 ساعت بدون دارو هایش نمی تواند زنده بماند و حتی مسافرت نیز برایش مضر است.از طرفی فرانک برای شغل سابقش ، احترام و اعتباری افزون تر از حد لزوم قائل است.او مدعی است که کارش برقراری ارتباط میان آدم ها از طریق تلفن بوده است.در حالی که نه تنها رشته های ارتباطش با فرزندان خودش قطع شده ، بلکه از برقراری ارتباط با دیگران هم عاجز است.فرانک هر جا می رسد سفره دلش را نزد غریبه ها می گشاید و عکس های فرزندانش را نشان می دهد.دیگران هم که هریک سر در کار خود دارند ، درد دل های فرانک را می شنوند و بی تفاوت راه خود را گرفته و از او جدا می شوند.فرانک نه تنها از فرزندانش دور افتاده ، که حتی یک دوست واقعی هم ندارد و پس از مرگ همسرش به کلی تنهاست.
 
https://i.ytimg.com/vi/kh7H92iE2V0/maxresdefault.jpg
با این پیش زمینه ، بیشترین بار روایت در فیلم " حال همه خوب است" روی دوش مکالمات تلفنی و حتی پیام های ضبط شده روی پیامگیر های تلفن سوار می شود.در طول فیلم با تمهیدی ظریف ، بسیاری از مکالمات فرزندان فرانک با یکدیگر روی تصاویری از کابل های تلفن که فرانک در طول سفر دور و دراز و تطهیر کننده اش در جاده ها و خطوط آهن به آنها زل می زند، شنیده می شود.به این ترتیب هم نقش سیم های تلفن ساخته شده به دست فرانک – که بسیار هم به آنها افتخار می کند- در چارچوب روایت پر رنگ می شود و هم ریتم فیلم که به واسطه پیرنگ داستانی خاصش همواره در خطر کندی و ملال آوری در ذهن مخاطب است ، تنظیم شده و از یکنواختی روند گسترش قصه در طول زمان 100 دقیقه ای فیلم می کاهد.طرفه آنکه برخی فراز های اصلی داستان با این مک گافین ساده در فیلمنامه پیوند می خورند.در جایی از فیلم فرانک از این که همیشه فرزندانش هنگام تماس تلفنی با خانه ، سراغ مادر را می گرفتند و کمتر حرف و سخنی با او مطرح می کردند گلایه می کند.اما پاسخ بچه ها او را در هم می شکند.بچه ها مدعی اند که مادر شنونده و راز دار خوبی بوده اما پدر همواره گوینده و سخنران قهاری بوده که به حرف ها و نگرانی های بچه هایش پاسخ مناسبی نمی داده و تنها به صدور حکم های کلی و بی احساس پرداخته است.
http://cdn3-www.comingsoon.net/assets/uploads/1970/01/file_538028_everybodysfinepic.jpg
در جایی اواخر فیلم وقتی مشخص می شود دیوید فرزند هنرمند فرانک مرده ، فرانک یکی از تابلو های پسرش را در انبار یک گالری هنری می یابد و آن را می خرد. این تابلوی به ظاهر ساده چیزی نیست جز تصویر چند تیرک و سیم های تلفن که این تیرک ها را به یکدیگر متصل می سازند.جالب آنکه در طول فیلم همه فرزندان فرانک برای برقراری تماس های خود از تلفن همراه استفاده می کنند ، اما فرانک تلفن همراه ندارد و به شیوه ای سنتی تنها از طریق تلفن های ثابت به دنبال برقراری ارتباط با دیگران است.
" حال همه خوب است" ملودرامی خانوادگی است که گه گاه به حال و هوای فیلم های جاده ای نزدیک می شود.اما کانون خانواده و خطر فروپاشی و قطع ارتباط میان اعضای این واحد بدوی اجتماعی را می توان به عنوان یکی از مایه های محوری فیلم باز شناخت.کاراکتر فرانک بی آنکه خود بخواهد یا بداند ، منادی فصل و جدایی است و این درست در نقطه مقابل همسر درگذشته اش قرار می گیرد که همیشه عامل جمع آمدن و وصل اعضای خانواده به شمار می رفت.این نکته در سکانس بی نظیر و سور رئالیستی هم نشینی چهار فرزند فرانک در شمایل دوران کودکی با او در سالخوردگی القا می شود.هر چهار نفر در شرایطی که کودکی آنها جای بزرگسالی شان را گرفته ، گلایه ها و کاستی های دوران خرد سالی در رابطه با پدر و مشکلات دوران بزرگسالی  شان رابه صراحت مطرح می سازند.فرانک که در وضعیتی ناگوار گرفتار آمده می کوشد از خود دفاع کند ، اما خود نیز می داند که در این محکمه خیالی و رویا پردازانه محکوم است و عاقبت ریال عقب نشینی می کند و تسلیم می شود.فرانک خیال می کند هر چهار فرزندش در زندگی انسان هایی موفق و برنده اند.اما در  سفر دور ودراز به دنبال آنها در شهر های مختلف و با کنار هم قرار دادن شواهد و قرائن ، تازه در می یابد هر یک از این چهار نفر در زندگی بازنده ای بیش نبوده و هیچ کدام آن چیزی نیستند که همواره ادعا می کردند.هر چهار نفر پنهان سازی و تحریف واقعیت را از مادرشان به ارث برده اند ، که همیشه خبر های بد وناگوار را از فرانک مخفی می ساخت و تنها خبر های خوب را به او انتقال می داد.همان گونه که خود فرانک در طول فیلم چندین بار اشاره می کند که سیم های تلفن ، مرکب خبر های خوب و خبر های بدند.او در نهایت از فرزندانش گله می کند که چرا حقیقت را از او پنهان می کنند .اما بعد وقتی حاضر به پذیرش واقعیت نمی شود ، در می یابیم که ایده بچه ها در پنهان سازی واقعیت های ناگوار ، پر بیراه هم نبوده است.
فیلم به شخصیت چهار فرزند فرانک نزدیک می شود تا شمه ای از شخصیت پردازی آنان را به تصویر کشد.اما همواره فاصله خود را با آنها حفظ می کند و زیاده از حد نزدیک نمی شود تا هم خود به قضاوت آنها ننشیند و هم فرصت قضاوت را از تماشاگر سلب کند. همان گونه که خود آنها نیز تمایلی به نزدیکی بیش از حد به پدرشان ندارند.چرا که نمی خواهند واقعیت های تلخ و ناگوار زندگی شان نزد پدر کمال گرا و خیال بافشان بر ملا شود.
فیلم " حال همه خوب است" به پدیده تنهایی آدم ها به ویژه سالخوردگان در هیاهوی دنیای مدرن و در حرکت نیز اشاره می کند، بی آنکه به دام اغراق ها و یا رویکرد های مصلحانه سینمای کهنه کلاسیک بیفتد. به عنوان نمونه فیلم " داستان توکیو" ساخته یاسوجیرو اوزو را به یاد میآورم.نکته محوری که در آن فیلم مورد اشاره و تحلیل قرار می گرفت ، هرگز کهنه نمی شود و تا ابد می تواند دستمایه فیلم هایی برجسته قرار گیرد.اما آنچه مهم است اینکه ظرف و قالب مورد نیاز برای ارائه چنین مفهومی  ازلی با گذشت زمان و تحول مناسبات زندگی امروز قطعا تغییر کرده و به تعریفی جدید نیازمند است.نکته ای که از نظر نویسندگان و بازنویسان فیلمنامه ( که یکی از انها کارگردان فیلم است) پنهان نمانده و به همین دلیل است که قصه کهنه و نخ نما شده اضمحلال کانون خانواده به عنوان نخستین واحد اجتماعی و تنهای آدم ها به ویژه سالمندان در فیلمی چون " حال همه خوب است" همچنان تازه و با طراوت می نماید.فرانک آدمی به شدت تنهاست و همین تنهایی او را بر آن می دارد تا دائم بکوشد با دیگران ارتباط برقرار کند.او در طول سفر های جاده ای طولانی اش نیمه شب به کافه ای خلوت می رسد که تنها مشتریان آن ، چند پیرمرد تنها هستند که سر در کار خود دارند و مطابق معمول ، گلایه ها از روزگار نامراد و فرزندان ناخلف.این قصه یک قصه جهان شمول است که در هر جای عالم می تواند رخ دهد. ایتالیا ، آمریکا ، ایران یا هر جای دیگر.این قصه فارغ از قید مکان و حتی زمان است.مهم آن است که با چه رویکردی به آن نزدیک شویم تا در ذهن مخاطب – که از داستان های سانتی مانتال این گونه آکنده است- دافعه ایجاد نکند.فرانک هزاران کیلومتر راه را می پیماید تا از فرزندانش بپرسد آیا خوشبختند؟ و پاسخ فرزندان او را به یاد این نکته می اندازد که خود نیز گوهر خوشبختی را از کف داده و معنای آن را به دست فراموشی سپرده است.پرسش خوبی است.آیا ما خوشبختیم ؟ تعریف ما از خوشبختی چیست؟این فیلم قرار است این پرسش های ساده را در ذهنمان ایجاد کند.
نکته آخر درباره انتخاب بازیگری است که باید به شخصیت فرانک جان ببخشد.رابرت دنیرو بی شک یکی از بزرگ ترین نقش آفرینان تاریخ سینماست.کارنامه بلند بالای او ( که البته در میانش فیلم های ضعیف هم کم به چشم نمی خورد) گواهی صادق بر این مدعاست.اما به نظرم دنیرو برای بازی در نقش فرانک " حال همه خوب است" گزینه مناسبی نیست.زیرا اساسا کاراکتر و منش این بازیگر بزرگ به این گونه نقش ها راه نمی دهد.در این فیلم پرسونای رفتاری و شخصیتی جا افتاده رابرت دنیروی آشنا را می بینیم و نه فرانک را.این موضوع از بازیگری با توان و انعطاف پذیری بالای دنیرو بعید است.اما شاید او به نقش این گونه نگاه کرده و با این ذهنیت که در فیلم شاهد آنیم به شخصیت فرانک نزدیک شده است.کاراکتر فرانک در فیلم همیشه سعی دارد آنچه به نظرش درست می رسد را انجام دهد ولی همیشه نادرست ترین راه را برای نیل به آرمان های به ظاهر درستش بر می گزیند.این شیوه ای نیست که در رفتار، نگاه و کردار رابرت دنیرو از نگاه تماشاگر جا افتاده باشد.
http://rummuser.com/wp-content/uploads/everybodys-fine-poster.jpg
درباره " همه خوب هستند "

فرانک مرد میانسالی است که بعد ازمرگ همسرش با چهار فرزندش که هر کدام در شهر دیگری هستند، تنها از طریق تلفن یا نامه در ارتباط است. او تصمیم می‌گیرد تا یک مهمانی ترتیب داده و آنها را دور هم جمع کند، ولی هر کدام بهانه‌ای می‌آورند تا به آن مهمانی نیایند...

________________________

«همه چیز خوب است» بهترین فیلم جشنواره لس‌آنجلس شد
جشنواره لس آنجلس سینما پرس-گروه سینما/ فیلم سینمایی «همه چیز خوب است» به کارگردانی پوکاس پاسکال از پرتغال جایزه بهترین فیلم هجدهمین دوره جشنواره فیلم لس‌آنجلس را به خود اختصاص داد.
 مراسم اختتامیه هجدهمین دوره جشنواره فیلم لس‌آنجلس شب گذشته در حالی برگزار شد که فیلم سینمایی «همه چیز خوب است» (All is Well) به کارگردانی پوکاس پاسکال از پرتغال توانست جایزه بهترین فیلم این جشنواره آمریکایی را به خود اختصاص دهد.
فیلم سینمایی «همه چیز خوب است» داستان 2 خواهر را به تصویر می کشد که پس از جنگ های داخلی آنگولا، برای درست کردن یک زندگی جدید به شهر لیسبون پرتغال سفر می کنند.
بنابر گزارش پایگاه اطلاع رسانی هالیوود ریپورتر، فیلم سینمایی «خشکسالی» (Drought) به کارگردانی اوراردو گونزالز از مکزیک نیز جایزه بهترین مستند هجدهمین دوره جشنواره فیلم لس‌آنجلس را دریافت کرد. «خشکسالی» ماجرای به خطر افتادن زندگی دامداران در شمال مکزیک را به تصویر می کشد.
فیلم سینمایی «جانوران وحشی جنوبی» (Beasts of the Southern Wild) به کارگردانی بن زیتلین نیز جایزه بهترین فیلم از نگاه تماشاگران این دوره از جشنواره فیلم لس‌آنجلس را دریافت کرد.
بن زیتلین پیش از این در اردیبهشت ماه سال جاری برای ساخت فیلم سینمایی «جانوران وحشی جنوبی» موفق شده بود جوایز «فیپرشی» و «دوربین طلایی» شصت و پنجمین دوره جشنواره فیلم کن را نیز از آن کند.
«داستان تولد؛ اینا می گسکین و قابله های مزرعه» (Birth Story: Ina May Gaskin and The Farm Midwives) به کارگردانی سارا لام و مری ویگمور نیز توانست جایزه بهترین مستند از نگاه تماشاگران این دوره از جشنواره فیلم لس‌آنجلس را به خود اختصاص دهد.
وندل پیرس، اموری کوهن، ای جی بونیلا و آجا نائومی کینگ نیز برای ایفای نقش در فیلم سینمایی «چهار» (Four) به کارگردانی جوشوا سانچز به طور مشترک موفق به دریافت جایزه بهترین بازیگر هجدهمین دوره جشنواره فیلم لس‌آنجلس شدند.
همچنین فهرست اسامی برگزیدگان دیگر بخش های هجدهمین دوره جشنواره فیلم لس‌آنجلس نیز به شرح زیر است:
بهترین فیلم بین‌المللی از نگاه تماشاگران: «در جستجوی شوگر من» (Searching for Sugar Man) به کارگردانی مالیک بنجلول.
جایزه ویژه هیات داوران برای بهترین فیلم داستانی: «پنج‌شنبه تا یکشنبه» (Thursday till Sunday) به کارگردانی دومینگا سوتومایر.
بهترین فیلم کوتاه: «صندلی» (The Chair) به کارگردانی گرینگر دیوید.
بهترین مستند کوتاه: «کودزو واین» (Kudzu Vine) به کارگردانی جاش گیبسن.
بهترین انیمیشن کوتاه: «خمار» (The Pub) به کارگردانی جوزف پیرس.
بهترین فیلم کوتاه از نگاه تماشاگران: «اسد» (Asad) به کارگردانی برایان باکلی.
این دوره از جشنواره فیلم لس‌آنجلس که از تاریخ 14 ژوئن (25 خرداد) بهار سال جاری با نمایش فیلم سینمایی «تقدیم به رم با عشق» (To Rome With Love) به نویسندگی و کارگردانی وودی آلن آغاز شده است با اکران فیلم سینمایی «مایک جادویی» (Magic Mike) به کارگردانی استیون سودربرگ به پایان رسید.
________________________
آلبوم موسیقی فیلم حال همه خوب است (Everybody's Fine)، ساخته‌ی داریو ماریانِلّی (Dario Marianelli)

Album: Everybody's Fine Soundtrack
Composer: Dario Marianelli
Director: Kirk Jones
Style: Soundtrack, Score
Released: 2009
Total Duration: 34:15
Label: Varese Sarabande
Country: USA

Track List:
01. Frank's Journey Begins (01:51)
02. Trains (01:05)
03. You Will Become an Artist (02:07)
04. Leaving New York (01:50)
05. Hole in One (00:52)
06. Telephone Poles (03:08)
07. Robert's Rehearsal (03:33)
08. Some Nightmares (03:29)
09. Why Did You All Lie to Me? (04:22)
10. A Hospital Visit (03:48)
11. David's Painting (05:54)
12. Christmas Together (02:08
http://static.tvgcdn.net/mediabin/galleries/movies/a_f/eq_ez/everybodys_fine/1/everybodys-fine4.jpg
رابرت دنیرو با همه خوب است

بازیگر سرشناس آمریکایی در فیلم "همه خوبند" به کارگردانی کرک جونز با درو باریمور، کیت بکینسل و سام راک‌ول همبازی می‌شود.
ورایتی اعلام کرد "همه خوبند" با بازی رابرت دنیرو در نقش اصلی بازسازی فیلمی به همین نام ساخته جوزپه تورناتوره با بازی مارچلو ماسترویانی و میشل مورگان است که سال 1990 ساخته شد.
فیلمنامه را جونز نوشته و فیلمبرداری پروژه اواخر این ماه در ایالت کانکتیکات آغاز می‌شود. دنیرو در این فیلم نقش مردی بیوه را بازی می‌کند که تنها راه ارتباط او با فرزندانش همسر درگذشته‌اش بود. او ناگهان تصمیم می‌گیرد سراغ فرزندان خود برود، اما خیلی زود پی می‌برد آنها با زندگی ایده‌آل فاصله بسیار دارند. نقش دنیرو را در فیلم اصلی ماسترویانی به عهده داشت.
دنیرو 65 ساله فیلم "قتل موجه" ساخته جان ایونت را آماده نمایش دارد که در آن 12 سال پس از فیلم "مخمصه" بار دیگر با ال پاچینو همبازی شده است. این دو بازیگر بزرگ و افسانه‌ای در این فیلم نقش دو کارآگاه را بازی می‌کنند که در تعقیب یک قاتل زنجیره‌ای هستند.
دنیرو به زودی در فیلم "فرانکی ماشین" به کارگردانی مایکل مان به نقش یک آدمکش حرفه‌ای ظاهر می‌شود. او شش بار نامزد اسکار بوده و دو بار برای فیلم‌های "پدرخوانده 2" (1974) و  "گاو خشمگین" (1980) برنده شده است.
________________________
حال همه خوب است
فیلم محصول سال 2009

حال همه خوب است فیلمی در ژانر کمدی/درام به کارگردانی کرک جونز با بازی رابرت دنیرو، درو باریمور و کیت بکینسیل محصول سال ۲۰۰۹ است. ویکی‌پدیا
تاریخ اکران: ۴ دسامبر ۲۰۰۹ م. (آمریکا)
کارگردان: کرک جونز
آهنگ‌ساز: داریو ماریانلی
بودجه: ۲۱ میلیون دلار آمریکا
فیلم‌نامه: کرک جونز، جوزپه تورناتوره، تونینو گوئرا، ماسیمو دو ریتا
________________________
دیالوگ ماندگار فیلم همه خوب هستند با بازی رابرت دنیرو

https://encrypted-tbn0.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcRuqjTSxnzIXcFA5f6mIZfvMBTmrbvHwfXteYIf5C9dSPHq2l4K5A

رابرت دنیرو : اینجا جائی هست که توش زندگی می کنی؟

درو باریمور : نه اینجا آسانسوره.

_______________________

درباره ی کارگردان فیلم همه خوب هستند : کرک جونز

http://pad.mymovies.it//filmclub/registi/7435.jpg

کرک جونز
کرک جونز فیلم‌نامه‌نویس، و کارگردان اهل بریتانیا است. از فیلم‌های او می‌توان به وقتی حامله هستی باید منتظر چه چیزی باشی اشاره کرد.
تولد: ۳۱ اکتبر ۱۹۶۴ م. (سن ۵۱)، بریستول، بریتانیا
فیلم‌ها: وقتی حامله هستی باید منتظر چه چیزی باشی، حال همه خوب است
نامزد جایزه: جایزهٔ بفتای بهترین فیلم اول یک نویسنده، کارگردان یا تهیه‌کنندهٔ بریتانیایی

_________________

---------------------

داستان : سیندرلا به ایران آمد

داستان : پاندا کونگ فو کار به ایران آمد



نقد فیلم قتل در قطار سریع السیر شرق ساخته سیدنی لومت

رها ماهرو : خوانندگان و دنبال کنندگان وبلاگ جامع سینمایی رها ماهرو ، لطفا نظرات و نقد های خود را درباره ی فیلم قتل در قطار سریع السیر شرق به کارگردانی سیدنی لومت برایمان بفرستید


قتل در قطار سریع السیر

1974 انگلستان
Murder on the Orient Express

http://www.zortex.ir/wp-content/uploads/2015/05/Murder.on_.the_.Orient.Express.1974.720p_-Zortex.Ir-.jpg


قتل در قطار سریع‌السیر شرق (فیلم ۱۹۷۴)
Murder on the Orient Express
کارگردان     سیدنی لومت
تهیه‌کننده     John Brabourne
Richard B. Goodwin
فیلمنامه‌نویس     Paul Dehn
Anthony Shaffer
بر پایه     قتل در قطار سریع‌السیر شرق اثر آگاتا کریستی
بازیگران :

آلبرت فینی

لورن باکال
اینگرید برگمن
ژاکلین بیسه
مایکل یورک
ژان-پیر کسل
شان کانری
جان گیلگد
وندی هیلر
ریچل رابرتس
آنتونی پرکینز
ریچارد ویدمارک
ونسا ردگریو
کالین بلکلی
مارتین بالسام
جرج کولوریس
Denis Quilley
ورنون دوبتچف
ریچارد رادنی بنت
موسیقی     ریچارد رادنی بنت
فیلم‌برداری     جفری آنسورث
تدوین     آن وی. کوتس
شرکت تولید :
G.W. Films Limited
توزیع‌کننده     EMI Films (UK)
تاریخ‌های انتشار۲۴ نوامبر ۱۹۷۴ (UK)
کشور     بریتانیا
زبان     انگلیسی
بودجه     ₤۱.۵ میلیون
گیشه     ₤۱۹ میلیون

«قتل در قطار سریع‌السیر شرق» (انگلیسی: Murder on the Orient Express) یک فیلم به کارگردانی سیدنی لومت است که در سال ۱۹۷۴ منتشر شد. داستان از کتاب قتل در قطار سریع‌السیر شرق از آگاتا کریستی و موضوع قتل یک شخص در قطاری سریع‌السیر است که پوآرو در آن حضور دارد و سعی در حل معمای قتل می‌کند.
http://cdn.wegotthiscovered.com/wp-content/uploads/Murder_on_the_Orient_Express3.jpg
محصول : آمریکا
ژانر : جنایی/درام/هیجانی
سال انتشار : ۱۹۷۴
خلاصه داستان: کاراگاه پوآرو در مورد قتل سرمایه داری تحقیق میکند که در قطار و به وسیله خنجری به قتل رسیده است، در حالیکه آن قطار به علت طوفان در کوههای صربستان متوقف شده است و …
http://static.giantbomb.com/uploads/original/3/35156/1137752-cover___na.jpg
دوباره سازی فیلم کلاسیک
«قتل در قطار سریع السیر شرق» دوباره تکرار می شود+تصویر

نسخه تازه‌ای از فیلم کلاسیک «قتل در قطار سریع‌السیر شرق» ساخته می‌شود. ریدلی اسکات این فیلم را با همکاری مارک گوردن و سایمن گینبرگ تهیه خواهد کرد.
«قتل در قطار سریع السیر شرق» دوباره تکرار می شود+تصویر
خبر تولید نسخه جدید این اثر کلاسیک دهه هفتادی در حال پخش می‌شود که بسیاری از اهل فن، تولید این نوع فیلم‌ها را غیر ضروری می‌دانند.
کمپانی فوکس قرن بیستم که نسخه اصلی این درام دلهره‌آور و پر رمز و راز را در سال 1974 تهیه کرد، سرمایه‌گذار نسخه تازه آن هم خواهد بود.
نسخه اصلی براساس قصه کتاب مشهور و پرخواننده آگانا کریستی به همین نام ساخته شد. این کتاب سال 1934 روی پیش‌خوان کتاب فروشی‌ها قرار گرفت و بلافاصله تبدیل به یکی از موفق‌ترین آثار ادبی کل تاریخ ادبیات جنایی جهان شد.
نسخه سینمایی سال 1974 را سیدنی لومت کارگردانی کرد و آلبرت فینی در آن، در نقش کارآگاه معروف بلژیکی هرکول پوآرو بازی کرد.
خط اصلی قصه فیلم در ارتباط با قتل یک سرمایه دار بزرگ آمریکایی در داخل یک قطار سریع‌السیر بود. هرکول پوآرو  مامور تحقیق درباره این قتل می‌شود.
او در جریان تحقیقات متوجه می‌شود این سرمایه دار به صورت مخفی با نیروهای گشتاپو و اس اس همکاری کرده و قاتل او، مجموعه‌ای از کسانی هستند که توسط وی آسیب‌های جدی مالی و جانی دیده‌اند.
نقش مسافران قطار را که به صورت دسته جمعی در ارتکاب این قتل شرکت می‌کنند، بازیگران مطرحی مثل لورن باکال، شون کانری، سرجان گیلگاد، ژاکلین بیسه، مایکل یورک ، آنتونی پرکینز، ونسا رد گریو، کالین بلیکلی و اینگرید برگمن بازی می‌کردند.
برگمن برای این فیلم موفق به دریافت جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش نقش مکمل شد. او در قصه فیلم در نقش یک میسیونر مذهبی سوئدی بازی کرد.
به نوشته سایت اینترنتی موویز، کمپانی فوکس قرن بیستم هم‌اکنون به دنبال فیلم‌نامه نویسانی است که کار نگارش فیلم‌نامه نسخه جدید فیلم را به دست آن‌ها بسپارد.
هنوز معلوم نیست فیلم‌نامه نسخه تازه «قتل در قطار سریع‌السیر شرق» اقتباسی وفادارانه از قصه کتاب آگاتا کریستی خواهد بود یا فیلم سینمایی سیدنی لومت.
در عین حال، مسئولان کمپانی فوکس قرن بیستم صحبتی درباره زمان شروع کار فیلم‌برداری آن و یا تاریخ اکران عمومی آن نکرده و توضیحی به رسانه‌های گروهی نداده‌اند.
این در حالی است که ریدلی اسکات یکی از تهیه کنندگاه نسخه تازه، رسماً گفته است به عنوان کارگردان با این پروژه همکاری نخواهد داشت و کس دیگری انجام این کار را به عهده خواهد گرفت.
نسخه اصلی فیلم با هزینه‌ای 10 میلیون دلاری تهیه شد. این درام پر رمز و راز دلهره آور بر اساس فیلم‌نامه ای از پل دهن ساخته شد و در آمریکای شمالی حدود 25 میلیون دلار فروش کرد.
https://cdn2.thedissolve.com/articles/5982/detail.34d2ca56.png
تلگرافی به دست پوآرو میرسد او به زحمت کوپه ای در قطار سریع السیر شرق پیدا می کند. اما مسافران این قطار عجیبند....از همه نوع قشر جامعه. از همه عجیب تر تاجری آمریکایی است که....

توضیح: قطار سریع السیر شرق یکی از کتابهای معروف و یکی از بهترینهای آگاتا کریستی است که فیلمی با همین نام نیز از آن ساخته شد.
http://images.static-bluray.com/reviews/9393_5.jpg
آگاتا کریستی رمان قتل در قطار سریع السیر شرق را در سال ۱۹۳۴ وقتی در هتل پرا پالاس استانبول سکونت داشت نوشت. استانبول آخرین ایستگاه شرقی قطار سریع السیر اورینت بود که در آن زمان بین غرب و شرق اروپا در تردد بود.
اتاقی که آگاتا کریستی در آن می‌زیست توسط مقامات هتل پرا پالاس به‌عنوان یادبود این نویسنده نامدار در همان حال و هوای زمان اقامت کریستی حفظ و نگهداری شده‌است.
http://www.agathachristie.com/media/asset/images/2013/11/MOTOEPhotoDSGroupShot.JPG
باز هم " هرکول پوارو " به دنبال قاتلی خطرناک می گردد . اما این بار قاتل هیچ خطری برای پوارو ندارد زیرا که اصولا به علت انگیزه های متداول نظیر پول ، عشق ، نفرت و ... دست به جنایت نزده ...
در آغاز داستان پوارو در استانبول به سر می برد اما به طور ناگهانی پیغامی دریافت می کند که باید هر چه سریعتر به لندن بازگردد . اما او در کمال تعجب می بیند که قطار سریع اسیر استانبول به مغرب زمین مملو از مسافر است و حتی برای یک نفر نیز جای خالی ندارد .
پوارو همچنان که به دنبال راهی برای حل مشکل اش است به دوست قدیمی خود " ام بوک " بر می خورد که یکی از مسئولان با نفوذ راه آهن است و از این طریق بلیت سفر به غرب را دریافت می کند . هر چند در ابتدا کوپه مناسبی ندارد و در حین سفر مجبور می شود جایش را تغییر دهد
_________________

___________________

داستان : سیندرلا به ایران آمد

داستان : پاندا کونگ فو کار به ایران آمد