رها ماهرو

رها ماهرو

منتقد سینما و تلویزیون
رها ماهرو

رها ماهرو

منتقد سینما و تلویزیون

فیلم "مرواریدهای خلیج‌فارس"

امین حیایی از چالش‌های نقش خود به عنوان کاپیتان یک ناو دریایی و دیالوگ‌های تخصصی کار و هم‌بازی بودن با هادی ساعی قهرمان تکواندو در فیلم در دست ساخت "مرواریدهای خلیج‌فارس" سخن گفت.

ساعی ناخدا می شود

امین حیایی در گفتگویی با اشاره به نقش خود در فیلم "مرواریدهای خلیج فارس" به کارگردانی حسین قاسمی جامی بیان کرد: من برای نخستین‌بار در نقش ناخدای یک ناوچه جنگی بازی کردم که در موقعیت‌های خاص و متفاوتی قرار می‌گیرد، این فیلم یک روایت واقعی دارد و آن اتفاقاتی است که در ابتدای جنگ در خلیج فارس رخ داد.

وی با اشاره به خلاصه داستان فیلم ادامه داد: من در این فیلم نقش کاپیتان ناوی را دارم که به خاطر تعهدی که به کشور و وطنش دارد در برابر ناو آمریکایی می ایستد و با غرق شدن ناو در این جنگ به شهادت می رسد. این فیلم موقعیت های خاص و حساسی داشت که من تابه‌حال آنها را تجربه نکرده بودم و حتی از نزدیک هم ندیده بودم.

حیایی با بیان اینکه بازی در چنین موقعیت‌ و نقشی برایش جالب و خاص بوده است، اضافه کرد: من توانستم در محیط قرار بگیرم و با تبادل نظری که با کاپیتان های نیروی دریایی و سایر دوستان و آقای حسین قاسمی جامی کارگردان فیلم داشتیم به نتایج مثبتی درباره نقش رسیدم. هادی ساعی هم با من همکاری داشت، وی نقش یک رنجر نیروی دریایی را دارد و من فکر می کنم به این ترتیب این فیلم اگر به جشنواره فجر امسال برسد از آثار خاص و بسیار خوب خواهد بود.

ساعی ناخدا می شود
خودم هم باورم شده بود که فرمانده هستم

بازیگر فیلم‌های "دایره زنگی" و "زن ها فرشته اند" درباره اینکه آیا آموزش خاصی برای این فیلم دیده است یا خیر؟ پاسخ داد: همه آموزش ها و دیالوگ ها سر صحنه انجام می شد، نقش من به عنوان یک فرمانده نیروی دریایی دیالوگ های فنی و تخصصی داشت که اگر سوالی درباره این واژه ها وجود داشت از دریاداران می پرسیدم. من به این شکل توانستم خود را به نقش نزدیک کنم و خدا را شکر می کنم که نقشم برای اطرافیان باورپذیر شده بود. به طور مثال خود کاپیتان های نیروی دریایی به من می گفتند که نقشم به من می آید و مرا در این نقش یک کاپیتان ناو باور کرده بودند.

حیایی با اشاره به ویژگی های نقش خود بیان کرد: این کاراکتر به عنوان فرمانده یک ناو اقتداری داشت که برای کارگردان مهم بود و من هم به آن فکر می کردم که چطور باید این اقتدار را در بیاورم. این فرمانده کسی است که همه از او دستور می گیرند و به او احترام می گذارند، من طی صحبت هایی که با گروه داشتم به تدریج توانستم این اقتدار را درونی کنم و خودم هم باورم شده بود که فرمانده هستم.

این بازیگر سینما درباره موقعیتی که در این نقش برایش فراهم شده بود، عنوان کرد: برای یکی از صحنه های فیلم که باید غرق شدن مرا نشان می داد، در محل تمرین غواص ها کابینی درست کرده بودند که بسیار شبیه به اتاق فرمان اصلی بود، این کابین پر از آب می شد و ما در آن غرق می شدیم. درآوردن این صحنه بسیار سخت و حساس بود چون باید برای مخاطب باورپذیر می شد و حالا فکر می کنم که کار به واقعیت نزدیک شده باشد.

صحنه های سنگین و اکشن کار بیشتر بر عهده هادی ساعی بود

بازیگر سریال "کلاه پهلوی" با بیان اینکه مرتضی غفوری مدیر فیلمبرداری کار و جامی کارگردان پلان های متفاوت و خاصی را برای فیلم گرفتند، اظهار کرد: صحنه های بازی من زودتر فیلمبرداری شد و آن زمان دریا آرام بود و تکان های چندان شدیدی به ناو وارد نشد اما من بعدا شنیدم که بیشترین سختی این صحنه ها را هادی ساعی به دوش کشیده است و حتی در سرما مجبور شده است زیر آب رود و مین خنثی کند. درواقع صحنه های سنگین و اکشن کار بیشتر بر عهده هادی ساعی بود.

بازیگر فیلم "مهمان مامان" در ادامه از ساعی با عنوان فردی دوست داشتنی، شریف و با محبت یاد کرد و گفت: من واقعا از همکاری با هادی ساعی لذت بردم و امیدوارم در کارهای بعدی اتفاقات بهتری برایش رخ دهد. چهره ساعی به جوانی های بهروز وثوقی بسیار شبیه بود و حتی همین الان هم تداعی گر چهره او در سالخوردگی است.

همه کسانیکه می توانند کمک کنند تا سینما را دوباره بسازیم باید دست به دست هم دهند تا دوباره مثل قدیم صف های طولانی در مقابل سینماها بسته شود. صف هایی که اوایل انقلاب در برابر سینماها بسته می شد و مردم دسته دسته برای سینما بلیت می خریدند.

این بازیگر سینمای ایران درباره نحوه بازیگری ساعی و همکاریش با او در این فیلم اضافه کرد: نکته اول این است که ساعی برای این نقش مناسب بود هم از نظر حرکات رزمی و هم به عنوان فرمانده تکاوران دریایی. نکته دوم هم توانایی بازیگری است و من وظیفه خود می دانستم که به ساعی کمک کنم چون باید بازیگر نسبت به همکار خود حس خوبی داشته باشد البته بیشتر راهنمایی ها را جامی انجام می داد و ما پلان به پلان درباره نقش ها صحبت می کردیم. درنهایت ساعی دیالوگ ها را خوب حفظ می کرد و خوب هم حس می گرفت.

سینمای ما به ساعی ها و سایر چهره ها نیازمند است

حیایی درباره حضور ورزشکاران و چهره های دیگر حوزه ها در عرصه سینما و تلویزیون بیان کرد: ما از حضور این افراد در سینما استقبال می کنیم زیرا به نفع ماست، سینمای ما نیازمند استعدادهای خاص است و ما باید تا می توانیم از این استعدادها برای جذابیت سینما و فیلم های خود استفاده کنیم تا مردم بیشتر به دیدن فیلم ها ترغیب شوند.

بازیگر سریال های "روزگار جوانی" و "همسایه ها" در واکنش به اینکه بعضی نسبت به حضور این افراد اشکال وارد می کنند، پاسخ داد: ورزشکاران زیادی بوده اند که به دنیای تصویر وارد شده اند و سینما را به جلو حرکت داده اند. فردین هم کشتی گیر بود و یا در سینمای جهان افرادی مثل بروسلی و جکی چان توانستند به سینما جذابیت دهند پس سینما به این افراد نیازمند است. حتی فوتبالیست ها هم می توانند به دنیای هنر وارد شوند. من بازی های پژمان جمشیدی را دیدم خیلی راحت بازی می کرد و من به او هم تبریک می گویم.

وی اضافه کرد: همه کسانیکه می توانند کمک کنند تا سینما را دوباره بسازیم باید دست به دست هم دهند تا دوباره مثل قدیم صف های طولانی در مقابل سینماها بسته شود. صف هایی که اوایل انقلاب در برابر سینماها بسته می شد و مردم دسته دسته برای سینما بلیت می خریدند. امیدوارم این اتفاق دوباره برای سینماها بیفتد و من احساس می کنم حضور این دوستان می تواند به این اتفاق کمک کند.

ساعی ناخدا می شود

بازیگر "اخراجی ها" و "قلاده های طلا" در بیان دلیل خود از نبود این صف ها و جذابیت ها در سینمای حال حاضر خاطرنشان کرد: سینمای ما تکراری شده است. سوژه ها، داستان، فیلمنامه ها و حتی بازی های خود ما هم به تکرار رسیده است. مردم ما نیازمند سوژه های نو و خلاق هستند، حتی در بازی ها هم باید خلاقانه تر عمل کنیم، از کپی کردن کارهای دوری کنیم، این تکرارها مردم را اذیت می کند.

فیلم سینمایی "مرواریدهای خلیج فارس" به تهیه کنندگی داود حیدری و کارگردانی حسین قاسمی جامی در دستور کار تولید موسسه فرهنگی هنری شاهد قرار گرفته است. طبق برنامه‌ریزی‌های انجام شده قرار است این فیلم برای نمایش در جشنواره فجر سال جاری آماده شود. موضوع فیلم درباره رشادت‌های نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در گذشته و حال است.

بیش از 70 درصد آن اتفاقات این فیلم روی ناو و دریا اتفاق می‌افتد. این فیلم با حمایت اداره کل هنری و نمایشی بنیاد شهید و امور ایثارگران انقلاب اسلامی و پشتیبانی اداره عقیدتی سیاسی ارتش جمهوری اسلامی ایران و نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران ساخته می‌شود.

در خلاصه داستان "مروارید‌های خلیج فارس" آمده است: در شب عروسی دختر سرگرد هادی فرمانده سابق تکاوران نیروی دریایی با پسر شهید ناخدا محمدی، سرگرد هادی متوجه می‌شود که داماد به محل شهادت پدرش رفته است. هادی برای پیدا کردن او به محل مورد نظر می‌رود اما...

امین حیایی در نقش ناخدا محمدی (ناخدای ناوشکن جوشن)، هادی ساعی در نقش هادی (فرمانده تکاوران نیروی دریایی) و افسانه بایگان در نقش زهرا(همسر ناخدا محمدی) از بازیگران اصلی "مروارید‌های خلیج فارس" هستند.

فهرست برخی از عوامل این فیلم عبارتند از حسین قاسمی جامی(نویسنده و کارگردان)، سید مرتضی حسینی (ناظر کیفی)، منوچهر فضلی (مجری طرح)، مریم طالبی(مدیر تولید)، علیرضا شمس شریفی(دستیار اول کارگردان و برنامه‌ریز)، مرتضی غفوری(مدیر فیلمبرداری)، ایمان امیدواری( طراح گریم)، سعید بجنوردی(صدابردار)، محمد جواد شریفی راد(طراحی و اجرای جلوه‌های ویژه میدانی)،محسن غلامی( طراحی و اجرای صحنه)، سید احمدرضا شجاعی(عکاس)، داود جلالی (روابط عمومی) و داود حیدری(تهیه‌کننده).




سریال خوب بد زشت

منوچهر هادی که ماه رمضان سال گذشته سریال «خداحافظ بچه» را به روی آنتن برد، درباره تجربه ساخت دومین سریال مناسبتی‌اش برای نوروز امسال تلویزیون گفت: خدا را شکر می‌کنم که هر دو کارم در بهترین مناسبت‌ها برای پخش از تلویزیون در نظر گرفته شدند.

روایت‌های خوب، بد، زشت

این کارگردان سینما و تلویزیون معتقد است: مناسبت‌هایی مانند ماه رمضان و عید نوروز برای تلویزیون به یک فستیوال تبدیل می‌شوند و سریال‌ها بیشتر از زمان‌های دیگر سال دیده می‌شوند.

وی سپس ضمن ابراز خرسندی گفت: خوشحالم که سریال «خوب‌، بد، زشت» هم، مناسبتی است.

«خوب،بد،زشت» موفق می‌شود؟

هادی که کارگردانی سریال نوروزی شبکه دو امسال را عهده‌دار است در خصوص اینکه سریال وی چقدر می‌تواند از موفقیت برخوردار شود؟ پاسخ داد: در حال حاضر این بحث از پیش‌بینی گذشته است؛ چرا که حداقل 10 الی 11 قسمت از مجموعه ضبط شده و نتیجه کار هم دیده شده است. خدا را شکر تا الان کار خیلی خوب بود و من به عنوان کارگردان تا به حال از این مجموعه راضی هستم.

وی خاطرنشان کرد: سریال «خوب‌، بد‌، زشت» که برای نوروز امسال ساخته می‌شود نسبت به «خداحافظ بچه» که در ماه رمضان از شبکه سه سیما به روی آنتن رفت،‌ حال و هوا و فضایش متفاوت است؛ چرا که سریال «خداحافظ بچه» حال و هوا و فضای خاص خودش را داشت و در نهایت هم کار قابل قبولی از آب درآمد. «خوب،بد،زشت» هم که برای نوروز امسال ساخته می‌شود حال و هوای خودش را دارد ضمن اینکه طنزش خیلی بیشتر است و همچنین تنوع بازیگران به لحاظ متنی خیلی بیشتر است.

قصه این سریال بر خلاف «خداحافظ بچه» روی 8-9 کاراکتر متمرکز است

او همچنین ادامه داد: در سریال «خداحافظ بچه» قصه بیشتر روی شهرام حقیقت دوست و مهراوه شریفی‌نیا متمرکز بود اما در سریال «خوب‌، بد‌، زشت» قصه حداقل روی 8 الی 9 کاراکتر متمرکز است؛ ضمن اینکه راوی قصه ما شخصیتی به نام «بهادر» است که امین حیایی ایفاگر این نقش است و به واسطه حضور ایشان بقیه داستان‌ها نیز تعریف می‌شوند. در کل به دلیل اینکه همه کاراکترها در این مجموعه شخصیت و قصه دارند‌ داستان خیلی جذاب از آب درآمده و فیلمنامه هم خوب طراحی شده است. امیدوارم این حس و تعصب روی کار فقط برای من کارگردان نباشد و مردم هم از این کار خوش‌شان بیاید و برایشان جذاب باشد.

روایت‌های خوب، بد، زشت
چرا خوب،بد،زشت؟

کارگردان سریال نوروزی شبکه دو درباره نام سریال «خوب‌، بد‌، زشت» گفت: پیش از این یک نسخه سینمایی در قالب یک فیلم معروف خارجی به این نام تولید و پخش شده بود‌ که جا دارد بگویم زمانی که من به عنوان کارگردان به این گروه ملحق شدم، 10 قسمت اولیه‌ی فیلمنامه توسط محسن کیایی نوشته شده بود و با ورود من بابک کایدان هم به عنوان نویسنده به گروه اضافه شد این در حالی است که فیلمنامه اولیه کار خیلی خوب بود فقط کمی فضایش فانتزی بود و لحظاتش خیلی متکی به ذهن و تخیل نویسنده بود به همین خاطر خیلی باب سلیقه من نبود ولی می‌توان گفت فیلمنامه با ارزشی بود.

مناسبت‌هایی مانند ماه رمضان و عید نوروز برای تلویزیون به یک فستیوال تبدیل می‌شوند و سریال‌ها بیشتر از زمان‌های دیگر سال دیده می‌شوند.

در نهایت از زمانی که آقای کایدان به عنوان نویسنده وارد کار شد فیلمنامه از ابتدا نوشته شد و در واقع طرح اصلی توسط آقای کایدان به نگارش درآمد؛ ضمن اینکه از همان ابتدا هم این مجموعه با عنوان «خوب‌، بد‌، زشت» انتخاب شده بود‌ که البته قرار بود در یک زمانی نام این مجموعه تغییر کند اما به واسطه اینکه مدت‌ها بود،‌ این سریال با همین نام روی سایت‌ها تبلیغ شده بود و هم اینکه این اسم با مضمون کار ما ارتباط بیشتری داشت، دیگر نامش را تغییر ندادیم.

کارگردان «خوب‌، بد‌، زشت» در ادامه صحبت‌هایش در خصوص روند تولید مجموعه‌اش در روزهای پایانی سال‌ گفت: این سریال که قرار است نوروز 93 از شبکه دو سیما به روی آنتن برود،‌ با مدیریت آقای صباح مدیر گروه فیلم و سریال شبکه دو در حال ساخت است که جا دارد در همین جا از ایشان تشکر کنم و بگویم بدون چاپلوسی،‌ تملق و هرگونه ریاکاری خودشیرینی از وی تشکر می‌کنم به دلیل اینکه ایشان از روزی که قرار شد پروژه برای ما باشد، لحظه به لحظه با ما همراه بود و فیلمنامه‌هایی که نوشته می‌شد بلافاصله سریعا مطالعه می‌کرد و نظرش را انتقال می‌داد. در کل آقای صباح در طول این پروژه ما را معطل نگذاشت.

وی اضافه کرد: تنها گله‌ای که دارم این است که چرا ما باید برای ساخت کارهای مناسبتی وقت‌مان کم باشد این در حالی است که برای همه چیز وقت گذاشته می‌شود اما زمانی که کار به اجرا می‌رسد من کارگردان باید 600 دقیقه را در طول دو ماه ضبط کنم که این اتفاق هم به من کارگردان و هم به عوامل ضربه وارد می‌کند و بالاخره در نهایت از کیفیت کار هم زده می‌شود، اما ما تمام تلاشمان را می‌کنیم تا کار را با بهترین کیفیت تولید کرده و به بینندگان ارائه دهیم و همچنین بچه‌هایی را دور هم جمع کنیم که همه با عشق و علاقه سرکار آمده‌اند ولی واقعا برای ساخت کارهای مناسبتی زمان مهم است به دلیل اینکه برخی از مسائل سر صحنه نیاز به وقت و تمرکز کافی دارند.

روایت‌های خوب، بد، زشت
امسال سریالی که در ذهنم بماند نداشتیم

هادی در بخش دیگری از گفت‌و‌گویش،‌ در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه به تلویزیون در طول یکسالی که گذشت چه نمره‌ای می‌دهید؟ بیان کرد: از میان سریال‌هایی که در طول یک سال از تلویزیون پخش شد می‌توانم بگویم بیشتر سریال «پایتخت2» را در ایام نوروز دیدم که خیلی آن را دوست داشتم؛ ضمن اینکه یک جشنواره جام‌جم هم چند وقت اخیر داشتیم که به دلیل اینکه کاندید نشدم قطعا کمی دلخورم ولی من هم به عنوان کارگردان باید ببینم ضعف کارم در کجا بود.در کل سریالی که واقعا مثل سریال‌های سال‌های قبل در تلویزیون ماندگار شود نداشتیم و در ذهنم نبوده است.

راهکاری برای کمبود بودجه اندیشیده شود

این کارگردان تاکید کرد: چیزی که مشخص است این است که تمام برنامه سازان در گروه‌های مختلف در همه جا فعال هستند و چراغ تلویزیون همچنان روشن است اما تنها مشکلی که طی این چند سال اخیر گریبان گیر تلویزیون شده است مسایل مالی سازمان صدا و سیما بوده که امیدواریم با مدیریت آقای ضرغامی و دارابی برای این مشکل راهکاری اندیشیده شود؛ چرا که دوستان برای تلویزیون با جان و دل کار می‌کنند و نباید اتفاقی بیفتد که جای شغل دیگری برای افراد مطرح شود. همه امیدشان به این است که کاری انجام بدهند و حداقل دستمزدشان را بگیرند و برای دستمزدشان ماه‌ها ندوند؛ چرا که به اندازه کافی ما در زمان اجرای کارهایمان سختی‌های کار خودمان را داریم.

تهیه‌کننده «خوب،بد،زشت» در دادن اقساط خوش قول است

کارگردان سریال نوروزی «خوب،بد،زشت» در پایان گفت‌وگوی خود در خصوص بودجه این مجموعه ابراز رضایت کرد و گفت: تا الان پرداختی‌ها نسبت به این مجموعه خوب بوده است. در همین جا از آقای صباح و تهیه کننده کار-آقای سبط احمدی به خاطر پرداختی‌های خوب تشکر کنم. امیدواریم در بقیه اقساط پایانی‌شان هم خوش قول باشند.

وی همچنین در خصوص پایان یافتن تصویر برداری سریال نوروزی شبکه دو یادآور شد: تمام تلاشمان را می‌کنیم تا پیش از عید نوروز کار را تمام کنیم اما احتمال دارد تا چهار پنج روز اول عید هم درگیر کار باشیم.

نقد و بررسی فیلم «بیداری» به کارگردانی فرزاد موتمن

http://www.naghdefarsi.com/images/stories/rooz/91126/aa/224/11117876001325783510_naznetir.jpg

http://www.naghdefarsi.com/images/stories/rooz/91126/aa/224/4564654757.jpg.jpg

کارگردان: فرزاد موتمن

بازیگران: نیکی کریمی، شقایق فراهانی، حامد بهداد، مهدی احمدی، نیره فراهانی، کیهان ملکی، رویا جاوید نیا، مهوش وقاری، شیوا خنیاگر، فلور نظری، افسانه ناصری، حسین محب اهری، فرامرز روشنایی، علیرضا ریاحی و مریم کاویانی

 

نقد و بررسی فیلم بیداری

http://www.naghdefarsi.com/images/stories/rooz/91126/aa/224/0.174731001325783513_naznetir.jpg

بیداری، اولین فیلمی بود که در جشنواره فجر تماشا کردم. در این حد بگویم که ای کاش تا شروع فیلم، آن قدر وقت آزاد نداشتم و برای آن از همه جا بی خبرانی که می آمدند و می پرسیدند چه خبر است و کدام فیلم، خوب است، قیافه حق به جانب نمی گرفتم و نمی گفتم کارهای فرزاد مؤتمن قابل اعتناست! حتی باعث شدم دو نفر بروند و بلیتشان را عوض کنند تا فیلم فاخر! «بیداری» را به توصیه من البته ببینند. هر چه قدر هم در دلشان به من الفاظ رکیک گفته باشند حق دارند. «بیداری» حتی 10 درصد آن چه که می توانیم فیلم خوب بنامیم هم نبود. این فیلم با آن چه که از فرزاد مؤتمن در «شبهای روشن» و «صداها» دیده بودیم، فرسنگها فاصله دارد. فیلمنامه سعید حاجی میری ملودرامی است که تاریخ روزهای ابتدایی پیروزی انقلاب را روایت می کند. فیلم روایتگر داستان زنی به نام زهراست (با بازی شقایق فراهانی) که حافظه اش در سال 63 بر اثر ضربه ای که به سرش خورده متوقف مانده است. او برای آخرین بار دخترش یاسمن را در سن شش سالگی دیده و از همان روز همه چیز را از یاد برده است. حالا 24 سال از آن حادثه می گذرد و ما زهرا را می بینیم که با همان شکل و شمایل و بدون کوچکترین تغییری به دنبال دختر شش ساله اش می گردد که حالا با بازی نیکی کریمی، تبدیل به زن موفق 30 ساله ای شده است.

http://www.naghdefarsi.com/images/stories/rooz/91126/aa/224/0.234404001325783507_naznetir.jpgغیر قابل باور بودن و کلیشه ای بودن خصیصه ای است که در خیلی از صحنه های فیلم دیده می شود. بیداری می خواهد در مورد موضوعاتی چون سفر در زمان، دیدن آینده و دنیای ماورا و این چیزها باشد که چندان موضوع جدیدی نیست و شیوه روایت آن هم در این فیلم کاملاً غیر قابل باور است. شاید علت این امر، عجولانه ساخته شدن فیلم و به قول خودمان سر هم بندی کردن آن باشد چرا که بیداری در پاییز و زمستان 87 و برای رسیدن به جشنواره آن سال بسیار با سرعت ساخته شد اما به مشکل برخورد و بعد از سه سال با تدوین دوباره، به جشنواره امسال رسید.

یکی از بدترین بازی های فیلم از حامد بهداد گرفته شده که در چند صحنه در نقش روح همسر زهرا که در سال 57 شهید شده است، ظاهر می شود که این حضور گاه و بی گاهش در نقش روح آن قدر پیش پا افتاده و با استفاده از تکنیک های ابتدایی است که بیشتر باعث خنده مخاطب می شود.

http://www.naghdefarsi.com/images/stories/rooz/91126/aa/224/657678689.jpgوقتی زهرا با تغییرات بسیار خیابان ها، برج ها و آدم ها روبرو می شود ناخودآگاه من را به یاد فیلم «سیزده 59» می اندازد که پرویز پرستویی در آن بعد از سال ها از کما  در می آید و احساساتش در مواجهه با دنیای بیرون را آن چنان زیبا و واقع پذیر نشان می دهد که با تعجب های اندک و خالی از حس زهرا در فیلم بیداری اصلاً قابل مقایسه نیست.

مساله ای که در فیلم خیلی به آن تاکید شده و باز هم اصلاً باور پذیر نیست، یاد آوری بیش از حد شخصیت ها از زهراست که بعد از 24 سال هنوز هر روز و هر ساعت در موردش صحبت می کنند و یاسمن با گذشت این همه سال و ازدواج کردن و کسب موفقیت های کاری بسیار، زنی سرد و بی روح است که دائماً در فکر مادرش است.

آن چه که باعث می شود مخاطب تا پایان، فیلم را همراهی کند رسیدن به جواب این سوال است که چرا زهرا با گذشت 24 سال در چهره و ظاهرش هیچ تغییری ایجاد نشده است و در همه این سال ها کجا بوده و چه بر سرش آمده؟ که در آخر با زدن فلش بک هایی خیلی کوتاه و عجولانه همه حقایق نشان داده می شود.

شاید بهترین صحنه بیداری به قسمتی باز می گردد که درگیری های خیابانی بهمن 57 را به تصویر می کشد و حتی برای لحظاتی حالت مستند گونه ای به این فیلم می دهد.

نویسنده و منتقد: شبنم سید مجیدی

نقد و بررسی فیلم اسب حیوان نجیبی است

کارگردان: عبدالرضا کاهانی

بازیگران: رضا عطاران، حبیب رضایی، پارسا پیروزفر، مهتاب کرامتی، کارن همایونفر، باران کوثری، مهران احمدی و با حضور(به ترتیب ورود) بابک حمیدیان، ماهایا پطروسیان، اشکان خطیبی، پانته آ بهرام، احمد مهرانفر، مانی باغبانی...

فیلمنامه: عبدالرضا کاهانی
تهیه کننده: سلیمان علی محمد
مدیر فیلمبرداری: محمدرضا سکوت
تدوین: شیما منفرد
صدابردار: جهانگیر میرشکاری
طراح چهره پردازی: نوید فرح مرزی
طراح لباس: فرحناز نادری
طراح صحنه: عبدالرضا کاهانی
مدیر تولید: طهورا ابوالقاسمی
جانشین تولید: سمیرا علایی
مدیر تدارکات: کاظم نامنی
برنامه ریز: مهران احمدی
دستیار اول کارگردان: سهیل بیرقی
عکاس: بهرنگ دزفولی زاده

........................

"اسب حیوان نجیبی است" پس از فیلم های "آدم" (1385)، "آنجا" (1386)، "بیست" (1387) و "هیچ" (1388) پنجمین ساخته سینمایی کاهانی است.

خلاصه داستان

چند نفر بنا بر یک اتفاق در یک شب با هم همراه می شوند و تا صبح را با هم می گذرانند ...

 

نقد و بررسی فیلم

اسب حیوان نجیبی است

 

فیلم «اسب حیوان نجیبی است» تحلیلی سیاسی - اجتماعی دراماتیزه شده «عبدالرضا کاهانی» از شرایط روز است و یک کمدی سیاه موقعیت به حساب می‌آید.

فیلم سینمایی «اسب حیوان نجیبی است» تحلیلی سیاسی - اجتماعی دراماتیزه شده «عبدالرضا کاهانی» از شرایط روز است. فیلم تنها یک کاراکتر اصلی دارد و تقریبا بقیه شخصیت‌هایش هم‌وزن هستند. حجم زمانی قصه فقط چند ساعت بیشتر نیست. فیلم حتی یک سکانس روز هم ندارد و همه صحنه‌ها در شب گرفته شده‌اند که البته این تمهید در راستای قصه کاملاً فکر شده به نظر می‌رسد و منطقی است. فیلم قصه بکری دارد: «کمال خسروجردی» (رضا عطاران) - یک زندانی مرخصی موقت - چند ساعت قبل از اتمام مرخصی‌اش با بر تن کردن لباس مبدل خود را به عنوان پلیس جا زده و چند نفر را تلکه می‌کند. در جریان این تلکه کردن‌های مکرر با آدم‌های مختلف، دردها و مشکلات‌شان - فقر، اعتیاد، طلاق، بزهکاری، الکلیسم و...- آشنا می‌شویم. فیلم با بازگشت معنادار «کمال» به زندان پایان می‌پذیرد.

قصه فیلم سینمایی «اسب حیوان نجیبی است» به سبک و سیاق فیلم‌های قبلی سازنده‌اش - «آدم»، «بیست» و «هیچ» - چند لایه و واجد معانی فرامتنی و انتقادهای سیاسی است. با رمزگشایی از کدهای مختلفی که در نمادهای تصویری و دیالوگ‌های فیلم تعبیه شده می‌توان به این انتقادها پی‌ برد. این رمزگشایی برای طرفداران فیلم‌های جدی سینمای ایران حکم یک بازی لذت‌بخش را دارد. فیلم سینمایی «اسب حیوان نجیبی است» فیلم خوش ریتمی است. سکانس‌های پایانی فیلم از لحاظ ساختاری به تئاتر خیابانی شبیه شده‌اند و ریتم فیلم در این سکانس‌ها اندکی افت می‌کند.

«عبدالرضا کاهانی» به نوبت آدم‌هایی را وارد قصه‌اش می‌کند سپس بر اساس ویژگی‌های هر یک از این آدم‌ها آیتم به آیتم جلو رفته و قصه‌های فرعی کوتاهی را در ارتباط با خط روایی اصلی روایت به تصویر می کشد. این قصه‌های کوتاه بر اساس خلق موقعیت‌های مختلف شکل گرفته‌اند. فیلم سینمایی «اسب حیوان نجیبی است» در حقیقت یک کمدی سیاه موقعیت است که بسیار با ظرافت و هدفمندانه حرف‌هایش را مطرح می‌کند. هر موقعیت حکم یک لابیرنت را دارد که کاراکترها را به مسیر‌های مختلف می‌کشاند.

پرسوناژها در وهله اول تیپ به نظر می‌رسند - مثلاً «مهتاب کرامتی» در تیپ آشنای زن معتاد - اما خیلی زود در تعامل با دیگران به شخصیت بدل گشته و هویت‌پردازی می‌شوند. میزان حضور هر شخصیت، ورود و خروجش به عرصه قصه و تأثیرگذاری هر یک از آن‌ها از قبل پیش‌بینی شده و معنادار است مثلاً «هما» که اصلاً حتی در یک پلان نمی‌بینیمش اما صدایش (صدای پانته آ بهرام) را می‌شنویم و شخصیت او را از طریق صدا در ذهن مجسم می‌کنیم یا «کمال خسروجردی» که در هر آیتم مضمونی و در مواجهه با هر شخصیت تازه واردی طوری واکنش نشان می‌دهد که با پیش فرض‌های ما اصلاً جور در نمی‌آید. بیشتر بازی‌های فیلم خوب از آب در آمده‌اند.

«مهران احمدی» در نقش یک مرد دگر جنس‌خواه و «مهتاب کرامتی» به نقش یک زن مطلقه معتاد فوق العاده‌اند. «مهران احمدی» در جشنواره فجر امسال بازی‌های درخشانی را پیش چشم گذاشته بگونه‌ای که از حالا می‌توان موفقیت‌های قابل توجهی را در آینده نزدیک برایش متصور شد. «عبدالرضا کاهانی» به عنوان کارگردان در فضاهای خارجی نسبت به فضاهای داخلی هم‌چون دیگر فیلم‌هایش از حیث اجرا مسلط‌تر است.


---------------------------------------

منبع : فارس .نویسنده: شهرام خرازی‌ها

نقدی کوتاه بر فیلم ضد گلوله

نویسنده و کارگردان: مصطفی کیایی

بازیگران: مهدی هاشمی، مسعود کرامتی، ژاله صامتی، سعید آقاخانی، محسن کیایی، علی کوچکی، امیر عزیزی، بهشاد شریفیان، پوریا رحیمی، زهره بختیاری، ملودی آرام‌نیا، مسعود انتظاری، کاظم نجارزاده، شهرام جمشیدی، محمد حاج حسینی، علی گل‌زاده، علی زمانی، علیرضا رشیدی، یوسف قلیچ، رضا تهی‌دست و مهدی فقیه

- خلاصه داستان فیلم:

اواسط دهه 60 و اوج دوران جنگ مردی حدود 50 ساله در تهران مشغول قاچاق نوارهای لس آنجلسی و فیلم‌های ویدئویی است. او در اثر یک اتفاق در می‌یابد که توموری در سر دارد و تا دو ماه دیگر بیشتر زنده نخواهد ماند...

- حاشیه های فیلم:

- این دومین فیلم مصطفی کیایی بعد از کمدی بعد از ظهر سگی سگی است
- فیلم مضمونی اجتماعی با رگه‌های طنز دارد.
- شنیده ها از شباهت فیلم با لیلی با من است و همچنین بازی قابل توجه مهدی هاشمی حکایت دارد

***************************************

فیلم سینمایی ضد گلوله"، نمونه موفق سینمای جنگ با بهره گیری از مولفه های کمدی و مضامین اجتماعی است که توانست در سی امین جشنواره فیلم فجر رضایت تعداد زیادی از مخاطبانش را ایجاد کند.

http://www.naghdefarsi.com/images/stories/rooz/91126/bb/4e6456.JPGاین فیلم که نمونه های موفق و البته بیشتر شکست خورده زیادی را در سینمای ایران دارد، در فضای کمدی اجتماعی، به خط مقدم می رود و با پرهیز از قهرمان سازی های متداول و سطحی این گونه سینمایی موفق می شود تا مخاطب را با قهرمان داستان همراه سازد.

هرچند شاید لازم بود تا در جاهایی به رابطه خانوادگی "سلیم" پرداخته شود تا گره های بیشتری از داستان باز شود، اما واقعیت این است ریتم و هارمونی مناسب فیلم این مشکل را حل کرده و البته تماشاگر فیلم نیز احساس نمی کند که شعورش با صحنه های کمدی به سخره گرفته شده است.

http://www.naghdefarsi.com/images/stories/rooz/91126/bb/rtyry7ur.JPGساخت فیلم کمدی جنگی در سینمای ایران راه رفتن بر روی لبه ای باریک است که لغزش از آن می تواند عواقب نامیمونی را برای سینمای کشورمان به بار آورد و البته عبور درست از ان نیز می تواند تحسین برانگیز باشد.

http://www.naghdefarsi.com/images/stories/rooz/91126/bb/ergfdg.JPGنمونه فیلم های مضحک و سطحی شماره دار را در سال های اخیر به خوبی دیده ایم و البته هنوز هم خاطره خوش فیلم " لیلی با من است" در ذهن مخاطبان همیشگی سینما باقی مانده است. اما باید گفت " ضد گلوله" خود می تواند الگویی تازه ای برای ساخت یک کمدی اجتماعی- جنگی باشد.

از دیگر نقاط قوت این فیلم باید به بازی هنرمندانه گمهدی هاشمی" اشاره کرد که گرچه جشنواره پرکاری را پشت سرگذاشته اما توانست با این فیلم نشان دهد که چگونه یک بازیگر بدون لودگی و استفاده از واژه سازی های خیابانی شخصیت پردازی مناسبی از نقش داشته باشد و البته موفق هم شود.

به هر حال سینمای دفاع مقدس کشورمان در این برهه نیاز داشت تا چنین آثاری را در سینمای جنگی بیش از گذشته داشته باشد تا اتهام سطحی سازی را از خود بزداید.

-----------------------------

منبع : مهر - کافه سینما

نقد و بررسی فیلم «یه عاشقانه ساده»


http://www.naghdefarsi.com/images/stories/rooz/91126/bb/3/rfhgxgh.jpgتهیه‌کننده و کارگردان: سامان مقدم

بازیگران: مهناز افشار، مصطفی زمانی، همایون ارشادی، فرهاد آییش، احمد مهران‌فر، آتیلا پسیانی، امیرحسین رستمی، سارا بهرامی، هومن سلطانی، مهری سادات ال‌آقا، علی قربان‌زاده و مهراوه شریفی‌نیا

- خلاصه داستان فیلم:

دو دوست قدیمی، از جوانی با هم عهد و پیمانی دارند. وصلت گندم دختر امان، با کرامت پسر صفر تقدیری نیست که گندم به آن تن دهد. او عشق خودش را می‌خواهد، سرنوشت خودش را می‌خواهد. عشق چیزی نیست که به عهد بی‌پرسش پایبند باشد. عاشقی ساده و سخت است. عاشقی حرف دلت است. گندم با بیست و چند سال سن، باید جلوی عهد و پیمان دو رفیق بایستد، که حرف دلش را نپرسیده بودند...
امان و صفر در جوانی با هم قراری گذاشته اند .ازدواج دو فرزند آنها وعده ایست قدیمی که هم اهل محل از آن خبر دارند اما گندم دختر امان سالها به بهانه های مختلف این وصلت را به تأخیر می اندازد و...

___________________________

- حاشیه های فیلم:

- ششمین فیلم بلند سامان مقدم است. در حالی او همچنان در انتظار فیلم صد سال به این سالهاست

- نام اولیه فیلم باگت بود که به یه عاشقانه ساده تغییر کرد

- سامان مقدم در مدتی که صد سال به این سالها توقیف بود در تلویزیون فعال بود و یه عاشقانه ساده بازگشت دوباره سامان مقدم به سینماست. مقدم درباره سالهای دوری اش از سینما می گوید: توقیف «صد سال به این‌ سال‌ها» من را نسبت به فعالیتم در عرصه سینما دلسرد کرد. هیچ‌گاه فکرش را نمی‌کردم که بتوانم باز هم با همان انگیزه و اشتیاق قبلی پشت دوربین قرار بگیرم. اما قصه‌ باگت آنقدر متفاوت و جذاب بود که من را برای ساخت فیلم جدیدم متقاعد کرد(خبرگزاری میراث فرهنگی)

- تمام فیلمبرداری "باگت" در خارج از تهران و در ابیانه و شهرهای اطراف انجام شد

- فیلم برای جشنواره سال گذشته در حال فیلمبرداری بود اما خراب شدن آب و هوا در ابیانه فیلمبرداری را متوقف کرد و گروه به تهران بازگشتند و فیلم به جشنواره بیست و نهم نرسید. اما با ادامه فیلمبرداری تا اواخر فروردین فیلم خیلی زود برای حضور در جشنواره سی ام آماده نمایش بود.

-در خلاصه داستان اولیه فیلم آمده بود: فرزند آدم محکوم به سرنوشتی بود که پدر و مادرش برایش رقم زدند. سیب دندان‌زده همه‌ی قصه را خراب کرد. آدمیزاد، محکوم شد اما سرنوشتش را به باد نسپرد. در عذاب زمین، دنبال راهی رفت که شاید به بهشتش بازگردد.انسان همیشه دنبال سرنوشت خودش است. می‌جنگد تا به بهشت بازگردد. می‌رود تا سرنوشتش را خودش بنویسد. دو دوست قدیمی، از جوانی با هم عهد و پیمانی دارند. وصلت گندم دختر امان، با کرامت پسر صفر تقدیری نیست که گندم به آن تن دهد. او عشق خودش را می‌خواهد، سرنوشت خودش را می‌خواهد. عشق چیزی نیست که به عهد بی‌پرسش پایبند باشد. عاشقی ساده و سخت است. عاشقی حرف دلت است. گندم با بیست و چند سال سن، باید جلوی عهد و پیمان دو رفیق بایستد، که حرف دلش را نپرسیده بودند...

- یه عاشقانه ساده در ژانر کمدی رومانتیک روستایی پروانه ساخت گرفت!

"سامان مقدم" یکی از کارگردانان جوان، خوش فکر و فعال سینمای ایران است که کار خود را از دستیاری "مسعود کیمیایی" در" رد پای گرگ" آغاز کرد.او با فعالیت در ژانرهای گوناگون اجتماعی(سیاوش و کافه ستاره)، سیاسی(پارتی) و کمدی(مکس) توانست خود را مطرح سازد و شهرتی به دست آورد و به نظر می رسید خرده محبوبیتی هم دارد که ساخت سریال شبه هندی و سخیف شمس العماره او را از چشم طرفدارانش نیانداخت و حتی منجر به کشف استعداد برخی بازیگران طنز شد که تا آن روز جایی در تلویزیون نداشتند.

************************************************************

نقد و بررسی:

طرفداران مقدم در جشنواره ی فجر امسال منتظر اثری بودند که به استناد خلاصه داستانی که در مطبوعات منتشر شده بود فیلمی رمانتیک و لطیف به نظر می رسید ."یک عاشقانه ساده" با بازی "مهناز افشار"، "مصطفی زمانی" و" احمد مهرانفر"(که این روزها بسیار پر کارند) شاید می توانست مخاطب را راضی از سینما بیرون بفرستد اما نه تنها کمترین بار مفهومی و موضوعی ندارد بلکه شباهت تمام و کمالش به رمان های عامه پسند و داستان های مجلات خانوادگی باعث حیرت بیننده می شود.گرچه با همین موضوع پیش از این "خسرو سینایی"، "عروس آتش" را ساخته بود که به موفقیت بالایی دست یافت.

ولی متاسفانه سر و شکل این فیلم چنان دم دستی و بدون کمترین دقت و اهمیت درست شده که بعید است کار مقدم باشد .مقدمی که در اولین اثرش "سیاوش"بالاتر از انتظارات ظاهر شده بود.

http://www.naghdefarsi.com/images/stories/rooz/10/11.15/IMAGE634447900801250000.jpg

خلاصه داستان شیک و ادبی ای که از" یک عاشقانه ساده "چاپ شده کمترین ارتباطی به داستان نخ نما و کلیشه ای اش ندارد(متنی که در باب آدم و حوا و سیب نیم خورده است)باز هم مثلث عشقی ،عهد و پیمان قبایل روستایی و جوانمردی و لوطی گری افراطی در حد خودزنی که نشان می دهد مقدم از طلا بودن پشیمان شده و دوست دارد مس شود! گرچه او که به قول خودش از توقیف فیلم قبلی اش "صد سال به این سال ها "دلسرد و نومید شده بود سوژه ی اثر را چنان جذاب دیده که وسوسه شده آن را بسازد در حالی که این چنین موضوعات عشقی که بی هیچ ظرافت و پیچیدگی طرح می شوند و پایانشان نیز کاملا بر بیننده روشن است عمرشان حداقل در سینمای ایران به اتمام رسیده است.فیلم نامه ی یک "عاشقانه ساده" را "امیر عربی" (که اخیرا با نگارش فیلم نامه "سعادت آباد" به شهرت رسیده بود) با طرحی از" زامیاد سعد وندیان" (عمده ی فعالیتش به حوزه ی سریال و تله فیلم مربوط می شود)به رشته تحریر در آورده است .عربی که در هنگام اکران "سعادت آباد" دفاع جانانه ای از کاراکترهای آن می کرد و فیلم را خوب و قابل قبول می دانست اکنون برای دفاع از آخرین کارش باید استدلال های محکم تری در دست داشته باشد.
http://www.naghdefarsi.com/images/stories/rooz/91126/bb/3/dfghh.jpgبازیگران فیلم نیز انگار اصلا در جای خود قرار نگرفته اند و کاراکتر به درستی به آنها نچسبیده است."علی قربان زاده" با نقش بی ربط و بی اثرش در داستان تنها حسی نوستالژیک را در بیننده به وجود می آورد و "فرهاد آییش" که اغلب پای ثابت آثار کمدی است کمترین جذابیتی ندارد. تنهابازی " مهراوه شریفی نیا "کیفیتی متفاوت از دیگران دارد و "مصطفی زمانی" هم به نظر می رسد نسبت به گذشته قدری در کارش پیشرفت کرده است. افکت ها ضعیف و نحوه ی ادای دیالوگ ها سرد و بی احساس است و حتی با وجودی که فضای اثر روستایی است از لهجه خبری نیست!شاطر یک روستای دور افتاده(با بازی "همایون ارشادی") چنان لفظ قلم و ادبی صحبت می کند که مخاطب اصلا نمی تواند بین او با یک بازیگر تحصیلکرده و دنیادیده فرقی بگذارد.نه تنها مقدم موفق نشده بازی مناسبی از بازیگرانش بگیرد بلکه خود نقش آفرینان هم چنان که باید و شاید و به گواهی آنچه در فیلم های قبلی ازشان دیده ایم برای کاراکترشان مایه نگذاشته اند.
http://www.naghdefarsi.com/images/stories/rooz/91126/bb/3/asheghane-05-_caffecinema.com_.jpgگریم بازیگران نیز نامناسب و به دور نوآوری انجام شده و در مورد بازیگران زن به خصوص سبب نازیبایی چهره و ظاهر کاراکتر کرمعلی(با بازی "آتیلا پسیانی") و کدخدا صفر(با بازی "فرهاد آییش")را به حالتی مسخره و خنده دار در آورده است .طراح لباس" یک عاشقانه ساده" هم در راستای همکاری با سایرین به بیننده نشان می دهد که دختران روستایی به شیکی دختران شهر لباس می پوشند و "گندم"(بابازی "مهناز افشار")مانتو های مدرنی را در دهات بر تن می کند که امروزه در نمایشگاه های مد و لباس عرضه می گردد!یا برای مثال کارگردان و طراح صحنه ی فیلم به این موضوع توجه ندارند که شاطر امان با لباس شیک و مرتبش چطور نانوایی است که بدون آنکه ذره ای آرد بر کتش بنشیند یا حتی پیشبندی بر تن کند دستش را به آرامی در تنور می برد و نان آماده و خنک شده را بیرون می کشد!حتی در ابتدای فیلم هم نام و زمان وقوع داستان ذکر نشده که سبب سردرگمی مخاطب می شود(فیلم برداری اثر در "ابیانه" انجام شده) و با این گونه اشتباهات و بی دقتی ها در کنار هم کل اثر از ریخت افتاده است. به جز دیالوگ های تخت و ناهمگون که اصلا نقش مهمی در داستان ندارند باید از چند شوخی جنسی علنی نام برد که به هیچ وجه با ظرافت و مهارت عنوان نشده اند و رو بودن این نوع تعابیر تواما سبب خنده و خجالت حاضرین سینما شده بودند.شاید هم به این دلیل فیلم در ژانر کمدی رمانتیک روستایی پروانه ساخت گرفته باشد!
http://www.naghdefarsi.com/images/stories/rooz/91126/bb/3/gfhjfhj.jpgبه جز اینها خلوت کردن دو دلداده داستان (افشار و زمانی)آن هم در یک روستا با مردمانی متعصب خود نیازمند بحث و بررسی بیشتر است چرا که پیش از آن سابقه نداشته تنهایی و حریم شخصی یک زوج غریبه و نامحرم به این شکل نمایش داده شود خصوصا اگر مرد داستان تنها فرد مومن و معتقد فیلم باشد که بر نماز خواندنش تاکید می شود و اعتقادش به اذان هنگام عهد بستن آشکار می گردد.آنچه بیش از همه ی اینها دل مخاطب را به درد می آورد استفاده ی ابزاری مقدم از اشک ریختن ساده و معصومانه ی علی(با بازی مصطفی زمانی)است که سبب اندوه و رنجش بی جهت می شود چرا که در فرهنگ ایرانی و حتی سایر کشورها نشان دادن گریه ی مرد که نماد استقامت و اراده است تصویری تلخ و به دور از واقعیت است.همانگونه که از قدیم گفته اند "مرد که گریه نمی کند!"به خصوص که علی این داستان برای عشقی زمینی و از دست رفته می نالد که هیچ تلاشی برای حفظش انجام نداده !

به شخصه تنها نقطه ی قوت اثر را موسیقی فوق العاده اش می دانم که بسیار گوشنواز بود و با برخی از تصاویرفیلم که در طبیعت گرفته شده بود همخوانی داشت."امیر توسلی" که اخیرا به خاطر ساخت موسیقی " مختار نامه" نامش بر سر زبان ها افتاده ?به مانند آخرین آثار مقدم برایش آهنگسازی کرد تا بهترین قسمت "یک عاشقانه ساده" رقم بخورد.
پس از تماشای این فیلم به این فکر افتادم که ای کاش "سامان مقدم "دلسرد می ماند و این عاشقانه ی ساده را نمی ساخت.گرچه با اطلاق واژه ی ساده به نام فیلم می تواند در هر جلسه ی نقد و بررسی انتقادات را به این واژه ارجاع دهد و بگوید "خودم از قبل گفته ام ساده! یک عاشقانه ساده!"

-------------------------

منبع : سینما ی ایران