رها ماهرو

رها ماهرو

منتقد سینما و تلویزیون
رها ماهرو

رها ماهرو

منتقد سینما و تلویزیون

نقد فیلم شماره 17 ساخته آلفرد هیچکاک

شماره 17
آمریکا 1932
Number Seventeen

Dir: Alfred Hitchcock



 رها ماهرو : خوانندگان گرامی ، لطفا نظر و نقدتان را راجع به فیلم شماره هفده به کارگردانی آلفرد هیچکاک برای ما بنویسید و بفرستید.



شماره هفده
کارگردان     آلفرد هیچکاک
تهیه‌کننده     جان مکسول
فیلمنامه‌نویس     الما لوسی رویل
رودنی آکلند
آلفرد هیچکاک
داستان     جفرسون جی. فارجون
بر پایه     نمایش‌نامه شماره هفده
بازیگران     جان استوارت
آنه گری
دونالد کالتروپ
بری جونز
آن کاسون
موسیقی     آدولف هالیس
فیلم‌برداری     جک ئی. کاکس
برایان لانگلی
تدوین     ای. سی. هاموند
شرکت
تولید    
بریتیش اینترنشنال پیکچرز
توزیع‌کننده     بریتیش اینترنشنال پیکچرز
تاریخ‌های انتشار
    ۱۸ ژوئیه ۱۹۳۲ (لندن)
مدت
    ۶۴ دقیقه
کشور     بریتانیا
زبان     انگلیسی
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/fa/thumb/6/64/Number17poster.PNG/220px-Number17poster.PNG
«شماره هفده» (انگلیسی: Number Seventeen) یک فیلم در سبک جنایی به کارگردانی آلفرد هیچکاک است که در سال ۱۹۳۲ منتشر شد. از بازیگران آن می‌توان به دونالد کالتروپ اشاره کرد.
<><><><><><><><><><><><><><><><>
آلفرد هیچکاک

سر آلفرد جوزف هیچکاک، فیلمساز تأثیرگذار انگلیسی، متخصص ژانر دلهره و فیلم‌های معمایی که سازنده آثار ماندگاری چون "سرگیجه"، "پرندگان"، "شمال از شمال غربی"،"روانی"، "غریبه ها در ترن" و "پنجره عقبی" بود.
 
 -زندگینامه
 سر آلفرد جوزف هیچکاک (Sir Alfred Joseph Hitchcock) در 13 اوت 1899 در لندن به دنیا آمد؛ پدرش سبزی‌فروش و مادرش خانه‌دار بود. او در خانواده ای 5 نفره و به شدت کاتولیک بزرگ شد.
 هیچکاک کارگردانی را در انگلستان آغاز کرد و در سال 1939 به آمریکا رفت و اولین فیلم هالیوودی اش با نام "ربکا" را ساخت. هیچکاک از سال 1955 تا 1962 مجموعه سریالی تحت عنوان "آلفرد هیچکاک تقدیم می‌کند" را کارگردانی کرد که در این فیلم‌هایش به عنوان راوی داستان حاضر می‌شد.
 او به احتمال فراوان اولین کارگردانی است که به معنای واقعی کلمه تعلیق را به سینما تزریق کرد. کار او جدای بهره‌گیری از هنر و تکنیک تدوین بود. او در مورد عنصر تعلیق معتقد بود: «آنچه که بیننده را بیش از هر چیز می‌ترساند خونریزی و صحنه‌های خشن نیست بلکه این احساس معلق بودن است که فضای رعب و وحشت را بر فیلم حاکم می‌کند.»
 هیچکاک در تمام دوران حرفه‌ای‌اش در آمریکا سعی داشت تهیه کننده آثارش نیز باشد. اگرچه عمدتا در نگارش آثارش از فیلمنامه نویسان دیگر کمک می‌گرفت.
 او در زمان حیات بیش از 60 فیلم ساخت که از جمله آن‌ها می‌توان به "پرندگان"، "روانی"، "مرد عوضی"، "آقا و خانم اسمیت" و... اشاره کرد. او طی شش دهه فعالیت سینمایی، که از عصر فیلم‌های صامت تا فیلم‌های همراه با دیالوگ‌ و فیلم‌های رنگی را شامل می‌شد، بیش از 50 فیلم بلند را کارگردانی کرد. از او هنوز به‌عنوان یکی از برترین کارگردانان تاریخ سینما یاد می‌شود. آلفرد هیچکاک علیرغم 5 بار نامزدی جایزه‌ اسکار بهترین کارگردانی در سال‌های 1940 برای "ربکا"، 1944 برای "قایق نجات"، 1945 برای "طلسم‌شده"، 1954 برای "پنجره عقبی" و 1960 برای فیلم "روانی"، و همچنین نامزد اسکار بهترین تهیه‌کننده برای فیلم "سوء‌ظن" در سال 1941، هیچگاه موفق به دریافت جایزه اسکار نشد.
 سر آلفرد جوزف هیچکاک در 29 آوریل سال 1980 در سن 81 سالگی در لس آنجلس آمریکا بدرود حیات گفت.
<><><><><><><><><><><><><><><><>
 -"شماره 13" محصول سال 1922 که ناتمام ماند
-"باغ تفرجگاه" محصول سال 1925
-"عقاب کوهستان" محصول سال 1926
-"مستأجر" محصول سال 1926
-"حلقه" محصول سال 1927
-"تقوای آسمان" محصول سال 1927
-"سرازیری" محصول سال 1927
-"شامپانی" محصول سال 1928
-"همسر دهقان" محصول سال 1928
-"حق السکوت" محصول سال 1929
-"قتل" محصول سال 1930
-"ماری" محصول سال 1931
-"غریب و غنی" محصول سال 1931
-"شماره 17" محصول سال 1932
-"والس وینی" محصول سال 1934
-"مردی که زیاد می دانست"محصول سال 1934
-"39 پله" محصول سال 1935
-"مأمور مخفی" محصول سال 1936
-"خانم ناپدید می شود" محصول سال 1938
-"ربکا" محصول سال 1940
-"خبرنگار خارجی" محصول سال 1940
-"خانه کنار جزیره" محصول سال 1940
-"آقا و خانم اسمیت" محصول سال 1941
-"سوء ظن" محصول سال 1941
-"خرابکار" محصول سال 1942
-"سایه یک شک" محصول سال 1943
-"قایق نجات" محصول سال 1944
-"طلسم شده" محصول سال 1945
-"بدنام" محصول سال 1946
-"پرونده بهشت" محصول سال 1947
-"طناب" محصول سال 1948
-"وحشت در صحنه" محصول سال 1950
-"غریبه ها در قطار" محصول سال 1951
-"اعتراف به گناه" محصول سال 1953
-"ام را نشانه قتل بگیر" محصول سال 1954
-"پنجره عقبی" محصول سال 1954
-"برای گرفتن دزد" محصول سال 1955
-"مرد عوضی" محصول سال 1957
-"سرگیجه" محصول سال 1958
-"شمال از شمال غربی" محصول سال 1959
-"روانی" محصول سال 1960
-"پرندگان" محصول سال 1963
-"پرده پاره" محصول سال 1966
-"توپاز" محصول سال 1969
-"جنون" محصول سال 1972
-"توطئه خانوادگی" محصول سال 1976

<><><><><><><><><><><><><><><><>
 Stalag 17 (بازداشتگاه شماره 17) - چند یادداشت وبلاگی درباره ی فیلم «بازداشتگاه شماره 17»
چهارشنبه ۱۳ فروردین ۱۳۹۳ ساعت ۱۷:۱۸ | نامه الکترونیک
فیلم ها - نقد فیلم خارجی   
Share


 

درباره فیلم:

در خلال جنگ جهانی دوم، سفتن هولدن در بازداشتگاه شماره 17 اسیران جنگی زندانی است. سهل انگاری و دوز و کلک «سفتن» زندگی در اردوگاه را برای خودش قابل تحمل کرده، اما مایه رنجش و خشم زندانیان دیگر شده است. وقتی دو تن از زندانیان در حین فرار کشته می شوند، آمریکایی ها به «سفتن» مظنون می شوند و می پندارند او خبرچین نازی هاست...

کوتاه و خواندنی:

* ویلیام هولدن موقع دریافت جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد یکی از کوتاهترین سخنرانیهای هنگام دریافت جایزه اسکار را تا ان تاریخ ادا کرد. "Thank you"

* در سال 1968 آلفرد هیچکاک این رکورد را با گفتن تنها یک کلمه هنگام دریافت جایزه شکست:"Tanks"

یک مونولوگ خواندنی از فیلم:

هر روز ساعت 6، اپل داشتیم... یعنی همون حضور و غیاب، هر آسایشگاه یه مامور عذاب مخصوص به خودش رو داشت. مال ما «سپاستین شولتز» بود... یوهان سپاستین شولتز... می دونم خیلی وقت پیش ها آلمانی ها یه موسیقی دان داشتن که اسمش «یوهان سپاستین باخ» بود، اما یه چیزی رو بهتون بگم، «شولتز» موسیقی دان نبود! اون خوک بود. یه خوک تمام عیار.

در این اثر سیاه کلاسیک، وایلدر، استادانه و به طرز چشم گیری، درام را با کمدی در هم می آمیزد تا زندگی یکنواخت و پر از اندوه زندانیان جنگی را تصویر کند. سربازان اسیر در بازداشتگاه شماره 17 بسیار واقعی وخسته از جنگ دیده می شوند که فقط می کوشند زنده بمانند.نقطه قوت فیلم، بازی فوق العاده هولدن و نقش آفرینی مینجر در نقش فرمانده بازداشتگاه است.

منبع: بی خوابی

-----

فیلمی بسیار زیباست که هرگز از یاد هیچکس نمیرود.به شخصه خودم بک هفته درگیر آن شدم.دیدن چند باره این فیلم از زیبایی های آن کم نمی کند.فیلم مربوط به اسرای نیروهای عمدتا آمریکایی در یک بازداشتگاه آلمانی ها می باشد.از آن دسته فیلم هایی است که حس کنجکاوی را بد جوری بر می انگیزد. ویلیام هلدن که یکی از چهره های مطرح می باشد بازیگر نقش سفتون می باشد. فیلم از آن دسته فیلم هایی است که زندانیان تصمیم به فرار می گیرند.اما با بقیه فرق اساسی دارد.فیلم در معنای واقعی کلمه بیلی وایلدری است. این فیلم کاملا جدی و سیاه با طنزی تلخ آمیخته شده است. با بعضی از صحنه های فیلم می خندیم اما خنده ای تلخ. داستان از جایی شروع می شود که در چند مرتبه که اسرا می خواهند فرار کنند مسئول زندان به طرز شگفت انگیزی متوجه شده و اسرا یی که قصد فرار دارند را تیر باران می کردند. زندانیان حدس می زنند که شاید جاسوسی وجود دارد. و از اینجا به بعد فیلم جذاب می شود.جستجوی اسرا برای جاسوس. ویلیام هلدن (سفتون) رابطه ای خوب با آلمانیها دارد به همین دلیل همه به او مشکوک می شوند و ماجراهایی پیش می آید از کتک کاری شبانه گرفته تا خراب کردن وسایل آن.اما قضیه به همین جا ختم نمی شود.سفتون خود دست به کار می شود و با ماجراهایی که میبینید موفق به گرفتن آن می شود و ادامه فیلم. اما به نظر من این فیلم داستان خود ماست با زندانهایی که برای خودمان می سازیم و مجبوریم خود را سرگرم کنیم.در این زندان ساختگی به بعضی افراد فریبکار اعتماد می کنیم و بعضی ها را هم الکی محکوم می کنیم بدون اینکه از قدرت تعقل استفتده کنیم.این فیلم از ابتدا تا انتها درس زندگی است.چیزی که باعث همزاد پنداری ما با شخصیتهای فیلم می شود این است که قهرمانان فیلم صرفا آدم های خوبی نیستند و مثلا خود ویلیام هلدن با قمار و اینها و فروختن مشروب خود را سرگرم می کند.

منبع: FILME GHASHANG

-----

یادداشتی بر فیلم بازداشتگاه شماره 17: واجب تر از نان شب

گاهی تماشای یک اثر کلاسیک که عمری 50 ساله دارد از تماشای بسیاری از شاهکارهای سراسر جلوه ویژه سال های اخیر لذت بخش تر است.«بازداشتگاه شماره 17» ساخته بیلی وایلدر بزرگ محصول سال 1953 است و و ویلیام هولدن در آن نقش آفرینی می کند.(هولدن برای این نقش جایزه اسکار هم گرفت) این فیلم از همان مواردی است که از آن به شدت لذت خواهید برد.بیلی وایلدر داستان یک بازداشتگاه و تعدادی اسیر آمریکایی را در خلال جنگ دوم جهانی به تصویر می کشد که در اسارت آلمان ها تلاش می کنند در وضعیت بهتری زندگی کنند.یکی از راه های زندگی بهتر به طور قطع فرار از بازداشتگاه است.2 تن از زندانیان این بخش با حفر تونل از محوطه خارج می شوند ولی با سربازان آلمانی که انتظار آن ها را می کشند روبه رو می شوند.اسیران آمریکایی با اتفاقات دیگری که رخ می دهد پی می برند جاسوسی در جمع خود دارند و به سفتن (ویلیام هولدن) شک می کنند.سفتن، فردی مغرور است که از راه های متفاوت توانسته است امکانات زیادی برای خود مهیا کند.وایلدر در بازداشتگاه شماره 17 با تلفیق کردن درام با طنز، زندگی یکنواخت زندانیان را به تصویر می کشد.همین ویژگی به همراه بازی ویلیام هولدن که از نقاط قوت فیلم به حساب می آید اثری سرگرم کننده ساخته است که علاوه بر آن باید صفات فاخر، کامل و جذاب را به آن اضافه کرد.

بیلی وایلدر و چارلز برکت داستان خودشان را برای فیلم نوشتند که چندان هم از تاریخ پیروی نمی‌کرد. فیلم نه تنها روایتی معتبر از فیلد مارشال اروین رومل است، بلکه نسخه‌ای بسیار شگفت‌انگیز هم از این روایت محسوب می‌شود.

منبع: خراسان نیوز

----

اگر هیچکاک استاد تعلیق و دلهره است، بیلی وایلدر استاد غافلگیری و سورپرایز است. هیچکاک با تصویر غوغا می کند و بیلی وایلدر با فیلمنامه. برای آنهایی که عالم هیچکاک را به دلیل فانتزی بودنش دوست ندارند و در داستان به دنبال رابطه های علت و معلولی می گردند بیلی وایلدر نسخه خوبی است. نه اینکه عالم وایلدر رئالیستی و بی روح باشد، بلکه چون وایلدر طناز است و همین به اندازه کافی کارهای او را فانتزی می کند. اگر بنا باشد او در روایت داستان هم بر منطق غیر رئال متکی باشد آن وقت همه چیز خراب می شود. کمدی موقعیت وایلدر به خاطر همین "واقعی" بودنش است که این همه قوی است. بی دلیل نگفته اند "هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد". بعضی وقت ها رئال نبودن خوب است و بعضی وقت ها به شدت رئال بودن. شابلون بردار که نیست.

«بازداشتگاه شماره 17» را امشب برای سومین بار دیدم. عجب فیلمنامه ای دارد. این همه رئال و در عین حال این همه بامزه! فقط از وایلدر بر می آید نوشتن چنین فیلمنامه ای. «آپارتمان» را که دیده اید حتماً (که در کنار«سانست بولوار» محبوب ترین فیلم های من از میان فیلم های وایلدر هستند و عکسشان را هم که ملاحظه می کنید بالای وبلاگ موجود است). «آپارتمان» هم همینطور است. شدیداً واقعی و شدیداً جذاب. خلاصه اش اینکه به نظر من هنر وایلدر در این است که نیازی ندارد برای القای شادابی زندگی، به دروغ، واقعیت را دستکاری کند و دفرمه اش کند. حتی اگر این واقعیت در دل یک بازداشتگاه اسرای امریکایی در جنگ جهانی بگذرد. حتی اگر مادر نویسنده این داستان جنگی شیرین، (مادر بیلی وایلدر) را نازی ها در اردوگاه کار اجباری کشته باشند. وایلدر از سینما برای حدیث نفس و بیان خویشتن و برای انتقامجویی و تصفیه حساب شخصی استفاده نمی کند. او فیلمش را می سازد و مقید هم هست که جذاب و دیدنی و بامزه بسازد. چه چیزی از این مهمتر؟

منبع: CINEMAZAD


<><><><><><><><><><><><><><><><>
با آغاز پخش سریال جدید پاستا و سری جدید سینما کلاسیک

شبکه نمایش در شبهای زمستان دیدنی می شود

همزمان با آغاز فصل زمستان ؛ شبکه نمایش تدارک ویژه و مناسبی برای سرگرم کردن مخاطبین علاقه مند فیلم و سریال خارجی انجام جدول پخش شبکه نمایش با پخش فیلم ها و سریالهای جدید رنگ آمیزی سرگرم کننده و دیدنی پیدا می کند.

به گزارش خبرنگار روابط عمومی سیما ، سریال کره ای پاستا و سری جدید برنامه سینما کلاسیک از تاریخ 5 دی ماه به روی آنتن شبکه نمایش می رود.

سریال طنز پاستا محصول سال 2011 کره جنوبی است که اخیرا به مدیریت دوبلاژ افشین زینوری در امور دوبلاژ صداوسیما دوبله شده و رضا آفتابی، ناصر احمدی، امیر حکیمی، شایان شام بیاتی، سعید شیخ زاده، بهروز علیمحمدی، ژیلا آژیر، نازنین یاری و مریم جلینی، دراین سریال به صداپیشگی پرداخته اند. این سریال از 5 دی ماه هر شب ساعت 19:30 پخش خواهد شد و روز بعد ساعت 7 و 14 تکرار خواهد شد. ماجرای این سریال طنز در فضای آشپزخانه یک رستوران کره ای می گذرد. سئو یوکیونگ پس از ۳ سال به آرزویش می رسد و دستیار سرآشپز پاستا می شود. سرآشپز چوی هیون ووک است که کارش را در ایتالیا یاد گرفته و یکی از بهترین سرآشپزهای کُره است. چوی هیون ووک که به جای سرآشپز اخراج شده آمده تصمیم می گیرد تمام زنان سرآشپز رستوران را اخراج کند. عقیده وی این است که زنان نباید در آشپزخانه او باشند. یک روز هم نوبت سئو یوکیونگ می شود و این موضوع ماجراهایی را پدید می آورد.

سری جدید برنامه سینما کلاسیک شبکه نمایش نیز از 5 دی ماه هر شب ساعت 1 بامداد پخش خواهد شد و روز بعد ساعت 8 و 17 تکرار خواهد شد. هفت سوار دلاور، دودسکادن و خواب گناهکاران اثر آکیرا کوروساوا، داستان کارآگاه اثر ویلیام وایلر، شماره 17 اثر آلفرد هیچکاک، کشتن یک پلیس با بازی آلن دلون برخی از فیلمهایی هستند که برای اولین بار در این برنامه پخش خواهد شد.
<><><><><><><><><><><><><><><><>
 فوق ستاره های کلاسیک(آلفرد هیچکاک)
 

__سر آلفرد هیچکاک - خالق سینمایی خاص و منحصر به فرد
کارگردانی برای تمام دورانها__

زمانی ارنست همینگوی گفته بود که اگر در داستانی یک تفنگ را که بر روی دیوار قرار دارد توصیف کردید، در طول داستان باید این تفنگ نقشی را ایفا بکند.
این موضوع علاوه بر ادبیات در سینما نیز صدق می کند. سینمای هیچکاک در این مورد مثالهای بسیار خوبی دارد.
کسانی که سرگیجه را دیده اند حتما صحنه زیبای اتاق سبز هتل را به یاد دارند.
اتاق مادلن با نور سبز چراغ بیرونی هتل روشن شده است.حال ببینید که هیچکاک چگونه از این نور سبز استفاده دراماتیک می کند.
جودی که پس از آرایش و پوشیدن لباس هایی شبیه مادلن کاملا به او شبیه شده است برای تغییر ارایش مو به حمام میرود و پس از باز گشت در هاله ای از نور سبز ومه فرو می رود. گویی دوباره زاده شده است. و این یعنی استفاده دراماتیک از عناصر صحنه....
زمانی که فیلم "بیگانگان در ترن" را می دیدم. در صحنه ای شخصیت اول فیلم در واگن مترو با تنها شخصی که روبرو می شود یک مرد مست است . در آن زمان به این فکر بودم که این شخص و مست بودن او چه نقشی در داستان ایفا خواهد کرد.
در ادامه داستان مشخص شد که در همان لحظه قتلی صورت گرفته است که مظنون اصلی ان شخص اول داستان است . ان شخص مست در واقع تنها شاهدی است که اورا دیده است ولی به علت مست بودن او رابه یاد نمی اورد.

نوشتن و گفتن از کسی که شهره به "استاد تعلیق "در سینما است کار آسانی نیست. واقعا جسارت می خواهد نوشتن از "آلفرد هیچکاک. "22مرداد(13 آگوست1899) سالروز تولد این نابغه هنر هفتم است. او که در ایستلند لندن به دنیا آمده بود تحصیلات ابتدایی را در مدرسه ژزوییت ها گذراند و در رشته مهندسی ادامه تحصیل داد و از 1920 با کار طراحی صحنه و نقاشی برای استودیو ها وارد سینما شد و سپس پا به عرصه دستیاری و سپس کارگردانی گذاشت و اولین فیلم مستقلش (باغ تفرج) را در 1925 کارگردانی کرد. حاصل حضور بیش از پنجاه ساله او در سینما ساخت نزدیک 60 فیلم است که بسیاری از آنها جزو شاخص ترین فیلمهای تاریخ سینما هستند. پیرنگهای مشخص آرایشهای تصویری نور و سایه و حرکات پیچیده دوربین به همراه حضور خود فیلمساز در یک نمای فیلم به نوعی امضای تصویری آثار هیچکاک را تشکیل میدهند. هنوز هم از فیلمهای او به عنوان الگوهای اصلی ژانر دلهره و تعلیق نام برده میشوند . هیچکاک در 1971 نشان لژیون دونور را دریافت کرد ودر 1980 از دنیا رفت.

فیلم شناسی:
آلفرد هیچکاک(1899-1980) باغ تفرج(1925) عقاب کوهستان(1926) مستاجر (1926) سرازیری(1927) تقوای آسمان(1927) حلقه( 1927) همسر دهقان(1928) شامپانی(1928) اهل جزیره انسان(1928) حق السکوت(1929) آوای الستیر(1930) جونو و پیکاک(1930) جنایت(1930) بازی پوست(1931) غریب و غنی(1932) شماره 17(1932) والسهای وین(1933) مردی که زیاد میدانست(1934) سی و نه پله(1935) مامور مخفی(1936) خرابکاری(1936) جوان و بیگناه(1937)خانم ناپدید میشود(1938) میکده جاماییکا(1939) ربکا(1940) خبرنگار خارجی(1940) آقا و خانم اسمیت(1941) سوء ظن(1941) خرابکار(1942) سایه شک(1943) قایق نجات(1943) سفر بخیر(1944) طلسم شده(1945) بدنام(1946) قضیه پارادین(1947) طناب(1948) دربرج جدی(1949) ترس صحنه(1950) بیگانه در ترن(1951) اعتراف به گناه(1952) پله پنجم(1954) پنجره عقبی(1954) گربه سیاه(1955) دردسر یک جنایت(1956) مردی که زیاد میدانست(1956) مرد عوضی.
<><><><><><><><><><><><><><><><>



فیلم های جدید سایت رها ماهرو : عکس های پشت صحنه ی سریال پپشت بام تهران . کارن گلاسربازىگر خانه کوچک . سانسوریهای فیلم کوهستان سرد . عکس کثافت در سریال در حاشیه . نقد سریال در حاشیه 2 . خبر خاصی نیست . فیلم لوسی . پوریا پورسرخ در سریال بیمار استاندارد شده . خلاصه فیلم خبری خاصی نیس . هومن مهدویان ویکی پدیا . لبه تاریکی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد