نقد بازرس ساخته کنت بارانا

بازرس
2007 آمریکا
Sleuth

Dir:Kenneth Branagh

کارآگاه
فیلم محصول سال 2007
تاریخ اکران: ۱۱ اکتبر ۲۰۰۷ م. (اسپانیا)
کارگردان: کنت برانا
داستان: آنتونی شفر
آهنگ‌ساز: پاتریک دویل
فیلم‌نامه: هارولد پینتر
بازیگران
جود لا
مایکل کین
هارولد پینتر

• تامی تراکتور ساخته جری هیبرت
• انیمیشن کوکی از شبکه پویا
• بررسی انیمیشن خرگوشک و مخملی
• بررسی قصه‌های جورواجور ساخته فرخ یکدانه
• انیمیشن ماجراهای موش ساخته یوگنیوسز کوتوسکی
• اندی پندی ساخته تیم هارپر
• انیمیشن دوستان خوب از دیدگاه رها ماهرو
• پابلو ، روباه کوچولوی قرمز به کارگردانی آلبرت پریرا لازارو
• انیمیشن هری و سطل پر از دایناسورش در حال پخش از تلویزیون
• مجموعه استاپ موشن سوگلی ساخته محمد رضاپور
• انیمیشن بابالوها به کارگردانی رمی هاسون
• انیمیشن چاپی و چاپو فرانسوی
• انیمیشن خانواده مسواکی
• فیلم پرنس به کارگردانی برایان آ میلر
• فیلم والنتین ساخته آلخاندرو آگرستی
• نقد فیلم اون روی زندگی از مهدی گلستانه
• فیلم امید رهایی ساخته مدهور باندارکار

نام فارسی فیلم: بازرس
ژانر: درام | معمایی | هیجان انگیز

خلاصه داستان: «اندرو وایک» (کین)، نویسنده ی موفق داستان های تریلر، با صحنه سازی جریان یک سرقت از جواهرات همسرش «مارگریت» را طوری ترتیب می دهد تا محبوب او، «میلو تیندل» (لو) را به قتل برساند. اما پس از این که «بازرس داپلر» از راه می رسد، «اندرو» ادعا می کند که این یک بازی برای تحقیر «میلو» بوده و گلوله ها قلابی بوده اند…

موضوع: رازآلود | هیجانی

کارگردان: کنس برنگ

سال ساخت: 2007

محصول: آمریکا | انگلیس

زمان : 105 دقیقه

بازیگران : جودلاو | مایکل رورکل

خلاصه داستان :

داستان فیلم در ارتباط با مردی با وضعیت مالی متوسط میباشد"جودلاو" که عاشق دختری ثروتمند میشود و راهی خانه آن شده تا او را از پدرش"مایکل رورکل" خواستگاری کنند. پدرش "مایکل رورکل" که نویسنده داستان های جنایی میباشد وقتی میفهمد که خواستگار دخترش وضع اختصادی مناسبی ندارد و نمیتواند دخترش را خوشبخت کنند تصمیم میگیرد او را وارد بازی خطرناکی کند و ...
---------------------------------------------------------
روزنامه اعتماد دوشنبه، 23 مهر 1386 - شماره 1514 صفحه 10

اسکار از راه می رسد

 

ساسان گلفر

[e-mail]

فصل اکران فیلم های اسکاری رسیده و تهیه کننده ها آثار معتبر و هنری خودشان را به بازار فرستاده اند. در کارنامه اکثر فیلم ها رد پای جشنواره های بین المللی و جوایزشان را می توان دید. فیلم های دیگری در فهرست اکران چهارشنبه و جمعه گذشته حضور دارند؛ فیلم ترسناک «خانه»، «برکلی» که در دوران جنگ ویتنام می گذرد، «کانواس»، «فصل آخر»، «سفر یک زن»، «لارس و دختر واقعی» با بازی رایان گازلینگ، «روگ» درباره تمساحی که استرالیا را در وحشت فرو می برد و «چرا ازدواج کردم تایلر پری».

الیزابت؛ عصر طلایی

Elizabeth: The Golden Age

شکارکاپور کارگردان هندی که از بالیوود به هالیوود آمده، پس از 9 سال بار دیگر ملکه الیزابت اول را به عنوان شخصیت اصلی فیلمش برگزیده و بار دیگر کیت بلانشت را برای این نقش در نظر گرفته است. در فیلم «الیزابت؛ عصر طلایی» روابط میان این ملکه تاریخ ساز و ماجراجویی به نام سر والتر رالی که کلایو اوون نقش او را بازی می کند، دستمایه درام قرار گرفته است. جفری راش، ابی کورنیش و تام هولندر نیز در فیلم حضور دارند. ویلیام نیکلسون فیلمنامه را نوشته، گای هندریکس دیاز طراح صحنه و آلکساندرا برن طراح لباس فیلم است و فیلمبرداری در استودیوی شپرتن و لوکیشن هایی در مناطق مختلف انگلستان انجام شده است.

شب متعلق به ماست

We own the Night

خواکین فونیکس، مارک والبرگ، اوا مندز و رابرت دوال در سومین فیلم بلند جیمز گری حضور دارند. این درام جنایی داستان دو برادر را بازگو می کند که با تمام اختلاف هایشان در کنار هم می مانند. مدیر یک باشگاه شبانه در نیویورک سعی می کند برادر و پدرش را از چنگ آدمکش های مافیای روسی نجات دهد و در شبکه یی از قاچاقچیان مواد مخدر گرفتار می شود. این فیلم 117 دقیقه یی نامزد نخل طلای جشنواره کن 2007 بوده است.

بازرس Sleuth

بازسازی فیلم سال 1972 جوزف منکیه ویتس که سال ها پیش از تلویزیون خودمان پخش شد، این بار با فیلمنامه هارولد پینتر براساس نمایشنامه آنتونی شفر، بازی مایکل کین به جای لارنس الیویر و جود لا در نقشی که قبلاً مایکل کین برعهده داشت و کارگردانی کنت برانا از جمعه روی پرده رفته است. این فیلم 86 دقیقه یی محصول انگلستان که به خاطر خشونت کلامی درجه R گرفته، داستان رویارویی تمام عیار دو مرد، یکی پیر و دیگری جوان را بازگو می کند. «بازرس» برانا پیش از این در جشنواره های ونیز و تورنتو به نمایش درآمده و در برنامه چندین جشنواره دیگر قرار گرفته است.

کنترل Control

برنده سه جایزه جنبی جشنواره کن 2007، دو جایزه از جشنواره ادینبورگ و یک جایزه از جشنواره ملبورن .فیلم زندگینامه یان کورتیس خواننده موسیقی راک انگلستان است که در سال 1980 نتوانست مشکلات شخصی، حرفه یی و عشقی را تحمل کند و در سن 23 سالگی خودکشی کرد. «کنترل» محصول مشترک سال 2007 انگلستان و ایالات متحده است، آنتون کوربین آن را کارگردانی کرده و سام رایلی در نقش یان کورتیس ظاهر شده است.

وکیل وحشت Terror,s Advocate

(L,avocat de la Terreur)

باربت شرودر کارگردان کهنه کار فرانسوی متولد تهران، این مستند را درباره زندگی پرحاشیه وکیلی فرانسوی به نام ژاک ورگه ساخته که در سال های جنگ جهانی دوم چریک نیروهای مقاومت فرانسه بود و بعداً وکیل مدافع چهره هایی مانند روژه گارودی از یک سو و از سوی دیگر جنایتکاران جنگی نازی، پل پوت وصدام شد و در انتخاب موکلان خودش همیشه جنجال آفرید و لقب «وکیل شیطان» را از طرف عده یی دریافت کرد. فیلم «وکیل وحشت» در جشنواره کن 2007 نیز حضور داشت.

 



روزنامه اعتماد شنبه، 7 مهر 1386 - شماره 1503 صفحه 10

گفت وگو با «کنت برانا» درباره فیلم های تازه اش

 

تلاش بیهوده

 

جاسپر ریس

ترجمه؛ سید حسام فروزان

اینکه فیلمی در برابر منتقدان و مردم قرار گیرد، برای هر کارگردانی اتفاق مهم و اعصاب خردکنی است. با تشکر از بوالهوسی سیستم توزیع فیلم ها، در این پاییز این اتفاق نه یک بار و دو بار بلکه سه بار برای کنت برانا روی می دهد. «آن طور که می خواهید» پنجمین فیلم شکسپیری او، اکنون اکران شده است. در ماه نوامبر، بازسازی «بازرس» از او نمایش داده خواهد شد و به دنبال آن برداشت جاه طلبانه یی از «فلوت سحرآمیز». تازه برای کارگردانی که مهر سنگین «وارث لارنس الیویه» را بر پیشانی دارد، قضیه پیچیده تر است.

برانا البته در مورد این قضیه به طور قابل ملاحظه یی خونسرد به نظر می رسد. ده یا پانزده سال پیش، جسارت پر کردن سینماها با محصولات متعدد حاصل از زیاده کاری اش را نداشت اما حالا با سه فیلم پشت سر هم، به نظر نمی رسد این طور باشد. او در دهه 1980 مسیرش را به سوی شهرت طی کرد، زمانی که به عنوان بنیان گذار جوان و جاه طلب گروه تئاتر رنسانس، نسخه خودش از «هنری پنجم» را بازی و کارگردانی کرد. زمانی که نقطه توقفی برای علاقه نشریات زرد به او و ازدواجش با اما تامپسون وجود نداشت. بعد از طلاق هم فرصتی برای استراحت پیدا نکرد چون بلافاصله هلنا بونهم کارتر را برای فیلم «فرانکشتین» آورد، فیلمی که همه به عنوان پروژه یی بیهوده و مصیبت بار محکومش کردند. اما آخرین بدبیاری برای برانا اثر شکسپیری «تلاش بیهوده عشق» بود. این یکی باعث شد برانا به گفته خودش « برای چند راند بیرون رینگ بایستد».

برانا یکسره از کارگردانی فیلم دست کشید و به جایش به کمدی های تئاتری سبک که خودش می نوشت پرداخت. کمدی هایی که به گفته خودش «لذتبخش اما مصیبت آمیز» بودند. بازیگری را هم کنار گذاشت. آخرین نقش صحنه یی که داشت چهار سال پیش بود در نمایش «ادموند» از دیوید ممت در نشنال تیه تر. آخرین نقش اول سینمایی اش - در فیلم Shackleton - از این هم قدیمی تر بود، سال 2002. همین فیلم بود که باعث کم پیدا شدن برانا در سال های اخیر شد. هنگام فیلمبرداری در گرینلد، لیندسی بروناک، کارگردان هنری را دید و یک سال بعد با او ازدواج کرد. آنها خارج لندن زندگی می کنند.

اتفاق خوبی که افتاده احتمالاً به دلیل نسیم آرامشی باشد که اخیراً بر او وزیده است. روزی روزگاری، برانا از روی دیوارها می پرید. امروز صبح، او در چین های کاناپه لم داده است. در 46 سالگی، با چین و چروک های نشانه میانسالگی، او دیگر فشار خودرای بودن برای تولید کارهای بیشتری از خود حس نمی کند. شما هرگز نمی توانید او را به تنبلی متهم کنید، اما رضایت به طور حتم بال های جاه طلبی اش را چیده است. برانا این طور دلیل می آورد؛ «شاید این فقط فاسد شدن باشد. و جواب ندادن به پیشنهاد بازی تا زمانی که نوشته یی بخوانی آنقدر خوب است که نتوانی بگذاری اش زمین. در واقع، من موقعیت ها را کاهش داده ام برای رسیدن به چنین چیزی. چون خیلی از مردم فکر می کنند. اوه، فکر نکنم دیگه بازی کنه، مگه نه؟ »

به نظر می رسد برداشت نادرست ناراحتش نمی کند. در واقع او بازی خواهد کرد، اگرچه نه سال بعد وقتی که نقش اول را در «ایوانف» چخوف بازی خواهد کرد، در فیلمی که توسط مایکل گراندیج کارگردانی خواهد شد. این عملکرد برانای دوران پختگی است که راضی است تا در چخوف کس دیگری بازی کند عوض اینکه برای گرفتن تمام یک کمپانی پافشاری کند و همه کارهای چخوف را به طور انبوه تولید کند. او می گوید؛ «من معمولاً نظرات دیوانه واری مثل این یکی دارم. در این مورد، ایده شمایل شکنانه این است که ببینیم راهی هست تا این چخوف انگلیسی را بشکنیم، جایی که ما از فاصله یی متوسط خیره شده ایم و شما داری با اصرار با گفتن اینکه «خیلی کسل شدم» مبارزه می کنی. ایده ها از بین نمی روند، پس ممکن است اتفاق بیفتد. به این نکته هم رسیدم که من کمتر اذیت می شوم وقتی که می فهمم کس دیگری قصد دارد این فیلم را بسازد.»

این یکی دیگر از نشانه های برانای مسن شده است؛ اینکه او دیگر خودش انتخاب بازیگر را انجام نمی دهد آن طوری که در همه هشت فیلم اخیرش به جز یکی انجام داد. می گوید؛ «من همیشه احساس کرده ام بازیگری هستم که کارگردانی می کنم. به گمانم خیال کوچکی در ذهنم داشت می گفت؛ «به خاطر خدا، تصمیم بگیر. این چه کاری است که انجام می دهی؟ نکته مهمی که در این سه فیلم اتفاق افتاد کار کردن با بازیگرها بود بدون اینکه حس کنی» کاش این قسمت را خودم بازی کرده بودم.»

سه گانه دهشتناک و روشنفکرانه او با «بازرس» کامل می شود. نمایشنامه آنتونی شفر کاملاً توسط هارولد پینتر بازنویسی شده است. مایکل کین تنها بازمانده نسخه 1972 است که نقشی را که لارنس الیویه ایفا می کرد بر عهده گرفته در حالی که نقش قدیمی خودش حالا به جود لا رسیده. جود لا که به صورت ابزاری برای راه انداختن فیلم به کار گرفته شده، از قرار معلوم از اینکه پا جای پای مایکل کین گذاشته است خوشحال است. برانا حتی بیشتر از موفقیت «بازرس» روی توانایی جود لا سرمایه گذاری کرده است؛ در سال 2009 قرار است او را در «هملت» کارگردانی کند. «من برای مدتی عشقم به تئاتر را از دست داده بودم. حالا با کار کردن روی بازرس اشتهایم برگشته، بسیار بیشتر از قبل.» بازرس خیلی نمایش- محور بود.

در زمان تمرین، برانا سعی کرد «بازرس» را مانند تئاتر کار کند. بعد از دو هفته او و باقی بازیگران روی متن تمرین می کردند و برانا هارولد پینتر را با صندلی چرخدار به هرجا که دوربین قرار بود باشد می برد. «کار خوب پیش می رفت و بچه ها دیالوگ هایشان را بلد بودند. اما بعد از ده دقیقه مایکل گفت؛ من باید بایستم، باید برای یک دقیقه قطع کنم. از زمانی که تو تلویزیون اجرای زنده داشتم این قدر عصبی نشده بودم. دو قدمی من صورت هارولد پینتر لعنتیه و به علاوه اون کنت برانای لعنتی که بهم یادداشت می ده. بگذارید چای بخورم.»

برانا هیچ کدام از این سه فیلم را تماشا نخواهد کرد، مگر تا زمانی که سن و سالی از او گذشته باشد؛ شاید زمانی که همه شور و حالش را از دست داده باشد. «همیشه به آن اصطلاح جامعه شناسی که در بچگی شنیدم فکر می کنم «در وضعیت موجود.» در وضعیت موجود، تو فیلم را در بهترین شکلی که می توانی می سازی. کاری که نمی توانی بکنی این است که بیهوده خودت را بالا بکشی. فرانکشتین - بهترین نمونه یی که با آن منتقدان حساب من را رسیدند- را این روزها دارم از تلویزیون می بینم و اغلب ستایش می شود. ماسه ها در مسیر دیگری ته نشین می شوند. این در طبیعت چیزهاست. همیشه فکر می کنم کاری که باید بکنیم همراه شدن با همین طبیعت است.»

منبع؛ ساندی تایمز
---------------------------------------------------------

---

رها ماهرو : بازدیدکنندگان عزیز ، از شما درخواست می کنیم تا نظر و انتقادتان را راجع به فیلم بازرس به کارگردانی کنت بارانا در سال 2007 که از شبکه نمایش پخش شد در وبسایت بزرگ رها ماهرو برایمان بفرستید

---